همیشه میگفت دعا کنید تا وقتی که توفیق زیارت #کربلا نصیبم نشد که اگر میخوام از این دنیا برم شب_جمعه این اتفاق بیفته. چون تا الان کربلا نرفتم و میخوام حداقل بعداز مرگم توفیق زیارت نصیبم بشه.
درنهایت آرزویش برآورده شد و در شب جمعه که مورخ ۱۷ اردیبهشت ۹۵ ودر شب عید مبعث حضرت رسول اکرم (ص) بوده در کربلای خانطومان آسمانی شد و کربلا نرفته کربلایی شد و پیکرپاکش مانند مادرش زهرا (س) جاویدالاثر مانده و برنگشته و الان همه شب جمعه مهمان امام حسین (ع) و مادرش فاطمه زهرا(س) است.
#به_نقل_از_پدر_شهید
#شهید_حسن_رجایی_فر
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✅بیچارهاند کسانی که غیبت میکنند
✍️از سوی خدا به موسی وحی شد: هر غیبت کنندهای که با توبه از دنیا برود، آخرین کسی است که به بهشت وارد میشود. هر غیبتکنندهای که بر آن اصرار داشته باشد (توبه نکند و غیبت کردن عادت او شده باشد) و با این حال از دنیا برود و توبه نکند، اوّلین کسی است که داخل دوزخ میگردد.
و أَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی علیه السلام: مَنْ مَاتَ تَائِباً عَنِ الْغِیبَةِ فَهُوَ آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ إِلَی الْجَنَّةِ وَ مَنْ مَاتَ مُصِرّاً عَلَیْهَا فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ النَّار.
📚إرشاد القلوب إلی الصواب، جلد1، ص116
جالب اینجاست که اگر غیبتکننده توبه کند و خدا هم او را ببخشد باز ننگ غیبت کردن کاملا از بین نمیرود.
و او از جمله کسانی است که آخرین نفر وارد بهشت میشود، پس به امید اینکه بهش میگیم رضایتش رو میگیریم! یا غیبتش نیست صفتشه! یا جلو روشم میگم! یا میخواست نکنه! یا..؛ غیبت نکنید که اینها همه بهانه است و خدا قبول نمیکند و اگر روزی توبه کنید باز صحرای قیامت معطلید تا جزو آخرین افراد وارد بهشت شوید، پس با آبروی مومن بازی نکنید.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔆 #پندانه
✍ رضای خدا یا خودنمایی؟
🔹میگویند عدهای مسجدی میساختند. بهلول سر رسید و پرسید:
چه میکنید؟
🔸گفتند:
مسجد میسازیم.
🔹گفت:
برای چه؟
🔸پاسخ دادند:
برای چه ندارد، برای رضای خدا.
🔹بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند: «مسجد بهلول» و شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
🔸سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است: «مسجد بهلول» و ناراحت شدند.
🔹بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد میکنی؟
🔸بهلول گفت:
مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساختهایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساختهام، خدا که اشتباه نمیکند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹#داستانآموزنده
در جنگ یرموک، هر روز عده ای از سربازان مسلمین به جنگ میرفتند و پس از چند ساعت زد و خورد، بعضی سالم یا زخمی به پایگاههای خود بر میگشتند و بعضی کشتهها و مجروحان در میدان جا میماندند.
(حذیفه عدوی) گوید: در یکی از روزها پسر عمویم با دیگر سربازان به میدان رفت، ولی پس از پایان پیکار برنگشت! ظرف آبی برداشتم و روانه رزمگاه شدم، به این امید اگر زنده باشد آبش بدهم.
پس از جستجو او را یافتم که هنوز رمقی در تن داشت. کنارش نشستم و گفتم: آب میخواهی؟ با اشاره گفت: آری.
در همین موقع سرباز دیگری که نزدیک او به زمین افتاده بود و صدای مرا میشنید آهی کشید و فهماند که او نیز تشنه است و آب میخواهد.
پسر عمویم به من اشاره کرد: که برو اول به او آب بده.
پس پسر عمویم را گذاردم و به بالین دومی رفتم و او هشام بن عاص بود.
گفتم: آب میخواهی؟ به اشاره گفت: بلی؛ در این موقع صدای مجروح دیگری شنیده شد که آه گفت: هشام هم آب نخورد و به من اشاره کرد که به او آب بده! نزد سومی رفتم ولی در همان لحظه جان سپرد.
برگشتم به بالین هشام، او نیز در این فاصله مرده بود. آمدم نزد پسر عمویم دیدم او هم از دنیا رفته است.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#علتشهادتپیامبر_ص
❌ #خیانتیکزن
⚔پس از آن که جنگ خیبر پایان یافت و اموال خیبر به عنوان غنیمت، طبق دستور پیغمبر اسلام (ص) بین مسلمین تقسیم گردید، یک زن یهودی به نام زینب دختر حارث که دختر برادر مَرحَب باشد برّه ای کباب شده را به عنوان هدیه تقدیم آن حضرت و همراهانش کرد.
زن یهودی پیش از آن که برّه را تحویل دهد، از اصحاب سؤال کرد که پیغمبر خدا کجای گوسفند را بهتر دوست دارد؟
اصحاب اظهار داشتند: پیامبر خدا (ص)، دست آن را بهتر از دیگر اعضایش دوست دارد.
پس آن، زن یهودی تمامی برّه را آغشته به زهر نمود، مخصوصاً دست آن را بیشتر به زهر آلوده کرد و جلوی حضرت و یارانش نهاد.
حضرت مقداری از دست برّه را تناول نمود و سپس به اصحاب خود فرمود: از خوردن آن دست بکشید، زیرا که گوشت این برّه مسموم است.
🔮پس از آن، حضرت رسول (ص) آن زن یهودی را احضار و به او فرمود: چرا چنین کردی؟
🗣او در جواب گفت: برای آن که من با خود گفتم، اگر این شخص پیغمبر باشد به او آسیبی نمی رسد وگرنه از شرّ او راحت می شویم.
👈و چون حضرت سخنان او را شنید، او را بخشید، ولی پس از آن جریان، حضرت به طور مکرّر می فرمود: غذای خیبر مرا هلاک، و درونم را متلاشی کرده است.
📚( بحارالا نوار: ج 21، ص 5 6)
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
از سختی ها نترس.↯
سختی آدم را سرسخت می کند،
⇦میخهایی در دیوار محکمتر هستند
که ضربات سختتری تحمل کرده باشند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#مصعب_پیامبر🌸
🔹یکیاز دوستانش برایم تعریف ڪرد:
🔹صبح روز مبعث حال وهوای عجیبی داشت. با بقیه ی نیروها برای نماز صبح حاضر نشد و خودش به تنهایی در محل دیگری با یک حالت معنوی خاصی نماز خواند. سر سفرهیصبحانه هم حاضر نشد. وقتی علت را از او پرسیدند، در جواب گفت: میخواهم صبحانه را از دست پیامبر ﷺ در بهشت دریافت ڪنم! یک سیب به او تعارف ڪردند ، نخورد وگفت : دلم میوهی بهشتیمیخواهد!
🔹🌷همان روز به شهادت رسید. هم صبحانه ی خود را از دست پیامبر ﷺ دریافت ڪرد و هم از میوه های بهشتی و سایر نعمت های آن برخوردار شد...
🔹🌷شهیدی ڪه همرزمانش به خاطر نظم، تقوا و شجاعتش لقب «مصعب پیامبر» را به او دادند
✍ راوی: پدر بزرگوار شهید🥀
📚 منبع : ڪتاب ستاره ها ص ۳۰
🌷#اولین_فرمانده_تیپ۲۱_امامرضا
خراسان
#شهــید_سردار_محـمدمهـدی_خــادم🌷🕊
الشــریعه
#شهادت_عملیات_بیتالمقدس۱۳۶۱
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#هادےدلھٰا 🕊
ڪسـانی ڪہ بـــــرای هـدایت
دیـگـــران تــلاش مـی ڪنـنـد؛
بہ جای مردن، شهید می شوند...