ای نام تو بهترین سرآغاز
بینام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
ای کار گشای هر چه هستند
نام تو کلید هر چه بستند
ای هیچ خطی نگشته ز اول
بیحجت نام تو مسجل
ای هست کن اساس هستی
کوته ز درت دراز دستی
#نظامی.
#عکس
#عکس_نوشته
#شعر
#شعر_خاص
#متن_خاص
#تنهایی
#افسردگی
#ویدیو_خاص
#موزیک_ویدیو
#حس_خوب
#تنهایی_خوب
꧁🦚 @az_tanhaiy 🦚꧂
رفته بودم سر حوض
تا ببینم شاید ، عکس تنهایی خود را در آب ،
آب در حوض نبود .
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست.
ظهر دم کرده تابستان بود ،
پسر روشن آب ، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید ، آمد او را به هوا برد که برد.
به درک راه نبردیم به اکسیژن آب.
برق از پولک ما رفت که رفت.
ولی آن نور درشت ،
عکس آن میخک قرمز در آب
که اگر باد می آمد دل او ، پشت چین های تغافل می زد،
چشم ما بود.
روزنی بود به اقرار بهشت.
تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی ، همت کن
و بگو ماهی ها ، حوضشان بی آب است.
باد می رفت به سر وقت چنار.
من به سر وقت خدا می رفتم.
#سهراب_سپهری.
#عکس
#عکس_نوشته
#شعر
#شعر_خاص
#متن_خاص
#تنهایی
#افسردگی
#ویدیو_خاص
#موزیک_ویدیو
#حس_خوب
#تنهایی_خوب
꧁🦚 @az_tanhaiy 🦚꧂
خدایا جهان پادشاهی تو راست
ز ما خدمت آید خدائی تو راست
پناه بلندی و پستی توئی
همه نیستند آنچه هستی توئی
همه آفریدست بالا و پست
توئی آفرینندهٔ هر چه هست
توئی برترین دانشآموز پاک
ز دانش قلم رانده بر لوح خاک
چو شد حجتت بر خدائی درست
خرد داد بر تو گدائی نخست
خرد را تو روشن بصر کردهای
چراغ هدایت تو بر کردهای
توئی کاسمان را برافراختی
زمین را گذرگاه او ساختی
توئی کافریدی ز یک قطره آب
گهرهای روشنتر از آفتاب
#نظامی.
#عکس
#عکس_نوشته
#شعر
#شعر_خاص
#متن_خاص
#تنهایی
#افسردگی
#ویدیو_خاص
#موزیک_ویدیو
#حس_خوب
#تنهایی_خوب
꧁🦚 @az_tanhaiy 🦚꧂
شاید اگه من اخلاقام و رفتارام تو خونه رو تعریف کنم، همه تون بگید بیچاره همسرش. اگرم از کارای شوهرم بگم، خیلیا بیان بگن چجوری تحمل میکنی این کاراشو؟ ولی حقیقت اینه که ما دو تا واسه هم مناسبیم. نه واسه بقیه. اینقدر تو شبکههای اجتماعی نظرسنجی نکنین و نظر خودتونو به سمع و نظر بقیه نرسونین. اجتماعیش نکنین. با همسرتون دوتایی تصمیم بگیرید چجوری زندگیتونو جلو ببرید.من با خواهرم مثل هم فکر نمیکنیم. چطور توقع دارید همه مثل هم فکر کنیم؟ اصن مگه شرایط همهمون یکیه که همه مون مثل هم عقد کنیم و شرط بذاریم و شوهر یا زن انتخاب کنیم؟
🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
دلدادگی💞
۶۸
-مگه ميشه....من دخترشم ....به خدا منو ميشناسه
زن- اينقدر خودتو اين بنده خدا رو ازار نده ما هركاري از دستمون بر بياد دريغ نميكنيم
مامان اروم بلند شد و به سمت ساختمون رفت....فقط تونستم اروم بگم: ماماني به ياد هر روز مادري كه گذشت واست يه غزل خوندم و يه شاخه گل پر پر كردم....
با كمك زن بلند شدم ازم خواهش كرد برم و بيشتر باعث ازار بيمار نشم....به سمت عطي رفتم ولي قلب پاره پاره ي نداشتم رو روي همون نيمكت جا گذاشتم....
شدت بعضم اينقدر بالا بود كه نفس كشيدن عذابم ميداد و حتي قطره هاي اشك هم سبكش نميكرد
عطي- ميخواي بريم سر قبر بابات شايد اروم شي
- نه....با چه رويي برم...
عطي- پ گريه نكن...ببين اين بچه هم اشكش در اومد
پوري عزيزم گريه ميكرد....پا به پاي من ...بغلش كردم و سعي كردم ارومش كنم ...ولي كي من رو اروم ميكرد؟ اي كاش منم ديوونه بودم و از همه دنيا فارغ...كاش عشق منم خوردني بود و كرم هاي زير خاك و بسته هاي چوب كبريت...
- بريم خونه محبي ميخوام وسايلم رو بر دارم...بگو بره سمت حكيم نظامي
.................................................. ....................
محبي از ديدنم خوشحال شد و اصرار داشت تا پيدا كردن مكان مناسبي اونجا بمونم ولي مودبانه عذرخواهي كردم و بهش اطمينان دادم كه جا و مكان دارم...
از عمو ها و عمه هام گفت كه بعد پدرم حتي حاضر نشدن وسايل شخصيم رو نگه داري كنن و كاملا از مادرم دست شستن..
حوصله فكر كردن به اونها رو نداشتم ...به اندازه كافي سوژه براي حرص خوردن بود...اگه ميخوان باور كنن كه من مقصر بودم بذار باور كنن برام مهم نيست...زمان سر بلندي هام هم گلي به سرم نزدن چه برسه به حالا
تمام وسايلم توي زير زمين بود .....همه چيز....كتابهام ...لباسها...حتي لوازم ارايش...خوشحال شدم و از محبي تشكر كردم...بهم گفت تمام وسايل خونه رو فروخته و پولش رو به اسايشگاه سپرده...
با كمك بچه ها و محبي وسايلم كه قبلا كارتن پيچ شده بود رو چسب كردم و داخل تاكسي بردم ...به بهونه بي خوابي و كسالت دعوت نهار محبي رو رد كردم و به سمت خونه عطي رفتيم
#آرامش
#دلبری 🩵🤍
چنـد ایـده دلبـری از همسـر جـان 🥰
🔺️اول وقتی همسرتون از محل کار میاد خونه حتما
یه لبخند ملایم داشته باشید و با لحن ملایم بهش
خسته نباشید بگید😍
🔺️حتما سعی کنید شاد و شنگول باشید و موقع اومدن
همسرتون چهره اخمالوی شمارو نبینه. خیلی بامزه بگید :
خوش اومدییی عشق من !🤤
نبودی خونه هیچ صفایی نداشت....🤪
حتی اگه اغراقه و خود آقا بفهمه باز چون حالت
شیطونی داره مرد خوشش میاد..🤭
🔺️همیشه بوی خوب دادن باعث میشه مرد عشق کنه
میتونید عشوه بیاید برید کنار صورتش خودتون رو
بچسبونید و هی ریز ریز ببوسیدش ....😘
🔺️وقتی که میخواید چایی یا شربتی بیارید واسش
مثل رقصیدن قررر بدید هی براش💃 و هی آهنگ
شاد بخونید و بگید : اخ که دلم پوسید توی این خونه
بدون تووووو😋
🔺️لباس هاتون رو بخصوص اونایی که توی خونه واسش
میپوشید سعی کنید باب سلیقه ی اون باشه و گاهی
هم با خودش برید خرید و بگید: میخوام اونی که
شوهرم میخواد و دوست داره رو بپوشم🤠
🔺️مهربون باشید و غرغر نکنید . سعی کنی خونه
زندگیتون همیشه آروم و غذای روی اجاق باب میل
همسرتون باشه...اینجوری اشتیاقش واسه پیش
شما اومدن بیشتره😉👍
.
دلدادگی💞
۶۹
خونه حومه شهر بود .....به خونه رسيديم ...وارد شدم كوچيك بود شامل يه اتاق و اشپزخونه و يه حمام و دستشويي سرهم...هرچي كه بود از زندان بهتر بود و احساس راحتي ميكردم فقط به نظافت اساسي احتياج داشت هموني كه عطي هيچ وقت رعايت نميكرد....
هنگام جابجايي وسايل چشمم به كليدي با سرسوئيچي قلبي خورد...
عصبي شدم و فكم ميلرزيد....كارتون رو انداختم زمين و به شدت كليد رو توي مشتم فشردم...
عطي- يا خدا....چت شد...مردي؟
- اينو ميبيني؟
عطي- مي كورم...خو چرا داد ميزني...كليده... اي ناقلا شايدم شاه كليده
- ميدوني كليد كجاست
عطي- نه جون تو
- اپارتمان منو و نويد...همون كه الان لونه عشق اون دوتا جوونور شده
عطي- هه چه فايده حتمي تا حالا عوضش كردن....شايدم فروختنش
- شايد....برناممنون چيه ؟
عطي- بذ از راه برسي....انگار شش ماهه اي
-همين حالا...ديگه يه ثانيه هم از دست نميدم...
عطي- خيلي خوب...بذ پول تاكسي رو بدم...تازه تا نهار نخورم لب از لب باز نميكنم....نه كه نخوام ها...مخم كار نميده...
باشه....فقط زود باش....
با قاشق و چنگال بازي ميكردم و به عطي و پوري كه مثل خرس گرسنه غذا رو مي بلعيدن زل زده بودم...
- تموم نشد
عطي- هي اخراشه ولي اون طوري كه تو ما رو پاييدي زهر مارمون شد...
-هرچي ....جمع كنيد و بيايين
عطي- اي به روي چشم...اين گردن كلفت ما واس شما از مو نازك تره...
-خوب برنامه چيه؟ كدوم رو بايد اجرا كنيم؟
عطي- ببين غزل اول كاري بگم كاري كه ميخوايم بكنيم كم چيزي نيست...پامون لق بزنه باس بريم تو حلفدوني دوباره اب خنك بخوريم...با عجله نميشه رفت جلو...همه چيز بايد حساب شده باشه ميفهمي؟
- اره
عطي- اول از همه بايد دنبالشون بگرديم...شايد از اين كشور رفته باشن
- جدي اگه اينجا نباشن چي؟
عطي- اون وقت ديگه شرمندتم
- اون سر دنيام كه باشن پيداشون ميكنم...حتي شده تنهايي
عطي- غزي گفته باشم ادم كشي رو نيستم ها
-تو در مورد من چي فكر كردي؟هنوز اون قدر پست نشدم...من فقط سهمم رو ميخوام سالهايي رو كه به باد رفت...
عطي- ايول...فقط مايه تيله چقدر داري؟ زياد بايد كشيك بديم از همه چيز مهم تر ماشينه...حتي شده قراضه...
- يه مقداري پول دارم...چند تا تيكه جواهرم توي وسايلم بود كه مامانم دست بهشون نزده ...فكر كنم بشه يه پرايد مدل پايين خريد
عطي- چه طوري ابشون كنيم...مال خر سراغ دارم
- فاكتور دارن ....ميرم همون جايي كه خريدم شايد فروشنده فراموشم نكرده باشه...يه روزي از مشتري هاي پر و پا قرصش بودم
عطي- پس حله...امروز عصر ميريم طلا فروشي فردا صبحم بريم سراغ ماشين...فردا عصرم ميريم سراغ اين دختره...اسمش چي بود؟
-پريسا
عطي- اره همون....صلاح نيست تو بياي ادرسشو بده من و پوري ميريم سر و گوش اب ميديم
-اي كيو الان ديگه تو اون محله نيست...با اون همه پول دزدي بايد اون بالا بالاها دنبالش باشيم
#آرامش
#آقایون_بخوانند 🩵🤍
💞 درصورت تأخیر تلفن بزن
آخه اون دوستت داره و غذا نخورده و منتظره تا در کنارت باشه!
💞 واقعا گوش کنید
این کار یعنی گوش دادن به حرفهایی که میگه و فهمیدن آنها. نمی خواد زیاد راه حل بهش نشون بدی یا انتقاد کنی ، احساساتش را فقط از کلامش متوجه باش.
💞 تاریخ های کلیدی
تاریخ های کلیدی رو به خاطر بسپاریا در تقویمت یادداشت کن و نشون بده که به یاد داری
💞 کارها
خریدها یا بعضی کارهای منزل را هفتگی یا ماهیانه ، با هم و تفریحی انجام دهید.
💞 عذر مردانه
عذر مردانه نیارنگو«من یه مرد هستم، پس نمی تونم...فلان کار رو بکنم» مثلا بچه بیارم، حمام زایمان بگیرم، بچه شیر بدم.خیلی خوب، کسی هم ازت نخواست. ولی می تونی که هدیه ای برای حمام زایمان انتخاب کنی، یا شب شیر کمکی رو با شیشه به بچه بدی.
💞 تقسیم کردن
تقسیم کردن کارهای خونه این نیست که آشغالها رو ببری بیرون و منتظر شنیدن «ممنون» باشی.
.
.