eitaa logo
دیدگاه
430 دنبال‌کننده
29 عکس
8 ویدیو
36 فایل
📚دیدگاه رسانه دانایی کانالی برای بیان اندیشه ها و دیدگاه ها ارتباط با مدیر @Admindidgah
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖مرجفون ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. 🔹بزرگواری روی منبر مجازی میگفت وقتی دم از "امید" و "رجا" میزنید ولی "خوف" ایجاد نمیکنید، کارتان خطا است. خوف و رجا همیشه باید با هم باشد. 🔹حرف او که درش خوف و امید عادی از خوف و امید ایمانی و توحیدی جدا نشده بود بالکل غلط بود. چون امید اگر ناشی از ایمان باشد خوف از دلش میجوشد إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ همانطور که خوف هم اگر از ایمان باشد از دلش امید میجوشد. أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَوي فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوي بعلاوه که هر زمان وقت توجه بیشتر و جدی تر به یک وجه است که در ادامه بیان خواهم کرد. 🔹اما از این بدتر آنکه آن بزرگوار بر منبر مجازی بحث خوف را بر این بیان رهبری تطبیق میداد که ایشان به نبیه بری گفت "شرایط کنونی منطقه به گونه‌ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق." جمله ای که در مقام توصیف جنگ و اهداف دو طرف آن است را تبدیل به خوف کردن عجیب است و عجیب تر آنکه عدم تفکیک بین خوف از دشمن و خوف ایمانی از خدا هم انجام شده. فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ترس از دشمن نهی شده، ترس ایمانی از خدا توصیه شده و بین این دو تفاوت بسیار است. یکی امید میسازد و حرکت میدهد دیگری قنوط و یاس درست میکند و به بن بست میکشد. 🔹سپس آن بزرگوار بر منبر مجازی اش، خوف از دشمن را تطبیق میدهد به محصور شدن گروههای مقاومت در چنبره دولت_ملتها، گویا دولت_ملتها مانعی هستند که باید کنار باشند و دور بخورند، حال آنکه نه مقاومت عراق نه مقاومت لبنان و نه مقاومت هیچ نقطه دیگری بنای بر دور زدن دولتها را نداشته اند و با دولتهای خود همراه و هماهنگ میشدند. رهبری نیز بارها ضلع مهمی از راهبردش را در تقابل با اسراییل همراه کردن دولتهای منطقه از طریق تلاش نخبگان و ملتها تشریح کرده و این بار اخیر هم بحث ائتلاف دولتها برای مقابله با اسراییل را بیان کرد. 🔹خلاصه غلط اندر غلط اندر غلط. خروجی این منبر ها هم تهش خوف از دشمن و ایجاد احساس یاس در مردم. من نمیفهمم چرا تلاش میکنیم مردم از مسوولین ناامید شوند، چرا تلاش میکنیم مردم از دشمن بترسند، خوب مگر دشمن همین را نمیخواهد؟ سالها است دستور روشن رهبری بر ضرورت امیدآفرینی را معطل کرده ایم، الان هم وسط جنگ با هزار زبان ظاهرا آخوندی و ظاهرا انقلابی و چه و چه ترس از دشمن را در جامعه رواج میدهیم که چه بشود؟ این مسیر که معلوم است به ترکستان است. معلوم نیست؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖چه کسی به جنگ زده های ایرانی کمک می کند؟ ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. 🔹چهارشنبه، صبح، بعد از عملیات وعده صادق ۲، جمعی از معلمان در مدرسه دخترانه متوسطه دوم در منطقه پردیسان قم تصمیم می گیرند برای بزرگداشت و برگزاری جشن، با خرج خودشان میان ۴۰۰ نفر دانش آموز مدرسه شیرینی پخش کنند. شیرینی ها پخش می شود ولی ده ها دانش آموز در حرکتی نمادین شیرینی های خودشان را به سطل زباله می ریزند، با این استدلال که؛ "شیرینی جنگ که خوردن ندارد"... 🔸ذهن جامعه ایران سخت ترین هسته دفاعی و مرکزی ترین رینگ پدافندی از جریان مقاومت در جهان است. اقتدار جمهوری اسلامی نه بر موشک و پهباد که بر ایمان عمومی ایرانیان است. از این موشک ها و پهبادها همه دارند اما آن چه ندارند اراده عمومی است. خیلی سال است که این اراده آماج هجمه های ادراکی است و حتما محصول این جنگ شناختی در زمان خودش به میدان کشانده خواهد شد. فردای اولین حمله نظامی اسرائیل مشخص خواهد شد که ذهن ایران تا چه میزان جنگ زده است. 🔹ذهن ایران دهه هاست به واسطه ارائه حرفی متفاوت برای بشریت و محقق نمودن بخش های مهمی از این گفتار در عرصه زندگی، متحمل این ضربات شده است. مردم ما در تداوم این حرکت امروز با وضعیت پیچیده ای مواجه شده اند، این پیچیدگی شدیداً به اقتضائات دوران مقاومت مرتبط است. پی گرفتن یک مسیر متفاوت از خواست قدرت ها و عدم پذیرش اراده آن ها ما را با چالش های درونی و بیرونی متعددی مواجه ساخته که موجب شده است بخش هایی از جامعه نسبت به ادامه این مسیر دچار تردیدهایی شوند. این تردید لزوماً به حساب و کتاب های سودجویانه و هزینه و فایده های منفعت طلبانه مربوط نیست و بخش مهمی از این تردیدها متوجه احساس هویت و حقانیت نسبت به مسیری است که در پیش گرفته ایم. 🔸منشأ اصلی این تردیدها، احساس بیگانگی با هویت مقاومت می باشد. در شرایطی که جامعه ایران شدیدا در حال مقاومت است اما به جهت درگیر شدن با این چالش تا حدودی احساسات خودآگاهانه خود نسبت به وضعیت مقاومت را از دست داده است. جامعه ایران به دلیل تحمل فشارها در رنج است اما این رنج خود را به امری مقدس به نام مقاومت ارجاع نمی دهد و به همین دلیل از این در رنج بودن، احساس پیشرفت و امید ندارد. 🔹مهم ترین عامل در پدید آمدن این وضعیت به نهاد ادراک ساز در موضوع مقاومت بازمی گردد، یکی از برداشت‌های ذهنی که در راستای اقدامات این نهاد در ذهنیت مردم ایران ته‌نشین شده این است که «مقاومت یک ایده‌ی حاکمیتی و سیاسی است و با زندگی روزمره‌ی ما بی‌نسبت است». جامعه امروزِ ایران، وقتی کلمه‌ی «مقاومت» را می‌شنود، عباراتی مانندِ «محور مقاومت»، «جبهه‌ی مقاومت»، «نیروهای مقاومت» و «مقاومت فلسطین و لبنان و ...» در ذهنیتش پدیدار می‌شود. در این برداشت، جمهوری اسلامی ایران در راستای اهداف سیاسی خود، دارد از گروه‌هایی که به عنوان مقاومت شناخته می‌شوند، حمایت می‌کند. این برداشت سیاسی ـ نظامی و جغرافیایی از مفهوم مقاومت، برداشت غلطی نیست، امّا با عمق معنایی مقاومت فاصله دارد. 🔸می‌توان ادّعا کرد مفهوم مقاومت در ذهنیت جامعه‌ی ایران ـ حتّی جامعه‌ی متدیّن ـ بسط و تفصیل درستی یافته است. القای برداشت‌های نارسا و ناقص از مفهوم مقاومت موجب شده است جامعه میان زندگی روزمره‌شان با الگوی مقاومت، احساس تعارض داشته باشد. بعضاً این‌گونه برداشت می‌شود که تصمیم حاکمیت مبتنی بر دنبال کردن ایده‌ی مقاومت در منطقه، یا اساساً بی‌نسبت با زندگی آحاد جامعه است، و یا این‌که زندگی روزمره مردم ایران را دچار چالش کرده است. 🔹بخشی از جامعه‌ی ایران، در حال حاضر ایده‌ی مقاومت را یک سخن انفعالی می‌انگارد که طرحی رو به جلو برای راهبریِ حیات اجتماعی ندارد. این‌که چگونه مقاومت، در جهانِ بازاری‌شده‌ی کنونی، ایده‌ای فعال و پیش‌برنده برای حیات اجتماعی است، هنوز تبیین درخوری نیافته است. جامعه‌ی ایرانی جمهوری اسلامی را در مقایسه با مسیر توسعه‌ای که سایر کشورهای اسلامی در حال پیمودن هستند، بازخوانی می‌کند، ولی در این بازخوانی، تصویر روشنی از آینده مسیری که جمهوری اسلامی در سیاست، اقتصاد و فرهنگ در حال پیگیری است را ندارد. 🔸در این شرایط، هنوز هم بسیاری از افراد و جریانات که به دنبال حمایت از جبهه مقاومت می باشند، احساس تعلقی برای پرداختن به عرصه ادراکی ایرانیان ندارند و در تمنای اعزام به جبهه های لبنان هستند. ضمن پاسداشت این انگیزه مبارک اما باید توجه داشت که امروز مبنایی ترین حمایت از جریان مقاومت، رسیدگی به تصویر ذهنی ایرانیان از ایده مقاومت و کمک به جنگ زدگان ایرانی در حوزه افکار عمومی است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖حمله اسراییل 🔗بخش اول : نبرد در دو میدان ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. 🔺خدا رحمت کند سیدحسن نصرالله عزیز را بعد از آنکه مقر ۸۲۰۰ موساد در شمال تل‌آویو را زد، در سخنرانی گفت اطلاعات ما تایید میکند که این پایگاه را درست و حسابی کوبیده‌ایم، دشمن سانسور میکند. با این حال بررسی میکنیم اگر ضربه به اندازه لازم موثر نبوده باشد، دوباره میزنیم. 🔺لازمه حرف سید حسن ضربه شناختی بود، در واقع به نفع رژیم بود که ضربه را بزرگنمایی کند، مدتی بعد فرمانده یگان ۸۲۰۰ استعفا کرد، برخی گفتند که این فرمانده در همان عملیات کشته شده، استعفای او یا کشته شدنش، بعد عملیات اربعین حزب الله، تکمیل کننده جنگ شناختی بود که سیدحسن دامن زد. حزب الله کاملا موفق شده بود. هم در ضربه نظامی هم در جنگ شناختی. 🔺حالا بعد از ضربه اسراییل به ایران، کانال سیزده رژیم خبر از طراحی حمله مجددی داد به بهانه حمله پهپادی حزب الله به خانه نتانیاهو. این یعنی یا ضربه اول اثر شناختی لازم را نداشته، یا اساسا ضربه اول ناموفق بوده و یا هر دو. پایان بخش اول از سه بخش ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖بسم الله ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. ❤️امروز حدود ۷۰ نفر توی یک ساختمان پنج طبقه در بیت لاهیا داشتند به سختی زندگی میکردند. مهاجرهای شمال غزه بودند. همه را کشتند. تقریبا بیست نفر از اونها کودک بودند. ❤️بیا بریم توی ساختمان قدم بزنیم. زندگی که سوخته، بوی خون و گوشت سوخته، بچه ها و زنها ، دخترها و پسرها، کشته شدند و بدنهای سلاخی شده. ❤️چشمهایت را نبند، رویت را برنگردان، نگاه کن، آن دخترک کوچک شبیه خواهر تو است آن کودک غرق خون شبیه فرزند تو است. نگاه کن! چرا اینها را کشتند؟ به چه گناهی؟ بای ذنب قتلت؟ بایست شاید برخیزند و با تو سخن بگویند. ❤️هفتاد نفر را کنار هم بخوابانی کل فضای خانه ات را پر میکنند، خونشان همه چهار دیواریت را سرخ میکند، صدای ناله هایی که میشنوی، آخرین لحظه های جان دادنشان است. کشته میشوند چون خانه خودشان است، کشته میشوند چون مسلمانند، کشته میشوند چون گناهی ندارند. کشته میشوند چون زور قدرتهای دنیا به اینها میرسد. ❤️روشن تر از این جنگ در عالم نداریم. چشم باز کن، کنار نکش. آن بیننده دانا همه ما را دارد نگاه میکند. همه ما را میبیند. الم یعلم بان الله یری. ❤️دوباره مرور کن، ساختمان پنج طبقه، هفتاد کشته شده که بیست تایش کودک است. اگر بنا است در این قلب اتفاقی رخ دهد، بسم الله، اگر بنا است در این جنگ، کاری کنی بسم الله. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖اضلاع سه‌گانۀ واگرایی‌های دهۀ هفتاد: حضور دیروز در امروز ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.......... [یکم]. برنامۀ تعدیل اقتصادی و گرایش به نظام اقتصادی لیبرال‌سرمایه‌داری در دولت سازندگی، یکی از اضلاع طرح تحوّل ایدئولوژیک (یا تجدیدنظرطلبی و یا به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، واگرایی‌های دهۀ هفتاد) بود که از اواخر دهۀ شصت به این سو به اجرا درآمد. این طرحِ ترمیدوری، سه ضلع مشخص داشت: الف. تجدیدنظرطلبی دینی – معرفتی که سرشناس‌ترین نمایندۀ آن، عبدالکریم سروش بود. سروش در سلسله مقالات قبض و بسط تئوریک شریعت، نخستین گام را در این راستا برداشت و در طول سال‌های بعد نیز، با ایده‌ها و افکار دیگر، آن را بسط داد و تکمیل کرد. جریان روشنفکری شبه‌دینی که بخش عمدۀ آنها، همان چپ اسلامی در دهۀ شصت بودند، در مدت اندکی، تغییر ایدئولوژی دادند و از سوسیالیسم معطوف به آموزه‌های شریعتی و رادیکالیسم شبه‌انقلابی، ماهیّت لیبرالی یافتند و با گذشتۀ خویش، بدرود گفتند. حلقۀ صد و ده نفری کیان، به قطب و گرانیگاه تحوّل فکری در جامعه تبدیل شده بود؛ چنان‌که دانشگاه‌ها نیز به سیطرۀ همین جریان درآمده بود. در ظاهر، همه‌چیز آرام و مهارشده بود، اما در زیرپوستِ واقعیّت بیرونی، دگردیسی‌های فکری در حال رخ‌دادن بودند. ب. تجدیدنظرطلبی سیاسی که نیروهای چپ در مجمع روحانیون مبارز(روزنامۀ سلام)، سازمان مجاهدین انقلاب(هفته‌نامۀ عصرما)، مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست‌جمهوری و حلقۀ کیان(ماهنامۀ کیان) آن را مطرح و منتشر کردند و درون‌مایۀ اصلی آن، اجرای برنامۀ توسعۀ سیاسی به منظور دموکراتیزاسیون بود. بیشترین سهم را در این‌باره، سعید حجاریان داشت. براین‌اساس، خاتمی از طرح توسعۀ اقتصادی عبور کرد و جانب توسعۀ سیاسی کرد. این هر دو طرح، تجدّدی بودند؛ چراکه توسعه، یک طرح تجدّدی است و به‌هیچ‌رو، به خدمت غایات انقلابی گمارده نمی‌شود. چپ مذهبی، آنچنان تغییری کرده بود که حیرت‌زا بود؛ به‌طوری‌که از نهایت پیوستار در آن سو، به نهایتِ این سوی پیوستار حرکت کرده بود. ج. تجدیدنظرطلبی اقتصادی که نیروهای تکنوکرات در دولت سازندگی و در پرتو حمایت‌های هاشمی‌رفسنجانی، آن را محقّق ساختند و اقتصاد آزاد و لیبرالی را در ایران حاکم نمودند. در حالی‌که در دولت میرحسین موسوی، سند اقتصادیِ ناپخته‌ای تنظیم شده و در مجلس به تصویب رسیده بود، هاشمی‌رفسنجانی آن را نادیده گرفت و به‌صورت پنهانی، سیاست تعدیل اقتصادی را در پیش گرفت اما بعدها آشکار گردید که وی جهت‌گیریِ اقتصادی متفاوتی را برگزیده است. برخی تحلیل‌گران، دولت نخست هاشمی‌رفسنجانی را دوران پروستریکای اقتصادی جمهوری اسلامی خواندند؛ چراکه در این دوره، چرخش‌های اقتصادی بزرگی به وقوع پیوست که همگی برخاسته از برنامۀ تعدیل اقتصادی بود. درحالی‌که برنامۀ تعدیل اقتصادی، سیاست‌هایی چون آزادسازی قیمت‌ها، خصوصی‌سازی، ادغام‌شدن در بازار جهانی، سرمایه‌گذاری خارجی و گشایش دروازه‌های اقتصادی، تقدّم رشد بر عدالت و ... را تجویز می‌کرد، ارزش‌های اقتصادی دهۀ نخست انقلاب بر استقلال اقتصادی و عدالت اجتماعی تکیه داشتند. [دوم]. درحالی‌که طرح تجدیدنظرطلبی دینی - معرفتی در عرصۀ عمومی و به واسطۀ فعالیّت‌های روشنفکران شبه‌دینی و سکولار انجام می‌گیرد، دو طرح تجدیدنظرطلبی اقتصادی و سیاسی، به ترتیب در دستورکار دولت‌های سازندگی و اصلاحات قرار گرفت. طرح تجدیدنظرطلبی یا اصلاح‌طلبی در سه عرصۀ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شرایط ساختاری متفاوتی را پدید آورد و انقلاب و جامعه را از مسیر غایات اولیه‌اش دور ساخت. واقعیّت این است که پس از پایان‌یافتن جنگ و رحلت امام خمینی، به دلیل این‌که بخش‌هایی از حاکمیّت دچار دگردیسی ایدئولوژیکی شده بودند و یا از آشکار شدن آن هراس نداشتند، پذیرش برنامۀ اقتصادی القاشده از بانک جهانی و صندوق بین‌اللملی پول، با مقاومت‌ها و موانع جدّی روبرو نگشت. در این دوره، اعتنا نشد که اسلام نیز به‌مثابه یک مکتب جامع، واجد نظام اقتصادیِ مستقل است که با هیچ‌یک از نظام‌های اقتصادی سوسیالیستی و لیبرالیستی، مطابقت ندارد. هاشمی‌رفسنجانی معتقد بود که باید به سوی دستیابی به جامعه‌ای مرفّه و صنعتی حرکت کنیم؛ و به تعبیری، خواهان برقراری نوعی سرمایه‌سالاریِ اسلامی بود. ما همچنان گرفتار تبعات و لطمات این طرح سه‌ضلعی در اقتصاد و سیاست و فرهنگ هستیم. اگرچه انقلاب، تا مرز ترمیدور پیش رفت و در آستانۀ استحاله قرار گرفت، اما جانِ سالم به در برد؛ ولی زیست‌جهانی که حاصل این سیاست‌ها و رویکردها بود، هم فضای حاکمیّت را آلوده کرد و هم سبک زندگی را در جامعه، دستخوش امراض هویّتی نمود. آنچه‌که امروز از آفات و ابتلائات مشاهده می‌کنیم، چنین ریشه‌های تاریخی و عینیِ عمیقی دارند. کشف حجاب، یکی از این فروعِ مترتّب بر این گذشتۀ سیاستی است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه https://eitaa.com/didgahha
🔖جنگ وجودی یا جنگ بی‌وجودها ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. 🔹همه چیز در حال مهیا شدن است که "ارتقای وجودی" پیدا کنیم. همه با هم. الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون. حواس جمعهای عالم، وقتی دشمن نزدیکشان میشود دستگاه شناختی و عاطفیشان به سمت قدرت بینهایت جلب میشود و ارتقای وجودی میابند. 🔹اما همین جنگ میتواند باعث نابودی شما شود. نابودی به کشته شدن نیست. کشته شدگان اگر در راه خدا بوده باشند که زنده اند و مشغول کار، بل احیاء عند ربهم یرزقون. نابود شدن یعنی هویتتان را گرفتن. یعنی انقلبتم علی اعقابکم . هویت ایمانی و دینی و آرماجو و انقلابی را کنار گذاشتن. جنگ وجودی در سمت اهل دنیا یعنی گرفتن دار و ندارشان که دنیا است و در سمت اهل آخرت یعنی گرفتن دار و ندارشان که ایمانشان است و هویتشان. 🔹جنگ باعث میشود مرد از نامرد شناخته شود، باعث میشود با وجود و بی وجود از هم جدا شوند. حالا بی‌وجودها را بشناسید. آنها که بی وجود بودن را در جامعه ترویج میکنند؛ یعنی مرجفون را بشناسید. 🔹آنها که دستگاه محاسباتشان طوری است که با شهادت فرمانده، هم خود را میبازند و هم جبهه را به هم میریزند، مثل جنگ احد. آنها که با دیدن هیمنه دشمن که همه جانبه پای کار آمده هم خود را میبازند هم جبهه را به هم میریزند مثل جنگ احزاب. آنها که تهمت زدن به جبهه خودی و خود تحقیری عادتشان است و بزرگ جلوه دادن دشمن را واقع گرایی میدانند، همه بی وجودها را خلاصه بشناسید. 🔹بی وجودها ممکن است آخوند باشند یا کراواتی، ریشو باشند یا هفت تیغ، دشمن پرست باشند یا خود تحقیر، اما همه شان دست آخر ترس را در جانتان چنان لبریز میکنند که همه محاسبات ایمانی و معنویتان مختل شود. مراقب بی وجودها باشید در این جنگ وجودی ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖این دردها درمان دارد،کسی اما پای کار هست؟ ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. چه کار باید بکنیم اگر نخواهیم در روایت، پا در گذشته بمانیم؟ چه کار باید بکنیم برای این‌که روایت‌مان از دفاع مقدس ما را برای جنگ امروز و جنگ‌های فردا آماده کند؟ من دو راه حل دارم. قبل از این‌که این‌ دو را بگوییم، همین‌جا بگذارید بنویسم که حتما راه‌های دیگری هم هست، حتما می‌شود مسیر به آینده را با مدل‌های نوآورانه‌ای هموار کرد، حتما شما اگر دغدغه‌اش را پیدا کنید، راهی هم به ذهن شما می‌رسد. اما راه اول: بیاییم به جای نوشتن «روایت» از شهدا، «جستار» از زندگی‌شان بنویسیم. روایت، یعنی نوشتن از سرگذشت کسی، نوشتن از ماجراهای واقعی زندگی، روایت یعنی دوربین مستند را روشن کردن و کسی را توی قاب تصویر تعریف کردن. جستار اما کمی فرق دارد. توی جستار، نویسنده دنبال یک کشف است، سوال دارد، به خاطر مساله‌ای دارد یک واقعیت را می‌کاود و بعد در نهایت مسیر تعریف کردن ماجراهایی از زندگی، به یک دستاورد و آگاهی تازه می‌رسد. من فکر می‌کنم نوشتن جستار از زندگی قهرمان‌های دفاع مقدس و مادران شهدا، حتما راه ما را از خاکریزهای جنوب، به جنگ‌های آینده باز می‌کند. راه دوم: بیاییم تنظیمات ذهن خودمان (نویسنده‌های دفاع مقدس) را عوض کنیم. نویسنده، مصاحبه کننده و تدوین کننده متن، اگر مساله‌اش آینده باشد، اگر دغدغه‌اش جنگ‌های ترکیبی امروز باشد، اگر فهم درستی از شرایط زمانه داشته باشد، گفتگو و متنی که تولید می‌کند، رنگی از جنس آینده خواهد داشت. من عمیقا معتقدم تجربه دفاع مقدس در ایران و زندگی بعضی از قهرمانان این جنگ، برای همیشه و برای همه جنگ‌های آینده حرف دارد. در عین حال معتقدم ما در روایت‌مان از این گنج، خوانشی مناسب امروز نداریم. ما یک سرمایه ‌بی‌نظیر را در صندوقی از نوستالژی بند کرده‌ایم. این روزها می‌گذرد، این جنگ هم تمام می‌شود و ان‌شاءالله ما پیروز میدانش خواهیم بود اما برای ما که کارمان ادبیات است و روایت، یک مساله سرنوشت‌ساز خواهد بود: آیا ما می‌فهمیم که در جنگ امروز چقدر روایت‌های گذشته ناکارآمدند یا نه؟ اگر می‌فهمیم باید برویم به سمت ارتقای مدل روایت‌مان. باید دست به کار بشویم تا برای جنگ‌های بعدی سنگر روایت دیگر خالی نباشد و از این نقطه آسیب‌پذیر نباشیم. اما اگر هنوز حس می‌کنیم همان دست فرمانی که در این بیست سی سال داشته‌ایم خوب است، باید بگویم جنگ برای ما بی‌دستاورد بوده و احتمالا میدان را نفهمیده‌ایم. اگر فکر می‌کنیم همان‌طور که قدیم‌ها از جنگ روایت می‌نوستیم باید برویم جلو و مدلی که در گذشته جواب داده، می‌تواند از گذشته برای آینده درس بیاورد، باید منتظر سیلی سخت روزگار باشیم. فرماندهان نظامی ما در این سال‌ها هزار تکنولوژی نظامی به سازمان رزم کشور اضافه کرده‌اند، فرماندهان روایی ما چه کار کرده‌اند؟ جز این است که سلاح‌شان همان است که در دهه شصت بوده؟ فرماندهان نظامی ما جنگ‌های نظامی را می‌برند، اما آیا فرماندهان روایی ما هم جنگ‌های روایی را می‌برند؟ من جواب را می‌دانم، شما هم می‌دانید، جواب را البته زمانه خیلی زود به رخ ما خواهد کشید. دوستان من، اساتید من، بزرگواران! ما جوری گذشته را روایت می‌کنیم که از دلش سرباز جنگ‌های گذشته بیرون می‌آید، بیایید روش و مدل و نگاه‌مان را عوض کنیم، بیایید با روایتی از دفاع مقدس برای جنگ‌های آینده سرباز تربیت کنیم. باور کنید من دشمن دفاع مقدس نیستم، من از سر علاقه‌ام به آن سال‌ها و آن قهرمان‌هاست که می‌گویم باید بهتر آن روزها را روایت کنیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖دوئل دو نقشه جغرافیای قدرت ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.............. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران مدعی شده که تلاش های قطر برای میانجیگری بین حماس و اسرائیل متوقف شده است.خبرگزاری رویترز نیز با توجه به این شرایط ادعا کرده که اساسا قطر از میانجیگری کنار کشیده چون دو طرف را در رسیدن به آتش بس جدی نمیداند. این خبر را به این شکل قطر رد کرده ولی اعلام کرده و روشن هم هست که دو طرف حماس و رژیم اشغالگر، این مقطع را برای مذاکرات آتش بس مناسب نمیبینند. علت اصلی هم به حماس برنمیگردد بلکه به وضعیت اسراییل مربوط میشود،وضعیتی که گره خورده به راهبرد آمریکا. شواهد نشان میدهد آمریکا بنا دارد با یک ضربه یا چند ضربه شوک آور خلاف قواعد و تعهدات بین المللی کار را تمام کند. هم سیطره اسراییل را در منطقه درست کند و هم جنگ را به نفع اسراییل پایان دهد. تحلیل رفتار آمریکا بر پایه رییس جمهور اساسا خطا است. آمریکا یک کل واحد با راهبردهای مشخص است.این که در این مقطع از جنگ چه راهبردی را انتخاب کرده مرتبط با شرایطی است که درش قرار دارد. شرایط منطقه آمریکا را ناچار به اتخاذ چنین موضعی کرده، اولویت منطقه باشد نه اکراین، آن هم به این شیوه. بهترین شخصیت برای چنین ماموریتی ترامپ است، او تمام المانهای لازم برای چنین ماموریتی را دارد. از مدتها پیش هم صحنه انتخابات آمریکا برای رای آوردن او فراهم شده بود. آوردن یک زن سیاهپوست امتداد بایدن در شرایط جنگی مقابل مرد سفید پوست در حال مبارزه و در معرض ترور که هیچ قانونی مگر مصلحت آمریکا برایش مهم نیست، فضای تغییرخواهی و همینطور عدم رضایت آمریکایی را جهت میدهد به سمت او. ترامپ نیز بارها در مناظرات و سخنرانیهای انتخاباتی خود اذعان کرد و نزدیکان او نیز تاکید کردند که بنا دارد در مدت کوتاهی وضعیت منطقه را به نفع اسراییل تغییر داده و صلح را بر محور اسراییل سامان دهد. آمریکا البته فرصت زیادی ندارد، اگر نتواند کار را با چند شوک تمام کند، شکست، قطعی است. یعنی باقی ماندن حلقه محاصره اسراییل و تاب آوری و عدم خویشتنداری مقاومت در برابر ضربه ها، معنایش این است که جغرافیای قدرت در منطقه همینطور که هست باقی خواهد ماند، و این یعنی جبهه مقاومت اگر این مرحله احتمالا پر فشار ترامپی را عبور کند، منطقه به وضعیت غیر قابل بازگشتی برای آمریکا و اسراییل تبدیل میشود، نزدیکترین وضعیت به سقوط اسراییل. خیلی ها احتمال یک درگیری شدیدتر و پر خسارت را در این شرایط میدهند که نمیتواند خیلی طولانی باشد اما همه چیز مربوط میشود به دو نقشه جغرافیای قدرت برای آینده منطقه که با یکدیگر به هیچ وجه قابل جمع نیستند. یا جبهه مقاومت که حلقه محاصره اسراییل را شکل داده نابود میشود، و طرح صلح حول اسراییل و سیطره اش شکل میگیرد(طرح صلح ابراهیم) یا اینکه شرایط همینگونه که هست باقی میماند و این یعنی نقطه عطف جدی در تاریخ منطقه و تاریخ محو اسراییل. آنچه از ماجرای آتش بس میتوان تشخیص داد این است که جنگ به نقطه ای رسیده که دو اراده مقابل هم به هیچ نحو با یکدیگر سازگار نمیافتد و یک اراده باید بماند یعنی وضعیت منطقه در حالت دوئل است. اسراییل از پیش از جنگ طوفان الاقصی تلاش میکرد غزه نباشد، عصبانیت او بعد از لو رفتن نقشه اش در محو غزه و کرانه، اثری نداشت چون دیگر طرح نابودی غزه شدنی نبود. پس به سمت حذف حماس رفت، اما هنوز در آزادی اسرای خود که مدت اسارتشان روز به روز باعث به هم ریختگی بیشتر اجتماعی اسراییل شده، موفق نبوده و نتوانسته این سلاح مهم حماس را از دستش خارج کند تا چه برسد به اینکه بخواهد در نابودی حماس موفق باشد، هنوز هم رزمندگان حماس تانک مرکاوا شکار میکنند، از اسراییلی ها تلفات میگیرند، راکت به سرزمینهای اشغالی پرتاب میکنند، افسران عالیرتبه را میکشند و این یعنی با قدرت تمام هستند و حتی شبکه تونلهایشان هم نابود نشده. این وضعیت گروه کوچک و محاصره شده در اسراییل یعنی حماس است تا چه برسد به حزب الله و انصار الله و امثال آن. چشم امید اسراییل به ضربات بزرگتر است که در کوتاه مدت توفیقی حاصل کند. مساله این است که جبهه مقاومت خصوصا در این یک سال نشان داده فشار این چنینی آن را نابود نمیکند و صرفا جنگ را تشدید کرده و شرایط را برای ساکنین اشغالگر و رژیم شان دشوارتر میکند. استقامت هویت و ذات مقاومت است و لذا ضربات دشمن اراده او را مختل نمیکند. این یعنی آینده به روشنی پیروزی نقشه جغرافیای قدرت مقاومت در منطقه را نوید میدهد. و فقط وجود این نقشه معنایش شتاب گرفتن محو اسراییل به شکل جدی است. چنین اسراییلی برای غرب فقط هزینه خواهد داشت و مشروعیت ناشی از مظلوم نمایی خود را هم که از دست داده و توان اقناع بدنه اجتماعی خود را هم نخواهد داشت و این همه یعنی نتیجه این دوئل کاملا روشن است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖آینده ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. دولت ائتلافی آلمان فروپاشید، بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا هم امروز گفت ما در خطر قرار داریم. اروپا مسئولیت امنیتش را خودش باید برعهده بگیرد؛ زیرا نمی‌تواند هر ۴ سال یکبار به حال‌وهوای انتخابات آمریکا وابسته باشد. این یعنی نگرانی اروپا از آینده خود، جدی است. دو جنگ اکراین و اسراییل عملا راه های انرژی اروپا را بسته. تفوق روسیه و مقاومت عملا اراده انرژی در دنیا را از دست غرب خارج میکند. و این یعنی غرب تابع شرق خواهد شد. ترامپ تصمیم دارد پول خود را خرج اسراییل کند، این یک اشتباه راهبردی است، آنها خیال میکنند در سمت اسراییل احتمال بیشتری برای گشایش دارند، آلمان اولین متضرر جدی این ماجرا است با انتخاب ترامپ دولتشان فروپاشید، شرکتهای بزرگ اقتصادی شان هم مدتی است در معرض ورشکستگی است، ترامپ بنا ندارد به ناتو رسیدگی کند در سمت مقاومت هم بعید است تفوقی برای اسراییل حاصل شود چون جنس مقاومت اساسا متفاوت است، مقاومت، اراده ای تغییر کردنی نیست. و این محاصره اسراییل توسط حلقه مقاوت تمام شدنی نیست. مقاومت در ایران چند سالی هست چهل سالگی خود را عبور کرده، مقاومت حزب الله هم که وضعش را میبینید اصلا انگار نه انگار ضربات چند هزار نفری پیجرها و ترور فرماندهان محوری اش اتفاق افتاده، ربیون قرآنی اند این تشکیلات. اینها که هیچ، انصارالله هم که از فشار عجیب و غریب سالها جنگ با عربستان و بلک واتر آمریکا و غرب و همه و همه سربلند و پیروز برآمده و هل من مبارز میطلبد، حماس هم که زمینش محاصره است و در اشغال است و به اندازه چند بمب اتم بر سرش آتش ریخته اند و سرانش را ترور کرده اند، هنوز راکت میزند، مرکاوا شکار میکند، حرامی نفله میکند در تل آویو و فرمانده میکشد در غزه و زندانی ها را هم که در اختیار دارد. این صحنه چگونه بنا است عوض شود؟ دقت کنید اساسا جنس مقاومت غیر عادی است. یک چیزی بگویم آب پاکی را روی دستتان بریزم، مقاومت یا باید تغییر هویت دهد و دست از قیام بردارد یا تا وقتی اهل مقاومت است حتی اگر همه اعضایش تک به تک کشته شوند ، نابود نمیشود، زنده میماند و متحول میکند و میجوشد و میجوشاند، مثل داستان واقعی کربلایشان. همه را کشتند با امامشان، اما ماند که ماند. اینها یعنی چه یعنی همین که میبینید و میشنوید ؛ پیامهای روشن ضعف اروپا یعنی ضعف غرب ، همه چیز سرعت گرفته برای بروز پیروزی مقاومت و شکست دشمن. و این یعنی یک قدم مهم در امت سازی و گسترش قیام و انقلاب و این یعنی یک گام بلند به سمت ظهور. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖درباره‌ی اشاره‌ی رهبر معظم انقلاب ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. ۱. اشاره‌ی رهبر انقلاب در دیدارشان با اعضای مجلس خبرگان به مسأله‌ی انتخاب رهبر، فقط تذکر به یک امر طبیعی محتمل و ممکن بود و برخلاف برخی گمانه‌زنی‌ها، ایشان مقصود خاصی نداشتند. ازاین‌رو، ایجاد فضای نگرانی درباره حیات و جان ایشان درست نیست. باید به لطف و فضل الهی امید داشت که شخص ایشان، پرچم را به دست حضرت حجت بدهند. ۲. شاید دلیل بیان این اشاره از سوی رهبر انقلاب نیز، یکی این باشد که جامعه در اثر این اتفاق محتمل و طبیعی - و نه قطعی و پیش‌بینی‌شده - دچار شوک و سرگردانی نشود و گمان نکند که انقلاب از دست رفته است؛ بلکه تأمل کند که رهبر انقلاب، پیشاپیش نسبت به آن تذکر داده بودند. ایشان بر حسب ظاهر عمل می‌کنند؛ هر چند به توفیق الهی، چنین رخدادی واقع نخواهد شد و إن‌شاء‌الله زعامت ایشان، متصل به ولایت امام معصوم بشود. ۳. و دلیل دیگر اشاره‌ی ایشان این است که تهدید پوچ و رسانه‌ای و حماقت‌بار صهیونیست‌های کثیف و پلید درباره‌ی ترور ایشان، خنثی و بی‌معنا شود و بدانند که ساختار، همچنان تداوم خواهد یافت. رهبر انقلاب، از ثبات ساختار و وابسته‌نبودن آن به اشخاص سخن گفته‌اند، نه این‌که واقعه‌ی ناگواری در پیش باشد. ایشان تصریح کرده‌اند که اگر چنان شد، خبرگان این‌چنین عمل کند؛ این یعنی حرکت انقلاب، متوقف نخواهد شد و انقلاب، آن اندازه به استحکام ساختاری دست یافته و متقن و استوار گردیده است که شخص‌محور نیست و چرخه‌ی حیات و استمرار و بازتولیدش، هرگز متوقف نخواهد شد. همین و نه بیشتر. کمترین جای نگرانی نیست و زعامت حضرت ایشان در اثر تفضل و توجه الهی، سال‌های سال به طول خواهد انجامید و به ولایت حضرت حجت، متصل خواهد شد. ۴. با این‌همه، هیچ تردیدی وجود ندارد که رهبر انقلاب، ذخیره‌ی الهی و یک شخصیت متمایز تاریخی هستند. علامه مصباح درباره‌ی ایشان گفته بودند که مقام ایشان بسیار بالاتر از سید خراسانی است؛ و در جایی دیگر نیز تصریح کرده بودند که اگر بتوان نظیری برای ایشان در تاریخ اسلام یافت، به‌سختی و با تساهل می‌توان از خواجه‌نصیرالدین طوسی نام برد؛ و همچنین افزوده بودند که گویا روح امام خمینی در ایشان حلول کرده و ایشان، نسخه‌ی بدل امام هستند؛ ‌و بارها نیز گفته بودند که ایشان، بالاترین نعمت الهی برای ما هستند و هرچه قدردان وجود ایشان باشیم، از عهده‌ی شکر نعمت وجود ایشان برنخواهیم آمد. ۵. و مگر مطابق آن رؤیای منقول و معتبر، رسول اکرم به ایشان امر نکرده‌اند که بنای ناتمام امام خمینی را به پایان برسانند؟! و مگر آن حضرت، ایشان را بر این امر دشوار، قادر و توانمند نشمرده‌اند؟! پس باید امید داشت که طرح قدسی و‌ تمدنیِ انقلاب اسلامی، به دست باکفایت آیت‌الله خامنه‌ای، به سرانجام مطلوب خواهد رسید و این انقلاب، به مقدمه‌ی ظهور حضرت حجت، تبدیل خواهد شد. چنان‌که اهل بصر و معنا گفته‌اند، تقدیر الهی این است که تاریخ این انقلاب، تاریخ متصل به عهد ظهور و متحد با صاحب ولایت کلی است. ۶. و نکته‌ی پایانی این‌که ایشان یک دهه پیش نیز چنین تذکری به مجلس خبرگان داده بودند: «در انتخاب رهبر آینده، ملاحظه‌ی خدا را بکنید. احتمال اینکه این دوره‌ای که تازه شروع خواهد شد، مبتلا بشود به این آزمایش، احتمال کمی نیست؛ آن وقتی‌که بنا است رهبر انتخاب بشود، ملاحظات و رودربایستی‌ها را کنار بگذارند؛ خدا را در نظر بگیرند، وظایف را در نظر بگیرند، نیاز کشور را در نظر بگیرند؛ بر این اساس رهبر انتخاب بشود.»(بیانات در ۱۳۹۴/۱۲/۲۰). این تعابیر، جای نگرانی بیشتری نداشت؟! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖موشک های با فناوری و فرمان ایرانی ✏️به قلم . ۵۰ سال پیش و زمانی که درآمد سرشار نفتی و مأموریت ابلاغی ژاندارمی منطقه از سوی امریکا، محمدرضا پهلوی را وسوسه می‌کرد تا به‌روزترین سلاح‌های امریکایی را با قیمت گزاف بخرد، امریکایی‌ها در‌های صنایع نظامی خود را به روی شاه باز کردند و تنها استثنا را «سلاح اتمی» اعلام کردند. یکی دو سال بعد، اما معلوم شد که این استثنا، دومی هم دارد. رقابت تسلیحاتی همسایگان شرقی ایران، یعنی هند و پاکستان به‌تدریج به سمت گزینه «موشک» سوق پیدا کرد و این سلاح تهاجمی کمترشناخته‌شده در آن زمان توجه شاه را به خود جلب کرد. شاه که فکر می‌کرد با دلار‌های نفتی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌تواند بخرد، درخواست خرید موشک‌های بالستیک را به امریکایی‌ها داد و البته «نه» نشنید، اما در عمل خرید این سلاح‌ها ممکن نشد. گویی امریکایی‌ها بدون آنکه تصریح کنند، تمایل به تجهیز ژاندارم خود به این سلاح تهاجمی و راهبردی نداشتند. شاه البته ناامید نشد و سراغ متحد منطقه‌ای امریکا یعنی رژیم اشغالگر قدس رفت. صهیونیست‌ها پیشنهاد شاه را پذیرفتند و طرح مونتاژ موشک‌های اسرائیلی نسل اول در ایران با اسم رمز پروژه «شکوفه» را روی میز گذاشتند. مبلغ درخواستی صهیونیست‌ها، یک میلیارد دلار (معادل تقریبی قدرت خرید ۲ میلیارد دلار امروز) بود که در ازای تهاتر نفت ایران تأمین می‌شد. مهندسان اسرائیلی راهی ایران شدند و احداث چند سایت در استان کرمان برای پیشبرد پروژه مونتاژ موشک آغاز شد. این آغاز البته به انجام نرسید و در بحبوحه انقلاب‌اسلامی، اسرائیلی‌ها که پول خود را تمام و کمال دریافت کرده بودند، فرار کرده و حتی نقشه‌های پروژه را هم با خود بردند تا چیزی دست مردم ایران نماند. جالب اینجاست که بعد‌ها رونی برگمن، خبرنگار صهیونیست متصل به سازمان‌های اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس، در کتاب معروف خود به نام «نبرد مخفی علیه ایران» راز ناگفته‌ای را از این همکاری نظامی برملا کرد که کلاه‌برداری بزرگ اسرائیل در این قرارداد بود. اسرائیلی‌ها با زرنگی توانسته بودند موشک‌های نسل اول خود را که از رده خارج و نیازمند نوسازی بود، به رژیم پهلوی قالب کنند و به‌این‌ترتیب هم بودجه نوسازی زرادخانه موشکی خود را از نفت ملت ایران پیدا کردند و هم درنهایت بی‌آنکه چیزی به ایرانی‌ها تحویل دهند، پول را گرفته بودند. انقلاب‌اسلامی پیروز شد و در اوج جنگ تحمیلی، از مهم‌ترین کاستی‌های جنگ‌افزاری کشور، موشک بود که امکان تهیه آن به‌سادگی میسر نبود و همین ضعف، نوعی نابرابری در جنگ شهر‌ها ایجاد کرد. خلف‌وعده‌هایی که حتی برخی معدود فروشندگان سلاح به ایران کردند، کم‌کم این فکر را در اذهان ایجاد کرد که راه‌حلی جز ساخت موشک وطنی وجود ندارد. اینجا بود که مجاهدت‌های شهید حسن طهرانی‌مقدم و یارانش، ایران را از کشوری که برای خرید موشک مستأصل بود، به کشوری صاحب عنوان در میان قدرت‌های موشکی تبدیل کرد. موشکی که شاه برای خرید آن به امریکایی‌ها رو انداخت و جواب نگرفت، نهایتاً بردی معادل ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلومتر و قدرت حداقلی داشت، اما امروز ایران اسلامی به برکت مجاهدت فرزندانش به موشک ماهواره‌بر دست یافته که غربی‌ها بهتر از هرکسی می‌دانند چیست و توانایی تولید آن چه معنایی دارد. عملیات موسوم به «شهید سلیمانی» و حمله به عین‌الاسد در سال ۱۳۹۸ و دو عملیات وعده صادق در سال ۱۴۰۳ قدرت موشکی ایران را برای غربی‌ها به‌ویژه امریکا و رژیم‌صهیونیستی، دقیقاً معنا کرد. قدرتی که هم «فناوری» و هم «فرمان» آن متعلق به ایران است. هم می‌دانیم چگونه ساخته می‌شود و هم اجازه شلیک منحصراً در اختیار خودمان است. شاید برخی کشور‌های ثروتمند هم مانند شاه به خیال خودشان از این موشک‌ها خریده باشند، اما نه فناوری آن را در اختیار دارند و نه حتی اختیار استفاده از آن را. تجربه یک سال گذشته نشان داد بسیاری از سامانه‌های اطلاعاتی و عملیاتی که به قیمت گزاف به کشور‌های منطقه فروخته شده، در کنترل عملیاتی ارتش امریکا است و این فرمانده سنتکام است که تعیین می‌کند کجا باید استفاده شود. در واقع این نوعی برون‌سپاری تأمین منافع امریکا با دلار‌های نفتی کشور‌های عربی است.اقتدار موشکی ایران که مورد غبطه و حسادت بسیاری در جهان است، یادگار مردی است که امروز سالروز شهادت اوست. رضوان خدا بر شهید حاج حسن طهرانی‌مقدم که دست ملت ایران را پر کرد و ماحصل مجاهدت‌های او موشکی است که فناوری و فرمان آن در ید ایرانی است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖پرونده اصلی، غنی سازی جرات ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. بیش از بیست سال است که نظام سلطه برای اعمال فشار بیشتر به جمهوری اسلامی ایران، پرونده‌ای تحت عنوان هسته‌ای را ساخته و پرداخته کرده تا به بهانه آن تحریم‌ها و فشارهایی را تحمیل کند و هرازچندگاهی آنرا داغ ميکند تا این شرایط ادامه یابد. البته پیش از پرونده هسته‌ای و درکنار این پرونده، موضوعات دیگری مثل حقوق بشر را هم بهانه کرده و می‌کند تا حلقه فشار را تنگتر و تنگتر نماید. نگاه عمیقتر به رفتار آمریکا و همپیمانانش به وضوح این حقیقت را آشکار می سازد که هیچکدام از این موارد ریشه در واقعیت ندارد و صرفا بهانه جویی است! مگر می‌شود کسی دغدغه هسته‌ای شدن دیگران را داشته باشد و از فعالیت‌های هسته‌ای و حتی ساخت بمب اتم برخی کشورها از جمله رژیم صهیونیستی چشم‌پوشی کند؟ مگر می شود کسی دغدغه دموکراسی داشته باشد و با کشورهایی که بویی از مردم‌سالاری در آنها به مشام نمی رسد همپیمان باشد؟ مگر می‌شود کسی داعیه حقوق بشر داشته باشد و با رژیم کودک‌کش صهیونیستی نرد عشق ببازد؟ و دهها اگر دیگر. پس ریشه این خصومت‌ها را کجا باید جستجو کرد؟ پاسخ ‌های مختلفی به این پرسش می‌شود داد؛ یکی از آنها استقلال است. آری استقلال جمهوری اسلامی ایران که در صدر شعار محوری آن یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نمایان است، یکی از ریشه ‌های اساسی این دشمنی است. نظام سلطه، دیگران را سلطه ‌پذیر میخواهد و استقلال جمهوری اسلامی، مانع این سلطه‌پذیری است و این یعنی به هم زدن نظم مورد علاقه سلطه‌گران! این استقلال‌طلبی نیازمند صیانت همه‌جانبه است و جرات یا شجاعت لازمه این صیانت است. با ترس و واهمه از نظام سلطه، استقلال طلبی شعاری بیش نیست چراکه نظام سلطه پیوسته از ابزارهای گوناگونی برای ارعاب و تهدید و اگر لازم شد اعمال تهدید استفاده می‌کند و کشورهای بزدل و سست ‌اراده نمی‌توانند در این راه استقامت لازم را داشته باشند و سرانجام تسلیم دشمن می‌شوند. مشکل نظام سلطه با نظام جمهوری اسلامی ایران به اینجا ختم نمی‌شود چرا که استقامت شجاعانه این نظام برای حفظ استقلال خود، او را به جایگاه دولت مقاومت ارتقا داده و این دولت بتدریج جرأت و شجاعت را به دیگران نیز تزریق کرده و امروز شاهد شکل‌گیری جبهه مقاومت از یمن تا لبنان و حتی نقاط دیگر جهان هستیم. به عبارت دیگر، اتهام و پرونده اصلی جمهوری اسلامی ایران نه غنی سازی اورانیوم بلکه غنی‌سازی جرأت و شجاعت و صدور آن به نقاط دیگر عالم است و این، دوران جدیدی را رقم زده است. حال اگر این دولت مقاومت به هر دلیلی پا پس بکشد و از استقلال خود با شجاعت پاسداری نکند نه تنها بزرگترین دستاورد خود طی بیش از چهاردهه گذشته را تباه می‌کند بلکه ضربه‌ای مهلک به این مسیر و رویکرد وارد می‌سازد؛اینجاست که باید مراقب باشیم دشمن دچار خطای محاسباتی نشود! دشمن بی پاسخ گذاشتن تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران عزيز را حمل بر خردمندی و خویشتنداری نخواهد کرد و از آن، ترس یا ناتوانی برای پاسخگویی برداشت می کند و این برداشت بدون تردید او و حامیانش را دچار یک خطای محاسباتی می‌کند؛ این خطای محاسباتی موجب گستاخی دشمن و ادامه تجاوز و سنگین تر کردن فشار به جبهه مقاومت و خود ایران خواهد شد. پاسخ ایران ذیل راهبرد بازدارندگی فعال، باید حسابشده، دقیق، مبتکرانه و در زمان و مکان مناسب باشد‌ و همچنان در این پاسخ، نه تعلل باید کرد و نه شتابزده عمل کرد. پاسخ هوشمندانه و مقتدرانه ایران با هدف پیشگیری از خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی، غنی‌سازی جرأت را ارتقا می‌بخشد و قدرت بازدارندگی ایران عزيز را دوچندان می‌کند ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖*آمریکا یک دولت‌ملت نیست...* 🔗مجید_ضیایی ✏️به قلم # ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. ایالات متحده آمریکا به شهادت تاریخ ۲۵۰ ساله آن (و هم‌چنین یکصد سال پیش از آن که حاکمیت الیگارشی خانواده‌های پلانتوکرات بر آن حاکم بود) یک دولت نیست! دولت مدرن به مفهوم یک دولت‌ملت (nation-state وستفالیایی یا دولت منبعث از یک ملت و برآمده از اراده یک ملت به رای اکثریت آن ملت) بر دولت فدرال ایالات متحده انطباق ندارد! دولت فدرال ایالات متحده از ایجاب یک گفتمان اقتصادی منتج از یک دیالوگ منفعت‌محور (یوتیلیتاریانیستی) با دو سویه و منظر هامیلتونی و جفرسونی در پایان سده هجدهم میلادی شکل گرفته است. (خود این دو منظر ناشی از حدود یک و نیم سده تعارض بین دو مدل اشرافیت بریتانیایی ۱. مدل اشرافیت فئودالی و مبتنی بر زمین ۲. اشرافیت مبتنی بر پلانتوکراسی و تجارت دریایی از دهه‌های آغازین قرن هفدهم تا نیمه دوم قرن هجدهم -متشکل در دو حزب ویگ و حزب توری- است) دولت فدرال ایالات متحده برآمده از چنین پیشینه تاریخی اقتدار خود را از اشرافیت منفعت‌مدار یا ) می‌گیرد. و مدل تصمیم‌گیری در آن همواره به گونه‌ای است که منافع این الیگارشی به نحو بهتری تامین و تحصیل گردد. الیگارشی که اقتدار خود را نه از زمین بلکه از تجارت می‌گرفت در جنگ داخلی امریکا تفوق را بر الیگارشی پلانتوکرات تحمیل کرد. سپس این الیگارشی در مسیر تامین مالی بنگاه‌های داخلی ایالت متحده فعال شد و اقتدار بانکی را تا ۱۹۱۰ بر الیگارشی تکنوکرات آن سرزمین تحمیل کرد (تا ۱۹۱۰) پس از آن برای چیرگی بر جهان با کمک (industrial military complex) به سیاست جنگ و کودتا روی آورد تا دهه ۱۹۷۰ و پس از خروج از برتون وودز الگوی تامین مالی و financial technology را برای تسلط بر جهان برگزیده و دنبال می‌کند. اشرافیت منفعت‌مدار ایالات متحده یا همان الیگارشی که سلبریتی آن امروزه امثال ماسک و گیتس و جابز و خسروشاهی و ... هستند و نماد واقعی آن را باید در بنگاه‌های تامین مالی جست از دولت ایالات متحده به عنوان یک ابزار کارآمد برای اعتلای خود بهره‌می‌گیرد و رفتار و استراتژی بلندمدت این دولت و دولت‌مردان آن را فقط با این نظرگاه می‌توان تا حدی دریافت. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
888217347_-1379338341.pdf
3.89M
📢 گزارش «سنجش دیدگاه مردم درباره فرهنگ سلبریتی و هواداری در ایران» توسط افکارسنجی ملت منتشر شد. 🔻در دهه‌های اخیر فرهنگ سلبریتی در کشور ایران رشد قابل‌توجهی یافته است؛ به‌طوری‌که از دهه 1390 به این سو، جامعه ایران شاهد افزایش تعداد و تکثر سلبریتی‌ها بوده است و عرصه‌های جدیدتری نظیر سیاست و محیط‌های دانشگاهی نیز درگیر فرایند «سلبریتیزه‌شدن» شده‌اند. این در حالی است که پیمایش‌های اندکی با موضوع دیدگاه و نگرش مردم درباره سلبریتی‌ها و فرهنگ سلبریتی در ایران اجرا شده‌اند. افکارسنجی ملت یک پیمایش ملی با هدف توصیف نگرش مردم به فرهنگ سلبریتی در ایران، میزان هواداری از سلبریتی‌ها و میزان اعتماد مردم به آنها کرده است. 🔍 برای مطالعه گزارش کامل با عنوان «سنجش دیدگاه مردم درباره فرهنگ سلبریتی و هواداری در ایران» به لینک زیر مراجعه کنید. 🔻لینک دانلود گزارش کامل👇👇 https://rc.majlis.ir/fa/report/show/1820449 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔸گفتمان انقلاب نتوانسته شأن جهانی‌‌اش را در سیاست داخلی بیافریند 🎙️بیژن عبدالکریمی ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. ♦️انتقاد و آسیب‌شناسی من به گفتمان انقلاب علی‌رغم همه احترامی که برای این گفتمان قائلم و به ادب باطن بیان می‌کنم، گفتمان انقلاب و مقاومت در کشور من درکی از سوژه مدرن ندارد و نمی‌داند این سوژه مدرن با چه مولفه‌هایی می‌اندیشد. انقلاب ما آرمان بزرگی داشت و من برای این آرمان در کنار انقلاب هستم. انقلاب ما در جهانی که به ذات سکولار است، تمنای بزرگی داشت. انقلاب ما در جهانی که عقل به‌ذات سکولار بود تمنای عهد با امر دینی را داشت... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖آیت‌الله خامنه‌ای و تولد ذهنیت فلسفی نسبت به فرهنگ ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. ۱. رهبر انقلاب را به‌درستی، یک متفکر قرآنی می‌شمارند و این وجه از منبع اندیشه‌ای ایشان را برجسته و کلیدی می‌دانند، اما چنین نیست که ایشان با تفکر فلسفی، بیگانه باشد. اگر جوهر فلسفه را تفلسف بدانیم که متضمن اندیشه‌ورزی عقلانی است، روشن است که باید این روش و منطق را در گفتارهای ایشان، بسیار کانونی و پررنگ قلمداد کنیم. به‌خصوص در مواجهه با مسأله‌های نوپدید، آیت‌الله خامنه‌ای در عین اهتمام به مبادی نقلی، هرگز از اشاره به مبادی عقلی، غفلت نمی‌ورزد و این‌گونه نیست که بتوان ایشان را یک متفکر نقلی و درون‌دینی دانست. ایشان توانسته به ترکیب متوازنی از عقل و نقل در بافت معرفتی خویش دست یابد و این دو منبع معرفت را در آمیزه‌ای منطقی و دلنشین به کار بگیرد. بر این اساس است که می‌توان فلسفه‌ی فرهنگ و مسأله‌های آن را به تفکر ایشان ارجاع داد و پاسخ طلبید. این در حالی است که نقل‌بسندگی و اخباری‌اندیشی، مانع تولد فلسفه‌های مضاف است و روایت ناچیز و تنگ‌دامنه از مأخد و منابع دین دارد. ۲. از جمله فضیلت‌های آیت‌الله خامنه‌ای در زمینه‌ی فلسفه‌ی فرهنگ، این است که ایشان توانسته به عقلانیت فلسفی، امتداد بدهد و به فلسفه‌ی مضاف، نزدیک بشود. کسانی هستند که با وجود میل به فلسفه‌ی فرهنگ، نتوانسته‌اند از قلمرو فلسفه‌ی مطلق خارج بشوند و امتدادها و دنباله‌های آن را در فلسفه‌ی مضاف بیابند. چنین وضعی، سبب توقف در مبادی مطلق و بعیده و عام شده و ملالت و دلزدگی ایجاد کرده است. افزون بر این، موجب گشته که برخی معتقد شوند فلسفه‌ی اسلامی، امکان بسط و کشش از آن ساحت عالی و عام به ساحت‌های اختصاصی و مقید ندارد و در نسبت با وجودهای خاص، عقیم و علیل است. روشن است که چنین نیست و این نقصان، به اندیشه‌ورزانی بازمی‌گردد که قدرت ترجمه و تبدیل فلسفه‌ی اسلامی را ندارند؛ چراکه متفکرانی همچون مرتضی مطهری و محمدتقی مصباح نشان دادند که می‌توان فلسفه‌ی اسلامی را پی گرفت و از آن به سطوح اضافی و عینی رسید. مسأله و گره، یافتن نحوه‌ی دلالت‌گری و تجویز فلسفه‌ی اسلامی است و ما با منطق و سازوکار این اقدام معرفتی، ناآشنا هستیم. ۳. یکی از زمینه‌هایی که آیت‌الله خامنه‌ای را به تفلسف معطوف به حوزه‌ی فلسفه‌ی فرهنگ وادشت، غوطه‌وری ایشان در عینیت‌های حکمرانی و اجتماعی بود. ایشان به‌طور خاص در دوره‌ی پس از انقلاب، در متن تحولات عینی و چالشی قرار گرفت و با پرسش‌هایی روبرو گردید که برآمده از وجه عینی و بیرونی و ساختاری تفکر اسلامی بودند. ایشان باید نشان می‌داد که برگردان ملموس و خارجی تفکر اسلامی چیست و باید در مقابل نظم تجددی، چگونه نظم دینی را درافکند. این مواجهه و دست‌به‌گریبانی، بسیار مولد و مؤثر بود و ایشان را به حرکت از ذهن به عین و از مبادی مطلق به مبادی مضاف سوق داد. آنان که از تجربه‌ی‌زیسته، بی‌بهره بودند، همچنان به درس‌وبحث‌های انتزاعی و مدرسی و کلی بسنده کردند و از اقتضاها و ضرورت‌های تاریخی دوره‌ی پساانقلابی دور افتادند. تجربه‌ها و واقعیت‌‌هایی همچون انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی، علوم انسانی اسلامی، دانشگاه اسلامی، تهاجم فرهنگی، رسانه و روایت، سیاست فرهنگی دینی، مهندسی فرهنگی، مردم‌سالاری دینی و ... بسیار مولد و محرک بودند و موجبات و مقدمات خلاقیت عقلی در حوزه‌ی فرهنگ را فراهم کردند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖مردان هسته ای ما و مردان عنکبوتی آنها 🔗برای بغض فرو خفته شهادت مرد هسته ای (۷ آذر شهادت شهید فخری زاده) ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. 🔴شاید شما هم کارتون و یا فیلم سینمایی مرد عنکبوتی را بارها دیده باشید ؛ مرد عنکبوتی نسل امروز ، نوع پیشرفته تر "سوپر من" نسل دیروز است۰ مرد عنکبوتی با تارهای دستش و با قدرتی فوق العاده از این ساختمان به آن آسمانخراش پرش می کند، فاصله زمین و هوا را مثل عقاب با شیرجه در چند ثانیه طی می نماید، مرد عنکبوتی حامی مردم شهرش می باشد ، هر کسی که بخواهد به این شهر چشم زخمی و یا حمله ای داشته باشد ، اوست که نمی گذارد آب از آب تکان بخورد؛ اگر کسی را از طبقه صدم به پایین پرتاب کنند!! این مرد عنکبوتی است که در لحظه آخر و قبل از برخورد با زمین او را از مرگ حتمی نجات می دهد ؛ آخر مرد عنکبوتی همه جا هست و از بالا و پایین مواظب شهرهایی است که آسمانخراش های بزرگ دارند و آدمهای بد قصد رخنه در آن شهرها را می کنند !! اما مرد عنکبوتی یک ویژگی عجیب دیگر هم دارد ، و آن این است که ناشناس است و با اینکه یکی از همین مردم عادی است ولی بخاطر نقابش ناشناخته مانده است؛ خودش هم اصرار دارد ناشناس بماند و رمز موفقیتش هم در این پنهان بودن و ناشناس ماندنش است ۰ مردم بالا و پایین شهر آسمان خراشها هم از پیر و جوان و بچه و کودک ، مرد عنکبوتی را دوست دارند و او را تحسین می کنند ۰ امروزه به کمک تکنیک های هالیوودی مرد عنکبوتی به همه دنیا صادر شده است و تمام بچه های جهان او را می شناسند و عاشقانه دوستش دارند؛ اصولا مگر می شود مرد عنکبوتی را دوست نداشت ؟! او ناجی کره زمین است و همه ما باید او را دوست داشته باشیم و به بچه های خودمان یاد بدهیم که فرشته نجات سرتاسر عالم و این کره خاکی مرد عنکبوتی است۰ 🔵 در مقابل در این طرف دنیا ، مرد هسته ای وجود دارد که نقاب ندارد اما ناشناخته مانده ! از ساختمانهای بلند بالا و پایین نمی پرد و اصولا مرد هسته ای ما پرواز بر فراز آسمانخراش ها را بلد نیست۰ او خیلی معمولی روی زمین راه می رود البته او هم بچه ها و مردم شهر ما را دوست دارد و از افتادنشان جلو گیری می کند و با دشمنانشان مبارزه می کند ؛ هر چند بچه های ما او را نمی شناسند و اصلا از وجودش خبر ندارند چرا که رویای مرد عنکبوتی جایی در ذهن و دلشان برای او باقی نگذاشته است و همه آنها دلشان میخواهد مرد عنکبوتی باشند!! ولی بچه ها درست نمی دانند که خواب راحت شب های آنها و پدر و مادرانشان نه از صدقه سر مرد عنکبوتی بلکه بخاطر مرد هسته ای است که هر روز او را می بینند ولی هرگز او را نمی شناسند ۰ با همه این اوصاف و توانمندیها و برتریهای مرد عنکبوتی در برابر مرد هسته ای ، در اینجا یک اشکالی وجود دارد که البته نه تنها بچه ها بلکه بزرگترها و بزرگتر از بزرگترها یعنی دولتمردان هم فراموش کرده اند و آن این است که : اصولا مرد عنکبوتی یک دروغ بوده و اصلا وجود خارجی نداشته و ندارد ۰ ولی از آن طرف ، مرد هسته ای زنده و واقعی و قابل لمس است ۰ هر چند به بچه ها گفته شده مرد عنکبوتی هیچگاه نمی میرد، ولی مرد هسته ای چون واقعی است و خون در رگ دارد مردنی است و می تواند برای مردمش بمیرد۰ نمیدانم آیا ممکن است روزی بچه های ما بزرگتر که بشوند بفهمند که مرد هسته ای ما را سازندگان و خالقان مرد عنکبوتی کشته اند ؟ در این میان یک معما و یا یک پرسش مهم آزار دهنده است و آن این است که چرا مردم ما مرد هسته ای و اصولا مردان هسته ای را درست نمی بینند و درست نمی شناسند ؟!! شاید روزی برای این پرسش به این جواب برسند که این مرد عنکبوتی مآوا گرفته در ذهن و دل آنها بوده است که نمی گذاشته مرد هسته ای را درست ببینند و درست بشناسند ؟! 🔶اما افسوس و صد افسوس که دیگر مرد هسته ای در میان ما نیست ۰ 🔶 سلام بر تویی که نشناختمت 🔶وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖آتش بس ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. 🔹سید حسن قبل از شهادت گفت شمال امن نمیشود تا وقتی غزه را رها کنید. او ضربات حزب الله به شمال را گره زد به نبرد غزه. آیا این سخن او نقض شد؟ 🔹پس چرا نتانیاهو گفت" بین بد و بدتر دارم انتخاب میکنم" و چرا بن‌گویر گفت "این خطا تاریخی است؟" و چرا کانال کان گفت "این توافقنامه مصونیت حزب الله است" و چرا لاپید این توافق را ننگ دانست 🔹دلیلش را بن‌گویر توضیح داده، او گفت که "شمال دیگر ناامن باقی میماند". چاک فرایلیک معاون پیشین مشاور امنیت ملی اسراییل نیز همین را دید که گفت "به هیچ نرسیدیم چون دیگر در شمال احساس امنیت حاصل نمیشود." 🔹چرا؟ چون وقتی اسراییل مجبور میشود آتش بس را با حزب الله بپذیرد معنایش آن است که زورش به حزب الله نرسیده و این یعنی همان شمال تحت ظل السیف است. اسراییل همه قدرتش را پای کار آورد که اهالی شمال را برگرداند، سید حسن گفت نمیتوانی و حالا بعد از یک جنگ تمام عیار صحنه به نفع سخن سید جمع شد. 🔹جنگ تمام عیار با جنگ تشدید شونده فرق میکند، تشدید نمیشود بلکه تعیین تکلیف میکند یا تفوق با تو است یا دشمن تو، نگاه کنید ببینید وقتی یک طرف در اوج ادعای قدرتنمایی وادار به پذیرش آتش بس میشود بدون رسیدن به اهداف اعلامی اش، چه بلایی بر سر احساس امنیت و اعتماد مردمش خواهد آورد. 🔹اساسا اصل اینکه نتانیاهو بعد از پذیرش آتش بس به گفتاردرمانی روی آورده معنا دار است. اینکه حالا دوره میافتد با شهرداران شهرهای شمالی جلسه ماله کشی بگیرد، معنا دار است، اینکه اذعان میکند به تحلیل نیروهایش و تهدید ایران، معنا دار است. 🔹حضور لاریجانی با پیام ویژه رهبری به سوریه و لبنان و موافقت حماس یعنی جبهه دارای مدیریت واحد و پیوسته است، تهدید باقری که گفت "فوق تصورتان ضربه میخورید" را هم بگذارید کنار ترس نتانیاهو از سایه ایران و حالا عدم موفقیت اسراییل در جبهه حماس و حزب الله، همگی نشان میدهد او در مخمصه افتاده و صحنه کاملا هوشمندانه مدیریت میشود و ذره ذره خفگی اسراییل بیشتر به چشم میآید. آری سخنی که رهبری همان ابتدا در پیامش درباره شهادت سید حسن گفت درست بوده، حزب الله خیلی قوی تر از آن است که فکرش را بکنید. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖حزب‌الله جدید؛ ناشناخته‌‌تر، پیچیده‌تر و رعب‌آورتر از گذشته برای صهیونیسم ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. لبنانی‌ها با شادی آغشته به غم سید حسن نصرالله عزیز به جنوب لبنان برگشتند و احتمالاً در روزهای آینده شاهد یک تشییع ماندگار در تاریخ لبنان و محور مقاومت باشیم. برخی از حزب‌اللهی‌ها در ایران این وضعیت را با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و تلخی آن مقایسه کردند اما این مقایسه درست نیست اولاً وقتی یک کشور و ارتش آن با یک گروه و تشکیلات غیردولتی به این شکل می‌جنگند، نقطه موفقیت برای آن ارتش نابودی کامل تشکیلات غیررسمی است و نقطه شکست هم عدم نابودی کامل است و برای حزب‌الله لبنان نقطه پیروزی فقط بقا و زنده ماندن بود که نه تنها به این هدف رسید بلکه بیش از آن را به دست آورد و امروز مردم در حال بازگشت به جنوب لبنان هستند ولی بعید است شمال سرزمین‌های اشغالی به این زودی دوباره جایی برای زندگی اشغالگران صهیونیست باشد. با این نگاه، توافق آتش‌بس و بازگشت به جنوب یک پیروزی است. ثانیاً هدف اولیه سیدحسن و حزب‌الله کاهش فشار و تمرکز روی غزه بود که این مهم هم در میدان محقق شده و امروز صهیونیست‌ها باید قوای‌شان را در چند نقطه تقسیم کنند و همین موضوع آن‌ها را به نقطه فرسایش رسانده است! اما نکته‌ای که در پس همه حوادث چند ماهه اخیر پنهان است، مفهوم جدیدی از سازماندهی است که حزب‌الله لبنان در جهان امروز ارائه داد. در پیام رهبری که قبل از بیانیه حزب‌الله درباره شهادت سید حسن نصرالله منتشر شد هم به این استقامت ساختاری اشاره شده بود. ساختاری که رهبری و جانشین آن شهید شده‌اند، فرماندهان رده اول آن شهید شده‌اند، با عملیات عجیب پیجرها، چند هزار نفر از نیروهای لایه میانی آن شهید شده و آسیب دیده و شناسایی شده‌اند، اما هنوز هست و می‌جنگد!! چه کسی این تشکیلات را اداره می‌کند؟ آنها چطور هماهنگ می‌شوند؟ از چه کسی و با چه مکانیزمی دستور می‌گیرند و عملیات می‌کنند؟ چطور در میدان، ارتش مدعی اسراییل را زمین‌گیر کرده‌اند؟ این شروع دوران جدیدی در سازماندهی و تشکیلات انسانی است که با مدل‌های موجود قابل تحلیل و بررسی نیست و حزب‌الله موجود، ناشناخته تر و پیچیده‌تر و رعب‌آورتر از حزب‌الله چند ماه پیش برای اسراییل است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖عبرتی که از وینوگراد گرفته نشد ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. بالاخره همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، رژیم‌صهیونیستی با اعلام آتش‌بس، از مرز‌های لبنان عقب‌نشینی کرد و دو ماه تهاجم بی‌نتیجه متوقف شد. هرچند نتانیاهو مدعی است که آتش‌بس موقت است و تلاش می‌کند پرونده جنگ مختومه نباشد، اما تصریح آموس هوکشتاین، فرستاده ویژه امریکا به لبنان بر دائمی بودن آتش‌بس، نشانگر آن است که امریکایی‌ها تمایلی به ادامه پشتیبانی ماشین جنگی اسرائیل ندارند و به دنبال بستن این پرونده هستند. حدود سه ماه قبل که حملات ارتش رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان شدت گرفت و نخستین نشانه‌های شعله‌ور شدن جنگ جدید نمایان شد، مهم‌ترین دستورکار اسرائیلی‌ها در تهاجم به لبنان، تحقق آرزویی بود که از سال ۲۰۰۶ بر دل صهیونیست‌ها مانده بود. در جنگ ۳۳ روزه هدف اسرائیل، در هم پیچیدن طومار مقاومت در لبنان بود که نه‌تنها این آرزو محقق نشد، بلکه حزب‌الله طی دو دهه گذشته به سازمانی فراملی و قدرت تأثیرگذار منطقه‌ای ارتقا یافت. عقده شکست از حزب‌الله در طول این سال‌ها، همچنان بر دل صهیونیست‌ها بود و شاید به همین دلیل بود که برخلاف اختلاف‌نظری که در مورد حمله به غزه در درون نخبگان جامعه صهیونیستی وجود داشت، در تهاجم به شمال تقریباً اجماع‌نظر حاکم بود. همچنین نقش ویژه حزب‌الله در تقویت سایر اضلاع مقاومت در فلسطین و یمن نیز صهیونیست‌ها را به این جمع‌بندی رساند که پیروزی در غزه بدون نابودی حزب‌الله ممکن نیست، ازاین‌رو با آنکه پرونده جنگ غزه هنوز مفتوح بود، ماشین نظامی خود را به‌سوی شمال گسیل داشتند تا این بار برای همیشه کار مقاومت لبنان را یک‌سره کنند. نوع استراتژی تهاجمی اسرائیل در جنگ اخیر تنها معطوف به سازمان مقاومت نبود، بلکه در کنار ضربه به حزب‌الله، کوچ اجباری شیعیان حامی مقاومت از جنوب لبنان را دنبال می‌کردند تا محیط اجتماعی مقاومت نیز نابود شود. ضربات سنگینی که در روز‌های نخست جنگ به بیروت و ضاحیه وارد شد و نیز شهادت جمعی از فرماندهان مجرب حزب‌الله و به‌ویژه شهید سیدحسن نصرالله و شهید سیدهاشم صفی‌الدین، این امید کاذب را در تل‌آویو ایجاد کرد که کار حزب‌الله رو به اتمام است و دیگر مقاومت از زیر بار این ضربات کمر راست نخواهد کرد. به رغم دو ماه بمباران بی‌امان هوایی با مخرب‌ترین سلاح‌های ساخت امریکا و نیز ورود زمینی، ماشین جنگی زرهی اسرائیل به جنوب، نه‌تنها پیشروی قابل‌اعتنایی حاصل نشد، بلکه پاسخ موشکی مقاومت افزایشی شتابناک داشت. بدین‌ترتیب نه‌تنها آواره‌های الجلیل به خانه‌های خود بازنگشتند، بلکه بحران آوارگی به حیفا و حتی پیرامون تل‌آویو رسید. نتانیاهو در سخنرانی خود در خصوص آتش‌بس در ضمن اعلام دلایل اتخاذ این رویکرد، به نکته‌ای مهم اشاره کرد و یکی از دلایل آتش‌بس را «لزوم تقویت نیرو‌های نظامی اسرائیل و غلبه بر موانع تسلیحاتی» ذکر کرد. واقعیت آن است که مقاومت مثال‌زدنی در غزه و جنوب لبنان نه‌تنها زرادخانه‌های اسرائیل را تقریباً خالی کرد، بلکه کمک‌های تسلیحاتی سرشار امریکا و غرب نیز عملاً مشکل اسرائیل را حل نکرده و اینک ادامه جنگ برای اسرائیل دیگر ممکن نبود. این در حالی است که غزه از سال‌ها پیش و لبنان نیز از ابتدای جنگ در محاصره شدید قرار دارند، بااین‌حال توانسته‌اند با استقامت توان دشمن صهیونیستی را از کار بیندازند. بدین‌ترتیب نه‌تنها مقاومت اسلامی در لبنان نابود نشد و حامیان حزب‌الله لبنان را ترک نکردند، بلکه حزب‌الله اراده خود را بر رژیم صهیونی تحمیل کرد و سرنوشت جنگ مشابه جنگ ۳۳ روزه رقم خورد. هرچند در پایان جنگ ۳۳ روزه، کمیته «وینوگراد» دلایل شکست در جنگ را برای اسرائیلی‌ها بررسی کرد، اما گویا این گزارش در تل‌آویو موجب عبرت نشد. در این گزارش تصریح شده بود «وارد شدن به جنگ بدون در نظر گرفتن استراتژی خروج، یک اشتباه وحشتناک بود.» اینک نیز نتانیاهو درحالی‌که در باتلاق غزه گرفتار بود، رژیم را درگیر جنگی سهمگین‌تر کرد و به رغم هشدار‌های برخی هم‌مسلک‌هایش، به این مسیر ادامه داد تا نهایتاً همان تجربه تلخ را برای رژیم صهیونی رقم بزند. حتی اگر بر فرض، آتش‌بس هم دوام نیابد، باز نتیجه همین خواهد بود و نابودی مقاومت اسلامی لبنان خیالی خام بیش نیست. حزب‌الله زنده است و زنده خواهد ماند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖آتش بس موقت به نفع اسرائیل یا حزب الله ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. یک: تحمیل آتش‌بس به اسرائیل خواسته راهبردی ایران و محور مقاومت بوده و این رژیم صهیونیستی بوده که از ابتدا آتش‌بس را به منزله نرسیدن به اهداف راهبردی خود همانند فروپاشی ساخت و توان رزمی حزب الله و پیروزی چشمگیر زمینی در جنوب لبنان اعلام کرده بود؛ بنابراین اصل پذیرفتن آتش بس، شکست سنگین رژیم در این مرحله از حوادث محسوب می‌شود. ضمن اینکه مفاد آتش بس نیز کمکی به رسیدن اهداف راهبردی جنگی اسرائیل نه تنها نمی‌کند بلکه در درون آن فرصت‌های وجود دارد که حزب‌الله را قادر می‌سازد که این رژیم را از این اهداف دورتر هم بکند. دو: رژیم صهیونیستی طرف قابل اعتمادی برای توافق نیست و بیش از 30 هزار بار توافق 2006 را هم نقض کرده و حزب‌الله نیز طرف مقابل خود را به خوبی می‌شناسد و بنابراین با چشمان باز و انگشتان بر روی ماشه روزهای آینده سپری خواهد کرد. اما با همه این ملاحظات یک فرضیه را هم نباید منتفی دانست، محور مقاومت می‌تواند در شرایطی خاص، آتش بس موقت در جنوب لبنان را تبدیل به تحمیل آتش بس در غزه هم بکند. نگاه به آتش بس 60 روزه در جنوب لبنان را نباید صرفا موقتی و تاکتیکی دید بلکه برای آن بخش‌های از یک روند و طراحی جدید سیاسی و نظامی نیز باید در نظر گرفت. در هر صورت تحولات و تدابیر سیاسی داخلی دو طرف ماجرا و همچنین زورآزمایی بازیگران بین المللی و از همه مهمتر تحولات میدان، سمت و سوی ادامه رویدادها و طراحی‌ها را مشخص خواهد کرد. سه: آتش‌بس موقت شصت روزه حتما به لحاظ تاکتیکی برای حزب الله لبنان مفیدتر خواهد بود. اسرائیل برای تجهیز شدن تسلیحاتی در یکسال گذشته هیچگاه مشکلی نداشته و انبارهای تسلیحاتی آمریکا در خدمت این رژیم بوده و بازسازی تسلیحاتی هر چند روز یکبار صورت گرفته است. از این طرف این حزب الله بوده که برای دریافت و بکارگیری تجیهزات جدید، محدودیت های سنگین داشته است. بنابراین اگر یکی از فرصت‌های آتش بس را تجهیز و بازسازی بدانیم، حزب الله منفعت بیشتری کسب کرده است. اساسا گروه مقاومی که در زیر آتش سنگین دشمن، با وجود از دست‌دادن رهبران و فرماندهان ارشد خود و همچنین محتمل شدن تلفات سنگین در عملیات پیجری و ... توانسته خود را بازسازی کند، در شرایط آتش بس موقت می‌تواند جهش های بزرگی در خود ایجاد کند. چهار: برای حزب الله زمانه تنفس و بازسازی سریع‌تر و قوی‌تر آغاز شده است ولی در طرف دیگر ماجرا، اسرائیل عملا وارد یک مرحله بزرگتر درگیری روانی و عملیاتی می‌شود. تحمیل مشغول سازی و فشار مضاعف به اسرائیل در اختیار ایران و زیر سایه عملیات «وعده صادق3» خواهد بود. ایران در عملیات وعده صادق 1 و 2 نشان داده که مستقل از محور مقاومت عمل می کند و بر این موضوع نیز اصرار ویژه داشته است. بنابراین آتش‌بس موقت در لبنان و یا شرایط تاکتیکی دیگر گروه های مقاومت در نقاط دیگر، نه تنها خلایی برای ایران نخواهد بود بلکه اساسا بنا به سیاستگذاری نظامی و راهبردی ایران، اجزای دیگر مقاومت در این عملیات های ویژه، بخشی از عملیات محسوب نمی شدند که اینک در ادامه احساس خلا بشود. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖فضای مجازی رها شده جذاب ترین محیط برای تروریست ها ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. نبود مدیریت واحد، شبکه ملی اطلاعات و... در سطح کشور، ما را با تهدیداتی بسیار جدی در جهان حقیقی و مجازی روبرو کرده است؛ در جهان امروز، فضای مجازی با بهره‌گیری از فناوری رمزنگاری اطلاعات که قرار بود حافظ حریم خصوصی و اطلاعات مردم باشد، به عنوان بافت عملیاتی تروریست‌ها و مجرمین شناخته می‌شود و این فضا ویژگی‌ها و مزایایی دارد که آن را برای تروریست‌ها و مفسدین جذاب می‌کند. سیالیت مرز، کاهش هزینه جرم، امکان وارد آوردن خسارات مالی بدون رساندن آسیب‌های جسمی، سهولت تدارک امکانات و عوامل مورد نیاز برای اقدامات تروریستی، امکان هماهنگی لحظه ای عملیات تروریستی مانند حمله داعش به مجلس در خرداد ماه 96 و رژه اهواز شهریور 97، انجام بهینه، غیر‌قابل شناسایی و سریع فعالیت‌های پولی و بانکی با ارز دیجیتال‌ها و وجود فضای مبتنی بر رمزنگاری اطلاعات(زیست ناشناس و بدون هویت یا با هویت جعلی) جذابیت‌های فضای مجازی برای تروریست‌ها، مفسدین، ضد انقلاب جنایتکاران است. صحبت‌های خانم ترزا می در اجلاس داوس 2018 به خوبی نشان داد چه میزان شبکه‌های اجتماعی، موتورهای جستجو و پیام‌رسان‌ها مورد استفاده تروریست‌هاست و حتی وی به‌عنوان پیشنهاد به سران اقتصادی حاضر در آن اجلاس گفت تا زمانیکه خدمات دهنگان این سرویس ها نتوانند بسترشان را از مواردی چون محتوای و گروه‌های تروریستی، قاچاق انسان و مباحث و مطالب مربوط به کودک‌آزاری پالایش کنند، از سرمایه‌گذاری بر روی این شرکت‌ها توسط آنها برای عمل به قوانین و محدودیت‌های مورد انتظار خودداری شود. سرقت Bigdata کشور و فروختن آن به امریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و عربستان(هماهنگ با گروه‌های تروریستی داعش و منافقین) و ... به‌منظور تحلیل و بررسی آن، حمله تروریستی به مجلس و حرم مطهر حضرت امام(ره) با 17 شهید و چندین زخمی، بستر خبرسازی، شایعه‌سازی، براندازی و اغتشاش آفرینی در دی ماه 96 و آبان 98، بستر تحریک فرقه دروایش و 4 شهید و چندین مجروح و خسارات مالی عمده به مردم، بستر تغییر سبک زندگی و انحراف خانواده‌ها و جوانان، بستر پولشویی و کالای قاچاق، بستر ایجاد انواع شغل‌های نامشروع، بستر عقب مانده یکطرفه ارائه محتوا به مخاطب، بستر فریب امثال امیر‌حسین به عنوان قاتل ستایش قریشی در ورامین و ... خسارات حضور تلگرام،اینستاگرام و... داخل کشور ما است. سواد، مهارت و تربیت رسانه ای در کنار راه اندازی شبکه ملی اطلاعات و حمایت از نخبگان داخلی برای طراحی سکوها، نرم افزارها، سخت افزار های بومی و تولید محتوای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی ما یکی از راه حل های مقابله با این جنگ شناختی ادراکی ترکیبی است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖محقق داماد و موضع نامحققانۀ بی‌بنیاد ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. 🔻[یکم]. پیش از این، در نقد مواضع حجت‌الاسلام محقق داماد نگاشته بودم اما دریغ از پاسخِ معرفتیِ معادل و محکم. او خویش را در پوستینِ مظلومیّت نشانید و تحقیر و تخفیفِ منتقدِ صریح را بر مواجهۀ استدلالی و منطقی ترجیح داد. می‌گوید بر خوان نعمتِ معرفتِ مرتضی مطهری نشسته است، ولی آنچه‌که از سیره و سلوکِ انتقادی و علمیِ مطهری خوانده‌ام، کمترین نسبتی با مشرب و ممشای او ندارد. بیش از ادّعا و انتساب، بهره‌ای نبرده، وگرنه نیک می‌دانیم که مطهری، حتی به سراغ مغرضِ جاهلی همچون اکبر گودرزی نیز رفت و با وی به گفتگو پرداخت و زبان به استدلال گشود. محقق داماد، هرگز چنین سعه و بضاعتی نداشته و با منتقد و مخالف خویش، از درِ مباحثه و محاجّه وارد نشده است. گفتگومداری و بلندنظری مطهری کجا و بالانشینی و کوته‌نظری اینان کجا؟! ▪️[دوم]. محقق داماد در یادداشتی به نقد قانون حجاب پرداخته و نوشته: «تجربۀ عملی در پیگیری آنچه این قانون در پی آن است نشان داده که رعایت شرایط امر به معروف و نهی از منکر، از جمله عدم توهین و رعایت حرمت و کرامت، در عمل ممکن نبوده است.» وقتی‌که وی پیش از تفکّر منطقی، تصمیم خویش را گرفته و می‌خواهد موضع پیش‌ساخته و سیاسی خود را بر واقعیّت و عینیّت تحمیل کند، چنین می‌شود که دربارۀ طرحی که فاقد پیشینه و تجربه است و در این قانون، برای نخستین بار بناست به اجرا درآید، از «تجربۀ عملی» می‌نویسد! در این قانون، «منطق مواجهه» تغییر کرده و این قانون، یکی از فضایل خود را طرّاحی جدید برای نحوۀ مواجهه می‌شمارد؛ درحالی‌که محقق داماد، از تجربۀ عملیِ تلخ در گذشته می‌نویسد و با این شبه‌استدلال، می‌خواهد آن را باطل می‌کند! ▫️[سوم]. محقق داماد می‌افزاید: «مواد زیادی از این قانون، نه‌تنها غیرقابل اجرا، که نتیجۀ عکس خواهد داد و موجب تنفر نسل جوان از دین می‌شود.» وی به‌جای استدلال و یا دست‌کم شبه‌استدلال، به طرح ادّعا پرداخته و سخنان بی‌دلیلی را نگاشته است. کسی‌که با وی موافق نیست، می‌تواند در نوشته‌ای دیگر، عکس از برداشت‌ها و تفسیرها را از قانون حجاب بیان کند. اگر دعوی او، منطق و برهان و علم و اقناع است، پس استدلال او کجاست؟! چرا او در ادّعا، متوقف مانده است؟! کدام شاهد عینی و مؤیّد موجّه، امتناع عملی این قانون را تأیید می‌کند؟! این نشدن و انسداد، ریشه در کدام گسستگی با واقعیّت دارد؟! و نیز باید گفت مگر نسل جوان، همگی از حجاب عبور کرده‌اند و به کشف حجاب و برهنگی رو آورده‌اند که این قانون، آنها را در بر بگیرد و به واسطۀ آن، متنفّر از دین بشوند؟! بر اساس کدام پیمایش و مطالعۀ تجربی، وی همۀ نسل جوان را در برابر این قانون نشانده و به صدور حکم عام و کلّی، مایل شده است؟! مگر این قانون، منطق پلکانی و تدریجی و مرتبه‌ای در مجازات ندارد؟! و مگر میان توده و خواص، تمایز ننهاده؟! و مگر بر ترجیح و تقدّم فرهنگ، اصرار نورزیده؟! مگر مطهری نگفته که چه‌بسا باید برخلاف میل جامعه، عمل کرد تا مصلحت جامعه فراهم آید؛ هرچند در کوتاه‌مدت، مخالفت‌هایی صورت بگیرد اما در بلندمدت، حقایق آشکار خواهد شد؟! در اینجاست که روشن می‌شود منطق روش‌شناختیِ محقق داماد به‌عنوان یک فقیه، چه بی‌اندازه بر باد تکیه داده است. وی به‌راستی، قایقی کاغذی ساخته و در آب افکنده. ▪️[چهارم]. محقق داماد، در بخش دیگر نوشته است: «موضوع حجاب باید از ‌طریق فرهنگی پیگیری شود، نه با چوب و فلک». باید بسی تأسّف خورد؛ کسی‌که جامۀ رسول بر تن دارد و خویش را فقیه می‌خواند و بساط درس خارج پهن کرده، این‌چنین دربارۀ واقعیّت، به تحریف و وارونه‌سازی و مبالغه و ناراست‌نویسی رو می‌آورد و هیجان و حرارتِ بی‌پایه برمی‌انگیزد تا مخاطب را منفعل سازد. در کدام دوره از حیات انقلابی، بی‌حجابان را به چوب و فلک بسته‌اند؛ جز آن‌که بسیاری از هم‌پیاله‌های سیاسیِ محقق داماد در جریان اصلاحات – یا همان چپ مذهبی در دهۀ شصت - خودسرانه و جاهلانه و بدون مجوز از امام خمینی، در کوچه و خیابان این‌چنین کرده‌اند و امام خمینی نیز، بی‌درنگ، گریبان آنها را گرفت. نیروی انتظامی و قوّۀ قضائیه، در کجا به چوب و فلک رو آورده‌اند؟! حبس و جریمه و محرومیّت اجتماعی، چوب و فلک است؛ آن هم برای کسانی‌که اصرار بر کشف حجاب و برهنگی دارند و تذکّر به آنها، بی‌اثر است؟! عجبا که چنین روحانیانی، با این حجم از قضاوت‌های مبتنی بر ناواقعیّت‌ها و نااخلاق‌ها، سخن از مواجهۀ فرهنگی نیز می‌گویند ... در پایان، آمادگی خود را برای مناظرۀ زنده و عمومی با وی، بر اساس اندیشه‌های حکمرانانه و فرهنگیِ استاد مطهری اعلام می‌کنم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖سخنی با منتقدان قانون حجاب ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. قانون «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب»، اکنون به مرحله اجرای آزمایشی سه ساله رسیده است. ❗️پیش از هرگونه واکنش باید به چند نکته توجه کرد: 1️⃣ این قانون پس از دو سال ارائه به محافل علمی فرهنگی و نقد و بررسی و رفت و برگشت‌های متعدد میان کمیسیون‌ها و میان مجلس و شورای نگهبان در مرحله اجرای آزمایشی سه ساله قرار دارد. 2️⃣ ۳۶ ماده از ۷۴ ماده این قانون به تکالیف دستگاه‌ها و نهادهای نظام و برخورد با ترک فعل‌ها اختصاص دارد. در ماده ۵۷ این قانون، شاهد عدم تخفیف مجازات‌ها برای مقامات، مسئولان، کارگزاران و خانواده آنان هستیم. 3️⃣ هشت ماده به مجازات شدید ترویج‌کنندگان برهنگی، بی‌عفتی و کشف حجاب و مجازات افراد دارای شهرت و تأثیرگذاری اجتماعی اختصاص دارد. 4️⃣ هیچ‌کدام از جرائم افراد عادی در این قانون، ارتباطی با حجاب شرعی بانوان ندارند؛ بلکه عناوین مجرمانه عبارتند از: برهنگی عرفی آقایان و بانوان، بدپوششی عرفی آقایان و بانوان و نداشتن پوشش سر از سوی بانوان. البته قطعاً این قانون مثل همه قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی از نقص و ایراد مصون نیست و می‌تواند توسط کارشناسان مربوطه مورد نقد قرار بگیرد. اما به نظر می‌رسد این قانون با واکنش‌های غیرمنطقی و غیرمنصفانه‌ای مواجه شده‌است. ‼️باید توجه داشت که هیچ‌گاه «برهه حساس کنونی» به پایان نمی‌رسد. اصلاح را باید از نقطه‌ای آغاز کرد. اقدامات ایجابی و فرهنگ‌سازی در جای خود لازم هستند. اما همگان اتفاق‌نظر دارند که مانند همه کشورهای دیگر، باید برای پوشش آقایان و بانوان، قانونی مبتنی بر فرهنگ وجود داشته‌ باشد و تخلف از آن جرم‌انگاری شود. هیچ انسان خردمندی با ولنگاری، بی‌تفاوتی و نداشتن یک قانون معقول و قابل‌اجرا موافق نیست. 💢 در پایان باید گفت جای بسی تعجب است که پس از دو سال نقد و بررسی لایحه و ارائه آن به محافل علمی و نظرخواهی و مشارکت چندین گروه پژوهشی در بررسی لایحه، اکنون که توسط نمایندگان ملت تصویب شده و طبق قانون اساسی لازم‌الاجرا شده، صدای انتقادات و اعتراضات بلند شده‌است! اگر انتقادات از سرِ دلسوزی و اصلاح وضع موجود است، چرا در دو سال گذشته شاهد سکوت اکثر منتقدان بودیم و اکنون که زمان عملیاتی شدن قانون است احساس خطر کرده‌اند؟ واقعاً همه این انتقادات، دلسوزانه و کارشناسانه هستند یا باز هم شاهد مانور رسانه‌ای و بازی‌های حزبی و جناحی هستیم؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔖بعد از آتش‌بس درگیری مستقیم دشمن با ماست./مقاومت ملی گفتمان، برنامه و اراده میخواهد ✏️به قلم ...‌‌‌‌‌‌‌.................................. 🔺اتش‌بس در لبنان یعنی آزاد شدن دشمن از مهمترین درگیری زمینی و تمرکز بر مقابله با مهمترین تهدید وجودی و برهم زننده بازی یعنی ایران. 🔺مخصوصا که با شکست در غزه و لبنان، نتوانسته نظم دلخواهش را شکل دهد، درگیریهای درونیش بالا گرفته، مشروعیت جهانیش را از دست داده و گرفتار تهدید وجودی و نبرد برای مرگ و حیات است، چه در مقام رژیم چه در مقام ائتلاف راست‌گرای حاکم و چه در مقام فرد حاکم. 🔺شکست در جنگ به معنای پایان رژیم در میان‌مدت و اختلاف در کوتاه‌مدت و شخص نتانیاهو فی‌الفور است‌. 🔺با شکست همه به رژیم، راست‌گرا های حاکم و نتانیاهو از درون و بیرون جری میشوند و پیشبینی بن‌گوریون، اولین نخست‌وزیر اشغالگران محقق می‌شود که اسرائیل بعد از اولین شکست، نابود میشود. 🔺لذا به هیچ وجه حداقل بدون زدن ضربات اساسی به دشمنانش نظیر ترور سران، پیجر و... در لبنان از صحنه خارج نمی‌شود. 🔺مخصوصا که چشم به حمایت بی‌پایان تیم ترامپ دارد و تنها راه بقای خود را نمایش کارآمدی برای امریکا میداند. 🔺تصویری هم در ذهن آنها و حامیانشان بعد از حمله غیر موفقیت‌آمیز به صورت کامل ولی مهم به ایران در سه هفته پیش شکل گرفته که ایران ضربه‌پذیر و محاسبه‌پذیر است و میتوان تجربه سوریه در رده‌های متعدد و بی‌پاسخ را در آن تکرار کرد، تهران هم دنبال مذاکره با غرب است و میخواهد وارد آتش نشود. 🔺در شرایطی هم که به محور مقاومت و سران آن هم ضربه‌هایی جدی زده، طمع تکرار ضربه در تهران، مخصوصا برای نمایش پیروزی کاذب و جلوگیری از انهزام کامل و شکستن کامل نظم منطقه به نفع ایران دارد. به‌گونه‌ای که رفتار ایران را تنظیم و به همه اعلام کند، تهران ضعیف شده و کنترل‌پذیر است. 🔺در نهایت اگر توانست بخشی از اسرائیل کبری را محقق کند و اگر نتوانست نقش خود را به‌عنوان گالیور در منطقه (اسراییل به عنوان تعیین تکلیف کننده یعنی اسرائیل عظمی) کامل یا ناقص تثبیت کند و حداقل همه‌چیز را به محور مقاومت که توانسته آن را در غزه و لبنان شکست دهد واگذار نکند. 🔺اکنون ماجرا برای ایران، تنها حمایت از نیروهای مقاومت و مظلوم نیست، نبرد وجودی برای مرگ و حیات با دشمنی است که وجود، هویت، حیات، تأثیرگذاری و محوریت ایران در منطقه از سیاست تا انرژی، فناوری، غذا، کریدور، نظامی و... را میخواهد از بین ببرد تا همه نسلهای فعلی و آتی را به بردگی بگیرد 🔺تنها راه در این شرایط ایستادگی ملی است. باید همه در برابر خطری که علنا بعد از آتش‌بس میگوید میخواهم روی ایران تمرکز کنم بایستند. 📛نمیشود وقتی دشمن دارد با تمام توان و برای بقا علیه ما میجنگد، ما ساد‌ گیری و ساده‌لوحی کنیم و ضعف، پیش‌بینی پذیری و کنترل پذیری از خودمان نشان دهیم. نمیشود با محاسبات گذشته نسبت به خطر جدید نگاه کرد. نمیشود مردم را دور نگه داشت. نمیشود درگیر مسایل درجه دوم بود. 🔺به قول چرچیل نمیشود وقتی سر ما در دهان شیر است، مذاکره کره کرد و آلارم ضعف و مذاکره با دست پایین و از سر تحقیر داد. 📛نمیشود با بی‌خیالی بودجه بحران‌زا نوشت.نمیشود دربرابر برنامه‌های آتی دشمن به ویژه برای ضربه زدن به اقتصاد و رفع آسیبها طراحی نکرد و پیوست جنگی نداشت. 📛نمیشود ستاد تبلیغات جنگ فعال نداشت و همه ظرفیتهای ملی را بسیج نکرد 📛 نمیشود شورای پشتیبانی جنگ مخصوصا برای درگیر کردن واقعی نخبگان برای رفع فوری عقب‌ماندگیهای فناوری نداشت. 🔺ایستادگی ملی گفتمان و برنامه و اراده میخواهد! وگرنه ما پسرخاله خدا نیستیم و با بی‌عملی، سستی، ترس، بی‌برنامگی نمیتوان از جان و هویت و آزادی نسلهای فعلی و آتی دفاع کرد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha