eitaa logo
دلنوشته‌ای از دلی تنگ برای شهدا
717 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
42 فایل
در هر زمان از شبانه روز که دلتان تنگ شد دلنوشته خود را برای ما بفرستید @amz_15
مشاهده در ایتا
دانلود
حرف های من و خدا_۳.pdf
278.5K
`🔖 حرف‌های من‌ و خدا یا واســــع 🌟 @dghjkb
سحر سوم_ یا واسع.mp3
8.89M
🌟 پرسه‌ای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر .... سحر سوم ؛ اسم شریف ¤ واحد مؤسسه منتظران منجی ـ با صدای "سامان کجوری" ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی " ـ تنظیم " امید اردلان " ـ و به قلم "سپیده پوررجب" instagram.com/p/CNsrqtrBs3G @dghjkb
🔵آیت الله بهجت(ره): اگر در روز، به توجه و بندگی مشغول بودیم، توفیق تهجد در سحر را پیدا می کنیم. «توفیق نماز شب،در گناه نکردن است» @dghjkb
🌴امام حسین(علیه السلام) فرمودند: دوازده مهدی از ماست که نخستین آنان، علی بن ابی طالب و آخرین آنها، نهمین فرزند من است که امام قائم به حق است؛ خداوند به وسیله او زمین مرده را زنده می کند و دین حق را به دست او بر تمام ادیان پیروز می گرداند. کمال الدین، ج۱، باب ۳٠ علیه‌السلام @dghjkb
🌱متن دعا: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین. 🌱ترجمه دعا: خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت، جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می فرمایی، مرا نصیب بخش، به حق جود و کرمت، ای جود و بخشش دارترین عالم.      @dghjkb
💠شهیدی که با زبان روزه به شهادت رسید: در دنیای امروز که ارزش‌ها رفته رفته در زیر غباری از فراموشی فرو می‌روند و ظواهر فریبنده دنیا در صدر جدول قرار می‌گیرد، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و زنده ‌نگه‌داشتن یاد و خاطر شهدا بهترین راهی است که می‌تواند از انحراف جامعه و اضمحلال معنویت‌ها جلوگیری کند. در این میان رسالت همه آن‌هایی که به حفظ ارزش‌ها و پاسداری از معنویت‌ها می‌اندیشند آن است که به هر وسیله ممکن فرهنگ شهادت را که فرهنگ ارزش‌هاست، پاسداری و هدفی را که شهدا دنبال می‌کردند به سرمنزل مقصود برسانند. با توجه به این مهم، در راستای معرفی این سرو قامتان سعی شده گوشه‌ای از زندگی این عزیزان را با زبان قلم بیان کنیم. چهاردهمین روز اسفندماه سال 31 که به نیم روز رسید در روستای کلاتی از توابع شهر سنندج کودکی چشم به جهان هستی گشود که به واسطه عشق پدر و مادرش به آخرین پیامبر خدا، نام محمدامین را بر او نهادند تا در زندگی امین و امانت‌دار صادقی باشد. پدرش حاج میرزامحمد از بزرگان و معتمدین و دینداران منطقه کلاترزان سنندج بود، مردی که همواره به عنوان پناهگاهی برای رجوع مردم روی آتش اختلافات آب سرد می‌ریخت و بسیاری از دعواها را به آشتی ختم می‌داد. سردار شهید محمدامین رحمانی معروف به «محمدامین کلاته» در چنین خانواده‌ای متدین چشم به جهان گشود و روزهای کودکی را در کنار آموزش‌های حکیمانه پدر رشد کرد و به سن رفتن به مکتبخانه رسید. شهید یک سال بیشتر در مکتب درس نخواند و خیلی زود به فراگیر علوم دینی طبق روالی تعریف شده در خاندان پدری‌اش پرداخت و  نزد پدر درس عدالت و دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظالم را فراگرفت. در کنار فراگیری آموزش‌های دینی هم‌‌پای پدر در باغ و مزرعه کشاورزی و باغداری می‌کرد و تمام توانش را برای یادگیری هرآنچه پدر با نوازش پدرانه به او آموخت به کار می‌بست. محمدامین با وجود اینکه از نظر مالی خانواده‌ای مرفه داشت، اما ترجیح داد که از همان دوران نوجوانی با دسترنج خود امرار معاش کند تا بیشتر قدر آنچه را که بدست می‌آورد بداند. هوش و استعدادی بی‌نظیر داشت و زکاوتش زبان زد خاص و عام بود، روزهای نوجوانی را که در دفتر تقویم زندگیش به پایان رسید و پا به عرصه جوانی گذاشت زمان رفتن به خدمت سربازی رسید، اما خدمت در زیر پرچم آن هم در حکومت پهلوی برایش قابل حضم نبود و همین امر موجب شد که رنج طبیعت را به جان بخرد. *منبع: فارس *پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز @dghjkb
انقلاب اسلامی که در ایران به پیروزی رسید گروهک‌های ضد انقلاب برای ضربه زدن به انقلاب نوپای ایران پا به عرصه وجود گذاشته و تحرکاتی را در مناطق مختلف به ویژه در استان‌های مرزی و قومی آغاز کردند. روحیه آزادگی و جوانمردی محمدامین موجب شد تلاش‌هایش را در راستای حفظ مردم روستایش از گزند ضدانقلاب آغاز کند و در همین راستا مدتی هم به حزب «رزگاری» پیوست، که لطف خدا خیلی زود شامل حالش شد و از این گروه جدا شد. شهید رحمانی در اردیبهشت ماه سال 59 به پیشمرگان مسلمان کرد پیوست و خیلی زود به واسطه شایستگی، لیاقت و توانمندی بی‌نظیرش به عنوان فرمانده گردان انتخاب شد. اسماعیل رحمانی برادر شهید: با هرآنچه که نماد پهلوی داشت، شهید رحمانی مخالفت می‌کرد محمدامین سرسازگاری با عناصر رژیم پهلوی نداشت و با هرآنچه که نماد پهلوی داشت مخالفت می‌کرد و همین مخالفت‌هایش موجب شده بود بارها و بارها تحت تعقیب قرار گیرد و حتی کارش به تبعید هم کشید. شاه و عواملش را عنصر بی‌دینی می‌دانست، با نیروهای سپاه‌دانش هم میانه خوبی نداشت در آن دوران من کودکی بیش نبودم خوب به خاطر دارم که با معلم من هم دعوایش شد و می‌گفت: معلمی که عکس شاه را روی سرش نصب کند از دین چیزی نمی‌داند و تدریس او در این روستا جایز نیست. همسر شهید: محمدامین هیچ وقت احساس خستگی نمی‌کرد کمتر از 15 سال سن داشتم که محمدامین همراه با خانواده‌اش به خواستگاریم آمد، عاقد حاضر به عقدکردنم برای محمدامین نبود و می‌گفت باید چند ماهی صبر کنید تا 15 ساله شوید، همین شد که 7 تا 8 ماهی نامزد هم بودم، در آن زمان رسم بود که در دوران نامزدی خانواده عروس تا می‌توانستند از داماد کار می‌کشیدند و همین امر باعث شده بود که بیشتر در کنار هم باشیم. ماه‌های اول را در کنار پدر و مادر محمد امین زندگی کردیم ولی بعدها برایم خانه مستقل گرفت و زندگی مشترکمان را این بار در خانه‌ای اجاره‌ای در همان روستا ادامه دادیم. بعدها نیز خانه‌ای ساختیم بسیار خوش سلیقه بود و بسیاری از کارها را در زمان ساخت خانه خودش انجام می‌داد، وضعیت مالیمان بعد از خرید یک دستگاه مینی‌بوس و مسافرکشی محمد روز به روز بهتر می‌شد تا اینکه به شهر نقل مکان کردیم، پشتکار عجیبی داشت مردی خستگی ناپذیر که هیچ وقت احساس خستگی نمی‌کرد و همیشه در حال کار و تلاش بود. یک روز به خانه آمد و شروع به گریه کردن کرد؛ تا حالا او را در این حالت ندیده بودم، چرا که کسی نبود که در برابر مشکلات کم بیاورد، خصوصا در میدان رزم بزرگ مردی شجاع و با پشتکار بود. دلیل نارحتی‌اش را که پرسیدم متوجه شدم یکی از دوستانش به نام برادر هلالی شهید شده و شهادت این دوست موجب شده بود که روزها محمدامین گریه و عزاداری کند و حتی برای تشییع شهید به اصفهان رفت. محمدامین که همیشه در برابر سختی‌های میدان رزم در کردستان پیشگام بود از شنیدن شهادت دوستان و همرزمانش به شدت قلبش می‌گرفت و برای آنان ناراحت می‌شد. *منبع: فارس *پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز @dghjkb
*ابوبکر نوری: شهید رحمانی از شهادتش خبر داشت: حوالی غروب روز سوم تیرماه سال 63 بود که شهید به همراه برادرش ابراهیم و تعدادی از رزمندگان پیشمرگ مسلمان کرد به روستای سالیان آمدند، تعدادی از مردم به محض این که از حضور شهید باخبر شدند خود را مخفی کردند، مردم به واسطه تبلیغات سوئی که از جانب ضدانقلاب صورت گرفته بود از مواجه شدن با برادران سپاهی واهمه داشتند. شهید رحمانی آن روز در منزل یکی از اهالی روستا چند نفر را جمع کرد و گفت: هدفش از آمدن به روستا بررسی وضعیت نیروهای انسانی روستا است از نظر اینکه چه تعداد به سربازی رفته‌اند. آن شب شهید برای استراحت در منزل ما ماند آن روز آخرین باری بود که من شهید را دیدم و اینکه در آخرین روزهای زندگی زمینی شهید محمدامین در خدمتش بوده‌ام به خود افتخار می‌کنم. *شهادت با زبان روزه: صبح زود از خواب بیدار شد روبه من گفت: دیشب خواب عجیبی دیدم همین روزهاست که شهید خواهم شد. به گریه افتادم و به همسرم گفتم، تو را خدا این حرف‌ها را نزن من با این بچه‌ها چکار کنم چطوری دلت می‌آید این حرف‌ها را بزنی؟ در چشمانم خیره شد و گفت: به خدا توکل کن من خواب رفتنم را دیده‌ام. آن روز غروب به خانه برگشت، کمی با «لقمان» پسرمان بازی کرد و همراه محمدعلی و لقمان به بیرون خانه رفت، محمدعلی را دنبال کاری فرستاده بود، هنوز اذان را نگفته بودند من همچنان منتظر آنها بودم، اذان که گفته شد، خبری از آمدنش نبود، نگران شده بودم، هنوز چند دقیقه‌ای از اذان نگذشته بود که صدای شلیک گلوله سکوت کوچه را شکست، یکی از همسایه‌هایمان در خانه را باز کرد و گفت: کامحمدامین تیر خورد. وقتی بالای سرش رسیدم خون از سرش فوران می‌کرد برای یک لحظه به یاد خوابش افتادم و در حالی که تمام وجودم از رنج به خود می‌پیچید، گفتم محمدجان خوابت تعبیر شد. *رفتنی که برگشت نداشت: عایشه خواهر شهید رحمانی می‌گوید: بخش عمده‌ای از ماموریت‌های برادرم در مناطق کلاترزان بود و همین امر موجب شده بود که ارتباط بیشتری با من داشته باشد، علاقه خاصی به هم داشتیم و حضورش به ویژه در شویشه موجب شد انس بیشتری به هم داشته باشیم. پیش از آغاز عملیات‌های پاکسازی سری به خانه ما می‌زد و بعد از عملیات نیز اگر فرصتی به دست می‌آورد به دیدنم می‌آمد؛ وقت رفتن تنها بود ولی زمان برگشت چند نفر از همرزمانش را به همراه خود می‌آورد، هر وقت عملیات‌هایش طولانی می‌‌شد برای اینکه نگران نباشم خبر سلامتی خود را به وسیله پیکی برایم می‌فرستاد. یک روز زمانی که به خانه برگشت تمام لباس‌هایش خیس بود دلیلش را که پرسیدم، گفت: با عده‌ای ضدانقلاب درگیر شده‌ایم سردی هوا و خیس شدن لباس‌هایش او را مریض کرد و چند روزی مجبور به استراحت در خانه شد. دو روز قبل از شهادتش به منزلمان آمد پیراهنی سفید به تن داشت، خیلی مهربان‌تر از همیشه بود آن روز حال و هوای عجیبی داشت و بر خلاف همیشه زحمت رفتن به مزرعه را به خود داد تا همسر و پسرم را هم ببیند بعد از دیدن آنها در زمان خداحافظی به همسرم گفته بود که «من می‌روم، اما دیگر بازگشتی ندارم» و بعد از دو روز به شهادت رسید. *منبع: فارس *پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز @dghjkb
*بخشی از وصیت‌نامه شهید.. خدمت همه‌ مسلمانان جهان به خصوص برادران مسلمان کرد سلام عرض می‌کنم این صحبت‌ها را در خانه و در کنار خانواده‌ خود بیان می‌کنم و می‌دانم رفتنی هستم و اگر لیاقت داشته باشم در راه مکتب قرآن و اسلام شهید شوم از آنها می‌خواهم که برای از دست دادن من گریه و شیون نکنند، چرا که من در راه هدفم و مقابله با ستمگران و ابرقدرت‌های سوسیالیسم و امپریالیسم ایستادگی کردم و حتی اگر روزی در راه این هدف پای چوبه دار هم بروم هیچگاه حاضر به برگشت نخواهم بود. شهید رحمانی پس از سال‌ها مجاهدت و جانفشانی در راه پاسداری از اسلام ناب محمدی و جمهوری اسلامی ایران، در روز ششم تیرماه سال 1363 در حالیکه فرماندهی گردان ضربت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاخه سنندج را بر عهده داشت، توسط عوامل ضدانقلاب ترور و به شهادت رسید. از شهید رحمانی چهار فرزند پسر و سه دختر به یادگار مانده و مزار مطهر شهید در گلزار شهدای شهرستان سنندج است. این شهید والامقام بعد از 30 سال تلاش در راه مبارزه با ظلم و ستم و حرکت در مسیر دفاع از ارزش‌های اسلام و قرآن و بعد از خلق حماسه‌های بزرگ و بی‌نظیر با زبان روزه به جمع همرزمان شهیدش پیوست و نام خود را در لیست شهدای مظلوم کردستان به ثبت رساند. *منبع: فارس *پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز @dghjkb
♦️هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند! سوره مبارکه توبه؛ آیه 33 امام باقر(علیه السلام): «وعده اى که در این آیه است به هنگام ظهور مهدى از آل محمّد(صلى الله علیه وآله)صورت مى پذیرد، در آن روز هیچ کس در روى زمین نخواهد بود مگر این که اقرار به حقانیت محمّد(صلى الله علیه وآله) مى کند» تفسیر نمونه (ذیل آیه مذکور) @dghjkb
💠ماه مبارک رمضان: ماه رمضان ماه دعاست. دعاها را فراموش نکنید. دعاهای وارد شده در ماه رمضان، یکی از آن نعم و فرصتهایی است که باید مغتنم بشمرید. این دعای ابوحمزه، این دعای افتتاح، این دعای جوشن وبقیه‌ی ادعیه‌ای که در روزها و شبها و سحرها و بقیه‌ی ساعات و اوقات مخصوص در ماه رمضان وارد شده است، واقعاً از نعمتهای بزرگ الهی است۱۳۷۱/۱۲/۰۴ بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ بِسمِ اللّٰه الْرَّحمٰن الْرَّحیم 🔸 : گزیده تفسیر شهید آیت الله بهشتی 🔺 انتشار روزانه تفسیر در ایام 🔺قسمت 3⃣ 🔹 آيا قرآن كريم كتاب تاريخ طبيعت است، يعني تاريخ طبيعي و طبيعت‌شناسي است؟ وقتي انسان به بعضي از كتاب‌ها و مقالات نوآوران جامعهء اسلامي نگاه مي‌كند، گاهي در نظرش اين فكر مي‌آيد كه آن‌چه علوم طبيعت و علوم طبيعي و عالِمان علوم طبيعت پس از قرن‌ها مطالعه و كوشش با زحمات فراوان، با بررسي‌هاي پررنج طولاني از اسرار اين عالَم طبيعت شناخته‌اند، قرآن جلوتر همه را بيان كرده. اين حرفي است كه خيلي‌ها هنوز مي‌نويسند و مي‌گويند. حقيقت اين است كه قرآن چنين ادّعايي ندارد. 🔹 گاهي اوقات مي‌خواهند آيهء كريمهء (وَلاَ رَطْب وَلاَ يَابِس إِلاَّ فِي كِتَاب مُّبِين) ؛ «و هيچ ‌تر و خشكي نيست مگر اين كه در كتابي روشن ]ثبت [است.»(سوره انعام. آیه ۵۲) را بياورند و مربوط به كتاب قرآن كنند و بگويند: هيچ‌تر و خشكي نيست، مگر اين كه قرآن آشكاركننده و روشن‌گر آن است. گاهي اوقات عشق به بعضي چيزها سبب مي‌شود كه انسان به خود آن چيزها خيانت كند. عاشقي كه به معشوقه‌اش خيانت كند، البته پيداست كه ناآگاه و ندانسته اين كار را مي‌كند! خيلي از اوقات ما هم نسبت به محبوب‌ها و معشوق‌هاي ديني مان از روي ناآگاهي و ندانسته خيانت مي‌كنيم. من كه هنوز نتوانستم از قرآن چنين ادّعايي را بفهمم كه «قرآن آمده تا تمام اسرار طبيعت را به صورت معمّا بازگو كند!» چون اگر معمّا نبود و مطلب روشن بود، بايد همان وقت كه قرآن در عربستان آمد، كتاب‌هاي وسيعي دربارهء شناخت طبيعت به وسيلهء مسلمان‌ها نوشته بشود و اصلاً راز فاش نشده از طبيعت باقي نماند. 🔹 ديگر دوران ممتدّ كوشش‌هاي علماي طبيعي لغو ، بي ثمر و بي جا بود. اصلاً مگر قرآن اين كاره است؟ مگر رسالت قرآن اين است؟! اين ادّعا كه قرآن و آيات قرآن تمام مسائل پيچيدهء مربوط به طبيعت شناسي، جهان‌شناسي و فلك‌شناسي را با اشارات لطيف بيان مي‌كند و بيان كرده، ادّعايي است كه تاكنون من برايش دليلي نيافته ام، اگر كساني دليلي دارند چه خوب است بگويند تا ما هم بفهميم و باخبر بشويم! 🔹 شأن قرآن اين نيست، قرآن كتاب هدايت است، قرآن كتاب انسان سازي است، قرآن كتاب جامعه ساز است، قرآن مي‌خواهد انساني راه يافته و مهتدي بسازد. 🔹 وقتي از قصهء پختن آبگوشت سخن مي‌گوييم، همه مي‌فهمند اين، فاصله‌اش با قرآن خيلي زياد است! گردش اجرام فلكي چگونه است؟ اين به قرآن چه ارتباطي دارد؟ این که ذرات اتم چگونه مناسبات‌شان با هم تنظيم شده، به قرآن چه ارتباطي دارد؟ رسالت قرآن اين نيست. 📚 تفسیر قرآن منتشر نشده @dghjkb
دعای افتتاح یکی از دعاهای مشهور ماه مبارک رمضان است که به خواندن و مداومت در شب های آن توصیه شده است، سند دعا منسوب به حضرت ولی عصر(عج) می باشد محدثینی که این دعا را نقل کرده اند عبارتند از: 1- شیخ طوسی در کتاب تهذیب الاحکام و کتاب مصباح المتهجد؛ 2- سید بن طاووس در کتاب الاقبال بالاعمال الحسنه؛ 3- کفعمی در کتاب بلدالامین و کتاب المصباح؛ 4- فیض کاشانی در کتاب الوافی به نقل از تهذیب؛ 5- علامه مجلسی در کتاب زادالمعاد و کتاب ملاذ الاخیار و فراز هایی از دعا را در کتاب بحارالانوار آورده است؛ 6- شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان؛ اَللّهُمَّ اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ خدایا من ثناء و ستایش را با حمد تو آغاز می کنم، بوسیله حمد تو می گشایم. نام دعا از همین فراز اول گرفته شده است به خاطر اینکه آغاز و شروع و افتتاح دعا و حمد و ثنای الهی با فعل اَفْتَتِحُ آمده است. افتتاح یعنی گشودن، باز کردن، آغاز کردن و شروع کردن؛ خدایا آغاز می کنم ثناء و ستایش تو را، با چه چیز و وسیله ای؟ به وسیله حمد تو. ثناء یعنی ستایش، سپاس، ذکر نیکو، ذکر جمیل، تحسین، تمجید و تعریف. حمد یعنی ثناء و ستایش خاص، سپاسگزاری، ثناء گویی بر جمیل اختیاری، لذا حمد یعنی ستایش کسی که کار جمیل و خوبی را از روی اختیار انجام داده است. باید خدا را حمد کرد که ما را به بهترین و زیباترین شکل و عالی ترین مقام و درجه آفرید. به حدی خداوند انسان را زیبا و کامل آفرید که به خودش نیز احسنت گفت: فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ. البته حمد مخصوص خداست چون هر آنچه که نیاز دنیا و عقبای انسان بود، برایش فراهم کرد و در اختیارش قرار داد، وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً (سوره جاثیه آیه 13). و صد البته که ما از عهده حمد و شکر او برنمی آییم، وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ (سوره سباء آیه 13) از دست و زبان که برآید                     کز عهده شکرش به در آید انسان هرچه دارد از آنِ خداوند است، هیچ چیزی از خود ندارد، به هرجا و هر مقام و هر کمالی هم بخواهد برسد به خواست و اراده و توفیق الهی است. تا اراده الهی نباشد هیچ کاری انجام نمی شود حتی برگی از درخت نمی افتد، وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلا يَعْلَمُهَا (سوره انعام آیه 29). عبادت و بندگی خدا هم باید با توفیق الهی باشد، دعا و راز و نیاز هم، نیاز به توفیق الهی دارد؛ خلاصه هر آنچه هست در پرتو توفیق الهی است و هر آنچه می خواهیم باید با توفیق الهی باشد، چون همه چیز در دست اوست، بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (سوره آل عمراه آیه 26)؛ لذا دعا و مناجات و راز و نیاز را هم باید با حمد و ثنای الهی آغاز کنیم که توفیق خواندن و توفیق توجه به خدا از طریق دعا نیز لطف مضاعف الهی نسبت به بندگان می باشد. (به قلم حجت الاسلام والمسلمین سید مجتبی رسولی جویباری؛) @dghjkb
🌟 ✦ حالا نوبت می‌رسد به تو....، که تو نیز جایی از دل این دلبر را، به نام خودت سند بزنی ! هرچه روحت شفاف‌تر می‌شود؛ نور او در تو بیشتر می‌تابد؛ و تو روشن‌تر می‌شوی! روشن‌تر و زیباتر ... درست شبیه او جمیل! ✦ آنوقت؛ تازه ماجرای عشقی بی انتها، میان شما آغاز خواهد شد... @dghjkb
حرف های من و خدا_۴.pdf
301.7K
`🔖 حرف‌های من‌ و خدا یا جمیــــل 🌟 @dghjkb
سحر چهارم_ یا جمیل .mp3
8.95M
🌟 پرسه‌ای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر .... سحر چهارم ؛ اسم شریف ¤ واحد مؤسسه منتظران منجی ـ با صدای "سامان کجوری" ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی " ـ تنظیم " امید اردلان " ـ و به قلم "سپیده پوررجب" instagram.com/tv/CNvR3IAh0qZ @dghjkb
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌱امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: دوری کردن از بدی‌ها برتر از انجام خوبیهاست. (غررالحکم ودررالکلم، ح3514) علیه‌السلام @dghjkb
🌱متن دعا: « اللهمّ قوّنی فیهِ علی إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ یـا أبْصَرَ النّاظرین» 🌱ترجمه دعا: خدایا نیرومندم نما در آن روز به‌ بر پا داشتن فرمانت و بچشان در آن شیرینی یادت را و مهیا کن مرا برای انجام سپاس‌گزاریت به کرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه‌داریت و پرده‌پوشی خودت ای بیناترین بینایان. @dghjkb
🌱نامه اخلاقی یک شهید درباره ماه رمضان؛ چند روز قبل از شهادت؛ در نامه سردار شهید مهدی خوش سیرت در ماه رمضان سال 1366به یکی از همرزمانش در رابطه با ماه مبارک رمضان نکاتی آمده که بسیار تامل برانگیز است. این نامه در تاریخ 66/2/21 نوشته شده در حالی که سردار خوش سیرت، کمتر از دو ماه دیگر به شهادت رسید. (تاریخ شهادت 66/4/6) و اما متن نامه: " ... اما برادرم چون وظیفه یک دوست آن است که از هر جهت مواظب دوستش باشد لذا من هم با همه بی لیاقتی خود چند نکته را متذکر می گردم و آن اینکه برادر ، ماه رمضان ، ماه قرآن است و شادابی دلهای بیدار با طراوت قرآن ، بلکه مهمتر از آن ، حیات ما قرآن است و با او بودن و پس هیچ وقت زندگی بدون قرآن را قبول مکن و در پناه قرآن زشتی ها را از خودمان دور کنیم و با توسل و تمسک به قرآن خوبی ها را در خود پرورش دهیم و بارور کنیم. برادرم ؛ خیلی از برادران در موقعیت سنی شما ارتباط خوبی با قرآن و کتابهای خودسازی داشته اند و خوب از خودشان مواظبت می کردند اما همین که چند صباحی از عمرشان گذشت بی حال شدند و حال عبادت و مناجات و مطالعه کتب اسلامی را از دست دادند. لذا مواظبت کن از حالات خودت تا دچار این کسالت روحی نشوی ، که ان شاءالله هیچ وقت نخواهد شد و این تذکرات به خودت قسم ، به خودم هست نه به تو. به هر حال از شما خیلی التماس دعا دارم." راوی : همرزمان شهید (*پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز) @dghjkb
✨یا ابن الحسن (عج) آنقدر خواستنی هستی که حضرت امیر (علیه السلام) بر سینه اش بکوبد و بگوید: 🌱هاه! شوقاً إلی رویَتِهِ... و از ندیدن تو "آه"ش به آسمان برود! 🍃یا اباصالح المهدی ادرکنی @dghjkb
💠درسهای ماه مبارک رمضان: به برکت ماه رمضان، براى مسلمان فرصتى پيش می ‏آيد كه بايد از آن در جهت تقویت حیات معنوی و نشاط مادّىِ خود استفاده كند. يكى از درسهاى بزرگ ماه رمضان كه در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در اين ماه بايد آن را فرا بگيريم و استفاده كنيم، اين است كه با چشيدن گرسنگى و تشنگى، به فكر گرسنگان و محرومان و فقرا بيفتيم. در دعاى روزهاى ماه رمضان می گوييم: «الّلهم اغن كلّ فقير. الّلهم اشبع كلّ جائع. الّلهم اكس كلّ عريان». اين دعا فقط براى‏( مفاتيح ‏الجنان: دعاى يوميه ماه مبارك رمضان ( خواندن نيست؛ براى اين است كه همه خود را براى مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محروميت از چهره محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. اين مبارزه، يك وظيفه همگانى است. در آيات قرآن می خوانيم: «أرايت الّذى يكذّب بالدّين. فذلك الّذى يدعّ اليتيم. و لايحضّ على طعام المسكين» ( ماعون: 3 - 1). يكى از نشانه ‏هاى تكذيبِ دين اين است كه‏ انسان در مقابل فقر فقيران و محرومان بی تفاوت باشد و احساس مسئوليت نكند. در ماه رمضان، به بركت روزه، طعم گرسنگى و تشنگى و نرسيدن به آنچه اشتهاى نفس انسان است را درك كرديم و چشيديم. اين بايد ما را به احساس مسئوليتى كه اسلام در قبال مسئله مهمّ فقر و فقير از يكايك مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظيفه نهاده است، نزديك كند. .... همه بايد خود را موظّف به مواسات بدانند. مواسات يعنى هيچ خانواده‏اى از خانواده‏ هاى مسلمان و هم‏ميهن و محروم را با دردها و محروميتها و مشكلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آنها رفتن و دست كمك ‏رسانى به سوى آنها دراز كردن. امروز اين يك وظيفه جهانى براى همه انسانهايى است كه داراى وجدان و اخلاق و عاطفه انسانى هستند؛ اما براى مسلمانان، علاوه بر اين‏كه يك وظيفه اخلاقى و عاطفى است، يك وظيفه دينى است. به همسايه‏ ها و فقرا رسيدگى كنيد. يكى از عواملى كه نمی ‏گذارد دست كسانى كه توانايى كمك دارند، به يارى فقرا دراز شود، روحيه مصرف‏گرايى و تجمّل در جامعه است. براى جامعه بلاى بزرگى است كه ميل به مصرف، روزبه ‏روز در آن زياد شود و همه به بيشتر مصرف كردن، بيشتر خوردن، متنوّع تر، خوردن، متنوّع‌تر پوشيدن و دنبال نشانه ‏هاى مُد و هر چيز تازه براى وسايل زندگى و تجمّلات آن رفتن، تشويق شوند. چه ثروتها و پولهايى كه در اين راهها هدر می ‏رود و از مصرف شدن در جايى كه موجب رضاى خدا و رفع مشكلات جمعى از مردم است، باز می ‏ماند! فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در خطبه ‏هاى نماز عيد فطر15/9/ 1381 (مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی - دفترحفظ ونشرآثارحضرت آيت الله العظمی سيدعلی خامنه ای (مدظله العالی) @dghjkb