eitaa logo
دیده‌بان‌هوشیار
1هزار دنبال‌کننده
43هزار عکس
18.9هزار ویدیو
237 فایل
من‌صحنه را می‌‌‌‌‌‌‌بینم چه بکنم اگرکسی نمی‌‌‌‌‌‌‌بیند؟ می‌‌‌‌‌‌‌بینم صف‌‌‌‌‌‌‌آرائی‌‌‌‌‌‌‌ها را می‌‌‌‌‌‌‌بینم دهانهای با حقدوغضب گشوده‌شده و دندانهای‌باغیظ‌به هم فشرده شده‌علیه انقلاب‌را ارتباط با مدیر @sarbaaze0
مشاهده در ایتا
دانلود
📷شب عاشورا در حرم حضرت امام حسین و اباالفضل العباس
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | نماز ظهر عاشورا مقام معظم رهبری: لازم است از همه برادران و خواهرانی که در سراسر کشور، در ایّام عزاداری، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزاداری، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزاری کنم. «همه با هم، به یاد ظهر عاشورای سال ۶۱ هجری و به تأسی از سید و سالار شهیدان، نماز ظهر را به جماعت اقامه خواهیم کرد»
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🚩 حکایت جلب توجه امام حسین علیه السلام از شمر؛ آن هم ظهر عاشورا و در گودال قتلگاه: به من نگاه کن❗️ 🔘 حجت الاسلام حاج علیرضا پناهیان: 💬 هر کی نمی‌تونه بشنوه داد بزنه...❗ امام حسین"ع"، قلب‌های اینها رو منصرف کن از شنیدن این روضه، یک‌وقت صدمه نبینن💔 🔻 شمر ملعون نشست روی سینۀ حسین"ع". هی حسین"ع"میگه: به من نگاه کن. من کی هستم⁉ میخوام باهات حرف بزنم... 🏴🌷 🚩 علیه‌السلام
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 اگر فرهنگ عرب رو بدونی رو بهتر درک میکنی !💔 😳 عجب نکاتی که تا امروز نمی دونستم 🏴 🚩
‍ 🏴شب نهم : باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام تنهايي و بي كسي امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشاني خواست و عرضه داشت: برادر جان! اجازه ميدان مي دهي؟ امام حسين(علیه السلام) گريه شديدي كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار مني عباس(علیه السلام) عرض كرد: «سينه ام تنگي مي كند و از زندگي سير گشته ام.» امام فرمودند: مقداري آب براي اين طفلان تهيه نما. جناب قمر بني هاشم(علیه السلام) مشك به دوش گرفت و روانه ميدان شد. با سپاه حريف، درباره آوردن آب به خيمه ها سخن گفت وقتي از آن ها مأيوس شد، نزد امام بازگشت و طغيان و سركشي دشمن را به عرض رسانيد. در اين حال صداي العطش كودكان فضاي خيمه ها را پر كرده بود. سقّا نگاهي به چهره معصوم كودكان انداخت و بدون تأمل سوي شريعه فرات برگشت و به نگهبانان شريعه حمله كرد و جمع كثيري را كشت و وارد شريعه شد، دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه. هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت براي محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش. از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر مي رسيد. ابرص بن شيبان (لعنة الله علیه) دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشك را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»، به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمي دارم. در اين هنگام دست چپ حضرتش را حكيم بن طفيل(لعنة الله علیه) از مچ قطع كرد. مشك را به دندان هاي مبارك گرفته سعي مي كرد آب را به خيام برساند. لذا خود را به روي مشك انداخت. در اين حال دشمن تيري به چشم و تيري به مشك زد، حكيم بن طفيل(لعنة الله علیه) با گرزي آهنين فرق مبارك را نشانه گرفت و ضربتي وارد کرد و او را بر زمين انداخت. عباس(علیه السلام) عرضه داشت: «يا ابا عبد الله عليك مني السلام»، اي اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب. امام خود را به نعش برادر رسانيد، وقتي قمربني هاشم در بالين امام حسين(علیه السلام) جان سپرد، حضرت فرمودند: «الان انْكَسَر ظَهري»، عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست... ز بس که بردن هر تكه ات هنر شده است كنار علقمه دعوا سر قمر شده است خدا كند كه به صورت ز زين زمین نخوري كه تیر مانده به چشم تو دردسر شده است مكش چنین به زمین پا برادرت آخر كنار پیكر تو دست بر كمر شده است تعادل تو به هم ريخت از عمود كه من تعادل قدمم از كفم به در شده است جگر نداشتم از بعد اكبرم حالا تمام دور و برم لخته‌ی جگر شده است خداروشكر كه زينب نیامده تا كه ببیند آن قد و بالا چه مختصر شده است تو را به جان رقیه بلند شو برويم عدو سويِ حرمَ الله حمله ور شده است تمام كرب و بلا سوخت تا چنین گفتي حسین پهلويِ مادر شكسته تر شده است . . . الا لعنة الله على القوم الظالمين
چون چاره نیست میروم و می‌گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت السلام
.﷽ [🌠] «سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا »(۲۳/فتح) (اين پيروزى شما و ترس و شكست كفّار،) سنّت خداوند است كه از پيش جارى بوده است و هرگز براى سنّت‌هاى خداوند، تغيير و تبديلى نخواهى يافت. آنچه در آیه قبل مطرح شد با عنوان عقب نشینی و ناتوانی کافران در جنگ با مومنان ، مبتنی بر سنت خداست که در گذشته نیز همین سنت جاری بوده است؛ بر اساس این سنت است که خدا مؤمنان دل آرام ثابت قدمی را که مأمور به قتال با کافران باشند، یاری میکند و آنان را بر دشمنانشان پیروز میگرداند و در این سنت الهی،تفییری اتفاق نخواهد افتاد. پ.ن حوادث تاريخى، جرقه و تصادف نيست، بلكه يك جريان و قانون جارى و از پيش برنامه‌ريزى شده است.و سنت پیروزی حق بر باطل یکی از آن قوانین است.