eitaa logo
دلتنگ کربلا 🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
5هزار ویدیو
46 فایل
حسین جان❤ کاش می شد وسط دست رساندن به ضریح مثل حجاج مِنا در حرمت می مُردیم... به یاد ⚘شهید امین رحیمی⚘ @deltangekarbalaa_3 #دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
°•~💛 چِشـم‌ِمَن‌خیس‌ِوَهَــواےِتوبِہ‌دِل‌اُفتـادِه . . اِےرَفیــق‌ِاَبَدے،حَضرَت‌ِاَرباب‌سَلام! اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِالْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ـ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ .
۳ آذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 اندکی صبر فرج نزدیک است •┈••✾༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌿🌺 سلام زندگی سلام عشق من السلام علیک یا حجة ابن الحسن ✨اللّهمَ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـ♡ــࢪَج✨
۳ آذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ آذر
شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام
۳ آذر
زهرای مرضیه به نقل مرحوم شیخ عباس قمی بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشاء جان به جان آفرین تسلیم کرد. به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خیلی سخت گذشت!
۳ آذر
شاید همان روز وفاتشان بوده حضرت از مسجد برمی گشت، چند تا از خانم‌های بنی هاشم که رفته بودند عیادت حضرت زهرا علیها السلام داشتند از خانه بیرون می‌آمدند، حضرت دید چهره این‌ها گریان است. دیدید وقتی بیمارستان می‌روی از بعضی از اتاق‌ها که مردم بیرون می‌آیند حال مریض آن اتاق رو می‌فهمی که چقدر بده! آمدند جلو، حضرت فرمود: مَا الْخَبَرُ وَ مَا لِی أَرَاکُنَّ مُتَغَیَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ چی شده چهرتون به هم ریختست، چی شده ناراحتید؟ گفتند: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَدْرِکْ ابْنَهَ عَمِّکَ الزَّهْرَاءَ یا امیرالمؤمنین فاطمه را دریاب، اگر دیر بروی نمی‌رسی! فاطمه از دست رفته! با سرعت آمد، فجلس عند راس‌ها نشست کنار فاطمه فَنَادَاهَا یَا فَاطِمَهُ کَلِّمِینِی فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب حضرت زهرا علی‌ها السلام چشمانش را باز کرد و به صورت علی علیه السلام نگاه کرد
۳ آذر
وَ بَکَتْ وَ بَکَى هر دو گریه کردند، مظلوم و مظلومه گریه کردند. حضرت علی علیه السلام فرمودند: من گریه می‌کنم، چون تو را از دست می‌دهم تو چرا گریه می‌کنی؟ أَبْکِی لِمَا تَلْقَى بَعْدِی‏ عرضه داشت من برای مظلومیت تو گریه می‌کنم. دردم این نیست که چندیست مرض احوالم به تو سوگند به مظلومی تو می‌نالم فاخذ راس‌ها و ضم‌ها الی صدره سر فاطمه را به دامن گرفت و به سینه اش چسباند دو تا سر را به فاصله کوتاهی، یکی سر مبارک حضرت رسول الله یکی سر مبارک حضرت فاطمه علی‌ها السلام را به آغوش گرفت در میان غم و اندوه شدید امیرالمومنین و فرزندان علیهم السلام جان به جان آفرین تسلیم کرد و شبانه، غریبانه و مظلومانه دفن شد
۳ آذر
چه حالی داشت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام موقع دفن عزیزش؟ آخر با دست خودش گلش را به خاک می‌سپارد!‌ای گل پر پر شده باغ من تازه شد از رفتن تو داغ من مرگ پیمبر کمرم را شکست داغ تو رکن دگر م را شکست عمر علی در گرو صبر توست اشک علی دسته گل قبر توست خیز و بیا رو به سوی خانه کن گیسوی اطفال مرا شانه کن‌ می‌دونید چه کرد؟ بعد از اینکه نماز خواند، فاطمه‌اش ررا به خاک سپرد، قرآن خواند. خم شد صورت رو خاک قبر زهرا علیها السلام گذاشت فوضع خده علی تراب قبر‌ها حضرت ابا عبدالله هم شاید از بابا یاد گرفت، کربلا خم شد صورت رو صورت جوانش گذاشت لقد استرحت من هم الدنیا و غم‌ها و بقی ابوک وحیدا فریدا بار الها پسرم اکبر رفت گل نو رستۀ من دیگر رفت آنکه در خلقت و خو، چون احمد اشبه الناس به پیغمبر رفت آنکه آرامش قلب و جان بود دلم آتش زده تا آخر رفت
۳ آذر
دل‌های شما را روانۀ مدینه کنار قبر مخفی زهرا سلام الله علی‌ها کنم. آن‌هایی که مدینه مشرف شده‌اند از همان اول زمزمه‌شان این است. یا حضرت فاطمه من عقده دل وا نکردم گشتم، ولی قبر تو را پیدا نکردم😔😭 مخفی بودن قبر نیز نشانه و سند مظلومیت زهرا سلام الله علی‌ها است. مصائب حضرت فاطمه نیز مثل قبر آن بی بی مخفی است. مصائب آن قدر عظیم است که ۴۰ سال پس از شهادت حضرت، امام حسن علیه السلام همین که نگاهش به مغیره می‌افتاد شروع می‌کرد به اشک ریختن، و می‌فرمود: مغیره! تو جزء کسانی بودی که مادرم زهرا را کتک زدی: «أنتَ الَّذی ضربتَ فاطمة بِنْتَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله و سلم حتّی أَدْمیتها»؛ آن قدر مصیبت بزرگ است که امیرالمؤمنین علیه السلام کنار قبر حضرت فاطمه مرگش را از خداوند خواست براساس روایت فاطمیۀ اول نوشته‌اند: بعد از نماز مغرب حضرت فاطمه، جان به جان آفرین تسلیم کرد و خانه‌اش برای فرزندانش به عزا تبدیل شد. صحبت‌هایش را کرد، گفت: علی جان! کسی را از محل دفنم با خبر نکن! بدنم را شب غسل بده، و شب کفن کن! راضی نیستم کسانی که به خانه ام حمله کرده‌اند، بر بدنم نماز بخوانند. علی جان! وقتی من را به خاک سپردی «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی قُبَالَةَ وَجْهِی» کنار قبرم بنشین و زود از کنار قبرم بلند نشو!
۳ آذر
لحظۀ پس از دفن، لحظۀ تنهایی میت است و فرد متوفی انیس و مونس می‌خواهد. چه انیسی بالاتر از علی است؟ کنار قبر برایم قرآن بخوان! «فَأَکْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ»؛ علی جان! برایم دعا کن. ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَلَاتَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاق هم برای خودم گریه کن هم برای بچه‌های یتیمم؛ زیرا خیلی سخت است که جلوی بچه‌ها مادرشان جان بدهد؛ آن هم بچه‌هایی که سنّشان زیر ده سال است و به سن بلوغ نرسیده اند. علی جان! خواهشی دارم، هوای همه بچه‌ها را داشته باش حسینم را که در کربلا به شهادت می‌رسد فراموش نکن! پیراهن خود در غم من چاک مکن از حضرت فاطمه یادگار اگر می‌خواهی جز نیمه شب جسم مرا خاک مکن خون‌های مرا ز روی درب پاک مکن! اما علی چه کند با این در و دیوار؟ بی بی سفارش دیگری هم دارد: مرا چو غسل نیمه شب به پیش کودکان دهی مبادا سینه مرا به زینبم نشان دهی نگذار زینبم صورتم را ببیند!
۳ آذر
😭😭 عجب وداع و خداحافظی بود! نوشته‌اند: «أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی الْبَیْت»؛ امیرالمؤمنین، بچه‌ها را از اتاق بیرون کرد، نشست کنار بستر حضرت فاطمه. ای صفای خانه من الوداع گرمی کاشانه من الوداع فاطمه جان! چه زود علی را تنها گذاشتی! الوداع ‌ای همدم و هم ناله ام خواهشی دارم ز تو ریحانه ام جان زهرا روز من را شب مکن الوداع ‌ای یار هیجده ساله ام یک شب دیگر بمان در خانه ام چادرت را بر سر زینب مکن فاطمه جان! به این زودی از کنار علی نرو! «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»
۳ آذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ آذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ آذر
یَقین‌دارَم‌ڪِہ‌دُنیادَرڪَف‌ِاِقبال‌ِمَن‌باشَـد . ‌. اَگـرمُہـرِتُـودرپَـروَنـدِه‌اَعمـال‌ِمَن‌باشَـد💚" السَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَبَاالْفَضْلِ‌الْعَبّاسَ‌؏✋️ شبتون حسینی✨✨
۳ آذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ آذر
❣ 🔅 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْحُجَجِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که عصاره همه فرستادگان خدایی. 🌱سلام بر تو و بر روزی که خواهی آمد و با اعجاز موسایی و دَم عیسایی و خُلق محمّدی ات، دلها را فتح خواهی کرد. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص97.
۴ آذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ آذر
⚜صبحم شروع میشود آقا به نامتان روزی من شود ، همه جا ذکر نامتان صبح علی الطلوع سلام علی الحسین دلخوش منم ، که بشنوم آقا ، جوابتان ⚜السلام علیک یااباعبدالله...
۴ آذر
°•~💛 با یک سلام، درد دلم می شود تمام گویا که از بهشت به ما جان دمیده‌اند! اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِالْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ـ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ .
۴ آذر
. فاطمه جان؛ مردی که کنده بود در قلعه را ز جا وامیکند بعد از تو در خانه را بزور💔. . السَّلامُ‌عَلَیک‌یا‌اَمِیرَالْمُوْمِنِینَ(ع) السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) اللهم العن قاتلی فاطمة‌ الزهراء سلام الله علیها🖤
۴ آذر
۴ آذر
گفتم : خیلی گناه کردم گفت : هنوز با روضه‌ی مادر گریه میکنی؟ گفتم : بله... گفت : پس هنوز راه برگشت داری(:!
۴ آذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ آذر
بساط‌اشک‌علی‌درغم‌تویک‌ریزاست؛ چِقدرخانه‌‌بی‌فاطِمه‌غم‌انگیزاست..🥲💔
۴ آذر
971_56051070681125.mp3
3.91M
سَلآم‌فاطِمِهـ سلآم‌مادَرَمـ سلآم‌لَشکَرتَنهاي‌عَلے سلآم‌حَضرَت‌زهرآی‌عَلے..❤️‍🩹
۴ آذر
🟢داستان در این هجده سال! 🟡 زمانی‌که در نجف بود، برای ایشان وجهی از درآمد املاکشان را به نجف می‌فرستادند تا با آن امرار معاش کنند. چند ماهی وجه املاک نمی‌رسد و ایشان به‌سختی می‌افتد. 🔺 یک روز در اتاق منزل، مشغول مطالعه بود که دفعتاً از مطالعه انصراف پیدا می‌کند و به این فکر فرو می‌رود که با تنگ‌دستی چه کنیم ؟ در این هنگام بلافاصله صدای کوبیدن در را می‌شنود. به سمت در می‌رود؛ شخصی را می‌بیند با عمامه‌ای شبیه به فین (کلاه مخصوص قدیم عثمانی‌ها) که مانند عمامه های معمولی نیست. 🔺آن شخص سلام می‌کند و می‌گوید: من از طرف خدا آمده‌ام. خدا می‌فرماید که در این ۱۸ سال ما چه کوتاهی کرده‌ایم که الان از فکر درس و بحث انصراف پیدا کردی؟ آنگاه خود را معرفی می‌کند و می‌گوید: من «شاه حسین ولی» هستم سپس می‌رود. 🔺در این هنگام آقای آقای طباطبایی دفعتاً متوجه می‌شود که در اتاق پشت میز مطالعه نشسته است. ایشان به فکر فرومی‌رود و سه سؤال به نظرش می‌آید: ▪️اول این‌که من بلند شدم و در را باز کردم و با او مکالمه کردم، پس چرا الان در اتاق هستم؟ این سؤال را این‌گونه حل می‌کند که مکاشفه بوده. ▪️ دوم این‌که او خود را "شاه حسین" معرفی کرد یا "شیخ حسین"؟ اگر نامش شاه حسین بود، چرا قیافه‌اش به شاه شباهت نداشت و اگر خود را شیخ حسین معرفی کرد، گوش من چرا شاه حسین شنید؟ ▪️سوم این‌که منظور از این ۱۸ سال چیست؟ اگر مراد مدتی است که ما به نجف آمده‌ایم، که ۱۰ سال است و اگر منظور مدت طلبگی من است، که بیش‌از ۱۸ سال است. تأمل می‌کند و متوجه می‌شود که از زمان معمم شدن وی ۱۸ سال گذشته است. 🌱 این سوال هم معلوم شد و نیز اهمیت معمم شدن برای طلاب هم معلوم شد. 🔸تنها سوالی که بی‌پاسخ می‌ماند درباره نام "شاه حسین ولی" بود. آقای طباطبایی می‌گوید: ما از نجف به تبریز رفتیم. رسم من در نجف این بود که بعد از نماز صبح به وادی‌السلام می‌رفتم و در آن‌جا قدم می‌زدم و فاتحه می‌خواندم. در تبریز هم این برنامه ادامه داشت. صبحی به قبرستان رفتم. قبری بلندتر از سایر قبرها توجه مرا به خود جلب کرد. نوشته‌ی روی آن قبر را خواندم. دیدم قبر شاه حسین ولی است که ۳۰۰ سال پیش وفات کرده‌است! 📚کتاب جرعه‌ای از دریا ▫️آیت الله شبیری زنجانی: صفحه ۶۶۵ تا ۶۶۷.
۴ آذر
. ما "عشق" را پشت در خانه دیدیم ❤️‍🩹 ! زهرا در آتش بود و "حیدر" داشت میسوخت.. السَّلامُ‌عَلَیک‌یا‌اَمِیرَالْمُوْمِنِینَ(ع) السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)🥀 اللهم العن قاتلی فاطمة‌ الزهراء سلام الله علیها🖤
۴ آذر