فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کمتر دیده شده از عارف بالله حضرت #آیت_الله_مرعشی_نجفی ره در حال خواندن نماز
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
🟢 #ماجرای_بسیار_جالب و خواندنی عارف بالله آیت الله مرعشی نجفی رضوان الله علیه و دیدن حضرت معصومه سلام الله علیها و حضرت ولی عصر عج ارواحنا فداه
🔸️ایشان چه داشتد که مکرر مورد عنایت خاصه حضرت بقیه الله روحی فداه بودند و حضرتش به اسم کوچک خطابشان میکردند؟
استاد عظیمالشّأنمان حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) یک نکتهای را بیان فرمودند که خیلی مشهور است. چون خودشان با لسان مبارک گفتند و ثبت و ضبط هم شده است.
🔸️فرمودند: بنده در ایّام جوانی وضع مالی بدی داشتم. موقع ازدواج دخترم بود امّا وضع مالی بنده خیلی ناجور بود و نمیتوانستم برای دخترم ولو جهیزیّه بسیار محقّری تهیّه کنم. بالاخره انسان یک آبروی اولیّه را میخواهد. چاره ای نداشتم جز این که محضر کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه(صلوات اللّه و سلامه علیها) بروم.
🔸️خودشان فرمودند: خیلی به من فشار آمده بود و دیگر وضعم بسیار تنگ شده بود. البته از جهاتی بسیار هم تحمّل کرده بودم امّا دیگر وضع بسیار بسیار سخت شده بود. وقتی جلوی ضریح مطهّره آن بانوی مکرّمه رفتم، اشک می ریختم و با یک حالت عتابی گفتم که بعد هم پشیمان شدم چرا اینطور گفتم: ای سیّده ما! چرا نسبت به امر زندگی من هیچ عملی را انجام نمیدهید؟! خودم هیچ امّا خدای متعال دخترانی را به من مرحمت کرده، حالا من بدون مال، بدون وضعیّت خوب، میخواهم دخترم را شوهر بدهم، چه کنم؟! بنا نیست دست ما را رها کنید!
🔸️فرمودند: فقط از باب شکایت رفتم، دیگر زیارتنامه و ... نخواندم، مدام اشک میریختم و با همان وضع بیرون آمدم. وقتی به منزل آمدم، یک حالت نشوهای به من دست داد و دیگر خوابم رفت. در همان حالی که داشتم، شنیدم کسی درب منزل را میزند، رفتم در را باز کردم، شخصی را دیدم که پشت در ایستاده و وقتی من را دید، بیان کرد: سیّده تو را میطلبد!
🔸️من هم با عجله به حرم رفتم، وقتی به صحن شریف حضرت معصومه(علیها الصلوة و السّلام) رسیدم، دیدم که مثل همیشه نیست و برعکس چند کنیز هستند که مشغول تمیز کردن ایوان طلا هستند. سبب را پرسیدم، گفتند: سیّده الآن تشریف میآورند.
🔸️ایشان فرمودند: بعد از مدّتی حضرت فاطمه معصومه(صلوات اللّه و سلامه علیها) در حالی که بسیار نحیف و لاغر و رنگ پریده و در شکل و شمایل مادرم حضرت فاطمه زهرا(صلوات اللّه و سلامه علیها) بودند، وارد شدند. چون من پیش از آن، جدّهام، بیبی دو عالم را سه بار در خواب دیده بودم و میدانستم که شکل وشمایل مبارک بانو چگونه است و هر سه بار هم با همان ترکیب و همان حالات ایشان را دیده بودم. برای همین فهمیدم که ایشان عمّهام حضرت معصومه(علیها الصلوة و السّلام) است، رفتم دست ایشان را بوسیدم. به بنده خطاب کردند: ای شهاب! ما چه زمانی به فکر تو نبودیم؟!
🔸️به بنده خطاب کردند: ای شهاب! ما چه زمانی به فکر تو نبودیم؟! این چه حرفی است تو میزنی و با همین حالت میآیی در حرم ما را مورد عتاب قرار میدهی و از دست ما شاکی هستی! تو از آن زمانی که به قم وارد شدی، زیر نظر ما و مورد عنایت ما بودی!
خودشان فرمودند: در این حال از خواب بیدار شدم و فهمیدم نسبت به بانوی مکرّمه اسائه ادب کردم، سریع برای عذرخواهی به حرم شریف آن بانوی مکرّمه رفتم و بعد هم در کارم گشایشی صورت گرفت!
🟢 این مرد الهی، بالجد شهاب الدّین بود و ابداً ولو به لحظهای حسادت نداشت.
از ایشان سؤال کردند: آقا! شما چطور به بعضی از این کرامات دست پیدا کردید. ایشان وجود مقدّس آقا جان را هم دیده بودند...
فرمودند: برای خود من هم سؤال بود که این کرامات از کجا آمده. در عالمی وجود مقدّس آقاجانمان، حضرت حجّتبنالحسنالمهدی(عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) را دیدم. نفرمودند در چه عالمی. آقاجانمان به من فرمودند: آقا شهاب! در وجود تو به اندازه ارزنی بخل وجود ندارد و خدا هر چه به تو داده است به واسطه این خلق نیکوی توست!
ببینید بخل چه میکند و اگر از آن طرف، انسان بری از این صفت رذیله بود، ذوالجلال و الاکرام چه لطفهایی به او میکند که از اهل کرامات خواهد شد!
اتّفاقاً من یادم هست که وقتی ایشان این ماجرا را تعریف کردند، دو سه نفر از آقایان بزرگوار هم در آن مجلس بودند. خدا علّامه دوانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) را رحمت کند، ایشان هم حضور داشتند و وقتی شنیدند مِن ناحیه الحجّه (روحی له الفداء) اینطور به ایشان عنایت شده، به شدّت گریه کردند.
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
🍃مطالب بالا کمی طولانی است اما #بسیار_خواندنی_و_آموزنده👆
🌻 #ماجرای_بسیار_جالب و خواندنی عارف بالله آیت الله مرعشی نجفی رضوان الله علیه و دیدن حضرت معصومه سلام الله علیها و حضرت ولی عصر عج ارواحنا فداه
🔸️عنایت ائمه و کرامات آیت الله مرعشی نجفی بخاطر نداشتن حسادت
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻 تاثیر درخواست شفاعت از حضرت #ام_البنین توسط دختر تجربه گر در برنامه تلویزیونی زندگی پس از زندگی
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
AUD-20220721-WA0020.mp3
11.85M
دستورالعملی 💯درصد تضمینی
برای گرفتن #حاجت
🎙حجت الاسلام عباس صراف
🏴السلام علیک یا ام البنین🏴
▫️برای دیگران ارسال کنید...
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
#حاجت_روایی
توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ارسالی_مخاطب
ساعت 2:16 صبح
سلام علیکم
مسجد مقدس جمکران
دعا گوی همه نماز شبی ها هستم
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
#حاجت_روایی
توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
❀❀ با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار
و هــر روز
دعای عهد بخون... ❀❀
💚 اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
روز سیزدهم چله ♡هدیه به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها
👌صله رحم ، شرط دینداری
🔸رسول خداصلی الله علیه وآله فرمودند: به هر یک از حاضر و غایب امّتم، و تمام آنها که در پشت مردان و رحم زنان هستند، تا قیامت سفارش میکنم که صله رحم کنند؛ اگرچه تا یک سال راه از او دور باشند؛ زیرا این کار از شرایط دیانت است.
📚اصول کافی: ج۴، ص ۴۴۶، ح ۵.
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
بشارت وفتنه های آخرالزمان👹
❀❀ با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار و هــر روز دعای عهد بخون... ❀❀ 💚 اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِی
*⇧بـــہ رســم هــ🌤️ـر روز عشـღـــق و*
*عـــاشقــے میخـــوانیــــم🙏🏻⇧*
*🍃❤️دعاے_اِلهے_عَظُمَ_البلاء...*
*⊰❀⊱━═━━━━══━⊰❀⊱ا*
*چہ زیباسٺ آغاز هر روز خود را*
*بہ نام سلام علے آل یاسین*
*سلامے ڪہ بوے خوش یار دارد*
*دلٺ را پر از عشق دلدار دارد*
*🚩یٰا صٰاحِبَ الزَّمانِ أغِثْنِی🤲*
*🚩یٰا اَبٰا صٰالِحَ المَهدٖی أَدرِکْنِی🤲*
*⊰❀⊱━═━━━━══━⊰❀⊱ا*
*⊰⭐⊱دعـــــاے عهـــــد⊰⭐⊱* *⊰❀⊱━═━━━━══━⊰❀⊱ا*
*✧|بـِسـْمِ اللـَّهِ الـرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ|✧*
*〖🌹اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.🍃〗*
*〖🌹اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ🍃.〗*
*【🌹اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ🍃】*
*【🌹حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.🍃】*
*〖✨اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ〗*
*〖✨اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ〗*
*〖✨اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ〗*
https://splus.ir/joingroup/ABj4lj0jkHQmIZt31WIijA
🌾ســــلام
🌸صبح زیبـاتـون بخیر
🌾الهی امروز یکی از
🌸بهترین روزای زندگیتون باشه
🌾 حـال دلتـون خـوب خـوب
🌸شروع روزتـون عالی و پُر برکت
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
بشارت وفتنه های آخرالزمان👹
#قصّه_بشنو☺️✌️➻ ◽️رمان #نسل_سوخته بهقلم شھید طاها ایمانے ‹ پارت شانزدهم! › ــــ دفتر رو در آوردم
#قصّه_بشنو☺️✌️➻
◽️رمان #نسل_سوخته
بهقلم شھید طاها ایمانے
‹ پارت هفدهم! ›
ــــ من سعی می کردم با همه تیپ ... و اخلاقی دوست بشم... بعضی رفتارها خیلی برام آزاردهنده بود ... اما به همه چیز، به چشم تمرین نگاه می کردم ... تمرین برای برقراری ارتباط ... تمرین برای قرار گرفتن در موقعیت های مختلف و برخوردهای متفاوت ... تمرین برای صبر ... تمرین برای مدیریت دنیایی که کم کم وسعتش برام بیشتر می شد .. شناخت شخصیت ها ... منشا رفتارها ... برام جالب بود ... اگر چه اولش با این فکر شروع شد ...
- چرا بعضی ها دست به گناه میزنن؟ ... چه چیزی باعث تفاوت فکر و انتخاب انسان ها ... حتی در شرایط مشابه میشه؟ ...
و بیشترین سوال ها رو هم ... تفاوت رفتاری و شخصیتی من با پدرم ... برام درست کرده بود ... خیلی دلم می خواست بفهمم به چی فکر می کنه و ... من خیلی راحت با احسان دوست شده بودم ... برای یه عده سخت بود که اون به وسایل شون دست بزنه ...
مادر احسان، گاهی براش ساندویچ های کوچیکی درست می کرد ... ما خوراکی هامون رو با هم تقسیم می کردیم ... و بعضی ها من رو سرزنش می کردن ... حرف هاشون از
سر دوستی بود ... اما همین تفاوت های رفتاری ... بیشتر من رو به فکر می برد ...و من هر روز با احسان بیشتر گرم می گرفتم ... تنها بود ... و می خواستم ... این بد فکری رو بین بچه ها بشکنم ... اما دیدن همین رفتارها و تفکرها ... کم کم این فکر رو در من ایجاد کرد ... تا چه اندازه
میشه روی دوستی و ثبات ارتباط بین آدم ها حساب کرد؟ ... بچه هایی که تا دیروز با احسان دوست بودن ... امروز ازش فاصله می گرفتن ... و پدری
که تا چند وقت پیش ... علی رغم همه بدرفتاری هاش ... در حقم پدری می کرد ... کم کم داشت من رو طرد می کرد ... حس تنهایی و غمی که از فشار زندگی ... و رفتارهای پدرم در وجودم ایجاد شده بود ... با این افکار ... از حس دلسوزی برای خودم ... حالت منطقی تری پیدا می کرد ... اما به
عمق تنهاییم بیشتر از قبل اضافه می شد ... رمضان از راه رسید ... و من با دنیایی از سوال ها ... که جوابی جز سکوت یا پاسخ های سطحی ... چیز دیگه ای از دیگران نصیب شون نمی شد ... به مهمانی خدا وارد شدم ...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!.📌
.
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
بشارت وفتنه های آخرالزمان👹
#قصّه_بشنو☺️✌️➻ ◽️رمان #نسل_سوخته بهقلم شھید طاها ایمانے ‹ پارت هفدهم! › ــــ من سعی می کردم با
#قصّه_بشنو☺️✌️➻
◽️رمان #نسل_سوخته
بهقلم شھید طاها ایمانے
‹ پارت هجدهم! ›
ــــ یه ساعت قبل از اذان از جا بلند می شدم ... و رفتم توی آشپزخونه کمک مادرم ... حتی چند بار ... قبل از اینکه مادرم بلند بشه ... من چای رو دم کرده بودم ...پدرم ، 4 روز اول رمضان رو سفر بود ... اون روز سحر ... نیم ساعت به اذان با خواب آلودگی تمام از اتاق اومد بیرون ... تا چشمش بهم افتاد ... دوباره اخم هاش رفت توی
هم ... حتی جواب سلامم رو هم نداد ... سریع براش چای ریختم ... دستم رو آوردم جلو که ... با همون حالت اخموی همیشگی نگام کرد ...
- به والدین خود احسان می کنید؟ ...
جا خوردم ... دستم بین زمین و آسمون خشک شد ... با همون لحن تمسخرآمیز ادامه داد ...
- لازم نکرده ... من به لطف تو نیازی ندارم ... تو به ما شر نرسان ... خیرت پیشکش...
بدجور دلم شکست ... دلم می خواست با همه وجود گریه کنم ...
- من چه شری به کسی رسونده بودم؟ ... غیر از این بود که حتی بدی رو ... با خوبی جواب می دادم؟ ... غیر از این بود که ...
چشم هام پر از اشک شده بود ...
یه نگاه بهم انداخت ... نگاهش پر از حس غرور و پیروزی بود...
- اصلا لازم نکرده روزه بگیری ... هنوز 5 سال دیگه مونده ... پاشو برو بخواب ...
- اما ...
صدام بغض داشت و می لرزید ...
- به تو واجب نشده ... من راضی نباشم نمی تونی توی خونه من روزه بگیری ..
نفسم توی سینه ام حبس شده بود ... و اون مثل پیروز میدان بهم نگاه می کرد ... همون جا خشکم زده بود ... مادرم هنوز به سفره نرسیده ... از جا بلند شدم ...
- شبتون بخیر ...
و بدون مکث رفتم توی اتاق ... پام به اتاق نرسیده ... اشکم سرازیر شد ... تا همون جا هم به زحمت نگهش داشته بودم... در رو بستم و همون جا پشت در نشستم ... سعید و الهام خواب بودن ... جلوی دهنم رو گرفتم ... صدای گریه کردنم بیدارشون نکنه ...
- خدایا ... تو شاهد بودی که هر چه در توانم بود انجام دادم ... من چه ظلمی در حق پدرم کردم که اینطوری گفت؟ ... من می خواستم روزه بگیرم اما پدرم نگذاشت ... تو شاهد باش ... چون حرف تو بود گوش کردم ... اما خیلی دلم سوخته ... خیلی...
گریه می کردم و بی اختیار با خدا حرف می زدم ... صدای اذان رادیوی مادرم بلند شد ... پدرم اهل نماز نبود ... گوشم رو تیز کردم ببینم
کی میره توی اتاقش دوباره بخوابه... برم وضو بگیرم ... می ترسیدم اگر ببینه دارم نماز می خونم ... اجازه اون رو هم ازم صلب کنه ... که هنوز بچه ای و 15 سالت نشده ...تا صدای در اتاق شون اومد ... آروم لای در رو باز کردم و یواشکی توی حال سرک
کشیدم ... از توی آشپزخونه صدا می اومد ... دویدم سمت دستشویی که یهو ... اونی که توی آشپزخونه بود ... پدرم بود ...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!.📌
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالها گریه به تو
جرم تلقی میشد
گریه هرشب ما
برکت روحالله است...
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻#پلاک
شما خـیال میکنید
همتها و خرازیها
چگونه بودند؟
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
💞﷽ 💞
#قرآن_صبح
✨ثواب قرائت و تدبّر در آیات قرآن کریم امروز را هدیه میکنیم به حضرت صاحب الزمان(عج) وان شاء الله برای تعجیل درفرج وعاقبت بخیرشدنمان در تمام لحظات زندگی.
❣#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج❣
____⪻🍃🌸🍃⪼____
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
پرهیزگار 206_۲۰۲۳_۰۴_۲۰_۰۸_۲۶_۴۷_۸۳۰.mp3
909.8K
💞﷽ 💞
قرائت و ترجمه صفحه 206
❣#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج❣
____⪻🍃🌸🍃⪼____
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
یه خانومی تعریف میکرد:
امروز با دخترم دندونپزشکی بودم.
نشسته بودیم تو سالن رادیولوژی.
منتظر بودیم اسممونو صدا کنند.
فقط من و دخترم چادری بودیم و یک خانوم و دختر کوچولوش، بقیه ی خانوما اکثراً بی حجاب بودند و چند تا بدحجاب.
یهو یه آقایی وارد شد با تیشرت و کلاهِ قرمز و شلوارِ جین؛ (تیپی که ظاهراً مذهبی نبود)، یه نگاهی به جمع انداخت و رفت سمتِ سوپر مارکتِ روبروی سالن خرید کرد و برگشت.
اومد سمتِ دخترم و یه شکلاتِ تک تک بهش داد و با صدای بلندی که همه بشنون، گفت :
بیا دخترِ خوب !
این بابتِ #حجابِ قشنگ و متانتت.😊
همین جمله رو به اون دختر هم گفت و شکلات داد و نشست.
سالن، چند لحظه هنگ بود.
دو سه نفر شالشونو کشیدن رو سرشون،
بقیه سرشونو انداختن پایین.
خیلی حرکت جالبی بود مخصوصاً برای آقایون که یه #امر_به_معروفِ غیرِ مستقیم و دوستانه بود.👏
🌺قشنگتر از اون، حسِ افتخار و زیبا بودن و اعتماد به نفسی بود که این دو تا بچه با چادرِ مشکی (بین اون همه زنِ رنگارنگِ ظاهراً زیبا) به دست آوردند.🌺
#بی_تفاوت_نباشیم
#حجاب
✍️ ریحان بانو🌱🇮🇷
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
#احوال_دنیا
حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟
گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای!
گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟
گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای!
گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟
گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای!
گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟
گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای.
🌹اگە پسندیدی فروارد کن