باخبر هستی نگاهم بیقرار چشم توست ، عاشق دیوانهات چشمانتظار چشم توست، اختیار قلب من دیگر ز دستم رفتهاست از، زمان دیدنت، در اختیار چشم توست.
حسودی کنم ؟تو خودت بهشون اجازه میدی بهت نزدیک بشن پس حسودی نمیکنم سرش عصبی میشمُ گریه میکنم .
تو هیچوقت نمیفهمی چقدر به عکسات خیره شدم، هیچوقت نمیفهمی چندبار چتامونُ دوباره خوندم، هیچوقت نمیفهمی چقدر شبا بهت فکر کردم، هیچوقت نمیفهمی چقدر بخاطرت گریه کردم، هیچوقت نمیفهمی وقتی با بقیه خندیدی قلبم چقدر تیر کشیده ُکلی چیزای دیگه که هیچوقت نمیفهمی .