eitaa logo
دیدار روی ماه🌙
90 دنبال‌کننده
324 عکس
109 ویدیو
2 فایل
قصه های توفیق دیدار بچه های هیئت انصارالقائم (عج) با خانواده معظم شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نوه‌های شهید رئیسی ✨ صبح امروز در آغوش رهبر انقلاب
▪️«قرائت دعای پرفیض کمیل» 🏴 به یاد شهدای خدمت 🏴 سخنران : «حجت‌الاسلام والمسلمین گلپیچی» مداح : «حاج محسن حامدی» 📆 زمان : پنجشنبه ۳ خرداد ماه 🕦 از ساعت ۱۸:۰۰ 📍مکان : خ طالقانی ،مجتمع فرهنگی ۱۳ آبان 🔸هیئت دانشجویی انصار القائم (عج) | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام 🔸@a_ghaaem
سوم خرداد، سالروز آزادسازی خرمشهر و روز مقاومت، ایثار و پیروزی گرامی باد خرمشهر را خدا آزاد کرد آدرس کانال دیدار روی ماه 🌙 : https://ble.ir/didar_mah
💔تصویر دختران شهید موسوی سرتیم حفاظت آیت الله رییسی در کنار قاب عکس بابا 💔 دختر شهید موسوی گفت: گفتم بابا مگه شما سردار نیستی؟ چرا تصویرت را در تلویزیون نشان نمی‌دهند؟ چرا در اینترنت نیستی؟ پدرم گفت «نشون می‌ده بابا!». یک روز بعد و بعد خبر شهادت بابا، همهٔ مردم ایران تصویر پدرم را دیدند و فهمیدند که سرتیم حفاظت رئیس جمهور، بابای مهربان من است. به گزارش فارس، دختر کوچک شهید موسوی اضافه کرد: از وقتی بابا محافظ آقای رییسی شد، آخر هفته‌های خانهٔ ما، آخر هفته‌های بدون حضور بابا بود. 💔💔💔💔 آدرس کانال دیدار روی ماه 🌙 : https://eitaa.com/didar_mah
دیدار روی ماه🌙
می دانی سید، دلم خیلی برایت تنگ شد.😭😭 حتی شاید بیشتر از حاج قاسم . اون روز ها ته ته ته دل مان خبر داشت که بالاخره یک روز صبح از خواب بیدار می شویم و خبر سردار مان را از تلویزیون خواهیم شنید. اما تو فرق داشتی. اینقدر به بودنت عادت کرده بودیم که حتی فکرش را هم نمی کردیم که یک روز صبح قرار است ما از خواب بیدار شویم و ما برای همیشه بیدار نشود😭😭. برای همین است که رفتن حاج قاسم را باور کردم ولی رفتن تو را نه😭😭. او زندگی اش حماسه بود و حماسی رفت. تو اما مظلوم بودی. مظلومانه هم رفتی😭😭 یک جای دور، خیلی دور ، در هوایی مه گرفته با خودت خلوت کردی تا مزد اخلاصت را بگیری. به دور از هیاهوی مقام و شلوغ کاری میز و صندلی ریاست. فکر ما را نکردی با معرفت؟ نگفتی بعد سال ها داریم از دیدن رئیس جمهورمان کیف می کنیم؟ تو شوق ما را وقتی کنار آقایمان می نشستی ندیدی؟ شعف صدای آقا را وقتی از شما تعریف می کرد نشنیدی؟😭😭 معرفت ات را شکر سید. ما را درگیر خودت کردی و خودت را رها از ما؟ واقعیت اش را بخواهی هنوز رفتنت را باور نمیکنم. هنوز منتظرم فردا در خبر ها بشنوم " ریاست محترم جمهور حجه الاسلام رئیسی در دیداری صمیمانه پای صحبت کارگران معدن فلان نقطه دور افتاده نشست". اما باید بپذیرم. سید و بی تکلف ما، از پیش ما رفته است. برای همیشه.😭😭 دلم برایت تنگ می شود سید😭😭😭خیلی زیاد. برای لبخند مهربانت.😭😭😭😭😭 برای اضطرابی که در لحظه تنفیذ در چهره ات موج می زد که همان اضطراب دل ما را قرص کرد که کار به دست مرد خدا افتاده. دلم برای تقوایت در مناظره تنگ می شود.😭😭😭 آن جا که به تو گفتند سندرم پست بیقرار داری و تو جواب ندادی. چرا به آنها نگفتی سید؟ چرا نگفتی که پست بعدی ات معراجِ شهدای تبریز است؟ کاش جواب می دادی تا دلمان برای جواب ندادنت این همه تنگ نمی شد. وقتی نگرانی ات برای خوردن کارگران را تمسخر کردند، تو دنیای کوچک شان را به روی شان نیاوردی. مثل همیشه لبخند زدی و از کنارشان گذشتی . تو با خدا عهدی داشتی و خدا امروز عزیزت کرد. عزیز ایران.😭😭😭 بیش از این خسته ات نکنم سید جان. می دانم خسته ای. چند سال است درست نخوابیده ای. حالا دیگر استراحت کن. بی آن که نگران فردا باشی. برای ما هم دعا کن. دوری ات سخت است. ما سید خوش اخلاقِ صبور خودمان را می خواهیم اما چه کنیم که خدای ما هم خوش سلیقه است و تو را برای خودش خواسته. . سلام ما را به امام و شهدا برسان❤️🏴 آدرس کانال دیدار روی ماه 🌙 : https://eitaa.com/didar_mah
🌿دیدار با خانواده شهید بزرگوار آرمان علی وردی🌿 🟣لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام بدهید . @llmdll آدرس کانال دیدار روی ماه 🌙 : https://ble.ir/didar_mah
دیدار روی ماه🌙
من حتی هنوز به محل قرار نرسیدم اما دارم برایت از دلم نوشته مینویسم ادم عجیبی هستم ؟ نه ... من فقط دلم زود تر از خودم به تو رسیده است ... او آمده زنگ در خانه‌تان را زده ... گپ و گفت ها را کرده و من همچنان دارم از روی علائم راهنمایی که مرا به سویت میچرخاند و جهت میدهد راه را میگیرم و سمتت می‌آیم ... دیدار تو را برای چه میخواستم ؟ ... چرا ساعت ۷ بلند شدم ... تا ۹ کار هایم را کردم ... بعد تا ۱۰ کتابم را خواندم و ۱۰ که شد دویدم در آشپزخانه ظرف ها را شستم و بعد نان ها را توی بقچه بستم و داخل فریزر گذاشتم ... بعد ترش گوشت های شسته شده را در اوردم و با سیب زمینی و پیاز و سیر و کمی زنجبیل تازه چرخ کردم ؟ چرا تا ساعت یک ربع دوازده بدو بدو داشتم، بعد کارم یکهویی جور شد که الان لباس پوشیده روی صندلی ایستگاه متروی امام حسین رو به روی تابلوی خط ۶، شهید آرمان علی وردی نشسته باشم ؟ من از کجا تو را شناختم ؟ مثل بقیه از آن قضیه بزن بزن نا عادلانه ی گوشه شهرک های اکباتان ؟ نه ... من فکر میکنم این ظاهر قضیه است ... تصویر مردی توی ذهنم می‌آید که بهمان میگفت رفتید قبرستان ... به قبر هایی که ناخودآگاه بالای سرشان کشیده شده اید بیشتر توجه کنید ... انسان هایی که ما میبینیم فقط آدم های این زمان و مکان نیستند ... همانطور که ما نیستیم ... ما همان آدم هایی هستیم که از جایی آمدیم و در یک جایی هستیم و بعدا به جای دیگری نقل مکان میکنیم ... ما در مبدا زمان و مکان زندگی نمیکنیم ... جایی که چشم باز کردیم وسط خط زمان ایستاده بودیم ... ما قبل تر ها همدیگر را میشناختیم ... شاید جایی که به آن عالم زر میگویند ... من فکر میکنم ما آنجا با هم جور بوده ایم ... و آنجا هم هم سن و سال ... من فکر میکنم در کوچه پس کوچه های عالم زر، تو همسایه مان بوده ای که با هم بازی میکردیم ... نه ... نمیدانم واقعا تو بچگی هایت را چطور گذرانده ای ... میدانی من و تو تقریبا هم سنیم .. تو کمی کمتر از یک ماه از من بزرگتری ولی حالا ببین ... دستت را به سویم دراز میکنی ؟ دستت را به من میدهی که از دیدارت مرا به رویایت بکشانی؟ .. مرا با خودت میبری؟ ما که از قبل آشناییت هایی باهم داشتیم ... ما که برای دیدار هم هر دو اشتیاق داشتیم ... تو برای دعوت من و من برای دیدار تو ... مرا میبری ؟ یا نه حداقل نامه رسان قلبم به مولایمان میشوی ؟ میتوانی نزد آن کس که از او روزی میگیری یادم کنی ؟ اسمم ببری ؟ میتوانی مرا بلند کنی از فرش به عرشش ببری؟ تو میتوانی ؟ ... تو میتوانی ! ... چون .... تو آرمانِ عزیز هستی .... ۱۴۰۳/۳/۷ آدرس کانال دیدار روی ماه 🌙 : https://ble.ir/didar_mah
دیدار روی ماه🌙
پیام دیدار خانواده شهدا رو دیدم در گروه بخاطر مشغله های روزانه م مردد بودم برم یا نه ! گفتم اینهمه اونا جای ما ایستادگی کردن و رفتن تو اغتشاشات بذار یکروز که کار ندارم جای استراحت برم منم،قسمت شد رفتم بالاخره شهید طلبیدن وارد خانه که شدیم از قبل رسیدن دل آشوبه داشتم یهو رسیدم آرام شدم جای خالی اش در خانه حس میشد پسر ۲۱ ساله شهید آرمان بچه اول بود بچه اولی که مادر با عشق تجربه کرد باهاش مادری رو جای خالی پسر بزرگترش خیلی حس میشد مادری با وقار و آرام خوش آمد گفت و شروع کرد برای ما از خاطرات شهید گفتن سلام و احترام مادر و آرامشش بدو ورود مرا جذب خودش کرد چشمم به عکس آرمان که خورد حس کردم او خوش آمد می‌گوید و میزبان ماست دقیقا زمانی که نشستیم برادرش از اتاق بیرون آمد برادر ۱۲ ساله اش بیرون آمد و سلام و احترام کرد و همان لحظه بود که گفتم همان شهید آرمان بود آمد از اتاق بیرون و خوش آمد گفت ... فهمیدم روحش اینجا ست... دقیقا همینجا *«آری ، شهدا زنده اند»* برادرش که پیش ما آمد حس کردم همان آرمان است. مادرش از وقار شهید آرمان گفت و اینکه چقدر در سن کم رعایت احکام را داشتند در دل گفتم واقعا شهید ، شهید میشود ... مگر جز این است. *«باید شهدایی زندگی کنی تا به زندگی شهدایی برسی»* مادرش از بین خاطرات فرمود : ایشان حتی برنجی که خمس آن را مطمئن نبود نداده باشند نمی‌خورد ، شهدا عجیب شهیدند.... مگر نه ؟ شنیدم و گپ و گفت کردیم ، گفتند که ایشان حتی در زمان کودکی هم لباس کوتاه و رکابی نمی‌پوشیدند . عجیب نیست ؟ بچه مگر متوجه این احکام هست ؟ ولی شهید آرمان شهید زندگی کرد که زندگی شهدایی نصیبش شد ... رسیدیم به خاطره عجیب مادربزرگش مهمان خانه مادر بزرگ بوده که اسپینر (اسباب بازی ) یکی از اقوام در خانه آنها مانده بوده تا دست می‌زند به آن یهو میپرسد مادربزرگ برای کیست مادر بزرگ میگوید : مال ارشیاست بازی کن آرمان میگوید: نه شاید راضی نیست دست بزنم باید بودید و حس می‌کردید آرامش وجودی خانه ایشان و مادرشان را... حالا به نظر شما ؟🤔 چقدر ما در زندگی های خودمون شهدایی زندگی میکنیم !!!! صبح که از خونه میایم بیرون تا شب که برسیم خونه چه حق الناس هایی که گردن ماست !!! چقدرش رو میتونیم حلالیت بگیریم؟ زندگی شهدایی داریم ؟ چقدر رعایت میکنیم؟ و خیلی نکات دیگر *🔸(نکته ای به مادران عزیز بگم ، تربیت شما شهید تربیت می‌کنه جدا از بحث نون حلال که واجبه ،تربیت از ارکان اصلی شهید شدن هست این رو تو خونه شهید آرمان علی وردی فهمیدم از نحوه برخورد مادرشان ، صبوری ایشان ، دلدادگی مادر پسری ایشان ، با عشق صحبت کردن و بردباری ایشان و.... خیلی نکات دیگر)* 🔶دوستان نکات ظریف باعث میشه که شهید بشیم به قول جمله ای معروف که می‌گفت : *«شهید نشوی، میمیری»* 🥀پس رفیق بیا شهید گونه زندگی کنیم حیفه این دنیاست زود گذره حیف کنیم بخاطر هیچی ... 🌷شهادت رو از شهدا بخواهیم خدا رو چه دیدی شاید شهید شدیم :) 🖤همین روزای قبل شهید داشتیم دوستی داشتیم تعریف می‌کردند که شهید رحمتی ماه قبل از همسرشان خواستند برای شهادتشان دعا کنند و شهید شدند ... حتی همسرشان پرسیدند :پس ما چه ؟ گفتن خیالم از شما راحت است خدا را دارید. دوست ندارم به فوت من عادی باشد 🖤شهید رییسی بزرگوار شهادت رو از امام رضا و حضرت معصومه گرفتند به فاصله ده روز که از قم آمدند مگر چطور از ایشان شهادت خواستند که شهید شدند ؟ و دیگر شهدا که چه در دلشان گذشت و شهید شدند ... *⬛شرط اول شهید شدن شهدایی زندگی کردن است خدمت به مردم برای خدا و اهل بیت علیهم السلام.* 🕯️هیچ شهیدی را نداریم که در زمان حیات خود به مردم خدمتی نکرده باشه ... پای دل خانواده هاشون بشینیم همه خانواده شهدا همین رو میفرمایند. 🪷برای سلامتی آقا امام زمان عج و شادی روح شهدای خدمت و تمامی شهدای عزیز از ازل تا ابد صلواتی و فاتحه ای قرائت بفرمایید. ۱۴۰۳/۳/۷ آدرس کانال دیدار روی ماه 🌙 : https://eitaa.com/didar_mah