💠 شهادت سید مصطفی خمینی:
مرحوم سیداحمد خمینی معتقد بود كه برادرش به مرگ غیرعادی از دنیا رفته و به احتمال قوی در اثر مسمومیت به وسیله مأموران رژیم پهلوی شهید شده است. وی در این رابطه میگوید: «همین قدر میتوانم بگویم كه وی چند ساعت قبل از شهادت، در مجلس فاتحهای شركت میكند كه در آنجا بعضی از ایادی رژیم پهلوی دست اندركار دادن چای و قهوه در مجلس بودهاند.»
به گزارش پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی، رحلت اسرارآمیز آیتالله سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد رهبر كبیر انقلاب اسلامی، در شرایطی در اول آبان 56 رخ داد كه درگذشت مشكوك دكتر علی شریعتی در خرداد همان سال اذهان را برای پذیرش هرگونه اقدام و توطئه ساواك آماده كرده بود. علاوه بر آن، حاج آقا سید مصطفی نسبت مستقیم و نزدیكی نیز با رهبر نهضت اسلامی داشت كه از مدتها قبل علیه رژیم پهلوی فعالیت میكرد و این موضوع نیز نقش ساواك را پذیرفتنی مینمود.
در هر صورت آیتالله سید مصطفی خمینی در سحرگاه یكشنبه اول آبان 1356 برابر با نهم ذیقعده 1397 قمری در سن 47 سالگی در منزل خود در نجف اشرف به صورت ناگهانی و مرموز رحلت نمود. با توجه به اینكه امام خمینی(ره) اجازه كالبدشكافی پیكر وی را ندادند، لذا جریان درگذشت وی به صورت رازآلود باقی ماند. با توجه به رازناك ماندن رحلت یا شهادت آیت الله سیدمصطفی خمینی، روایت ها، مستندات و نظرهای نزدیكان وی را به ترتیب تاریخ و اهمیت نظرشان ذكر می كنیم.
اولین كسی كه از رحلت سید مصطفی اطلاع پیدا كرد، خادم منزل وی به نام "صغرا خانم" بود. وی مشاهدات خود را چنین بازگو میكند: «شب آخر قرار بود برای آقا مصطفی مهمان بیاید. چون دیروقت بود، ایشان آمدند و به من گفتند: صغرا برو بخواب، من خودم در را باز میكنم. من هم اول به حرم رفتم، نماز خواندم، زیارت كردم، بعد به خانه آمدم و خوابیدم. صبح كه طبق معمول، صبحانه آقا را بالا بردم، دیدم آقا روی كتاب دعایشان خم شدهاند، فكر كردم كه خوابشان برده است، صدایشان كردم و گفتم: آقا... آقا خوابتان برده... كه دیدم جواب نمیدهند و زیر چشمشان هم به رنگ خرما شده است. پایین رفتم و خانم ایشان را كه مریض بود، صدا كردم و خودم هم به كوچه رفتم و فریاد زدم كه آقا مصطفی مریض شده است كه در این هنگام آقای دعایی مرا دید و با یكی دو نفر دیگر به بالا آمد و آقا را به بیمارستان بردند.»
"معصومه حائری"، همسر سید مصطفی، دومین فردی بود كه از ماوقع اطلاع یافت. وی حوادث آن روز را چنین بازگو میكند: «او [حاج آقا مصطفی] مردی بسیار قوی و از سلامت كامل برخوردار بود؛ هیچ گونه ناراحتی و بیماری نداشت، به همین دلیل برخلاف آنچه شایع كردند سكته قلبی خیلی بعید به نظر میرسید. همان شب كه حاج آقا مصطفی شهید شد زودتر از معمول به خانه آمده بود، چون قرار بود كه ساعت دوازده، مهمان بیاید و من سخت مریض بودم. آقای دعایی كه همسایه ما بود، برای معاینه من دكتر آورد. از طرف دیگر، آقا مصطفی شبها مطالعه داشت و ما یك ننه داشتیم كه اسمش "صغرا" بود، آقا مصطفی به او گفت: برو بخواب، اگر مهمان آمد، من در را باز می كنم. و ما دیگر نفهمیدیم كه مهمانها چه وقت آمدند و كی رفتند و چه شد؟ ... پس از اطلاع از شهادت حاج آقا مصطفی خود را بالای سر او رساندم و دیدم دستهای آقا مصطفی بنفش شده است و لكههای بنفش نیز روی سینه و سرشانههایش دیدم. وی را بلافاصله با كمك آقای دعایی به بیمارستان انتقال دادیم. در آنجا به ما گفتند كه حاج آقا مصطفی مسموم شده و دو ساعت است كه از دنیا رفته است.»
«سید محمود دعایی» سومین نفری بود كه از درگذشت سید مصطفی باخبر شد. وی نیز ضمن بیان مطالب ذكر شده و تأیید آن، معتقد است كه فوت مشارالیه طبیعی نبوده و بر روی جسد وی علائم مسمومیت وجود داشته است. در ضمن او به موضوع دیگری هم اشاره دارد كه از این قرار است: «در خارج از بیمارستانی كه حاج آقا مصطفی را به آنجا انتقال دادیم، یك ماشین نمره تهران بود كه پس از شنیدن خبر درگذشت وی به طرف بغداد حركت كرد.» شایان ذكر است كه حجتالاسلام سید رضا برقعی كه از یاران نزدیك حضرت امام(ره) و آقا مصطفی بود روایت مشابهی را در خاطرات خود ذكر كرده است.
«سید حسین خمینی»، فرزند حاج آقا مصطفی نیز در رابطه با شهادت پدرش به نكته دیگری اشاره كرده و میگوید: «در بیمارستان، دكتر "ایاد علی البیر" برای معاینه پدرم آمد و گفت: مع الاسف، وی فوت كرده و مرگش هم عادی نیست. اگر اجازه بدهید بنده جسد را كالبدشكافی كنم و این مسئله را ثابت كنم. دكتر ایادعلی البیر جراح و فارغ التحصیل از دانشگاه سلطنتی لندن بود. پیكر مرحوم والد كالبدشكافی نشد؛ چون آن موقع كالبدشكافی از نظر عرفی، كار منكری به حساب میآمد، شرع هم جوازی برای آن قائل نبود؛ به خصوص كه در مورد شخصی مثل مرحوم والد قبح این مسئله بیشتر بود و نوعی بی احترامی محسوب میشد. طبیعی بود كه امام(ره) هم، چنین اجازهای ندهند.»
«مرحوم سیداحمد خمینی» نیز معتقد بود كه برادرش به مرگ غیرعادی از دنیا رفته و به احتمال قوی در اثر مسمومیت به وسیله مأموران رژیم پهلوی شهید شده است. وی در این رابطه میگوید: «همین قدر میتوانم بگویم كه وی چند ساعت قبل از شهادت، در مجلس فاتحهای شركت میكند كه در آنجا بعضی از ایادی رژیم پهلوی دست اندركار دادن چای و قهوه در مجلس بودهاند.»
زمانی كه صحبت از كالبدشكافی جسد مطهر حاج آقا مصطفی شد، امام خمینی(ره) با كالبدشكافی موافقت نكردند و فرمودند: «با این كارها دیگر مصطفی به ما بازنمی گردد» "معصومه حائری" در این زمینه میگوید: «وقتی خواستند از جسد حاج آقا مصطفی كالبدشكافی به عملی آورند، حضرت امام(ره) اجازه این كار را ندادند و فرمودند: «عدهای بی گناه دستگیر میشوند و دستگیری اینها، دیگر برای ما آقا مصطفی نمیشود. از طرف دولت بعث عراق نیز از اعلام نظر پزشكان جلوگیری شد و اجازه ندادند پزشكان نظر خود را اعلام كنند و حتی آنان را نیز تهدید كردند؛ چون صددرصد عارضه ایشان مسمومیت بود.» در این میان واكنش ساواك این بود كه در همه گزارشها، از درگذشت حاج آقا مصطفی با عنوان "فوت" یاد كرده و آن را ناشی از عارضه قلبی اعلام میكرد.
به هرحال پس از مخالفت امام خمینی(ره) با كالبدشكافی، ایشان دستور تشییع و تدفین را صادر كردند. پیكر حاج آقا سیدمصطفی را پس از غسل در رود فرات و طواف حرم امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) به نجف بازگرداندند و در روز دوم آبان 1356 در ایوان علوی حرم حضرت علی (ع)، مجاور مقبره علامه حلی به خاك سپردند.
برگرفته از كتاب "بازتابها و پیامدهای رحلت اسرارآمیز آیت الله مصطفی خمینی به روایت اسناد"
*تابناک
#سید_مصطفی_خمینی
@dghjkb
noghte-rahae-09.mp3
4.53M
🍃 سرود جاماندیم عادت روی زبان
🍃 عادت از این بدتر غیبت صاحب زمان..
#سید_حسین_موسوی
@dghjkb
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
♦️ چرا ما اینجا هستیم؟ چرا دور از خیمه صاحب الزمانمون هستیم؟ چرا شبها راحت میخوابیم ،در حالی که قافله را به مقصد نرساندیم!!
❌این معادله نباید درست باشد، چون شیعه دور از امام و مولا نباید باشد.....
شیعیان و دوستداران امام زمان نباید در باتلاق مشکلات و بلا دست و پا بزنن در حالی که صاحب دارند!!!
✅آقا و مولای ما باید بیایند، کار از "شاید این جمعه بیاید" گذشته!!!
باید کاری کنیم که حتما بیاید، دعاهایمان را به اضطرار برسانیم،
زمینه را واقعی و حقیقی برای آمدن حضرت آماده کنیم، لق لقه زبان بی فایده است.
⭕️دشمن به آمدن امام زمان یقین دارد که در صدد تضعیف عقیده و ایمان به ایشان در ذهن هاست.
🌱کاش دعاها همه یک دعا باشد،،،
🌱کاش آروزها همه یک آرزو باشد،،،
🌱کاش تمناها همه یک تمنا باشد،،،
🌱کاش بی خوابی و بی قراری ها همه یک دلیل داشته باشد،،،
🌿و آن هم "خدایا مارا به خیمه صاحبمان برسان....
✅باید کاری کنیم که تیتر همه خبرها این شود "مهدی فاطمه آمد".......
✨اللهم عجل لولیک الفرج....
@dghjkb
🌼 شب جمعه ،یادی کنیم شهدا را حتی با یک صلوات که به ظاهر چیزی نیست اما دریایی بی نهایت است🌼
شادی روح شهدای گمنام🌼
شهدای مدافع سلامت🌼
شهدای مدافع حرم🌼
شهدای مدافع امنیت🌼
شهدای روحانیت🌼
شهدای انقلاب🌼
شهدای دفاع مقدس🌼
شهدای محراب🌼
شهدای هسته ای🌼
شهدای امر به معروف🌼
و همه شهدا🌼🌼
🌼 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم🌼
🌼 اللهم عجل لولیک الفرج🌼
@dghjkb
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌱 امام صادق (عليهالسلام) :
ثلَاثَةٌ إِنْ يَعْلَمْهُنَّ الْمُؤْمِنُ كَانَتْ زِيَادَةً فِي عُمُرِهِ وَ بَقَاءَ النِّعْمَةِ عَلَيْهِ... تَطْوِيلُهُ فِي رُكُوعِهِ وَ سُجُودِهِ فِي صَلَاتِهِ وتَطْوِيلُهُ لِجُلُوسِهِ عَلَى طَعَامِهِ إِذَا أَطْعَمَ عَلَى مَائِدَتِهِ وَ اصْطِنَاعُهُ الْمَعْرُوفَ إِلَى أَهْلِهِ.
سه چيز است كه اگر مؤمن از آنها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهره مندى او از نعمتها مى شود...
*طول دادن ركوع و سجده
*زياد نشستن بر سر سفرهاى كه در آن ديگران را اطعام مىكند.
*خوش رفتارى اش با خانواده.
كافى، ج 4، ص 49
@dghjkb
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻
🍂ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
🍂گر از آن یار سفر کرده پیامی داری
🍃تک تک لحظات انتظار به سختی میگذرد چون تو را کم دارد
🍃بیا،،،،،
🍃گاهی فکر میکنم دلتنگی ام، عبادتم، انتظارم کاری برای تو نمیکنند،
🌱باید فکری برای ظهورت بکنم،،،،
🌱بیایید فکری برای ظهور بکنیم!!!!!
@dghjkb
💠 امام خامنه ای:
🔸بصیرت یعنی؟
🔸شناخت زمان؛
🔸 شناخت نیاز؛
🔸 شناخت اولویت؛
🔸 شناخت دشمن؛
🔸 شناخت دوست؛
🔸 شناخت وسیله هائی که در مقابل دشمن بایدب ار برد؛
🔹این شناخت ها"بصیرت "ست.
#آقا_تنها_نیست
@dghjkb
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌾 آقای من...
گاهی حس وصله ای ناجور را دارم...
🌾میترسم از "جــــور" شدن با این دیار...
این دیار بی تو...
🌾مولای....مهربانم!
دلم گرفته از اینجا،
دلم فقط ط را میخواهد...
فقط ط را...
🌱أللَّھُـمَ عجِّـلْ لِوَلیِک ألْـفَـرَج...
@dghjkb
.:
.:
#معرفی_کتاب
♦️ «سه دقیقه در قیامت»
🔹#تجربه ی نزدیک به مرگ#
🔹روایتی عجیب و شگفت انگیز از فردی که زیر عمل جراحی به مدت سه دقیقه پدیده( تجربه ی نزدیک به مرگNDE) را تجربه کرده؛
✅_اثری متفاوت و تاثیر گذار!!!!
_کتابی کم حجم و مختصر اما سرشار از حکمت و معرفت ، ساعتها ذهن شما را به تفکر در احوال خود می کشاند.
🔹(کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)
👈 آشنایی با NDE _
🔹تجربه ی نزدیک به مرگ چیست؟
_ برای برخی از انسانها اتفاقاتی رخ میدهد که اصطلاحاً به آن
« تجربه ی نزدیک به مرگ»
(Near_Death_Experience)
یا NDE می گویند. یعنی خارج شدن روح از بدن و گشت و گذار در عالم فرا مادی و بازگشت مجدد به زندگی دنیا، به عبارت دقیق تر سست شدن ارتباط روح با بدن مادی که در پی آن روح آزادی می یابد و ماورای ماده را می بیند و خیلی از حقایق عالم را درک میکند.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🌸 عالم محضر شهداست،
🌸 اما کو محرمی که این حضور را دریابد،
🌸 و در برابر این خلاء ظاهری خود را نبازد....
🌸 زمان میگذرد و مکانها فرو میشکنند، اما حقایق باقی است....
#اهل_بیت
#شهداء
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
@dghjkb
koveytipur-08.mp3
1.99M
◻️ هنگامه پیکار، یاران خدا آمد..
◻️ جان را به ره جانان مردانه فدا سازید...
#کویتی_پور
@dghjkb
🔸خدا رحمت کند شاعر انقلابی آقاسی می گفت :
🔸اگر نماز قضا بشه میشه جبران کرد
🔸اگر روزه قضا بشه میشه جبران کرد
اگر ...
◻️ولی اگر ولایت قضا بشه نمی شه جبران کرد
🔸یکبار در سقیفه قضا شد حضرت زهرا (س) را شهید کردند
🔸یکبار در صفین قضا شد حضرت علی (ع) را شهید کردند
🔸یکبار در کوفه قضا شد تابوت امام حسن (ع) تیرباران شد
🔸یکبار در کربلا قضا شد بر پیکر امام حسین (ع) اسب تازاندند
🔴مواظب باشیم ولایتمان قضا نشود !!!...
#با_ولایت_تا_شهادت
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠سخنان عجیب رهبر معظم انقلاب در سال ۷۰ درمورد سختی های قبل از ظهور
🍃 بشدت فشار داده میشید،،،،
🍃امتحان میشید،،،
🍃 قبل از ظهور مهدی موعود انسانهای پاک امتحان میشوند،،،
🍃 در کوره های آزمایش وارد میشوند ، و سربلند بیرون می آیند.....
🔹دیدار مردم قم ۱۳۷۰/۱۱/۳۰
#آقا_تنها_نیست
#آخرالزمان
@dghjkb
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
امام رضا (علیه السلام) فرمودند :
کوشش کنید زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید :
* زمانى براى مناجات با خدا ،
* زمانى براى تأمین معاش [کسب روزی] ،
* زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى که عیب هایتان را به شما مى شناسانند و در دل شما را دوست دارند ،
* و ساعتى براى کسب لذّت هاى حلال .
فقه الرّضا (علیه السلام) ، ص ۳۳۷ .
@dghjkb
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌻خُدایا...
🌻از تو میخواهیم که طبع ما را،
🌻آنقدر بلند کنی که در برابر
🌻هیچ چیز جز تو تسلیم نشویم...
🌱 دنیا ما را نفریبد،
🌱 خودخواهی ما را ڪور نکند
🌱 سیاهی گناه و فساد و
🌱 تهمت و دروغ و غیبت
🌱 قلبهای ما را تیره و تار ننماید...
🍃 به حق لطف و مرحمتت ای مهربانترین مهربانان.... 🌻 آمین
@dghjkb
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🔹یکی از بزرگترین نعمـت خـداوند
این است که ما هـر چه گناه میکنیم..
او میپوشاند،
🔹اگـر مثلاً در پیشـانی ما
یک کنتور بود وهر یک گناه یک شماره
میانداخت دیگر مـا آبـرو نداشتیم،
🔹 ما نتوانستیم زندگـی بکنیم
یا اگـر به جـای شماره انداختن بوی ظاهری قرار داده بود دیگر کسی طرف دیگری نمیرفت...!!
🍃«لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم»
اگر از گناهان یکدیگر با خبـر
میشُدید، یکدیگـر را دفـن نمیکردید.
✨ببین خــــدا چقدر مهربان است
که روی گناهـان ما سرپوش گذاشته است.
@dghjkb
🔴امام خامنهای؛
💠 امروز والله، آمریکا از ما میترسد، من قسم جلاله خوردم که باور کنید.
*منبع:کتاب آمریکا از دیدگاه امام خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، صفحه۱۴۴
#آقا_تنها_نیست
@dghjkb
🏴نحوه شهادت امام حسن عسکری(ع):
به گزارش مشرق به نقل از مهر، امام حسن عسکری (ع) یازدهمین پیشوای شیعیان در 8 ربیع الثانی سال 232 ه.ق چشم به جهان گشودند. پدر ایشان امام هادی (ع) و مادرشان حدیثه است. اعطای لقب «عسکری» به ایشان به جهت سکونت اجباری حضرت درمحله عسکر سامرا به دستور خلیفه عباسی می باشد. از مشهورترین القاب حضرت می توان به زکی و ابومحمد اشاره کرد. خلفای هم عصر امام نیز المعتز بالله، المهتدی، المعتمد بوده اند. امام حسن عسکری (ع) با وجود تمام تدابیر امنیتی و کنترل هایی که به ایشان تحمیل می شد، یک سلسله فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضداسلام انجام دادند که دفاع از آیین اسلام و پاسخ به شبهات مخالفان، ایجاد شبکه ارتباطی وکالت با شیعیان مناطق مختلف، حمایت و پشتیبانی از شیعیان، تقویت وتوجیه سیاسی رجل وعناصر مهم شیعه و آماده سازی شیعه برای دوران غیبت امام دوازدهم از جمله آنها به شمار می رود.
امام حسن عسکری (ع) علاوه بر موارد فوق به تربیت شاگردانی هم چون ابوعلی احمد بن اسحاق، احمد بن مطهر، ابوهاشم داود الجعفری، ابوعمر، عثمان بن سعید و ... نیز پرداختند تا بتوانند بعد از ایشان به هدایت وتربیت شیعیان مبادرت ورزند. ایشان به عنوان پدر بزرگوار امام زمان(عج) در مدت زمان کوتاه امامت خود به گونهای به هدایت عمومی و نشر و حفظ احکام اسلام مبادرت ورزید که مردم با غیبت حضرت مهدی آشنا شوند و با آن بیگانه نباشند. دوران عمر 29 ساله امام حسن عسکری (ع) به سه دوره تقسیم می شود . دورهای 13 ساله در مدینه، زمانی 10 ساله در سامرا و امامت آن حضرت نیز دوره ای 6 ساله بود.عمر امام کوتاه، اما بسیار پربرکت بود بطوریکه تنها در مدت شش سال امامت، آثار مهمی در حوزه تفسیر قرآن، نشر احکام و مسائل فقهی از ایشان برجای ماند .
امام حسن عسکری (ع) از شش سال دوران امامت خود سه سال را در زندان بودند. اینکه حضرت هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) از سوی دستگاه خلافت تحت مراقبت شدید و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و جز با یاران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دینی خود به آنها مراجعه می کردند کمتر معاشرت داشتند به جهت آن بود که دوران غیبت حضرت مهدی (عج) نزدیک بود و مردم می بایست کم کم بدان خو گیرند و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند تا پیش آمدن دوران غیبت در نظر آنان عجیب نباشد .
(پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز)
#امام_حسن_عسکری
@dghjkb
🏴امام حسن عسکری (ع) و رسیدگی به محرومان/سیرۀ سیاسی امام حسن عسکری (ع):
امام عسکری (ع) در طول ۲۸ سال عمر پربار خویش، علاوه بر اینکه در تداوم راه نبوت و امامت، نهایت تلاش خود را به کار گرفت و با تربیت شاگردان ممتاز و رهنمودهای خردمندانه خویش شایسته ترین خدمات را به امت اسلامی عرضه نمود، به عنوان امام امت و غم خوار ملت نیز از هیچ کوششی در راه رفع گرفتاری ها و مشکلات مسلمانان به ویژه شیعیان فرو گذاری نکرد. ابوهاشم جعفری، از شاگردان آن حضرت می گوید: روزی از فشار زندگی و فقر مادی به آن حضرت شکایت کردم. امام (ع) با تازیانه اش خطی بر روی زمین کشید و یک شمش طلا از آن بیرون آورد که در حدود 500 اشرفی بود. سپس آن را به من داد و فرمود: «ای ابوهاشم! بگیر و ما را معذور دار».
امام عسکرى (ع) علیرغم تمامى محدودیت ها و کنترل هایى که از طرف دستگاه خلافت به عمل می آمد، یک سلسله فعالیت هاى سرّى سیاسى را رهبرى مىکرد که با گزینش شیوه هاى بسیار ظریف پنهان کارى، از چشم بیدار و مراقب جاسوسان دربار، بدور مى ماند.
*امام حسن عسکری (ع) و فرقه ها انحرافی:
واقفیه فرقه ای بودند که به هفت امام اعتقاد داشتند و امامت امامان بعد از امام کاظم (ع) را قبول نداشتند. غلات گروه دیگری از کژاندیشان و تندروها بودند که امامان را بیش از حد خود بالا می بردند، و در فکر و روش بر خلاف امامان (ع) حرکت می کردند. امام حسن (ع) با آنان برخورد شدید نمود، آنها را از خود طرد کرد، و شیعیان را از هرگونه گرایش و تمایل به آنها برحذر داشت، و با کمال صراحت از آنها بیزاری جست، در این رهگذر به دو حدیث اشاره می کنیم.
یکی از شیعیان که در قسمت غرب ایران [کرمانشاه و اطراف آن] می زیست برای امام حسن (ع) در ضمن نامه ای چنین نوشت: «نظر شما درباره واقفیه چیست؟ آیا آنها را از خود می دانید، یا از آنها بیزاری می جویید»؟امام حسن (ع) در پاسخ او چنین نوشت: «آیا نسبت به عمویت (که از واقفیه است) ترحم می کنی؟ خدا او را رحمت نکند، از او بیزاری بجوی. من در پیشگاه خدا از گروه واقفیه بیزارم. آنها را به دوستی نگیر. از بیمارانشان عیادت نکن، و در تشییع جنازه آنها شرکت منمای، هرگز بر جنازه آنها نماز نخوان.
حضرت در سرزنش غلات و تندروها در ضمن نامه ای نوشت: «من شما را افرادی افراطی می دانم که در پیشگاه خدا، دسته جدا کرده اید و در نتیجه در خسران و هلاکت افتاده اید. هلاکت و عذاب از آن کسی است که از اطاعت خداوند سرپیچی کند و نصیحت اولیای خدا را نپذیرد، با این که خداوند به شما فرمان داده که از خدا و رسول و اولی الامر، اطاعت کنید.
*امام حسن عسکری و تربیت شاگردان شایسته/ آثاری از امام یازدهم:
امام حسن عسکری (ع) همانند سایر امامان معصوم شیعه (ع) در زمینه تربیت شاگرد اهتمام خاصی داشت. آن حضرت شیعیان مخلص و انسان های شایسته و با استعداد را برای تبلیغ معارف عالی اسلام و نشر و گسترش فرهنگ امامت که امتداد رسالت الهی است انتخاب کرده و تربیت می نمود و آنان را برای مقابله با هجمه های فرهنگی مخالفین و مناظرات علمی و گسترش احادیث اهل بیت (ع) آماده می کرد. شیخ طوسی (ره) نام ۱۰۳ نفر از اصحاب و شاگردان آن حضرت را ثبت نموده است.
حضرت عسکری (ع) علاوه بر تربیت شاگردان و تشویق نویسندگان، خود نیز دست به قلم برده و کتب و نامه های فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت و راهنمایی جامعه از خود به یادگار گذاشته است. ایشان برای گسترش فرهنگ تشیع، توسعه علم و دانش، و هدایت و سازندگی، نامه های فراوانی به آن شهرها نوشته است، مانند: نامه آن حضرت به شیعیان قم و آوه که متن آن در کتاب ها مضبوط است، و نامه های فراوان حضرت به مردم مدینه، و نامه ای که امام به «ابن بابویه» نوشته، و نامه مفصلی که حضرت خطاب به «اسحاق بن اسماعیل» و شیعیان نیشابور نوشته است.همچنین از آن حضرت کتاب «المنقبة» که مشتمل بر بسیاری از احکام و مسائل حلال و حرام است، به یادگار مانده است.
(پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز)
#امام_حسن_عسکری
@dghjkb
🏴شهادت امام حسن عسکری (ع):
در خصوص نحوه به شهادت رساندن امام حسن عسکری(ع) باید گفت که در طول دوران خلفای عباسی چون معتز ومهتدی آنان همواره تلاشهایی را در جهت از میان برداشتن امام انجام دادند که به خواست الهی این تلاش ها بی ثمر ماند اما در دوران معتمد عباسی به دلیل افزایش نفوذ و محبوبیت امام (ع) در جامعه و توجه روز افزون مردم به ایشان، معتمد به شدت نگران شده و هنگامی که مشاهده می کند زندان و اختناق نه تنها از عظمت ایشان نمی کاهد بلکه بالعکس به محبوبیت ایشان می افزاید به شیوه دیرینه خود یعنی به شهادت رساندن امام در حالی که شش سال بیشتر از امامت ایشان سپری نشده بود مبادرت می کند.
فرزند عبیدالله بن خاقان می گوید روزی برای پدرم ( که وزیر معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا – یعنی حضرت امام حسن عسکری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد . خلیفه پنج نفر از معتمدان و یاران مخصوص خود را با او همراه کرد. یکی از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود ، خلیفه به آنها دستور داد که خانه حضرت را زیر نظر بگیرند، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند. و طبیبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود، و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است، و ضعف بر او مستولی گردیده. پدرم سوار بر مرکب شد و نزد آن حضرت رفت و اطبا را – که عموما اطبای مسیحی و یهودی در آن زمان بودند – امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبید و گفت 10 نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند. و این کارها را برای آن می کردند که آن زهری که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته است. سرانجام امام حسن عسکری (ع) در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسیدند.
وقتى که امام حسن عسکرى (ع) رحلت کرد، یارانش در خانه آن حضرت جمع شدند تا بر او نماز بخوانند، جعفر کذّاب هم آمد تا بر آن حضرت نماز بخواند و شیعیان حضور داشتند که ناگهان دیدند جوانى آمد و دامن جعفر را گرفت و او را از کنار پدرش دور کرد و بر پدرش نماز خواند و مردم نیز با او خواندند و جعفر مبهوت و حیران مانده بود و نمیتوانست حرف بزند. وقتى که از نماز بر پدرش فارغ شد از میان مردم بیرون آمد و رفت و ناپدید شد و نفهمیدند که از کدام سو رفت. بعد از اقامه نماز بر پیکر حضرت، امام حسن عسکری (ع) را در همان خانه اى که در سامرا پدرش در آن دفن شده بود دفن گردید.
(پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز)
#امام_حسن_عسکری
@dghjkb
🌱امام حسن عسکری (ع) و امام بعد از او:
ابو الادیان می گوید من در خدمت امام یازدهم (ع) کار می کردم و نوشته هاى او را به شهرها می بردم هنگامی که آن حضرت در بستر بیماری بود به خدمت امام رسیدم، ایشان نامه هائى نوشت و فرمود این ها را به مدائن برسان. 14 روز سفرت طول می کشد و روز 15 وارد سامرا می شوى در حالی که از منزل من صدای شیون می شنوى و مرا روى تخته غسل می بینى ابو الادیان می گوید: عرض کردم اگر این اتفاق برای شما بیفتد امام بعد از شما چه کسی خواهد بود؟
فرمود: هر کس جواب نامه هاى مرا از تو خواست او بعد از من امام است، عرض کردم نشانه اى بیفزائید، فرمود هر کس بر من نماز خواند او قائم بعد از من است. عرض کردم نشانه ای دیگر بیفزائید فرمود هر کس به آنچه در کیسه وجود دارد خبر داد او است قائم بعد از من؛ هیبت حضرت مانع شد که من بپرسم در کیسه چیست؟
من نامه ها را به مدائن رساندم و جواب آنها را گرفتم و چنانچه فرموده بود روز پانزدهم به سامرا برگشتم و در خانه اش صدای شیون بود و تعدادی از شیعیان مشغول غسل دادن ایشان بودند، ناگهان دیدم جعفر برادر امام بر در خانه است و شیعه گرد او جمع هستند و او را تسلیت می دهند و به امامت تهنیت می گویند، با خود گفتم اگر امام این است پس امامت باطل است؛ زیرا می دانستم که جعفر شراب می نوشد و قمار می کند و طنبور هم می زند من نزدیک او رفتم و تسلیت گفتم و تهنیت دادم و چیزى از من نپرسید سپس عقید بیرون آمد و گفت یا سیدى برادرت کفن شده است برخیز و بر او نماز بخوان، جعفر بن على با شیعیان او که اطرافش بودند وارد حیاط شد و وقتى وارد صحن خانه شدیم جنازه حسن بن على بر روى تابوت کفن کرده بود، جعفر جلو ایستاد که بر برادر نماز بخواند چون خواست «اللَّه اکبر» گوید، کودکى گندم گون و مجعد مو و پیوسته دندان از اطاق بیرون آمد و رداء جعفر را عقب کشید و گفت اى عمو من سزاوارترم که به جنازه پدرم نماز گزارم، عقب بایست.
جعفر با روى درهم و رنگ زرد عقب ایستاد و آن کودک جلو ایستاد و بر او نماز خواند و در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد و سپس گفت اى بصرى جواب نامه ها را بیاور که با تو است. آنها را به وى دادم و با خود گفتم این دو نشانه، سپس نزد جعفر رفتم که داشت ناله و فریاد می کرد و از دست آن کودک می نالید حاجز وشاء گفت یا سیدى کیست آن کودک تا ما بر او اقامه دلیل کنیم؟ گفت: به خدا من تا کنون نه او را دیدم و نه او را می شناسم. ما هنوز نشسته بودیم که چند نفر از قم آمدند و از حسن بن على (ع) پرسش کردند و دانستند که فوت کرده است. گفتند چه کسی جانشین اوست؟ به جعفر بن على اشاره کردند. بر او سلام کردند و او را تسلیت دادند و به امامت تهنیت گفتند و اظهار داشتند که نامه ها و اموالى با ما است بگو نامه ها از کیست و چقدر مال در این کیسه ها است؟ جعفر از جا پرید و جامه هاى خود را تکانید و گفت از ما علم غیب می خواهید؟! خادمى از میان خانه بیرون شد و به آنها گفت نامه هائى که با شما است از فلان و فلان است و در همیان هزار اشرفى است. آنها نامه ها و اموال را به دست او سپردند و گفتند آن که تو را براى خاطر اینها فرستاده است او امام است.
(پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز)
#امام_حسن_عسکری
@dghjkb