شهیدانهـ❤️
آن بهشتی که میگویند زیر پای این مادران است...
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
Join✨
@delneveshtraz
🌸تولدت مبارک شهید عزیز 🕊
تا کجای آسمان اوج گرفتی
که نگاهمان با نگاهت تلاقی نمی کند؟
و روحمان تشنه ی قصه ی عروجت، مانده...؟!
ما مانده از قافله های پرواز را به مهمانی ضیافتِ عشق دعوت کن...
تا جرعه ای از شراب طهورایی که سرمست، به وادی سماعِ قربانی شدن شتافتی ، بنوشیم
برای ما جامانده ها رسم دنیا برعکس شده
به رسم هدیه دست ما را بگیر و روح ما را به سایه های قربه الی الله عروج بده...
همین مارا بس است.
#شهیدعلی_دیمه🕊
✍دلنوشته رازخاتون
#رازبانو
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
Join✨
@delneveshtraz
« دل♡نوشــــت راز »
پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۱؛ یَا قَوْمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ
جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱؛
اولین اجرای سوره با شمایل جدیدم
عصر حالم بد شد. هرچه خورده بودم را بالا آوردم. لرز به بدنم افتاد و درد توی پاهایم دوید. به قرص ضد تهوع، مسکن و تختخواب پناه بردم.
لحاف را روی خودم کشیدم و چشمهایم را به امید خوابی که نمیآمد بستم. دلخور از اینکه این اتفاق چند ساعت قبل از برنامه افتاد.
حالت تهوع نمیرفت. دوباره قرص خوردم. مسکن را اما نمیشد دو تا کرد.
از خواب نرفته که بیدار شدم آفتاب لب بام بود.
غروب جمعه و کلافگی و بدحالی دست به دست هم داده بودند تا تلخی به بار آوردند.
ارغوان عمامهای که صبح بسته بودم را به هم زده بود. چیزی نگفتم. به خواندن زیارت عاشورای غیر معروفه مشغول شدم. به فراز سجده رسیده بودم که حاج آقا زنگ زد. پرسید شب برنامه را خواهم رفت؟ گفتم بله انشاءالله.
گفت توسل به حضرت امالبنین پیدا کنم. گفت خودش هم برای من متوسل به حضرت امالبنین شده.
گفت به خانواده هم بگویم متوسل شوند.
شب توی استودیو اتفاق عجیبی افتاده بود. به بچهها گفتم میل عجیبی به آب خنک پیدا کردهام.
چیزی که از آغاز شیمیدرمانی از دست داده بودم. یعنی میل به نوشیدن آب خنک بود. توان خوردنش نبود. یک جور حسرت شده بود حتی. در گرمای تابستان.
قبل برنامه مدام جرعه جرعه سر میکشیدم و باز لیوان را پر میکردم. میان برنامه هم. به بچهها گفتم این انحصاری امشب است. فردا که از شیمیدرمانی میآیم دیگر آب خنک از گلویم پایین نمیرود.
این قاعدهی شیمیدرمانی بود.
سرما بدن را میسوزاند. باد سرد و آب سرد. از درون و بیرون به پوست میخورد کهیر به بار میآورد. آن شب اما راه باز شده بود.
برنامه که تمام شد گوشیام پر بود از عکسهایی که غریبه و آشنا از شمایل جدیدم گرفته بودند.
در عکسها بچه شده بودم. جوان نه. بچه. خودم را که میدیدم یاد سکانسهایی از فیلم مورد عجیب بنجامین باتن میافتادم.
پیر میشدم اما چهرهام به بچهها شبیه میشد.
همین...
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
Join✨
@delneveshtraz
آدمای مهربون ساده نیستن !
برعکس خیلی با سیاست و آدم شناسن اونا به ما حس اعتماد و دوست داشته شدن میدن ، که عیار خوبیمون رو بسنجن و اگر ظرفیتش رو نداشته باشیم از دایره دوستانشون خارج میشیم .
معمولا آدمای باهوش و ریزبینی هستن .
پس از مهربونی آدما نباید سواستفاده کرد . اونا یا وفادارترین دوستامون میشن ،
یا دیگه اصلا روی ما حساب نمیکنن :)! 💗🌱
#رازبانو
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
Join✨
@delneveshtraz
هرگز کسانی که شما؛
برایشان یک گزینه
هستید؛!
را تبدیل به اولویت
خود نکنید.
تنها باشید...
اما هرگز در نیمکت
ذخیره زندگی
کسی نشینید.🕊️
#رازبانو
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
Join✨
@delneveshtraz
2_144217444441186544.mp3
11.72M
دلم گریه میخواد
کجاس شونه هات
کجا رفتی ای حس آرامش ام...؟!
میخوام این شبا که بارونی ام
با آرامش دستات آروم بشم
تقدیمی
#رازبانو
#پیشنهاد_دانلود
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
Join✨
@delneveshtraz