میکاپ عروس •┈┈••✾•🪴🌸🪴•✾••┈┈• ♥️🌟

🥲💔 #پاتوق_عاشقا ♥️👇 https://eitaa.com/joinchat/2125857171C077eab4348 پروف و ‌کلیپ هاش‌ #محشرهااا:)

خنده ها درد شدن!"😅🤌🏻 #پاتوق_عاشقا ♥️👇 https://eitaa.com/joinchat/2125857171C077eab4348 پروف و ‌کلیپ هاش‌ #محشرهااا:)

پنچ سال بود عروسی کرده بودم مجبور شدم بخاطر کار همسرم بیام شهر بزرگی زندگی کنم.واحدروبه رویمون خانوم ۴۰ ۵۰ ساله بود به چشم مادر بهش نگاه می‌کردم چون تنها بود هر روز می‌اومد خونه ما همیشه هم آرایش کرده و شیک پیک باهاش خیلی راحت بودیم تا اینکه هرروز غروب منو به صرف چای دعوت میکرد خونشون درست نیم ساعت بعد برگشتم خواب سنگینی منو می‌گرفت سرشب از خواب بیهوش میشدم یه روز شک کردم مثل همیشه رفتم خونشون چای برداشتم وقتی برا کاری رفت آشپزخونه چای خالی کردم تو گلدون نیم ساعت گفتم خواب میاد دیدم لبخندی زدی رفتم خونه بعد یه ساعت........ https://eitaa.com/joinchat/1301217443C537a3627f0

خداحافظی با #پـــــــــیری بدونِ اَنگولکِ پوست کک ولک‌ بارداري آفتاب سوختگي😰 شفاف سازي وجوانسازي پوست😃 ليفت صورت ورفع چين وچروک😀 چهره ای زیبا و شفاف بدون لک وچروک😍 طوریکه کنار عروس ودخترتون همه فکر کنن دوست یا خواهرین😁👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2148794399Cbcad438a26

تا حالا دلتنگ قلبی شدی که هیچوقت برای تو نبوده ؟ من شدم ، یعنی فکر کنم هر شب می‌شم ! آره سر و صدای بین قلب و مغزم خودمو بیشتر از هرکس دیگه‌ای اذیت می‌کنه ! من متوجّهم تو می‌تونی چقدر به من آسیب بزنی ، امّا با این حال ، هنوز به اندازه‌ی قبل دوستت دارم ! هنوزم بدون هیچ دلیل موجهی هر جا میرم دنبال نشونه‌ای از تو می‌گردم و با احتمال اینکه ممکنه توام به من فکر کنی قلبم آکنده از اون حس شیرین جانسوز می‌شه ! من نمی‌دونم چرا یادم نمی‌ره ! باور کن بارها از اون خدایی که تو بهم یاد دادی اینو پرسیدم و ازش خواستم فقط یكبار دیگه منو سر راه تو قرار بده ، حتّیٰ اتفاقی ، حتّیٰ به چشم یه غریبه ! چون مهم نیست کجا باشیم ، روح من از هزار کیلومتری بوی تو رو حس می‌کنه ، و جوری در آغوشت می‌کشه که تموم جای زخم‌های آدمای قبل از منو ترمیم کنه ! راستی من هنوز یواشکی دوستت دارم ، حتّیٰ اگه دیگه اتفاق نیفتی ، همین :)🌱🙂 -آسمان

🥺💔 .

تنگ میشه دلم :)❤️‍🩹 .

تازه عقد کرده بودم که گفتند مادرشوهرم افتاده و پاش شکسته...شوهرم بهم گفت باید بیای خونه ما و به مادر مریضم کمک کنی...شوهرم اکثر وقتها میرفت ماموریت کاری.‌..توی خونه من و مادرشوهرم تنها بودیم... اونروزم صبح همسرم برای مأموریت رفته بود شمال کشور‌‌... از مادرشوهرم اجازه گرفتم یکساعتی به مادرم سربزنم و برگردم...چندتا خیابون اونطرفتر یادم اومد گوشیمو با خودم نبردم برای همین فورا برگشتم خونه مادرشوهرم..کلید رو انداختم و‌در رو باز کردم... ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d

🥺🥺 .

من مامان منصوره هستم و شما رو دعوت می کنم مهمون خونه ی سبز من باشید 😍 روزمرگی هام آشپزی و خانه داری مادرانه های من حال خوب و کتاب صوتی چالش گل و گیاه اینجا اولین کانال با موضوع : خانه داری و روزمرگی در ایتاست ضمنا من کرمانی هستم قدمتون به چشم 👀بیاید با هم دوست باشیم 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2094792962C54f070a0de