📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه صد و شش قرآن کریم
سوره مبارکه النساء
▫️ صفحه قبل؛
https://eitaa.com/difqom/6778
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
🖇کانال دفتر ارتباطات فرهنگی
👇
❁✧═┅┄┄┄
🌐 @difqom
┄┄┄┅═✧
پیام جهانی مقاومت: تشییع باشکوه رهبران شهید در بیروت
مراسم تشییع باشکوه و میلیونی پیکر شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین در بیروت با حضور گسترده مردم لبنان، کشورهای عربی و اسلامی برگزار شد . این مراسم که در تاریخ 5 اسفند 1403 برگزار شد، از نظر بسیاری از حاضران، بزرگترین تشییع جنازه پس از مراسم خاکسپاری بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران بود .
حضور بیش از 200 هزار نفر از منطقه بعلبک الهرمل و سایر نقاط لبنان به همراه جمعیت عظیمی از کشورهای سوریه، عراق و یمن، جمعیت میلیونی را تشکیل داد . این رویداد پیامی قاطع به جهان ارسال کرد: "مقاومت هرگز از بین نخواهد رفت" .
با وجود موانع ایجاد شده توسط دشمنان مقاومت در لبنان و حتی حملات هوایی اسرائیل، این مراسم با عظمت برگزار شد . برخی از رسانههای وابسته به غرب و رژیم صهیونیستی تلاش کردند با انتشار شایعات و تبلیغات منفی، شکوه این مراسم را تضعیف کنند . با این حال، اراده مقاومت قویتر از هر مانع و دسیسهای بود .
در این مراسم شخصیتهای برجسته سیاسی و مذهبی از جمله محمد حیدر (وزیر کار لبنان)، نبیه بری (رئیس پارلمان لبنان) و هیئتی چهار نفره از جمهوری اسلامی ایران به نمایندگی از رهبر انقلاب اسلامی ، همچنین محمدباقر قالیباف (رئیس مجلس ایران) و سید عباس عراقچی (وزیر امور خارجه ایران) حضور داشتند .
حضور میلیونی مردم در این مراسم پیامی آشکار به رژیم صهیونیستی و حامیان آن بود . مردم لبنان با این حضور نشان دادند که حزبالله و جبهه مقاومت از حمایت کامل مردمی برخوردارند . گفتگو با مردم لبنان نشاندهنده عزم راسخ آنها برای ادامه مقاومت بود .
این حضور گسترده، پیام روشنی نیز برای سایر کشورهای منطقه داشت . مقاومت در لبنان، سوریه، یمن، عراق و سایر کشورهای اسلامی و عربی به یک اتحاد استراتژیک تبدیل شده است . مراسمهای مشابهی در یمن برگزار شد و مردم یمن بر تعهد خود به آرمانهای مقاومت تأکید کردند .
مراسم تشییع در بیروت به عنوان یک رویداد تاریخی، پیروزی برای جبهه مقاومت محسوب میشود . این مراسم نشان داد که حزبالله و جبهه مقاومت همچنان از حمایت کامل مردمی برخوردار هستند و مقاومت پایانناپذیر است .
رسانههای غربی مانند سیانان، رویترز، آسوشیتدپرس و الجزیره به این مراسم اشاره کردند و از حضور دهها هزار تا یک و نیم میلیون نفر خبر دادند . تلویزیون المنار حزبالله نیز از استقرار 25000 ناظر برای کنترل جمعیت و 4000 نیروی امنیتی در منطقه خبر داد .
@difqom
ترامپ و تلاش ناامیدانه برای کُند کردن سقوط امپراطوری آمریکا
وبسایت انگلیسی "میدل ایست آی" در بررسی رویکردهای جهانی دونالد ترامپ میگوید که اقدامات تهاجمی او نشاندهنده قدرت آمریکا نیست، بلکه عینکار سعی در فروبردن روند زوال امپراطوری آمریکا است. آمریکا دیگر موقعیت شاخ و شانه کشیدن نسبت به دیگر کشورها را ندارد، و تصرفات ترامپ بیشتر نشاندهنده تلاش برای فرار از واقعیتهای تلخ زوال قدرت آمریکاست.
چشمانداز ژئوپلیتیکی جدید
از سال 2008، با شروع بحران مالی جهانی و شکستهای نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، روند زوال قدرت جهانی آمریکا شتاب گرفته است. سهم آمریکا در تولید ناخالص جهانی که در دوران جنگ سرد به 40٪ میرسید، حالا تقریباً نصف شده است. در حالی که چین، از کمتر از 2٪ در آن زمان، به 20٪ رسیده و به زودی ممکن است سهم آمریکا را پشت سر بگذارد. پیشرفتهای چین در حوزههای اقتصادی، فناوری (مانند هوش مصنوعی و ریزتراشه)، و نظامی، موقعیت برتر آمریکا را به چالش کشیده است.
توسعه قدرتهای منطقهای
کشورهای منطقهای نظیر ایران، ترکیه، عربستان، و امارات نیز با رویکردهای مستقلتر، نفوذ خود را در بخشهای مختلف جهان گسترش دادهاند. این تغییرات باعث شده است که بنیانهای تفوق یکجانبه آمریکا و جهان تکقطبی سُست شود.
رویکردهای تهاجمی ترامپ
در مواجهه با این تغییرات، طبقه حاکم آمریکا، هم از حزب دموکرات و هم جمهوریخواه، به استراتژیهای تهاجمی روی آورد. این شامل جنگهای تجاری، مداخلات نظامی، و تشدید فشارهای بینالمللی است. اما این رویکردها تنها نشاندهنده ضعف و ناامیدی آمریکا در برابر واقعیت زوال خود است.
@difqom
ترامپ و تلاش ناامیدانه برای کُند کردن سقوط امپراطوری آمریکا
وبسایت انگلیسی "میدل ایست آی" در بررسی رویکردهای جهانی دونالد ترامپ میگوید که اقدامات تهاجمی او نشاندهنده قدرت آمریکا نیست، بلکه عینکار سعی در فروبردن روند زوال امپراطوری آمریکا است. آمریکا دیگر موقعیت شاخ و شانه کشیدن نسبت به دیگر کشورها را ندارد، و تصرفات ترامپ بیشتر نشاندهنده تلاش برای فرار از واقعیتهای تلخ زوال قدرت آمریکاست.
چشمانداز ژئوپلیتیکی جدید
از سال 2008، با شروع بحران مالی جهانی و شکستهای نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، روند زوال قدرت جهانی آمریکا شتاب گرفته است. سهم آمریکا در تولید ناخالص جهانی که در دوران جنگ سرد به 40٪ میرسید، حالا تقریباً نصف شده است. در حالی که چین، از کمتر از 2٪ در آن زمان، به 20٪ رسیده و به زودی ممکن است سهم آمریکا را پشت سر بگذارد. پیشرفتهای چین در حوزههای اقتصادی، فناوری (مانند هوش مصنوعی و ریزتراشه)، و نظامی، موقعیت برتر آمریکا را به چالش کشیده است.
توسعه قدرتهای منطقهای
کشورهای منطقهای نظیر ایران، ترکیه، عربستان، و امارات نیز با رویکردهای مستقلتر، نفوذ خود را در بخشهای مختلف جهان گسترش دادهاند. این تغییرات باعث شده است که بنیانهای تفوق یکجانبه آمریکا و جهان تکقطبی سُست شود.
رویکردهای تهاجمی ترامپ
در مواجهه با این تغییرات، طبقه حاکم آمریکا، هم از حزب دموکرات و هم جمهوریخواه، به استراتژیهای تهاجمی روی آورد. این شامل جنگهای تجاری، مداخلات نظامی، و تشدید فشارهای بینالمللی است. اما این رویکردها تنها نشاندهنده ضعف و ناامیدی آمریکا در برابر واقعیت زوال خود است.
@difqom
دیدار ترامپ و پوتین برای مصیر جنگ اوکراین
به گزارشهای منتشر شده، دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در نزدیکی آینده با یکدیگر دیدار خواهند کرد تا درباره سرنوشت جنگ اوکراین گفتوگو کنند. این دیدار، که در عربستان سعودی برگزار میشود، بدون حضور نمایندگان رسمی اوکراین طراحی شده است.
ترامپ در سخنرانیهای اخیر خود بهوضوح اعلام کرده است که ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور فعلی اوکراین، باید از قدرت کنار گذاشته شود و حتی از خاک اوکراین بیرون رود. او زلنسکی را "مقصر اصلی جنگ" و "شخصیتی ناچیز" توصیف کرده است. همچنین، ترامپ اعلام کرده که آمریکا تمامی مبالغی که در گذشته به اوکراین پرداخته است را از این کشور پس خواهد گرفت، زیرا اوکراین را مقصر ویرانیهای خود میداند.
انتخاب عربستان سعودی بهعنوان مکان این دیدار میتواند نشاندهنده توافقی مالی بین ترامپ و بنیسلمان باشد. ترامپ حتی مبلغ یک تریلیون دلار برای یک توافق تجاری با عربستان پیشنهاد کرده است، که این موضوع نقش مرکزی سعودی در این دیدار را برجسته میکند.
از سوی دیگر، گزارشهایی نشان میدهد که ایلان ماسک، میلیاردر آمریکایی و بنیانگذار شرکتهای فناوری، نقش برجستهای در تصمیمگیریهای دولت آمریکا، حتی در وزارت خارجه، بازی میکند. گفته میشود که مارکو روبیو، که بهصورت اسمی وزیر خارجه آمریکا است، در مقابل نفوذ ماسک ضعیف عمل میکند و عملاً "هیچکاره" است.
@difqom
رد پای کدام سازمان در گرانیهای اخیر باید دنبال شود؟
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مسعود پزشکیان، در جریان بازدید از وزارت امور اقتصادی و دارایی، تأکید کرد: "تمام سیاستهای پولی، بانکی و ارزی در جلسات سران قوا و با حضور تیم اقتصادی دولت، رؤسای کمیسیونهای اقتصادی مجلس و کارشناسان تصمیمگیری شده است."
با روی کار آمدن دولت چهاردهم، سیاستهای ارزی تحت تفکرات وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه توسط بانک مرکزی اجرا شد. این تصمیمات، در طی 6 ماه اخیر، منجر به التهابات سنگین در بازارهای ارز، طلا و کالا شدهاند. افزایش نرخها بهصورت تدریجی خود را در شاخص تورم بهمن ماه نشان دادند؛ طبق گزارش مرکز آمار ایران، تورم ماهانه بهمن به عدد 305.5 رسید و نسبت به ماه قبل، 4.1 درصد افزایش یافت، که بالاترین افزایش از اسفند 1401 است.
در حالی که جلسه استیضاح وزیر اقتصاد در چند روز آینده برگزار خواهد شد، نقش رئیس سازمان برنامه و بودجه در التهابات ارزی اخیر نباید غفلتانگیز باشد. بهگفته کارشناسان، اولین پالس گرانی و التهاب در بازارها از سازمان برنامه و بودجه شروع شده است. در بودجه سال 1404، حدود 3 میلیارد دلار از اعتبار کالاهای اساسی کسر شده و نرخ ارز به 28 هزار و 500 تومان افزایش یافته است، که متناسب با تورم تا انتهای سال تعیین شده است. البته باید توجه داشت که کشور بیش از چهار تا پنج سال است با تورم بالای 40 درصد مقابله میکند، و تصویب چنین بودجهای میتواند منجر به افزایش تورم شود.
علاوه بر این، افزایش نرخ ارز نیمایی به 55 هزار تومان و دو برابر شدن نرخ ارز محاسباتی گمرک، دو عامل دیگری بودهاند که به تشدید تورم کمک کردهاند. بنابراین، ردپای سازمان برنامه و بودجه و تصمیمات اجرایی آن در التهابات اخیر، موضوعی است که نیازمند بررسی دقیقتری میباشد.
🖇کانال دفتر ارتباطات فرهنگی
👇
❁✧═┅┄┄┄
🌐 @difqom
┄┄┄┅═✧❁
"سیدحسن نصرالله: اسطورهای که به خود باقی ماند"
نوشتن درباره سید شجاعت، سید درایت، سید صبر و سید توکل همواره یک چالش بزرگ است. پس از غم سنگین رفتن حضرت امام خمینی (ره) و گذر زمان، هیچ غمی نظیر شهادت عالم مجاهد سیدحسن نصرالله تجربه نکردهایم. اما چه میتوان کرد؟ چه میتوان گفت؟
سیدحسن نصرالله، طبق آنچه از خود او در تعبیر خوابی در جوانیاش شنیدهایم، به عنوان مبعوثی فرستاده شد تا مشکل اساسی امت اسلام، تصور غلط شکستناپذیری رژیم دستنشانده اسرائیل، حل شود. وی این کار را از نقطهای تحت عنوان "صفر" آغاز کرد؛ زمانی که رژیم غاصب نه تنها بر فلسطین تسلط کامل پیدا کرده بود، بلکه نیمهای از سرزمین لبنان را نیز به تصرف خود درآورده بود و صحنه سیاسی لبنان را تحت کنترل فالانژها قرار داده بود.
سیدعباس موسوی، سیدحسن نصرالله، سیدهاشم صفیالدین و دیگران، با الهامگرفتهشدن از یک عبارت امام که "این غده سرطانی باید ریشهکن شود"، کار خود را آغاز کردند. برای آنان، این هم راهبرد بود و هم افق؛ یعنی هم ضرورتاً باید به این سمت حرکت کرد و هم این حرکت به نتیجه خواهد رسید. این گام اول در راهی بسیار دشوار، "ایمان به ولی خدا"، بود.
سیدحسن نصرالله و یارانش تشکیلاتی را برای تحقق راهبردی که ولی خدا معین کرده بود، به راه انداختند. نام این تشکیلات، "حزبالله"، شد. اگرچه در عنوان آن کلمه "حزب" وجود داشت، اما آنان واقعاً حزبی تأسیس نکردند. حزبالله مأموریت خود را از آغاز، آزادسازی فلسطین قرار داده بود و از حیث مرامنامه، آدرس مفهوم بلندی در فرامرزها میداد: "ولایت فقیه". بنابراین، حزبالله حزب نبود و از اینرو از همان آغاز، "جنبش انقلابی حزبالله" نام گرفت که البته بعداً همه آن را حزبالله میخواندند.
خود این نامگذاری از دو تغییر اساسی در روند سیاسی لبنان و منطقه خبر میداد: یکی تغییر در "ماهیت" بود. "حزبالله" به ایدهای قرآنی و دینی اشاره داشت که در زمان ظهور این جنبش، "خرق عادت" به حساب میآمد، زیرا احزاب و تشکلهای قبلی با جانمایههای قومی، مرامهای سیاسی و مدرن پدید میآمدند و فقط جمعیت خاصی را دربر میگرفتند. حزبالله، یک حزب قرآنی بود که دلبستگان به قرآن و معارف غنی انسانی آن مورد توجه قرار میگرفتند. اساس حزب توأم با بشارتهای قرآن بود که "فَإِنَّ حِزبَ اللهِ هُمُ الغالِبونَ". این بشارت، آن جلوههای یأسآلودی که در دهه 1350/1970 و پیش از آن در رهگذر افکار و تشکلهای ناسیونالیستی، سوسیالیستی و انساندوستی پاشیده شده بود، کنار میزد و خدا را که "مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ" است، بر تارک مبارزه قرار میداد.
تغییر اساسی دوم، میدان عمل حزب بود. آزادی فلسطین به عنوان یک آرمان بزرگ، صحنه عمل را از تلاش برای به دست گرفتن قدرت، به جانبازی برای تحقق یک آرمان مهم تبدیل میکرد. معلوم بود کسانی که به این جنبش میپیوندیدند، خود را برای هدفی بسیار دشوار و توأم با قربانی شدن آماده کرده بودند. در این حرکت، هیچ کورسویی از کسب مال و مقام وجود نداشت تا دنیاطلبان در آن راهی داشته باشند.
سیدحسن نصرالله و یارانش دستهدسته در این راه شهید شدند و در این مسیر، تفاوتی بین "دبیرکل" و نیروی عادی بدنه وجود نداشت! سری به گلزارهای شهدای حزبالله در بیروت و دیگر نقاط بزنید تا ببینید گویا مزد همه مجاهدان فقط شهادت بوده است و هر که در این بزم نزدیکتر بوده، این جام را زودتر سر کشیده است.
حزبالله لبنان با این تفکر و ایده خالص کار را شروع کرد و تا آخر و در طول 43 سال به این میثاق باقی ماند و زین پس نیز به امید خداوند متعال بر این میثاق باقی خواهد ماند. دلیل و برهان ما، تشییع جنازه تاریخی دیروز شهیدان سیدحسن و سیدهاشم است. باید ضمن اعتراف به عظمت، خلوص و تأثیر بنیادی عالم مجاهد و شهید سیدعباس موسوی گفت که دستاوردهای شگرف حزبالله عمدتاً مرهون سیدحسن نصرالله و بزرگان همراه او امثال عالم فرزانه و مجاهد شهید سیدهاشم است.
سیدحسن نصرالله در 28 بهمن 1370/16 فوریه 1992، پس از شهادت سیدعباس (که سیدحسن او را مرشد خود میخواند)، اداره حزبالله را بهدست گرفت و تا لحظه شهادت آن را ادامه داد. لبنان و منطقه در حدفاصل بهمن 1370 تا مهر 1403، شاهد انواعی از رخدادهای سنگین و پرماجرا بود. سیدحسن نصرالله در همه رخدادهای این 33 سال، وسط میدان بود و نقش محوری را در مدیریت آنها بهعهده داشت. بعضی از نقشهای او دیده شده و بسیاری هم دیده نشده است و شهید عظیمالقدر حاجقاسم میگفت که کاری که دیده نشود، مؤثرتر است.
🖇کانال دفتر ارتباطات فرهنگی
👇
❁✧═┅┄┄┄
🌐 @difqom
┄┄┄┅═✧❁
یکی از هنرهای مهم سیدحسن نصرالله این بود که در دهها حادثه سهمگینی که در منطقه در دوره 33 ساله دبیرکلی او پیش آمد، تمرکز بر روی موضوع اصلی یعنی "نابودی اسرائیل" را از دست نداد. در صحنه داخلی لبنان، بارها به چالش کشیده شد، بارها به نیروهای حزبالله حمله شد، بارها حزبالله شهید داد و توان آن را داشت که به طرفهای این حملات را دفع و از خود دفاع کند، اما هزینهها و شهادت یاران را تحمل کرد و هیچگاه حاضر نشد گلولهای به سمت مخالفان خود در لبنان شلیک کند. حزبالله در دورههای زیادی توان آن را داشت و انتظار تودههای مردم هم بود که قدرت را در لبنان به دست بگیرد، اما هیچگاه قدمی به سمت آن برنداشت.
سیدحسن نصرالله، با آنکه به شیعه عزتی داد که در صدها سال گذشته هم از آن برخوردار نبود، هیچگاه قدرت خود را مصروف طایفه خود نکرد و همه طوایف مسیحی، سنی، شیعه و دروز را زیر چتر حمایت خود قرار داده بود. بهیّه، دختر بزرگ مرحوم رفیق الحریری (رئیس طایفه سنی لبنان که در سال 1383 با توطئه صهیونیستها کشته شد)، از قول پدرش گفت: "در لبنان فقط به یک مرد میتوان اعتماد و تکیه کرد و او را بیغرض و صادق دید، وی سیدحسن نصرالله است."
تشییع عظیم و تاریخی بیروت، که لبنان و بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی دیگر چنین تشییعی را به خود ندیده است، جایگاه واقعی سیدحسن نصرالله و نیز جایگاه واقعی حزبالله را در بین لبنانیها و طوایف مختلف آن نشان داد. این تشییع و تظاهرات و راهپیمایی عظیم و سیل اشکی که در یک روز بارانی از دیدگان جاری بود، نشان داد که سیدحسن نصرالله و یارانش در این 43 سال پایه اصلی قدرت لبنان بودهاند. آنها سایهسار اقوام و مذاهب لبنانی بودهاند و این میراثی نیست که زائلشدنی باشد.
رژیم جنایتکار صهیونیستی با 82 تن بمب به مصاف "یک نفر" رفت. آیا بهتر از این میشد عظمت مردی که 43 سال بهطور پیوسته این رژیم را به چالش کشیده و بارها آن را شکست داده است، نشان داد؟ رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که با چه انسان پولادینی مواجه است و چه عظمتی از این بالاتر که تربیتشدگان او در غیاب او و در غیاب دهها فرمانده ارشد، ارتش اسرائیل را وادار به قبول آتشبس و عقبنشینی کنند.
بنیامین نتانیاهو پس از به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله، گفت این پاسخ آن جملهای بود که سالها پیش سیدحسن نصرالله ما را با آن وصف کرده بود: "اسرائیل از خانه عنکبوت سستتر است." رژیم اسرائیل کمی صبر کند تا ندای سید که دوباره از "بنت جبیل" بلند میشود را بشنود و صاعقههایی که اسرائیل را در 1364، 1375، 1379، 1385 و 1403 به ترتیب به عقبنشینی از بیروت، از حدفاصل بیروت تا نهر، از حدفاصل نهر تا مرز، از صور تا مرز و از میانگین 5/3 کیلومتر اشغالی تا مرز وادار نمود، باریدن بگیرد.
برای حزبالله که در آن یکشنبه پیش از آتشبس، مرز تا تلآویو به جهنم تبدیل کرد، هیچ دشواری نیست که در چند روز بساط بقایای ارتش اسرائیل در این ارتفاعات را درهم بپیچد.
سیدحسن نصرالله در وجود تکتک رزمندگان جوان حزبالله جاری است. سربند "ما بر عهد خود هستیم" ثابت میکند که نصرالله حضور دارد و خدای نصرالله در کمین جنایتکاران است: "إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ".
🖇کانال دفتر ارتباطات فرهنگی
👇
❁✧═┅┄┄┄
🌐 @difqom
┄┄┄┅═✧❁
طلبکاری به سبک خانم بازیگر
خبرگزاری فارس نوشت:
سلبریتیها به وضوح نشان دادهاند که به توجه نیاز دارند و در این راستا، در فضایی که اطلاعات آزادانه در دسترس است، برای دیده شدن دست به اقدامهای مختلفی زده و حتی وارد عرصه سیاست میشوند. بهعلاوه، بسیاری از این افراد که به سیاست ورود پیدا کردهاند، به دلیل عدم آشنایی کافی با امور سیاسی و نداشتن سواد رسانهای لازم، دچار اشتباهات فاحش میگردند.
فقدان مشاور آگاه و خبره در کنار این افراد باعث میشود که این اشتباهات مداوم به حاشیه رفتن و تغییر سرنوشت آنها منجر شود. برخی از سلبریتیهایی که به خاطر رفتارهای خارج از قاعده خود به خارج از کشور رفته و حالا پشیمان هستند، به شغلهایی نظیر رانندگی «تاکسی اینترنتی» روی آوردهاند. به تازگی یکی از بازیگران شناختهشده تلویزیون، «شقایق دهقان»، در روز تولدش با الفاظی قابل تامل به سیاهنمایی از وضعیت کشور پس از انقلاب اسلامی پرداخته است.
او در پست اینستاگرامی خود از همه طلبکار شده و به بیان نظراتی که دلش میخواهد پرداخته و در نهایت گفته در این شرایط به او ظلم شده است! در حالی که وضعیت سینمای ایران قبل از انقلاب را همه میدانند، او که به عنوان یک بازیگر تلویزیونی شناخته میشود و در فضایی که بعد از انقلاب اسلامی در رسانه ملی شکل گرفته، توانسته نقش آفرینی کند، از همه این موارد غافل مانده است. به نظر میرسد افراد قبل از هر نوع سیاهنمایی باید به کارنامه خود که در همین بستر شکل گرفته، توجه کنند.
فضای آزاد بیان نظر به این معنا نیست که سلبریتیها بیقاعده و بدون توجه به صحت گفتار خود به موضوعات غلط تکیه کنند. اگر این افراد در فضای هالیوود یا سینمای کشورهای غربی بودند، قطعاً باید پاسخگوی سخنانشان میبودند. متأسفانه برخی از بازیگرانی که فعالیتشان کمتر شده، در این زمینه به سیاهنمایی و پمپاژ ناامیدی در جامعه پرداختهاند. این اقدام نه تنها کمکی به حل مشکلاتشان نمیکند، بلکه موجب انزوای بیشتر آنها شده و این امکان را برای سوءاستفاده ضدانقلاب از شخصیتهای مشهور فراهم میکند.
صنعت بازیگری به عنوان یک بازار شناخته میشود و هر روز افراد بیشتری به این عرصه جذب میشوند. بهویژه با اضافه شدن نمایش خانگی، فرصتهای بیشتری برای ایفای نقشهای متنوع ایجاد شده است. بنابراین، این خانم بازیگر باید از همصنفیهایش بپرسد که چرا به او توجه نمیکنند، نه اینکه همه چیز را به هم بیامیزد و نتیجهای دور از ذهن بگیرد.
🖇کانال دفتر ارتباطات فرهنگی
👇
❁✧═┅┄┄┄
🌐 @difqom
┄┄┄┅═✧❁
با گل و شیرینی به استقبال قاتلان دانشجوی مظلوم برویم!
سایت مشرقنیوز نوشت:
الهه کولایی، از فعالان اصلاحطلب، اخیراً در نشستی درباره قتل یک دانشجو به دست زورگیرها گفت: «قتل مظلومانه این جوان قلب همه ما را به درد آورد. اما باید توجه داشته باشیم که قاتلان هم خود قربانی شرایط نابهسامان اقتصادی و اجتماعی کشور هستند که امروز گریبانگیر جامعه ما است و چشمانداز نگرانکنندهای را پیش روی ملت ایران قرار داده است.»
برخی از سیاستمداران جمهوری اسلامی با هر رویداد تلخ و ناگوار به صرف همدردی، اما با انگیزهای منفعتطلبانه وارد عمل میشوند تا به نظام ضربه بزنند. حرفهای خانم کولایی مصداقی روشن از این رویکرد است. اگر فرض کنیم که نظر خانم کولایی درست است، آیا باید در تمامی زندانها را باز کرده و با گل و شیرینی به استقبال هر مجرم و تبهکاری برویم که به خاطر مدیریت ضعیف اقتصادی و اجتماعی اقدام به جرم کرده است؟ این فرض به سادگی میتواند قاتلان بزرگ تاریخ را نیز تبرئه کند و آنها را قربانی شرایط خاص اجتماعی بنامد.
در این دیدگاه، موضوع عقلانیت و اختیار فردی نادیده گرفته میشود و این میتواند نشاندهنده بیپایه بودن اظهارات خانم کولایی باشد. همچنین، اشاره او به شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی در ایران نیز صحیح نیست. ایران، همانند دیگر کشورهای جهان، با چالشهایی مواجه است، اما وضعیت به معنای واقعی بحرانی و قحطی نیست. حاکمیت موفق شده است نان و سوخت و مالیات و درمان را به مردم ارائه کند و نرخ بیکاری نیز تکرقمی است، به گونهای که اقتصاد ایران با کمبود نیروی کار مواجه است و به واردات نیروی کار روی آورده است.
آیا آن قاتلان دانشجوی مظلوم اگر با مشکل اقتصادی مواجه بودند، نمیتوانستند یکی از مشاغل خالی را بپذیرند یا مهارت جدیدی بیاموزند؟ پاسخ این پرسش روشن است.
🖇کانال دفتر ارتباطات فرهنگی
👇
❁✧═┅┄┄┄
🌐 @difqom
┄┄┄┅═✧❁