┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت پنجم
🖋 یکسره به افق خیره شدهام تا اگر از دور دست، نشانههای کاروان امام پیدا شد، به سمت آن حرکت کنم. شاید هیچ کس در جمعیت به اندازهی من مشتاق دیدن امام نباشد. من مدتها با یاد ایشان روزگار گذراندهام. هر چند تا کنون از نزدیک با ایشان ملاقات نداشتهام، اما ساعتها و روزها با ایشان مناجات و گفتوگو داشتهام و امروز قرار است که به آرزوی خود برسم.
خدایا شکرت! چقدر دوستت دارم! ممنونم ای خدا!
ناگهان نکتهای به سرم زد. من مدتی است که چشم به افق دوختهام تا جهت حرکتی برایم روشن شود، یعنی منتظرم تا کسی را در افق ببینم و سپس به سوی آن حرکت کنم. اگر بدون آگاهی شروع به حرکت کنم، ممکن است از مقصود خود، یعنی امام زمانم، دورتر شوم، چون امام در جهتی دیگر است و من به جهتی متفاوت با او در حرکت هستم. یاد حدیثی افتادم که در آن امام صادق علیه السلام میفرمود: «کسی که بدون بصیرت عمل کند، مانند کسی است که در بیراهه حرکت میکند. هر چه سریعتر حرکت کند، از راه دورتر میشود!»
گویا تمام زندگیام در مقابل چشمانم قرار میگیرد. من به کدام سمت در حال حرکت هستم؟ برنامهی من برای رسیدن به مقصد چیست؟ مقصد ۴۰ سالهی من کجاست؟ من باید چه کنم تا ۴۰ سال آینده بتوانم به امام زمانم بگویم: «ای امام زمان، من باری از بارهای مرتبط با شما را رصد کردم که سنگینترین باری بود که من میتوانستم با برداشتن آن، شما را یاری کنم. امروز بعد از ۴۰ سال تلاش مداوم در راستای برداشتن این بار، توانستم آن را بردارم. من ۴۰ سال زحمت کشیدم و تفکر کردم که چطور میتوان این بار را برداشت و برای برداشتن آن برنامهریزی کردم و قدم به قدم مراحل برنامه را پیش بردم و امروز به نتیجه رسیدم، هر چند که اگر به نتیجه نمیرسیدم، باز هم مشکلی نبود چون من در مسیر تکلیفم حرکت میکردم و تمام تلاشم را کردم.»
به راستی #چشم_انداز چهل سالهی من چیست؟
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت ششم
🖋 بسیاری از اشخاصی که میشناسم، عمری بدون مأموریت ویژهای زندگی میکنند و کارهای متنوعی انجام میدهند ولی در نهایت وقتی به زندگی آنها نگاه میکنی، میبینی که گویا هیچ کار خاصی نکردهاند! بیشتر شبیه بستهای از کارهای جذاب هستند که با آن کارهای ریز ریزِ!جذاب به دنبال خودنمایی و اثبات خود به دیگران بودهاند و نه برداشتن باری از بارهای اولویتدارِ امام زمان. حتی برخی از آنها به اسم علامه شهرت پیدا میکنند، زیرا در علوم مختلفی آگاهی دارند ولی غافل از اینکه مگر وظیفه و تکلیف ما، علامه به علوم مختلف شدن است؟!
اگر جایی اولویتی باشد، هر لحظه که من در فلان علمِ «غیر همسو با تکلیف» خرج میکنم، از تکلیفم فاصله گرفتهام.
آری! به نقطهای چشم دوختهام تا مقدمه حرکتم باشد و ناگهان از این مسأله به مسأله #چشم_انداز منتقل شدم.
چشمانداز زندگی من چیست؟
من باید چه باری از بارها را بردارم؟
چشمانداز بر اساس هوسِ من نیست. من نمیخواهم مسیر زندگیام را بر پایهی هوس بنا کنم. میخواهم معیارم آگاهی باشد.
هدف زندگی انتخابکردنی نیست. پیداکردنی است. باید ببینم که خدا از من چه خواسته است و تکلیفم چیست. اخیرا یاد گرفتهام که اسیر اتفاقهای زندگیام نباشم و از ظاهر آنها عبور کنم. وقتی به نقطهای چشم میدوزم، قبل و بعد آن را هم ببینم. به ظاهر و باطنش فکر کنم. این افکار روزی شخص منتظر امام است.
انتظار اگر انتظار باشد، سازندگی دارد و یکی از سازندگیها هدایتِ فکریِ خدا در درون من است.
در همین فکرها هستم که ناگهان صدای فریادی بلند شد. آمدند. شخصی که جلوتر رفته بود در حال حرکت به سوی ماست. فریاد میزند: «علی بن موسی آمد» «علی بن موسی آمد»...
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت هفتم
با سیل جمعیت مردم به سوی کاروان امام به حرکت افتادم. در حال خودم نیستم. بعد از چند لحظه چارپایی را دیدم که امام زمانم داخل هودجی بر روی آن بودند.
بزرگترین محدثین اهل سنت مثل اسحاق بن راویه و محمد بن رافع و محمد بن اسلم، لجام چارپای امام گرفتند و آن را متوقف کردند و از امام در خواست کردند که ای پسر رسول خدا! لطفی کنید و حدیثی از پدران بزرگوار خود برای ما بگویید.
امام رضا علیه السلام فرمودند: «پدرم موسی بن جعفر الکاظم فرمود که پدرم جعفر بن محمد الصادق فرمود که پدرم محمد بن علی الباقر فرمود که پدرم علی بن الحسین زینت عبادت کنندگان فرمود که پدرم الحسین بن علی شهید کربلا فرمود که پدرم امیر المؤمنین شهید کوفه فرمود که برادرم و پسر عمویم محمد رسول الله فرمود که جبرئیل فرمود که از ربّ العزة سبحانه و تعالی شنیدم که فرمود: «کلمه لا اله الا الله قلعه(و پناهگاه) من است. پس هر کس در قلعهی من داخل شود، از عذاب من در امان است.» سپس هنگامی که راحلهی حضرت به راه افتاد، حضرت ادامه داد: «این مسأله شروطی دارد و من از شروط آن هستم»
من بهتزده بودم. امام امتداد توحید را به ولایت رساندند. گویا تنها کسی موحد است و داخل قلعهی لا اله الا الله و پناهگاه توحید شده است که ولایت را قبول داشته باشد و آن را مسألهای الهی بداند. چقدر زیبا امام بیان کردند که اگر کسی در شؤون اجتماعی، خدا را از صحنه حذف کند و مسأله را به شورا و نظرات مردم بسپارد، از توحید خارج شده است. چه زیبا فرمودند که توحید خالص متعلق به وقتی است که نمایندهی خدا را در امور اجتماعی و حکومت نیز بپذیریم.
چه لحظاتی... چه شوری... چه بشارتی... چه مسئولیتی... چه انگیزهای... گویا اولین بار است که احساس زندگی میکنم. گویا تا به حال مردهای بیش نبودهام. از برکات امروز، تصمیم به برنامهریزی جدی برای چشمانداز زندگیام است. چشم به راه امام زمان بودن، انسان را به #تکلیف و #چشم_انداز و #مأموریت_ویژهی_زندگی میکشاند.
جنس انتظار کشیدن امام این گونه است که جهت حرکت را روشن میکند. منتظر رسیدن به یک شهر، کسی است که به سمت آن شهر در حال حرکت است ولی هنوز به آن نرسیده است ولی مشتاق رسیدن به آن است. منتظر امام نیز کسی است که در سویی که امام به آن سوی حرکت میکند، در حال حرکت است، البته به دلیل موانع، قادر به تحقق کلی مقصودش نیست ولی از تلاش نمیایستد تا ان شاء الله وقتی امامش ظاهر شد، در جهت حرکت امامش باشد و توفیق یاری او را پیدا کند.
اگر خدا روزیام کند، بتوانم کتابی در مورد امام منجی بنویسم.(*) امام دوازدهم که وعدهی آمدن او داده شده است. امامی که از شوق او، امیرالمؤمنین(ع) آه میکشد و شوق دیدارش را اظهار میکند.
*: فضل بن شاذان با اینکه قبل از امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه زندگی میکرده است، در زمان حیات خویش، سه کتاب القائم و اثبات الرجعة و کتاب الرجعة را که مرتبط با حضرت مهدی است، نوشته است. رک: احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشي، احمد بن علی نجاشی (قم: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۳۶۵)، ۳۰۶.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت پانزدهم
🖋 پیش به سوی بغداد
طلبههای زیادی را دیدهام که وقتی درس میخوانند، نمیدانند که بنا دارند چه کاری انجام دهند! گویا درس میخوانند که درس بدهند! اما من از کسانی نیستم که حرکتی را بدون فکر انجام بدهم. از وقتی شنیدهام که امام صادق علیه السلام فرموده است: «کسی که بدون بصیرت، کاری کند، مثل کسی است که به سوی غیر مقصدش حرکت میکند. هر چه سریعتر بدود، او از مقصد واقعی دورتر میشود»، سعی کردهام با هدف و برنامهریزی کار کنم. خیلیها تلاش میکنند. ممکن است در همین مسیر طلبگی علوم اهل بیت تلاش کنند ولی نمیفهمند چرا این کار را میکنند یا اهداف خوبی از این کار ندارند. به فکر این هستند که مثلا عالم بزرگی شوند یا از این راه نانی در آورند!
من فکر میکنم باید هر حرکتی #چشم_انداز روشنی داشته باشد و گرنه من قادر به برنامهریزی دقیق نخواهم بود. من تنها وقتی میفهمم که الآن باید چه درسی را در نزد چه استادی بخوانم که ترسیم روشنی از آینده و باری را که بنا به برداشتن آن دارم، داشته باشم. نیازهای زیادی در من و جامعه وجود دارد. مشکلات زیادی هست. من باید از میان بارهای بر زمین ماندهی جامعه، بار اولویتدار خودم را بردارم تا اگر بعد از سی سال، پشت سرم را نگاه کردم، ببینم یک کاری انجام دادهام و باری از بارهای امام زمانم برداشتهام، نه اینکه صرفا کارهای زیادی کرده باشم که در نهایت باری از دوش ایشان بر نداشته باشم.
یکی از آفتهای افراد مستعد و باهوش همین است. این افراد وقتی در کارهای مختلف وارد میشوند، به موفقیت نسبی میرسند، به بیشتر چیزها علاقه دارند! و در بیشتر این زمینهها ورود پیدا میکنند! در جامعه هم آنها را به خاطر همین روحیه تشویق میشوند ولی غافل از اینکه باید معیار ورود آنها به عرصههای مختلف تکلیف باشد و نه شوق و علاقه! من فکر میکنم علاقهداشتن علت خوبی برای ورود به کارها نیست. فکر میکنم تبعیت از علاقه، به نوعی همان تبعیت از هوس و خواستههای نفسانی است.
باید انسان طوری باشد که علاقهاش صرفا به تکلیفش باشد. من سعی میکنم وقتی فهمیدم چیزی تکلیفم است، همان را دوست بدارم و اگر فهمیدم تکلیفم نیست، دیگر با آن کاری نداشته باشم.
نگاهی به آسمان میاندازم و عظمت خدا و حقارت خود را بیشتر حس میکنم. نیمنگاهی به گذشتگان دارم و برای خود یادآوری میکنم که من هم مثل آنها باید بروم. دیر یا زود به خانهای دو متری در داخل خاک وارد خواهم شد و آنجا باید برای تکتک لحظههایم پاسخگو باشم.
اگر بصیرت کافی، پشتوانهی حرکت به بغداد نباشد، هیچ وقت من را به مقصد نمیرساند. باید دقیقا بفهمم که در این حرکت به دنبال چه هستم، تا این تصمیم منطقی باشد و به دنبالش مصداق تکلیف خدا بر من باشد.
قم گزینهی نزدیکتری است. از نیشابور تا قم، فاصله بسیار کمتر از بغداد است. در قم علمای بزرگی هستند اما قابل قیاس با بغداد نیست. در بغداد از چند جهت، ظرفیت خدمت بیشتری به امام زمانم هست. از طرفی علمای دینی بسیار بزرگی در بغداد ساکن هستند و این سبب میشود که بتوانم معارف اهل بیت علیهم السلام را بهتر بیاموزم. علاوه بر این در بغداد علمای ادیان دیگر و علمای علوم طبیعی و فلسفی و غیر آن نیز هست و یادگیری برخی از این علوم در راستای اهداف من است. هدفم ترویج آن معارف است تا دیگران هم با آن معارف زنده شوند.
من اول با آنها خودم زنده شدم و حالا میخواهم دیگران را نیز به این زندگی برسانم. من میخواهم واسطهی این معارف باشم. من میخواهم واسطهی زندهکردن افراد باشم. من میخواهم واسطهی احیای امر اهل بیت علیهم السلام باشم.
شنیدهام که امام زمانم فرموده است: «سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع يَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا
خدا بندهای را که امر ما را زنده کند، رحمت کند. به ایشان عرض کردم: و چگونه امر شما را زنده میکند؟ فرمود: علوم ما را یاد بگیرد و به مردم یاد بدهد. زیرا که مردم اگر محاسن کلام ما را بدانند، از ما تبعیت میکنند.»
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت هفدهم
🖋 من میخواهم طوری زندگی کنم و در مسیری حرکت کنم که واقعا مایهی زینت و زیور امام زمانم باشم. لازمهی این هدف، این است که بزرگترین باری را که بر روی زمین مانده است شناسایی کنم.
خوب توجه دارم که کلماتی مثل «بندهی خوب خدا شدن» و «زینت و زیور شدن برای اهل بیت» و «احیاء امر اهل بیت» و «عمیق یاد گرفتن دین» امثال آن، عباراتی کلی هستند که در بسیاری از جزئیات نمیتوانند به ما جهتدهی روشنی بدهند. «یادگیری عمیق دین» دهها سبک مختلف دارد که هر کدام کارایی مخصوص خود را دارد. سؤال این است که من باید کدام سبک را در پیش بگیرم؟
چشماندازی مفید است که به من بفهماند که کدام سبک را در پیش بگیرم و به چه صورتی درس بخوانم و نزد کدام استاد، تلمّذ کنم. بارها دیدهام طلابی را که وقتی با آنها هم صحبت میشوم و صحبت از #چشم_انداز میکنم، مثلا در پاسخ میگویند، میخواهم قلهی علمی در مثلا فقه باشم. در حالی که این پاسخها، پاسخ سؤال من نیست.
#چشم_انداز باری است که بناست برداشته شود.
فقه خواندن موضوعیت ندارد. فقه میخوانیم که پس از آن چه کنیم و چه باری از بارهای امام زمانمان را برداریم؟ سؤال اینجاست و به این سؤال باید پاسخ داد و پاسخ این سؤال است که نوع فقه خواندن ما را مشخص میکند.
میدانم علت به جمعبندی نرسیدنم به پاسخ این سؤال کوتاهیهایم در عمل به دانستههای پیشین است. یقینا اگر من به دانستههای خود تا کنون به دقت عمل میکردم، خداوند مرا نسبت به نادانستههایم کفایت میکرد. از امام صادق نقل شده است که فرمودند: «مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ كُفِيَ مَا لَمْ يَعْلَمْ.»
اینکه من دقیقا به جمع بندی نرسیدهام، نشانگر این است که در عمل به دانستههای خود کوتاهی میکنم. فعلا همین قدر میدانم که باید به بغداد بروم و شاید عمل به همین دانسته با تمام ابهامها و هزینههایش، مقدمهی رسیدن به فهمهای برتر برای مراحل بعدی باشد. تصمیم من قطعی است و باید با پدرم صحبت کنم تا هر چه سریعتر به وظیفهی خود عمل کنم.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com