🌱شهيد سيد علي سيد حسيني محل تولد تهران، سال شهادت 1365:
«خدايا
چه زيباست مرگ در راه تو و شمع گونه سوختني.
خدايا،
ميدانم تو کيستي،
نه آنقدر که علي(علیهالسلام) دانست.
خدايا،
تو را با ديده دل ديدهام،
نه آنقدر که محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ديد.
خدايا،
به کتابت و هر آنچه از آن توست يقين دارم،
نه آنقدر که رهبر عزيزم، خميني کبير، دارد.
خدايا،
لحظاتي در زندگيم در التهاب تو سوختم.
*منبع:تبيان
گردآوري:صغري بلوچي
#چهل_مناجات_در_وصيت_نامه_شهدا
#مناجات
#شهید_سیدعلی_سیدحسینی
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما سامرا نرفته گدای تو میشويم
ای مهربان امام فدای تو میشويم
هادی خلق، کوری چشمان گمرهان
پروانگان شمع عزای تو میشويم
🏴شهادت #امام_هادی(ع) برهمه عزیزان تسلیت باد 🏴
@dghjkb
#از_همان_دعاهای_مادرانه 💫
دعای حضرت مادر در روز #شنبه
ـ خدایا، دربِ صندوقچههای مهربانیات را برایمان، بردار،
ـ از همان مهربانیها، که بعدِ آن هیچ عذابی در اینجا و آنجا، به ما نرسد،
ـ و از آغوشِ بازت، روزیهای پاکیزه، بخورانمان،
ـ تا به کسی جز خودت، محتاج نباشیم!
ـ و ما را اهل شکر و وابستهی (فقط) به خودت قرار بده،
ـ تا جز تو به کسی رو نزنیم.
ـ و دنیا و هرچه در آن است را برایمان وسیع کن!
🔅خدایا به سمت تو فرار میکنیم، ازاینکه رو از ما بگردانی، درحالیکه ما مشتاق توئیم.
مهربانا؛ بر پیامبر و آلش✨ درود فرست،
و هرچه خوش داری به ما روانه کن، و قوت ما را در همان قرار بده. 💫
@dghjkb
39.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷خون دلها خورده ایم !
@dghjkb
.
🏴 صلی الله علیک یا علی بن محمد الهادی
▪️در رثای حضرت امام هادی سلاماللهعلیه
صد شکر هدایتشدۀ دست شماییم
با نور شما راهی درگاه خداییم
گویند همه: "اهل ولا اهل بلایند"
صد شکر که از لطف خدا اهل بلاییم
این خاک اگر زر شده از مهر شما بود
در خانۀ معصومه و در ملک رضاییم
آیین شما چون بهجز احسان و کرم نیست
عمری است سر سفرۀ احسان و عطاییم
داریم دلی خسته و تنگ از غم دوری
محتاج حرم رفتن و مشتاق لقاییم
در راه زیارت نشناسیم سر از پا
شاهیم که در کوی شما بیسروپاییم
از سامره همواره گدایش شده مشهور
"بر ما کرمی کن که در این شهر گداییم"
از فیض شما بود اگر جامعه خواندیم
از دولت عشق است اگر اهل ولاییم
از داغ غم غربتتان معدن آهیم
در سوگ جگرسوز شما غرق عزاییم
زهر ستم آتش به سراپای شما زد
از داغ شما یاد غم کربوبلاییم
#محمدتقی_عارفیان، بهمن ۱۴۰۰
#تسلیت
@dghjkb
توصیه یک شهید پیرامون انقلاب اسلامی
سعید ناصری در نخستین روز تابستان ۱۳۴۸، در روستای استانجین از روستاهای شهر میانه به دنیا آمد. پدرش حبیب الله و مادرش غنچه نام داشت. سه ساله بود که به همراه خانواده به تهران آمده و در محله علی آباد جنوبی ساکن شدند. پنج سال ابتدایی را در مدرسه ارشادی فر (ملکه توران سابق) و دوره راهنمایی را در مدرسه توحید گذراند. سپس وارد هنرستان فنی شهید فولادوند شد. همزمان با تحصیل، در بسیج محل نیز بسیار فعال بود. هم مسئول پایگاه فجر (در انتهای ۲۴ متری علی آباد) بود و هم جزو اعضای اصلی کادر ناحیه ۲۶ مسجد جامع. مسئولیتهای مختلفی در بسیج پایگاه فجر داشت مثل: آموزش نظامی، تبلیغات و پرسنلی.
اوایل جنگ به دلیل سن و سال کم نمیتوانست در جبهه حضور داشته باشد، تا اینکه سال ۱۳۶۶ بالاخره توانست پدر را راضی کند و عازم شود. او به بهانه انجام کارهای فنی به جبهه رفت، در حالی که هدفش شرکت در رزم بود. سعید تا سوم متوسطه در رشته فنی درس خواند. سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. وی در بیست و ششم دیماه ۱۳۶۶، در ماووت بر اثر اصابت گلوله به گوش به شهادت رسید. مزار او در قطعه ۲۹ بهشت زهرای تهران واقع است.
این شهید در بخشی از وصیت نامه خود درباره انقلاب اسلامی نوشته است: «پدر عزیزم سلام. چگونه بگویم که تو خود برای من انقلاب ناطقی، پس چه بهتر که عرض کنم همچون حسین(ع) که فرزند خویش علی اکبر را به میدان فرستاد، شاد و خوشحال باش و فرزند حقیرت را که واقعا موجب دردسر برای شما بودم ببخش و پیروزی رزمندگان را از خدای منان تقاضا کن. چون دعای شما و کلیه خانواده های معظم شهدا است که به یاری خداوند، این ظفرها را رزمندگان می آفرینند.
مادر عزیز سلام. سلامی از اعماق قلب حقیرم بر شما اسوه پاکی و استقامت. مادر عزیزم گرچه فرزند عزیز است ولی مکتب توحید عزیزتر از فرزند است و اگر شهید شدم مرا حلال کن و در برابر دشمنان محکم و استوار باش، تا استواری تو باعث فنا و نابودی آنان گردد.
و پدر و مادر عزیز، این را هم بگویم که خود بهتر واقفید که فرزند امانتی است از خداوند و چه بسا این امانت را به نحو احسن و به میل صاحب امانت که خداوند است پس دهید و هیچ ناراحتی و اندوه ندارد و خوب میدانم که همانطور که خواهرزاده و داماد خویش را فدای انقلاب اسلامی و امام نمودید و هیچ ناراحتی به خود راه ندادید، فرزند حقیرت را هم همانطور فدا میکنید و همیشه استوار و اسوه تقوی و نیکی می باشید.
برادران عزیزم سلام، سلامی ناقابل، برادرانم، خوب میدانم که من برای شما برادر خوبی نبودم و این را هم میدانم که خیلی مهربان هستید. مرا ببخشید. از نیروی جوانی تان برای اعتلای حق استفاده کنید و ادامه دهنده راه شهیدان باشید. پدر و مادر را تنها نگذارید، چون آنان بمنزله قلب من هستند و از شما میخواهم که همیشه خداوند را در نظر بگیرید و به خاطر رضای خدا کلیه کارهایتان را انجام دهید، از جمله در دروس و راه یافتن به دانشگاه.
اما خواهران عزیز و زن داداش مهربان که همواره مانند خواهر برای من بودید، سلام عرض میکنم. امیدوارم بپذیرید و خود بهتر واقفید هر انقلاب و پیروزی دو چیز میخواهد: یکی خون و دیگری پیام خون، که البته حفظ حجاب مهمتر از خون من است و از شما میخواهم زینب وار باشید و این رسالت را شما بر دوش دارید، چون بدون پیام، خونی وجود نخواهد داشت و فرزندانتان را ادب و تربیت کنید و از صالحان که رضای خدا باشد قرار دهید.»
*خبرگزاری دانشحویان ایران"ایسنا"
#شهید_سعید_ناصری #انقلاب #دهه_فجر
@dghjkb
🔹روز شمار وقایع دهه فجر ۵۷
شانزدهم بهمن ماه
انتخاب مهندس مهدی بازرگان به نخستوزیری دولت موقت از سوی امامخمینی (ره)
دهها خبرنگار داخلی و خارجی، گروههای مختلف مردم و جمعی از نزدیکان امام در سالن مدرسهی علوی اجتماع کردهاند. آیتالله هاشمی رفسنجانی حکم نخستوزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت میکند. در حالی که مردم هر لحظه به پیروزی نزدیکشان امیدوارتر میشوند، جمعی از تیمساران ارتش در حال فراهم کردن مقدمات اجرای طرحی با حمایت مستقیم آمریکا برای دستگیری امام و کشتن مردم هستند.
اعضای شورای انقلاب، آیتالله دکتر بهشتی، آیتالله مطهری و مهندس بازرگان با تماسهای مداوم با فرماندهان ارتش سعی میکنند ارتش را بدون خونریزی، متحد ملت کنند. مردم با گل و اشک و شعار به استقبال ارتشیان میروند.
*تابناک
#دهه_فجر
@dghjkb
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت49 ( 2 )
🔹 شناخت بزرگوار و پست فطرت
🔰 اما اگر خواستید حکمت ۴۹ را دقیق بشناسید، این سؤال را باید پاسخ بدهید که چگونه انسانی که چنین کرامت نفسی دارد، که بخشی از ارزش هایش را از نهج البلاغه برایتان گفتم، وقتی گرسنه میشود حمله می کند و انسان پست مگر چقدر پستی دارد که وقتی سیر شد هم حمله می کند؟
🔻 برای فهم درست این حکمت، کافی است به پاورقی خطبه ۵۱ مراجعه کنید. یک داستانی است در ماجرای جنگ صفین.
🔻عبدالله بن عوف نقل می کند:
" پیش از آنکه سپاه کوفه به صحرای صفین برسند، سربازان معاویه به فرماندهی ابوالأعور، رودخانه فرات را در اختیار گرفتند [ یعنی پست هایی در قامت سربازان معاویه آمدند، زودتر به صفین رسیدند، خودشان و اسب هایشان آب خوردند، مشک هایشان را پر آب کردند؛ راه آب را به روی سربازان امیرالمؤمنین (علیه السلام) بستند]؛ امام علی (علیه السلام) صعصعة بن صوحان را به سوی معاویه فرستاد که چرا شریعه فرات را بسته اید؟ معاویه با یاران خود مشورت کرد. ولید بن عقبه و عبدالله بن سعید گفتند: « آب را همچنان بسته نگه دار تا سپاه کوفه از تشنگی بمیرند.» [ این انسان های پستی که سیراب شدند، گفتند لشگر علی بن ابیطالب (علیه السلام) را چنان تحریم آب کن، یا تسلیم می شوند یا از تشنگی جان می دهند] ؛ ولی عمروعاص گفت: «علی مردی نیست که تشنه بماند، او همان مردی است که می گفت اگر چهل نفر یاور داشتم، حقّ خود را پس از سقیفه می گرفتم. اکنون که بزرگان عراق و حجاز همراه او می باشند.»
[ او گفت کور خواندید، علی آنقدر انسان با شخصیت و با عزّت و کرامتی است که هرگز نه در تشنگی می میرد و نه تسلیم میشود؛ با او شوخی تحریم نکنید! اگر عصبانی بشود و تصمیم بگیرد، هیچکس حریفش نیست.] اما معاویه به حرف عمروعاص گوش نکرد و همچنان دستور داد آب را بسته نگه دارند. به فرمان امام (علیه السلام)، خط شکنان سپاه به فرماندهی کریم اهل بیت، امام حسن (علیه السلام)، حمله کردند.
[ حالا حمله و صولت انسانهای کریم را ببینید ، اگر تحریم شان کردی و گرسنه و تشنه نگه شان داشتی ، اینها تسلیم و خوار نمی شوند ]
حمله کردند، آب را در اختیار گرفته، سپاه معاویه را کنار زدند، امّا امام علی (علیه السلام) دستور داد آب برای هر دو لشگر آزاد باشد. این عمل جوانمردانه امام، باعث بیداری بسیاری از شامیان شد که برخی از آنها به سپاه امام پیوستند. "
🔻 حالا با این توضیح، یک بار دیگر حکمت ۴۹ را بخوانیم تا ببینیم چقدر روشن شد؛
💠 « از یورش انسان بزرگوار در هنگام گرسنگی و از تهاجم انسان پست به هنگام سیری بپرهیز. »
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#روز_چهل_ونهم
با علی (ع)تا مهدی (عج)
@dghjkb