نظرات خوانندگان کتاب یادت باشد
روزهایی که نه آبی و نه خاکی را سطر به سطر سر میکشیدیم و نیمه های پنهان ماه،ماه کامل شبهای مان شده بود فکر نمیکردم که روزی برسد که در تمام لحظاتم ثبت شود و یادم بماند یادت باشد را...
از همان صفحه اولش فهمیدم فرق دارد
با تک تک سلولهایم حس میکردم روایتگرش خودم هستم و قرابت عجیبی پیدا میکرد زندگی روزمره ام با این روایتگری
از دست نوشته های گاه و بی گاه و تاریخ ازدواج و قره العین و... تا خوابی که صادق بود
همه و همه برایم تازگی نداشت اما عجیب بود
هیچوقت فکر نمیکردم روزی برسد که دهه هفتادی ها هم روایتگر این انار های دان شده بشوند
روح بزرگی میطلبد این راه
روحی که از همان ابتدا بزرگ شده باشد
به قول آقای پدر شاید در نگاه اول همه ما راضی به این راه باشیم و در لفظ راضی به طی طریق در این مسیر امّا در معنا باید دید که پشت سرمان را تا چه اندازه هموار کرده ایم.
تا چه اندازه روحمان بال و پر گرفته برای اوج گرفتن
تا چه اندازه از تمام منیّت های خودی مان گذشته ایم...
خودمان را که جا بگذاریم ، رفته ایم...
به همین سادگی،گاهی ساده بودن قشنگ است.
#نظرات_خوانندگان
@yadat_bashad
نظرات خوانندگان کتاب یادت باشد
سلام آقای ملاحسنی بنده دو ماه آموزشی سربازیم رو در پادگان خاتمی یزد گذروندم و در یکی از کلاس های اونجا یک استاد در بدو ورودش از شهید حمید سیاهکالی صحبت کرد و از این شهید بر اساس کتاب یادت باشد تعریف کرد و کتاب یادت باشد رو به دیگران معرفی کرد ومن هم تنها قزوینی تو کلاس بودم و به هم شهری بودن با این شهید بزرگوار افتخار کردم و این که یکی از بچه ها کتاب یادت باشد را از فروشگاه فرهنگی پادگان تهیه کرد و این کتاب مثل یک شبکه ی هرمی از فروشگاه تهیه می شد به طوری که روزای اول تعداد معدودی این کتاب رو مطالعه می کردند که در اواخر دوره دست هر سرباز کتاب یادت باشد رو می دیدی که داشتند مطالعه می کردند و طوری مطالعه می کردند که یه وقت ورق های این کتاب تا نخورد تا بتوانند به نزدیکاشون هدیه بدهند ، و اینکه بسیار به شما تبریک می گویم که با این قلم زیباتون یکی از شهید های بزرگوار قزوین رو به ایران معرفی کردید و خدا بهتون خیر بده و انشاالله شفائت آن شهید بزرگوار هم به شما و کسانی که در این راه به شما کمک کردند شامل حالتون می شود. یا علی
#نظرات_خوانندگان
@yadat_bashad
📌 شما اگر می خواهید به من خدمتی کنید گهگاهی به یادم بیاورید که: من همان محمد علی رجایی فرزند عبدالصمد ، اهل قزوینم که قبلا دوره گردی می کردم و در آغاز نوجوانی قابلمه و بادیه فروش بودم.
این تذکر و یادآوری برای من از خیلی چیزها ارزنده تر است.
✍
کتاب خاطرات شهید رجایی حدیث جاودانگی صفحه 129
🌺🌼🌸☘🌺🌼🌸☘
برسد به دست نمایندگان مردم!!!!
از طرف بچه های قزوین همشهری های شهید سیاهکالی
@yadat_bashad