🌱 آیت الله علامه امینی (رحمة الله عليه) :
به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه، زمان و مکان را از یاد میبرد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعار و مدایح و مراثی از آن سخن می گوید.
#علامه_امینی
@dghjkb
چرا قبله مسلمانان تغییر کرد؟
مجموعه: آرامش سبز
سَیَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِی كَانُواْ عَلَیْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ(بقره: ۱۴۲)؛ به زودى مردم كمخرد خواهند گفت چه چیز آنان را از قبلهاى كه بر آن بودند، رویگردان كرد؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست! هر كه را خواهد به راه راست هدایت مىكند.
این آیه و چند آیه بعد، به یكى از تحولات مهم تاریخ اسلام كه موجى عظیم در میان مردم به وجود آورد، اشاره مى كند. پیامبر اسلام(صلی الله و علیه و آله) مدت سیزده سال پس از بعثت در مكه، و چند ماه بعد از هجرت در مدینه، به امر خدا به سوى «بیتالمقدس» نماز مى خواند، ولى بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان مأمور شدند به سوى «كعبه» نماز بگذارند. در اینكه مدت عبادت مسلمانان به سوى بیتالمقدس در مدینه چند ماه بود، مفسران اختلاف نظر دارند؛ از هفت ماه تا هفده ماه ذكر كرده اند، ولى هر چه بود در این مدت مورد سرزنش یهود قرار داشتند؛ چرا كه بیتالمقدس در اصل قبله یهود بود. آنها به مسلمانان مى گفتند: اینان از خود استقلال ندارند و به سوى قبله ما نماز مى خوانند، و این دلیل حقانیت ماست.
این گفتوگوها براى پیامبر اسلام(صلی الله و علیه و آله) و مسلمانان ناگوار بود. آنها از یك سو مطیع فرمان خدا بودند و از سوى دیگر یهود مداوم به آنان طعنه میزد؛ از همین رو پیامبر(صلی الله و علیه و آله) شبها به اطراف آسمان مى نگریست، گویا در انتظار وحى الهى بود. مدتى از این انتظار گذشت تا اینكه فرمان تغییر قبله صادر شد و در حالى كه پیامبر(صلی الله و علیه و آله) دو ركعت نماز ظهر را در مسجد «بنىسالم» به سوى بیتالمقدس خوانده بود، جبرئیل مأمور شد بازوى پیامبر(صلی الله و علیه و آله) را بگیرد و روى او را به سوى كعبه بگرداند.
قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِی السَّمَاء فَلَنُوَلِّیَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ»(بقره: ۱۴۴)؛ نگاههای انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) میبینیم! اکنون تو را به سوی قبلهای که از آن خشنود باشی، باز میگردانیم. پس روی خود را به سوی مسجدالحرام کن! و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید! و کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده، بهخوبی میدانند این فرمانِ حقی است که از ناحیه پروردگارشان صادر شده؛ (و در کتابهای خود خواندهاند که پیغمبر اسلام، به سوی دو قبله، نماز می خواند و خداوند از اعمال آنها (در مخفی داشتن این آیات) غافل نیست.
یهود از این ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شیوه دیرینه خود به بهانهجویى و ایرادگیرى پرداختند. آنها قبلاً مى گفتند: ما بهتر از مسلمانان هستیم؛ چرا كه آنها از نظر قبله استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اما همین كه دستور تغییر قبله از ناحیه خدا صادر شد، زبان به اعتراض گشودند؛ چنانكه قرآن در آیه مورد بحث مىگوید: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی كانُوا عَلَیْها»؛ به زودى بعضى از سبكمغزان مردم مى گویند چه چیز آنها (مسلمانان) را از قبله اى كه بر آن بودند برگردانید"؟
منبع:tebyan.net
*بیتوته
#تغییر_قبله_مسلمانان_از_بیت_المقدس_به_کعبه
#تغییر_قبله
@dghjkb
فلسفه تغییر قبله
صاحب تفسیر مجمعالبیان در اینباره مینویسد:
«در اینكه اساساً به چه علت قبله مسلمانان از بیتالمقدس به كعبه انتقال یافت، دو قول است:
1. تغییر قبله به واسطه تغییر مصلحتى بود كه فقط خداوند آن را میداند.
2. علت آن از گفتار خداوند که میفرماید: «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَیْهِ» یعنى قبله را از این جهت تغییر دادیم تا پیروان پیامبر(صلی الله و علیه و آله) را از كسانى كه به مخالفت او برمیخیزند، معلوم كنیم، مشخص میشود؛ زیرا مسلمانان تا هنگامى كه در مكّه اقامت داشتند، مأمور بودند به سوى بیتالمقدس نماز بخوانند تا نسبت به مشركین مكّه كه به سوى كعبه متوجه بودند، امتیاز داشته باشند و وقتى كه نبىاكرم(صلی الله و علیه و آله) به مدینه هجرت فرمود، چون یهود كه در آن شهر اقامت داشتند به سوى بیتالمقدس متوجه بودند؛ مسلمانان مأمور گردیدند كه به سوى كعبه توجه كنند تا نسبت به یهود امتیاز داشته باشند».
علامه طباطبایی نیز مینویسد:
«سخن كوتاه اینكه جاى این معنا بود كه در سینه مومنین این توهم ایجاد شود كه وقتى بناى خداى تعالى بر این بود كه بالأخره كعبه را قبله مسلمانان كند، چرا از همان روز اول نكرد و گذاشت مدتى مسلمانان رو به بیتالمقدس نماز بخوانند؟ لذا خداىتعالى براى دفع این توهم خاطرنشان كرد كه تشریع احكام، جز به خاطر مصالحى كه برگشتنش به تربیت و تكمیل مردم است، صورت نمى گیرد. منظور از تشریع احكام هم تربیت و تكمیل مردم است و هم جداسازى مومنین از غیر مومنین است، و هم مشخص كردن فرمانبران از عاصیان متمرد، و آن سببى كه باعث شد كه قبله یهودیان را مدتى قبله شما مسلمانها قرار دهیم، عینا همینها بود كه گفتیم. پس مراد به جمله: (إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ) این است كه ما خواستیم مشخص كنیم، چه كسى تو را پیروى مىكند؟ و چه كسى نمىكند؟».
در روایتی چنین آمده که حکم تغییر قبله در وسط نماز ابلاغ شد و نمازگزاران دو رکعت از نماز ظهر را به سوی بیتالمقدس و دو رکعت بعدی را به سوی کعبه خواندند. تصور گردش در میانه نماز کمی دشوار به نظر میرسد؛ گرچه ممکن است تصور شود که گردش نود درجهای و از موضعی به موضع دیگر بوده است
در تفسیر نمونه نیز آمده است: «جمله «قبلة ترضاها» (قبلهاى كه از آن خشنود شوى) ممكن است این توهم را ایجاد كند كه این تغییر به خاطر خشنودى پیامبر(صلی الله و علیه و آله) صورت گرفت، ولى این توهم با توجه به این نكته از میان مى رود كه بیتالمقدس، قبله موقت بود و پیامبر(صلی الله و علیه و آله) انتظار اعلام قبله نهایى را مى كشید كه با صدور فرمان آن، از یك سو زبان طعن یهود از مسلمانان قطع مىشد و از سوى دیگر موجبات علاقمندى بیشترى در مردم حجاز كه توجه خاصى به كعبه داشتند، براى پذیرش آئین اسلام فراهم مىساخت. ضمن آنکه اعلام قبله نخستین نیز این اثر را داشت كه اسلام را از اینكه یك آئین نژادى باشد جدا كرد؛ افزون بر اینکه بر بتهاى بتپرستان كه در کعبه قرار داشتند، خط بطلان کشیده بود».
منبع:tebyan.net
*بیتوته
#تغییر_قبله_مسلمانان_از_بیت_المقدس_به_کعبه
#تغییر_قبله
@dghjkb
*🔴رئیسجمهور وارد اهواز شد*
🔹رئیسی در یک سفر از پیش اعلام نشده لحظاتی پیش وارد اهواز شد. جمعی از اعضای کابینه سیزدهم از جمله وزرای نیرو، کشور، جهاد کشاورزی، بهداشت و درمان و رییس سازمان برنامه و بودجه رییس جمهور را در نخستین سفر استانی همراهی میکنند.
🔹رسیدگی به مشکلات استان خوزستان و بررسی راهکارهای فوری این مسایل هدف این سفر یک روزه اعلام شده است.
@dghjkb
وقتی خدا همه جا هست قبله چه معنایی دارد؟
مجموعه: متفرقه دینی
جهتی که به عنوان قبله تعیین شده، نقطهاى مقدس است که از قدیمیترین پایگاههاى توحیدی به شمار میرود. نخستین سوالى که در اینجا پیش مىآید این است که اگر به هر سو رو کنیم خدا آنجاست، پس توجه به قبله چه لزومى دارد؟
آیه 115 سوره مبارکه بقره، از جمله آیاتی است که ذکر و یاد خداوند متعال را در هر مکانی برای ما یادآوری میکند. اگر خداوند در تمامی مکانها حضور دارد پس لزوم توجه به قبله در چیست؟
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
مشرق و مغرب از آن خدا است و به هر سو رو کنید، خدا آنجا است، خداوند بى نیاز و دانا است.
تفسیر
در شأن نزول آیه روایات مختلفى نقل شده است:
ابن عباس مىگوید: این آیه مربوط به تغییر قبله است، هنگامى که قبله مسلمانان از بیتالمقدس به کعبه تغییر یافت یهود در مقام انکار بر آمدند و به مسلمانان ایراد کردند که مگر مىشود قبله را تغییر داد؟
آیه نازل شد و به آنها پاسخ داد که شرق و غرب جهان از آن خدا است.
در روایت دیگرى مى خوانیم که این آیه در مورد نماز مستحبى نازل شده است که هر گاه انسان سوار بر مرکب باشد به هر سو که برود (هر چند پشت به قبله باشد) میتواند نماز مستحبى بخواند.
بعضى دیگر از جابر نقل کردهاند که پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم گروهى از مسلمانان را به یکى از میدانهاى جنگ فرستاد، شب هنگام که تاریکى همه جا را فرا گرفت، نتوانستند قبله را بشناسند و هر گروهى به سویى نماز خواندند، هنگام طلوع آفتاب دیدند همگى به غیر جانب قبله نماز گذاردهاند، از پیامبر (صلی الله علیه وآله) سۆ ال کردند، آیه فوق نازل شد و به آنها اعلام کرد که نمازهایشان در چنین حالتى صحیح بود (البته این حکم شرایطى دارد که در کتب فقهى آمده است).
هیچ مانعى ندارد که همه شأن نزولهاى فوق براى آیه ثابت باشد، و آیه هم ناظر به مسئله تغییر قبله باشد، هم خواندن نماز نافله بر مرکب و هم نماز واجب به هنگام نشناختن قبله باشد.
آیه مورد بحث، مىگوید: مشرق و مغرب از آن خدا است، و به هر طرف رو کنید خدا آنجا است «و لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله».
چنین نیست که اگر شما را از رفتن به مساجد و پایگاههاى توحید مانع شوند، راه بندگى خدا بسته شود، نه، شرق و غرب این جهان تعلق به ذات پاک او دارد و به هر سو رو کنید او آنجا است، همچنین تغییر قبله که به خاطر مناسبتهاى خاصى صورت گرفته، کمترین اثرى در این امر ندارد مگر جایى هست که از خدا خالى باشد، اصولا خدا مکان ندارد.
و لذا در پایان آیه مىفرماید: خداوند نامحدود و بى نیاز و دانا است «ان الله واسع علیم».
توجه به این نکته لازم است که منظور از مشرق و مغرب در آیه فوق، اشاره به دو سمت خاص نیست بلکه این تعبیر کنایه از تمام جهات است.
همانگونه که مثلا مىگوئیم: دشمنان على به خاطر عداوت و دوستانش از ترس، فضائل او را پوشاندند، اما با این حال فضائلش شرق و غرب عالم را گرفت (یعنى همه دنیا) شاید تکیه بر خصوص شرق و غرب به خاطر این باشد که انسان، نخستین جهتى را که مىشناسد این دو جهت است و بقیه جهات به وسیله مشرق و مغرب شناخته مىشود.
فلسفه قبله
نخستین سوالى که در اینجا پیش مىآید این است که اگر به هر سو رو کنیم خدا آنجاست، پس توجه به قبله چه لزومى دارد؟
توجه به قبله، هرگز مفهومش محدود کردن ذات پاک خدا در سمت معینى نیست، بلکه از آنجا که انسان یک وجود مادى است و بالاخره باید به سویى نماز بخواند، دستور داده شده است که همه به یکسو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگى در صفوف مسلمین پیدا شود و از هرج و مرج و پراکندگى جلوگیرى به عمل آید.
فکر کنید اگر هر کسى به سویى نماز مىخواند و صفوف متفرق تشکیل میدادند چقدر زننده و ناجور بود؟ ضمنا سمتى که به عنوان قبله تعیین شده (سمت کعبه) نقطهاى است مقدس که از قدیمیترین پایگاههاى توحید است و توجه به آن بیدار کننده خاطرات توحیدى است.
تعبیر به «وجه الله» به معنى صورت خدا نیست بلکه وجه در اینجا به معنى ذات است.
منبع :tebyan
آیتالله مکارم شیرازی در جلد یکم
تفسیر نمونه
*بیتوته
#تغییر_قبله
@dghjkb
🌱 ایام محـرّم که میشد، سید منصـور تمام دارایی خودش رو میداد به تکیهی محل ، و خرجِ مراسم عزاداری حضرت سیـدالشهدا علیهالسلام میکرد.
وقتی هم بهش اعتـراض کردم ، گفت: بـرای امـام حسیـن علیهالسلام ، دادنِ سـر و جان هم کم است، چه رسد به پول ...
#شهید_سیدمنصور_جوادیون_اصفهانی
منبع: کتاب سیرت شهیدان، صفحه 126
@dghjkb
🍃هَلْ مِنْ مُعينٍ فَأُطيلَ مَعَهُ الْعَويلَ وَالْبُكاءَ؟
خودمانیم... امرزو هم گذشت،
چقدر یاد او کردیم؟؟؟
غریب تر از او هم هست در زندگی ما ؟؟؟
🍃هَلْ مِنْ مُعينٍ فَأُطيلَ مَعَهُ الْعَويلَ وَالْبُكاءَ ؟
هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا ؟
هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَساعَدَتْها عَيْنى عَلَى الْقَذى ؟
آيا كسى هست كه مرا يارى كند تا بسى نالة فراق و فرياد و فغان طولانى از دل بركشم؟
كسى هست كه جزع و زارى كند ؟
آيا چشمى مى گريد تا چشم من هم با او مساعدت كند و زار زار بگريد ؟
فرازی از دعای شریف ندبه
🌾گر چه سخت است این خزان انتظار
می رسد آخر بهار
🌾می رسد آخر به پایان این عذاب انتظار...
🍃 اللهم عجل لولیک الفرج....
#غروب_جمعه
@dghjkb
◾️واجب بودن قیام در برابر انحراف:
امام حسین از مکه خارج شد. آن حضرت در بین راه در هر کدام از منازل، صحبتی با لحنهای مختلف دارد. در منزلی به نام «بیضه»، در حالی که حرّبنیزید هم در کنار حضرت است - حضرت میرود، او هم در کنار حضرت میرود - به این منزل رسیدند و فرود آمدند. شاید قبل از این که استراحت کنند - یا بعد از اندکی استراحت - حضرت ایستاد و خطاب به لشکر دشمن، اینگونه فرمود:
«ایّهاالنّاس، انّ رسولاللَّه (صلّی اللَّهعلیهوآله) قال: «من رأی سلطاناً جائراً مستحلاً لحرام اللَّه، ناکثاً لعهداللَّه، مخالفاً لسنّة رسولاللَّه یعمل فی عباداللَّه بالاثم والعدوان ثم لم یغیّر بقول و لا فعل کان حقّاً علی اللَّه ان یدخله مدخله» (۱)؛ یعنی اگر کسی ببیند حاکمی در جامعه، بر سرِ کار است که ظلم میکند، حرام خدا را حلال میشمارد، حلال خدا را حرام میشمارد، حکم الهی را کنار میزند - عمل نمیکند - و دیگران را به عمل وادار نمیکند؛ یعنی در میان مردم، با گناه، با دشمنی و با ظلم عمل میکند - حاکمِ فاسدِ ظالمِ جائر، که مصداق کاملش یزید بود - «و لمیغیّر بقول و لافعل»، و با زبان و عمل، علیه او اقدام نکند، «کان حقّاً علی اللَّه ان یدخله مدخله»، خدای متعال در قیامت، این ساکتِ بیتفاوتِ بیعمل را هم به همان سرنوشتی دچار میکند که آن ظالم را دچار کرده است؛ یعنی با او در یک صف و در یک جناح قرار میگیرد.
این را پیغمبر فرموده است. این که عرض کردیم پیغمبر، حکم این مطلب را فرموده است، این یکی از نمونههای آن است. پس پیغمبر مشخّص کرده بود که اگر نظام اسلامی، منحرف شد، باید چه کار کرد. امام حسین هم به همین فرمایش پیغمبر، استناد میکند.
پس تکلیف، چه شد؟ تکلیف، «یغیّر بقول و لافعل» شد. اگر انسان در چنین شرایطی قرار گرفت - البته در زمانی که موقعیت مناسب باشد - واجب است در مقابل این عمل، قیام و اقدام کند. به هر کجا میخواهد برسد؛ کشته شود، زنده بماند، به حسب ظاهر موفق شود، یا نشود. هر مسلمانی در مقابل این وضعیت باید قیام و اقدام کند. این تکلیفی است که پیغمبر فرموده است.
بعد امام حسین فرمود: «و انّی احق بهذا»؛ من از همه مسلمانان شایستهترم به اینکه این قیام و این اقدام را بکنم؛ چون من پسر پیغمبرم. اگر پیغمبر، این تغییر، یعنی همین اقدام را بر تک تک مسلمانان واجب کرده است، بدیهی است حسینبنعلی، پسر پیغمبر، وارث علم و حکمت پیغمبر، از دیگران واجبتر و مناسبتر است که اقدام کند و من به خاطر این است که اقدام کردم. پس امام، علّت قیام خود را بیان میکند.۱۳۷۴/۰۳/۱۹
بیانات در خطبههای نمازجمعه
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
#محرم
@dghjkb