سنت و رسم عرب اين بود كه تا سه روز از ميهمان پذيرایی می كردند و روز سوم حاجت او را می پرسيدند و از علت آمدنش سؤال ميكردند و خانوادهام البنين كه خارج از مدينه زندگي ميكردند نيز چنين رسمي را به جاي آوردند.
روز چهارم با ادب و احترام از علت ورود وی جويا شدند و عقيل گفت: به خواستگاري دخترت فاطمه«نام اصلی ام البنین فاطمه هست» آمده ام، براي پيشواي دين و بزرگ اوصيا و امير مؤمنان علي ابن ابيطالب
. حُزام كه هرگز پيش بينی چنين پيشنهادي را نمي كرد، حيرت زده ماند.
حُزام با كمال صداقت و راستگويي گفت:
بَه بَه چه نسب شريفي و چه خاندان با مجد و عظمتي! اما اي عقيل «شايسته اميرالمؤمنين يك زن باديه نشين با فرهنگ ابتدايي باديه نشينان نيست. او با يك زن كه فرهنگ بالاتري دارد بايد ازدواج كند و اين دو فرهنگ با هم فرق دارند. »
عقيل پس از شنيدن سخنان وي گفت:
اميرالمؤمنين علی «علیه السلام »از آنچه تو ميگويي خبر دارد و با اين اوصاف ميل به ازدواج با او دارد.
پدرام البنين كه نميدانست چه بگويد از عقيل مهلت خواست تا از مادر دختر، ثمامه بنت سهيل«مادر ام البنین»، و خود دختر سؤال كند و به او گفت:
«زنان بيشتر از روحيات و حالات دخترانشان آگاه هستند و مصلحت آنها را بيشتر ميدانند.
آنچه در جريان صحبت عقيل و حُزام بن خالد مورد نظر است و الگوی خانوادههای
امروز می تواند باشد، موارد زير است:
👇👇👇👇👇
۱_👈اكرام و احترام به ميهمان حتی اگر ناشناس بوده و هدفش نيز ناشناخته باشد.
۲_👈احترام متقابل ميهمان نسبت به ميزبان و حفظ آداب و رسوم آنان چنان كه عقيل انجام داد
۳_👈صداقت خانواده عروس در بيان حقايق اگر چه به نفع آنان نباشد.
۴_ 👈صراحت بيان خانواده داماد و عدم توجه به معيارهای غير منطقی چون ثروت و مقام و شهری بودن و...
۵_👈توجه پدران به نظر مادرها در امر ازدواج دخترهايشان.
« با اینکه غرض ورزان میگویند اعراب به میل خود دختران رو شوهر میدادن»
۶_👈توجه و اهميت دادن به نظر دختر برای انتخاب همسر آينده اش« ضمن اینکه غرض ورزان میگویند که اعراب اصلاً نظر دختران برایشان مهم نبوده»
در نظر گرفتن نكات خاص روانشناسي اگر چه سطحي باشد در مسايل خانواده و مراعات ادب.
سخنان اين
دو بزرگوار، عقيل و حُزام، به پايان رسيد و حُزام به سوي دختر بافضيلت خود،ام البنين آمد براي شنيدن پاسخ نهايي از وي...
وقتي پدرام البنين به نزد همسر و دخترش برگشت ديد همسرش موهايام البنين را شانه ميزند و او از خوابي كه شب گذشته ديده بود براي مادر سخن ميگويد...
در روز خواستگاری ام البنين در حالی كه مادرش موهاي او را شانه ميكرد خوابي را كه شب گذشته ديده بود براي مادر تعريف ميكرد و خواستار تعبير آن بود؛
او گفت «مادر خواب ديدم كه در باغ سرسبز و پردرختي نشسته ام. نهرهاي روان و ميوههاي فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان ميدرخشيدند و من به آنها چشم دوخته بودم و در باره عظمت آفرينش و مخلوقات خدا فكر ميكردم.
در مورد آسمان كه بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنين روشني ماه و ستارگان... در اين افكار غرق بودم كه ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوري از آن ساطع ميشد كه چشمها را خيره ميكرد.
در حال تعجب و تحير بودم كه سه ستاره نوراني ديگر هم در دامنم ديدم. نور آنها نيز مرا مبهوت كرده بود. هنوز در حيرت و تعجب بودم كه هاتفي ندا داد و مرا با اسم خطاب كرد من صدايش را ميشنيدم ولي او را نمي ديدم گفت:
بشراكِ فاطمةُ بسادة الغُرَر *
ثلاثة انجم و الزاهر القمر
ابوهم سيّد في الخلق قاطبة *
بعد الرسول كذا قد جاء في الخبر
یعنی«فاطمه
مژده باد تو را به سيادت و نورانيت. به ماه نوراني و سه ستاره درخشان پدرشان سيد و سرور همه انسانهاست بعد از پيامبر گرامي و اينگونه در خبر آمده است. »
پس از خواب بيدار شدم در حالي كه ميترسيدم. مادرم! تاويل رؤياي من چيست؟!
مادر به دخترك فهيمه و عاقله خود گفت: «دخترم رؤياي تو صادقه است اي دختركم به زودي تو با مرد جليل القدري كه مجد و عظمت فراواني دارد ازدواج ميكني. مردي كه مورد اطاعت امت خود است. از او صاحب ۴ فرزند ميشوي كه اولين آنها مثل ماه چهره اش درخشان است «یعنی حضرت ابوالفضل سلام الله» وسه تاي ديگر چونان ستارگانند«یعنی عثمان،عبدالله،جعفر» »
منبع:
کتاب مولد عباس ابن علی علیه السلام نوشته:محمدعلي الناصري، صفحه۳۶_۳۸
وكتاب مادر مهتاب
🍃🔸🍃🔸🍃
#یا_اُمُّ_ٱلْعباسْ
جاے زهرا ، بعد زهرا ، مثل زهرا مادرے
هر چہ مادر هست ، قربان چنین نامادرے...
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی احمد الجولانی رهبر معارضین سوریه بابت حجاب به دختر سوری تذکر می دهد!
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
💢 بزرگترین اشتباه تاریخی بشار اسد
🔸شهدای بسیجی و سپاه قدس ایران، شهدای زینبیون پاکستان،شهدای فاطمیون افغان و شهدای انصاریون یمنی همه بنا بر فرمان امام خامنه ای و حکم آیت الله سیستانی قائله داعش در سوریه را جمع کردند،
و بشار اسد در عوض اینکه قدردانی بکند ،در نگاه اقتصادی بازار تجارت را برای ترکیه باز کرد، برای بازسازی زیرساخت ها به پیمانکاران ترک قرارداد داد، برای سیاست ورزی بجای اصلاحات اقتصادی و معیشتی مردم فقط هتل ها را تجهیز کرد که عیاشان عرب اماراتی، قطری و عربستانی پایشان به سوریه باز شود، و در نهایت طی یک دعوت از سوی شیخ امارات رسما به امارات عربی متحده رفت و در یک اجلاس شوم شرکت کرد ،دیگر شرکت کنندگان اجلاس، وزیر خارجه عربستان، وزیر خارجه قطر،وزیر خارجه بحرین و اردوغان یهودی بطور رسمی و سفیر آمریکا در امارات و سفیر اسراییل در امارات دو عضو غیر عرب اجلاس بودند، خروجی اجلاس:.بشار با نمایندگان حاضر بیعت کند و در عوض امارات و عربستان و قطر شهرهای سوریه را بازسازی کنند، در عوض سوریه ارتباطش را با ایران و با محور مقاومت بطور خزنده قطع کند
ده روز بعد از این اجلاس امام خامنه ای بشار را فراخواند( در تاریخ ۱۳ خرداد ماه ۱۴۰۳) و در بیت خود با بشار ملاقات کرد و نقشه شومی که برای بشار گسترانیده بودند را افشا و نتیجه نهایی این بیعت را صراحتا به بشار گفت،
و در خاتمه فرمودند، کشور ایران و ملت ایران بدلیل حمایت مرحوم حافظ اسد در زمان جنگ ایران با ارتش صدام، به سوریه مدیون است و ما در قائله جنگ با داعش زمانی ورود کردیم که از کل کشور سوریه فقط کاخ ریاست جمهوری به شعاع ۵۰۰ متر در اشغال داعش و تروریست ها نبود، اما نیروهای سپاه قدس، فاطمیون، زینبیون و حشد الشعبی با وجودی که با داعش در شمال عراق درگیر بودند اما در سوریه و به حکم آیت الله سیستانی ،سوریه را از لوث داعش پاکسازی کردند و در مجموع ۱۱ هزار شهید که شش هزار تن از شهدا از ایران بود، ما دین خود را به سوریه ادا کردیم، اما تو بجای ماندن در محور مقاومت و ماندن در کنار ایران، با دشمنانی بیعت کردی که به هیچ وجه وفا در قولشان را نخواهی دید،
اما بشار اسد تصمیم خود را گرفته بود، و فریب پذیرفته شدن در اتحادیه عرب که در زمان پدرش از عضویت اتحادیه عرب اخراج شده بود دلخوش شده بود،
با شروع حرکت تروریستها از سمت ترکیه و ادلب بازهم امام خامنه ای سفیر و نماینده فرستاد
سردار قاآنی، سردار غفاری دوبار، قالیباف در بحبوبه جنگ حزب الله با اسراییل و به بهانه دیدار میدانی از بیروت مخفیانه به سوریه رفت، و بعدش مجددا عراقچی و بعد از عراقچی برای بار سوم سردار غفاری فتوکپی برابر اصل حاج قاسم) و آخرین نماینده امام خامنه ای، علی لاریجانی به دمشق رفت و پیام امام خامنه ای را به بشار رساند که هنوز فرصت برگشتن و تجدید پیمان با ایران و محور مقاومت را داری!!
لیکن بشار همچنان میگفت اتحادیه عرب قول حمایت داده اند، آمریکا قول باقی ماندن در قدرت را داده و ترکیه قول داده تروریست ها به ادلب باز خواهند گشت و با مذاکره مشکل را حل خواهیم کرد
و ۵-۶روز پس از مراجعت لاریجانی ، در سوریه همان شد که باید میشد
هرکس در عهد خود با امام خامنه ای خیانت کند، چوبش را از خدا خواهد خورد
این میانه فقط بد بحال مردم سوریه که فکر میکردند تحریر الشام و جولانی با شیرینی و شکلاتی که به کودکان سوری میدادند قرار است سوریه را بعد از رفتن بشار برایشان بهشت کنند
نه بشار برقرار ماند و نه قرار است مردم سوریه روی آرامش و امنیت ببینند،
بشار در وهله اول به نصیحت پدرش خیانت کرد، چون مرحوم حافظ اسد قبل از مرگ به بشار گفت تحت هیچ شرایطی دستت را از دست ایران خارج نکن اگر امنیت و بقا در حکومت را میخواهی،
هیچگاه به رهبران عرب اتحادیه عرب چشم امید نداشته باش،
در وهله دوم به حاج قاسم و همدانی و ابومهدی المهندس و خیل شهدایی که سوری نبودند اما برای بقای محور مقاومت و بقای بشار شهید شدند تا محور مقاومت یکدست باشد
اما افسوس که بشار گوش شنوایی نداشت و بمانند عروسکی که کوک آن عروسک بدست محمد بن سلمان و شیخ امارات است عمل کرد
ارتشی که یک هفته نتوانست از کشور خودش دفاع کند!!
محال است کسی به خون شهدا خیانت بکند و روی آسایش و امنیت ببیند
یا ام القمر
دست خالی
زدر خانهی لطفش نروم
دادن حاجت من
عادت ام القمر است.🌙
#حضرت_ام_البنین
#ام_البنین #مادر_قمر