🍀شهدا در کدامین شب قدر تقدیر شهادتشان مقدر شد!
در شبهای ماه مبارک رمضان در جبههها حال و هوای دیگری داشت چرا که خون سرخ شهدا و رزمندگان در این شبها سعادت و رستگاری را برایشان رقم میزد.
شبهای قدر فرصت مناسبی برای بیداری دلها و بازگشت به سوی پروردگارت است چراکه در این شبها بندگانی با زمزمههای یا «رب» و «الغوث» گفتن سنگر دیگری از عبادت را برای خود میسازند.
شهدا در کدامین شب قدری تقدیر شهادتشان مقدر شد شاید در یکی از این شبهای قدر در گوشهای با خود خلوت کرده و از امام زمانشان تقدیر بودنشان در جبهه را خواستند تا در همین دنیا قطعهای از بهشت را همراه با جلوهای از بهشتیان درک کنند.
آنها در میدان انجام تکلیف و عشق به خدا آسمانی شدند و به مقام شهادت که بالاترین مقام بود، رسیدند.
خدای شهیدان ما را جزو پرهیزگاران قرار ده
آزاده جنگ تحمیلی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری ندای البرز در خصوص حال و هوای شبهای قدر و رمضان میگوید: از خدای شهیدان میخواهم که در ماه مبارک رمضان ما را جزو پرهیزگاران قرار دهد و به متوسلان دعا در این شب سرنوشتساز بهترینها را عطا کند.
علی ناصحفرد ادامه داد: شبها و روزهای ماه مبارک رمضان برای آنانی که در دوران دفاع مقدس با ملکوتیان زمینی همنشین بودهاند حال و هوایی دیگری دارد چراکه سفرهای از سوی خداوند بر روی بندگان خاص خود پهن شده بود تا با توجه به محدودیتهایی که در اردوگاه اسرا ۱۲ در تکریت وجود داشت، تمام تلاش اسرا این بود که حال و هوای شبهای قدر را حفظ کنند.
در جبهه حال و هوای زمینیان همچون ملکوتیان بود و با توجه به اختیاراتی که اسرای ایرانی در برگزاری مراسم ویژه شب قدر داشتند این حال و هوای ملکوتی را معنویتر میکرد.
در زمان اسارت رزمندگان برای برگزاری مراسم شبهای قدر به شدت محدود بوده و حتی برای قرآن خواندن نیز سخت در فشار بودند که با توجه به فشارهای سخت و محدودیتهایی که برای اسرا ایجاد شده بود هیچ کدام از این مسائل موجب نشد تا رزمندگان دست از مقاومت و انگیزه بردارند.
برای برگزاری و احیای شبهای قدر اسرا با صبر و استقامت مصمم بودند تا این مراسمها به نحو احسن برگزار شود.
اسرا با قرار گرفتن در تنگناها و در سختیها به خدا نزدیکتر میشدند چراکه در اردوگاهها سختی فراوانی پیش روی اسرا قرار داشت و دلها زودتر شکسته شده و به خداوند نزدیکتر میشد.
شبهای نجف شبهایی بود که مرقد مطهر امیرالمؤمنین علی(ع) در جوار اردوگاه اسرای ایرانی بود و در آن دیار غربت بوی یار و امامت میآمد.
در ایام شهادت مولای متقیان علی(ع) بعثیها اجازه پابوسی حرم مطهر حضرت علی(ع) را از اسرای ایرانی منع کرده بودند و در این میان نیز وعدههایی به اسرا میدادند که این امر بیشتر موجب تأثر و تأسف رزمندگان در اردوگاه میشد.
در شبهای ماه مبارک به ویژه شبهای قدر دلها بیقرارتر از همیشه و حضور خدا در تمام لحظات اسارت بیشتر حس میشد و این رب شهدا بود که اسیران را یاری میکرد.
با تمام محدودیتهایی که برای مراسم احیای شبهای قدر داشتیم و در اردوگاه نیز کتاب مفاتیحالجنان نبود و فقط یک جلد کلامالله مجید وجود داشت، روحانیان و اسرایی که دعاها و زیارتنامهها را حفظ بوده و با آن مأنوس میشدند برای تمام اسرا زمزمه کرده و اسرای دیگر نیز در خفا زمزمه میکردند.
(شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری ندای البرز)
@dghjkb
🔹ایجاد چرخه علمی کامل
🔻آنچه که در کشور لازم است و می تواند موقع و جایگاه علمی کشور را به طور شایسته و افتخار انگیز به ما نشان دهد که بالا رفته، وجود یک چرخه ی علمی کامل است. در همه بخش ها یک چرخه ی به هم پیوسته ی مهمی از انواع دانش هایی که مورد نیاز کشور است.
📚بر گرفته شده از کتاب تحول معرفتی
متعلق به بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی
محتوای کارشده توسط کانال نقشه راه
#نقشه_راه_دولت_اسلامی
#تحول_معرفتی
#پست_صد_نوزدهم
@dghjkb
مداحی_آنلاین_به_لب_ذکر_علی_مولا_داریم_محمدحسین_حدادیان.mp3
2.42M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴به لب ذکر علی مولا داریم
🌴صد و ده روز تا #عاشورا داریم
🎤 #محمدحسین_حدادیان
⏯ #زمینه
بسیار دلنشین
@dghjkb
آب و آسمان،
صبح و شامگاه،
چه دیدند این ایام،
بر مسافران کربلای ۴؛
آخر اینروزها
اروند، میهمان داشت...
و کاش
مدارا میکرد،
با تازه میهماناناش....
#بهیادشهدایمظلومکربلای۴
@dghjkb
🔴 امام زمان...
در قلب های ماست
مواظب باشیم بیرونش نکنیم!!!....
#امام_زمان عج
@dghjkb
شاد کنیم همه شهدا را به نیت شفاعت در روز رستاخیز
شادی روح شهدای گمنام🌱
شهدای انقلاب🌱
شهدای دفاع مقدس🌱
شهدای انقلاب🌱
شهدای امر به معروف🌱
شهدای هستهای🌱
شهدای مدافع حرم🌱
شهدای مدافع امنیت🌱
شهدای مدافع سلامت🌱
شهدای روحانیت🌱
و همه شهدا🌱🌱
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌱
اللهم عجل لولیک الفرج🌱
@dghjkb
#شب_زیارتی_ارباب🌷
باز هم آمد شب جمعه پریشانم حسین
داغ دوری از حرم افتاده برجانم حسین
عکس این شش گوشه بیحد بردلم آتش زده
از کرم آبی بریز بر قلب سوزانم حسین
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#شب_جمعه🌙
@dghjkb
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🍀امام صادق(علیهالسلام):
روزه، تنها دست كشيدن از طعام نيست، بلکه شرایطی دارد كه با رعايت آنها، روزه کامل می گردد. یعنی هنگامى كه روزه گرفتید
🔹زبان خود را نگه داريد.
🔸ديدگانتان را از ناروا بپوشانید،
🔹با يكديگر نزاع نكنيد.
🔸حسد نورزید.
🔹غيبت نكنيد.
🔸با هم بحث و جدل نکنید.
🔹به زیردستان خود دشنام و ناسزا مگویيد،
🔸و روزه هر روزتان با روز دیگر فرق داشته باشد.
کافی، ج۴، ص۸۷
#امام_صادق علیهالسلام
@dghjkb
#دعای_روز_بیستم_ماه_رمضان
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّي فِيهِ أَبْوَابَ النِّيرَانِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ يَا مُنْزِلَ السَّكِينَةِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ
خدايا! در این روزها درهای بهشت را به رویم بگشا و درهای جهنم را به رویم ببند و توفیق خواندن قرآن را به من عنایت کن،ای فرود آورنده آرامش در دل مؤمنین!!
@dghjkb
❁﷽❁
یک روز نسیم خوش خبر مي آید
بـس مژده بہ هر کوى و گذر مى آیـد
عطر گل عشق در فضا مى پـیچد
مى آیى و انتظار سـر مى آیـد
#او_خواهـد_آمد🌺🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺🍃
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوره_به_احترام_ماه_خدا
#استاد_علی_تقوی
#جلسه_12 #تصویری
💥یاری دین خدا، در ماه خدا💥
❇️ ظاهـــر حـال . . .
📣📣 لطفا همه جا منتشر کنید تا مومنین، ظرافتها و روشهای تذکر به روزه خواری را یاد بگیرند.
#ماه_رمضان
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
@dghjkb
فکر آخرت
🔹آیت الله بهجت (ره):
لذات این دنیا به طرفه العینی میگذرد دنیا سریع می گذرد،زندگی و حیات آن جاست.برای آن جا مراقبت کنید.
@dghjkb
◾️شهادت امام على (عليه السلام)
علامه طبرسى گويد: على عليه السلام شصت و سه سال زندگانى كرد، ده سال پيش از بعثت، و در سن ده سالگى اسلام آورد. و پس از بعثت بيست و سه سال با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم زندگانى كرد، سيزده سال در مكه پيش از هجرت در امتحان و گرفتارى به سر برد و سنگينترين بارهاى رسالت آن حضرت را به دوش كشيد.
ده سال پس از هجرت در مدينه در دفاع از حضرتش با مشركان جنگيد و با جان خود او را از شر دشمنان دين نگاه داشت، تا آنكه خداى متعال پيامبر خود را به سوى بهشت انتقال داد و او را به بهشت آسمانى بالا برد و على عليه السلام در آن روز سى و سه ساله بود، و بيست و چهار سال و چند ماه حق او را از ولايت غصب كردند و او را از تصرف در امور بازداشتند، و آن حضرت در اين دوران با تقيه و مدارا مى زيست، و پنج سال و چند ماه خلافت را به دست گرفت و در اين سالها گرفتار جهاد با منافقان از ناكثين و قاسطين و مارقين (اصحاب جمل و صفين و نهروان) بود چنانكه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سيزده سال از روزگار نبوت خود را ممنوع از پياده كردن احكام آن و ترسان و محبوس و فرارى و مطرود بود و نمى توانست با كافران به جهاد پردازد و از مؤمنان دفاع كند، سپس هجرت كرد و ده سال پس از هجرت با مشركان به جهاد پرداخت و گرفتار منافقان بود تا خداوند او را به سوى خود برد.
آن حضرت در شب بيست و يكم ماه مبارك رمضان سال چهل هجرى با شمشير به شهادت رسيد. عبدالرحمن بن ملجم مرادى شقى ترين امت آخر زمان - لعنة الله عليه - در مسجد كوفه او را ضربت زد; بدين قرار كه آن حضرت در شب نوزدهم به مسجد رفت و مردم را براى نماز صبح بيدار مى كرد و ابن ملجم ملعون از آغاز شب در كمين حضرتش بود، چون حضرت در مسجد عبورش به او افتاد او كه مطلب خود را پنهان مى داشت و از روى نيرنگ خود را به خواب زده بود ناگهان از جاى جست و ضربتى با شمشير زهر آلود بر فرق مباركش زد.
آن حضرت روز نوزدهم و شب و روز بيست و يكم را تا نزديك ثلث اول شب زنده بود آن گاه به شهادت رسيد و در حالى كه محاسن شريفش به خون سرش رنگين بود مظلومانه به ديدار خداى خود شتافت.
سبب كشتن آن حضرت را داستانى دراز است كه اينجا گنجايش ذكر آن را ندارد. حسن و حسين عليهم السلام به امر آن حضرت مراسم غسل و تكفين او را عهده دار شدند و بدن شريفش را به سرزمين غرى در نجف انتقال دادند و شبانه پيش از سپيده صبح در همان جا به خاك سپرده شد.
حسن و حسين و محمد پسران آن حضرت عليهالسلام و عبدالله بن جعفر رضى الله عنه وارد قبر شدند و بنا به وصيت حضرتش اثر قبر پنهان گرديد. اين قبر پيوسته در دولت بنى اميه پنهان بود و كسى بدان راه نمىبرد تا آنكه امام صادق عليهالسلام در ولت بن ىعباس آن را نشان داد. (1)
پى نوشتها:
(1)تاج المواليد / 18.
منبع:www.imamalinet.net
*بیتوته
#شهادت_امام_علی علیهالسلام
@dghjkb
🌱يك معجزه
وقايع پس از شهادت آن بزرگوار جدا بسيار است و به تاليف جداگانه اى نيازمند است. اينجا گنجايش آن را ندارد، لذا از ذكر آنها چشم مى پوشيم و تنها به يك واقعه تكوينى اشاره مىكنيم.
زمخشرى در «ربيع الابرار» از اممعبد آورده است كه گفت: «روزى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وضو گرفت و در پاى درخت خاردار خشكيدهاى در نزد ما آب دهان افكند و آن رخت سبز شد و ميوه داد و در زمان حيات آن حضرت ما از ميوه آن شفا مى جستيم... اما سپس از پايين به بالا خشك شد و خار روييد و ميوه هايش ريخت و سبزى و تازگى آن از ميان رفت. در اين حال بود كه ما از شهادت اميرالمؤمنان على عليه السلام باخبر شديم. و ديگر ميوه نداد و ما از برگ آن بهره مند بوديم و پس از چندى صبح كرديم و ديديم كه از ساقه آن خونى تازه مى جوشد و برگ آن هم خشك شده است.
در همين حال خبر شهادت حسين عليهالسلام به ما رسيد و درخت به كلى خشك گرديد.» (2)
اصبغ بن نباته گويد: هنگامى كه اميرمؤمنان عليه السلام ضربتى بر فرق مباركش فرود آمد كه به شهادتش انجاميد مردم بر در دارالاماره جمع شدند و خواستار كشتن ابن ملجم - لعنه الله - بودند. امام حسن عليهالسلام بيرون آمد و فرمود: اى مردم! پدرم به من وصيت كرده كه كار قاتلش را تا هنگام وفات پدرم رها سازم. اگر پدرم از دنيا رفت تكليف قاتل روشن است و اگر زنده ماند خودش در حق او تصميم مىگيرد. پس بازگرديد خدايتان رحمت كند.
مردم همه بازگشتند و من بازنگشتم. امام دوباره بيرون آمد و به من فرمود: اى اصبغ! آيا سخن مرا درباه پيام امير مؤمنان نشنيدى؟ گفتم: چرا. ولى چون حال او را مشاهده كردم دوست داشتم به او بنگرم و حديثى از او بشنوم، پس براى من اجازه بخواه خدايت رحمت كند.
امام داخل شد و چيزى نگذشت كه بيرون آمد و به من فرمود: داخل شو. من داخل شدم ديدم اميرمؤمنان عليهالسلام دستمال زردى به سر بسته كه زردى چهره اش بر زردى دستمال غلبه داشت و از شدت درد و كثرت سم پاهاى خود را يكى پس از ديگرى بلند مى كرد و زمين مى نهاد. آن گاه به من فرمود: اى اصبغ آيا پيام مرا از حسن نشنيدى؟ گفتم: چرا، اى اميرمؤمنان، ولى شما را در حالى ديدم كه دوست داشتم به شما بنگرم و حديثى از شما بشنوم. فرمود: بنشين كه ديگر نپندارم كه از اين روز به بعد از من حديثى بشنوى.
بدان اين اصبغ، كه من به عيادت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رفتم همانگونه كه تو اكنون آمدهاى، به من فرمود: اى اباالحسن، برو مردم را جمع كن و بالاى منبر برو و يك پله پايينتر از جاى من بايست و به مردم بگو: «هش داريد،هر كه پدر و مادرش را ناخشنود كند لعنت خدا بر او باد. هش داريد، هر كه از صاحبان خود بگريزد لعنت خدا بر او باد. هش داريد هر كه مزد اجير خود را ندهد لعنت خدا بر او باد.»
پى نوشتها:
(2)تاريخ الخميس، باب هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم.
منبع:www.imamalinet.net
*بیتوته
@dghjkb
اى اصبغ، من به فرمان حبيبم رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم عمل كردم، مردى از آخر مسجد برخاست و گفت: اى اباالحسن، سه جمله گفتى، آن را براى ما شرح بده. من پاسخى ندادم تا به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رفتم و سخن آن مرد را بازگو كردم.
اصبغ گفت: در اينجا اميرمؤمنان عليهالسلام دست مرا گرفت و فرمود: اى اصبغ، دستخود را بگشا. دستم را گشودم. حضرت يكى از انگشتان دستم را گرفت و فرمود: اى اصبغ، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نيز همين گونه يكى از انگشتان دست مرا گرفت، سپس فرمود: هان، اى اباالحسن، من و تو پدران اين امتيم هر كه ما را ناخشنود كند لعنتخدا بر او باد. هان كه من و تو مولاى اين امتيم هر كه از اجرت ما بكاهد و مزد ما را ندهد لعنتخدا بر او باد. آن گاه خود آمين گفت و من هم آمين گفتم.
گفتم: آرى، فرمود: چون روز قيامت شود خداوند منبرى بر پا دارد برتر از منابر پيامبران و شهيدان، سپس خداوند مرا امر كند كه بر آن بالا روم، آن گاه تو را امر كند كه تا يك پله پايينتر ازمن بالا روى، سپس دو فرشته را امر كند كه يك پله پايينتر از تو بنشيند و چون بر منبر جاى گيريم احدى از گذشتگان و آيندگان نماند جز آنكه حاضر شود.
آن گاه فرشته اى كه يك پله پايينتر از تو نشسته ندا كند: اى گروه مردم; بدانيد: هر كه مرا مى شناسد كه مى شناسد و هر كه مرا نمى شناسد خود را به او معرفى مىكنم، من «رضوان» دربان بهشتم، بدانيد كه خداوند به من و كرم و فضل و جلال خود مرا فرموده كه كليدهاى بهشت را به محمد بسپارم و محمد مرا فرموده كه آنها را به على بن ابیطالب بسپارم، پس گواه باشيد كه آنها را بدو سپرده ام.
سپس فرشته ديگر كه يك پله پايينتر از فرشته اولى نشسته بر مى خيزد و به گونه اى كه همه اهل محشر بشنوند ندا كند: اى گروه مردم، هر كه مرا مى شناسد كه مى شناسد و هر كه مرا نمى شناسد خود را به او معرفى مىكنم، من «مالك» دربان دوزخم، بدانيد كه خداوند به من و فضل و كرم و جلال خود مرا فرموده كه كليدهاى دوزخ را به محمد بسپارم و محمد مرا امر فرموده كه آنها را به على بن ابىطالب بسپارم، پس گواه باشيد كه آنها را بدو سپردم.
پس من كليدهاى بهشت و دوزخ را مىگيرم. آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود: اى على، تو به دامان من مى آويزى و خاندانت به دامان تو و شيعيانت به دامان خاندان تو مى آويزند. من (از شادى) دست زدم و گفتم: اى رسول خدا، همه به بهشت مىرويم؟ فرمود: آرى به پروردگار كعبه سوگند.
اصبغ گويد: من جز اين دو حديث از مولايم نشنيدم كه حضرتش چشم از جهان پوشيد درود خدا بر او باد. (3)
پى نوشتها:
(3)روضه 22 و 23.
اميرالمؤمنين على بن ابىطالب عليهالسلام ص 954
مؤلف: احمد رحمانى همدانى
ترجمه: حسين استاد ولى
منبع:www.imamalinet.net
*بیتوته
@dghjkb
در این شب نورانی و عرفانی التماس دعا داریم جهت ،
سلامتی و تعجیل در فرج مولا
شفای عاجل همه بیماران
رفع بلا و گرفتاری همه دردمندان
دعا برای همه پدران و مادران
دعای مغفرت و آمرزش همه اموات و گذشتگان
دعا برای همه بزرگوارانی که التماس دعا دارن انشاءالله