فراماسونری و جریان نفوذ در ایران(قسمت اول)
زمانی که از نفوذ صحبت میکنیم، درواقع دربارهی مهمترین ابزار مورد استفاده در هندسهی تفکرات امپریالیستی و استعمارگرانه سخن میرانیم. نفوذ ابزار استعمار است، اما نه ابزار مستقیم؛ بلکه ابزاری که در پوشش یک ظاهر زیبا، فریبنده و پرجاذبه قرار دارد، بهنحویکه با بهرهگیری از آن پوشش، اهدافی که بر نفوذ مترتب است محقق میشود. جامهای که بر کالبد اهداف استعمارگرانه پوشانده میشود، برای مؤثر بودن محتاج است که از جنس نیازها و اقتضائات جامعهی مقصد باشد، بدینسان که از سویی داشتهها و ظرفیتهای موجود در جامعهی مخاطبان خود را اندک برشمارد و این مسئله را در ذهن آنها القاء کند که دستشان از دستاوردها و توانمندیهای موردنیاز برای پیشرفت خالی است و از سویی دیگر تمسک به راهحلهای غربی را بهمثابهی یگانه راه خروج از مشکلات و داخل شدن در زمرهی کشورهای پیشرفته برشمارد و جوامع کمتر توسعهیافتهی مخاطب خود را فارغ از توجه به زیرساختهای متنوع فکری ملتها، به راهی بخواند که غربیها پیشتاز در پیمودن آن بوده اند. استفاده از پوششهای فریبندهی غربی که غالباً در ارائهی نسخههایی از جنس مکاتب و ساختارها متجلی میشود، در مورد کشورهای جهان سوم بهویژه ایران در پوشش مجامع فراماسونری و با عضویت افراد متنفذ و تأثیرگذار اعم از سیاسیون و دانشجویان، بنیان نهاده شد و این مجامع کار ویژهی غربی سازی مادی و معنوی خواص جامعهی ایران را در پیش گرفتند و به تربیت افرادی همت گماردند که هرچند لباس ملی بر تن داشتند، به زبان مردم صحبت میکردند و به نام و کنیهی ایرانی خطاب میشدند، اما عملاً مجری پیادهسازی سیاستهای غربی بودند.
🔴🔴🔴این مطلب را در هشت پست در کانال ما دنبال کنید
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
فراماسونری و جریان نفوذ در ایران (قسمت دوم)
تبارشناسی نیروهای بومی پرورشیافته در مکتب غرب که تسهیلکنندهی جریان نفوذ بودهاند نشان میدهد که باید گروههای نخستین آنها را در میان طبقهی روشنفکران نسل اول جستجو کنیم. دانشجویان جوانی که با هدف یادگیری فنون نظامی، صنعتی و ادبی به اروپا فرستادهشده بودند و یا مأموران سیاسی و سیاحانی که هم غرب را دیده بودند و هم عقبماندگی ایران روزگار قاجار را. تا آنجایی که بعد از بازگشت به وطن، با آبوتاب هرچهتمامتر آنچه را که دیده بودند برای دیگران نقل میکردند و از سفرهای خود « حیرت نامه» مینوشتند.
روشنفکری که مدتها ذهن خود را با مقالات و رسالههای نویسندگان غربی در باب آزادی، مدنیت و شأن انسانی مشغول کرده بود، در بازگشت به کشور با جامعهای کاملاً بسته و عاری از هرگونه آزادی مواجه میشد. در این موقع وی نیاز به تغییرات اجتماعی را بیش از هر زمان دیگر احساس میکرد. در مقابل روشنفکر اصلاحطلب، قوهی حاکمه ای قرار داشت که پیشرفت پویا و اصلاحطلبی را تخطئه میکرد.
اینگونه بود که روشنفکری نوخاستهی ایران از همان بدو تولد در گوشهی انزوا و بیمهری قرار گرفت و مأیوس و سرخورده به زندگی دور از جامعه روی آورد. ناگفته روشن است که غالب روشنفکران نسل اول از چنان قدرت درونی برخوردار نبودند که بتوانند موجب پایمردی ایشان در برابر کارشکنیهای حکومت استبدادی شود. پس جز در موارد معدودی از خود پافشاری نشان نمیدادند و چیزی نمیگذشت که آنها نیز به خیل درباریان رشوه بگیر و مملکت فروش میپیوستند و در جستجوی جا پای محکم برای حرکتهای خود، با بیگانگان پیوند میخوردند و در هیئت وابستگان به بیگانه درمیآمدند.
🔴این سری مطالب را در کانال ما پیگیری کنید
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
فراماسونری و جریان نفوذ در ایران (قسمت سوم)
در فضای خفقان آلود دوران ناصری، روشنفکران به دلیل فریادهای فروخفتهای که میخواست در باب آزادی و ترقی سر داده شود ولی مجال بروز نیافته بود از تفکرات فراماسونری استقبال کردند. استعمارگران نیز فرصت را غنیمت شمردند و از ابزار فراماسونری برای سیطره بر کشورهای عقبافتاده استفاده نمودند. درواقع همینکه دول اروپایی به فکر استعمار افتادند این محافل [ فراماسونری] بهترین وسیله بود که توسط اعضای آن میتوانستند تولید اختلاف کنند و با نفاق و دوئیت میان سکنه آن مملکتی که به تصرف تصمیم گرفته بودند، موفق میگردیدند.
بهعبارتدیگر، عملکرد سیاسی لژهای فراماسونی در کشورهای پیرامونی وابستگی بسیاری به پدیدهی استعمار دارد. لژهای فراماسونی همزمان و همراه با پدیدهی استعمار به کشورهای ضعیف وارد شدند و وظیفه اصلیشان دستیابی به اهداف استعماری بود. اگر این وظیفه در آغاز از طریق جمعکردن اقشار تحصیلکرده و روشنفکر و آموزش مبانی روشنفکری اروپایی و یا جذب نیروهای متنفذ بومی و استفاده از نفوذ و قدرت ایشان انجام میگرفت، با شروع دورهی استعمار نو به ابزاری برای حفظ سلطه غیرمستقیم استعمارگران بر مستعمرات کوچک و بزرگ در آمد. ازاینپس لژهای فراماسونی دیگر محلی برای آموزش آداب تفکر جدید نبودند. بلکه به تشکلهایی برای قبضه کردن قدرت در دست گروهی از نخبگان اجتماعی بدل شدند که میتوانستند درنهایت اقتدار سیاسی کشورهای خود را به نفع قدرتهای استعمارگر به دستگیرند.
نخستین جرقههای آشنایی تأثیرگذار ایرانیان با فرهنگ غربی و تفکرات فراماسونری به زمان عباس میرزا و فرستادن گروهی از محصلان توسط وی به فرنگ بازمیگردد و پسازآن اعزام گروههای بعدی دانشجویان و همچنین سفر مقامات سیاسی ایران نظیر میرزاعلی اصغر خان ایلچی به اروپا و پیوستن آنها به لژهای فراماسونری مقدمات شکلگیری نفوذ فردی را در کشور فراهم کرد. به گواه تاریخ علیاصغر خان ایلچی ( وزیر خارجه) که خود یک فراماسون بود، پس از عضویت در لژ فراماسونری سعی بلیغی در جلب منافع بیگانگان مبذول داشت و سهم بسزایی در انعقاد قراردادهای ننگین خارجی ایفا کرد. اگر چه در لیست فراماسونهای ایرانی نام افرادی به چشم میخورد که از هیچ کوششی در جهت تأمین مطامع بیگانگان فروگذار نکردند اما هیچیک نتوانستند مجمعی از روشنفکران متأثر از غرب تشکیل دهند که بتواند در بستر سیاست کشور جریان ساز باشد.
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
فراماسونری و جریان نفوذ در ایران (قسمت چهارم)
« میرزا ملکم خان» در دوران ناصرالدینشاه قاجار، نخستین کسی است که توانست انجمنی همانند فراماسونری فرنگستان برپا کند و پایهگذار مجمعی باشد که نهتنها در جمعکردن روشنفکران غربگرای منتقد به دولت موفق بود بلکه توانست با به عضویت درآوردن چهرههای سرشناس درباری و ملی تا جایی کار را پیش ببرد که معارض قدرت دربار شود و ناصرالدینشاه را وادار به تعطیل کردن آن نماید. این گام اولیه با برداشتن گامهای دوم و سوم ذیل محافلی با نامهای« مجمع آدمیت» و« جامع آدمیت» توسط ملکم و عباسقلی خان قزوینی که از پیروان ملکم بود برداشته شد و درمجموع واجد اثرات چشمگیری در تاریخ معاصر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم گردید، بهنحویکه نخستین ثمرهی مشهود آن در وقایع مشروطیت به چشم میخورد.
روحیه معترض و انتقاد گری که به برکت ساختارشکنی سیاسی مجامع سهگانهی ملکمی در فضای کشور ایجادشده بود فارغ از اثرات نامطلوبی که بر ساختار استقلال نخبگانی کشور داشت راهی را فراروی روشنفکران و اصلاحطلبان بعدی گشود که در ابتدا به تشکیل لژ بیداری ایرانیان که نخستین لژ فراماسونری معتبر کشور بود انجامید و رفتهرفته نهال اولیهی انسجام نخبگانی که زاییدهی زمین مجامع سهگانهی ملکمی بود، به آنچنان قوتی رسید که توانست پس از سالها استبداد، نهضت مشروطه را رقم بزند. هرچند که به خاطر ریشه دوانی سنت وابستگی نخبگانی در فضای سیاسی کشور، متزلزل بودن پایههای عقیدتی برخی از مشروطه خواهان که غالباً یا روسوفیل بودند و یا انگلوفیل و همچنین تعالیم نا متقن بنیان گذاران اولین شبکههای نخبگانی، نهضت مشروطه به انحراف کشیده شد و به سبد منافع استعمارگران افتاد.
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
● افراد سرشناس فراماسون در گذشته
جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا و بسیاری از رؤسای جمهور دیگر آن کشور تا امروز همچون جرج بوش پدر و پسر، بیل کلینتون، جانسون، ریگان و سه رئیس جمهوری که به علت مخالفت با فراماسون ترور شدند می توان کندی را نام برد. همچنین فرانکلین، ادوارد هفتم پادشاه انگلیس و بسیاری از گردانندگان انقلاب کبیر فرانسه از قبیل منتسکیو و روبسپیر و مارا و دانتون و...و قبل از آنها علماء و هنرمندان در فرانسه مثل مولیر و اصحاب دایرةالمعارف، نیوتون و...و بسیار افراد سرشناس دیگر از اعضاء مشهور فراماسونی هستند. فراماسونری قطعا از اذناب و وابستگان صهیونیسم بینالملل و در جهت منافع و مطامع آن است. فراماسون ها به قابیل ارادت خاصی دارند، در حالی که او را سر دسته ی شیطان پرستی می توان نامید. خطرناکترین جمعیتهای زیرزمینی که به منظور درهم ریختن ارکان اسلام و خدمت به اهداف یهود تشکیل شده، همان تشکیلات ماسونی است. جمعیتهای ماسونی هدف معینی جز خدمت به صهیونیسم جهانی و تأمین و تسلط آنان بر جهان ندارند.
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
به راستی سازمان فراماسونری چه کسانی هستند و پایه های فکری آنها چیست؟ می توان این طور بیان کرد که افراد بسیاری در جستجوی پاسخ دادن به این سوال هستند، اما نتوانسته اند تعریف دقیقی ارائه دهند. این به این دلیل است که اطلاعات دقیقی در این رابطه در دسترس نیست. در حالی که این تشکیلات و اعضای آن، نقش مهمی در تاریخ داشته اند و شناخت این تشکیلات، در دنیای کنونی امری ضروری به نظر می رسد. فراماسونری یا فراموشخانه جمع کانونهای برادری گستردهای در جهان است. به نظر می رسد این کانونها ریشههای بسیار کهنی در اروپای غربی دارند.
فراماسونری یک سازمان خاص نیست، بلکه از کانونهای گوناگون با افرادی با عقاید مختلف تشکیل شدهاست. برخی از این کانونها با یکدیگر در رابطهاند یا کانون بزرگتری را تشکیل میدهند. برخی دیگر کم و بیش یا کاملاً مستقلاند.
از آنجا که فراماسونری یک تجمع سرّی است که کسی به راحتی نمی تواند در میان آن نفوذ کند و اگر هم راه پیدا کرد، موظف است که اسرار آن را مکتوم و محفوظ نگه دارد؛ لذا یافتن قوانین و اهداف این گروه بسیار سخت و پاسخ به این سوال که دقیقا اهداف فراماسونری چیست بسیار سخت تر است. اما با وجود چنین شرایطی، باز هم افرادی توانستند به حریم این تشکل نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و یا بعضی ماسونها بعدها به دلایلی به انتشار برخی قوانین خود زدند. البته همه این افراد متفق الرأی هستند که: «مسئله یک توطئه است که این توطئه از اواخر قرن هجدهم آغاز شده و تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهائی آن ایجاد یک حکومت جهانی اومانیستی است و برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک مبارزه وسیع و بی امان دست زده اند.» البته از آنجا که برای رسیدن به حکومت اومانیستی و انسان محوری مشکلی به نام دین وجود دارد، و دین مشکل اساسی فراماسونها می باشد، برخی افراد هدف نهایی فراماسونها را تشکیل حکومت شیطان می دانند. . بنابراین برخی یکی از بزرگترین اهداف گروه های ماسونی را این می دانند که زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح دجال، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید آماده کنند. البته رسیدن به حکومت جهانی شاید نقطه مشترک این اهداف باشد.
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
فراماسونری و اوج گرفتن این جریان
براستی چگونه این تعالیم به آمریکا و اروپای این دوران راه پیدا کرد و چگونه اوج گرفت؟ با مرور در سیر فراماسونری خواهیم دید که عامل گسترش، قوم بنی اسرائیل بوده است. ترتیب وقایعی که به اوج گیری فراماسونری منجر شدند، عبارتند از :
افول قدرت مصر و نابودی فرعون و مهاجرت قوم بنی اسرائیل از مصر به همراه حضرت موسی (ع) و ساکن شدن آنان در صحرای سینا
۲- قدرت نداشتن پیامبران پس از حضرت موسی(ع) و شروع و ترویج تعالیم ماسونی مصری و اضافه شدن تعالیم شرک آمیز فلسطینیان باستان(نه اعراب فلسطینی) به تعالیم مصری و شکل گیری تعالیم مختلط با نام کابالا
حکومت حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) در اوج قدرت بنی اسراییل و توقیف وسایل جادوگری توسط حضرت سلیمان (ع).
۴- وفات حضرت سلیمان (ع) و بازپس گیری وسایل جادوگری از سوی جادوگران و تهمت جادوگری به حضرت سلیمان (ع) از جانب مردم بنی اسراییل
۵- ادامه ی ترویج کابالا، توسط جادوگران و کاهنان معابد.
۶- ساکن شدن بسیاری از شوالیه ها و سربازان در قدس در پی اشغال آن توسط صلیبیان و مأموریت نگهبانی از معابد و یادگیری تعالیم ماسونی از یهود
۷ - فرار شوالیه های معبد و صلیبیان و راهیابی تعالیم ماسونی کابالا به اروپا
۸- مجازات، اعدام و مقابله با شوالیه های معبد به دلیل ماهیت شیطانی تعالیم کابالا و مغایرت آنها با تعالیم کلیسا توسط واتیکان
۹ - مهاجرت شوالیه ها به اسکاتلند و شروع ساخت اولین لژ فراماسونری مخفی در اروپا با نام لژ « وال بیلدرز» یا « لژ کهن اسکاتلند » به عنوان قویترین و مهمترین لژها در اروپای امروز
۱۰ - آغاز فعالیت رسمی ماسون ها در اروپا با ساختن لژهای متعدد در قرن ۱۸ به دلیل کم رنگ شدن نقش و قدرت مذهب در این قرن ۱۸
۱۱ -تاسیس و استقلال آمریکا در سال ۱۷۸۹ و شکل گیری اولین دولت با ارکان ماسونی
۱۲ - تأسیس سازمان ملل متحد با آرمانهای ماسونی در سال ۱۹۴۵
۱۳ - شکل گیری اسرائیل در سال ۶۱۴۸۹;۶۱۴۹۷;۶۱۴۹۲;۶۱۴۹۶; به عنوان آخرین بازوی اجرایی فراماسونری
۱۴ - جنگ با حزب الله در سال ۲۰۰۶ برای تشکیل حکومت نیل تا فرات سلیمان و استارت برای پروژه های آخرالزمان، و Armageddon (جنگ آخرالزمان)
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
اهداف فراماسونری
۱- نابودی تمام مظاهر توحید و یکتاپرستی در جهان
۲- به دست گرفتن حکومت و قدرت در تمام کشورهای جهان از طریق شبکه گسترده ماسونی در تمام ممالک دنیا
۳- تخریب مسجد الاقصی و کشف معبد سلیمان و بازسازی آن در ابتدای قرن ۲۱
۴- پرکردن معبد سلیمان از بت ها و نمادهای ماسونی به عنوان اصلی ترین پرستشگاه ماسونی
۵- برقراری حکومت جهانی شیطانی به پایتختی معبد سلیمان در اورشلیم (بیت المقدس)
۶- به حکومت رساندن قدرتمندترین فراماسون با عنوان نمادین ضد مسیح دجال در ابتدای قرن ۲۱
۷- حفاظت کامل از یهودیت کابالا (دین یهودیت بعد از جنگ های صلیبی دچار انحراف شد. نام این دین، کابالا گذاشته شد. این تفکر جدید کاملا بطور کامل در مسیحیت نفوذ کرد و آنها را نیز تغییر داد. شاید کابالا باعث ایجاد فراماسونی جدید شد.)
۸- پراکندن روح الحاد و فکر اباحیت بین ملتها (منظور از اباحیت،آزادی جنسی است بین هر زن و هر مرد)
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
تکرار تاریخ، سفره رنگین معاویه
نگاهی به حال و هوای این روزهای خودمان انسان رو به یاد تاریخ دوران ولایت آقا امیرالمؤمنین علی علیه السلام می اندازد. جایی که برقراری عدالت واقعی در جامعه توسط آن حضرت باعث شد بسیاری از افراد دنیاطلب و ضعیف الایمان، فریب وعده و، وعیدهای معاویه را خورده و بر سر سفره رنگین او حاضر شوند، کار به جایی رسید که حتی برخی از یاران و نزدیکان حضرت هم نتوانستند از این سفره چرب چشم پوشی کنند و علی(ع) را تنها گذاشتند.
آری، وسوسهها خیلی زیاد است، زیرا معمولاً پول، قدرت، ثروت و مظاهر دنیا در آن طرف است، سفره معاویه رنگینتر است. در حالی كه سفره امیرالمؤمنین علیهالسلام هیچ وقت مثل سفره معاویه نیست. آنها به هرقیمتی كه شده میخواهند مردم را جمع كنند...
سر سفره علی (ع)فقط آنهایی می نشینند که اقتصاد مقاومتی را با تمام سختیهایش بپذیرند، اما تن به ذلت زیر پا گذاشتن ارزشها، برای رسیدن به سفره پر از برندهای رنگارنگ معاویه نمی دهند.
عزیزان تاریخ در حال تکرار است، و باز عده ای پشت سر امیرمؤمنان نماز می خوانند و سر سفره معاویه غذا می خورند...
🔴🔴🔴اختصاصی کانال دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
برجام حاصل کدام تفکر است؟
خروج آمریکا از برجام و عدم تحقق وعده های چندساله دولت روحانی به مردم باعث گردید که جریان وابسته به دولت در توجیه شکست سیاست های خود و دولت روحانی، رهبری و نظام را شریک در تصمیم گیری و یا اثر گذار بر نحوه اجرای برجام معرفی کنند! تا جایی که برخی از نمایندگان حامی دولت در مصاحبه های جداگانه؛ این شیوه فرار از شکست را دنبال نمودند. حال این سوال مطرح است که برجام حاصل کدام تفکر است؟ در پاسخ به سوال مذکور ذکر چند نکته ضروری به نظرمی رسد:
1⃣ اگر دولت روحانی به شروط 9 گانه رهبری در مورد برجام عمل می نمود؛ هیچ وقت امروز برجام تبدیل به نفوذ و باج خواهی کشورهای غربی نمیشد.
2⃣ شکست برجام اگر با وجود عمل نمودن به شروط نه گانه رهبری اتفاق می افتاد؛ آن وقت می توان پذیرفت که برجام تصمیم نظام و رهبری بوده است.
3⃣ بخشی از دلایل شکست برجام ناشی از اعتماد بیش از اندازه به آمریکا بود ؛تا جائیکه قول شفاهی وزیر خارجه آمریکا به عنوان تضمین برجام از طرف آقای ظریف مبنی بر تضمین برجام به گونه ای رسانه ای شد که اعتماد عمومی به تعهدات آمریکا افزایش یابد.
4⃣ هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب قبل از ورود به مذاکرات، در حین مذاکرات و پس از خروج آمریکا از برجام همگی در یک سیر منطقی نسبت به عدم صداقت آمریکا بیان شده است و سیاستمداران می توانستند با پیگیری این روند بسیاری از موارد نسیه برجام را نقد کنند.
5⃣ دستور صریح رهبری حکیم انقلاب در سالروز رحلت حضرت امام خمینی(ره) نسبت به پیگیری حقوق هسته ای مردم یکی از دلایل خوشبین نبودن ایشان و نظام نسبت به برجام است که هنوز هم ادامه دارد.
6⃣ اصرار دولت به ادامه برجام با اروپایی و عدم توجه به تجربه برجام در دو سال گذشته نشان از تک روی دولت در برجام است که ضرر آن فقط برای یک جریان خاص سیاسی نمی باشد بلکه کلیت نظام را تحت تاثیر قرار می دهد.
7⃣ تاکید دولت به حل معضلات اقتصادی کشور از طریق برجام باعث گردید که دولتمردان به جای تلاش برای حل مشکلات و رفع موانع پیشرفت و توسعه در انتظار میوه های برجام باشند در حالی که برنامه نظام برای حل معظلات اقتصادی مردم ارائه برنامه اقتصاد مقاومتی بود.
8⃣ عملیات روانی دولت برای ورود برجام به زندگی مردم به گونه ای بود که تدریس برجام و دستاوردهای آن در مدارس اجباری شد و " کلاس برجام "که شامل 4 ساعت مطالعه و تحقیق با موضوع برجام بود تا برجام را به عنوان دستاورد دولت مطرح نمایند در سراسر کشور اجرا شد.
در مجموع دولت در دو مرحله از برجام دو رفتار تبلیغاتی متفاوتی داشته است؛
الف: هنگام امضاء و اجرای برجام که موفقیت های آن را به دولت نسبت داد.
ب: پس از ناکام بودن برجام تلاش شد که نظام و رهبری را شریک در این پروسه قلمداد کنند. حال با توجه به مطالب فوق دیگر بازی کردن نقش اپوزیسیون برای برجام از طرف دولت برای مردم قابل قبول نیست...
اختصاصی کانال دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
امان از همراهان سست کمربند، از زمان انتخاب حسن روحانی تا به امروز:
1⃣ آن طمانینه و آرامشی را که در دوران دولت های گذشته در فضای جامعه وجود داشت را دیگر احساس نمی کنیم. نمی خواهم بگویم که محمود احمدی نژاد هنوز هم تنها فرد شایسته کرسی صدرات عظمایی پاستور است که قطعا اینطور نبوده و نیست البته بماند از یک افسوس فروخفته از دورانی که رهبر معظم انقلاب در آن بیان کردند که در دولت یاد شده برخلاف دولت های ماقبل هر وقت سیاستمداراری به خارج از کشور می رفت نگرانی از صحبت های رد و بدل شده با غربیها وجود نداشت و دولتمردان با حرکت در روی ریل انقلاب آرامش خاطر معظم له و ملت را فراهم آورده بودند. لکن امروز در یک فرآیند ناخواسته روحی و روانشناسانه و در فضایی که تحریم های همه جانبه دشمنان از یک سو و سردرگمی دولت فعلی از سوی دیگر معیشت و رفاه ملت را در تنگنا قرار داده و ژنرالهای پیر دولت هم یا توان و برنامه مقابله ندارند و یا با وجه المصالحه قرار دادن منافع و ابزارهای قدرت ملی تلاش می کنند با داشته های ملت به زعم خود رفاه را به سفره های خالی و کوچک شده مردم برگرداند طبیعی ترین فکر برای همگان یادآوری دوران حداقل به ظاهر وفور نعمتی است که در خاطر داشته و دارند خواهد بود.
2⃣ نمی خواهم سیاه نمایی از اوضاع کشور کنم که اوضاع با وجود دولت روحانی سیاه و تاریک است و با شکست برجام و تهدید هرروزه و ساعتی ترامپ و آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران احساس نزدیک شدن " سایه جنگی" که آقایان مدعی بودند از طریق آفتاب تابان برجام آنرا از بین برده اند هر روز بیشتر احساس می شود آنگونه که اگر در دوران قبل از برجام این سایه به زعم آقایان وجود داشت اما اختلافات فراوانی هم وحدت تحریمی و نظامی حمله به ایران در بین متحدان غربیها را نیر تهدید می کرد، بقول سیاستمداران آمریکایی برجام توانست این اختلافات را به وحدت دوباره در ذیل قطعنامه2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد تبدیل کند.
3⃣ به برکت هنر، قهرمانان دیپلماسی، هم توان هسته ایی و مولفه های قدرت خود را در پای میز مذاکرات برجام از دست دادیم و هم اینکه در چنان مردابی از ناتوانی در شکایت به مراجع بین المللی و دیوان لاهه و حتی افکار عمومی جهانی افتاده ایم که اگر بخواهیم ادامه دهیم باید تمام هستی خود را در منظر و نگاه دشمنان نمایش دهیم تا خیال آقایان راحت شود! و اگر هم بخواهیم خطوط قرمز امنیتی - دفاعی خود را از شمول برجام خارج اعلام کنیم اینبار باید به جامعه جهانی نیز پاسخ گوی مواردی باشیم که دشمنان ملتمان در یک پروپاگاندای رسانه ای گسترده و پیچیده به ما نسبت داده اند باشیم که بیان تک تک این موارد از حوصله این گفتار خارج و تکرار مکررات خواهد بود.
با در نظر گرفتن مطالب یاد شده فقط باید اضافه کنم امروز سایه جنگ بیشتر از هر زمانی ما را تهدید می کند اگر در پیشا برجام با چند کشور در نقاط مختلف جهان در کشو قوس های سیاسی اقتصادی بودیم امروز بنام "برجام و شورای امنیت سازمان ملل" با جامعه جهانی روبرو هستیم و این هم بهانه ای بود که در راستای شعار و استراتژی " توافق به هرقیمتی" توسط دولت روحانی به غربیها دادیم و تاوان آنرا هم تنها ملت ایران خواهند داد و حرام خواران نجومی خوار و مدیران سوء استفاده گر دولت و اعوان و انصارشان در بخش های مختلف از این وضعیت "هیچ _ هیچ"، کشور در جریان برجام متحمل صرز و زیالنی نخواهند بود!
دولت اشرافی مسلک حسن روحانی با سئوالات مکرری در باره شرایط امروز جامعه روبروست که بنظر می آید تاریخ نه چندان دور مناسبات بین المللی قضاوتی شایسته ملت ایران درباره نمایندگانش نخواهد داشت اما درد ما این نیست درد ما آنجاست که حسن روحانی و دولتش نماد دمکراسی و مردم سالاری دینی انقلاب اسلامی است که سوگمندانه در طی دو دوره خود تا الان نتوانسته اند در "تراز یک دولت انقلابی، مدیر و مدبر و شجاع " ظاهر شوند و از آن تاسف آور تر اینکه طمع دول غربی برای نفوذ و تغییر رفتار جمهوری اسلامی از طریق این دولتمردان در روندی رو به تزاید هرروز فشار زیادی را وارد خواهد ساخت تا بر عمق و گستره، وادادگیها و فشارهای وارده بر اقشار ضعیف ملت بیفزاید تا شاید بتواند به هدف خود برسد و دولت غیر پاسخگو نیز شاید برای انحراف افکار عمومی در این راه خواسته یا ناخواسته به یک مفاهمه و زبان مشترک با غرب دست یازد و خود را از فشار افکار عمومی برهاند که البته قیمت گزافی در دادگاه تاریخ ایران و انقلاب اسلامی برای آن خواهد پرداخت.
اختصاصی کانال دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙