eitaa logo
ملاقات با امام زمان
6 دنبال‌کننده
11 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹ملاقات با امام زمان🌹🍃 , در زیر میزاب (ناودان خانه کعبه ), بعد از نماز عشاء, در سجده بودم و دعا و تضرع می نمودم ناگاه شخصی مراحرکت داد و گفت : یا حسن بن وجناء, برخیز. سـر بـرداشتم دیدم زنی زرد و لاغر, به سن چهل سال یا بیشتر بود. زن براه افتاد و من پشت سر او بدون آن که سؤالی کنم , روانه شدم تا آن که به خانه حضرت خدیجه عليها‌السلام رسیدیم خـانـه , اتـاقـی داشـت که در آن وسط دیوار بود و نردبانی گذاشته بودند که به طرف دراتاق بالا می رفت آن زن بالا رفت و صدایی آمد که یا حسن بالا بیا. من هم رفتم و کناردر ایستادم در این موقع حضرت صاحب الزمان عليه‌السلام فرمودند: یا حسن بر من نترسیدی ؟ (کنایه از این که چقدر به فکر من بودی ؟) به خدا قسم در هیچ سالی به حج مشرف نشدی ,مگر آن که من با تو (و همیشه به یاد تو) بودم تا این مطلب را شنیدم , از شدت اضطراب بیهوش شدم و روی زمین افتادم بعد ازدقایقی به خود آمدم و برخاستم فـرمـودنـد: یا حسن در مدینه ملازم خانه جعفر بن محمد عليه‌السلام باش و در خصوص آذوقه و پوشاک نمی خواهد به فکر باشی , بلکه مشغول طاعت و عبادت شو. بعد از آن دفتری که در آن دعای فرج و صلوات بر خودشان بود, عطا کردند وفرمودند: این دعا را بـخـوان و همان طور بر من صلوات فرست و آن را به غیر ازشیعیان و دوستانم نده , زیرا که توفیق در دست خدا است حسن بن وجناء می گوید عرض کردم : مولای من , آیا بعد از این شما را زیارت نخواهم کرد. فـرمـودنـد: یـا حـسن , هر وقت خدا بخواهد, می بینی و در این هنگام مرا مرخص کردندو من هم مراجعت نمودم پس از آن همیشه ملازم خانه امام جعفر صادق عليه‌السلام بودم و از آن جا بیرون نمی رفتم ,مگر برای وضو یـا خـواب یا افطار. وقتی هم برای افطار وارد خانه می شدم , می دیدم کاسه ای گذاشته شده و هر غـذایـی که در روز به آن میل پیدا کرده بودم , با یک نان برایم قرار داده شده بود. از آن غذا به قدر کفایت می خوردم لباس زمستانی و تابستانی هم در وقت خود می رسید. از طـرفـی مردم برای من آب می آوردند و من آب را در میان خانه می پاشیدم غذا هم می آوردند, ولـی چـون احـتـیـاجـی نـداشـتـم , آن را به خاطر این که کسی بر حالم اطلاع پیدانکند, تصدق می نمودم. ✍️تشرفات نویسنده: علی اکبر نهاوندی
🍃🌺ملاقات با امام زمان🌺🍃 مـلا حـبیب اللّه , که از متقین و مورد اعتماد است , مؤذن مسجدی بود که مرحوم حاج سید محمد صادق قمی رحمه‌الله آن را تاسیس کرد. ایشان فرمود: عـادت مـن ایـن بود, که یک ساعت قبل از طلوع فجر, به مسجد می آمدم و نافله شب رادر آن جا مـی خـوانـدم و وقتی هوا گرم می شد بر پشت بام مسجد بجا می آوردم و بعد ازاداء نافله بر سطح ایـوان مـرتـفع مسجد می رفتم و قبل از اذان قدری مناجات می کردم وقتی که صبح می شد اذان می گفتم و برای نماز پایین می آمدم ایـن بـرنامه را نزدیک به بیست سال اجرا می کردم شبی از شبها که تاریک بود و بادمی وزید, بنابر عـادت بـه مـسـجد آمدم دیدم در مسجد باز است و یک روشنایی درآن جا دیده می شود. گمان کـردم خـادم , در مـسـجـد را نـبـسته و چراغ را خاموش نکرده است داخل شدم که ببینم جریان چـیـسـت , دیـدم سیدی به لباس علماء ایران درمحراب مشغول نماز است و آن روشنایی از چهره مبارک ایشان ساطع می شود نه ازچراغ ! درباره آن سید و صورت نورانیش تفکر می کردم وقتی از نماز فارغ شد, رو به من نمود و مرا به اسم صدا زد و فرمود: به آقای خود (سید محمد صادق قمی ) بگوبیاید. بـدون تـامل امر او را اطاعت نمودم و رفتم که مرحوم حجة الاسلام سید محمد صادق قمی را خبر کنم چون به خانه اش رسیدم در را به آرامی کوبیدم دیدم , آن مرحوم درحالی که عمامه خود را به سـر کرده , پشت در ایستاده و می خواهد از خانه خارج شود. سلام کرده و عرض کردم : سید عالمی در مسجد است و شما را احضار نموده است فرمود: آیا او را شناختی ؟ گـفـتـم : نه , نشناختم , ولی از علماء ولایت ما نیست آقا! چقدر صورت او نورانی است ,من چنین صورت نورانی در مدت عمرم ندیده ام اما مرحوم سید محمد صادق به من جوابی نمی داد. با ایشان بودم , تا داخل مسجد شد. دیدم نسبت به آن سید, ادب خاصی را رعایت می کند و خضوع کاملی در برابر ایشان دارد. سلام کرد و نزدیک ایشان نشست و با آن شخص مذاکره ای نمود. بعد از مدت زمانی , آن سید از مسجد خارج شد. مـن کـه از خـضوع ایشان تعجب کرده بودم پرسیدم این سید که بود؟ و چرا تا این حدنسبت به او خضوع می کردید؟ رو به من نمود و فرمود: او را نشناختی ؟ گـفـتـم : نه , از من تعهد گرفت که در مدت حیاتش , این جریان را بروز ندهم بعد فرمود:آن آقا, مولای من و تو, حضرت صاحب العصر و الزمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف بود. در ایـن جـا مـن بـه سوی در مسجد دویدم دیدم در بسته و مسجد تاریک است و احدی در آن جا نیست از سـخنان حضرت با ایشان چیزی نفهمیدم , جز آن که امر به اقامه نماز جماعت صبح در اول فجر فرمودند. مـلا حبیب اللّه این مطلب را بروز نداد, مگر بعد از وفات حجة الاسلام سید محمدصادق قمی ✍️تشرفات نویسنده: علی اکبر نهاوندی
🍃🌹ملاقات با امام زمان🌹🍃 یکی از شاگردان مرحوم حاج ملا آقاجان رحمةالله علیه آقای دکتر ابوالقاسم طاهری بود، ایشان علاوه بر اینکه بخشی از دروس حوزوی را خوانده بود، تحصیل کرده آمریکا نیز بود و دکترای روانشناسی خود را از دانشگاه کالیفورنیا گرفته بود. وی پایان نامه اش را که حدود ۴۰۰ صفحه و به زبان لاتین است در موضوع یک پیر روحانی پیرامون حاج ملا آقاجان نوشته و در همان دانشگاه کالیفورنیا مورد تقدیر و توجه خاص آن ها واقع شده است، ایشان نقل می کرد: در آمریکا توسل زیادی به حضرت ولیعصر روحی فداه داشتم تا کار خوبی گیرم بیاید که هم سالم باشد و هم با روحیات من سازگاری داشته باشد. یک روز دیدم جوان زیبا و خوش رویی که بسیار جذاب بود نزد من آمد و بدون اینکه من او را از قبل بشناسم به من سلام داد و گفت: دنبال کاری می گردی؟ گفتم: آری! فرمود: دنبال من بیا! من بدون اختیار دنبال ایشان راه افتادم، ایشان مرا تا دم شرکتی راهنمایی کرد و به من فرمود: اینجا مشغول کار شو. وقتی خواست برود پرسیدم ببخشید شما؟ ایشان کارتی از جیب خود در آوردند که رویش نوشته شده بود: سید مهدی! و سپس از من جدا شدند. من همین طور مات و مبهوت بودم و یک دفعه به خود آمدم که خدایا در امریکا، سید مهدی چه کسی می تواند باشد و مرا از کجا می شناخت و از کجا می دانست من دنبال کار هستم؟! این جا تازه فهمیدم که چه لطفی از حضرت به من شده است. ➡️ @Imam_Zaman
🍃🌸ملاقات با امام زمان🌸🍃 سـیـد مـهـدی عـباباف نجفی , که مداومت تشرف به مسجدسهله در شبهای چهارشنبه راداشت فرمود: شـبی با جمعی از رفقا به مسجدسهله مشرف شدیم دیدیم رکن قبله مسجد, طرف شرقی , همان جا که مقام((۳۵)) حضرت حجت عليه‌السلام واقع میباشد, روشن است پیش رفتیم سید بزرگواری در محراب مشغول عبادت بودند. معلوم شد آن روشنی ,روشنی چراغ نـیست , بلکه نور صورت مبارک آن سرور, در و دیوار را منور ساخته است به جای خود برگشته و بـاز نـظـر کردیم آن صفه((۳۶)) را روشن دیدیم , گویا چراغ نوربخشی در آن گذارده اند. چون نـزدیـک شـدیـم هـمان حال سابق را یافتیم تا یقین کردیم که آن بزرگوار امام ابرار و سلاله ائمه اطهارعليه‌السلام است هیبت آن حضرت همه ما را گرفت هر یک در جای خود مانند چوب از حس وحرکت افتادیم , جز مـن کـه چند قدمی از رفقا جلوتر رفتم هر چه خواستم نزدیک شوم یا عرضی کنم , در خود یارایی ندیدم , مگر این که مطلبی به خاطرم آمد و عرض کردم : لطفا استخاره ای برای من بگیرید. آن حضرت دست مبارک خود را باز نموده و با آن تسبیحی که مشغول به ذکر بودند,مشتی گرفته و بـعـد از حـساب کردن در جواب به من فرمودند: ((خوب است )). بعد هم روی مبارک خود را به سـوی مـا انـداخـتـه و نظر پر فیض خویش را برای لحظاتی بر ماادامه داد. گویا انتظار داشت که حاجت دنیا و آخرت خویش را از درگاه لطف وعطایش درخواست نماییم , ولی سعادت و استعداد, ما را یاری نکرد و قفل خاموشی دهان ما را بست سـپـس بـه سـمـت در مـسجد روانه گردید, چون قدری تشریف برد قدرت در پای خودیافته به دنبالش روانه شدیم وقتی خواست از در مسجد بیرون رود, دوباره روی مقدس خود را به طرف ما نـمـود و مدتی به همین حال بود. ما چند نفر بدون حس وحرکت بودیم و هیچ قدرتی نداشتیم تا آن کـه بـالاخره از مسجد خارج شدیم و به فاصله ای که بین دو در بود رسیدیم آن بزرگوار از در دوم خـارج شدند. به مجردخروج حضرت قوت و شعور ما بازگشت فورا و با سرعت هر چه بیشتر بـه سـمـت دردوم دویـدیـم بـه چـشـم بـهـم زدنـی از در دوم خـارج شـدیـم و نظر به اطراف بـیـابـان انـداخـتـیـم , ولـی هـیچ کس را نیافتیم هر چه به اطراف و اکناف دویدیم به هیچ وجه اثری نیافتیم و برای ما معلوم شد که به مجرد خروج از در دوم , حضرت از نظر ما مخفی شده اند. بر بی لیاقتی و از دست دادن فرصتی که برای ذکر حاجاتمان پیش آمده بود, افسوس خورده و متاثر شدیم نویسنده: علی اکبر نهاوندی @Imam_Zaman
💝💝💝بنام خداوند بخشنده مهربان التماس به خدا جرأت است . اگر برآورده شود ، رحمت است ، اگر برآورده نشود ، حکمت است . 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 و اما التماس به خلق خفت است . اگر برآورده شود ، منت است ، اگر برآورده نشود ، ذلت است پس خدایا فقط دست بسوی تو دراز میکن 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
هدایت شده از اذان
🌹🌹🌹🌹عاشقان وقت نماز است، 🌹🌹🌹 اذان میگویند. 🌹🌹اذان به وقت شرعی 🌹 به افق کرج عطر زدن در نماز امام صادق "عليه السلام" فرمودند: صَلاةُ مُتَطَيِّبٍ اَفْضَلُ مِنْ سَبعينَ صَلاةً بِغَيْرِ طيبٍ. يک نماز با بوى خوش (عطر) بهتر از هفتاد نماز بدون بوى خوش است. ثواب الأعمال، ص42. اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ 🌸🌸 أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ 🌼🌼 أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ 🌻🌻 اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّهِ اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّهِ 🌼🌼 حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ 🌺🌺 حَیَّ عَلی الفَلٰاحِ حَیَّ عَلی الفَلٰاحِ 🌸🌸 حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ 🌺🌺 اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ 🌼🌼 لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ، لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ 🌻🌻 التماس دعـــاے فـــرج 🤲🏻 اللهم عجل الولیڪ الفرج 💚
هدایت شده از اذان
🌺🌺🌺🌺هنگام اذان است 🌺🌺🌺به وقت شرعی 🌺🌺 به افق کرج 🌺 بشتابید بسوی خدا عاشقان وقت نماز است، اذان میگویند. 🌼🌼 یاد خدا از نمازگزاران امام باقر "عليه السلام" فرمودند: ذِكْرُ الله لِاَهْلِ الصَّلاةِ اَكْبَرُ مِنْ ذِكْرِهِمْ ايّاهُ؛ اَلا تَرى اَنَّهُ يَقولُ: اُذْكُرونى اَذْكُرْكُمْ. ياد خدا از نمازگزاران، بالاتر از ياد آنان از خداوند است، مگر نمى بينى كه خداوند مى فرمايد: “مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم”؟ بحارلأنوار، ج82، ص199. اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ 🌸🌸 أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ 🌼🌼 أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ 🌻🌻 اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّهِ اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّهِ 🌼🌼 حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ 🌺🌺 حَیَّ عَلی الفَلٰاحِ حَیَّ عَلی الفَلٰاحِ 🌸🌸 حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ 🌺🌺 اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ 🌼🌼 لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ، لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ 🌻🌻 التماس دعـــاے فـــرج 🤲🏻 اللهم عجل الولیڪ الفرج 💚 🕋
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💝💝💝 به بهانه حماسه ۹دی* 💝💝بصیرت چیست؟* 💖بصیرت، 💖سواد نیست، 💖بینش است.* ❤️❤️❤️ بصیرت؛ یعنی بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛* 💞💞💞 بصیرت؛ یعنی نگاهت به «شخصیت» ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص» ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت؛* ☘☘☘بصیرت؛ یعنی بدانی حتی مسجد، می‌تواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر(ص) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛* 🌸🌸🌸 بصیرت؛یعنی قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند!* 🌼🌼🌼 بصیرت؛ یعنی بتوانی شترِ همسرِ رسولخدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله(ص) را نگه داری؛* 🌺🌺🌺 بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) می‌تواند قاتل حسین(ع) باشد؛* 💐💐💐بصیرت؛ یعنی بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛* 🌹🌹🌹بصیرت؛ یعنی نگذاری فتنه‌گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند؛* 🍀🍀🍀 بصیرت؛ یعنی «مالک اشتر» ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری» ها را به اعتدال نشناسی؛* 🌼🌼 بصیرت؛ یعنی بدانی معاویه ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (ع) دل بسته‌اند؛* 🌺🌺🌺 بصیرت یعنی بدانی تاریخ، تکرار می‌شود🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌹ملاقات با امام زمان🌹🍃 یکی از کسانی که توفیق ملاقات با امام عصر ارواحنافداه را پیدا کرده و آن حضرت را در حالی ملاقات نموده است که بسیار ناراحت بوده و گریه می‌کرده‌اند، می‌گوید: از آن حضرت سوال کردم: آقاجان! ای سرورم٬ چرا این قدر گریه می‌کنید؟ حضرت در جواب فرمودند: «شیعیان مرا نمی‌خواهند!!!» باز پرسیدم: آقاجان٬ قربانتان بروم٬ اکثر مردم شما را می‌خواهند و همیشه برای فرج دعا می‌کنند. حضرت فرمودند: «از صد نفر، یکی از آنها از ته قلب برای فرج من دعا می‌کند، اگر فقط شیعیان ایران٬ یک بار برای ظهور من انقلاب می‌کردند (با هم مرا می‌خواستند) خداوند ظهور و فرج مرا می‌رساند. در اوج تنهایی٬ صفحه ۳۴ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از رستمی.
💠💦💠دوستان حتما بخوانید 💦💠 دعای بعد از نماز صبح 💝زیارت امام عصر(عج) در هر صبح گاه 🌺🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🌺 اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَعَنْ والِدِيَّ وَوَُلَْدي وَعَنّي مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِيّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَمُنْتَهى رِضاهُ وَعَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وأحاط بِهِ عِلْمُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في هذَا الْيَوْمِ وَفي كُلِّ يَوْم عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً في رَقَبَتي اَللّـهُمَّ كَما شَرَّفْتَني بِهذَا التَّشْريفِ وَفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَخَصَصْتَنى بِهذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلى مَوْلايَ وَسَيِّدي صاحِبِ الزَّمانِ، وَاجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأشياعه وَالذّابّينَ عَنْهُ، وَاجْعَلْني مِنَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه فِي الصَّفِّ الَّذي نَعَتَّ اَهْلَهُ في كِتابِكَ فَقُلْتَ: (صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصوُصٌ) عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَآلِهِ عليهم السلام، اَللّـهُمَّ هذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ في عُنُقي اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ 💝💝اللهم عجل لولیک الفرج 💐💐 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 منتظران ظهور اقا امام زمان عجل الله
هدایت شده از رستمی.
نماز_شب 📌نمازشب يازده‌ ركعت است: چهار تا دو ركعت (مثل نماز صبح) به نيت نماز شب و يك نماز دو ركعت به نيت نماز شَفْعْ و يك نماز يك ركعتي به نيت نماز وَتْر نيت: دو ركعت نماز شب مي‌خوانم قُربة اِلي الله 📌- در ركعت اول: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قل هو الله احد + ركوع + سجده 📌- در ركعت دوم: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قل هو الله احد + قنوت + ركوع + سجده + تشهد + سلام. 📌(نماز شبي كه در قست بالا آمده است را چهار بار تكرار كنيد كه جمعاً هشت ركعت نماز شب مي‌شود). 🕌نماز شفع: نيت: دو ركعت نماز شَفْعْ مي‌خوانم قُربة اِلي الله 📌- در ركعت اول: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قل هو‌ الله احد + يك بار سوره قل اعوذ برب الناس + ركوع + سجده. 📌- در ركعت دوم: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قل‌ هو الله احد + يك بار سوره قل اعوذ برب الفلق + قنوت + ركوع + سجده + تشهد + سلام. 🕌نماز وتر: نيت: يك ركعت نماز وَتْر مي‌خوانم قُربة اِلي الله 📌- در ركعت اول: يك بار سوره حمد + سه بار سوره قل هو الله احد + يك بار سوره قل اعوذ برب الفلق + يك بار سوره قل اعوذ برب الناس 📌- در قنوت: خواندن كامل قنوت + در حاليكه دستهايتان در حالت قنوت است، (با انگشتان دست راست يا با تسبيح) چهل بار بگوييد ( اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمومِنينَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمينَ وَ اَلْمُسلِماتْ )و نام چهل مومن مرده یا زنده را میبرید 📌«خدايا ببخش جميع مؤمنين مرد و مؤمنين زن را». و بعد از آن هفتاد بار بگوييد ( اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبي وَ اَتُوبُ اِلَيه) التماس دعا 🌼🌼🌼🌼🌼😂
🍃🌺ملاقات با امام زمان🌺🍃 ⚜نشان دادن امام زمان (علیه السلام) به عالم زیدی توسّط سیّد ابوالحسن اصفهانی یکی از دانشمندان ورهبران مذهبی زیدیّه که به خاطر هوش سرشار ودانش بسیارش به او عنوان بحرالعلوم داده بودند در مورد امام عصر علیه السلام چون وچرا داشت ووجود آن گرامی را انکار می کرد در یمن می زیست امّا همانجا ضمن ایجاد شکّ وشبهه در این مورد به رهبران فکری وعلمای بزرگ حوزه ها نامه می نوشت وآنان را به بحث ومناظره می طلبید ودلیل وبرهان برای اثبات وجود گرانمایه کعبه مقصود وقبله موعود امام عصر علیه السلام از آنان می خواست. موجی از دلیل وبرهان به سوی او ارسال شد، امّا او قانع نشد وضمن نامه ای به مرجع گرانقدر جهان تشیّع آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی از او خواست تا در این مورد خود وارد عمل گردد واگر پاسخ قانع کننده ای دارد برای او بنویسد. آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی طیّ پیام کتبی به یمن از عالم زیدی مذهب دعوت کرد تا به نجف وکنار تربت مقدّس امیرمؤمنان علیه السلام سفر کند ودر آنجا مهمان او باشد وپاسخ قانع کننده را بطور شفاهی ورویارو از «سیّد» دریافت دارد. دانشمند یمنی دعوت رهبر شیعیان را پذیرفت وهمراه با فرزندش که سیّد ابراهیم نام داشت وگروهی از پیروانش به سوی نجف حرکت کردند وپس از ورود به نجف در فرصتی مناسب به دیدار آیت الله اصفهانی شتافتند. عالم زیدی مذهب گفت: «حضرت آیت الله! ما طبق دعوت کتبی شما راه طولانی میان یمن تا نجف را با شور واشتیاق پیمودیم اینک امیدواریم جوابی قانع کننده در مورد وجود دوازدهمین امام نور، به ما بیان کنید تا وجدان ما آرام گیرد ودر این مورد به باور ویقین سلام علیکم و در دست شیطان قرار دارد که او را بسوی برسیم در این صورت است که مسافرت ما ثمربخش بوده وبه آرزوی قلبی خویش رسیده ایم». سیّد ابوالحسن اصفهانی در پاسخ فرمود: «اینک خستگی راه را، با استراحت از خود برطرف کنید تا شب آینده پاسخ اشکال شما را به یاری خدا خواهم داد». ادامه دارد ... @Imam_zaman🍃🌸ملاقات با امام زمان🍃🌸 ⚜❗️نشان دادن امام زمان (علیه السلام) به عالم زیدی توسط سید ابوالحسن اصفهانی(٢) چهار رکعت نماز در آنجا خواند وآنگاه دست نیاز به بارگاه آن بی نیاز برد، نمی دانم چه گفت وچه زمزمه ونیایشی با آن بی نیاز کرد، همانقدر می دانم که به ناگاه فضای آن مکان مقدّس نور باران شد ومن دیگر از خود بیگانه واز هوش رفتم». پسرش سیّد ابراهیم افزود: «در این هنگام من خارج از مقام ایستاده وپدرم همراه سیّد ابوالحسن داخل آن مکان مقدّس بودند که پس از چند دقیقه صدای صیحه پدرم را شنیدم. به سویش شتافتم که دیدم او غش کرده وآیت الله برای به هوش آمدن او شانه هایش را ماساژ می دهد. پدرم به خود آمد وگفت که وجود گرامی امام عصر علیه السلام را دیده است وآن حضرت او را به مذهب خاندان وحی ورسالت مفتخر ساخته وبیش از این از ویژگیهای دیدار، سخن نگفت». بدینسان بحرالعلوم یمنی آن عالم زیدی مذهب به وجود امام عصر علیه السلام ایمان آورد وبه یمن بازگشت وچهار هزار نفر از ارادتمندان خویش را به مذهب شیعه هدایت ساخت وسال بعد با اموال فراوانی که مریدان ودوستانش به عنوان خمس به او داده بودند، وارد نجف اشرف گردید وهمه را به عنوان وجوهات به آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی تقدیم داشت. وی پس از چند روز به یمن برگشت وچهار هزار نفر از مریدانش را شیعه دوازده امامی کرد. او تا آخرین لحظات بر عقیده سخت واستوار خویش پای فشرد ودر قلمرو دعوت تبلیغی خویش از مرزهای فکری وعقیدتی واخلاقی وانسانی مکتب اهل بیت علیهما السلام قهرمانانه مرزبانی کرد» ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان (علیه السلام) @Imam_zaman
🪴🌾🪴🌾🪴🌾🪴 🌾🌾 🪴 ⁣📜همه ی ما اورا با نامه های پرمهری که از سمت امام عصر، برایش به نگارش در آمده، میشناسیم. همان گونه که امام او، وی را خطاب قرار داد: "الاخ السدید و ولی الرشید الشیخ المفید، به برادر استوار و پیروی هدایت شده، شیخ مفید" 🖋شرح توقیعات حضرت به وی چنین است: 🌅توقیع بیست سوم ذیحجه: درود خدا بر تو ای یاری رسان حق! و آن که با گفتار راستین مردم را به حق می خوانی. در ادامه شیخ را از محل سکونتشان در غیبت کبری مطلع می سازند و دلیل را چنین می فرمایند: تا به این وسیله در جریان باشی که به خاطر کارهای شایسته ات نزد ما مقرب هستی. و برای اطمینان خاطر شیعیانشان می فرمایند: 🌅ما به تو اطمینان می دهیم که هرکس از برادرانت تقوا پیشه کند و حق را به صاحبانش برساند از فتنه های آخر زمان، در امان خواهد بود. و وی را تا آنجا به خود نزدیک می بینند که می فرمایند: 🖋و نشانه ی حرکت و خروج ما رخداد مهمی است که در مکه از سوی پلیدان رخ خواهد داد؛ اما به هدف خویش دست نخواهند یافت چرا که ما با دعا به درگاه خدا پشتیبان اهل توحید هستیم و آنان را حفاظت خواهیم کرد. پس دلهای شیعیان به دعای ما آسوده باشد و مطمئن باشند که ما برایشان کافی هستیم. و دلایل تاخیر دیدارشان از شیعیان را بیان می کنند: و دیدار ما از شیعیان، به تاخیر نمی افتد مگر به سبب اعمال خودشان، که به گوش و نظر ما می رسد و خاطر مارا از آن ها مکدّر می کند. ⁣@imam_Zaman
🌸🍃ملاقات با امام زمان 🍃🌸 قسمت( ١) تشرف آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالنبی مجتهد عراقی خدمت امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج سید محمد مهدی (عبدالصاحب) مرتضوی لنگرودی نقل كرده اند: «روزی مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالنبی مجتهد عراقی(ره) برای دیدن والدم به منزل ما آمد و مدتی نشست و از مرحوم آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی صحبت شد. ایشان گویا می خواست مطلبی بگوید و از من كه آن وقت جوان بودم، ملاحظه می كرد. پس مرحوم والدم فرمودند: محمد مهدی محرم اسرار و اهل راز است، بیگانه نیست؛ مطلبی دارید، بفرمایید. پس مرحوم حاج شیخ عبدالنبی گفتند: من در نجف كه بودم، برای آقای اصفهانی خیلی ارج قائل نبودم و می گفتم او یك شاگرد آخوند ملاكاظم خراسانی صاحب كفایه است و من هم یكی؛ منتهی او خوش شانس بود، رئیس شد و من نشدم. تا وقتی شنیدم شخص مرتاضی كه ریاضت های شرعی كشیده، به نجف آمده، و اطلاعاتی دارد. پس نزد او رفتم و او را آزمایش و امتحان كردم. دیدم اطلاعات عمیق دارد و خبرهایی می دهد. پس یقین به صدق گفتار او كردم و به او گفتم: شما با این معلومات آیا راهی برای ملاقات و دیدار حضرت بقیة الله اعظم حضرت مهدی - ارواحنا فداه- داری؛ چون من مسائل مشكلی دارم كه می خواهم از آن حضرت سئوال كنم؛ زیرا فقط او می داند حكم واقعی الهی را؟ پس به من گفت: آری، یك روز در صحرا در مكان خلوتی كه محل ایاب و ذهاب و رفت و آمد مردم نباشد، با طهارت و توجه كامل رو به قبله بنشین و هفتاد مرتبه آیه شریفه آیةالكرسی را بخوان؛ پس در آخر آیات، هر كس نزد تو آمد، او ولی امر حضرت صاحب الزمان است، هر چه خواهی، بپرس و بخواه. ادامه دارد.... @imam_Zaman
🌸🍃ملاقات با امام زمان🍃🌸 جناب آقای سرافراز که از افراد مؤمن و متدین و مورد وثوق می باشند ، از جناب آقای حاج اکبر نوذری که آرزوی دیدار آن امام را همه داشته اند. نقل می کنند: در یکی از سفرها به عتبات عالیات مشرف شده بودم، دو حاجت از خدا خواستم: اول آن که چون به کاظمین می رسم حوائجم به شفاعت حضرت امام کاظم (علیه السلام) و حضرت امام جواد (علیه السلام) برآورده شود که بعد از آن در کربلا و نجف و سامرا فقط زائر باشم. حاجت دوم آن که خدمت حضرت بقیة الله (روحی فداه) مشرف شوم و نشانه اش این باشد که چیز نفیسی به من بدهند. این موضوع از خاطرم فراموش شد تا آن که از عتبات برگشته و به ایران آمدم شب پنجشنبه که در منزل شما مجلسی داشتیم مرحوم حاج محمد هاشم سلامی هم حاضر بودند، ایشان سؤال کردند که در این سفر قضیه تازه ای نداشتید؟ من یک مرتبه منقلب شدم و به خاطرم آمد که شب چهارشنبه ای به اتفاق آقای حاج سیف و رفقا در مسجد سهله پس از انجام اعمال معمول به محلی که منسوب به حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) می باشد رفتیم و در آنجا با حالت گریه دعای الهی عظم البلاء را خواندیم و سپس قدری از مراثی حضرت ابی عبدالله (علیه السلام) خوانده شد و همه مشغول گریه بودند. دراین موقع سید جلیلی را دیدم که با روی نورانی پهلوی محراب ایستاده و روی مبارکشان به طرف ما است و ما را نگاه می کنند، بدون آن که صحبتی در میان باشد ایشان مهر تربت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) که بهترین اشیاء قیمتی است به من مرحمت فرمودند و چون حاجتم فقط تشرف به محضر مقدس آن حضرت بود بیش از این مقدار چیز دیگری در میان نبود. ➡️ @Imam_Zaman
☫ ﷽. ☫ 🌸امام مهدی شناسی ۶۶۴🌸 🌼شباهت امام زمان (عجل الله فرجه) به قرآن کریم🌼 🔶‌شیوه‌های متنوع تذکر🔶 🕋«وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فی‏ هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یتَذَكَّرُون»🍀🌷 [سوره مبارکه زمر، آیه ۲۷] «ما در این قرآن هر مَثَلی را زدیم، شاید متذکّر شوند.» 💠زمانی که در محضر حضرت ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه قرار می‌گیریم، حضرت برای هدایت ما شیوه‌های مختلفی را به کار می‌گیرند. 💠گاهی از طریق قهر، گاهی از طریق مهر، زمانی از طریق تعقّل و زمان دیگر با تدبّر هدایت‌مان می‌کنند. 🌸🌼حضرت ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه از طرق مختلف زمینه رشد را برای ما فراهم می‌کنند تا اگر از یک طریق به وصال نرسیدیم، از راه دیگر وصل و قرب نصیب‌مان شود. 💠همچنانکه شخصی در زمینه‌ی علمی آموزش، در مطالب حفظی موفق است، و دیگری درس ریاضی‌اش خوب است و در حفظیات ضعف دارد، ما نیز هرکدام در یک بُعد یا ابعاد خاصی توان رشد و شکوفایی بهتری داریم و امام عصر عجّل‌الله‌فرجه مایل نیستند هیچ عاشقی حسرت بخورد و برای کسی که خواهان وصال است، متناسب با شرایط کمالی خودش، راه را باز می‌کنند. 💠 در میان تشرف یافتگان خدمت حضرت هم مرجع تقلید داریم، هم بازاری، هم سبزی فروش داریم، هم کفّاش. 💠در وادی عشق دست رد به سینه هیچ طالبی زده نمی‌شود و راه وصال برای همه عشاق باز است.
🌸🍃ملاقات با امام زمان 🍃🌸 قسمت( ١) تشرف آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالنبی مجتهد عراقی خدمت امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج سید محمد مهدی (عبدالصاحب) مرتضوی لنگرودی نقل كرده اند: «روزی مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالنبی مجتهد عراقی(ره) برای دیدن والدم به منزل ما آمد و مدتی نشست و از مرحوم آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی صحبت شد. ایشان گویا می خواست مطلبی بگوید و از من كه آن وقت جوان بودم، ملاحظه می كرد. پس مرحوم والدم فرمودند: محمد مهدی محرم اسرار و اهل راز است، بیگانه نیست؛ مطلبی دارید، بفرمایید. پس مرحوم حاج شیخ عبدالنبی گفتند: من در نجف كه بودم، برای آقای اصفهانی خیلی ارج قائل نبودم و می گفتم او یك شاگرد آخوند ملاكاظم خراسانی صاحب كفایه است و من هم یكی؛ منتهی او خوش شانس بود، رئیس شد و من نشدم. تا وقتی شنیدم شخص مرتاضی كه ریاضت های شرعی كشیده، به نجف آمده، و اطلاعاتی دارد. پس نزد او رفتم و او را آزمایش و امتحان كردم. دیدم اطلاعات عمیق دارد و خبرهایی می دهد. پس یقین به صدق گفتار او كردم و به او گفتم: شما با این معلومات آیا راهی برای ملاقات و دیدار حضرت بقیة الله اعظم حضرت مهدی - ارواحنا فداه- داری؛ چون من مسائل مشكلی دارم كه می خواهم از آن حضرت سئوال كنم؛ زیرا فقط او می داند حكم واقعی الهی را؟ پس به من گفت: آری، یك روز در صحرا در مكان خلوتی كه محل ایاب و ذهاب و رفت و آمد مردم نباشد، با طهارت و توجه كامل رو به قبله بنشین و هفتاد مرتبه آیه شریفه آیةالكرسی را بخوان؛ پس در آخر آیات، هر كس نزد تو آمد، او ولی امر حضرت صاحب الزمان است، هر چه خواهی، بپرس و بخواه. ادامه دارد.... @imam_Zaman
🌸🍃ملاقات با امام زمان🍃🌸 قسمت اخر گفتم: پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟ فرمود: «در این سفر، دو بار تو را خواهم دید و من نزد تو می آیم. بار اول قم خواهد بود و مرتبه دوم نزدیک سبزوار تو را ملاقات می کنم» و ناگهان از نظرم غایب شد! من به شوق دیدار آن حضرت، تا شهر قم سر از پا نشناختم و به راه ادامه دادم، تا آن که پس از چند روز وارد قم شدم و سه روز برای زیارت حضرت معصومه علیها السلام و وعده تشرف به محضر آن حضرت در قم ماندم، ولی خدمت آن حضرت نرسیدم! از قم حرکت کردم و فوق العاده از این بی توفیقی و کم سعادتی متأثر بودم، تا آن که پس از یک ماه به نزدیک شهر سبزوار رسیدم، همین که شهر سبزوار از دور معلوم شد با خودم گفتم: چرا خلف وعده شد؟! من که در قم آن حضرت را ندیدم، این هم شهر سبزوار، باز هم خدمتش نرسیدم. در همین افکار بودم، که صدای پای اسبی را شنیدم، برگشتم دیدم حضرت ولی عصر ارواحنا فداه سوار بر اسبی هستند و به طرف من تشریف می آورند و به مجرد آن که چشمم به ایشان افتاد، ایستادند و به من سلام کردند و من به ایشان عرض ارادت و ادب کردم. گفتم: آقا جان، وعده فرموده بودید که در قم هم خدمتتان برسم، ولی موفق نشدم؟ فرمود: «محمدتقی ما در فلان ساعت و فلان شب نزد تو آمدیم تو از حرم عمه ام حضرت معصومه علیها السلام بیرون آمده بودی، زنی از اهل تهران از تو مسأله می پرسید، تو سرت را پایین انداخته بودی و جواب او را می دادی، من درکنارت ایستاده بودم و تو به من توجه نکردی، من رفتم!» منبع دیداربایارمحبوب چاپ‌ مسجدجمکران ص۶۶ @imam_Zaman
چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا؟ دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا؟ هر که را تو بپسندی بشود خادم تو خدمت عشق کجا نوکر سربار کجا؟ کاش در نافله‌ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا عبد گنهکارکجا ❤ عمریست که صبحگاهانمان با اندوهِ ندیدنت مه آلود است و شبانگاهانمان در حسرت دیدارت اشکباران... بیا تا روشنی پرده ی شب راپس زند و واژه ی دردآلود انتظار از لغت نامه ها پاک شود.  @imam_Zaman 🌸🍃 🍃 همه حالات شما را خدا و امام زمان دارند می‌بینند، یعنی هر لحظه شما را، خطورات قلبی، هر چه در قلبتان وارد بشود، عملتان را روزانه امام زمان دارد می‌بیند و متوجه می‌شود، 👈لذا چه شایسته می‌شود که انسان همیشه فکرش معطر و نورانی باشد. عملت نورانی باشد که آقا وقتی می‌بیند شاد شود. 🔹بگوید: این شیعه من است، نگاهش که می کنم غم دلم زایل می شود. ⚠️اما شیعه‌ای که در قلبش کینه و حسد است، دارد فکر گناه می‌کند، اینها متعفن و بدبوست. آقا تا نگاهش می‌افتد دلش می‌گیرد. «استاد اخلاق، حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی»
زائران حسینی توجه داشته باشند که برای اسکان در موکب‌ها و برخورداری از مکان مناسب برای استراحت، بین ساعت دو تا سه و نیم عصر به موکب‌ها مراجعه کنند. عمود 70 موکب مختار ثقفی جهت پذیرایی و استراحت بین راهی عمود 125 موکب میثم تمار جهت پذیرایی و استراحت بین راهی عمود 145 موکب حضرت علی اکبر (ع) جهت پذیرایی و استراحت بین راهی عمود 152 معزی الزهراء (س) جهت پذیرایی و استراحت بین راهی عمود 180 موکب احباب الحسین (ع) جهت پذیرایی و استراحت بین راهی عمود 202 موکب فاطمه زهرا ستاد بازسازی عتبات اسکان - فرهنگی - اینترنت - هلال احمر موجود است عمود 216 موکب طرف البراق جهت استراحت و امکانات بهداشتی عمود 218 موکب حسینیه قبا جهت استراحت و امکانات بهداشتی عمود 285 موکب امام رضا (ع) موکبی مناسب و در حال توسعه با امکانات اسکان - فرهنگی - اینترنت - هلال احمر بزرگترین و زیباترین موکب جاده کربلا عمود 316 موکب انوار الحسین (ع) عمود 345 موکب طریق الاحرار پذیرایی، استراحت و اسکان عمود 405 موکب ابناءالحسین (ع) پذیرایی، استراحت و اسکان عمود 460 موکب فاطمه الزهراء (س) پذیرایی، استراحت و اسکان عمود 492 موکب قاسم ابن الحسن (ع) پذیرایی، استراحت و امکانات بهداشتی عمود 538 موکب خدمه الزوار الحسین 6 پذیرایی، استراحت و اسکان عمود 576 بیمارستان حیدریه حیدریه شهری بین نجف و کربلا عمود 619 موکب بقعه الرسول (ص) پذیرایی و استراحت عمود 655 موکب هانی ابن عروه جهت پذیرایی، استراحت و بهره ‌گیری از امکانات فرهنگی عمود 657 موکب علی ابن موسی الرضا (ع) امکانات مناسب - برنامه فرهنگی و اسکان مناسب و سایر خدمات رفاهی عمود 715 موکب امام حسن مجتبی (ع) جهت پذیرایی و استراحت عمود 728 موکب صاحب الزمان (عج) -1 امکانات مناسب - اسکان مناسب و خدمات لازم فرهنگی و بهداشتی عمود 823 موکب سید الساجدین (ع) جهت پذیرایی و استراحت عمود 828 موکب صاحب الزمان (عج) - 2 امکانات مناسب - برنامه فرهنگی و اسکان مناسب - راهنمای زائر عمود 890 موکب شباب القاسم (ع) زمینه اسکان و امکانات بهداشتی فراهم است. عمود 1000 موکب حسینیه الاحسان جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی عمود 1017 موکب نهج الحسین (ع) جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی عمود 1065 موکب حسینیه مجد جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی عمود 1080 موکب حرم حضرت معصومه (س) پاسخگویی شرعی و معارفی به چهار زبان ترکی انگلیسی عربی و اردو، برگزاری محافل قرآنی، مجالس سخنرانی و مداحی، برپایی غرفه کودکان و برنامه های خدماتی اعم از مهمانسرای حضرت جهت پذیرایی از زائرین، بیمارستان صحرایی، ستاد گمشدگان و ایستگاه‌های صلواتی و محل اسکان زائرین. عمود 1092 موکب نورالخیریه جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی عمود 1181 موکب شباب ام البنین (س) جهت استراحت، پذیرایی و امکانات بهداشتی عمود 1041 موکب شباب امیرالمؤمنین (ع) امکانات مناسب اسکان و پذیرایی و بهداشتی و رفاهی عمود 1237 مدینه الزائرین امام علی (ع) محلی اردوگاهی متعلق به حرم با امکانات مناسب استراحت و اسکان عمود 1292 ورودی کربلای معلی عمود 1452 درب حرم حضرت عباس (ع) آخرین عمود
@haram110 فاصله مسیرهای تردد زائران عتبات عالیات عراق : 🔸 🔹مهران تا کوت : 82 کیلومتر 🔹مهران تا دیوانیه : 227 کیلومتر 🔹مهران تا حله : 238 کیلومتر 🔹مهران تا بغداد : 255 کیلومتر 🔹مهران تا نجف : 303 کیلومتر 🔹مهران تاکربلا: 279 کیلومتر 🔹 مهران تاکاظمین : 283 کیلومتر 🔹مهران تاسامراء : 444 کیلومتر 🔹مهران تاسیدمحمد: 409 کیلومتر 🔹مهران تا دوطفلان مسلم : 272 کیلومتر 🇮🇷 ✍ 🔸 🔹خسروی تا کوت: 341 کیلومتر 🔹خسروی تا دیوانیه : 395 کیلومتر 🔹خسروی تا حله: 305 کیلومتر 🔹 خسروی تا بغداد : 190کیلومتر 🔹خسروی تا نجف : 380 کیلومتر 🔹خسروی تا خانقین: 10 کیلومتر 🔹خسروی تامقدادیه: 102 کیلومتر 🔹خسروی تا بعقوبه : 130 کیلومتر 🔹خسروی تاکربلا: 315 کیلومتر 🔹خسروی تاکاظمین : 203 کیلومتر 🔹خسروی تاسامراء: 326 کیلومتر 🔹خسروی تاسیدمحمد:291 کیلومتر 🔹خسروی تا دوطفلان مسلم: 281 کیلومتر 🔸 🔹شلمچه تا بصره: 20 کیلومتر شلمچه تا نجف 460 کیلومتر شلمچه تا کربلاء 549 کیلومتر شلمچه تا کاظمین دارای دو مسیر 575 و 621 کیلومتر 🇮🇷 ✍ 🔸 🔹نجف تاکربلا: 78 کیلومتر 🔹نجف تابغداد: 161 کیلومتر 🔹نجف تابصره: 467 کیلومتر 🔹نجف تاحله : 61 کیلومتر 🔹نجف تارمادی :271 کیلومتر 🔹نجف تا بعقوبه : 227 کیلومتر 🔹نجف تا دیوانیه : 75 کیلومتر 🔹نجف تاکاظمین: 180 کیلومتر 🔹نجف تاسامراء: 287 کیلومتر 🔹نجف تاسیدمحمد: 249 کیلومتر 🔹 نجف تا دوطفلان مسلم: 116 کیلومتر 🇮🇷 ✍ 🔸 🔹کربلا تابغداد: 108 کیلومتر 🔹کربلا تاکوت :197 کیلومتر 🔹کربلا تاحله :42 کیلومتر 🔹کربلا تا رمادی: 218 کیلومتر 🔹 کربلا تابعقوبه : 184 کیلومتر 🔹کربلا تادیوانیه :144 کیلومتر 🔹کربلا تابصره: 524 کیلومتر 🔹کربلا تاکاظمین : 115 کیلومتر 🔹کربلا تاسامراء: 220 کیلومتر 🔹کربلا تاسیدمحمد:184 کیلومتر 🔹کربلا تا دو طفلان مسلم :38 کیلومتر 🔹سامراء تابغداد : 110 کیلومتر 🔹سامراء تا سیدمحمد:53 کیلومتر
حاج آقا پناهیان:🌱 الآن بزرگترین کمکی که میخواهید به امام زمان ^ارواحناله‌الفداء^ بکنید، هر کمکی از دستتون بر میاد برای ولایت فقیه انجام بدید!... هوای سید علی 💝 رو داشته باشیم✌️🏻❤️ 👂گوش کن .... هنوز صدای می آید " هل من ناصر ...." این بار فریاد از گلوی فرزند غریبش مهدیست ...😭 مردی تنها در وسط میدان ایستاده و کمک می خواهد ... نمی خواهی یاریش کنی⁉️⁉️ #‌‌‌‌‌‌‌‌‌
داستان *نصراله سیچونی یکی از خیرین و مومنین و مغازه‌داران کاروان‌سرای کلگه مسجدسلیمان، ۴۰ شبانه‌روز چله گرفته بود* *تا خدا را زیارت کند.* تمام روزها روزه بود. در حال اعتکاف، از خلق‌الله بریده بود. صبح به صیام و شب به قیام. زاری و تضرع به درگاه او *شب ۳۶ ام ندایی شنید که می‌گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار شوشتری‌ها (مسگران)، دکان رضازاده مسگر برو، آن‌جا خدا را زیارت خواهی‌کرد* نصراله سیچونی از ساعت ۵ آن روز در بازار شوشتری‌ها (مسگران) حاضر شد و در کوچه‌های بازار شوشتری‌ها از پی آن دکان می‌گشت... می‌گوید : پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد، *قصد فروش آن‌ را داشت...* به هر مسگری نشان می‌داد، وزن می‌کرد و می‌گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی می‌خرم. *پیرزن می‌گفت: نمیشه ۶ ریال بخرید؟* مسگران می‌گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی‌صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می‌چرخید و همه همین قیمت را می‌دادند. *بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر بود.* مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آورده‌ام به ۶ ریال می‌فروشم، می‌خرید؟ *مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟* پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه‌ای برای او نوشته‌است که پول آن ۶ ریال می‌شود! مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی، *امّا اگر مُصر هستی من آن‌را به ۲۵ ریال می‌خرم!!!* پیر زن گفت: مرا مسخره می‌کنی؟!!! مسگر گفت: ابدا" دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت.!!! پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان‌دوان راهی خانه خود شد. *نصراله سیچونی گفت* : من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده‌بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم : عمو.. ! انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند *آن‌گاه تو به ۲۵ ریال خریدی؟!!!* مسگر پیر گفت : من دیگ نخریدم.!!! *من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه‌اش را نفروشد، من دیگ نخریدم...* از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که *ندایی با صدای بلند گفت:* *با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!!* *دست افتاده‌ای را بگیر و بلند کن، ما خود به زیارت تو خواهیم آمد.* ♻️♻️♻️
⭕️ ماجرای شیخ انصاری و امام زمان 🔹 یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری می‌گوید: «نیمه شبی در کربلا از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچه‌ها گل آلود و تاریک بودند و من چراغی با خود برداشته بودم. از دور شخصی را دیدم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است. با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم که در این کوچه‌های گل آلود با چشم ضعیف به کجا می‌روند؟! 🔸 از بیم آنکه مبادا کسی در کمین ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم. شیخ رفت تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار درِ آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن می‌گفت. ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم. 🔺 بعدها که به خدمت ایشان رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت «امام عصر» اجازه پیدا می‌کنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) می‌روم و زیارت جامعه را می‌خوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب می‌شوم و مطالب لازم را از آن سرور می‌پرسم و یاری می‌خواهم و برمی گردم. ☑️ سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم. 📚 ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان، ص ۶ ۲۰ 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤