سالن الغدیرشهرستان جوین کارگاه توانمندسازی تیم های امربه معروف ونهی ازمنگر شهرستان جوین @didebanjovein

چه راحت وآرام خوابیده ای سردار تمام شب هایی که نخوابیدی ودغدعه معبرهای ناشناخته ومین گداری شده دشمن بعثی وتعدادنیروهاوتجهیزات لشکریان بعثی راداشتی خواب واستراحت ۲۰دقیقه ایاواقعادر۲۰دقیقه ادم خواب می افتدکه بعداز۲۰دقیقه بیدارشود؟ به وجدان وشرف خودسوگندیادمیکنم من دریکسال واندی که درخدمت این فرمانده وسردارشهیدخستگی ناپذیربودم بارهاوبارهابچشم خوددیدم بعدازکارهای خاص اطلاعات وعملیات که بیشترشناسایی هاوکارهای اطلاعاتی شبانه انجام میگرفت ّبه سنگراطلاعات عملیات امده وبه همسنگران بسیجی خودمیگفت عزیزبرادرساعت بگیر۲۰دقیقه دیگه مرابیدارگنیدواگر۲۵دقیقه میشدبیدارمیکردندان هم بخاطراینکه بچه های سنگرفوق العاده دوستش داشتندهیچ موقع به فامیل فرمانده شهیدصدایش نمیکردیم یابه اسم سیدویاعلی اقا!! درمواقع عملیات هامعمولا ماههاویاروزهاقبل عملیات این شب بیداری هاوشناسایی هاطول میکشیدومشخصا بعدازساعت هاکارطاقت فرسای شناسایی روزبایدساعتی استراحت کنی ولی سیدفقط همان۲۰دقیقه خواب بودوبعدجلسات فشرده وگزارش شناسایی هاواطلاعاتی به فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا.ص.و.. واکنون فرمانده وسیدوعلی اقای لشکریان خداراحت خوابیده راوی:تیموری

فردابه دست بعثی هاشهیدمیشوم درعملیات مسلم بن عقیل دوستان بسیارخوبی دراطلاعات وعملیات داشتم یکی ازاینهاشهیدحسین مصلایی بود.حسین جوانی بسیارباروحیه وخنده رووشوخ طبع بود چه شبهاوروزهایی که چه درشناسایی معبرهای دشمن وچه روزهایی که باهم برای دیده بانی منطقه باهم سواریک موتورسیکلت هوندای تریل می شدیم وتوراه مگرباشوخی های خوب خودمرامی خندانیدوروحیه میداد روزقیل ازعملیات دونفرماراماموربت دادندبرویم ازنیروهای تیپ امام رضا.ع. ازوضعیت روحیه نیروها و چگونگی وضعیت استقرار گردان های عمل کننده درمنطقه عملیاتی تیپ که درمنطقه ارتفاعات صیدک بود تهیه وبرای فرمانده اطلاعات عملیات لشکر۵ نصرببریم جاده ای که ازجاده آسفالت سوماربه طرف ارتفاعات صیدک احداث شده بود جاده باربک وبسیارناهمواروپرپیچ وخم وحسین بخاطراینکه به همه جاسربزنیم به موتورگازمیدادحتی یک نوبت دربکی ازاین پیچ های جاده نزدیک بودزیریک نفربرخودی که مخالف حرکت مابودبرویم من به حسین گفتم حسین توامروزدوتامون راازبین میبری شایدباورش سخت باشدیکدفعه موتورسیکلت رانگه داشت وبرگشت به من نگاه کرد وگفت من فرداصبح شهیدمیشوم ان هم به دست کفاربعثی. هاج وواج نگاهش میکردم گفتم دیوانه اصلامامگرکارمان حمله وشرکت درعملیات هست که تورابعثی هاشهیدکنند حالاشایدگلوله توپ وخمپاره سرگردان به مابخوردولی نیروی بعثی کجاست که تورابزند؟خدامیداندیک کلام دیگرحرف نزد رفتیم گزارش راتهیه ونزدیک غروب برگشتیم قرارگاه عملیاتی ظفر .ازجاده آسفالت پیچیدیم طرف قرارگاه ظفر دیدیم حاج صادق اهنگران باتعدادی ازفرماندهان قرارگاه درکنارسنگرفرماندهی قرارگاه ایستاده ودارندصحبت میکنند حسین گفت امشب صدرصدحمله است گفتم حسین جان الان چندشب هست میگویندحمله امشب اتجام میشودولی کوحمله رسیدیم سنگراطلاعات عملیات مونوررانگاه داشت پیاده شدیم دیدم حسین اصلا ان حسین روزهای قبل نیست صورتش یک طوری شده بود مثل حالتی که هواخیلی سرده وصورت قرمزوقشنگ میشود ان شب عملیات انجام شدومابچه های اطلاعات وعملیات هم به دستورفرمانده اطلاعات عملیات هرکدام رفتیم دنبال ماموریت محوله ساعت ۷یا۸صبح بود دیدم یکی ازبچه هاامددنبالم گفت یایک تپه ای است بین بندپیرعلی وارتفاعات۴۰۲ یک جاده خاکی گفتندازانجامیرودخط مقدم بیا تاانجابرویم خبرداده اند حسین بایکی ازبچه ها رفته اندخط موتورشان ترکش خورده اتش گرفته..زودپریدم توحرفش گفتم بچه هاچی طوری نشده اند همانگونه که موتورراگازمیدادگفت نه فکرکنم خودشان سالم هستند شاید۲۰ دقیقه کشیدتارسیدیم جای تپه موردنظرکه جاده ازکناران تپه میگذشت دیدیم چندنفرازرزمندهادوتااسیررادستهاشون رابسته ووبه فارسی سروصدامیکنندپیاده شده علت این سروصداهاراپرسیدیم یکی ازرزمندهاگفت این کافرهاتوسنگرهاقایم شده وچون هنوزمنطقه پاکسازی نشده دوتارزمنده موتورسوارراباتیربانامردی زده اند که موتورشان اتش گرفته وهردونفرشان زخمی شده وبچه های امدادگردارندزخمهاشون رامی بندندویکی ازسنگرهای عراقی هارانشان داد سریع رفتیم سنگری که نشان داد واردسنگرشدم خدایاچی میدیدم دیدم حسین مصلایی غرق درخون روزمین افتادویکی ازرزمندهاکه باحسین بوده یک تیربه پایش ویک تیرهم به بازویش خورده ولی انقدرزخم عمیق وکشنده نبوداوراپانسمان کرده ونشسته بودگریه میکرد نگاهی به حسین کردم گفتم حسین جان جریان چیه؟ گفت ماداشتیم بطرف خط مقدم میرفتیم یکدفعه ازداخل یکی ازاین سنگرهای این تپه بطرفمان تیراندازی کردند نگذاشتیم حسین حرف بزنددوستش گفت حسین راباموتورببریداورژانس من حالم خوبه ولی امدادگر گفت به حسین دست نزنیدکه خون ریزی زیادداردمن کمی جلوخونریزی راگرفتم بیسیم زدیم الان امبولانس می اید یکدفعه حسین روبه من کردوگفت عباس جان نگفتم بعثی هامرامیزنندگفتی مگه خمپاره سرگردان بخوردالان هم حرف توشدهم حرف من وبالبخندتلخی گفت نامرداخیلی بی ادبندیکجوری زدندکه مراازمردی بیاندازندوبادست نشان داد به امدادگرگفتم حسین چی میگه گفت راست میگه دوتاتیربه منطقه مثانه و.به اصطلاح شکم کوچکش.خورده و وضعیت مناسبی نداردمن شروع کردم به گریه کردن وگلنگدن کشیدم دوتابعثی رابزنم دوتاازرزمندهامراگرفته یکی ازانهاگفت اینهابی تقصیرندان یکی که رگبارزده بودبه درگ واصل شدورزمنده ای که ارپی جی۷دستش بودنشان دادوگفت عمران بایک گلوله ارپی جی زدبه افسربعثی قاتل که پنجاه تیکه شد متاسفانه امبولانس نیامدومامجبورشدیم حسین و همرازخمی اوراپشت یک تویوتا که ازراه رسیدگذاشته وبه اورژانس پشت خط بفرستیم دلم طاقت نیاوردبه دوستم گفتم بیاپشت سرتویوتاتااورژانس برویم وفتی به اورزانس رسیدیم درکمال ناباوری دبدم حسین همانگونه که رورقبل به من گفت به دست اشقیای بعثی به شهادت رسیدوبه اقا وسرورشهیدان حضرت حسین بن علی .ع. ویاران باوفایش پیوست صبح روزدهم مهرماه ۱۳۶۱ راوی تیموری اطلاعات عملیات .قرارگاه عملیاتی ظفر نزدیکی پل هفت دهنه سومار

ارسالی عکس ازتیموری شهیدسرداردلاورروزهای سخت کردستان محمودکاوه جمع بی غل وغش فرمانده وبسیجیان وسفره بی ریاوعشق کرمانشاه

🔰خاطرات دفاع مقدس ثروت ملی است ⏹حضرت آیت الله خامنه ای:«این خاطرات، ثروت ملّی است؛ متعلّق به آن شخص خاطره‌گو و راوی هم نیست، مال همه است؛ باید بگویند، باید بنویسند.» ۱۳۹۶/۰۳/۰۳ ☑️☑️☑️

⬛انالله واناالیه راجعون⬛ ⚫وَ بَشِّر الصابِرین الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّالِلَّهِ وَ إِنَّاإِلَيْهِ رَاجِعُونَ⚫ ◾جناب اقای محمدوفایی پور فرمانده محترم پایگاه مقاومت بسیج شهدای بیستجرد با نهایت تاسف و اندوه فراوان، درگذشت پدر بزرگوارتان را به حضورتان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن عزیز سفر کرده آرزوی مغفرت‌الهی و علو درجات و برای بازماندگانشان از خداوند منان صبر و سلامتی مسالت می نمائیم. ما را در غم خود شریک بدانید. ⬛حوزه مقاومت بسیج حضرت امام حسین.ع ناحیه بسیج شهرستان جوین @didebanjovein الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّالِلَّهِ وَ إِنَّاإِلَيْهِ رَاجِعُونَ ◾جناب اقای محمدوفائی پور خبر از دست دادن پدر عزیزتان موجب ناراحتی و تاثر گردید ولی در برابر تقدیر پروردگار چاره‌ای جز تسلیم و رضا نیست خداوند روحش را قرین رحمتش فرماید. ما را هم در غم عزیز از دست رفته‌تان شریک بدانید.این غم بزرگ را خدمت خانواده محترم و فامیل وابسته تسلیت عرض می نمایم. پایگاه مقاومت بسیج شهدای کلاته انداده @didebanjovein

برادرعزیزجناب آقای محمدرضادلیری پور، انتصاب بجا و شایسته جنابعالی به سِمت #مدیریت_آموزش_و_پرورش شهرستان جوین با سوابق ارزشمند در طول خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی به عنوان فرهنگی و رزمنده دفاع مقدس ومدافع حرم حضرت زینب .س.را خدمت جنابعالی، جامعه فرهنگی و تمامی رزمنددفاع مقدس ومردم خوب وولایتمداروانقلابی شهرستان جوین تبریک می گویم. 🇮🇷قطعا با وجود شما ومدیریت جهادی وانقلابی وخوب جنابعالی منطقه طعم شیرین مدیریت انقلابی وجهادی ، با دستور کار قرار دادن شایسته سالاری ، صیانت از حقوق معلمین ودانش آموزان، با رویکرد کار جهادی وتسریع درامور را خواهد چشید. 🌷در این راه پر فراز و نشیب، همواره در کنارتان خواهیم بود و از هیچ کمکی در جهت احقاق حق ، وموفقیت جنابعالی وهمکاران جهادی دریغ نخواهیم کرد. 🇮🇷🇮🇷عباس تیموری مسئول گروه جهادی بسیج سردارشهیدسیدعلی حسینی شهرستان جوین @didebanjovein

❇️ ماموریت سخت و نفس گیر ۷ ساعته پایگاه اورژانس جزندر 🔺 طی تماس تلفنی مبنی بر سقوط فردی از بالای درخت در ارتفاعات کوههای جلمبادان ، تیم عملیاتی اورژانس جزندر به محل حادثه اعزام شدند ، بدلیل صعب العبور بودن مسیر ، درخواست بالگرد اورژانس هوایی شد که تیم اورژانس هوایی به پرواز درآمده ولی متاسفانه بدلیل عدم داشتن مختصات دقیق مصدوم علی رغم چندین بار پرواز بر فراز کوههای منطقه ، مصدوم پیدا نشد. طی عملیات جستجو و نجات و با همکاری پرسنل هلال احمر پس از هفت ساعت عملیات جستجو در کوههای اطراف مصدوم پیدا شده که بدلیل سقوط از درخت از چندین ناحیه دچار شکستگی شده بود. مصدوم پس از انجام اقدامات درمانی به بیمارستان امداد و سوانح سبزوار منتقل گردید. 🔺 همکاران : آقایان خلیلی ، کرابی ⭕️ ستاد فرماندهی عملیات بحران دانشگاه علوم پزشکی سبزوار

داستان_کوتاه ♨️غیرت و حیا چه شد؟ 🔅شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب‌ های خود مینویسد: «روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد. قاضی شوهر را احضار کرد. سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟ 🔻زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند. قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد. 💠گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است. چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید! 👌شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟ برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره ‌اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز! من پانصد مثقال را خواهم داد و رضایت نمی‌دهم که چهره‌ی همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود. 🌷چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید.» ✅چه خوب بود که آن مرد با غیرت، جامعه‌ امروز ما را هم میدید که چگونه رخ و ساق به همگان نشان میدهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده‌ آنهایند و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند. @didebanjovein

🦠 دانشگاه علوم پزشکی سبزوار: اگر مردم همکاری نکنند، ارائه خدمات درمانی با مشکل روبرو می‌شود 🔻 دانشگاه علوم پزشکی سبزوار هشدار داده عدم همکاری مردم در پیشگیری از شیوع کرونا، ارائه خدمات درمانی را با مشکل روبرو خواهد کرد. 🔻 کانال تلگرام روابط‌عمومی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار نوشته علیرغم «تلاش همکاران، توصیه‌ها و هشدارها»، «عدم رعایت موارد بهداشتی و انجام رفتارهای پرخطر» سبب شده سبزوار وارد «موج سوم کرونا» شود. 🔻 در این اطلاعیه نوشته شده که «روند فزاینده ابتلا به بیماری (کووید۱۹) همچنان وجود دارد» و تأکید شده است: «سبزواری‌ها، شرایط سخت و خستگی کادر درمان را درک کنند؛ عدم همکاری و همراهی مردم در پیشگیری از شیوع کرونا، قطعاً ارائه خدمات درمانی را با مشکل روبرو خواهد کرد.» 🔻 دانشگاه علوم پزشکی به بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها نیز به‌عنوان عامل تأثیرگذار در افزایش شیوع کرونا اشاره کرده و نسبت به افزایش تعداد بیماران هشدار داده است. 🔻 در این اطلاعیه تأکید شده: «شهروندان باید استفاده از ماسک و رعایت پروتکل‌های بهداشتی را در دستور کار خود قرار داده و شست‌وشوی دست‌ها به هیچ عنوان فراموش نشود که این امر در پیش‌گیری از ویروس کرونا بسیار اثرگذار است.» 🔻 بنا بر آماری که دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ظهر امروز (جمعه، ۲۸ شهریور) اعلام کرده، تا کنون در شهرستان‌های سبزوار، جوین، جغتای، خوشاب، داورزن و ششتمد، تست کرونای هزار و ۸۰۷ نفر مثبت شده و ۱۳۷ تن بر اثر ابتلا به این ویروس جان باخته‌اند.