eitaa logo
دل نخواهی
801 دنبال‌کننده
453 عکس
79 ویدیو
2 فایل
#محمد_حسین_انصاری_نژاد گزیده‌ای از آثار محمد حسین انصاری نژاد شاعر و نویسنده معاصر 🟥 این کانال توسط ادمین اداره می‌شود 🟥
مشاهده در ایتا
دانلود
قصیده اربعین . . کدام چله نشین است این چنین که منم علم به دوش دراین ظهراربعین که منم اویس،دست تکان می دهد براهل یمن چهل عمود بیایید ازیمین که منم چهل عمودنرفتم که دست حرمله ای کمان به دست فرودآمدازکمین که منم ببین درآینه ی شط شکوه ساقی را خدا که دست برآرد ازآستین که منم چهل عمود،شبی ازفرات رد شده ام به روی دست،ورق های یاسمین که منم! سکوت تشنه لبانیم ساقیا مددی أَدِر، و ناوِلُني مثلَ ساتكين كه منم امام خوانده تورا"نافذالبصیره"وبس برآر دست ازآن چشمه ی یقین که منم علم به دوش،شهیدان کیستند به دشت؟ به لاله پوش ترین قسمت زمین که منم کجاست سوره ی یاسین سربریده به طف به نیزه می شنوم شرح یاوسین که منم میان معرکه "هل من معین"کیست به دشت؟ به نیزه ،شعشعه ی ماه بی معین که منم نشسته جلوه ی ثاراللهی به پیرهنش نشسته نقش هوالله برنگین که منم خموش ردشدی ازخیمه گاه سوخته ای شکسته بشنو ازاین تار بی طنین که منم کنار علقمه ساعت به وقت مرثیه است در این قصیده ببین داغ بر جبین که منم . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
Jamae-Mastan-E39.mp3
3.29M
کدام چله نشین است این چنین که منم علم به دوش در این ظهر اربعین که منم اویس،دست تکان می دهد بر اهل یمن چهل عمود بیایید از یمین که منم چهل عمود نرفتم که دست حرمله ای کمان به دست فرود آمد از کمین که منم ببین در آینه ی شط شکوه ساقی را خدا که دست برآرد از آستین که منم چهل عمود،شبی ازفرات رد شده ام به روی دست،ورق های یاسمین که منم! سکوت تشنه لبانیم ساقیا مددی أَدِر، و ناوِلُني مثلَ ساتكين كه منم امام خوانده تو را "نافذالبصیره" و بس برآر دست ازآن چشمه ی یقین که منم علم به دوش،شهیدان کیستند به دشت؟ به لاله پوش ترین قسمت زمین که منم کجاست سوره ی یاسین سربریده به طف به نیزه می شنوم شرح یا و سین که منم میان معرکه "هل من معین"کیست به دشت؟ به نیزه ،شعشعه ی ماه بی معین که منم نشسته جلوه ی ثاراللهی به پیرهنش نشسته نقش هوالله برنگین که منم خموش رد شدی از خیمه گاه سوخته ای شکسته بشنو از این تار بی طنین که منم کنار علقمه ساعت به وقت مرثیه است در این قصیده ببین داغ بر جبین که منم @golchine_sher
• از مرزِ مهران • در بازگشت از پیاده‌روی اربعین، با احترام به سید مصطفی میرعبدالله و مهدی میررجبی، همسفرانم . . در حلقه‌ی مهربانان، از مرز مهران گذشتیم تا موکب چندم ماه با مهربانان گذشتیم؟ دیدم کبوترکبوتر، یکسر گذرنامه‌ها را با ابرها دست در دست، باران به باران گذشتیم یوسف‌تر از سال پیشیم، در گرگ و میش سحرگاه در راه کنعان نشستیم، از چاه کنعان گذشتیم از شامگاه نشابور، عاشق‌ترین‌ها گذشتند ما نیز ساعت به وقت صبح خراسان گذشتیم در خواب دیدند بعضی ما را به وقت زیارت شکرخدا دست کم باز از خواب ایشان گذشتیم بنویس خط غباری، پای سفرنامه، یعنی جمعی پریشان گذشتند، جمعی پریشان گذشتیم پیری در آن جاده می‌دید، آتش به جان فلسطین با یاد طفلان غزه، در جاده از جان گذشتیم می‌گفت مُهر شهیدان، پای گذرنامه‌ی ماست یک چلّه از این سفر را مثل شهیدان گذشتیم فردای قرآنی این جاست، از جاده‌ای اربعینی ما هم در آغاز جاده از زیر قرآن گذشتیم . . اربعین ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۰۵/۳۰ مرز مهران . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
✔️با افتخار و احترام دعوتید... کانال رسمی اشعار و دل‌نوشته‌های؛ لطفا این پیام را در کانال‌ها و گروه‌های خود منتشر کنید. https://eitaa.com/joinchat/1769275591C3854861f7b
صفایی سبز و تر در پیداست ببین خورشید در پیداست بیا در مهمان من باش که از گل‌های نو هرگونه پیداست تصویرسازی‌های مایکروسافت از شعر من https://eitaa.com/joinchat/3410363161C4b711080c1
"شاعر غزل و ترانه" محمدعلی بهمنی، از دو جهت بر ادبیات روزگار ما تاثیر نهاده است. اوج این تاثیرگذاری را در دهه‌های پنجاه تا هفتاد می‌توان دید؛ حضور او در محافل ادبی دهه‌های هشتاد و اوایل نود نیز از منظر تاریخ ادبیات معاصر هدایتگر برخی شاعران جوان بوده است. در ترانه‌های او، زبان ساده، توجه به خاطرات و حسّ غربت و قافیه‌گزینی موثر، از عوامل زبانزد شدن برخی سروده‌هایش بوده است. در غزل‌های او نیز، نشانه‌های همین سادگی و استفاده‌ی موثر از خطاب و گفتگو، روایت و نزدیک‌شدن به شیوه‌ی زبانی برخی جریان‌های پسانیمایی در غزل را می‌توان دید. نقش او و غزل‌سرایان هم‌سلکش را بر شکل‌گیری جریان غزل نو/متفاوت در اواخر دهه‌ی هفتاد و دهه‌ی هشتاد نباید ندید گرفت. خدایش بیامرزاد‌. https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی: محمدعلی بهمنی دلخوشم با غزلی‌تازه همینم کافیست... 🤍 @arayehha
🔹️ 🔸️ مهرسروده‌ای برای غزل‌مرد نیمایی رضا اسماعیلی، از شاعران کشورمان شعری را به یاد محمدعلی بهمنی سروده و در اختیار ایبنا قرارداده است. به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رضا اسماعیلی در این شعر آورده است: 👈خبرگزاری کتاب، شنبه 10 شهریور 1403 https://www.ibna.ir/news/518686/
29.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• شور فرات • . 🟥 شاعر: 🟥 خواننده و آهنگساز: ساسان نوذری 🟥 تدوین و تصویرسازی: محمد عرب احمدی ⬛ کاری از مرکز فضای مجازی حقیق . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ غزل جدیدی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با عنوان «شرح حال» منتشر شد 🔹️ در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب در فروردین‌ماه ۱۴۰۳، حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد از شعرای برجسته کشور که به تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخواست کرد تا غزل منتشر نشده‌ای از سروده‌هایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیار وی قرار دهند. رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصاری‌نژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سروده‌های معظم‌له در اختیار این شاعر قرار گرفت. 📝 هفته‌نامه‌ی «خط حزب‌الله» متن این غزل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را به شرح زیر منتشر می‌کند.  📝 «شرح حال» گامی به راه و گامی در انتظار دارم سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی سیلم که هستی خود از کوهسار دارم سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم ▫️سیدعلی خامنه‌ای 🔹️ رهبر انقلاب در نوروز امسال و در جریان محفل شعرخوانی شاعران، یک بیت از این غزل را خوانده بودند. 💻 Farsi.Khamenei.ir
• کدخدا • . . کج کرد پالانِ خرش را کدخدای ما خونِ خر و پالانِ کج مانده‌ست پای ما دستِ کجی می‌رفت اگر سوی خر و خورجین خرج کفن می‌کرد دزد بینوای ما وقتی سرِ خر را به سوی شهر کج می‌کرد پشتِ سرش می‌رفت تیرِ ناسزای ما تقدیرِ ما مثلِ خروسان سَر بریدن بود آری یکی می‌شد عروسی با عزای ما در پای وافور و کباب کبک خان می‌سوخت قالیچه‌های دستباف نخ‌نمای ما کِی می‌شد آن جا دست روی دست بگذاریم گرگی اگر شب نی‌لبک می‌زد به جای ما بر گردن گربه سیاهان بود تقصیرش وقتی نمی‌بارید باران با دعای ما در شیشه می‌کردند خونِ ما و می‌گفتند رنگی ندارد بعد از این دیگر حنای ما زاغ سیاه ایل ما را چوب می‌زد خان تا کم نیارد پیشِ کفش تابه‌تای ما بیدی نمی فهمید حال وروز مجنونی تا تب نمی کردند لیلی ها برای ما آب و هوای شهر می افتاد از چشمش وقتی کسی رد می شد از آب و هوای ما می‌گفت فردا حشرِ ذرات است می بینید مثلِ غباری در غروب روستای ما چوب خدا هرچند اغلب بیصدا باشد بشنو به فرق کدخدا، چوب خدای ما . . ۱۴۰۳/۰۶/۱۲ بوشهر . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
🟦 با افتخار و احترام دعوتید... . کانال گزیده‌ی شعرها و یادداشت‌ها؛ . 🟥 لطفا این پیام را در کانال‌ها و گروه‌های خود منتشر کنید. . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a