✅ برتری مذاکره علمی بر دعا در لیالی قدر، #سند_روایی_ندارد
✔️آیتالله سید موسی شبیری زنجانی:
🔹شیخ صدوق متفرداتی دارد که #نظرشخصی خود اوست و در جای دیگری نیامده است. از جمله گفته است: اگر احیای شبهای بیست و یکم و بیست و سوم رمضان، برای مذاکره علم باشد، این افضل است.
او این را به کسی نسبت #نمیدهد و نه در کتاب «ثواب الاعمال» و نه در «کتاب من لایحضره الفقیه» که مهمترین کتابش است و کتاب فتوایی هم هست چیزی نقل نکرده است. در کتاب «امالی» هم از ادله خودش استفاده کرده و گفته که مذاکره علم افضل است. پس چون #حدیثی در کار نیست و شمالفقاهه خود ایشان است، برای ما حجت #نیست.
درست است که کلیاتی از ثواب علم آمده است، ولی #نگفتهاند در این شبهای قدر، افضل از بقیه اعمال است. پس این #دعاها که خوانده میشود باید محفوظ شود و نباید متروک شود. نباید طلبه از اینها جدا شود.
(جلسه علمی شب ۲۰ ماه رمضان، تیرماه ۱۳۹۵)
♦️نکات مهم:
▫️#هیچ حدیث و روایتی از اهلبیت(ع) درباره #توصیه به مذاکره علمی در شبهای قدر، #وجودندارد.
▫️گفته شیخ صدوق، در واقع نوعی #پیشنهاد است و اگر بزرگانی به این موضوع عمل کرده اند، پیشنهاد صدوق را پذیرفته اند.
▫️با مراجعه به روایات میبینیم که سیره و روش اهلبیت(ع) در شبهای قدر تا #سپیدهدم، صرفا انجام اعمال #عبادی بوده و نه مذاکره علمی!
گوشه ای از حالات ایشان را در اینجا میتوانید مطالعه کنید:
https://erfan.ir/m863
▫️انتخاب با شماست که احیای شب قدرتان، صدوقی باشد یا صادقی!
https://eitaa.com/dinpajouhi
⛔️ روایت جعلی مولوی از جنگ خندق ⛔️
🔹یکی از داستانهای مشهور اما #دروغ که تقریبا همه ما ایرانیان از امیرمومنان (ع) شنیده ایم، این است که در جریان جنگ خندق، عمرو بن عبدود به صورت مبارک حضرت، نعوذ بالله، آب دهان میاندازد و حضرت بخاطر اینکه بر غضب خود از این عمل غلبه کنند و مخالفت هوای نفس نمایند، کشتن وی را به تاخیر میاندازند!
🔹این داستان دروغ، اولین بار توسط مولوی در دفتر اول کتاب مثنوی جعل شد و بعدها بقدری مشهور گشت که بسیاری از بزرگان و علمای شیعه نیز بدون بررسی و صحت سنجی، آنرا روایتی واقعی پنداشته و در آثار خود نقل کرده اند و بدلیل همین شهرت، دستاویزی برای شیعه پنداری مولوی، توسط برخی گردید.
🔹ابیات آغازین این شعر که از قدیم الایام تا کنون در کتب درسی ما ایرانیان تدریس میشود چنین است :
از على آموز اخلاص عمل
شير حق را دان منزه از دغل
در غزا بر پهلوانى دست يافت
زود شمشيرى بر آورد و شتافت
او خدو انداخت در روى على
افتخار هر نبى و هر ولى...
🔴 اما نکات مهم این داستان جعلی :
🔻این داستان #هیچ سندی ندارد و در هیچیک از منابع #متقدم اسلامی، اعم از کتب شیعه و سنی نقل نشده است و مانند بیشتر داستان های مثنوی، ساخته و پرداخته مولوی است و بس.
اما متاسفانه با استناد به همین اشعار مولوی، حتی بر فراز منابر در مساجد و هیاتهای مذهبی نقل میگردد و از آن فاجعه بارتر اینکه، به مدد #مولفین کتب درسی، این داستان نسل به نسل برای شیعیان تدریس و جزو مستندات اعتقادی آنان میگردد، چنانکه ممکن است خوانندگان همین متن، جعلی بودن آنرا نپذیرند!!
🔻نکته بسیار مهم اما مغفول اینکه، طبق این داستان جعلی مولوی، امیرالمومنین(ع)، نه برای خدا، که برای نفس خود غضب کرد! لذا مانند مردم عادی باید دوری بزند و هوایی بخورد تا خشمش فرو بنشیند!!
یعنی درست برخلاف عقیده #عصمت
در مکتب حقه تشیع، امامان، #معصوم می باشند و اگر حتی ثانیهای برای #نفسخود غضب کنند از مقام عصمت خارج شده و دیگر تفاوتی با مردم عادی ندارند!
بنابر این مولوی در این اشعار، نه تنها امیرالمومنین(ع) را مدح #نکرده است، بلکه طبق مذهب خود، مقام عصمتی برای ایشان قائل #نیست!
در حالیکه ما شیعیان #سادهدل، هم این داستان را بعنوان #فضیلت مولایمان نقل و تدریس میکنیم، و هم آنرا #دلیل تشیع مولوی نیز میدانیم!! یا للعجب..
🔻حتی اگر فرضا بپذیریم که مولوی در این اشعار، امیرالمومنین(ع) را مدح کرده است، باز نشان شیعه بودن او #نیست.
چرا که وی در همین کتاب مثنوی، برخلاف عقیده شیعیان، حضرت ابوطالب (ع) را #کافر دانسته، برای #قاتل حضرت فاطمه(س) فضائل و مناقب زیادی جعل کرده، معاویه را مدح نموده و موارد دیگری آورده که دقیقا #مخالف منظومه اعتقادی شیعیان است!
پس نشان تشیع، صرفا مدح امیرالمومنین(ع) نیست، بلکه #برائت از دشمنان ایشان شاخص تشیع است.
همگی می دانیم که اهل تسنن، امیرالمومنین علیه السلام را خلیفه چهارم خود می دانند و بخاطر وجود فضائل بی شمار آن حضرت، بسیاری از بزرگان سنی مذهب مانند: نسائی، جوینی، خوارزمی، شافعی، و ... کتاب های مهمی با نام مناقب و فضائل امیرالمومنین(ع) تالیف کرده و اشعار بسیاری نیز در مدح ایشان سروده اند، اما تا پایان عمر خود، بر مذهب تسنن باقی ماندند!
پس یکبار برای همیشه باید دانست که مدح امیرالمومنین(ع) به #تنهایی، نشانه تشیع نیست!
🔻 #پایان این داستان جعلی مولوی نیز هیچ شباهتی به پایان واقعی نبرد عمروبن عبدود با حضرت امیرالمومنین(ع) ندارد، چرا که در اصل واقعه، عمرو بدست حضرت به جهنم فرستاده می شود که پیامبر اکرم(ص) در اینباره فرمودند:
لَضَرْبَةُ عَلِيٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَيْن.
اما طبق داستان جعلی مولوی، عمروبن عبدود، در آخر کشته #نمیشود بلکه مسلمان شده و درجات معنوی را طی میکند و به مقاماتی میرسد!!
🔻ایکاش با #تامل در این نکات، ناشر فضایل #واقعی امیرالمومنین(ع) در بین نسل خود و شیعیان حضرت باشیم که فرموده اند:
كونوا درائين و لا تكونوا روائين!
https://eitaa.com/dinpajouhi