eitaa logo
دیده‌بان‌هوشیار
1.1هزار دنبال‌کننده
40.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
214 فایل
من‌صحنه را می‌‌‌‌‌‌‌بینم چه بکنم اگرکسی نمی‌‌‌‌‌‌‌بیند؟ می‌‌‌‌‌‌‌بینم صف‌‌‌‌‌‌‌آرائی‌‌‌‌‌‌‌ها را می‌‌‌‌‌‌‌بینم دهانهای با حقدوغضب گشوده‌شده و دندانهای‌باغیظ‌به هم فشرده شده‌علیه انقلاب‌را ارتباط با مدیر @sarbaaze0 پذیرش تبلیغات @dideban_tabligh22
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🌷🌷🌷🇮🇷 ۱۶ مهر سالروز سردار سرافراز اسلام ، حاج حسین همدانی را گرامی میداریم نثار روح ملکوتی اش صلوات 🙏 درکانال منتظر حضور سبزتان هستیم 👇👇👇 https://eitaa.com/didebanehoshyar
41.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مستند کوتاه | مزد اخلاص ✏️ روایت حضور رهبر انقلاب اسلامی در منزل سردار شهید همدانی 🗓 ۱۶مهر، سالروز شهادت سردار شهید حسین همدانی 💻 Farsi.Khamenei.ir
در ساعت آغاز عملیات طوفان‌الاقصی، توئیت عبری رسانه KHAMENEI.IR منتشر شد 📢 همزمان با ساعت آغاز عملیات طوفان‌الاقصی در سال گذشته، رسانه KHAMENEI.IR جمله‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی را به زبان عبری در صفحه توئیتر (ایکس)به شرح زیر منتشر کرد: 📝 عملیات طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی را ۷۰ سال به عقب برگرداند 📱 بله | ایکس | اینستاگرام | @resane_negar
🌷 لوح | نسل بی‌پایان ✏️ رهبر انقلاب: شیواترین عرصه‌ای که سپاه میتواند در آن حضور پیدا کند عرصه‌ی جهاد و شهادت است؛ در عرصه‌ی شهادت ما سی سال بعد از پایان دفاع مقدّس یک مرد جاافتاده‌ی محاسن سفیدی مثل  داریم، یک نوجوان تازه‌رسیده‌ای مثل شهید حججی؛ اینها نشانه‌های باقی ماندن همان طراوت و همان هویّت اساسی است. ۱۳۹۸/۷/۱۰ 🗓 ۱۶مهر، سالروز شهادت سردار شهید حسین همدانی 💻 Farsi.Khamenei.ir
📷 تصویری از شهید همدانی و شهید سلیمانی در کنار رهبر انقلاب 🗓 ۱۶مهر، سالروز شهادت سردار شهید حسین همدانی 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷✊✊✊🇮🇷 7 اکتبر ، سالروز عملیات 🌷 | رهبر انقلاب، در خطبه‌های نماز جمعه: طوفان اقصیٰ و مقاومت یک‌ساله‌ی غزّه و لبنان، رژیم غاصب را به جایی رساندند که مهم‌ترین دغدغه‌اش، حفظ موجودیّت خود است؛ یعنی همان دغدغه‌ای که این رژیم در سالهای اوّل ولادت نحسش داشت. ✏️ این بدین معنی است که مجاهدت مردان مبارز فلسطین و لبنان توانسته است رژیم صهیونی را هفتاد سال به عقب برگرداند. ۱۴۰۳/۷/۱۳ ✍ هرچه فرياد داريد برسر آمريكا بكشيد درکانال منتظر حضور سبزتان هستیم 👇👇👇 https://eitaa.com/didebanehoshyar
🌷🌷نماز اول وقت🌷🌷 🌷🌷سیره شهدا🌷🌷 گفتم: «برادر جان بگو ببینم چرا دفعه اول که اسم و رسم تو را پرسیدم چیزی نگفتی؟!» گفت: «وقت اذان بود نماز می‌خواندم.» نگاهی به سر و وضع او انداختم. از لای انگشتان لاغرش که روی محل زخم گذاشته بود خون بیرون می‌زد. در کتاب «مهتاب خیّن» صفحه ۸۲۵ تا ۸۳۰ خاطره‌ای از سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی درباره آخرین اقامه نماز متفاوت یک بسیجی شهید روایت شده است که مرور آن نکته‌ای آموزنده خواهد داشت. «در عملیات بیت‌المقدس شهید مدافع حرم حاج حسین همدانی برای پی‌گیری آمبولانس و آوردن مهمات قصد حرکت به سوی قرارگاه را داشت. به او اصرار می‌کنند یک بسیجی مجروح داریم او را با خود ببر. سردار همدانی آن بسیجی مجروح را با خود می‌برد. در موقع حرکت رادیوی ماشین پس از قطع مارش نظامی صدای اذان را پخش می‌کند. سردار همدانی به محض حرکت از بسیجی سوال می‌کند: «نگفتی اسمت چیه؟ بچه کجایی؟» او جواب نمی‌دهد. سردار همدانی می‌گوید با گوشه چشم نگاه کردم دیدم زیر لب چیزهایی می‌گوید. فکر کردم لابد اولین باری است که به جبهه آمده مجروح شده و حتماً کُپ(حالتی از ترس) کرده است. این شد که دیگر او را سوال پیچ نکردم. یک مقدار که جلوتر رفتم دیدم رو کرد به من و خیلی مؤدب و شمرده خودش را معرفی کرد. فهمیدم اهل تهران و بچه نازی آباد است و سال آخر دبیرستان تحصیل می‌کند. گفتم: «برادر جان بگو ببینم چرا دفعه اول که اسم و رسم تو را پرسیدم چیزی نگفتی؟!» گفت: «وقت اذان بود نماز می‌خواندم.» نگاهی به سر و وضع او انداختم. از لای انگشتان لاغرش که روی محل زخم گذاشته بود خون بیرون می‌زد. این شد که به او گفتم:«نماز می‌خوانی؟ چه نمازی؟ مگر ما داریم رو به قبله حرکت می‌کنیم؟ در ثانی پسر جان بدن تو پاک نیست. لباس‌هایت هم که خونی و نجس است.» خیلی کوتاه جواب داد: «حالا همین نماز را می‌خوانیم تا ببینیم چه می‌شود.» دیدم باز ساکت شد. چند دقیقه بعد گفتم: «لابد نماز عصر را می‌خواندی.» گفت: «بله.» گفتم: «خب صبر می‌کردی می‌رسیدیم عقب در پست اورژانس هم زخم‌ات را می‌شستیم هم لباس عوض می‌کردی بعد با فراغ نماز می‌خواندی.» گفت: «معلوم نیست چقدر دیگر توی این دنیا باشم. فعلا همین نماز را خواندم قبول و ردش با خداست.» گفتم: «باباجان تو که چیزیت نشده یک جراحت مختصر است زود خوب می‌شوی و برمی‌گردی خط.» بالاخره او را رساندم به اورژانس تیپ ۲۷ و سفارش کردم حسابی به او برسند رفتم مقر قرار گاه موقع برگشت رفتم اورژانس تا هم پیگیر ماشین‌های آمبولانس برای اعزام به خط باشم و هم احوال آن بسیجی را بپرسم مسئول اورژانس گفت: «خون ریزی داخلی کرده بود ما به او آمپول ضد خون ریزی هم زدیم ولی دیر شده بود با یک آرامش عجیبی چشم‌هایش را روی هم گذاشت و شهید شد.» برگشتم به طرف مقر در حالی که رانندگی می‌کردم به پهنای صورت گریه می‌کردم صدایش توی گوشم زنگ می‌زد که می‌گفت: «معلوم نیست چقدر توی این دنیا باشم فعلاً همین نماز را خواندم و رد و قبول آن با خداست.» اینجاست که شهید دستغیب(ره) می‌گفت: «حاضر است ثواب ۸۰ سال تمام عبادات واجب و مستحب خودش را با دو رکعت از چنین نمازی از یک بسیجی عوض کند.»» یاد همه شهدا گرامی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا