🕊🕊🕊🕊🕊
ترسم بر آن است که نکند بر اثر سنگيني گناهانم نتوانم سبک شوم و به سويت پروازکنم و از جمله کساني باشم که از ياد تو و آياتت غافل شدهاند. خدايا قدرتي به من عطا فرما که اين بار بتوانم در راه تو قدم بردارم و در خودساري خود کوشا باشم. خدايا توفيق ادامهي راه راستين شهدا را به همهي ما عطا فرما.
(وبلاگ سروش باران_انجمن قلم پردازان_سایت توابین)
#شهيد_هاشم_اعتمادي
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چتی بین
دو کاربر
در فضای مجازی
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 تحلیل پیشگویی آیت الله خزعلی در مورد محقق شدن ظهور...
#رائفی_پور
@dghjkb
meysam_9.mp3
667.6K
ما باتو پیمان بسته ایم..
از دام شیطان رسته ایم....
جانم فدایت رهبرم...
#حاج_میثم_مطیعی
@dghjkb
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
اي كسانيكه نداي ما را ميشنويد تا زماني كه دشمن نابود و مستضعفان جهان از زير سلطه ابرقدرتهاي جهان خوار بيرون نيامده و كربلا را بعثيان كافر رها نكرده و مكه معظمه آن خانه خدا و جاي عبادت و سياست آزاد نشده، همه ذليل هستيم، و تنها رمز پيروزي و رسيدن به اين هدفپشتيباني از ولي فقيه است مادر جان هروقت خواستي براي من گريه كني صدها بلكه هزارانشهيد گمنام و بيمزار و بيكفن گريه كنيد، كه صهيونيستهاي غاصب خون پاكشان را در بيروت به زمين ريختند ...... ببوسم دستت اي مادر كه پروردي مرا آزاد
بيا بابا تماشا كن كه فرزندت شده داماد
به حجله ميروم شادانه ولي زخمي به تن دارم
به جاي رخت دامادي لباس خون به تن دارم
(منابع؛وبلاگ سروش باران_انجمن قلم پردازان_سایت توابین)
#شهيد_مسعود_صباغ
#وصیت_شهدا
@dghjkb
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌹مطیع امر رهبر..
بعد از عملیات بدر بود که با حاج علی، گوشه قرارگاه نشسته بودیم. یک هو یک نفر وارد اتاق شد و با ناراحتی و عصبانیت شروع کرد به حاجی اهانت کردن و هر چی توو دهنش بود به حاجی گفت. گفت و گفت و گفت تا خسته شد. دیگه کم مونده بود بلند بشم و بزنم تو دهن طرف؛ امّا بر خلاف من، حاج علی سرش را انداخته بود پایین و آرام آرام ذکر می گفت. باور کنید هیچ اثری از خشم و کینه در چهرۀ حاجی من ندیدم. بعد از چند دقیقه رو کرد به طرف و گفت: «شاید این حرفی که شما می زنید درست باشد؛ امّا من، بخاطر این کارم پیش وجدانم آرامم و اگر آن دنیا کسی جلویم را گرفت و پرسید فلانی چرا این کار را کردی، پاسخگو هستم؛ چرا که من مطیع امر رهبرم هستم و به فرمان او این کار را انجام دادم.»
#شهید_علی_هاشمی
راوی: سرهنگ کیانی
امام محمد باقر علیه السلام؛
کسی که خشمی را فرو خورد در حالی که می تواند آن را اعمال کند ، خداوند در روز قیامت دلش را از ایمنی و ایمان آکنه سازد .
الکافی 110/2
@dghjkb
زمانه عجیبی است!!!
برخی مردمان امامان گذشته را عاشقند نه امام حاضر را.....
میدانی چرا؟؟
امام گذشته را هر گونه که بخواهند تفسیر می کنند
اما امام حاضر را باید فرمان برند..
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
@dghjkb
4_5926901641226748794.mp3
11.43M
🔹 شهید گمنام سلام....
#مجتبی_رمضانی
@dghjkb
✨✨✨✨✨✨✨
🍃حجاب؛🍃
ح؛حیا✨
ج؛جمالحقیقی✨
ا؛ایمان✨
ب؛بندگی✨
حجاب یعنی آزاد بودن از زندانی به نام
(نظر دیگران)
@dghjkb
13901006_3818_192k.mp3
5.88M
لحظه شناسی.....شریح قاضی
#آیت_الله_خامنه_ای
@dghjkb
گاهی....
نه گریه آرامت می کند
و نه خنده...
نه فریاد آرامت می کند
و نه سکوت...
آنجاست که با چشمانی خیس
رو به آسمان می کنی
و می گویی؛
🌿 من فقط تو رو دارم.....🌿
#خدایا_لحظه_ای_تنهایمان_مگذار
@dghjkb
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
حضرت امام رضا(علیه السلام):
🔹پنج چيز است كه در هر كس نباشد #اميد چيزى از دنيا و آخرت
به او نداشته باش:
كسى كه در نهادش اعتماد نبينى
و كسى كه در سرشتش كرم نيابى
و كسى كه در خلق و خوىاش استوارى نبينى
و كسى كه در نفسش نجابت نيابى
و كسى كه از خدايش ترسناك نباشد.
تحف العقول ، ص 470
@dghjkb
سازنده ترین کلمه...
✔️"گذشت" است آنرا تمرین کن.
پر معنی ترین کلمه...
✔️"مـا " است آن را زیاد بکار ببر.
عمیق ترین کلمه...
✔️"عشق" است آن را ارج بگذار.
بیرحم ترین کلمه...
✔️"تنفر" است آن را از بین ببر.
@dghjkb
🕊🕊🕊🕊🕊
از مردم شهيدپرور ميخواهم كه هميشه در صحنه باشند ،ابرقدرتها بدانند مردم ايران هميشه در صحنه هستند و نميگذارند كه خللي بر جمهوري اسلامي وارد شود. ابرقدرتها بدانند كه ما مردم ايران با جان و دل انقلاب را پذيرفتيم و آن را تا پايان جان حفظ خواهيم كرد. من از مردم ميخواهم رهبر و وليفقيه را تنها نگذارند و به دستورات ايشان عمل كنند.از خواهران خود مي خواهم كه حجاب اسلامي را رعايت كنند و از برادرانم هم ميخواهم كه ادامه دهنده راه شهدا باشند و از پدر و مادرم هم ميخواهم كه اگر ميخواهند براي من گريه كنند براي غريبي امام حسين (ع) گريه كنند.
(منابع؛وبلاگ سروش باران_انجمن قلم پردازان_سایت توابین)
#وصيتنامه_حسين_ترك
@dghjkb
🍁🍁🍁🍁🍁
بدترین زندان....
می گفت: هیچ زندانی بدتر از مشهورشدن نیست. بترسید از مشهورشدن؛ چرا که امام خمینی ره در کتاب جهاد اکبر می گویند: «کسی که مشهور شد، دیگر نمی تواند خودسازی کند.» چه زندانی بدتر از این که انسان نمی تواند در آن خودسازی بکند. زندانی بدتر از این سراغ دارید؟! آیا زندانی آهنین تر و بدتر از این هست که انسان دیگر نتواند خودش را بسازد؟! کسی که مشهور شد، دیگر تا آنجایی که رسیده، تا همانجا رسیده؛ دیگر برای بالاترش گیر می کند. مشهوریت بالا می آورد. از خدا بخواهیم و گریه و زاری کنیم و این خاصیتی که در دلمان است(میل به شهرت) را از ما بکند.
#روحانی_شهید_حجت_الاسلام_عبدالله_میثمی
#مطاف_عشق
شمع حیاط/ ص23
قرآن کریم
«این منزل آخرت (بهشت) را تنها برای كسانی قرار میدهیم كه در روی زمین قصد برتری (جاه و شهرت) و قصد فساد ندارند.»
سوره قصص آیه 83
@dghjkb
🍃تشریح عملیات مرصاد به روایت عضو گروهک منافقین؛
اظهارات هادی شعبانی که حدود ۲۰سال از عمر خود را در این گروهک سپری کرد تا اینکه در سال ۱۳۸۳توانست از مقر منافقین گریخته و به ایران باز گردد،.
*موضوع عملیات مرصاد (فروغ جاویدان)و حمله نظامی به ایران چگونه به شما ابلاغ شد؟
بعد از قبول قطعنامه از سوی ایران بود که مسعود رجوی سریعا جلسه ای گذاشت و گفت باید تا یک هفته دیگر به ایران حمله کنیم چرا که قبول قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی نشان دهنده ضعف نیروهای ایرانی در جبهه های جنگ است و گفت که ما مقصر بودیم که ایران قطعنامه را قبول کرد چون وقتی ما در عملیات چلچراغ مهران را تصرف کردیم، شعار، امروز مهران فردا تهران، سر دادیم و رژیم ایران ترسید که ما بتوانیم وارد تهران شویم و به همین خاطر سریعا آتش بس را پذیرفت.
بعد از این صحبت ها بود که سازماندهی جدید شروع شده و تیپ ها و لشکرهای جدید تشکیل شدند.
بعدها مسعود عنوان کرد که در یک طرح هماهنگ با ارتش عراق قرار شده بود آنها (نیروهای عراقی) از جنوب به ایران حمله کنند تاما بتوانیم به راحتی از سمت غرب پیشروی کنیم.
*شب قبل از شروع عملیات در جلسه معروف به توجیه فروغ یا خداحافظی نیز حضور داشتید؟
بله همه نیروها بودند مسعود در آن جلسه سخنرانی مفصلی کرد و گفت همین فردا باید حرکت کنیم و حتی به مهدی ابریشم چی هم که فرمانده محور تهران بود گفت وقتی به تهران رسیدید اتاق کار سابق من در خیابان علوی را آماده کنید تا من بیایم و در آن مستقر شوم .
و بعد خطاب به نیروها گفت؛بعد از ورود به تهران تا ۴۸ساعت هر کاری خواستید بکنید و هرکسی را که خواستید بکشید تا اینکه من فرمان عفو عمومی بدهم.
*نیروها چقدر به موفقیت در این عملیات امیدوار بودند؟
همه ما فکر می کردیم که واقعا این طرح عملی است. مسعود می گفت نیروهای ایران دیگر انگیزه جنگیدن ندارند و مردم هم خسته شده اند و منتظر جرقه ای هستند تا علیه حکومت شورش کنند. حتی وقتی به او گفتیم در بعضی یگان ها کمبود نیرو داریم،مسعود می گفت نگران نباشید در اولین شهر که وارد شویم مردم به ما می پیوندند و کمبودها جبران می شود.
از طرفی هم برای ما که با انگیزه مبارزه به سازمان پیوسته بودیم این عملیات آخرین فرصت بود که بر اساس تصور و القائات سازمان یا می کشتیم و پیروز می شدیم یا کشته می شدیم.
*ولی همان موقع نیروهای ایران توانسته بودند ارتش عراق را از جنوب ایران عقب بزنند.این برای شما جای سوال نبود که چطوری کشوری که به قول شما ضعیف شده می تواند چنین کاری کتد؟
شما باید به این نکته توجه کنید که ذهن ما(نیروهای منافقین) یک ذهن تاکتیکی نبود و این مسائل را نمی دانستیم.مثال ما مثال اسکی بازی بود که روی برف احساسات لیز می خورد.ما قدرت تحلیل نداشتیم و حتی نمی توانستیم روی نقشه کار کنیم.
فرماندها به ما می گفتند همین مسیر مستقیم را که برویم بدون مقاومت به کرمانشاه می رسیم و از آنجا هم همدان، ساوه،آوج و بعد تهران. ماهم قبول کردیم. الان که نگاه می کنیم می توانیم بفهمیم این نوع عملیات از اول شکست خورده بود.
استفاده از زره پوش های لاستیک دار و حرکت در یک خط آن هم روی جاده آسفالت، امکان موفقیت نداشت ولی آنموقع کسی از نیروها این چیزها را نمی دانست.
در واقع آنشب،شب اتمام حجت مسعود با بچه ها بود و طوری صحبت کرد که همه می گفتند همین امشب حمله را شروع کنیم. حتی برخی افراد در شبانه روز ۲ساعت می خوابیدند و فقط کار می کردند به همین خاطر خیلی از نیروها در حمله فروغ از فرط خستگی در میدان نبرد خوابشان برد.
*برای انجام عملیات آموزش خاصی هم دیدید؟
آموزش ها بسیار مختصر بود و آن هم برای کسانی که ۳،۲ روز قبل از اروپا برای شرکت در عملیات آمده بودند.فقط هم آموزش تیر اندازی با کلاش و کلت بود. کسانی که حین عملیات میرسیدند که اصلا همین آموزش مختصر راهم نمی دیدند فقط سلاحشان را می گرفتند و به میدان جنگ فرستاده می شدند.
سازمان به دروغ به آنها می گفت مثلا الان در کرمانشاه هستیم شماهم آنجا بروید.افرادی در اروپا بودند که بچه خود را تحویل همسایه شان داده بودند تا به عملیات برسند.کسانی که حتی دست چپ و راست خود را نمی دانستند.چه برسد به استفاده از سلاح.
نیروهایی که در این عملیات شرکت داشتند شامل سه دسته می شدند.یک دسته اعضای قدیمی سازمان که آموزش دیده بودند. یک دسته اعضایی که از کشورهای دیگر اضافه شدند و دیگری هم اسراء سازمان.
نیروهای از خارج آمده آموزش ندیده بودند و با این انگیزه در عملیات شرکت می کردند که از این خوان نعمتی که گسترده شده بود،بهره ای ببرند!به این امید بودند که مثلا رژیم ایران تغییر کند و آنها به پست و منصبی برسند که اکثرا هم در عملیات کشته شدند.اما وضعیت اسرا از این هم وخیمتر بود.
برخی از این اسرا، اسیران ایرانی موجود در زندانهای عراق بودند که در آنجا به بدترین شکل با آنها رفتار
@dghjkb
می شد.سازمان از این فرصت استفاده کردو به آنها گفت اگر برای شرکت در عملیات به ما بپیوندید آزاد خواهید شد.برخی از آنها به این امید که در حین عملیات بتوانند فرار کنند قبول کردند. اما غالب این اسرا کسانی بودند که در عملیات آفتاب اسیر شده بودند که تعدادشان به حدود۳۰۰ نفر میرسید.این اسرا بیشتر از نیروهای ارتش بودند که تعدادی در سردشت،تعدادی در فکه و تعدادی هم در حین عملیات چلچراغ اسیر شده بودند.همه این اسرا در پادگان معروف به دبس در کرکوک نگهداری می شدند که اردوگاه اسرای سازمان بود.
وقتی عملیات شروع شد سازمان مجبور بود از حداکثر نیروهایش استفاده کند به همین دلیل سراغ این اسرا هم رفت. برخی از اسرا اعلام آمادگی کردند که تعدادشان کم بود. بقیه آنها را در اتاقی حبس کردند و مقداری آب و غذا برایشان گذاشته و به آنها گفتندهرموقع درعملیات پیروز شدیم می آییم سراغ شما و رفتند.یکی از مسئولان عملیات به نام احمد واقف گفت روز دوم مجددا سراغ آنها رفتیم و به دروغ به آنها گفتیم که ما توانستیم کرمانشاه را تصرف کنیم هر کس می خواهد بیاید. تعدادی گول خوردند و آمدند و مابقی را دوباره حبس کرده و رفتیم به این ترتیب سازمان توانست حدود۴۰ نفر از اسرا را در عملیات شرکت دهد که اکثر آنها در صحنه عملیات گریختند.سازمان هم این موضوع را می دانست ولی می گفتند چاره ای نیست باید تعداد نیروها را افزایش داد. این زمانی بود که کرند در حال تصرف توسط نیروهای ایران بود و این یعنی محاصره نیروهای سازمان در اسلام آباد.
*شما در عملیات مرصاد در چه واحدی بودید؟
در واحد توپخانه. فرمانده لشکرمان هم مهین رضایی معروف به آذر بود.
روز عملیات یک توپ۱۲۲ همراه دو دستگاه آیفا مهمات تحویل ما شد که چهار نفر بودیم.تا اسلام آباد درگیری خاصی نداشتیم تا اینکه به تنگه چهار زبر رسیدیم.آنجا درگیری کوچکی رخ داد ولی به هر صورتی بود توانستیم راه را باز کنیم. تا به تنگه حسن آباد رسیدیم که درگیری اصلی شروع شد.
حوالی ده صبح بود که از ناحیه شکم مجروح شدم و من را به زیر پل حسن آباد که اکثر زخمی های مرصاد آنجا بودند منتقل کردند.از حسن آباد به فرمانداری اسلام آباد رفتیم.تعداد زخمی ها خیلی زیاد بود و اکثرا حال وخیمی داشتند مارا از آنجا به کرند و سپس به سرپل ذهاب بردند و از سرپل ذهاب به وسیله هلی کوپتر عراقی به بیمارستانی در بغداد منتقل کردند.
هوا در حال تاریک شدن بود که تعداد زخمی ها در بیمارستان به قدری شد که مابقی مریض ها را از آنجا منتقل کردند و بیمارستان بصورت کامل در اختیار سازمان قرار گرفت.من از ناحیه شکم تیر خورده بودم و حال خوبی نداشتم.جالب اینجاست که بعد از اتمام عملیات و شکست کامل سازمان برخی از فرماندها پیش ما می آمدند و به دروغ می گفتند که کرمانشاه را تصرف کردیم و آنجا مستقر هستیم. من ۸ ماه بستری بودم و بعد از آن هم تا ۲سال تحت نظر دکتر قرار داشتم.
*دوستانتان از صحنه درگیری مطلب خاصی به شما نگفتند؟
یکی از آنها خاطره ای تعریف کرد که بد نیست اینجا بازگو شود تا ببینید رافت و عطوفتی که سازمان و خصوصا مسعود رجوی از آن دم می زد چگونه بود.
استراتژی سازمان در عملیات فروغ استراتژی پرچم نظامی بود.یعنی هرکس که جلوی شما را گرفت او را بکشید و این هرکس یعنی پاسدار.
یکی از دوستان تعریف می کرد که تعدادی از نیروهای پاسدار را در عملیات فروغ اسیر کردیم و آنها را با دست بسته در گوشه ای نگه داشتیم. هوا خیلی گرم بود و آنها بسیار تشنه بودند. یکی از افراد پیش فرمانده گردان عبدالوهاب فرجی(افشین) رفت و از او پرسید با این اسرا چکار کنیم؟
افشین که علاقه زیادی به کلت داشت اسلحه اش را بیرون آورد و با اشاره گفت همه آنها را اینطور آب بدید. با اشاره افشین همه اسرا تیرباران شدند و اجساد آنها روی هم ریخته شد و از آن عکس گرفتند.این عکس تا مدتها به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای عملیات فروغ جاویدان در جلسات معرفی می شد.
*بازتاب شکست عملیات فروغ در داخل سازمان چطور بود؟
آنقدر وحشتناک بود که مسعود تنها یک هفته بعد از آن اعلام نشست عمومی کرد و دستور داد تا همه نیروها حتی مجروحین را از بیمارستان به این نشست بیاورند.من آن موقع در بیمارستان بستری بودم با همان تخت بیمارستان مرا به سالن آوردند. وضع خیلی خراب بود و اکثر نیروها بریده بودند چون از یک طرف به تهران نرسیده بودیم و از آن بدتر اینکه دوباره به عراق برگشتیم و نمی دانستیم آینده چه می شود.آتش بس هم که برقرار شده بود.
*سازمان برای ترمیم این وضعیت چکار کرد؟
مسعود در آن نشست شروع به توجیه کرد و این کار راهم خوب بلد بود.مثلا می گفت ما در این عملیات ۱۵۰۰کشته دادیم در حالی که توانستیم ۵۵هزار نفر از نیروهای رژیم را بکشیم! و حرفهایی از این دست.با این حال فضای بعد از مرصاد بسیار سنگین بود.سازمان برای شکستن این فضا اقدام به وارد کردن نیروهای جدید از اروپا کرد. به آنها می گفتند چندماه
@dghjkb
برای آموزش بیایید و هرکس که خواست می تواند بعد از آموزش برگردد.
مسعود می گفت ما خودمان را برای عملیات فروغ۲ آماده می کنیم،ولی دیگر فایده ای نداشت.این وضع ادامه پیدا کرد تا اینکه بعد از حمله آمریکا به عراق به اوج خود رسید.
*یکی از افرادی که هیچ گاه نامش از ذهن منافقین پاک نخواهد شد شهید صیاد شیرازی است. واکنش سازمان به ترور ایشان که نقش موثری در سرکوب عملیات فروغ داشت چه بود؟
بله. اصولا هر عملیات موفقی که در داخل ایران انجام می شد سازمان جشن مختصری می گرفت ولی ترور صیاد یک اتفاق ویژه بود و سازمان هم سنگ تمام گذاشت.آن روز جشن عمومی اعلام شد و تیر هوایی و شیرینی و شام جمعی هم دادند.اتفاقی که به ندرت می افتاد. مسعود هم در یک نشست عمومی این ترور را تبریک گفت. بلاخره شهید صیاد یکی از فرماندهان بزرگ عملیات مرصاد بود که ضربه سختی به پیکر سازمان وارد کرد.
(منبع؛فارس، باشگاه خبرنگاران)
#عملیات_مرصاد
@dghjkb
🇮🇷 دستور قاطع امام خمینی(ره) برای مقابله و اعدام منافقین؛
با ادامه جنایت ها و تجاوز منافقین به ایران و همکاری و همراهی باقیمانده های منافقین، راه حلی جز اقدامی قاطع در مقابل خیانت ها و ترور های کور مردم عادی باقی نمانده بود.هیچ حکومتی در دنیا با ترور با مماشات و مصلحت برخورد نمی کند ولی جمهوری اسلامی تقریبا یک دهه،به روش های دیگر سعی می کرد با منافقین برخورد کند که جوابگو نبود.
به هرحال پس از همدستی منافقین با صدام در حمله به ایران و تدارک برهم زدن امنیت شهرها توسط باقیمانده های منافقین امام خمینی(ره) برای حفظ کشور و نظام و خشکاندن غده چرکین نفاق، حکمی را صادر کردند که یکی از قاطع ترین و مهمترین دستورات ایشان بود؛
*از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هرچه می گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون،کسانی که در زندان های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند، محارب و محکوم به اعدام می باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجت الاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی(دادستان تهران) و نماینده ای از وزارت اطلاعات می باشد. اگر چه احتیاط در اجماع است،و همین طور در زندان های مرکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می باشد.رحم بر محاربین ساده اندیشی است.قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است.امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می باشد. والسلام*
باصدور چنین حکمی هیاتی سه نفره از نماینده دادستان کل کشور،نماینده وزارت اطلاعات و حاکم شرع مسئول بازجویی و اجرای حکم شدند. حجت الاسلام نیری ،حاکم شرع، حجت الاسلام پور محمدی نماینده وزارت اطلاعات،حجت الاسلام رئیسی معاون دادستان تهران و اشراقی قاضی زندان اوین، نام هایی هستند که از آنها بعنوان مسئول رسیدگی به پرونده منافقین در زندان اسم برده می شود. در آن زمان موسوی خوئینی ها دادستان کل کشور، موسوی اردبیلی رئیس دیوان عالی کشور بودند و در تصمیم گیری ها شرکت داشتند.
با اعدام صدها تن از منافقین و نشان دادن عزم و جدیت نظام در برخورد با درگیری های مسلحانه و تروریست ها، ساختار پوشالی منافقین در داخل کشور فرو ریخت و کشور برای سالها در زمینه ثبات و امنیت بیمه شد.اگر چنین برخورد قاطعی با منافقین صورت نمی گرفت افراد بسیاری چه از مردم عادی و چه از مقامات و شخصیت ها قربانی ترور می شدندو خسارت های مالی نیز بر کشور تحمیل می شد.
(منبع؛جهان،پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز)
#اعدام_منافقین
#گروه_منافقین
@dghjkb