eitaa logo
دلنگار
173 دنبال‌کننده
199 عکس
128 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال الماس عماریون
🔹 تشدید جنگ سایبری یا فضاسازی تبلیغاتی؟! 📝 🔻 بامداد پنج‌شنبه ۱۲ تیر، بخشی از تأسیسات مجتمع غنی‌سازی‌ نطنز دچار آتش‌سوزی شد که سناریوهای متعددی درباره علت آن مطرح شده است و اعلام نکردن علت حادثه، گمانه‌زنی‌ها درباره منشاء خارجی را تقویت کرده است. 🔶 رسانه‌های آمریکایی و صهیونیستی با انتساب این حادثه به اقدامات خرابکارانه اسرائیل ادعاهای متفاوتی را در مورد چگونگی وقوع آن مطرح کرده‌اند؛ حمله هوایی با جنگنده های اف 16 یا اف 35، کار گذاشتن دستگاه انفجاری و حمله سایبری از جمله این ادعاها بوده است. جدای از غیرواقع‌بینانه بودن برخی احتمالات مطرح شده، این تناقض در ادعاها به خوبی بی‌اساس بودن آن‌ها را نشان می‌دهد. 🔶 با این حال احتمال خرابکاری (از سوی بازرسان آژانس، جاسوس های آمریکایی صهیونیستی یا عوامل داخلی آن ها) منتفی نیست و به علاوه نباید منکر شد که با توجه به دگرگونی‌های فناورانه عصرکنونی و شیفت پارادایمی در شیوه‌های حفاظتی و دفاعی، اهمیت فضای سایبری به عنوان حیطه‌ای جدید از نبرد میان کشورها به طور عام، و بین ایران و رژیم صهیونیستی به طور خاص در حال فزونی است. 🔶 عملیات «بازی‌های المپیک» و ویروس «استاکس‌نت» نمونه برجسته اقدام خرابکارانه رژیم صهیونیستی علیه ایران در فضای سایبر است. اخیراً نیز روزنامه واشنگتن‌پست مدعی شده است که رژیم صهیونیستی در واکنش به حمله سایبری‌ ایران به «تاسیسات آب اسرائیل» یک حمله سایبری علیه تاسیسات «بندر شهید رجایی ایران» صورت داده است. 🔶 بعد از حمله سایبری ادعایی به تاسیسات آب رژیم صهیونیستی ، رئیس اداره سایبری این رژیم گفته است «زمستان سایبری بین ایران و اسراییل بسیار زودتر از آن چه که او گمان می‌کرده فرا رسیده است». یکی دیگر از مقامات این رژیم در این خصوص گفته است: «این حمله با آغاز موجی از حملات متقابل ایران و اسرائیل به زیرساخت‌های غیرنظامی یکدیگر، سناریویی غیرقابل پیش‌بینی در زمینه مدیریت خطرات ایجاد کرده است». 🔶 این نوع اظهارات و دامن زدن به چنین شایعاتی خواه ریشه در واقعیت داشته باشد یا نه، نشان‌دهنده این است که جبهه سایبری به عنوان بخشی از منازعه چندجبهه‌ای میان ایران و رژیم صهیونیستی به شدت فعال است و رژیم صهیونیستی در استفاده از سلاح سایبر علیه ایران نه تنها در حوزه تاسیسات هسته‌ای و نظامی بلکه در حوزه زیرساخت‌های مدنی نیز تردیدی ندارد. امری که لزوم اتخاذ روش و ابزار مناسب پدافند اطلاعاتی را برجسته می‌کند. @et_amarion
♦️«نگاه به شرق» در غرب آسیا - بخش نخست 📝 🔶 مدت‌ها پیش، حداقل بخش مهمی از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، پیگیری رویکرد «نگاه به شرق» در سیاست خارجی را تأمین‌کننده منافع ایران دانست. برجام اگرچه راهبردی در این راستا نبود، فروپاشی نسبی آن، ایده نگاه به شرق را تقویت کرد. موضوعی که اوج آن را می‌توان در سند جامع همکاری ایران و چین مشاهده کرد. 🔶 سال گذشته و در سفر پنج‌روزه عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر سابق عراق به چین، هشت توافقنامه اقتصادی و فرهنگی به امضای طرفین رسید که مهم‌ترینِ آن‌ها، فروش نفت عراق به چین در قبال مشارکت پکن در پروژه‌های زیربنایی عراق بود. برخی تحلیلگران، یکی از دلایل تلاش واشنگتن برای سقوط دولت عبدالمهدی را رویکرد «نگاه به شرق» وی قلمداد کردند. 🔶 در هفته‌های اخیر و به دنبال افزایش مشکلات اقتصادی لبنان، محافل این کشور از لزوم تقویت روابط بیروت-پکن و افزایش سرمایه‌گذاری چین در لبنان سخن گفتند. شب گذشته نیز، دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنرانی خود که مهم‌ترین بخش‌های آن به تبیین ایده «نگاه به شرق» اختصاص داشت از دولت لبنان خواست برای حل مشکلات، مسیر چین را نیز بیازماید. 🔶 سوریه نمونه دیگری از کشورهای غرب آسیاست که تلاش می‌کند چین را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بازسازی ترغیب کند. اگرچه به دلیل شرایط ناپایدار امنیتی، چینی‌ها هنوز انگیزه چندانی به حضور فعال در این کشور ندارند، اما موقعیت ژئوپلتیک ازجمله دسترسی به دریای مدیترانه و فرصت‌های فراوان سرمایه‌گذاری در سوریه، دیر یا زود نقش چین در این کشور را افزایش خواهد داد. چه‌اینکه به نظر می‌رسد تا آینده قابل پیش‌بینی، سایر بازیگران، امکانات ضروری برای چنین سطحی از نقش‌آفرینی را ندارد. 🔶 به هرروی، منطقه غرب آسیا دستخوش تحولات شگرفی است؛ اگرچه سیاست چین نشان می‌دهد غرب آسیا -حداقل در مقطع فعلی- نسبت به سایر مناطق، در اولویت کمتری برای نقش‌آفرینی اقتصادی پکن قرار دارد، کشورهای این منطقه اما تمایل بیشتری برای بازیگری چین دارند. موضوعی که ریشه‌یابی آن حائز اهمیت است. از این‌رو در سطور بعد به این پرسش پرداخته می‌شود که اساساً چرا هواداران «نگاه به شرق» در غرب آسیا فزاینده است؟
🔵«نگاه به شرق» در غرب آسیا - بخش دوم و پایانی 📝 🔶 همچنان که در سطور پیشین مطرح شد، «نگاه به شرق» به یکی از مهم‌ترین مباحث محافل رسانه‌ای و کارشناسی در غرب آسیا تبدیل شده است. تحولات غرب آسیا، متأثر از رویدادها و روندهای جهانی است و این منطقه نیز مانند بسیاری از مناطق دیگر دنیا درحال تجربه جهانی جدید؛ پرسش اساسی اما این است که چرا نگاه به شرق در غرب آسیا هواداران بیشتری نسبت به گذشته دارد؟ 🔶 پاسخ به این پرسش، اگرچه نیاز به بررسی بسیاری از مؤلفه‌های تاریخی، هویتی و اقتصادی دارد، اما به‌اختصار بخشی از آن را می‌توان در تفاوت رفتار آمریکا و چین در غرب آسیا ارزیابی کرد. جنبه‌های مختلف سیاست‌ورزی واشنگتن و پکن واجد تمایزهای بنیادینی است که می‌تواند رشد فزاینده تمایل به چین در این منطقه را توضیح دهد. 🔶 آمریکا حداقل در هزاره سوم، دو حمله نظامی فاجعه‌بار به عراق و افغانستان داشته که امروز پس از گذشت حدود دو دهه از این تجاوزات، مشکلات بنیادین اشغال‌شدگان همچنان پابرجاست. حمله آمریکا به عراق، حداقل در ذهنیت بخش بزرگی از مردم و نخبگان این منطقه، عاملی ثبات‌زدا و مولد گروه‌های تروریستی بوده است. قربانیان جنگ آمریکا علیه تروریسم در عراق، افغانستان و پاکستان، بیش از نیم میلیون نفر، برآورد شده و این درحالی است که چین، چنین سابقه‌ای از حضور نظامی در این منطقه ندارد. 🔶 آمریکا با توجه به اینکه حداقل پس از جنگ جهانی دوم، قدرت مسلط در نظام بین‌الملل بوده است، در هر روابط دوجانبه‌ای با کشورهای غرب آسیا، صرفاً با افراد و گروه‌هایی که تمایل دارد، کار می‌کند. در غیر این‌صورت مسیر تغییر آن‌ها را پی می‌گیرد؛ نمونه‌ روشن آن در لبنان امروز قابل مشاهده است. چین اما چندان اهمیتی به ساختارهای داخلی کشورها نمی‌دهد. برای چین مهم این است که بتواند منافع اقتصادی مشترک با ساختار موجود هر کشوری تعریف کند. 🔶 آمریکا در دو دهه گذشته، هزینه‌های مالی فراوانی در غرب آسیا انجام داده که حداقل بخشی از آن‌ها به نتیجه مطلوب نرسیده است. اکنون اما واشنگتن دیگر تمایل چندانی به سرمایه‌گذاری در این منطقه بدون منافع فوری و روشن ندارد. بنابراین هرگونه حمایت مالی از کشورهای این منطقه را منوط به تغییرات دلخواه خود می‌کند که عموماً مجموعه‌ای از مؤلفه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را دربرمی‌گیرد. چین اما حداقل در مقطع فعلی، سرمایه‌گذاری اقتصادی را منوط به تغییرات سیاسی و اجتماعی کشورها نمی‌کند. ✔️ به هرروی و فارغ از ابعاد گسترده و پیچیده این موضوع، به نظر می‌رسد دوگانه آمریکا-چین در غرب آسیا به نحوه فزاینده‌ای در حال تولید است. فارغ از اینکه «نگاه به شرق»؛ انتخاب کشورهای غرب آسیاست یا اضطرار، حکومت‌های این منطقه به اندازه کافی دلایل روانی و البته میدانی برای «نگاه به شرق» دارند. سیاست‌ورزی واشنگتن اما در حال تقویت این رویکرد در غرب آسیاست.
♦️ الحاق کرانه باختری و تکاپوی فلسطینی‌ها 📝 🔶 در شرایطی که رژیم صهیونیستی برای الحاق کرانه باختری آماده می‌شود گروه‌های فلسطینی نیز برای مقابله با این طرح به تکاپو افتاده‌اند. در این خصوص چند نکته حائز اهمیت است: 🔶 نشست مشترک فتح و حماس برای مواجهه با پروژه الحاق رژیم صهیونیستی و آغاز دور جدید از همکاری ملی فلسطینی، اگر چه با توجه به حضور «ایمن عوده» رئیس فهرست مشترک عربی کنست رژیم صهیونیستی به نظر می‌رسد صرفاً یک کار تبلیغاتی باشد اما اشتراک نظر صالح العاروری و جبریل رجوب در این نشست برای حمایت از تظاهرات و مقاومت مردمی می‌تواند نکته مثبتی برای آغاز همکاری و مقابله با رژیم صهیونیستی باشد. این همکاری در صورتی واقعی خواهد بود که دست حماس در کرانه باختری برای فعالیت نظامی علیه رژیم صهیونیستی باز شود. ح 🔶 پس از رونمایی از طرح معامله قرن توسط ترامپ و واکنش منفی گروه‌های فلسطینی به آن و همچنین با شروع بحران کرونا رژیم صهیونیستی به دنبال این بوده است تا فرایند سیاسی تازه‌ای را به منظور تحکیم اشغالگری‌های خود آغاز کند. قبلاً در یک تحلیل-کوتاه پیش بینی شد که رژیم صهیونیستی این گام را با حمایت مصر و عربستان و با مشارکت قطر و نیکولای ملادینوف نماینده سازمان ملل بردارد. با اظهار آمادگی محمود عباس برای شرکت در مذاکرات با رژیم صهیونیستی به نظر می‌رسد تلاش ملادینوف برای احیای مذاکرات با هماهنگی کمیته چهارجانبه بی‌ثمر نبوده است. 🔶 این موضع‌گیری عباس از یک طرف ممکن است عقب‌نشینی از مواضع پیشین و تهدیداتش مبنی بر لغو توافقات با اسرائیل تلقی ‌شود؛ امری که شاید حاکی از آن باشد که شخصیت عباس با سازش عجین شده است و خط بطلانی بر امکان رویگردانی وی از رویه سابق خود باشد. اما از طرف دیگر در شرایطی که اتحادیه اروپا مواضع تندی علیه طرح الحاق اتخاذ کرده است رویگردانی کلی از مذاکره نیز می‌تواند از شدت مخالفت کشورهای اروپایی بکاهد. به نظر می‌رسد عباس به دنبال برقراری تعادلی در این معادله است. 🔶 نامه‌های اسماعیل هنیه به رهبر انقلاب اسلامی و سید حسن نصرالله از دیگر سو نشان‌دهنده آمادگی گروه‌های مقاومت فلسطینی برای اقدام عملی علیه طرح الحاق با هماهنگی سایر اعضای محور مقاومت است؛ تنها گزینه‌ای که شاید باعث تردید رژیم صهیونیستی برای برداشتن گام نهایی در این زمینه می‌شود.
هدایت شده از کانال الماس عماریون
♦️ توافق نظامی ایران و سوریه و مطلوبیت‌های روسیه 📝 🔶 جمهوری اسلامی ایران و سوریه، اخیراً توافق‌نامه همکاری در زمینه‌های نظامی و امنیتی امضا کردند. توافقی که به نظر می‌رسد تقویت سامانه‌های پدافند هوایی سوریه، بخشی از آن باشد. فارغ از جزئیات این توافق، مطلوبیت‌های روسیه نسبت به این همکاری چگونه خواهد بود؟ 🔶 روس‌ها در سال‌های اخیر تلاش داشته‌اند تا به نوعی نقش بازیگر اصلی و متعادل‌کننده را در تحولات سوریه ایفا کنند. مسکو بدون ورود بی‌محاسبه به منازعات تهران-تل‌آویو، همواره تلاش کرده تا دغدغه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی را فهم کند و البته نسبت به نفوذ ایران در سوریه نیز واقع‌بین باشد. 🔶 در سال‌های اخیر با وجود انتشار اخباری مبنی بر انتقال سامانه‌های پدافندی روسیه به سوریه، تقریباً مورد خاصی از واکنش این سامانه‌ها به حملات رژیم صهیونیستی مشاهده نشده است. از این‌رو قاعده تقریباً تثبیت‌شده سال‌های اخیر در منازعه سوریه، حمله تل‌آویو، واکنش پدافندی محدود دمشق و سکوت مسکو بوده است. 🔶 فعال شدن سامانه‌های پدافندی ایران در خاک سوریه اما می‌تواند این معادله تثبیت‌شده را تغییر دهد. از این‌رو اگر تهران و دمشق حقیقتاً در اجرای توافق اخیر جدی باشند، احتمالاً باید منتظر افزایش تنش‌ها در منازعه سوریه و در آینده نزدیک بود. در این چارچوب، رژیم صهونیستی با افزایش حملات به سوریه، تلاش می‌کند تا محموله‌های ارسالی از ایران را هدف بگیرد. در مرحله بعد و در صورت استقرار نهایی سامانه‌های ایرانی، همراه با تحقق اراده جدی برای کاربست آن در مواجهه با حملات تل‌آویو اما می‌توان کاهش تنش‌ها در بلندمدت را انتظار داشت. ✅ بنابراین به نظر می‌رسد روسیه اگرچه در کوتاه‌مدت چندان رضایتی از توافق اخیر تهران-دمشق نخواهد داشت، اما احتمالاً تحقق این توافق را در راستای منافع بلندمدت خود خواهد دید. مسکو نمی‌تواند برای سال‌های متمادی برابر حملات رژیم صهیونیستی به سوریه منفعل بماند. پس بهتر آن‌که سامانه‌های پدافندی ایران، این عامل ثبات‌زدا از تحولات سوریه را برطرف کنند. @et_amarion
♦️ بحران اقتصادی، تظاهرات و احتمال فروپاشی کابینه 📝 🔶 طی روزهای اخیر خیابان‌های تل‌آویو شاهد تظاهرات گسترده علیه شیوه رویارویی رژیم صهیونیستی با بحران اقتصادی برخاسته از کرونا بوده است. ویدئوهای منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی زد و خورد شدید پلیس با شرکت‌کنندگان در این تظاهرات را نشان می‌دهد و شمار زیادی از معترضین بازداشت شده‌اند. 🔶 شرکت‌کنندگان در این تظاهرات غالباً متشکل از بیکاران، صاحبان مشاغل آزاد، کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکارهای کوچک هستند. کمک‌های ناکافی به صاحبان کسب‌و‌کارهای کوچک و شاغلان صنایع آسیب‌دیده تفریحی و گردشگری و عمل نشدن به وعده‌های داده شده، دلیل عمده شکل‌گیری این تظاهرات عنوان شده است. 🔶 ناتوانی رژیم صهیونیستی در حمایت از این اقشار آسیب‌دیده در حالی است که این رژیم سالیانه میلیاردها دلار کمک خارجی دریافت می‌کند. این رژیم، بزرگترین دریافت‌کننده کمک‌های خارجی ایالات متحده است و تنها در سال 2019، 143 میلیارد دلار از آمریکا انواع کمک‌های مالی و نظامی دریافت کرده است. 🔶 اکنون بیکاری در رژیم صهیونیستی به بیش از 21 درصد رسیده است و با محدودهای اعمال شده ناشی از افزایش آمار مبتلایان کرونا این نرخ رو به افزایش است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که 75 درصد از ساکنین فلسطین اشغالی از شیوه رویا‌رویی رژیم صهیونیستی با بحران کرونا ناراضی هستند. 🔶یکی از عواملی که موجب خشم معترضین شده است اظهارنظر یکی از وزرای کابینه بوده که ادعای معترضین مبنی بر نداشتن پول برای تهیه غذا را «مزخرف» دانست. در همین حال یکی دیگر از اعضای کنست رژیم صهیونیستی از حزب لیکود با نامشروع دانستن ضدیت گسترده با نتانیاهو در این اعتراضات، معترضین را «چپ‌گراهای افراطی» خطاب کرده است. در مقابل بنی‌گانتز رهبر حزب آبی‌ و سفید و وزیر دفاع این رژیم، این تظاهرات را یک «نگرانی واقعی و موجه» توصیف کرده است. ✅ علاوه بر تل‌آویو، در قدس نیز یهودیان مذهبی در اعتراض به تعطیلی مراکز دولتی با شعار علیه پلیس و دولت، خیابا‌ن‌ها را به آتش کشیدند. این امر ممکن است تظاهرات را از حالت اقتصادی خارج کرده و به آن جنبه سیاسی و اجتماعی بدهد. اگر این تظاهرات تداوم یابد با ایجاد یک دوقطبی سیاسی در کنار اختلافات درون رژیم صهیونیستی در خصوص الحاق کرانه باختری می‌تواند جرقه‌ای برای فروپاشی کابینه ائتلافی نتانیاهو و گانتز و انتخابات زودهنگام باشد.
♦️ آیا رژیم صهیونیستی، نیروها و مواضع ایران در سوریه را هدف قرار می‌دهد؟ 📝 🔶 شامگاه گذشته، مناطق مختلف جنوب سوریه، هدف حملات رژیم صهیونیستی قرار گرفت. یک پرسش مهم این است که آیا رژیم صهیونیستی، نیروها و مواضع ایران در سوریه را هدف قرار می‌دهد؟ 🔶 رسانه‌های مختلف در پاسخ به این پرسش، گمانه‌زنی‌های متفاوتی را ارائه می‌کنند. تقریباً در تمامی این حملات، رسانه‌هایی نظیر دیدبان حقوق بشر سوریه نزدیک به معارضان، العربیه و البته برخی رسانه‌های صهیونیستی، مدعی کشته(شهادت) و زخمی شدن تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند که گاهی معرفی نام و نشان فرماندهان عالی‌رتبه سپاه را نیز به دنبال دارد. 🔶 رسانه‌های داخلی و منطقه‌ای نزدیک به محور مقاومت اما هرگونه آسیب به نیروهای ایران در سوریه را یا رد می‌کنند یا اساساً آن را بازی رسانه‌ای می‌دانند که نباید به آن ورود کرد. البته گاهی -مانند شب گذشته- عملیات روانی ضد ایرانی به حدی تصنعی می‌شود که برخی رسانه‌های معارضان برای حفظ اعتبار خود، آن‌ها را تکذیب می‌کنند. 🔶 در مجموع اما پرسش نوشتار حاضر، می‌تواند در دو بخش مطرح شود: «حمله رژیم صهیونیستی به نیروهای ایرانی در سوریه» که اهدافی انسانی را در بر می‌گیرد و «حمله رژیم صهیونیستی به مواضع ایران در سوریه» که شامل اهداف غیر انسانی مانند تجهیزات نظامی، ساختمان‌ها، مقرها و ... می‌شود. 🔶 قواعد منازعه تهران-تل‌آویو در سوریه که حداقل پس از حمله رژیم صهیونیستی به فرودگاه نظامی تیفور(T4) برقرار بوده، نشان می‌دهد اساساً حملاتی از نوع نخست -حداقل تا مقطع فعلی- در دستور کار صهیونیست‌ها نیست. چه‌اینکه سخنگوی ارشد نیروهای مسلح ایران نیز اخیراً چنین حملاتی را تکذیب کرد. 🔶 تهاجم رژیم صهیونیستی به مواضع غیرنظامی ایران در سوریه را اما می‌توان محتمل دانست که البته به نظر می‌رسد با دقت تمام برای عدم آسیب انسانی صورت می‌گیرد. این حملات نیز عموماً با هدف افزایش هزینه‌های مالی و جلوگیری از استقرار برخی تجهیزات نظامی ایران در سوریه علیه محموله‌های تسلیحاتی یا سوله‌های در حال ساخت انجام می‌شود. ✅ به هرروی قاعده تثبیت‌شده فعلی در سوریه، حملات رژیم صهیونیستی علیه اهداف انسانی و غیر انسانی سوری و گاهی اهداف غیر انسانی ایرانی است. اینکه این قاعده در چه زمانی و چگونه تغییر کند، باید منتظر تحولات آینده ماند.
♦️ ضرورت توجه به سناریوهای پیش‌روی برجام 📝 🔹 توافق هسته‌ای که در سال 2015 منعقد شد و قرار بود تا سال 2030 دوام بیاورد و تمام مفاد آن به مورد اجرا درآید، بسیار زودتر از این زمان به پایان خود نزدیک شده است. آمریکا که پیش از خروج از برجام در 2018 نیز به طور کامل به تعهداتش عمل نمی‌کرد، به احیای تحریم‌های هسته‌ای بسنده نکرده و درصدد فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت برآمده است. 🔸 دلیل این اصرار آن است که نومحافظه‌کاران آمریکایی می‌دانند در صورت شکست ترامپ در انتخابات و بازگشت آمریکا به برجام در دولت آتی این کشور، مهلت استفاده از مکانیسم ماشه در سال 2025 یعنی پایان دولت بعدی آمریکا به اتمام می‌رسد و تحریم‌های هسته‌ای شورای امنیت علیه ایران ملغی خواهند شد. 🔸 تجربه رفتار اتحادیه اروپا طی دو سال اخیر نشان داده امیدی به رفتار مستقل این کشورها نسبت به تحریم‌های آمریکا وجود ندارد. بنابراین احتمالاً ایران نیز به‌خصوص پس از ترور سردار سلیمانی و حادثه اخیر نطنز، با شدت بیشتری در راستای کاهش تعهدات برجامی‌اش گام برمی‌دارد تا نهایتاً آمریکا وادار به عقب‌نشینی شود. 🔸 به نظر می‌رسد با فرض پیروزی ترامپ می‌بایست عمر برجام را تمام‌شده قلمداد کرده و احیاناً هر یک از طرفین درصدد افزایش اهرم‌های بازدارندگی برای تحمیل خواسته‌های مطلوب خود به دیگری خواهند بود. خواسته‌هایی که دست‌یابی به آن بسیار دشوار خواهد بود. 🔸 هم‌چنین با وجود اذعان بایدن به بازگشت به برجام، احتمال اینکه این اتفاق با شروط و تأخیر بسیار رخ دهد وجود دارد. به‌خصوص که ممکن است «دولت عمیق» در آمریکا کاخ سفید را اقناع نماید که از تحریم‌های دوران ترامپ به عنوان ابزار فشاری برای امتیازگیری بیشتر از ایران در فرآیند احیای برجام استفاده کند. این امتیازات احتمالاً مربوط به برخی مسائل منطقه‌ای و یا تغییراتی در زمان‌بندی غروب‌های هسته‌ای باشد. 🔸 ملاحظه این نکته حیاتی است که هر دولتی در آمریکا، به برجام به مثابه راهبردی برای خنثی‌سازی ابزارهای استراتژیک ایران در دیگر حوزه‌ها می‌نگرد. با این مفروضات، لازم است دستگاه‌های تصمیم‌گیر در ایران با آینده‌نگری نسبت به وقوع هر سناریو، شاخص‌ها و سیاست‌های متناسب را مدنظر قرار داده و برنامه‌ریزی دقیقی برای این منظور انجام دهند.
♦️ تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران در حوزه فلزات 📝 🔹 وزارت خارجه آمریکا 10 مرداد 1399 اعلام کرد این کشور هر گونه اقدام آگاهانه برای تبادلات مرتبط با 22 فلز دیگر را به دامنه مجازات‌های ایران افزوده است. این موارد شامل 10 نوع فلز و آلیاژ آلومینیوم، 9 نوع فلز فولاد، 2 نوع فلز مس و 1 نوع فلز برنج است. برای این تحریم‌ها می‌توان دو هدف اصلی را برشمرد: 1️⃣ مقابله با توان موشکی و هسته‌ای: پودر آلومینیوم با خلوص 98% در تهیه سوخت جامد موشک مورد استفاده قرار می‌گیرد و انواع آلیاژهای قوی آلومینیوم نیز در ساخت سانتریفیوژها کاربرد دارد. بنابراین هدف خاص تحریم‌ها را می‌توان از یک‌سو واکنش به رزمایش موشکی اخیر ایران و از سوی دیگر سنگ‌اندازی در مسیر ساخت سانتریفیوژها و تلاش برای جلوگیری از جبران آسیب‌های وارده به مرکز مونتاژ در تأسیسات هسته‌ای نطنز دانست. 2️⃣ جنگ روانی: این تحریم‌ها بروزرسانی مصادیق فرمان اجرایی ترامپ در اردیبهشت 1398 است که کلیه معاملات مرتبط با صنایع آهن، آلومینیوم، مس و فولاد ایران را تحت تحریم قرار داده بود. بنابراین با عملیات روانی درصدد بزرگ‌نمایی در اثرگذاری آن‌ها به‌ویژه بر بازار بورس هستند تا افکار عمومی ایران را دچار تلاطم کنند. 🔸 دولت ترامپ در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری کارنامه مناسبی برای عرضه به جامعه آمریکا ندارد. در سیاست داخلی با کرونا و بیکاری و در سیاست خارجی نیز با جسورتر شدن دشمنان و بی‌اعتمادی متحدانش روبروست. بنابراین به‌مثابه فردی که در گوشه رینگ گرفتار شده به مشت‌زنی‌های بیهوده می‌پردازد. اِعمال تحریم‌های کم‌اثر بر ایران، چین و دیگر دولت‌های رقیب در این راستا قابل ارزیابی است که احتمالاً طی ماه‌های پیش‌رو نیز تکرار خواهد شد.
♦️ انفجار در بیروت، وحشت در حیفا 📝 🔶 انفجار مخزنی حاوی 2750 تن نیترات آمونیوم در بیروت، ترس و وحشت مقامات رژیم صهیونیستی و مخصوصاً ساکنان بندر حیفا را از وقوع حوادث مشابه در آنجا، برانگیخته است. 🔶 در سال 2016 سیدحسن نصرالله تهدید کرد که حزب‌الله فهرست کاملی از اهداف را در فلسطین‌اشغالی از جمله تأسیسات هسته‌ای و مخازن آمونیاک حیفا در اختیار دارد که در صورت جنگ‌افروزی رژیم صهیونیستی، آن‌ها را هدف قرار خواهد داد و این مخازن به مثابه بمب اتمی علیه اسرائیل عمل خواهند کرد. اگر چه این تهدید همان زمان جدی گرفته شد و مقامات اسرائیلی را واداشت که مخازن بزرگ آمونیاک را تخلیه کرده و به صحرای نقب منتقل کنند انفجار بیروت این تهدید را برای رژیم صهیونیستی ملموس و قابل فهم‌تر کرده است. 🔶 اکنون یک مرکز تحقیقاتی از این رژیم تاکید کرده است که تانکرهای حامل آمونیاک نیز در نزدیکی مناطق مسکونی حیفا واقع شده‌اند و حادثه لبنان خطر تمرکز مواد شیمیایی خطرناک نزدیک مراکز پرتراکم جمعیتی را گوشزد کرده و نیاز فوری به بستن صنایع اشتعال‌زا و انفجاری را طلب می‌کند. طبق گزارش این مرکز 1500 ناحیه پرخطر و 800 نوع از مواد شیمایی خطرناک در خلیج حیفا در کارخانه‌هایی نزدیک مناطق مسکونی وجود دارد. 🔶یکی از اعضای حزب لیکود در کنست این رژیم در یک گفتگوی رادیویی گفته است مواد شیمیایی باید از خلیج حیفا خارج شود. او گفته است هدف، خارج کردن مواد شیمایی در عرض 5 سال و سپس پاک‌سازی منطقه در 5 سال بعدی است. رئیس کمیته امور داخلی و محیط زیست کنست نیز تاکید کرده است که با انفجار بیروت، اسرائیل باید بسیار نگران باشد و به دنبال طرحی برای حذف صنایع شیمیایی در حیفا باشد. در همین راستا او به دنبال ترتیب دادن جلسه‌ای با حضور مقامات مربوطه برای ارزیابی آمادگی رژیم برای رویارویی با فاجعه‌ای شبیه انفجار بیروت است. 🔶 اظهارات فوق از مقامات رژیم صهیونیستی به خوبی ترس و وحشت آن‌ها را از انفجار مخازن آمونیاک که ترکیبی سمی و خطرناک‌تر از آمونیوم است بوسیله حمله موشکی حزب‌الله نمایان می‌سازد؛ عاملی که یکی از عناصر بازدارندگی حزب‌الله در مقابل رژیم صهیونیستی است.
🔵 سفر «مصطفی الکاظمی» به واشنگتن و مسئله خروج نظامی آمریکا از عراق 📝 🔶 اگرچه هنوز جزئیات دقیقی از رایزنی‌ها و توافقات سفر روزهای اخیر نخست‌وزیر عراق به آمریکا منتشر نشده، اما مسئله گفت‌وگوهای «مصطفی الکاظمی» درباره خروج نظامیان آمریکایی از عراق، همچنان مورد توجه رسانه‌ها و تحلیلگران است. در همین زمینه، خبرگزاری رسمی عراق به نقل از نخست‌وزیر این کشور نوشته است: «نیروهای آمریکایی طی سه سال آینده، از عراق خارج خواهند شد». 🔶 در روزهای منتهی به سفر الکاظمی به واشنگتن، برخی تحلیگران با توجه به دیدار تعدادی از رهبران گروه‌های شیعه با نخست‌وزیر، مدعی شدند که الکاظمی در این سفر، خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق را در یک بازه زمانی مشخص و بر اساس جدول زمان‌بندی، نهایی خواهد کرد. اخبار منتشرشده در روزهای اخیر اما نشان می‌دهد مسئله خروج نظامی آمریکا از عراق با چند دیدار و یک تصمیم غیر الزام‌آور پارلمانی حل نمی‌شود. 🔶 براساس آنچه نخست‌وزیر عراق در آمریکا توافق کرده است؛ نیروهای آمریکایی تا سال 2023 در عراق باقی خواهند ماند. هرچند که درباره سازوکار خروج و زمان آغاز آن، خبری منتشر نشده است. از سوی دیگر در نشست امنیت و مبارزه با تروریسم بین هیئت‌های دو کشور نیز اعلام شد که طرفین برای مدیریت زمان‌بندی خروج ائتلاف بین‌المللی از مرحله عملیات نظامی در عراق و انتقال به مرحله جدید، مذاکره خواهند کرد. 🔶 با توجه به تاریخ اعلامی ۶ ژوئن ۲۰۲۱ از سوی الکاظمی برای انتخابات زودهنگام پارلمانی، حداقل می‌توان انتظار داشت تا این تاریخ، فرآیند خروج نیروهای آمریکایی به صورت جدی آغاز نشود. تدوین جدول زمان‌بندی خروج نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. 🔶 در مجموع نه‌تنها درباره توانایی گروه‌های عراقی برای خروج نظامی آمریکا از عراق، تردید وجود دارد، بلکه درباره اراده و اجماع آن‌ها -حتی میان گروه‌های شیعه- نیز نمی‌توان اطمینان داشت. وضعیت نظامی آمریکا در عراق، حداقل تا آینده‌ای غیرقابل پیش‌بینی بعید است به نقطه خروج کامل برسد؛ هرچند احتمالاً هدفمند و متمرکزتر خواهد شد.
🔵 نامه مقام‌های اسبق آمریکا به بایدن برای بازگشت به برجام 🔹 هفته گذشته جمعی از مقام‌های سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی پیشین آمریکا در نامه‌ای به بایدن رییس‌جمهور منتخب آمریکا خواستار رفع تحریم‌های ایران و بازگشت کامل آمریکا به برجام شدند. نویسندگان سیاست‌های توسعه‌طلبانه دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس را موجب ناامن‌سازی غرب آسیا دانسته و خواستار کانال ارتباطی میان ایران و آمریکا برای جلوگیری از تنش شده‌اند. 🔸 در نامه آمده است:«احیای برجام توسط ایران و آمریکا، آغازی برای مذاکرات بر روی محدودیت‌های تسلیحاتی منطقه‌ای و حل و فصل اختلافات منطقه‌ای خواهد بود». با این توصیف به نظر می‌رسد دو رویکرد در میان حامیان بایدن نسبت به پرونده هسته‌ای و به طور کلی موضوعات اختلافی با ایران وجود دارد: 1️⃣ یک رویکرد معتقد است از منظر روشی باید تعلیق تحریم‌های هسته‌ای و تعهدات برجامی آمریکا به عنوان گروگانی برای وادارسازی ایران به مذاکرات منطقه‌ای و موشکی درآید و از منظر محتوایی نیز عمدتاً به مذاکرات با هدف محدودسازی هر دو حوزه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران می‌اندیشد. 2️⃣ رویکرد دیگر از منظر روشی به بازگشت کامل آمریکا به برجام با هدف ترغیب ایران به مذاکرات معتقد است و استفاده از فشارهای اقتصادی حداکثری را سبب تحریک ایران به مقاومت بیشتر قلمداد می‌کند. از منظر محتوایی نیز با توجه به حساسیت ایران بر توان دفاعی، اولویت را به مسائل منطقه‌ای به‌ویژه عراق، سوریه و یمن می‌دهد و معتقد است تأکید بر محدودسازی توان موشکی، امکان مذاکره را سلب می‌کند. 🔸 به نظر می‌رسد با توجه به ایده جناح میانه حزب دموکرات مبنی بر ضرورت تعمیم محدودیت‌های برجام به توان موشکی ایران و هم‌چنین فشارهای لابی‌های صهیونیستی، دولت بایدن به رویکرد اول تمایل بیشتری داشته باشد و این ضرورت رویکرد تهاجمی ایران برای جلوگیری از تحقق زیاده‌خواهی‌های غرب را بیش‌ از پیش یادآور می‌شود.