eitaa logo
ڪـانـال تخصصے دلتنگ ڪــღــربــلا
796 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
10.4هزار ویدیو
43 فایل
دلتنگ حرمی بیا اینجا #روزانه_۴۰_ثانیه_فیلم_ازحرم 🟢 مجموعه تبلیغات بعثت👇 eitaa.com/joinchat/304153330C2ebf875a87 تبلیغات ارزان و پربازده👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫هفتمین روز از ماه مبارک رمضان 🌙 متبرک به ذکر پرنور ✨ صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ و خاندان مطهرش 💫 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫
عمری نگران خیره به خورشیدظهور ایکاش به زودی برسدعیدظهور هرهفته سه شنبه هادلم پر زد و رفت تامسجدجمکران به امیدظهور 🌼سه شنبه های جمکرانی🌼 🌻تعجیل درفرج صلوات🌻
مشکل گشای کارهاباب الحوائج ذکرتوسّل های ماباب الحوائج داردهوای شیعه راباب الحوائج پیوسته میگوییم یاباب الحوائج 🤲 تا دخیلِ پرچم "موسے بن جعفر" میشوم رنگ و بوے عشق مے گیرم معطر میشوم روزے ام ڪن "روزِ هفتم" ڪنج صحنِ "ڪاظمین" خواب دیدم عاقبت پاے تو بے سر میشوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍   ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 🌙 7⃣ 🔶 🔶 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 اللهمّ اَعِنّی فِیهِ عَلى صِیامِهِ وقِیامِهِ وجَنّبنی فیهِ مِن هَفَواتِهِ وَآثامِهِ وَارْزُقْنی فِیهِ ذِكْرَكَ بِدوامِهِ بِتَوفِیقِكَ یا هادیَ المُضِلّین. خدایا یارى كن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبـادت و بركنارم دار در آن از بیهودگى و گناهان و روزیم كن در آن یادت را براى همیشه به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان
☝️ ۰۰۰☝️ 🌏اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 31 فروردین ماه 1400 🌞اذان صبح: 04:56 ☀️طلوع آفتاب: 06:25 🌝اذان ظهر: 13:03 🌑غروب آفتاب: 19:42 🌖اذان مغرب: 20:1 🌓نیمه شب شرعی: 00:19
☝️۰۰۰۰☝️ "سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨ ✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعد از حمد یک بارسوره تین توحید فلق ناس
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
!☝️ 👈🏻 این مبحث هر روز حوالی ساعت ۱۳:۳۰ از شبکه پنج پخش می‌شود. ✨💫✨💫✨💫✨💫 ، بِه از 🔸گویند که ... روزی ابوریحان به شاگردانش درس می‌گفت که قاتلی پای به محل درس و بحث نهاد. 🔹شاگردان با خشم به او می‌نگریستند و در دل هزار دشنام به او می‌دادند که چرا مزاحم آموختن آنها شده است. آن مرد رسوا روی به حکیم کرد و چند سوال ساده پرسید و رفت. 🔸فردای آن روز، شاعر دربارِ شاه، پای به محل درس گذارده تا سوالی از حکیم بپرسد. شاگردان به احترامش برخاستند و او را مشایعت کرده تا به پای صندلی استاد برسد. دیدند از استاد خبری نیست. هر طرف را نظر کردند، اثری از استاد نبود. 🔹یکی از شاگردان که از آغاز چشمش به استاد بود و او را دنبال می‌کرد در میانه کوچه جلوی استاد را گرفته و پرسید: چگونه است دیروز آدم‌کشی به دیدارتان آمد پاسخ پرسش‌هایش را گفتید و امروز این شاعر را در محل درس رها کردید؟ 🔸ابوریحان گفت: یک بزهکار تنها به خودش و معدودی لطمه می‌زند اما یک نویسنده خود فروخته، کشوری را به آتش می‌کشد. ☝️
✅موز بخورید تا سکته نکنید👌 ✍کلسترول بد خون عامل اصلی اصلی انسداد عروق است که منجر به سکته میشود 👈موز حاوی فیتواسترول است که کلسترول بد خون را نابود وعروق را پاکسازی میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ😊ـلام✋ دوستان گلم🌸🍃 🕊 هفتم ماه رمضان 🌸امیدوارم در پناه 🕊باب الحوائج 🌸حال دلتون خوب خوب 🕊رزق و روزیتون زیاد 🌸تن وجانتون سلامت 🕊وزندگیتون غرق در 🌸خوشبختی باشه. آمین🤲 🕊سه شنبه تون بی نظیر
🌸✨ قرائت این آیه هنگام خرید وفروش موجب تصمیم درست و سود فراوان گردد✨ ✨《آیه ۷۰ سوره بقره》✨ 📚 رهنمای گرفتاران ۱۹۵ ڪلیڪ ڪنید↩️
🖊 ۷۱ بار سـوره تـوحید را بدون آنڪہ بین آن با ڪسے سخن بگوید بخواند 📖 الڪلم الطیب ۱ / ۳۴
📚 هل شدم و  گوشے از دستم افتادو رفت زیر صندلے داشت میرسید ب ماشیـݧ از طرفے هرچقد تلاش میکردم نمیتونستم گوشے و بردارم در ماشیـݧ و باز کرد سرشو آورد تو و گفت مشکلے پیش اومده دنبال چیزے میگردید؟ لبخندے زدم و گفتم نه چه مشکلے فقط گوشیم از دستم افتاد رفت زیر صندلے خندید و گفت:بسیار خوب چند تا شاخہ گل یاس داد بهم و گفت اگہ میشہ اینارو نگہ دارید. با ذوق و شوق گلهارو ازش گرفتم وبوشون کردم و گفتم: مـݧ عاشق گل یاسم اصـݧ دست خودم نبود این رفتار خندید و گفت‌:میدونم خودمو جم و جور کردم ‌و گفتم:بلہ از کجا میدونید؟ جوابمو نداد حرصم گرفتہ بود اما بازم سکوت کردم اصـݧ ازش نپرسیدم براے چے گل خریده حتے نمیدونستم کجا داریم میریم مثل ایـݧ کہ عادت داره حرفاشو نصفہ بزنہ جوݧ آدمو ب لبش میرسونہ ضبط و روشـݧ کرد صداے ضبط زیاد بود تاشروع کرد ب خوندݧ مـݧ از ترس از جام پرید سریع ضبط و خاموش کرد  ببخشید خانم محمدے شرمندم ترسیدید؟ دستم و گذاشتم رو قلبم و گفتم: بااجازتوݧ اے واے بازم ببخشید شرمنده خواهش میکنم. گوشیم هنوز زیر صندلے بود و داشت زنگ میخورد بازم هر چقدر تلاش کردم نتونستم برش دارم سجادے گفت خانم محمدے رسیدیم براتوݧ درش میارم از زیر صندلے ب صندلے تکیه دادم نگاهم افتاد ب آینہ اوݧ پلاک داشت تاب میخورد منم ک کنجکاو... همینطورے ک محو تاب خوردن پلاک بودم ب آینہ نگاه کردم اے واے روسریم باز خراب شده فقط جلوے خودمو گرفتم ک گریہ نکنم سجادے فهمید رو کرد ب مـݧ و گفت: دیگہ داریم میرسیم دیگہ طاقت نیوردم و گفتم: میشہ بگید کجا داریم میرسیم احساس میکنم ک از شهر داریم خارج میشم دستے ب موهاش کشید و گفت بهشت زهرا.... پس واسہ همیـݧ دیروز بهم گفت نرم حدس زده بودماااا اما گفتم اخہ قرار اول ک من و نمیبره بهشت زهرا... با خودم گفت اسماء باور کـݧ تعقیبت کرده چے فکر میکردے چے شد با صداش ب خودم اومدم.... رسیدیم خانم محمدے... _نزدیک قطعه ے شهدا  نگہ داشت از ماشیـن پیاده شد اومد سمت مـݧ و در ماشیـݧ و باز کرد مـݧ انقد غرق  در افکار خودم  بودم کہ متوجہ نشدم _صدام کرد بخودم اومدم و پیاده شدم خم شد داخل ماشیـݧ و گوشے و برداشت گرفت سمت مـݧ و گفت: بفرمایید ایـݧ هم از گوشیتوݧ دستم پر بود با یہ دستم  کیف و چادرم و نگہ داشتہ بودم با یہ دستمم گلارو _گوشے تو دستش زنگ خورد تا اومد بده بہ من قطع شد و عکس نصفہ ای ک ازپلاک گرفتہ بودم اومد رو صفحہ از خجالت نمیدونستم چیکار کنم سرمو انداختم پاییـݧ و ب سمت مزار شهدا حرکت کردم _سجادے هم همونطور ک گوشے دستش بود اومد دنبالم و هیچ چیزے نگفت همینطورے داشتم میرفتم قصد داشتم برم سر قبر شهید گمنامم اونم شونہ ب شونہ من میومد انگار راه و بلد بود و میدونست کجا دارم  میرم _رسیدیم من نشستم گلهارو گذاشتم رو قبر سجادے هم رفت کہ آب بیاره گوشیم هنوز دستش بود  _از فرصت استفاده کردم تا رفت شروع کردم ب حرف زدݧ باشهیدم سلام شهید جاݧ میبینے ایـݧ همون تحفہ ایہ ک سرے پیش بهت گفتم کلا زندگے مارو ریختہ بهم خیلے هم  عجیب غریبہ عادت داشتم باهاش بلند حرف بزنم یہ نفر از پشت اومد سمتم و گفت: مـݧ عجیب و غریبم❓ سجادے بود واااااااے دوباره گند زدے اسماء از جام تکوݧ نخوردم اصلا انگار اتفاقے نیوفتاده روی قبرو با آب شست و فاتحہ خوند سرمو انداختہ بودم پاییـݧ خانم محمدے ایرادے نداره بهتره امروز دیگہ حرفامونو بزنیم تا نظر شما یکم راجب مـݧ عوض بشہ حرفشو تایید کردم _خوب علے سجادے هستم  دانشجوے رشتہ ے برق تو یہ شرکت مخابراتی مشغول کار هستم و الحمدللہ حقوقم هم خوبہ فکر میکنم بتونم.... _حرفشو قطع کردم ببخشید اما مـݧ منتظرم چیزهاے دیگہ اے بشنوم با تعجب سرشو آورد بالا و نگام کرد بلہ کاملا درست میفرمایید دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو.... ◀️ ادامــــہ دارد.... 🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴