eitaa logo
قرآن و حدیث در زندگی - احیاء
1.4هزار دنبال‌کننده
166 عکس
49 ویدیو
71 فایل
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ بازخورد دادن نسبت به پیام‌های کانال: @masoudi_admin ارتباط با احمد میرزایی: 📧 @chmail.ir" rel="nofollow" target="_blank">ahmadmy1370@chmail.ir ۰۹۱۵۶۴۹۲۳۳۷ از طریق پیام‌رسان ایتا(در بازه دو هفته ان شاء الله پاسخ داده خواهد شد) سایت دین‌شناسی احیاء: 🌐www.dinshenasi.com
مشاهده در ایتا
دانلود
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ۱۷ (بخش دوم) 🖋 تا اینکه یک روز، یک پیرزن ۹۰ ساله که شوهرش در همان بیمارستان ما فوت کرده بود، مرا صدا زد! پیرزن گفت: مادرجان! می‌دانم خیلی برای بیماران زحمت می‌کشی! دیده‌ام که برایشان چه کارهایی می‌کنی و چقدر دعاگوی تو هستند. از تو یک خواهش دارم! تو از این به بعد کارهای مرا انجام بده! من خرید دارم. یکی باید کارهایم را انجام دهد. تو بیا و قبول کن! راننده گفت: با خودم گفتم! خدایا این دیگر چه امتحانی است! حالا درست است که باید صبر کرد و از بالا نگاه کرد و ... ولی این خیلی دردسر دارد! با خودم گفت: خدایا ببین! امتیازهایم خیلی جمع شده است اما بازم چشم! اگر امتحان است چشم! به پیرزن گفتم: باشد! من در خدمت شما هستم! پیر زن گفت: پس مرا به خانه ببر! وسط شیفت بود! به مسئول گفتم: من باید پیرزن را ببرم! مسئول گفت: فعلا حق نداری بروی! من هم در نهایت بالاخره راهی پیدا کردم و پیرزن را به خانه بردم. خلاصه بگویم، راننده گفت: پیر زن یک خانه‌ی خیلی بزرگ در محله‌ی کفایی داشت. بعد از مدتی پیگیری کارهایش، به من گفت: مادرجان! این خانه برای من پیرزن خیلی بزرگ است! بچه‌های من هم که در خارج هستند. این خانه را برایم بفروش و یک منزل کوچک برایم بگیر. راننده گفت: من هم خانه را فروختم و یک منزل کوچک در خیابان عبادی برای پیرزن خریدم. پیرزن هم به من گفت: باقی پول در حساب خودت باشد. این ماشین را هم او برایم خرید! تمام زمانی که من کارهای پیرزن را می‌کردم ۳ ماه بود و ایشان بعد از سه ماه فوت کرد. راننده ادامه داد: خدا مزد من را داد! مدت‌ها که مشکلات یکی پس از دیگری می‌آمد، می‌دانستم که باید صبر کنم.... به مقصد رسیدم. از راننده تشکر کردم و چند جمله دعایش کردم. از کوچه‌ی خودمان رد شده بودیم و من برای اینکه تا آخر داستان را بشنوم و مزاحمتی درست نکنم، چیزی به راننده نگفتم. از ماشین پیاده شدم تا به سمت منزل بروم. با خودم فکر می‌کردم: ● خدایا! من به اندازه‌ی این مرد به آخرت یقین ندارم. او دنیا در چشمش بزرگ بود و از تو دنیا را خواست و از معامله‌اش با تو راضی بود! با اینکه تو وعده ندادی که در دنیا جبران کنی ولی او به جبران تو یقین داشت! اما من با اینکه خوب می‌دانم تو در آخرت جبران می‌کنی، اما در عملم مثل آدم‌هایی که شک دارند، عمل می‌کنم... ● وعده‌ی نقد دیگران را به نسیه‌ی قطعی ۷۰۰ برابری یا بیش‌تر تو، مقدم می‌کنم... برای همین است که اگر از من تشکر نکنند، یا جبرانی یا مزدی نباشد، شُل می‌شوم... مزد کم دیگران محکمم می‌کند ولی وعده‌ی قطعی تو، نه... ● خدایا تو برای عبادات شبانه پاداش زیادی قرار داده‌ای ولی من جدی نمی‌گیرم... ● خدایا تو برای خدمت به دیگران مزد زیادی در آخرت قرار داده‌ای اما من ... پ.ن: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ مَثَل آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق می‌کنند، مانند دانه‌ای است که هفت خوشه برویاند، در هر خوشه صد دانه باشد؛ و خدا برای هر که بخواهد چند برابر می‌کند و خدا بسیار دارای وسعت بسیار داناست. آیه‌ی ۲۶۱ سوره‌ی بقره 🔰 لطفا با انتشار این مطلب در ثواب آن مشارکت داشته باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ۱۷ (بخش سوم) 🖋 داشتم به سمت دفتر استاد معماریانی در گلستان حرکت می‌کردم. کنار میدان شهدا، پیرزنی را دیدم که در دستان یک مرد ظاهرا نابینا که عصایی به دست گرفته بود، پولی گذاشت و گفت: دعا کنی‌ها! بچه‌هایم را دعا کن! خیلی محتاج دعایم! پیرزن این جملات را با لحنی می‌گفت که گویا دارد خدمت بزرگی به پیرمرد می‌کند و پول قابل توجهی به او داده است و در عوض این خدمت بزرگ، مستحق دعای ویژه است! پیرمرد ظاهرا نابینا، به پیرزن گفت: چقدر است؟! چشمم به دست مرد جلب شد و دیدم پیرزن فقط یک ۵۰۰ تومانی در دست او گذاشته است! با سرعت داشتم به سمت دفتر استاد حرکت می‌کردم و منتظر نماندم واکنش مرد از گرفتن تنها یک ۵۰۰ تومانی و این همه تقاضا را ببینم! در دلم خندیدم! با خودم گفتم: خدا رحم کرد، که فقط یک ۵۰۰ تومانی داد و این همه انتظار دارد! اگر بیش‌تر داده بود چه می‌شد! بیش‌تر برایم حکم شیرین‌کاری و شوخی داشت! ولی در لحن پیرزن خبری از شوخی نبود. با جدیت تمام صحبت می‌کرد! واقعا تلقی‌اش همین بود که کار بزرگی کرده است! با خودم گفتم: خدایا! من را بابت شیرین‌کاری‌هایم ببخش! من هم همین طوری هستم! یک کار کوچک می‌کنم! تازه هزار تا انگیزه‌ی غیر خدا هم چه بسا داخلش باشد! بعدش با جدیت می‌گویم: خدایا عمل از من! برکت از تو! بسم الله! در حالی که کار خاصی نکرده‌ام طلبکارم! وای از آن روزی که یک حرکت جدی بزنم! آن بنده‌ی خدای بیمارستان امدادی هم همین طور بود! ۴ تا کار خوب برای چندتا بیمار کرده بود، در حالی که وظیفه‌اش همین بود! دیگران هم ترک وظیفه می‌کنند که این کارها را نمی‌کنند! بعد طلبکار هم بود! حالا باز هم خدا را شکر، که در این دنیا برایش جبرانی کرده بود و الا معلوم نبود چه اتفاقی بیفتد! کلا خدایا! چی می‌کشی از دست ما! از دست جهل‌های ما! از دست کوتاه‌بینی‌های ما! خاطره‌ی این بنده‌ی خدای بیمارستان امدادی و پیرزن پولدار را در جایی تعریف کردم. یکی از عزیزان که سن و سال بسیار زیادی داشت، گفت: حاج آقا! اگر از این پیرزن‌ها می‌شناسی، به ما هم معرفی کن! آخر واقعا سه ماه می ارزد! آدم سه ماه به زحمت می‌فتد ولی بعدش خیلی خوب است! همسرش می‌شنید و بلند بلند می‌خندید! در دلم گفتم: یک پیرزن می‌شناسم! همان همسرت! مگر شما چند وقت دیگر زنده هستی؟! همین ایام کوتاه باقی‌مانده را خدمت کن، سودش را در آخرت ببر! خیلی مؤثرتر از خانه و ماشینی است که معلوم نیست تا چند سال دیگر در این دنیا برایت بماند. 👈 کاری نمی‌کنیم! وقتی کاری می‌کنیم برای غیر خدا می‌کنیم! حالا یا برای اینکه خدا به ما پاداش دنیایی بدهد یا برای خوشامد خودمان یا ...! بعد، کاری که می‌کنیم سطحی و درجه‌ی چندم است و انتظارمان بالاست! آخر سر هم، حواسمان به وظایفمان نیست و به فکر چه‌ها که نیستیم!!! 🔰 لطفا با انتشار این مطلب در ثواب آن مشارکت داشته باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ باسلام چندی است دنبال انجام طرحی برای تولید سبکی خاص از اسباب‌بازی هستیم. خیلی چیز عجیبی نیست ولی با نگاه‌های تربیتی، خیلی ظرفیت‌های بالایی دارد. اجمالا یک سری قطعات اسباب‌بازی طراحی شده که فضای یک شهر را برای بچه می‌سازد. مثلا یک مسجد، ۳ تا خانه، چند جاده، ۲ تا مغازه، یک پارک بازی، چند نفر آدم و چند تا ماشین! کنار این مسأله یک دفترچه هست! این دفترچه اصل ویژگی این اسباب بازی است. این دفترچه حاوی تعدادی داستان است. داستان‌هایی که تعریف‌کردنش در فضای بازی محقق می‌شود، مثلا فرض کنید یک عروسک کوچک بچه با پدرش به پارک می‌رود و در آنجا اتفاقاتی می‌افتد. راوی داستان که مربی بچه است، شروع می‌کند داستان را برایش تعریف‌کردن و مثلا این عروسک را متناسب با طرح داستان جا‌به‌جا می‌کند و اتفاقاتی را که در داستان می‌افتد، روایتگری می‌کند. این دفترچه‌، موضوعات متنوعی می‌تواند داشته باشد. برای تفکر، باید سبک‌های مختلف تفکر مثل تفکر نقاد، خلاق، منطقی، سیستمی و ... به بچه منتقل شود لذا در قالب مثلا ۱۰ داستان در دل این صحنه، اتفاقاتی را رقم می‌زنیم که تفکر نقاد و نکات اصلی تفکر نقاد در ده داستان برای بچه مرور شود. در قالب ۱۵ داستان تفکر سیستمی و حواشی اصلی آن به بچه منتقل می‌شود و همین طور و ... . فرض کنید روحیه‌ی صبورانه را بخواهیم به بچه منتقل کنیم؛ در قالب ۱۰ داستان نکات اصلی این مسأله در قالب چند طرح مختلف در مثال‌هایی که در بازی اتفاق می افتد برای بچه مرور شود. این سبک از بازی فواید فوق‌العاده‌ای دارد. خلاقیت بچه را بسیار تقویت می‌کند. در دفعات اولی که برای کودک ۲_۳ ساله این بازی را انجام می‌دهیم، مقدار گیج می‌شود ولی بعد از مدتی تکرار این بازی، خودش مشغول طرح‌سازی شده و داستان‌هایی را با اسباب‌بازی‌هایش طراحی کرده و پیش می‌برد. با کم‌ترین حجم اسباب‌بازی‌هایی که دارد بی‌نهایت بازی می‌تواند بکند و پدر و مادر با توجه به نیازهای تربیتی بچه، خیلی سریع می‌توانند با این بازی‌ها یک روحیه‌ی جدید را به زندگی فرزندشان اضافه کنند. چون بچه بعد از یک بار بازی با داستان ۱ مثلا دفترچه‌ی داستان صبور‌بودن، ده‌ها‌ بار این بازی را خودش تکرار خواهد کرد. معمولا خیلی از خانواده‌های مستضعف نمی‌توانند اسباب‌بازی تهیه کنند ولی خوبی این طرح این است که خانواده‌ها می‌توانند صرفا دفترچه‌ها را خریداری کنند و با اسباب‌بازی‌های محدود فرزند خود که حتی ممکن است با کاغذ و مداد بسازند، این بازی‌ها را انجام دهند و چه بسا فرآیند تولید شخصیت‌های بازی و ... برای بچه فواید بیش‌تری را فراهم کند. من از کودکی برادرم، این بازی را با او انجام می‌دادم؛ حتی تا سن ۱۰_۱۲ سالگیش، این بازی را به صورت پیشرفته‌تری انجام می‌داد. با دو دخترم هم مدت‌ها این بازی را انجام داده‌ام و بازخوردهای خوبی داشته است الحمد لله. با مسئول گروه اسباب‌بازی‌سازی اسلیما صحبت کردم و ایشان بعد از اینکه یک نمونه از بازی را جلوی ایشان با دخترهایم انجام دادم، مقداری فکر و در نهایت اعلام آمادگی کردند که آن را به صورت جدی پیگیری کنند و به سمت تولید ببرند. می‌توانم داستان‌هایی بسازم و این کار را پیش ببرم ولی تمایلم این است که شخصی که ذوق هنری بهتری دارد و تا حدودی به این فضاها مشتاق‌تر است این طرح داستان‌سازی را انجام بدهد. این سبک ظاهرا در بازار کشور ما و حتی در نمایشگاه‌های بین‌المللی اسباب‌بازی نمونه‌ای ندارد و یک سبک جدید از اسباب‌بازی است که ترویج آن حتی با محتوایی غیر از محتوای ما فواید متنوعی دارد مثل ارتباط بیش‌تر والدین با بچه(به بهانه‌ی بازی) و کاملا قابلیت شخصی‌سازی بازی با مشکلات بچه و ایجاد روحیه‌ی داستان‌سازی در کودک و ... را دارد. از چالش‌های بچه‌ها این است که اسباب‌بازی دارند ولی خیلی نمی‌دانند با آن چه کنند و لذا جذب خیلی چیزهای دیگر می‌شوند(مثل فیلم و ...). ولی در این قالب با حداقل اسباب‌بازی، بی‌نهایت بازی تولید می‌کنند و با ساده‌ترین اسباب‌بازی‌ها ساعت‌ها به خودشان مشغول می‌شوند و در این مشغله از طرح‌های اولیه‌ی آموزشی ما استفاده و ناخودآگاه آن‌ها را بارها و بارها مرور می‌کنند. ظرفیت اعمال طرح‌های خلاقانه در این زمینه بسیار بالاست. مثلا می‌توان داستان‌های قرآن یا صدر اسلام و ... را در قالب این بازی آموزش داد و بسیار کارهای دیگر که نیازی به شرح نیست. بابت داستان‌سازی برای این مسأله نیازمند کمک هستم و اگر کسی از بزرگواران تمایل به همکاری در این حوزه دارد، از خدمتشان استفاده می‌کنم. 👈 پیام به @MYMirzaei در ایتا یا ahmadmy1370@chmail.ir و یا تماس با شماره‌ی ۰۵۱۳۲۲۲۵۱۲۰ شب‌ها ساعت ۸ تا ۹. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
قرآن و حدیث در زندگی - احیاء
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۲۳ #چند_لحظه_با_خود #خودشناسی #گناه #تقرب
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۲۴ 🖋 بعد از توضیحاتی پیرامون کبر و جمع‌بندی راهکارهای تواضع، در گام بعدی ان شاء الله به معرفی و شرح حرص و قناعت می‌پردازیم. خلاصه‌ی آنچه که در این مورد خواهید خواند به شرح زیر است: ● مردم سه دسته هستند: تنبل و حریص و قانع ● معنای دقیق حرص • حریص مانند کرم ابریشم ● قناعت سبب بی‌نیازی می‌شود و کسی که قانع نباشد، هیچ‌گاه بی‌نیاز نمی‌شود هر چند که بسیار پولدار باشد. ● منشأ حرص • منشأ اول: جهل! • منشأ دوم: دنیادوستی ● بر اساس چیزی که انسان حرص آن را می‌زند، می‌توان ارزش انسان را فهمید! قدر و ارزش انسان به اندازه‌ی خواسته‌ها و آرزوهایش است! ● معنای دقیق قناعت و معانی اشتباه قناعت ● شروع بشریت با حرص بود و امتدادش نیز با حرص ادامه پیدا کرد. ● معنای دقیق دنیا و آخرت ● قرآن قانون اساسی کل هستی 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۲۵ مردم سه دسته هستند! 🔴 یا تنبل هستند و تلاش نمی‌کنند. ما الآن با تنبل‌ها کاری نداریم! برخی قناعت را با تنبلی یکسان می‌گیرند. این اشتباه است. ✅ یا اهل تلاش هستند؛ اهل تلاش دو دسته هستند! 🔹 یک عده در حال تلاشند تا به سطح بالاتری برسند ولی سعی می‌کنند از نعمت‌هایی که الآن دارند لذت ببرند و به آن‌ها قانع باشند. اگر به سطح بالاتر برسند، خوشحال‌تر می‌شوند و اگر نرسند هم از حال فعلی خود لذت کافی را می‌برند. این قناعت صحیح است! 🔸 برخی هم در حال تلاش هستند تا به سطح بالاتری برسند ولی از وضع فعلی خود راضی نیستند و قانع نیستند! به دنبال رسیدن به وضعیتی هستند که در آنجا از وضع خود راضی باشند! این افراد هیچ وقت به رضایت از زندگی نمی‌رسند! این افراد حریص هستند! 🔺 حرص سبب می‌شود که وقتی به آن حالت جدید رسیدند، باز دوباره به دنبال وضعیت بالاتری باشند و نتوانند از وضع فعلی لذت ببرند! 💡حریص هیچ وقت آسودگی ندارد. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
قرآن و حدیث در زندگی - احیاء
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۲۵ #چند_لحظه_با_خود #خودشناسی #گناه #تقرب
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۲۶ 🖋 البته قناعت انتهای راه نیست! خود قانع‌ها دو دسته هستند! 🔸️ یک عده قانع راغب هستند و 🔹️ یک عده قانع زاهد! 👈 زاهد یعنی بی‌رغبت! بی‌میل! 💡کسانی که درجاتی از معنویت را چشیده‌اند که سبب شده است که لذت‌های این دنیا برایشان کم‌مزه یا بی‌مزه شود. آن‌هایی که دلشان با آن سو است و به چیزهای این‌سویی دلبسته نیستند. ✅ راضی به رضای خدا، اگر به مقام زهد رسیده باشد، آرامش او، دائمی است. 🔺️ اما اگر به مقام زهد نرسیده باشد، گاهی با کم‌شدن داشته‌هایش، آزرده‌خاطر می‌شود. 🔍 یکی نیست که به او بگوید، خدای رحیم و دانا و قادر و حکیم، این نعمت‌ها را داده بود و الآن صلاح دانست که بگیرد. چرا آزرده‌خاطر می‌شوی!؟ 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۲۷ 🖋 حرص یعنی… 💡حرص یعنی حالتی روحی که سبب می‌شود حریص نتواند از داشته‌های خود لذت ببرد! 😔 آری! حریص در حالتی است که دائما منتظر رسیدن به وضعیتی است که در آن وضعیت بعدی از زندگی لذت ببرد و حال اینکه هیچ وقت چنین وضعیتی فرا نخواهد رسید! زیرا در آن حالت بعدی هم به دلیل روحیه‌ی حرص، دوباره حریص خواستار وضعیتی دیگر است که در آن از زندگی لذت ببرد! 🔺️ چون حریص روحیه ای دارد که در هیچ حالی نمی‌تواند از داشته‌هایش لذت ببرد! 👈 آری! کسی که به آنچه دارد قانع باشد، از داشته‌هایش در هر وضعیتی لذت خواهد برد ولی حریص هرگز نمی‌تواند از داشته‌هایش لذت کافی را ببرد! 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۲۸ 🖋حضرت آدم(ع)، در باغ نعمت‌های الهی، چیزی کم نداشت. شیطان به او القای نیازی کاذب کرد و این چنین آدم(ع)، بر اثر حرص رانده شد! ✅ یکی از پایه‌های اصلی بازار امروز فرهنگ مصرف‌گرایی و القای نیازهای کاذب است. 🔺️آری، استفاده از رذیلتی اخلاقی(حرص) برای به دست آوردن سود بیش‌تر 🔹️ در روایتی در کتاب کافی(ج۲-ص۱۳۰) چنین می‌خوانیم(نقل همراه با تلخیص و تصرف): اولین چیزی که خدا به آن عصیان شد، کبر است و آن معصیت ابلیس است. هنگامی که از اطاعت امر الهی سرپیچی کرد و کبر ورزید…. دومین مورد حرص بود که از آدم(ع) و حوا(س) صادر شد و آن زمانی بود که خداوند آن‌ها را در باغی از نعمت‌ها قرار داد و از هر آنچه در آن بود حق استفاده داشتند مگر یک درخت. ولی آن دو از آن درخت برداشتند در حالی که به آن نیازی نداشتند. 🔸️ حرص بر ذریه‌ی آن دو تا روز قیامت موجود است چراکه اکثر آنچه که بشر طلب می‌کند، نیازی به آن ندارد. 🖇 (و سومین مورد حسد بود که آن معصیت قابیل فرزند آدم(ع) بود… از این سه(تکبر، حرص و حسد)، بسیاری از رذائل دیگر تولید می‌شود…) 🔍 حرص حضرت آدم(ع) منشأ خروجش از نعمت‌های الهی شد… ❓حرص‌های ما در زندگی، چه نعمت‌هایی را از ما می‌گیریند؟! 💡و تاریخ تکرار می‌شود…! 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۲۹ 🖋 اگر در روزگار نخستین، انسان به دست خود، برای رسیدن به سطح بالاتر و منفعت بیش‌تر و طولانی‌تر از آرامش خارج شد و ذلتی بزرگ برای خویش خرید…، امروز هم… 😔 چه خانواده‌هایی که برای حرص به امکانات بیش‌تر و بهتر زندگی، به جدایی کشیده شده‌اند… ساعت‌ها دعوا بر سر یک زیاده‌خواهی… 🔸️ آری… رفاه را برای آرامش می‌خواهند ولی… 😔 چه ذلت‌هایی که برای کسب امکانات بیش‌تر بر خود می‌خریم… ❓ آیا درخواست‌های کمکی که از این و آن و کس و ناکس می‌کنیم، چیزی جز ذلت برای ما به بار می‌آورد؟ 🔍 بیاییم در نیازهای واقعی خویش دوباره بیندیشیم…آیا آنچه تصور می‌کنیم به آن نیاز داریم، نیاز واقعی ماست؟! 👈 و اکثر آنچه تصور می‌کنیم نیاز ماست، در واقع به آن نیازی نداریم … 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۰ 💡 تأمل! 🖋 عده‌ای از اسرای زمان جنگ، در خاطرات خویش، چنین می‌گویند: به ما در زمان اسارت، روزانه یک عدد نان می‌دادند... بعد از مدتی برای جریمه‌کردن اسرا، این مقدار را نصف کردند و به هر نفری نصف نان می‌دادند. در روزهای اول جریمه‌ی غذایی، عده‌ی زیادی از اسرا گرسنه می‌ماندند ولی بعد از مدتی عادت کردند؛ اما... بعد از هفته‌ها، جریمه‌ی غذایی برداشته شد و دوباره روزانه به هر نفر یک عدد نان می‌دادند. 🔍 عجیب این بود که همان افرادی که روزهای اول گرسنه می‌ماندند، نصف نان اضافه می‌آوردند!! 🔹️ این یعنی: از اول نصف نان، نیاز واقعی آن‌ها نبوده است. 👈 و اکثر آنچه فرزندان آدم به دنبال آن می‌گردند واقعا نیازی به آن ندارند! 🔴 یکی از آفت‌های مهم اخلاقی این است که وقتی از رذیلتی اخلاقی می‌شنویم، بدترین درجه‌ی آن را تصور می‌کنیم و بعد با کمال افتخار به خودمان می‌گوییم: الحمد لله ما که از این رذیلت پاک هستیم!!! غافل از اینکه در هر کسی مقداری از صفات ناپسند هست و مؤمن زیرک به فکر پاک‌کردن خود از این صفات است و لذا همیشه خود را متهم می‌کند... 👈 آری….همیشه خود را متهم می‌کند… ● بیندیشیم که حرص چه نقشی در زندگی ما ایفا می‌کند؟؟ و چه مصادیق پنهانی در زندگی ما دارد! 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ✅ تعبیر «آمن سخطه عند کل شر» در دعای بعد از نماز فریضه در ماه رجب، به چه معناست؟ آمَنُ صیغه‌ی ۱۳ فعل مضارع و ثلاثی مجرد است. (اَمِنَ یَأمَنُ، که در صیغه‌ی ۱۳ می‌شود اَءمَنُ که می‌شود آمنُ) 🖋 روایت این دعا در کافی هم آمده است و با نسخه‌ی مفاتیح فرق دارد. در کافی دو نسخه دارد؛ یک نسخه آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ عَثْرَةٍ است. وافی هم نسخه‌ای از کافی داشته است که آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ عَثْرَةٍ است. جالب اینکه اقبال هم دو نسخه‌ی دیگر دارد که: وَآمَنُ سَخَطَهُ من كُلِّ شَرٍّ و عند کل شَرّ معانی این نسخه‌ها طبیعتا متفاوت است. ظاهر ابتدایی آمن در اینجا احساس امنیت‌کردن و ایمن‌شدن است. نسخه‌ی مفاتیح یعنی من احساس امنیت می‌کنم(ایمن می‌شوم) هنگام هر شری از سخط(یعنی غضب) خدا! اگر نسخه‌ی عثرت را صحیح بدانیم، معنا می‌شود: من احساس امنیت می‌کنم هنگام هر لغزشی از سخط خدا! این معنا، معنای قابل قبولی نیست و با آیات قرآن مثل «أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُون‏»(اعراف، ۹۹): «از مکر خدا به جز گروه ستمکاران، ایمن نمی‌شود» در تنافی است. 👈 انسان باید بین خوف و رجاء باشد! معنا ندارد که انسان از غضب خدا در امان باشد و احساس امنیت کند. ملا صالح مازندرانی در شرح کافی ظاهرا همین معنا را فهمیده است و همین را توضیح داده است. یعنی امن می‌شمارم سخط خدا را هنگام هر شری. بعد خود ملاصالح این طور توضیح داده است: لا لاستحقارها و لا لتوهم عدم علمك بها أو عجزك عن الاخذ بها حاشا، بل لحلمك عن الاخذ و صفحك عن الانتقام‏ که خلاصه‌اش یعنی اینکه این احساس امنیتی که می‌کنم به خاطر رحمت توست ای خدا! این با صدر دعا هم سازگاری خوبی دارد که صحبت از رجا است و در ادامه‌ی دعا هم کلا فضا بحث رجا‌ و امید است. 🔺️ اما انصافا معنایی نیست که در نهایت قابل قبول باشد، چون این رجا و امید زیادی است که در آیات و روایات از آن نهی شده است. انسان نباید رجایی داشته باشد که از غضب خدا احساس امنیت کند بلکه باید بین خوف و رجاء باشد. مرحوم مجلسی می‌فرماید: " سخطه" لعله محمول على السخط الذي يوجب الخلود في النار، أو المراد بالأمن رجاء العفو أو محض العثرة بالصغائر که سه توجیه دیگر برای احساس امنیت از سخط خدا ذکر کرده است. ایشان گفته‌اند یا منظور از سخط باید عذاب دائم باشد که آدم با هر اشتباهی از آن خیالش ان شاء الله راحت است! یا اینکه مراد از آمن، امید به عفو باشد! نه احساس امنیت کامل! یا اینکه مراد از لغزش(نسخه‌ی کافی عثرة به معنای لغزش است)، صغائر باشد که آدم موقع صغائر از سخط خدا ان شاء الله شاید در امان باشد! این معنای دومی که مرحوم مجلسی فرموده‌اند خصوصا با نسخه‌ی اقبال خیلی سازگاری دارد. البته انصافا این معانی نیز، چندان قابل قبول نیست و کم و بیش اشکال سابق را دارد. نسخه‌ی اقبال این طور است: يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ من كُلِّ شَرٍّ:‌ ای کسی که به او برای هر خیری امید دارم(که به من بدهد) و ایمن می‌شوم از سخط او از هر شری(که به من ندهد. یعنی اجازه ندهد که آن سخطی که ناشی از شر است به من برسد.) یعنی به قرینه‌ی مقابله با اولش، بگوییم احساس امنیت می‌کنم از سخط او در هر شری، منظور این است که آن شر را به ما ندهد. همانطور که در مورد خیر امید دارم به ما بدهد. در شر امید دارم به ما ندهد. یعنی خود آمن با همان معنای متعارفش در اینجا نوعی معنای رجا و امید ازش فهمیده می‌شود. 🔹️ من خودم دوست داشتم روایت را این طور ترجمه کنم: امان می‌طلبم از سخط خدا در هنگام هر لغزش یا شری. این خیلی معنای خوبی است، که توجیه ادبی‌اش این است که اخبار در اینجا به داعی انشاء آمده باشد. 🖇 (خبر به داعی انشاء، یعنی اینکه جمله‌ی خبری بگوییم ولی از آن یکی از معانی انشائی مثل امر یا نهی یا استفهام یا تعجب را اراده کرده باشیم.) 💡 پس جمع‌بندی نهایی اینکه: اگر نسخه‌ی اقبال صحیح باشد، عبارت پیچیدگی معنایی ندارد و معنایش گذشت. اگر نسخه‌ی مفاتیح صحیح باشد، خبر به داعی انشاء است و معنای عبارت این است که «در هنگام هر شر یا لغزشی، از خدا طلب امنیت می‌کنم و به امنیت او امید دارم» 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
احمد میرزایی_لفظ جمیع در دعای یا من ارجوه.mp3
9.46M
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🖋 چرا در این بخش از دعای بعد از نمازهای فریضه‌ی ماه رجب که می‌فرماید: «أَعْطِنِى بِمَسْأَلَتِى إِيَّاكَ جَمِيعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَجَمِيعَ خَيْرِ الْآخِرَةِ، وَاصْرِفْ عَنِّى بِمَسْأَلَتِى إِيَّاكَ جَمِيعَ شَرِّ الدُّنْيا وَشَرِّ الْآخِرَةِ»، «جمیع» در بخش خیرات دنیا و آخرت تکرار شده ولی در بخش شر تکرار نشده است؟ پ.ن: در بحث عذاب آیات دیگری مثل آیه‌ی ۸۴ سوره‌ی قصص با همان حصر آیه‌ی ۱۴۷ سوره‌ی اعراف(وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ ۚ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ) هست: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى الَّذينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُون‏ نمی‌فرماید که به سبب آنچه انجام می‌دادند. (بلکه می‌فرماید تنها جزای آن‌ها (خودِ) اعمالشان است) یا آیه‌ی ۴۸ سوره‌ی زمر آنچه در قیامت برای طرف آشکار می‌شود را سیئات اعمالشان و استهزاءهایشان می‌داند نه حتی نتیجه‌ی اعمالشان و استهزاءهایشان وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ در آیه‌ی ۳۳ سوره‌ی جاثیه هم: وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ در آیه‌ی ۳۶ سوره‌ی مطففین هم هست و در آنجا آنچه بر کفار پوشانیده می‌شود را همان اعمالشان می‌داند: هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُون‏ (ثوب ریشه ثُوِّب: چیزی که بر انسان پوشانیده می‌شود.) دریافت: 🖇 https://b2n.ir/e87376 @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📚 دوره‌ی مهارت‌های مطالعه و تندخوانی ⏰ شروع دوره: ۳ فروردین ۱۴۰۰، به مدت ۲۱ روز 🔹️سرفصل‌های دوره: 📌 تندخوانی 📌یادداشت‌برداری کلیدواژه‌ای 📌نقشه‌های ذهنی 📌نقشه‌های مفهومی 📌سیستم مطالعه 📌مرورهای حرفه‌ای 🔸️ مبلغ سرمایه‌گذاری در دوره‌ی مجازی (همراه با سه جلسه‌ی برخط پرسش و پاسخ و پشتیبانی تمرینات) ۹۵ هزار تومان □ امکان پرداخت قسطی وجود دارد. 🔸️ مبلغ سرمایه‌گذاری بسته‌ی آفلاین بدون دوره: ۵۰ هزار تومان ⏰ میزان زمان لازم: روزانه یک ساعت 👤مدرس: مصطفی قاسمی 👈 برای ثبت نام در دوره می‌توانید از راه‌های ارتباطی زیر اقدام کنید: 🖇 به یکی از آدرس‌های زیر پیام داده تا توضیحات لازم برای دریافت تقدیم شود. mostafaghasemi1376@chmail.ir Sapp.ir/hozebarayehame 🖇 نیز می‌توانید به شماره ۰۹۰۴۶۶۸۹۷۰۲ پیامک بدهید و توضیحات لازم را دریافت کنید. 🔍 اطلاعات بیش‌تر را می‌توانید از اینجا کسب کنید: https://www.dinshenasi.com/7668 @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۱ 🖋 در کتاب کافی(جلد۲، ص۳۱۶) در روایتی از حضرت امام محمد باقر سلام الله علیه چنین می‌خوانیم: مثل شخصی که بر دنیا حریص است، مثل کرم ابریشم است… هر چه بیش‌تر به دور خویش ابریشم می‌بافد، سبب دوری او از آزادی از پیله می‌شود. تا اینکه آن قدر می‌‌بافد که دیگر راهی برای خروج نیست و از غم می‌میرد. 🔸️ کرم ابریشم و حریص 🔍 حرص یعنی خواستن آنچه که نیاز واقعی ما نیست… و اکثر آنچه فرزندان آدم طلب می‌کنند نیاز واقعی آن‌ها نیست… 😔 گاهی با خود می‌گوییم: یک خانه که بخرم دیگر چیزی نمی‌خواهم. یک ماشین هم که بخرم دیگر چیزی نمی‌خواهم. اگر فلان امکانات را برای خود تهیه کنم، کافی است... ولی با کمال تعجب بعد از به دست آوردن آن شی، چیز دیگری را می‌خواهیم... ملکی دیگر… ماشینی دیگر… امکاناتی دیگر… 🔍 سرّ مسأله چیست؟ 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ۱۸ 🖋 چند روز پیش یکی از عموهایم یک خاطره از جوانی پدرم نقل کرد که نکات خوبی داشت و تصمیم گرفتم مضمونش را در اینجا تعریف کنم. پدر من مدتی در قم در مغازه‌ی عموی بزرگم، شاگردی می‌کردند. ماجرای بیرون‌آمدنش از مغازه هم این بود که یک روز پشت دخل نشسته بودند و با خودشان فکر می‌کردند که «تو تمام فکر و ذکرت از صبح تا شب این شده که یکسره آرزو می‌کنی مشتری که میاد از جیبش پول در بیاورد و در عوض جنس به تو بدهد!» بعد با خودشان فکر کرده بودند که آخر این مسیر پول است و خلاصه زندگی هدف‌داری نیست و به تهران آمده بودند تا درس بخوانند. برخی از اطرافیان ایشان را تشویق می‌کنند که مزدت را به جای روزی مثلا ده تومان، سی تومان می‌دهیم ولی در مغازه بمان! ولی ایشان به خاطر فکری که داشتند، بی‌خیال مغازه می‌شوند. در ایام دانشگاه، به دلیل عدم حمایت مالی پدرشان، باید خرج زندگی را در می‌آوردند و لذا آخر هفته‌ها کارگری می‌کردند. یکی از عموهایم در آن زمان، در تهران استاد بنا بود و ایشان به ساختمانی که عمویم در آنجا بنایی می‌کردند می‌رفتند و مشغول کارگری می‌شدند. البته به دلیل اینکه تمام هفته کار نمی‌کردند، عملا در شرایط فقیرانه‌ای زندگی می‌کردند. یادم هست که از پدرم شنیدم که می‌فرمودند: «من در ایام دانشجویی پول غذای دانشگاه را نداشتم و لذا با یکی از دانشجوهای مستضعف مالی دیگر شریک شده بودیم و یک وعده را با هم می‌خوردیم.» خلاصه اینکه یک روز، صاحب ساختمانی که پدرم در آنجا کارگری می‌کردند، به عمویم می‌گویند: «من از این علی‌اصغر خوشم آمده است. می‌خواهم یکی از دخترهایم را به او بدهم و بعد از ساخته‌شدن ساختمان، با هم در یکی از واحدهای این ساختمان ساکن شوند!» عمویم پیشنهاد صاحب ساختمان را به پدرم منتقل می‌کنند! پدرم می‌گویند: «اگر قبول کنم وقتی هم زنم داده و هم کارم داده و هم خانه‌ام را داده، عملا برده این مرد می‌شوم! من همین شرایط خودم بهتر است!». 🔍 انصافا این آزادی خیلی مهم است. 😔 من خصوصا در طلبه‌ها، خیلی این روحیه را دیده‌ام که به خاطر مال، بردگی می‌کنند! به خاطر مدرک، بردگی می‌کنند! 💡 اما آدم‌هایی که یادگرفته‌اند نان بازو(به تعبیر روایات «کدّ ید»/یعنی دسترنج) بخورند، عزتشان را به این راحتی‌ها نمی‌فروشند. کاری که خوب می‌دانند می‌کنند ولو متحمل سختی شوند. 🔺اما سبک مالی حوزه(دادن شهریه بدون کار تعریف‌شده در مقابل آن)، انسان را «تحت‌الحمایه» و برده بار می‌آورد. حتی کاری می‌کند که «درس طلبگی خواندن» را که شخص به خاطر احساس تکلیف، انجام می‌داد بعد از مدتی به خاطر شهریه انجام دهد! اجیربودن بردگی‌اش کمتر از شهریه‌گرفتن است. طلبه را مجبور می‌کنند برای مبلغی اندک، چه کارها که نکند! بیچاره باید از خیر چه اساتیدی و چه کارهای پر ثمری بگذرد و در عوض برنامه فرسایشی مدرسه را مو به مو اجرا کند،تا یک وقت، همان حداقلی که می‌دادند، قطع نشود! آری! برای قطع نشدن شهریه باید پا روی دانسته‌ها و اولویت‌های خود بگذارد! البته تجارت آزادترین شغل است. شاید به همین علت عمده‌ی اصحاب ائمه(ع) تاجر بودند و این همه ائمه(ع) به تجارت توصیه می‌کردند.(رک: کتاب دسترنج نوشته‌ی مشترک حقیر و یکی از دوستانم). 👈 تاجر می‌گوید: این جنس من است. عیب‌هایش این است. خوبی‌هایش این است! می‌خواهی بخواه! نمی‌خواهی نخواه! خیلی آزاد است. اما اجیر باید کار را بکند تا پول بگیرد! آن طور انجام دهد که مشتری می‌خواهد! البته کسی که خودش اسیر باشد، در همه جا اسیر است! در تجارت هم به خاطر رضایت مشتری، دست از دانش‌های خود بر می‌دارد و اسیر هوس‌های دیگران می‌شود! 🔹 انصافا آزادی نعمت بزرگی است. اسیرها، گرفتار بندها و زنجیرهای ساختارها می‌شوند و توانشان در آنجا هدر می‌رود! 🔴 یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که سبب می‌شود طلبه‌ها رشد نکنند، همین است! به خاطر ماندن در ساختارها از افکار خود و دانش خود، کوتاه می‌آیند! مجبور می‌شوند کاری را کنند که دیگران می‌خواهند. آدم حوزوی نباشد و تجارت کند و با برنامه‌ی منظم درسش را پیش ببرد ولی ذلتِ ماندن در ساختار و کوتاه‌آمدن از دانسته‌ها را نچشد! این حرف‌ها زدنش ساده است ولی عمل به آن خیلی سخت است... 👌 رمز اصلی موفقیت، آزادی است! 🖇 توصیه می‌کنم کسانی که تمایل دارند این بحث را مفصل‌تر بشنوند، صوت‌های «بت‌ها و زنجیرها» که در دهه‌ی محرم در شهرستان اسفراین ضبط شد، گوش دهند. https://www.dinshenasi.com/7485/ 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۲ ✅ در روایتی در کتاب کافی(ج۲، ص۳۱۹) به سند معتبر می‌خوانیم: خداوند بر بنده‌اش دری از امور دنیا را باز نکرد مگر اینکه دری مشابه از حرص را به روی او گشود. ❓راه نجات از این نیازهای کاذب چیست؟ ❓راه نجات از زحمت حرص چیست؟ ❓چه کنیم که ذلت و اضطراب حرص از زندگی ما برود؟ 👈 اندکی بیندیشیم… آری! 💡 قناعت ثروتی است که بالاتر از آن ثروتی نیست. (کافی، ج۲، ص۳۱۶، ح۷) 🖋 نوشته‌اند: یکی از پادشاهان از کنار زاهدی می‌گذشت… شاه به زاهد گفت: هر چه بخواهی به تو خواهم داد… زاهد گفت: من حاجتی ندارم! پادشاه اصرار کرد… زاهد گفت: از کنارم برو چرا که مانع امور هستی… 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۳ ❓چه کنیم تا قانع باشیم؟ اندکی بیندیشیم… 🖋 ای موسی! بندگان صالح من، به اندازه‌ی علم خود، نسبت به دنیا بی‌میل شدند و سایر مردم، به اندازه‌ی جهلشان در دنیا رغبت ورزیدند. (کافی، ج۲، ص۳۱۷، ح۹) آری! 👈 انسان عالم می‌داند که جایی که در آن ماندگاری نیست و همه‌ی لذت‌هایش با درد و رنج آمیخته است، ارزش رغبت‌کردن ندارد… 🔍 اما هر قدر جهل زیاد شد، رغبت در امور فانی بیش‌تر خواهد شد… 🔺️ظاهری زیبا و فریبنده، جاهل را از پای می‌اندازد… 💡حرص یعنی طلب آنچه که نیازی به آن نداریم… پس یکی از سبب‌های حرص، جهل است. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🖋 به ما گفته‌اند که همه چیز را از خدا بخواهید، حتی چیزهای ساده، زیرا اگر خدا ساده‌ها را آسان نکند، سخت خواهد شد. اما دغدغه‌ی اصلی ما، خیلی مهم است. 💡 دغدغه‌ی اصلی، نشانگر اندازه‌ی ماست. 🔸 وقتی دغدغه‌ی اصلی کودک اسباب‌ بازی است، یعنی هنوز کوچک است ولی وقتی بزرگ‌تر می‌شود به دغدغه‌ی سابق خود می‌خندد و یادی از کوچک‌بودن خود می‌کند. 🖇 وقتی دغدغه‌ی اصلی ما پول باشد، یعنی هنوز از پول کوچک‌تر هستیم. 🖇 وقتی دغدغه‌ی اصلی ما فرزندمان باشد، یعنی هنوز کوچک‌تر از آن هستیم. 🖇وقتی دغدغه‌ی اصلی ما دنیایی باشد، یعنی هنوز کوچک‌تر از دنیا هستیم. 🔹 هر کسی به اندازه‌ی خودش دعا می‌کند. ما صلوات را تلفظ می‌کنیم ولی حالمان صلوات نیست. 🔍 صلوات یکی از دعاهای اصلی کسی است که دغدغه‌اش ولی خداست. 🖇 گاهی شخصی برای آب‌داشتن خانه‌ی خود دعا می‌کند ولی گاهی برای آب‌داشتن سد دعا می‌کنیم وقتی سد پر آب بود، همه‌ی خانه‌ها آب دارند. دغدغه‌داشتن برای ولی خدا، از این جنس است، چون او واسطه‌ی هر خیری به هر کسی است که ظرفیت خیر دارد. 🔹 خدایا من را آن قدر بزرگ کن که دغدغه‌ی اول و آخرم، امام زمانم (عج) باشد. 👈 پ.ن: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» یعنی «خدایا، توجهی همراه با رحمت و بزرگداشت نسبت به محمد(ص) و خاندان او داشته باش.» یعنی در صلوات داریم برای اولیای خدا، دعای خیر می‌کنیم. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۴ 🖋 حکیمی را گفتند چرا کم می‌خوری؟! گفت مردم زیاد می‌خورند زیرا زنده‌اند تا بخورند… ولی من می‌خورم تا زنده بمانم و به این دلیل کم می‌خورم!!! 🔍 عالم به دنبال هدف است و به هر چیز از زاویه‌ی هدفش نگاه می‌کند. ✅ دنیای عاقل چیزی نیست جز ابزار آخرت او… 💡پس فقط به دنبال دنیایی است که او را به آخرت نزدیک می‌کند… 🔹️ اندکی بیندیشیم. 🔺️ رغبت در دنیا یعنی خواستن آنچه که فانی است آری! 👈 دنیایی که برای آخرت باشد دنیا نیست…باقی‌ است… 🔸️ حرص یعنی طلب آنچه که به آن نیازی نداریم… فانی است... 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ۱۹ 🖋 در حیاط منزلی که در مشهد اجاره کرده‌ایم، درخت انگور پیری، شاید ۷۰ ساله، داریم؛ پربار و بزرگ. سال گذشته با آن که هرس نشد، خیلی انگور داد. اما زمستان واقعا مرد. من تا حالا مرگ درخت را از نزدیک لمس نکرده بودم. این درخت چون در کنارمان بود و زمستان چند بار از رویش برای بچه‌ها برف جمع کردم و خیلی از شاخه‌هایش را هرس کردم، کاملا لمس کردم که درخت مرده یعنی چه! واقعا خشک شده بود. بدون اثری از حیات. شاخه‌هایش به قدری تُرد بود که راحت، می‌شکست. انگور کمی دیرتر از برخی گیاهان دیگر، سبز می‌شود، نمی‌دانستم! در زمستان هم ۲ _۳ ماهی یادم نبود و به تصور اینکه همسرم به درخت آب می‌دهد، به درخت آب نداده بودم و بعدا نگران بودم که این خطای ما، سبب خشک شدن درخت شود. گل سرخی داریم که بعد از سرمای شدید، مجدد برگ‌ داد ولی انگور، هنوز نشانه‌ای از حیات نداشت. اما چند روز پیش، از دل آن شاخه‌های خشک، برگ‌هایی بیرون زد و درخت دوباره جان گرفت! واقعا زنده شد! خیلی شگفت آور! به قول عین صاد، طبیعت معجزه‌ی تکراری است و معجزه، طبیعت نادر است! اما برایم معجزه‌ی تکراری نبود! چون از نزدیک لمس نکرده بودم! واقعا معجزه! چه عظمتی! ! چوب‌های خشک هم به فکر و افتادند؛ ما آدم‌ها با این همه ، گاهی از چوب هم، مرده‌تریم. زمانی که طبیعت از نو زنده می‌شود و حیوانات در خواب زمستانی هم، بیدار می‌شوند، ما می‌شویم! 💡خدایا را در همه‌ی ما بدم تا و بتوانیم . @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۵ 🖋 منشأ دیگر حرص، دنیادوستی است. ❓دنیا چیست؟ ❓اینکه سخن از ترک دنیا می‌کنیم، چه منظوری داریم؟ 🖋 زندگی ما دو جنبه دارد. 🔸️ جنبه‌ی اول همین خوردن‌ها و دویدن‌ها است. 🔹️ جنبه‌ی دوم خوردن‌ها و دویدن‌ها برای اهداف متعالی است. 🔍 اولی دنیا(از نظر لغوی یعنی پست‌تر) است و دومی حیات برتر و طیبه و پاک است. 🔺️اگر در نظر کسی، خوردنی‌ها و قدرت‌ها و ثروت‌ها بزرگ باشد، یعنی باید در نفس خویش بیش‌تر کار کند. 👈 اگر کسی اهداف متعالی در نظرش بزرگ باشد و به پول و قدرت و هر چیزی که می‌نگرد، هدفش را ببیند، یعنی از ظواهر عبور کرده است. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۶ 🔹️ معنای قناعت 🖋 قناعت نه به معنای کم‌کاری و نه به معنای از خدا نخواستن است… 💡 قناعت یعنی رضایت از آنچه که داریم و تلاش از روی وظیفه… 🔺️ نه تلاش به دلیل بزرگ‌بودن پول و قدرت و هر چیزی که بیش از قبر ما را همراهی نمی‌کند. ✅ تلاش رکن زندگی مومن است ولی نه تلاش برای رسیدن به هوس‌های فانی بلکه: 👈 تلاش برای رسیدن به اهداف متعالی. 🖇 خواستن پول و قدرت و هر چیز فانی دیگر از خدا نیز، به هر دو شکل ممکن است. 👇👇 💡 از خدا بخواهیم، چون پول را بزرگ می‌دانیم و یا از خدا بخواهیم چون پول را وسیله‌ی رسیدن به هدف متعالی می‌دانیم. 👈 این است که گفته‌اند: ارزش آدمی به قدر آرزوهای اوست. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۷ 🖋 خواستن دنیا برای دنیا از خداوند متعال، نشان‌دهنده‌ی این است که هنوز حقیقت پستی لذت‌های فانی در نظر ما، آشکار نشده است. 🔸️ شبیه کسی که عاشق ژیانی است چرا که تا به حال بنزی ندیده. 💡کسی که دنیای پست در نظرش بزرگ است، هنوز لذت برتر نچشیده است. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۸ 🖋 گاهی معنای الفاظ ما با معانی الفاظ رایج متفاوت است. من دنیا می‌گویم و یک چیز اراده می‌کنم و بزرگوران دنیا می‌شنوند و چیز دیگر می‌فهمند. قناعت و حرص و نیاز و…همگی این چنین هستند. لذا از بزرگوران مخاطب درخواست می‌کنم که زود در مورد مطالب قضاوت نکنند. جمله جمله‌ای که در مورد حرص گذاشته‌ایم به این هدف است که پازلی را در ذهن بزرگوران شکل دهیم که دقیقا حرص را با اطرافش نشان دهد… دنیا و نیاز و قناعت و همه‌ی مفاهیم را دقیقا با حد و مرزهایش روشن کنیم. لذا توصیه بر این است که هر از گاهی از ابتدای آن را در یک نگاه مرور کنید تا دقیقا متوجه شوید که چقدر برداشت اول شما از هر مفهومی، با برداشت‌های بعدی متفاوت است. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💠 ویژه برنامه‌ی «چند لحظه با خود» 💢 شماره‌ی ۳۹ 🖋 به سند صحیح اعلایی در کتاب کافی(ج۵، ص۸۵، ح۴) از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت شده است(نقل همراه با تصرف): همانا من از کسی که در کار دنیایش کسل باشد، بیزارم. 🔍 سریعا سؤال پیش می‌آید که چرا «امر دنیا»؟ ❓مگر حیات دنیا، حیات پست‌تر نیست؟ 🔹️ گویا در ادامه پاسخ می‌دهند: 💡و هر کس که در کار دنیایش کسل و بی‌حال باشد، در کار آخرتش کسل‌تر و بی‌حال‌تر است. 🔰 شما می‌توانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید. @mirzaei_ehya | dinshenasi.com