زمینه علی اکبر(ع)سبک آقای غریب عالم
##########################
من علیه اکبر هستم
در شجاعت حیدر هستم
من شبیه ترین خلق به حضرت پیمبر هستم
همچون حیدرا شجع والناس
نسلم ازعلی و زهراس
هست آموزگاررزم وجنگ من عمویم عباس
★شاهِ کربلا سرمست من است
زیرا ذوالفقار در دستِ من است
من این عالم و بر هم می زنم
تو میدون جنگ گردن می زنم
★من علیه اکبرم اگر چنین به شوروشینم
من به زینب و حسین فاطمه ضیاءعینم
پسره بزرگِ پادشاهِ کربلا حسینم
★شاهِ کربلا سرمست من است
زیرا ذوالفقار در دستِ من است
من این عالم و بر هم می زنم
تو میدون جنگ گردن می زنم
جانم یاعلی جانم یاعلی جانم یاعلی جانم یاعلی
**********************************
ای بابا با قلبِ مضطر
دوره کردنم یه لشکر
هرکی هرچی توی دستشه می زدبابغض حیدر
زیرِ دست و پای اعداء
افتادم غریب وتنها
پیش چشم تو پدر شده تنِ من اربن اربا
★دریاب ای پدر من را از وفا
وقت رفتنه ای خونِ خدا
افتادم ببین آخر از نفس
روحم پرگرفت از کنج قفس
★بابایه علی داری به پهنای تمومِ صحرا
سوی خیمه ها ببر تنِ مرا عزیزِ زهرا
یه عبا کمه برای این تنِ شکسته بابا
★شاه کربلا سر مست من است
زیرا ذوالفقار دردست من است
من این عالم و برهم می زنم
تو میدون جنگ گردن می زنم
جانم یاعلی جانم یاعلی جانم یاعلی جانم یاعلی
**********************************
ای خورشیدِ عالم آرا
ای روح و روان لیلا
ازداغت پاشوببین شکسته پشت من به مولا
پاشو ای دوای دردم
بی تو من چو برگِ زردم
برخیز یاعلی که تا بیام و دورِ تو بگردم
★پاشو تا بریم سوی خیمه ها
گریونه برات چشمِ بچه ها
خون داره میاد از کنجِ لبت
پاشو اومده عمه زینبت
★پاشوعمه رو ببربه خیمه هاجوونِ لیلا
اینقده نکش پاهاتو رویِ خاکِ گرمِ صحرا
از جا تا بلند نشی کنارِ تو می میره بابا
★شاه کربلا یرمست من است
زیراذولفقار دردست من است
من این عالم و برهم می زنم
تومیدون جنگ گردن می زنم
جانم یاعلی جانم یاعلی جانم یاعلی جانم یاعلی
********************************
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
زمینه تاسوعا،سبک آقای غریب عالم
##$###$$$$$$$$###########
ای سردارِ لشکرِ من
تشنه کامه اصغرِ من
پاشو فکرِ چاره کن ای نازنین برادرِ من
بی تاب یه قطره شیره
لبهاش مثلِ یک کویره
رویِ دومنِ رباب از تشنگی داره میمیره
★گریه می کنه یاس پرپرم
مشکاخالیه سقای حرم
خاکِ این زمین بویِ خون می ده
تو دریا داره ماهی جون می ده
★پاشوکاری کن برای دردِ بی دوایِ اصغر
پاشو کاری کن نمیره مادرش برایِ اصغر
باشو کاری کن گرفته این روزا صدایِ اصغر
★گریه می کنه یاس پرپرم
مشکاخالیه سقای حرم
خاکِ این زمین بویِ خون می ده
تو دریا داره ماهی جون می ده
یاعباس مدد یا عباس مدد یا عباس مدد یا عباس مدد
**********************************
اومدحرمله به میدون
مثل گرگی تشنه ی خون
باتیره سه شعبه منتظر نشسته شادوخندون
سر تا پاش پر از شراره
این ملعون چه بی قراره
تا نکُشته اصغر و دست از سرم برنمی داره
*شعله می کشه آتیش از چشاش
می سوزه دل و او با خنده هاش
مثلِ یک عقاب دنبالِ شکار
می خونه رجز اصغر رو بیار
★پاشوحرمله داره براعلی رجزمی خونه
پاشو حرمله داره گلوشو میگیره نشونه
پاشوحرمله داره دل رباب و می سوزونه
★گریه می کنه یاس پرپر م
مشکاخالیه سقای حرم
خاک این زمین بوی خون می ده
تودریاداره ماهی جون می ده
یا عباس مدد یا عباس مدد یا عباس مدد یا عباس مدد
**********************************
افتادی چرا تو از پا
درپیشِ چشای زهرا
مادرمی زنه صدا ترا پسر قسم به مولا
پاشو یاس پرپرِ من
ای شیرِ دلاورِ من
پاشوکه روی سرت ببین نشسته مادرِ من
★زهرا رو سرت آخر گریه کرد
گرز آهنین با فرقت چه کرد
دستات از بدن گردیده جدا
افتاده تنت زیرِ دست و پا
★پاشوپیشِ فاطمه نکش روی زمین پاهاتو
ای سلطان علقمه یه بار دیگه واکن چشاتو
پیشِ چشمای همه صدا بزن تو خواهراتو
★گریه می کنه یاس پرپرم
مشکاخالیه سقای حرم
خاک این زمین بوی خون می ده
تودریاداره ماهی جون می ده
یاعباس مددیاعباس مددیاعباس مددیاعباس مدد
*******************************
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
زمینه عاشورا سبک آقای غریب عالم
######$$$##$$$$$$$#########
ای روح وروان زینب
ای آرام جان زینب
ای یارغریب من ببین قده کمان زینب
ای نوردوچشم مادر
دارم خواهشی برادر
تابوسه زحنجرت بجای او بگیره خواهر
★گریه میکنم دنبالِ سرت
یک بوسه بده تو ازحنجرت
زینب میگه با اشکای چشاش
خواهر رو ، به کی می سپاری داداش
★بعدتوچیکارکنم بابچه هات توی اسارت
هرچی داره زینبت فداسرت می ره به غارت
بدترازهمه که می کنن به خواهرت جسارت
★گریه می کنم دنبالِ سرت
یک بوسه بده تو از حنجرت
زینب میگه با اشکای چشاش
خواهر رو ، به کی می سپاری داداش
ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله حسین
**********************************
پیشِ چشمِ خون مادر
دست و پا نزن برادر
راحت می شی ای گلم بزارجدابشه زتن سر
زهرامی کنه نظاره
زخمای تو بی شماره
به شمررونزن برای آب که تٱثیری نداره
★بیهوده نزن مادر رو صدا
راحت جون بده ای خونِ خدا
کشتی مادر و با این ناله هات
بس کن ای داداش افتاده صدات
★آخرشد توکربلا خزون همه بهارِ زینب
روی نی سرتورفت پیش چشای زارِ زینب
افتاده به شمر وحرمله خدایا کارِ زینب
★گریه می کنم دنبالِ سرت
یک بوسه بده تو از حنجرت
زینب میگه با اشکای چشاش
خواهر رو ، به کی می سپاری داداش
ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله حسین
**********************************
بعدِ تو چه ها کشیدم
دنبال تو می دویدم
تنهادل خوشیم سرتوبودکه روی نیزه دیدم
قلبِ خواهر و سوزوندی
قرآن تابرام تو خوندی
آخرزینب و تویِ بزم شراب چرا کشوندی
★وقتی که یزید پیش زینبت
چوب خیزران می زد بر لبت
دیدم اشکاتو تو تشت طلا
ای کاش مرده بود زینب یا اخا
★دیگه بعدتوشدم ازاین زمونه زاروخسته
اینقد زینب و زدن کجا بودی با دست بسته
مثل مادرت ببین شدم داداش پهلوشکسته
گریه میکنم دنبال سرت
یک بوسه بده توازحنجرت
زینب می گه با اشکای چشاش
خواهرروبه کی می سپاری داداش
ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله حسین
********************************
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
مدح گوهرمخزن اسراراباعبدالله
____________________________
گوهرِ مخزنِ اسرار اباعبدالله
پسرِ حیدرِ کرار اباعبدالله
زینتِ دوشِ نبی سرور و آقای بهشت
ای گلِ فاطمه رخسار اباعبدالله
مورِ تو کارِ سلیمانِ نبی می کند و
می خرد حاتمِ بسیار اباعبدالله
نوکرانت همه اعجازِ مسیحا دارند
از کراماتِ تو ای یار اباعبدالله
مادرت کرده دعایم که شدم سینه زنت
با دلِ خسته و بیمار اباعبدالله
گوهرِ اشکِ غمت را نفروشم به کسی
تا که زهراست خریدار اباعبدالله
از کرامات حسن بود اگر هستیم ما
همه در سایه ی دیوارِ اباعبدالله
بی سبب نیست رقیه همه را کرده سوا
تا که باشیم گرفتارِ اباعبدالله
دستِ ما را خودِ ارباب گرفته اینجا
همه هستیم بدهکارِ اباعبدالله
می خورد قبطه بحالِ منو تو حور و ملک
تا که هستیم عزادارِ اباعبدالله
با لباسی که در آینده کفن خواهد شد
می نشینیم به دربارِ اباعبدالله
روضه از کوچه به گودال کشیده امروز
تیر و نیزه شده مسمارِ اباعبدالله
مادرش هم لبِ گودال که آمد غش کرد
دید پیچیده به هم کارِ اباعبدالله
هیچکس پیش نیامد که به دادش برسد
شمر شد یاور و غمخوارِ اباعبدالله
بدتر از کرببلا شامِ بلا بود که شد
قاتلِ دیده ی خونبارِ اباعبدالله
پای سرهای بریده همه می رقصیدند
رفت در کوجه و بازار اباعبدالله
سنگ بارید به روی سرِ طفلان تو
وای از این همه آزار اباعبدالله
سرِ تو دست بدست بینِ خلایق چرخید
همچنان گوهرِ شهوار اباعبدالله
از روی نیزه به مظلومیِ زینب گرئید
سرِ پُر خونِ علمدارِ اباعبدالله
(باستان خاکِ دو عالم به دهانت بس کن)
( نیست این روضه سزاوار اباعبدالله )
___________________________
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
#امام_حسین
مدح دست ما هست به دامانِ اباعبدالله
______________________________
دست ما هست به دامان اباعبدالله
بر سرِ زلفِ پریشانِ اباعبدالله
هر چه داریم فدایِ سرِ گیسوی حسین
جانِ عالم همه قربانِ اباعبدالله
همچو مجنون به بیابانِ جنون آواره
تا ابد بی سر و سامانِ اباعبدالله
اثرِ لقمه ی پاکِ پدرم بود ای یار
شده ام گر که مسلمانِ اباعبدالله
جرم و عصیان مرا خالقِ سبحان بخشید
تا شدم حُرِ پشیمانِ اباعبدالله
همچنان فطرسِ دل باخته ی سوخته پر
دل خوشم گوشه ی ایوانِ اباعبدالله
بنویسید مرا کلبِ حسین ابن علی
استخوان خوارِ سرِ خوانِ اباعبدالله
نرود جای دگر غیرِ درِ خانه ی او
هر که خورد لقمه ای از نانِ اباعبدالله
روزی اشک مرا حضرت زهرا داده
بر سرِ سفره ی احسانِ اباعبدالله
مادرش کرببلا می کند امضاء امشب
قَسَمَش دادی مگر جانِ اباعبدالله
فاطمه روضه ی گودال مگر می خواند
که بود چشمِ تو گریانِ اباعبدالله
آب می نوشم و زیرِ لبِ خود می گویم
جان فدای لبِ عطشانِ اباعبدالله
می زنم سینه اگر با تن لخت و عریان
من به یادِ تنِ عریانِ اباعبدالله
چوب برداشت و می زد وسطِ بزمِ شراب
بی حیا بر لب و دندانِ اباعبدالله
باستان ناله زد و کرد گریبان را چاک
بهر مظلومیه طفلانِ اباعبدالله
______________________________
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
#امام_حسین
مدحِ و قصیده ی خواب دیدم روزِ محشر آمده _______________________________
خواب دیدم روزِ محشر آمده
زندگی را فصلِ دیگر آمده
همچنان دریا که طوفانی شده
عالمِ هستی همه فانی شده
هر که را دیدم دلش آشفته بود
در غمِ عُمرِ به یغما رفته بود
همچنان طفلی که باشد در خطر
دیده ها گریان و دلها پُر شَرّر
چهره ها افسرده از آن گیر و دار
هر کسی از دیگری پا در فرار
مادر از فرزند باشد بی خبر
نه پسر در فکرِ بابا نه پدر
ساکت و آرام با یک لا کفن
سر فرو برده به حالِ خویشتن
مَرد و زن با قلبِ محزون و کباب
ایستاده پایِ میزانِ حساب
آفتاب و سوزِ گرما یک طرف
وحشت و دل واپسیها یک طرف
الغرض دلها همه زار و حزین
مردمان سر در گریبان دل غمین
در تَفَحُص چند مَلک در کارشان
جستجو در نامه ی اعمالشان
یک طرف دوزخ به سوز و ساز بود
یک طرف درهای جنت باز بود
یک به یک شد بررسی اعمالشان
جنت و دوزخ بسی شد جایشان
تا که نوبت بر منو یاران رسید
سینه زنها و عز ادارن رسید
وقتِ آن شد تا به کارِ ما رسند
بر گناهِ بی شمارِ ما رسند
تازه فهمیدم که افتادم به دام
سر فُرو بردم که کارم شد تمام
فکر کردم مِهر و مهتابم کجاست
با خودم گفتم که اربابم کجاست
آن که من دم می زدم در عالمین
آن که باشد نامِ زیبایش حسین
وقتِ آن است تا که بر دادم رسد
پس کجاست آید به فریادم رسد
پیشِ خود گفتم دلم بازنده شد
آهِ سردی از نهادم کَنده شد
بی کس و نومید با حالی تباه
خسته و درمانده از بارِ گناه
ناگهان دیدم چو نوری تابناک
ایستاده چهارده معصومِ پاک
از خجالت زرد شد رُخسارِ من
زان میان دیدم که آمد یارِ من
زخمِ قلبم یافت از او التیام
جملگی کردیم مولا را سلام
آن ملائک یک به یک بر خواستند
از خجالت سر به زیرِ انداختند
با ملائک گفت آن نورِ دوعین
این جماعت بیمه هستند با حسین
من حسینم نورِ چشمِ فاطمه
من حسینم عرشِ حق را قائمه
آنکه باشد قلب و روحش منجلی
آنکه می گویند حسین بن علی
آنکه باشد عاشقِ بی تابِ شان
در دو عالم سید و اربابِشان
گر چه اینان رو سیاهِ عالمند
این جماعت سینه زنهای منند
این که می بینی چنین با غیرت است
از میان دارانِ خوبِ هیئت است
آنکه دارد در سرش شور و نوا
آمده در هیئتِ من سالها
این یکی از سینه زنهای من است
این یکی از روضه خوانهای من است
این یکی لعنِ اُمیه می کند
آن یکی دم از رقیه می زند
این یکی مَحوِ گلِ یاسِ من است
آن یکی مجنونِ عباسِ من است
این یکی پروانه ی روز و شب است
آن یکی از نوکرانِ زینب است
این یکی دیوانه ی اصغر بُوَد
آن یکی مستِ علی اکبر بُوَد
این یکی در سینه قیل و قال داشت
آن یکی در روضه شور و حال داشت
این یکی خدمت به هیئت کرده است
آن یکی چای عزا را خورده است
این یکی یار و شریکِ ما بُوَد
آن یکی طباخِ دیگِ ما بُوَد
از چه می پرسی مَلک از حالشان
خود بگویم مو به مو از کارشان
من حسابِ این گروهِ خستهام
من به اینان از ازل دل بسته ام
در گذر زینها که بر خوانِ منند
هر کجا باشند مهمانِ منند
من اگر زینها حمایت می کنم
پایمردی در رفاقت می کنم
کی چنین افراد بد کار و بدند
مُستحقِ آتش اندر دوزخ اند
هر چه می خواهید با آنها کنید
با حسین و زینب و زهرا کنید
آن ملائک شرمگین با شور و شین
عذر خواهی کردند از مولا حسین
پس چنین فرمود شاهِ انس و جان
با عزا داران و با سینه زنان
ای حسینی مسلکانِ با خدا
این شما و این بهشتِ با صفا
پس همه سینه زنان با احترام
یک به یک کردن تشکر از امام
بی حساب آنجا همه
با شور و شین
یک به یک رفتیم از باب الحسین
نه بهشت آنجا که دلها شاد از اوست
آن بهشتی که حسین آبادِ اوست
آن بهشتی که خدا داند خدا
آن بهشتی که بُوَد در کربلا
گر چه ما دیوانه ی دُردی کشیم
هر کجا باشد حسین ما هم خوشیم
باستان هم تا خدا را بنده است
با حسینِ فاطمه سر زنده است
____________________________
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
#امام_حسین
غزل حضرت رقیه(س)امشب که مهمان من اینجا سرتو
__________________________
امشب که مهمانِ من است اینجا سرِ تو
با خود ببر بابا غریب است دخترِ تو
از بس کتک خورده بجایم عمه زینب
دیگر به تنگ آمد ز دستم خواهرِ تو
بابا شکسته استخوان سینه ی من
افتاده ام از پا شبیه مادر تو
گفتن سفر رفتی ولی باور نکردم
گریه نکن قربانِ چشمانِ ترِ تو
از لا به لای گرد و خاکِ خیمه دیدم
یک دسته گرگ جمعند دورِ پیکرِ تو
من پای نیزه گریه می کردم که رقصید
شمر و سنان و حرمله دور و برِ تو
حالا که پیشم آمدی کُنجِ خرابه
از من نمی پرسی چه شد پس معجرِ تو
بابا عروسک می خری بازم برایم
بازی کند تا با عروسک دخترِ تو
جانِ رقیه باستان را باز دریاب
کرببلایی شد دوباره نوکرِ تو
__________________________
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
#حضرت_رقیه
غزل حضرت رقیه سلام الله علیهاپروانه ی زیبایم و بال وپرم سوخت
____________________________
پروانه ی زیبایم و بال و پرم سوخت
از هجر رویت ای پدر خاکسترم سوخت
آن شب که گیر افتاده بودم بینِ آتش
با بچه ها در نیمه ی شب معجرم سوخت
از هر طرف آتش احاطه کرد ما را
وقتِ فرار از خیمه ها مویِ سرم سوخت
یک مُشت حرامی آمدند با تازیانه
آنقد کتک خوردم که جسمِ اطهرم سوخت
از بس که سیلی زد سنان و زَجر و خولی
رخساره ام نیلی شد و چشمِ ترم سوخت
بعدِ تو بابا شمر خیلی بی حیا شد
از خنده هایش قلب زار و مصظرم سوخت
وقتی که صحبت از کنیزی شد نبودی
خیلی دلم آنجا به حالِ خواهرم سوخت
از طعنه های دخترانِ کوفه و شام
کُنجِ خرابه عاقبت برگ و برم سوخت
شد باستان حلقه بگوش خانه ی من
از این مصیبت قلبِ زارِ نوکرم سوخت
____________________________
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
التماس دعا
#حضرت_رقیه
غزل حضرت رقیه(س)من لاله ای خوشرنگ و زیبایم مگرنه
_____________________________
من لاله ای خوشرنگ و زیبایم ، مگر نه
زینت فزایِ دشت و صحرایم ، مگر نه
من ای پدر اُمِ ابیهای تو هستم
سر تا قدم مانند زهرایم ، مگر نه
رویِ کبود و زخمییم باشد گواهم
این جای دست است روی سیمایم ، مگر نه
با قد و بالایِ خمیده مثلِ مادر
درمانده و افتاده از پایم ، مگر نه
پهلو شکسته درمند و مبتلایم
داری خبر از درد و غمهایم ، مگر نه
از دردِ پهلو بی قراری می کنم من
زیرا شکسته استخوانهایم ، مگر نه
از گیسوانِ سوخته چیزی نمانده
تو می زنی شانه به موهایم ، مگر نه
امشب که تو هستی کنارم در خرابه
خوشبخت ترین دختر به دنیایم ، مگر نه
کاری بکن بابا برای دخترِ خود
دیدی چگونه زار و تنهایم ، مگر نه
اکنون برای بردنِ من آمدی تو
تعبیر شد این خواب و رویایم ، مگر نه
ای کاش می شد دخترانِ شام بینند
ای باستان بر گشته بابایم ، مگر نه
_____________________________
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
#حضرت_رقیه
غزل شور حضرت زینب(س)سبک
گر به عزا خانه اش پا نهی آهسته نه
بال ملایک بود فرش عزای حسین
🤎🤎🤎🤎🤎 🤎 🤎🤎🤎🤎🤎
دخترِ شیرِ خدا روح دعا زینب است
یاور و یارِ حسین شاه ولا زینب است
رشته ای از چادُرش حَبلِ همه انبیاست
عمه ی صاحب زمان روحی فدا زینب است
آسیه و هاجرند خادمه ی خانه اش
فاطمه ی ثانیه ارض و سماء زینب است
گر چه ابوفاضل است ساقیِ لب تشنگان
ساقیِ میخانه یِ جامِ بلا زینب است
تک یلِ ام البنین شیرِ نَرِ کربلاست
حیدریون حیدرِ کرببلا زینب است
دل بَرَد از عاشقان گر چه شه اِنس وجان
آن که ربوده دل از دلبر ما زینب است
تربت کرب و بلا گر چه شفا می دهد
دکترِ درمانگهِ خونِ خدا زینب است
عفت و پاکی و صبر زیرِ پَر و بال اوست
الگویِ آزادی و حُجب و حیا زینب است
عشق زمین گیرِ او در غل و زنجیرِ او
مادرِ عشق و وفا در دو سرا زینب است
مرغ دلم باستان پر زده سوی دَمشق
آنکه مُداوا کند دردِ مرا زینب است
#######################
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
#حضرت_زینب_س
غزل شورامام حسین (ع)سبک
گر به عزا خانه اش پا نهی آهسته نه
بال ملائک بود فرش عزای حسین
🤎🤎🤎🤎🤎🤎🤎🤎🤎🤎🤎🤎
قبله ی ارض وسماست جلوه ی روی حسین
عالم امکان بود زنده به بوی حسین
آب بقا قصه ای بیش نبود از ازل
خضر همیشه بود مست سبوی حسین
گر که دمِ عیسوی داشت مسیحا ولی
زنده کند مرده را تربت کوی حسین
حاتم طایی که در جُود و کرم شهره بود
دستِ گدایی دراز کرده به سوی حسین
شهد و شکر می چکد از دو لبِ مصطفی
تا که زند بوسه بر زیرِ گلوی حسین
ذکر حسین جان گرفت روح الامین در سماء
فاطمه شانه چو زد بر سرِ موی حسین
سینه زنانش همه اهل بهشت می شوند
به حُرمتِ زینب و به آبروی حسین
تذکره ی کربلا می دهد امشب به ما
دخترِ زهرا رُخِ ماهِ نکوی حسین
گر که بود باستان رو سیه و زشت و پست
نشسته در هر گذر به گفتگوی حسین
##########################
تعجیل در امر فرج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم والعن اعداءهم اجمعین
التماس دعا
#امام_حسین_ع