#پاسخ_اعضا 🌹🍃 سلام واقعا ناراحت شدم از خوندن اون پیامی که خانم شوهرش زن دوم گرفته و لی به خانوادش نگفته شما زن ضعیفی هستی ببخشید رک میگم اخلاقمه (ببخشید) عزت نفس از نون شبم برای زن واجب تره شما رو شوهرت برای پرستاری از بچه هات میخواد ابرو برای شوهرت مهم نیست تو چرا واست مهمه سکوت میکنی مدرک گیر بیار بفرست واسه خواهر شوهرات برادز شوهرات. تا سوکت کنی حقت ضایع میشه. یه جمله از دکتر اونوشه خوندم که گفته بود دل بکن تا جون نکنی. شما باید دل بکنی که زندگی کنی. 35 سالته حروم نکن خودتو به والله باید دربرابر تصمیم هایی که برا خودمون هم میگیرم مسول باشیم. شوهرت یه اشغال سواستفاده گره شما اینطور خودت رو نابود میکنی به فکر خودت باش اخرش که چی بگو تا راحت شی. سکوت مال وقتیع که طرف یه ذره شــــــــرم کنه نه الان عزیزم. وای به روزی که یه زن حاضر شه شریک زندگی شو تقسیم کنه. اون زن از زندگی بریده. 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا 🌹🍃 سلام وخسته نباشید خدمت همگی در رابطه با اون خانومی که همسرش زن دوم گرفته وپنج تا بچه داره ویه توراهی میخواستم بگم بعضی از اعضا میگن قهرکن وعزت نفستو حفظ کن ولی بنظرمن اگه قهرکنی وبری خونه پدرت زبون همه روی زندگیت دراز میشه پنج تابچه ویه توراهی کم مسئولیت کمی نداره والان همه دنبال ارامش هستن بری خانوادت هم اذیت میشن چرا خودت وبچه هاتو اذیت کنی اتفاقا سنگر راحفظ کن خیلی سخته ولی سعی کن کنار بیای بنظرم برو پیش مشاور خوب وکمک بگیر چون همسرت از اون خانوم بچه داره وبعیدمیدونم که ولشون کنه پس بهتره بری پیش مشاور وکمک بگیری که چطور کنار بیای عزیزم 💕@Delbarongi 💕

🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 دیشب خوابت را دیدم صبح شمعدانی باغچه‌ مان گل از گلش شکفته بود…!! اگه قرار بود گل باشم شمعدونی بودم تو چی؟؟؟؟ . . . .💕@delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا 🍃🌹 خانم ۳۵ساله که شوهرت زن دوم گرفته،عزيزم من وقتی خوندم شوهرت یواشکی از منزل وسیله میبره خونه ی همسر دومش و خیلی راحت میگه چیزایی که لازم نداری بده ببرم واسه اونا خیلی نگران زندگیت شدم،چون انگار اولويتش اون زن شده،یعنی خیلی به فکرشونه،احتمالا خرج بچه های اون زنیکه رو هم شوهرت میده پس به هیچ عنوان اجازه نده از منزلت چیزی ببره اونجا وخیلی جدی باهاش برخورد کن که تکرار نکنه با سیاست باش وقت گریه نيست گلم،خیلی جدی با همسرت صحبت کن و بگو دیگه حق نداری وقتی اینجا هستی با زن دومت پيامک بازی کنی،بعضی مردا آنقدر کوته فکر هستن آدم شاخ درمیاره،آخه زن دومی که سه تا هم بچه داره از شوهر قبلش،مگه راحته خرجشون رو دادن؟اون چه زنیه که با چهارتا بچه بازم وقت عشق بازی وپيامک داره؟نه عزيزم سیاست اون زنیکه است تا شما عصبانی تر بشی وبا شوهرت بحث کنی ورفتارت باعث بشه شوهرت ازت دوری کنه در عوض بره پیش اون وخلاصه که خیلی مراقب باش اگه راست میگی همسرت رو دوست داری و نمیخوای زندگیت از بپاشه پس هرروز ذکر(یا ودود)رو هزارویک مرتبه بخون وبه نبات،قند یا شیرینی فوت کن وبه همسرت بده تا بخوره محبتش بهت بیشتر میشه،هر روز غسل اويس قرنی بکن وبه ظاهر خودت خیلی رسیدگی کن انشاالله از زن دومش دلسرد میشه در پناه خدا باشی 💕@Delbarongi 💕

#سوال_اعضا 🌹🍃 سلام به همگی ممنون میشم راهنماییم کنین راستش من دوسالیع که ازدواج کردم اوایل خیلی رابطم با خواهر شوهرم خوب بود باهم بیشتر اوقات خوب بودیم اما کم کم عوض شد اخلاقش و خیلی خواهر شوهر گری می‌کنه ولی سنش کمه و تقریبا سیزده سالشه احتراممو نمیگیره میخاد همش حرف حرف خودش باشه هی بهم میگه چیکار کنم چیکار نکنم واین کلافم می‌کنه انگاری که بچم از طرف دیگم مادر شوهرمه که همش پشتی دخترش در میاد کارای اونو نمی‌بینه چند باری دخترش بد باهام حرف زد ولی چیزی بهش نگفت ولی به من میگه بهش میگم خوب اگه میگی پس چرا هیچ فرقی نمیکنه نمیخام این چیزا رو به شوهرم بگم چون میگفت ک سعیشو می‌کنه ناراحتم نکنن ولی بنده خدا کاری از دستش بر نمیاد حتی من از خودم دفاع کنم میگه چقدر زبون داری الآنم این چند روزه چیزی بهم گفتن چند بار ولی من جوابشونو ندادم و از خدا خواستم که بهم صبر بده و اینکه من اولا که اومدم خونشون میرفتم ظرفارو تنهایی میشستم یا باهم . کاری خیلی میکردم بیشتر از الان چون یه جایی خوندم که زیادیم کار کنی وظیفه میشه برا همین میخام بدونم اگه یه روز درمیون یا دوروزی ظرف بشورم درسته؟گاهی اوقاتم دخترش میشینه و به امید من منم میبینم تنهاست دلم میسوزه میرم کمکش از یه طرف میترسم اگه چیزی بگم یا کاری کنم پس فردا عروسم سرم بیاره با غریبه ها هم بهتر ازمنه و اینجوریه که اگه باهاش خوب باشی به دوسه روز نمی‌کشه یه کارایی می‌کنه و من سعی میکنم ازش دوری کنم زیاد کاری به کارش نداشته باشم نمیدونم چیکار کنم راهنماییم کنید خواهشاً 💕@Delbarongi 💕

#ارسالی_اعضا 🌹🍃 چندوقتی رو مجبور شدم با هووم زندگی کنم چندنفر اومدن کمک ولی همه روكنار زدم سوار ماشین شدم دستام میلرزید من چیکار کردم که زندگیم این شد؟ مدام اینومیپرسیدم. راه افتادم ولی حواسم أصلا به رانندگی نبودبادستای لرزون شماره مرتضی روگرفتم جواب داد:جانم؟بغضم ترکید:نامرد براپدرشدنت جشن میگیری منودعوت نمیکنی؟ هق میزدم :کی این حرف به توزد اصلا کجایی صدای ماشین میاد؟ اختیار ماشین دست خودم نبود گاز میدادم فقط می خواستم آروم شم :به توربطی نداره نامرد مرتضی همش فکر میکردم دروغه می خواستم به خودم ثابت کنم تواینکارونمیکنی ولی امروز..به ادمی که از روبرومی اومد دقت نکردم لحظه اخربه سمت چپ ماشینوهدایت کردم که محکم خوردم به چندتا ماشین سرم خورد به فرمون ،صدای مرتضی رومیشنیدم چشمام بسته شدند دیگه چیزی نفهمیدم.اروم چشماموبازکردم فقط اطرافونگاه می کردم سرم شدید دردمیکرد:سمیه بهتری؟تازه مرتضی رو دیدم که دستمو گرفته بود چشماش خیس بود:بمیرم برات بخدا غلط کردم یه گوه خوردم موندم توش یه شب توحال خودم نبودم گفتم بابچه هامیرم بیرون یه جشن مختلط بود انقدر خورده بودم توحال خودم نبودصبح که بیدار شدم دیدم این زنه کنار من خوابیده بخدا هیچی یادم نمیاد ولی اون میگه توبازوربه من دست زدی منم عذاب وجدان گرفتم مجبور شدم صیغه اش کنم به جون بچه ها به مرگ خودم بعداون شب من دیگه اصلا بهش دست نزدم اینکه میکه حامله است برام عجیبه توسونوش نشون داد چهار هفته است حامله است درحالی که از اون شب سه ماه گذشته من اصلا بهش دست نزدم توماشینم سراین دعوامیکردیم که توزنگ زدی بخداراست میگم.حرفاشو توذهنم مرور میکردم یعنی راست میگه؟؟من دیگه خودم تنها نیستمبچه هام هستن از طرفی من باسختی این زندگیو جمع کردم حالا حاضر واماده بدم به يه مفت خورکه چشمش به زندگی بقیه است.:سمیه اگه توراضی باشی یه مدت بیاد خونه پیش ما تاجلوچشمم باشه من بفهمم قضیه از چه قراره. باچشمای درشت فقط نگاش میکردم باورم نمیشد این حرفومیزنه جونم نداشتم حرف بزنم سرم هنوز درد میکرد دستمو گذاشتم روسرم خم شد پیشونیمو بوسید:سمیه مردمو زنده شدم تاتوبه هوش بیای ترو خدا یه فرصت بده تاخودمو ثابت کنم. به بچه ها میگیم دوست توخیلی زود ردش میکنم برہ.بابغض سرمو تکون دادم تاشب بیمارستان بودیم خودم اصرار می کردم که بریم بچه ها تنهان، وقتی بچه ها با این وضع منو دیدن شکه شدن هردوشون زدن زیر گریه مرتضی به سختی ارومشون کرد. من فقط می خواستم بخوابم مستقیم رفتم اتاق خوابیدم 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا 🌹🍃 در پاسخ به خانمی که با خواهر شوهرش مشکل داره. شما نباید سکوت کنید تا حدی احترامش رو نگه داره ولی برای خودت ارزش قائل باش و اجازه بی احترامی به خودت رو نده. خواهر شوهر شما با این سن کمش به شما زور میگه و از سکوت شما سو استفاده میکنه. شما انقدر بهشون کمک کردید یا بهشون خوبی کردید که فکر کردن واقعا وظیفه شماست. من نمیگم کمک نکنید یا محبت نکنید ولی تا حدی که ارزش خودتون رو پایین نیارید. به همسرتون بگید که خانوادش به شما بی احترامی میکنن تا محترمانه جوابشون رو بده خودت هم تا جایی که میتونی محترمانه جوابشون رو بده. کمتر رفت و آمد کن تا احترامات حفظ بشه😊❤️ 💕@Delbarongi 💕

🍃💗🍃💗🍃💗🍃💗🍃 متنی عاشقانه و زیبـا 🌹 ارسالی اعضای خوبمون پیرمردی فقیر، همسرش از او خواست شانه‌ای برایش بخرد تا موهایش را سر و سامانی بدهد. پیرمرد با شرمندگی گفت: نمی‌ توانم بخرم، حتی بند ساعتم پاره شده و در توانم نیست بند جدیدی بخرم. پیرزن لبخندی زد و سکوت کرد. پیرمرد فردای آن روز ساعتش را فروخت و شانه‌ای برای همسرش خرید. وقتی به خانه بازگشت، با تعجب دید که همسرش موهایش را کوتاه کرده و بند ساعت نو برای او گرفته است. اشک ‌ریزان همدیگر را نگاه می ‌کردند. اشک‌ هایشان برای این نبود که کارشان هدر رفته بود، بلکه برای این بود که همدیگر را به یک اندازه دوست داشتند و هر کدام بدنبال خشنودی دیگری بود. به یاد داشته باشیم عشق و محبت به حرف نیست، باید به آن عمل کرد🌹🌹. عمل است که شدت عشق را به تصویر می‌کشد. 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا 🌹🍃 سلام خانم شمایی که با خواهر شوهرت مشکل داری عزیزم خواهرشوهرت خودت میگی 13 سالشه یعنی تو بلوغ هست طبعا یه رفتار های نسنجیده داره. خانوم های عزیز که میگن چطور به خودش اجازه میده اینطور برخود کنه. یکم سطح فکرتون رو بالا ببرین خواهشا توی این سن دخترا احساس خود بزرگ پنداری دارن. باید درکش کنی. اینو بدون هرکسی که وارد هر خونواده ای میشه باید خط قرمز داشته باشه شما نه بی احترامی کن نه مثل قبل برخود کن سنگین بگرد. تو از رفتارشون پیش شوهرت نگو دوفعه پشتت وایمیسه ولی نه همیشه خودت این مسائل رو حل کن. شما کمک کن ولی نهایتا یه سفره پاک کردنی یه چایی ریختنی. انشالله که دست از سرت وردارن. 💕@Delbarongi 💕

🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 __ لب های تو وقت حرف زدن مثل آن قسمت ِ هندوانه ست، که دوست داری زود برش داری😍🌹 #رسول_ادهمی 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا 🌹🍃 سلام.. درمورد همین خانومی ک شوهرش زن دوم گرفته بنظر من پاشو برو خونه مامانت نمون اینجا کمتر هم حرس بخور وقتی شوهرت دلش میخواد با اون باشه نشستی اینجا محبت هاشون را میبینی یکم غرورت را حفظ کن و اینکه سعی نکن علاقه شوهرت را بدست بیاری چون مطمعنم بی فایدس. ما ی فامیل داشتیم اونم زن دوم گرفته بود یواشکی رفت طلاق گرفت بدون امضای شوهر تمام خونه و زمین هاش هم زد ب نامش بعد ی شب پدر شوهرش با برادر شوهرش را. دعوت کرد اونم از همه جا بیخبر با ذوق پاشد نیمرو درست کرد. بعد با پلیس ها هم هماهنگ کرده بود ک بیان ببرنش. وقتی ک اومدن پلیس ها ده دقیقه. بعد زنگ درا زدن تا شوهرش فهمید پلیسه بدو بدو رفت قایم شد اخع هم معتاد بود هم خیلی زنش را میزد بعد از خونه انداختنش بیرون جلو بابا و داداشش زنش هم لباس هاشا کرد تو کیسه اشغالی و انداخت جلوش. دختراش هم گریه میکردن ولی الان بیا ببین چ زندگی داره با دختراش می‌ره ترکیه.ی ارایشگر معروف شده شوهره هم پشیمونه و هنوز مونده اون چطوری بدون امضاش طلاق گرفته . اون زنش ک دید دیگ نه مالی داره نه ثروتی طلاقش را گرفت تو هم همین کارو کن دنیا ارزش نداره با قران خوندن و نماز خوندن هم هیچی درست نمیشه پاشو خودتو بدبخت نکن ممنون از کانال خوبتون 💕@Delbarongi 💕

#حرف_دل_اعضا 🌹🍃 سلام فاطمه بانوی گل ودوستان گل مجازی. لطفا درددل من رابگذارید تاشایدکسی حرفی بزندتادلم کمی آرام گیرد 😭. دوهفته پیش دراثریه حادثه من برادر ۲۷ساله ی جوانم راازدست دادم آنقدر این داغ برایم سنگین است که نفس کم می آورم. شبها شاید به زورنیم ساعت بخوابم. گریه امانم نمیدهد ازدنیا وزندگی سیرم. هنوزباورم نمیشود این مصیبت سرمان آمده است. خاطره هایش دیوانه ام کرده هرلحظه هزاربارمیمیرم اما عزراییل جانم رانمیگیرد..... زمان برای من نمیگذردآوارمیشودروی قلب شکسته ام..... همه ی خانواده وفامیل شکسته شدن...... واقعا داغ جوان سخته....هیچ چیزی آرومم نمیکنه.....😭😭😭😭😭 💕@Delbarongi 💕