اولین ها را با ما تجربه کنید قدیمی های دختران حاج قاسم این جمله را زیاد شنیده اند... قدیمی تر ها یا به قول خودمان پیش‌کسوت هاهم که این شعار را ایجاد کردند با همین اولین ها، شروع کننده راهی بودند، راهی پرپیچ وخم، ناهموار اما پربرکت... اولین ها برایِ ما پربرکت ترین ها هستند چه بسا ماندگاری برکاتشان بیشتر از خاطِرشان باشد... مثالِ اولین فعالیت جبهه دختران حاج قاسم استان کرمان، در یک شهرستان کوچک و با تنها ۵ دختر پرجنب وجوشِ بی‌تجربه‌یِ موجود در دختران حاج قاسم کرمان... همان روزها که دختران حاج قاسم نوزاد تازه متولد شده ای بود... نیت کردیم کار خود را در زمانی شروع کنیم که بیمه شویم؛ نه فقط خودمان که کار و برنامه ها هم... دنبال بیمه کننده بودیم اما نه زمینی‌ها، دنبال کسی که با خیال راحت، با سپردن جان و دل به او، به دلِ دریا بزنیم و بتوانیم از صفر کیلومتر شروع کنیم... عید مبعث نزدیک بود و چه کسی بهتر از حضرتِ‌لطیف، آقای مهربانی ها و پیامبر خوبی ها.. که با شروع کارمان در روز مبعثش بیمه او شویم، بیمه اویی که سراسر نور است و برکت... نیت این بود آقا جان برای شما و برای اولین بار شروع میکنیم، کار برای شماست خودتان یاری برسانید... طرحی داشتیم که مُصِر بر انجامش بودیم اما یک هفته دوندگی و این در و آن در زدن ها نتیجه ای نداشت... امید به دادن مجوز اجرای طرح=صفر بودجه=صفر ریال تجربه=زیر صفر ریال هیچ دری باز نمیشد، سنگ ها مانع باز شدن درها بودند و ما هم که... شب عید بود و نزدیک اذان مغرب و ما همچنان منتظر؛ که بالاخره چه کنیم کار شدنیست یا نشدنی! حرف هایی در دل، با آقایی ردوبدل میشد، که صاحبِ اصلیِ کار بود و سراسر نور و امید.. اما کم کم ناامیدی درحال رخنه بود که تلفن زنگ خورد... دوست قدیمی بود که نذرفرهنگی داشت؛ مبلغی که می‌خواست خرج کار فرهنگی شود و از قضا به یاد ما افتاده بود، درحالیکه نمی‌دانست ما می‌خواهیم کاری را شروع کنیم و میگفت اتفاقی به شما زنگ زد‌ه‌ام... اما ما میدانستیم اتفاقی نبوده.. از برکات دردودل با او بود، همانکه به خودش سپرده بودیم... عیدی اول را از صاحب اصلی کار گرفتیم اما هنوز مجوز را نه... اذان مغرب از گلدسته ها بلند شد که برای بار دوم تلفن زنگ خورد... این بار مجوز صادر شده بود... عیدی دوم را هم با ذوق و بغض گرفتیم.. با حالی که قابل وصف نبود و شور و شوقی عجیب، به دنبال خرید وسایل رفتیم و بعد هم آماده کردن نامه ها تا ۳ نیمه شب.. عیدی سوم را زمانی گرفتیم که نتیجه کار را دیدیم و شیرینی‌اش هنوز و بعد از چندین سال در خاطره هاست و برکتش همچنان ادامه دارد... اکنون پس از چند سال باز از همان آقا که بیمه اش شدیم؛ از اویی که امید روزهایِ ناامیدی بود و هست؛ از پیامبر مهر و محبت و نور می‌خواهیم که به برکت همان سالها، عیدیمان را طوری بدهد تا بتوانیم در رکابش خدمت کنیم، لایق باشیم که نوکری کنیم... عید_مبعث استان کرمان_شهرستان_زرند ✨🦋@kermandhgh 💡@kerman_nojavan #دختران_حاج_قاسم ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯

🌺بعثت، امید انسان به فردایی روشن است 🌺بعثت، نشانه مهرورزی خدا با خاکیان 🌺و باران رحمت بی حد او بر زمینیان است. ❤️بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد❤️ 🎙راوی: یسنا_بلندگرای حافظ_۱۱_جز ۱۲ساله استان_آذربایجان_شرقی شهر_خسروشاه #دختران_حاج_قاسم ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯

بسم الله الرحمن الرحیم "به مناسبت عید مبعث" مسجد امام حسین بنزرد علیاء🌸 دختران حاج قاسم: مربی خاطره حصار #دختران_حاج_قاسم ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯

▫️برگزاری جشن عید بزرگ مبعث با همکاری دختران حاج قاسم ▫️مدیر: خانم فاطمه حسنوند ▫️معاون: خانم صبا سالاری ▫️مدرسه غیردولتی صبا استان_لرستان شهرستان_سلسله #دختران_حاج_قاسم ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯