eitaa logo
دلنوشته‌ای از دلی تنگ برای شهدا
714 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
42 فایل
در هر زمان از شبانه روز که دلتان تنگ شد دلنوشته خود را برای ما بفرستید @amz_15
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱دل نوشته های عارفانه از شهید دکتر مصطفی چمران: 🍃خدایا! وجودم اشک شده، همه وجودم از اشک می‌جوشد، می‌لرزد، می‌سوزد و خاکستر می‌شود. اشک شده ام و دیگر هیچ، به من اجازه بده تا در جوارت قربانی شوم و بر خاک ریخته شوم واز وجود اشکم غنچه ای بشکفد که نسیم عشق و عرفان وفداکاری از آن سرچشمه بگیرد. خدایا تو را شکر می‌کنم که باب شهادت را به روی بندگان خالصت گشوده ای تا هنگامی که همه راهها بسته است و هیچ راهی جز ذلت و خفت و نکبت باقی نمانده است مسح توان دست به این باب شهادت زد و پیروزمند و پر افتخار به وصل خدائی رسید. (ستارگانی از ملکوت ،*یاران آسمان) @dghjkb
Meysam Motie - Yousef Be Kanan Amade [SevilMusic].mp3
7.52M
🏴 مژده ی یوسف به کنعان آمده... 🏴 بر کویر تشنه باران آمده... 🏴 زنده شو ای شهر دل مرده که باز،، 🏴 کاروانی از شهیدان آمده... @dghjkb
🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴 🏴 دوباره ایران پر از ماتم گشته، 🏴 در ماه شهادت حضرت رضا علیه السلام 🏴 از شهر دمشق شهیدان ایرانی آورده اند ، 🏴 که بودند مدافع حرم .. 🏴 سلام به بچه های محمدبلباسی و فرزندان همه شهدا، که پدر شان از دمشق شهر عشق برگشت، 🏴 آفرین به غیرتتان که منتظر ماندید ومی دانستید روزی پدر با عشق بر می گردد... 🍃 روحشان شاد یادشان گرامی.... 🌱 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم... 🌱 اللهم عجل لولیک الفرج... @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🍃یاضامن آهو، شما را به اسمت شما را به جدت قسم کمکم کن.... 🍂 تا مقاوم باشم دیگر کشش ندارم 🍂تحملم کم شده یاریم ده 🍂 یا رضاجان میگن در خونتون بیام دست خالی برنمیگردم... 🍂 دیگه صبر ندارم لحظه به لحظه نابود میشم شما را به قریبیت قسم .. 🍂منم بی کسم کسی را ندارم 🍂 به شما متوسل شدم 🍂 گره کورمو باز کن نذار بیشتر از این زجر بکشم... @dghjkb
🍃عاقبت با لطف حق دوران مهدی می رسد 🍃بلبل خوش نغمه از بستان مهدی می رسد 🍃می دهد این دل گواهی،پیر ما سید علی 🍃پرچم از دست تو بر دستان مهدی می رسد 🌱اللهم احفظ قائدنا الامامنا الخامنه ای @dghjkb
🇮🇷خبر این بود که چند سرو رشید آوردنـد  🇮🇷 استخوان های تو را ماه صفر آوردند 🇮🇷جیب پیراهنی آغشته به خــون را گشتند 🇮🇷نامه ای را که به مقصد نـرسیـد آوردند 🇮🇷نامه مثل جگر تشنه ی تو سـوخـتـه بود 🇮🇷قـفـل آن بــاز نشد هر چه کـلـیـد آوردند 🇮🇷مادرت گفت کـبوتر شده ای، می دانست 🇮🇷آسـمـان را به هــوای تو پــدیــد آوردنـد 🇮🇷لحظه ی رفـتن تو خوب به یـادش مانده 🇮🇷آب و آیـیـنـه و قـــرآن مـجـیــد آوردنــد 🇮🇷جـا نـمـاز متـبـرک شـده اش را آن روز            🇮🇷با گـلـی سـرخ که از باغچه چید آوردند 🇮🇷وقت رفتن تو خودت روضه ی اکبر خواندی       🇮🇷و چه ابری شد و بــاران شـدیـد آوردنـد 🇮🇷سـال هـا بـعـد تو از راه رسـیـدی اما...            🇮🇷خوب شد مادرت آن روز ندید آوردند... 🇮🇷پیکری را که به شش ماهگی ات می مانست 🇮🇷پیـکـری را که به قـنـداق سـفـیـد آوردند 🇮🇷حتم دارم که خود حضرت زهرا هم بود            🇮🇷روزهایی که به این شهـر شهیـد آوردند 🍃شهدای خانطومان🍃 @dghjkb
🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴 امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام: اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى‌شدند: قانع بودن به نادانی، آزمندی به دنيا، بخل‌ورزى به زیادى،ریاكاری در عمل، و خودرأی بودن . المواعظ العدديّة، صفحه ۲۶۳ @dghjkb
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ 🍃" خداوندا " برگ‌درخت در هنگام زوال می افتد و ميوه به هنگام کمال. اگر قرار بر رفتن است ميوه‌ام گردان و بعد ببر. 🍃" بارالها " زمين تنگ است و آسمان دلتنگ، بر من خرده نگير اگر نالانم... من هنوز رسم عاشقی نمی دانم. 🍃" خداوندا " کمکم کن پيمانی را که در طوفان با تو بستم, در آرامش فراموش نکنم و در طوفان های زندگی "باخدا" باشم نه "ناخدا" 🌱 آمین.... @dghjkb
🔶امام خامنه‌ای: 🔸️بعضی‌ها اسم عقلانیت و عقل را می‌آورند اما منظورشان ترس، انفعال و فرار از مقابل دشمن است درحالی‌که فرار کردن و ترسیدن، عقلانیت نیست. ♦️ ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند زیرا عقلانیت به‌معنای محاسبه‌ی درست است. البته دشمن تلاش دارد تا معنای غلط عقلانیت را تلقین کند و برخی هم نادانسته، در داخل همان حرف دشمن را تکرار می کنند. ۱۳۹۹/۰۷/۲۱ @dghjkb
🌾غرق اجابت می شود دست نیازش 🌾هرکس که می خواند در این مرقد خدا را @dghjkb
💠خان طومان: به گزارش دفاع پرس از مازندران،محسن بهاری،رزمنده مدافع حرم مازندرانی که درحماسه خان طومان حضور داشت، حوادث خان طومان را به خوبی تشریح کرد که روایت جانسوز این رزمنده مدافع حرم درادامه می آید: منطقه خان طومان به لحاظ جاده کمربندی ای که 8 کیلومتر است و داعش از این راه به ترکیه نفت میفروشد و تجهیزات نظامیاش را تهیه میکند، موقعیت استراتژیکی برای تروریستها محسوب میشود. ما درحال پیشروی و گرفتن این جاده بودیم و درصورت پیروزی قوای ما حلب به صورت کامل در محاصره مان قرار میگرفت. ترکیه به تروریستها خبر داد که باید هر چه زودتر تکلیف این کمربندی و شاهراه روشن شود، چون در صورت بسته شدن آنجا توسط ایرانی ها دیگر ارسال سلاح، مهمات و نیرو از این مسیر امکان پذیر نیست که در این صورت خیلی دوام بیاورید 10 روز است. روسیه شبانه روز در حال بمباران این منطقه بود تا اینکه آمریکا به روسیه اعلام کرد دو روزی دست نگه دارد و در واقع آتش بس شود و حملات توپخانه ای و هوایی اش را متوقف کند تا کشته ها و زخمی ها جمع آوری شوند. آمریکا با این امر به نوعی دو روز روسیه را از بازی نظامی خارج کرد. گروههای مختلف تروریستی هم که بعضا با هم مشکل داشتند در این قضیه متحد شده و تصمیم گرفتند وضعیت خان طومان را مشخص کنند و بعد راجع به مشکلاتشان بحث کنند. در این ایام، عربستان تمام زندانی های خاورمیانه را میخرید و به عنوان مجاهد به مرزها می فرستاد تا سه ماه برایشان بجنگند، بعد از سه ماه اگر زنده بودند، آزادند و در این مدت هم حقوق خود را به روز می گیرند. در این بین دو هزار نیرو هم برای هجوم تزریق شد و تمام سلاح هم از مرز آمد. نیروهای اسلام در این طرف درگیری قوایی متشکل از 70 رزمنده مازندرانی از ایران، 850 افغانستانی از تیپ فاطمیون، 400 نجبا عراقی و 280 سوری بود. من از روز چهارشنبه با دوربین ترمالی که داشتم، متوجه شدم دشمن کاملا در حال آماده شدن است و اطلاع هم دادم اما گفتند چون آتش بس اعلام شده و بچه های سازمان ملل اینجا هستند، دشمن حمله نمی کند. با این حال بچه های نیروی قدس به این اکتفا نکردند و گفتند شما آمادگی داشته باشید. شهید رادمهر 15 فروردین با نیروهایش رسید، چهار روز بعد این درگیری آغاز شد که رزمنده هایی مثل سالخورده و بواس در این جریان شهید شدند و خط عمار شکست خورد، اما نیم ساعت بعد دوباره خط پس گرفته شد. واقعا باید به مازندرانی بودن مان افتخار کنیم چون جانانه جنگیدند. شهید خلیلی که با آرپیچی نفربر میزد، خودش مجروح شد و تروریستها چند روز بعد اعلام کردند او را اسیر کردند و کشتند. دشمن چهارشنبه نیرو آورد و پنجشنبه ساعت یک بعد از ظهر آتش تهیه شروع شد. ما هنوز اطلاعات دقیق از منطقه نداشتیم. رزمنده هایی که در دفاع مقدس بودند می گفتند: در کربلای 4، هر یک متر یک متر خمپاره می آمد. اما در خان طومان آن روز هر یک وجب، یک وجب یک خمپاره می خورد، حتی بچه هایی که در سنگر هم بودند، زخمی می شدند. خان طومان را سال گذشته در برج 9 گرفته بودیم، به خاطر همین دشمن تمام نقاط را از جمله ساختمان فرماندهی، مخابرات و آماد را ثبت شده داشت و نیاز نبود چهار تا خمپاره بزند، بعد تصحیح کند و گلوله پنجم درست بخورد به هدف. همان اولین گلوله مستقیم می خورد به هدف. حالا با توجه به دو هزار نیروی تکفیری که وجود داشت همه دست به دست هم دادند تا خان طومان را پس بگیرند. جنگیدن در سوریه سخت است. آنجا دیگر جنگ با کلاش و تیربار نیست. دشمن برای زدن یک نفر، توپ 23 که مختص هواپیما است می آورد و با کرنت آدم می زنند در صورتی که این سلاح فقط تانک را منفجر می کند. عربستان آنقدر سلاح می دهد که برایش مهم نیست چه سلاحی کجا مصرف میشود. ساعت یک تا یک و نیم آن روز آتش تهیه شروع شد. در ساعت سه یا سه و نیم بعد از ظهرتانک پی ام پی انتحاری و پر از مهمات منفجره را به طرف خان طومان فرستادند،اما قبل از اینکه تانک پی ام پی به وسط شهر برسد، یکی از رزمنده های زرهی فاطمیون با تانک ، تانک بی ام پی را زد.  اگر تانک آنها وسط شهر می آمد و منفجر می شد، آمار شهدا زیاد می شد. حتی رزمنده ای که راننده تانک بود و تانک پی ام پی را هدف قرار داد، خودش شهید شد. وقتی پی ام پی منفجر شد، به قدری موجش زیاد بود که زمین از هم پاشید، هرکس نزدیک بود، شهید شد و آنکه دورتر بود، موج انفجار او را گرفت.  با این انفجار عظیم خیلی از رزمنده های فاطمیون و دیگر گروه ها همان دقایق وحشت زده شدند و مجبور شدند به عقب برگردند و عده ای هم مجروح و زخمی بودند، ماندیم 70 نفر مازندرانی و 100 تا 150 نفر هم سایر نیروها (جمعاً 200 نفر)  در مقابل دو هزار تروریست. بعد از این انفجار، از طریق بهپاد و هلی شات خبر دادند که خط خالی شده و نیروهای آنها در حال عقب نشینی هستند، تانکها را حرکت بدهید. از هر خطی که 150 متر هم نمیشد، 5 یا 6 تا تانک آمد. بدنه تانکها هم سر بود و وقتی
 آرپیچی به آن می خورد سر می خورد و رد می شد. جلوی چشم ما یکی از رزمنده ها با آرپیچی زد به تانک و تانک دشمن منفجر نشد، فقط گلوله آرپیچی روی تانک سر خورد و رد شد.  نیروهای آنان 4 خط و چهار مدل مختلف نیرو داشتند و دائم هم بهشان نیرو تزریق می شد. سری اول آنها موادی به بدنشان می زنند که چیزی نمی فهمند و خوشحالی زایدالوصفی به آنها دست می دهد و هر چیزی جلویشان بیاید را نابود می کنند. پشت سر مهاجمین شان، نیروهای اعتقادیشان بود، سومین گروه مزدورها و پولکی ها بودند و در ردیف چهارم نیروهایی بودند که فقط تیر خلاصی می زدند. این گروه آخر که می آیند بقیه نیروها می دانند اگر بخواهند زنده بمانند باید خط را بگیرند در غیر این صورت کشته می شوند. شهیدان سید طاهر و حسین مشتاقی در این مرحله شهید شدند و شهید قنبری دیده بان ما هم چون در همان ساعت اول به شهادت رسید، توانستند پیکرش را به پشت جبهه برگردانند اما بقیه ساعت 4 به بعد شهید شدند و پیکرشان در دست نیروهای داعش ماند. قبلا به راحتی با گرفتن مبلغی پیکرها را میدادند اما الان عربستان آنقدر در گوششان خواندند که جسدها را ندید تا خانواده های آنها تا قیام قیامت در ذهنشان باشد که پیکر عزیزان شان ماند آنجا. مانند پیکر شهید حبیب الله پور که سال قبل شهید شده بود.  از بعدازظهر اوضاع به گونه ای شد که نبرد کوچه به کوچه شده بود و دیگر کلاش را انداختیم و با نارنجک می جنگیدیم، جنگ تن به تن شده بود که اعلام کردند، برگردید عقب. عقب برگشتن برای ما که رفیقانمان را که سر یک سفره با هم نشسته بودیم و حالا دیگر شهید شدند بسیار سخت بود که بدون پیکرشان برگردیم. نمی دانستیم باید جواب خانواده شان را چطور بدهیم. بچه های مازندران در آن وضعیت و در شرایطی که آب و غذا هم نداشتیم تصمیم گرفتیم بمانیم و بجنگیم. در این موقعیت سردار رستمیان قصد داشت به خط برود که گذاشتیم گفتیم حاجی اگر صدای شما پشت بی سیم قطع شود دیگه کار بچه ها تمام است.  ما خط به خط، کوچه به کوچه عقب آمدیم، اینکه می گویند محاصره شدیم و فرار کردیم و از پشت ما را زدند، اشتباه است، خدا شاهد است مدیون هستند کسانی که این حرف ها را میزنند. خبر شهادت من را هم دادند. آن بنده خدا که شهادت مرا اعلام کرد، بی راه نگفت. با ماشینم مهمات می بردم، وقتی فهمیدم دو تا از بچه ها شهید شدن، گفتم بروم سمت آن خونه تا بتوانم پیکر آنها را بیاورم عقب، آنجا در معرض دید دیده بان خودی و دشمن بود. ماشین را در 150 متری آن خانه پشت خاکریز گذاشتم تا دیده بان آنها ماشین را نبیند که بزند.  در فاصله 4 تا 5 متری خانه، دیده بان آنها مرا دید و خمپاره 120 را زدند که با موج انفجار پرت شدم به طرف دیوار و بیهوش شدم و از دید دیده بان خودی خارج شدم که او هم فکر کرد به شهادت رسیدم و در بی سیم اعلام کرد که محسن بهاری نیز به شهادت رسید. بعد از 3 یا 4 ساعت که به هوش آمدم، بدنم سست بود، کشان کشان خودم را به ماشین رساندم، فندکی که در جیب داشتم روشن کردم، دستم را از آیینه انداختم پایین زیر چرخ جلو، مسیر دو کیلومتری را آرام آرام با ماشین یک ساعت و نیم آمدم تا نیروهای دشمن ماشین را نبینند و نزنند.  رزمنده های ما مظلومانه به شهادت رسیدند. خان طومان در 40 کیلومتری حلب بود. خان طومان بهانه بود، هدف آنان حلب بود، اگر مقاومت نمی کردیم و تا یک روز آنها را خان طومان متوقف نمی کردند، تکفیری ها به راحتی به حلب می رسیدند، مثل قضیه منافقین که قصد داشتند به تهران برسند اما در کرمانشاه متوقف شدند. اما ما 200 نفری در مقابل دو هزار نفر ایستادگی کردیم. بچه ها خان طومان با چنگ و دندان ایستادگی کردند. خدا اگر بخواهد کسی را ببرد به او شجاعت و نیروی زائد الوصفی می دهد. علی عابدینی، سید رضا طاهر و حسین مشتاقی از این دست بودند. من13 سال در کردستان و دو سال در زاهدان بودم و این دومین سری بود که به سوریه می رفتم، با این چیزها بیگانه نبودم، اما در طول عمرم اینگونه آتش تهیه ندیده بودم. واقعا بچه ها مردانه ایستادگی کردند جلوی 2000 نفر. وقتی حاج قاسم آمد و فهمید دویست نفر جلوی دو هزار نفر ایستادگی کردند، گفت مازندران کارش را به خوبی انجام داد. به برکت خون شهدا ورودی شهر دست ما بود. تکفیری ها ازآن نیروی دو هزار نفره اعلام کردند 700 کشته دادند. بعد از این اتفاق روسیه تازه متوجه شد که در این آتش بس چه دوری خورده و حالا از زمین و هوا می زند.چقدر به آنها گفتیم در این جریان آمریکا نقش دارد و هر جا آمریکا نقش داشته باشد، قطعا مسئله ای در آن هست و حواستان باشه.  سمت راست ما ارتفاعی بود که بالایش چند تا خانه بود. ما اگه قرار بود دور نخوریم باید حتما آن خانه ها که چون دیوارش زرد بود، معروف به خانه ی زرد بود را نگه می داشتیم که به آن ارتفاع تل اربعین می گفتند. تا ورودی آن خانه رسیدیم، پهباد ما اعلام کرد در خانه کسی نیست اما اطلاعات غلط بود.
سید رضا طاهر با رعایت احتیاط دیوار به دیوار و ستون به ستون رفتند، تا سید رضا در را باز کرد، یک خشاب کامل بر سینه سید رضا طاهر خالی شد که با همان حال در لحظات آخر با زبان مازندرانی گفت «دله نه این وشون دله درنه» مشتاقی با بی سیم پشت دیوار شنید و مجالی هم به او ندادند پشت خانه به شهادت رسید. شهید کابلی هم با اصابت خمپاره به شهادت رسید. شهید بلباسی که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد. وقتی پیکر کابلی را روی ماشین گذاشتند، با قناسه هر دو را از پشت زدند. عکسهای شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش خون جاری شد. اینها واقعا مردانه ایستادند. من خط به خط عقب می آمدم و شاهد این قضایا بودم. شهید رادمهررفت به سمت ساختمان فرماندهی تا اطلاعات را امحا کند اما سید جواد اسدی می دانست که ساختمان در محاصره است رفت تا کمک رادمهر شود. سید جواد دوید داخل کوچه تا وارد ساختمان فرماندهی شود، وسط راه دوازده هفت به اوخورد و پرت شد خورد به دیوار و افتاد پایین. آتش سنگین بود و هر دو به شهادت رسیدند.با توپ 23 هر چی آمد، می دوختنش! روح شهدا حاضر و ناظر است امیدوارم خون این شهدا که مظلومانه به شهادت رسیدند باعث شود فتنه سوریه تمام شود. (*خبرگزاری دفاع مقدس) @dghjkb
🌱علامه جعفری: ✨اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد... ببینید به چه چیزی عشق می ورزد کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است اما کسی که عشقش خداست ارزشش اندازه خداست. @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 🏴 شادی روح شهید بلباسی و همه شهدای مدافع حرم... 🍃 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍃 🍃 اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @dghjkb
🌱گاه و بی‌گاه آمدن، یا گاه گاهی آمدن 🌱هیچکس ‌نشنیده ‌از دربانِ اینجا "شاه‌ نیست" 🌱پنجره ‌فولادِ تو طوری گره وا میکند؛  🌱که ضریحت نیز از غمهای ما آگاه نیست... @dghjkb
🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴 امام باقر (ع) : چون فرصت دست دهد به سوى هدف خود بشتاب، و هيچ فرصتى مانند روزهاى فراغتِ همراه با تندرستى نيست ميزان الحكمه ج9 ص 95 @dghjkb
✨حاج حسین یکتا✨ 🔺توکل به خـدا ، 🔻توسل به اهل بیت، 🔺توجه به دو لَبِ سیدعلی ؛ 🔻والسـلام. 🔸هیـچ خبـری دیگـه تـو عـالـم نیـســـت! 🔹همـه دنیا رو گشتیم ، خبری نیـســــت. @dghjkb
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💠یاعلی گفتیم و از نام علی میترسند 💠خیل وهابی و تکفیری و سفیانی ها 💠ذکر سربند من امروز فقط خامنه ایست 💠نام زیبای تو شد زینت پیشانی ها 💠باید عـمـار شویم حادثه ها در راه اند 💠تا کنیم دور از او ،گرد پریشانی ها @dghjkb
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊 🌱اگر دو چیز را رعایت ‌کنی، خدا 🌱شهادت‌ را نصیبت‌ میکند؛ 🔸یک ‌پرتلاش ‌باش.. 🔸دوم ‌مخلص ‌باش! 🌱این ‌دو را درست ‌انجام ‌بدی، خدا هم 🌱‌شهادت‌ را نصیبت‌ میکند!!! @dghjkb
Misaq-Haftegi940810[04].mp3
4.62M
🏴 منو ببر به کربلا ،به اون حریم باصفا... @dghjkb
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍂کم کم دلم از این و از آن سیر میشود..... 🍂با چشم مهربان تو تسخیر میشود...... 🍁این خوابها که همسفر هر شب من است..... 🍁یک روز مو به مو همه تعبیر میشود..... 🍂فرصت گذشت وقت زیادی نمانده است.... 🍂تعجیل کن مولای جهان دیر میشود.... 🌱خدایا برسان مهدی موعود را... @dghjkb
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ☘شهیدان رفتند تا ما جوانه بزنیم ،رشد کنیم!!!! ☘رشد بدهیم انقلاب را ،،،،اسلام را ،،،،،راه شهیدان را،،،، ✨راه شهیدان به صراط آغاز میشود،، به خوبی آغاز میشود،، به قله آغاز میشود،، به نور آغاز میشود،، به خدا آغاز میشود.. 🌾تلاش کنیم شهیدانه باشیم، شهیدانه بندگی کنیم... 🌴ای شهیدان سکوتی که در درونمان فریاد میزند را خوب گوش کنید، پی این فریاد بیایید..... @dghjkb
🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴 پيامبر صلي الله عليه و آله : مَنْ حَبَسَ عَنْ اَخيهِ المُسْلِمِ شَيئا مِنْ حَقٍّ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيْهِ بَرَكَةَ الرِّزْقِ اِلاّ اَنْ يَتوبَ؛ هر كس حقّى از حقوق برادر مسلمان خود را پايمان كند، خداوند بركت روزى را بر اوحرام گرداند، مگر آن كه توبه (جبران) كند. امالى صدوق، ص 350، ح 1 @dghjkb
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور🍃 پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم🍃 سالها منتظر سیصد و اندی مرد است🍃 آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم🍃 اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید🍃 به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم..🍃 @dghjkb
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊 🏴 تشییع پیکر پاک و مطهر شهید بهروان ،بعد از ۳۶سال انتظار بر روی دستان مردم شهید پرور و ولایی شهرستان دزفول.... 🌱شهید بهروان در عملیات بدر در شرق دجله به مقام رفیع شهادت نائل آمد و اکنون بعد از ۳۶ سال به وطن بازگشته است. 🍃در وصیت نامه شهید فرامرز بهروان که اهل منزل او را محمد صدا می‌کردند، آمده است: برادران از امام این قلب تپنده عاشقان کربلا پیروی کنید که پیروزی در پیروی کردن از ولایت فقیه است. در بخش دیگری از وصیت نامه این شهید والامقام به تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۶۲ بر لزوم رفتن به مسجد و انجام کار جهادی تاکید شده است؛ وی همچنین به خواهران رعایت حجاب و پاکدامنی را توصیه کرده است.  عملیات غرور آفرین بدر در اواخراسفند سال ۱۳۶۳ در منطقه هورالهویزه در شرق رود دجله با هدف دستیابی به جاده العماره بصره و تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو با حضور گسترده یگانهای سپاه و بسیج با همکاری ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد که طی آن تنی چند از سرداران رشید سپاه از جمله شهید مهدی باکری جان خود را فدای اسلام و ایران کردند. شهرستان دزفول  ۲ هزار و ۶۱۲ شهید تقدیم میهن اسلامی کرده است. (*خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا) @dghjkb
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🍂کاش ‌نَفسمون ‌میذاشت 🍂یه‌ جوری ‌زندگی ‌میکردیم، 🍁که سال‌ دیگه همین ‌موقع 🍁به مادرامون‌ میگفتن ...؛ 🍃مادَرِشَهیدِ.......!!!! @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا