فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✏️📖
باز کن ، پلکت را ،
نازم آن چشمان مست خوابت را..
"منتظر" منتظر است
خبر آمدنت را به دلم
زود گفتم ...
قرار از دل بیتابم رفت
لبانم خندید ...
ترا صبح ، بهخیر باشد
به نازی که چو لیلی
بردلم آرام نشستی
✍ #مهتا_منتظر
☞𑁍꧁ @delnvshtMahta꧁𑁍
◍⃟♥️
به محشر، چون سرِ خجلت برآرم از کفن گویم
که یا رب! داغِ هجران دیدهام، دیگر مسوزانم
#بیدل_دهلوی
✏️📖
غم و دل تنگی من معجزه میخواهد و بس
مثلا باشی و غم از تن و جانم بزدایی ...
#مهتا_منتظر
。゚゚・。・゚゚。
゚。@delnvshtMahta
゚・。・゚💛⃟🍁🍂
✏️📖
زمستان با ابهت سردش
پشت در ایستاده ..
و آذر دختر تهتغاری پاییز ،
در حال چیدن سفرهی شب یلدا ،
بر آخرین برگهای زرد و نارنجی و قرمز ،
با وسواس خاص ، است ...
سبد انارو خرمالو ، وسط
و دورتادور آن تنقلات آجیلی ...
آینه و کتاب حافظ ،
همچون دونگهبان ،
با ابهت بالای سفره ...
صدای پای یلدا را میشنوی؟
انتهای خیابان آذر...؟!
یلدا ، دختر بلند بالای مهتابرو ،
با لباسِشبِ زیبا ، به رنگ شب،
مزین به پولک ستاره و ابروباد ...
خرامان خرامان قدم برمیدارد ..
تا در کنار سفرهی آراسته بنشیند ..
"" باز هم قرار عاشقانهی پاییز و زمستان...
قراری طولانی به بلندای یک شب...
شب عشقبازی برگ و برف...""
پاییز چمدان به دست ایستاده!
عزم رفتن دارد...
آسمان بغض میکند... میبارد.
کاسهای آب میریزد پشت پای پاییز
و تمام میشود...
خدا هم میداند عروس فصلها ،
چقدر دوستداشتنیست ....
پاییز، ای آبستن روزهای عاشقی،
رفتنت به خیر...
سفرت بی خطر ...
✍ #مهتا_منتظر
。゚゚・。・゚゚。
゚。@delnvshtMahta
゚・。・゚💛⃟🍁🍂
✏️📖
خبر رسیدنت ،
قاصدک ها کی به من می رسانند
ای زیباترین گل قلبم....
که من با این احساسِ قشنگم
کل هندسهِ دنیا را دگرگون که ، نه ،
.... واژگون کنم..
و شبیه هجمه موهای پریشان یک شاعر ،
کمی تاب بیاورم.
و بلندترین غزل عاشقانهی شاعرانهام
برایت بسُرایم ...
#مهتا_منتظر
.•°``°•.¸.•°``°•.
@delnvshtMahta
•.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ ♡ ⃝♡