بسم الله الرحمن الرحیم
📝غزل فرش دستباف
به فرش دستبافی خیره ام در خواب وبیداری
به نقش شاهدخت وقل قل قلیان قاجاری
دوتخته بوده این فرش اساطیری ،یکی می گفت
مراهم برد باخود تاکدامین جمعه بازاری
به نقشی که به جبر ازجاده ی ابریشمم برده ست
که شاعرها ندارند اختیار چاردیواری
چه حالی داشت ترکیب لبانش بین تورازشرم
اگرلبخندشیرینش نمی کردآبروداری
ولی تقویم ها چرخی زدند وروزگاری رفت
زنی شد حکمران بی خبرازرسم دلداری
نگاهم گم به ظرف شاه توت پیش رویش بود
به اخم شاهدخت وآن تحکم های درباری
به برهم خوردن قندیل های زرنشان کاخ
به ترس مهربانو ازشبیخون های تاتاری
کمان در دست راه دختران ایل می بستند
شب اما کورسویی بود از آیین عیاری
به حکم شاهدخت آری شبیه مهره ی شطرنج
چه کاری داشت آنجاشاه جزاعطای سرداری
شبی می گفت توشیح وزارت کن فلانی را
وزیرقبل راباید به پای فیل بسپاری
مرا این فرش ازقالیچه ی باد آن طرف تربرد
ببین درخشکسالی های طبعم چشمه ای جاری
دوچشم شاهدخت ازفرش دارد می زند بیرون
هنوز انگاربرتاریخ زخمی می زندکاری
18/11/1394
#محمدحسين_انصارى_نژاد
هدایت شده از شعر هیأت
دوری تو را بهانه کردن خوب است
شکوه ز غم زمانه کردن خوب است
از دیده به جای اشک، خون میگریم
یلداست... انار دانه کردن خوب است
📝 #مسعود_یوسفپور
✅ @ShereHeyat
شبِ یلدای بعضیها!
.
.
کارْد بر سرخیِ انار بزن، پیش از آنی که میهمان برسد
دشمنت را از این شب یلدا، کارْد باید به استخوان برسد
فال حافظ بگیر و مست بخوان، بعد از آن شربت تمشک بنوش
تا پریزاد مثل مثل شاخ نبات، با هِل و چای زعفران برسد
آی! تا از دهن نیفتاده، دست بر زلفِ یار قهوه بنوش
چه کسی گفت دستِ همسایه، امشب ای کاش تا دهان برسد
دستِ همسایه سخت کوتاهست، از سبدهای دستچینِ شما
شبِ یلدا مباد بگذارید، سیبِ سرخی به دیگران برسد
جای مادربزرگها خالی، شبِ یلدایِ چای و کشمشها
کاشکی امشب از سماورِشان، قسمتِ ما یک استکان برسد
قصههای قدیمیِ آنان، مثل فانوس بود و میگفتند
شبِ یلدا بلندتر شده تا، امشب از جاده پهلوان برسد
کاش بودند و باز میگفتند، پهلوانی کریم در راه است
تا به یلدای سردِ کرمانشاه، تا به اندوهِ سیستان برسد
شب یلدا همیشه مالِ شماست، خط زدم شعرِ اعتراضم را
مگر از یُمنِ جشنواره تان، سکّهای هم به شاعران برسد!!
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
🔴🔴🔴
پیج شاعر،نویسنده،پژوهشگر و منتقد ادبی،
محمدحسین انصاری نژاد، به ایتا پیوست.
.
شعرها، یادداشتها و دغدغههای شاعر
.
کانال #محمد_حسین_انصاری_نژاد با عنوان (( دلنخواهی )) در پیامرسان ایتا
.
⬅️به کانال #محمد_حسین_انصاری_نژاد بپیوندید➡️
.
لینک کانال:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
🔻
با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛
---------------------------
رضا اسماعیلی دبیر هفدهمین دوره جشنواره شعر فجر شد
--------------------------
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی حکمی رضا اسماعیلی را به عنوان دبیر علمی هفدهمین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر منصوب کرد.
ادامه این خبر را در ketab.ir بخوانید.
#خانه_کتاب_و_ادبیات_ایران
#جشنواره_بین_المللی_شعر_فجر
@khaneh_ketab_adabiat
غزل شطرنج
محمدحسین انصارینژاد
صف سربازها سراسیمه، ناگهان اسب و شاه میافتند
و «سیاهان» راه بسته به شاه، بین آن شاهراه میافتند
قلعه مانده است مات بین غبار، آخرین دیدهبان خبر آورد
فیلها پایکوب آمدهاند، اسبها پابهماه میافتند
در شبیخون فاتحان بنگر، چون ملخها که بر مزارع چای
و سه سرباز مانده بر قلعه،غرق خون، بیکلاه میافتند
و کلاه وزیر، قاضی شد، آن وزیری که پشت معرکه دید
پیش رویش پیاده سربازان، یکبهیک کینهخواه میافتند
آخر شاهنامه جای خودش، کاوه از کوه برنگشته هنوز
مهرهها مثل شاه ماربهدوش، بین شطرنج، راه میافتند
چشمها مات صفحۀ شطرنج، و دلم در غروب آفریقاست
به کلاغان نامهبر، که به شهر،چون خطوطی سیاه میافتند
کودکان بین چالهها مردند، کسی از یوسفان عزیز نشد
کاش یک شب به خواب میدیدند، گرگها هم به چاه میافتند
صف اول در آستین دارند مهرههایی که مارشان شدهاند
صف دوم میان معرکه با اولین اشتباه میافتند
صفی از مهرههای سوختهاند، پشت بر عرصه، گرم پیشروی!
مات هر سو به ضرب سیلی شاه، بی مجالِ یک آه میافتند
مهرهها را به هم می آشوبم، با خودم بین گریه میگویم
کودکان مثل سیب سرخ آنجا به کدامین گناه میافتند؟
۲۶ تیر ۹۶
غزل بغض شبانه
به محمدکاظم کاظمی و مهربانی ها و اندوه غزل هایش
به گوش، قصه ی بغض شبانه اش نرسید
که آن کلاغ خبرچین به خانه اش نرسید
به قصه های قدیمی کلاغ را می دید
که وقت سوختن آشیانه اش نرسید
میان قصه، سراسیمه پهلوان هایش
یکی میان غبار زمانه اش نرسید
دریغ؛ طوطی نقال قهوه خانه خموش
شکرفروش به شور ترانه اش نرسید
پرنده سر به قفس می زد و به فکر شما
به غیر دغدغه ی آب و دانه اش نرسید
میان گریه خودش را به شهرتان گم کرد
دریغ؛ گمشده ی بی نشانه اش نرسید
انارهای ترک خورده بود در سبدش
کسی به زخم دل دانه دانه اش نرسید
رسید ماه هم آن شب به نیمه و یک مرد
به وقت زمزمه ی شاعرانه اش نرسید
غریب، مثل غزل های کاظمی که کسی
به حزن کابلی بی کرانه اش نرسید
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
96/5/10
شیراز
به نام خداوند جان و خرد
🔷غزل امواج
تقدیم به موعود
کیست امشب ای دریا نقشبند امواجت
ماه نقره افشان است ،بر پرند دیباجت
بال بال قوهایت شرح منطق الطیر است
پادشاه مرغانند خسروان بی تاجت
مثل عرصه ی شطرنج، قایق و سوارانش
من پیاده بر ساحل، مات رزم لیلاجت
ناگهان می آشوبند موج های ساحل کوب
صخره ها انالحق گو،کرده اند حلاجت
ناخدایت آنجا هاست ،جان پناه دریا هاست
در دلت تلاطم ها،صخره هاست آماجت
در سفینه ای سبز اوست،گوش کن خروشش را
اوکه می برد هر شب ،با خودش به معراجت
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
هدایت شده از بصیرت عمار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نه مثل ساره ای و مریم
▪️نه مثل آسیه و حوا
▪️فقط شبیه خودت هستی
▪️فقط شبیه خودت زهرا
🎙سید مجید بنی فاطمه
◾️ #حضرت_زهرا ؛ #فاطمیه
🆔 @khabaresan