🔹زمینههای استدلالی تبدل رأی آیتالله حکیم در مورد اهل کتاب، در آرا و نظریات پیشین ایشان وجود داشته است.🔹
💠استاد محمدحسین ملک زاده در چهلمین نشست تخصصی همایش بینالمللی فقه سیاست خارجی با موضوع بررسی مبانی فقهی تبدل رأی آیتالله حکیم درباره تعامل با اهل کتاب با اشاره به اینکه موضوع شناسی این بحث بسیار مفصل است و فقط به معنای بین الاذهانی که وجود دارد را در نظر میگیریم و منظور ما یهود و نصارا است، گفت: در مورد اهل کتاب یک سری احکام عمومی وجود دارد که هر غیرمسلمانی میتواند داشته باشد و یک سری احکام اختصاصی. مثلاً اهل ذمه شدن و زندگی با آزادی در ذمه اسلام و حفظ جان و مال و ناموس او و عناوین از این قبیل از اختصاصات اهل کتاب است و قائلی وجود ندارد که غیر از اهل کتاب مشمول این حکم شود.
◽️ایشان گفت: اما آیا برخی مسائل مانند طهارت و نجاست و یا جواز نکاح هم از اختصاصات اهل کتاب است یا میان همه کفار عمومیت دارد؟ همچنین چرا آیتالله حکیم را انتخاب کردیم؟ اولاً ایشان لااقل در عراق، بعد از آیتالله بروجردی، مرجع تقلید اعلا بودند، درحالیکه اعاظم دیگری بودند و برخی قائل به اعلمیت سایرین بودند. بنابراین از این لحاظ جایگاه مهم و والایی دارند. جهت دیگر جنبههای اجتماعی ایشان است و اثرگذاری فتاوای ایشان بود که در سطح جامعه موج و تحول ایجاد میکرد. جهت سوم ارتباط خیلی خوب ایشان با شخصیتهای جهان اسلام بود که از ایشان شخصیتی بین المللی ساخته بود. از سوی دیگر ایشان سالیان درازی فتاوای مشهوری در مورد اهل کتاب، مانند نجاست اهل کتاب، عدم جواز نکاح دائم با کتابیة داشتند که مشهور بود و همه از آن مطلع بودند، اما یکباره و پس از سفر درمانی مرحوم آیتالله حکیم به انگلستان، فتاوای ایشان در این زمینه تغییر کرد و در هر صورت با توجه به اینکه ایشان مخالفینی هم داشتند، این تبدل رأی نیازمند نوعی جرئت بود.
◽️استاد ملکزاده با ذکر اینکه برای بررسی رأی مرحوم حکیم، آن را در دو سطح میتوان بررسی کرد؛ سطح فقه فتوایی و سطح فقه استدلالی، افزود: در سطح فقه فتوایی به رسالهی عملیه و کتاب منهاج الصالحین ایشان مراجعه میکنیم. در رساله عملیه، ایشان در مسئله ۱۰۷ میگویند:«کافر یعنی کسی که غیر معترف به خداوند است یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیغمبری پیامبر خاتم را قبول ندارد، نجس است.» در باب ازدواج نیز در مسئله ٢۴٠۶ میگویند:«زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر درآید، مرد کافر هم نمیتواند با کافر ازدواج دائم کند. ولی صیغه موقت با زن اهل کتاب مانعی ندارد.» منظور از صیغه هم متعه است و میبینم که فتوای ایشان صریح است. اما در منهاج الصالحین که دیدگاه ایشان بعد از تبدل رأی ذکر شده است، در کتاب الطهارة مورد دهم از نجاسات را کافر معرفی میکند و اهل کتاب را از این مورد استثنا کرده و ایشان را ذاتاً پاک برمیشمرد و باقی ماندهی آب و غذای آنها را نیز پاک میداند. در کتاب النکاح هم میگویند:«ازدواج با کافر غیرکتابی، چه دائم و چه منقطع، جایز نیست و در این حکم اجماع وجود دارد.» و در مورد ازدواج با اهل کتاب هم میگویند:«في الکتابیة قولان، اظهرهما الجواز في المنقطع و اما في الدائم اشکال و الاظهر الجواز...» یعنی ازدواج دائم را هم جایز میدادند که این نظر قطعا خلاف مشهور است. هرچند ظاهرا فتوای مرحوم آیتالله بروجردی هم همین بوده است.
◽️وی گفت: همچنین در استفتائات پرسیده شده از ایشان، بعد از خبر تغییر در فتاوا، سؤالات زیادی از سوی مردم در این مورد مطرح میشود و ایشان در پاسخ به این سؤالات که عموماً دربارهی طهارت اهل کتاب و پاک بودن غذا و آب خورده شده توسط آنان است، بر فتوای جدید خود تأکید دارند. از جمله در کتاب رسالة الاسلام که در پاسخ تأکید دارند که اهل کتاب طهارت ذاتی دارند، هرچند ممکن است مانند مسلمانان نجاست بر آنان عارض شود اما در صورت برطرف شدن نجاست، پاک هستند. مطلب مهم این است که این تبدل رأی در اواخر عمر ایشان صورت گرفته است و تا اواخر عمر بر همان رأی پيشين بوده اند.
◽️استاد حوزه علمیه قم گفت: اما در سطح فقه استدلالی، کتاب مستمسک ایشان که اولین شرح استدلالی بر کتاب عروة الوثقی است و تاکنون نیز مورد توجه عموم فقها بوده است. هرچند این کتاب بخش نکاح ندارد و در بخش طهارت میتوان فتوای ایشان دربارهی اهل کتاب را بررسی کرد. در این بخش ذیل عبارات صاحب عروه در اقسام کافر در پاورقی میگویند:«دربارهی این مطلب اجماع وجود دارد و از کتب سید مرتضی، ابن زهره، ابن ادریس، محقق حلی، علامه حلی و... این اجماع حکایت شده است و حتی ادعای اجماع مسلمین شده است. اما درمیان اهل سنت حکم به طهارت آنان شده است.»
👇👇ادامه گزارش👇👇
◽️ملکزاده ادامه داد: به عنوان دلیل دوم به آیه ۲۸ سوره توبه استناد میکنند که میفرماید:«...إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ...» ذیل آیه اشکالاتی که به استدلال به این آیه مطرح شده را بیان میکنند و چند پاسخ برای هریک از اشکالات ارائه میدهند و سپس به عنوان دلیل سوم به سنت استدلال میکنند و روایاتی که از نظر خودشان مهمتر بوده را ذکر میکنند. بعد از آن، میگویند نصوصی که از آن طهارت اهل کتاب برداشت میشود را مطرح میکند و نوعی تعارض بین این دو دسته روایات ایجاد میشود. گام اول جمع دلالی است در این مواقع، اما از این روش استفاده نمیکنند بلکه در این دسته روایات خدشه وارد میکنند تا روایت دلالت بر نجاست اهل کتاب را برتری بدهند. این موردی خاص است که علما خلاف روش اجتهادی عمل کردهاند.
◽️وی گفت: ایشان به یکایک این روایات طهارت خدشه وارد میکنند و در انتها سراغ به آیه حل الطعام میروند. تمام اینها را که میگویند، از مجموع آن، قول به نجاست اهل کتاب تقویت میشود و میتوان گفت قائل به نجاست هستند. هرچند که بازهم انگار که مطلب برای ایشان تمام نشده است و میتوان نوعی تردید در رأی ایشان دید. از جمله اشاره به اینکه کثرت اختلاطی که با اهل کتاب وجود داشته و به این ترتیب با حکم نجاست، حرج عظیمی برای شیعیان بهوجود میآمده. البته سعی کردهاند اینها را با توجیهاتی پاسخ دهند و عبور کنند اما مشخص است که خودشان به یقین نرسیدهاند. از جمله اینکه در انتهای کلام خود میگویند:«اقوا نجاست اهل کتاب است. هرچند روایات فراوانی درباب نکاح دائم و متعه با کتابیه وجود داشته و شهرت داشته و اصحاب طبق آن عمل میکردند، جا داشته اصحاب در این باره، نجاست کتابیه، بپرسند یا امام متذکر آن شود که نسبت به آن مراقبت کنند.» گویا بعد از اینکه میگویند اقوا نجاست اهل کتاب است، بازهم قانع نمیشوند و میگویند پس این روایات را چهکار کنیم؟
همچنین از مجمع البیان نقل میکنند، طعام اهل کتاب پاک است، اگر نیاز به تزکیه نداشته باشد و اختلاف در جایی است که نیاز به تزکیه دارد.
◽️استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: در نتیجه باید گفت، مادهی این تغییر رأی از جانب مرحوم آیتالله حکیم، در مستمسک دیده میشود و خود آقای حکیم نتوانسته به حکم یقینی برسد و به خاطر مطرح کردن این دست سؤالات و بی پاسخ گذاشتن آن، به نوعی زمینهی این تغییر رأی را داشته است. لکن در مقام فتوا، آنگونه فتوا داد است. اما چرا ایشان به لحاظ استدلالی نمیتواند بهطور قطعی قائل به نجاست اهل کتاب باشد؟ به نظر میرسد دلیلش نقل اجماع است. لااقل اگر معتقد به وجود شهرت فتوایی به نجاست اهل کتاب باشیم، این امر اجازه نمیداده که ایشان راحت به این مسئله وارد شود.
◽️استاد ملکزاده افزود: برای تأثیر نقش اجماع بد نیست این نکته را ذکر کنیم که مرحوم آیتالله خویی با وجود اینکه برای شهرت وزنی قائل نبودند و در این موضوع در التنقیح تأکید دارند که طهارت اهل کتاب مرتکز ذهنی اصحاب بوده و از این مسئله عبور میکردند و مسائل دیگر را مطرح میکردند و بهخاطر پرهیز نداشتن اهل کتاب از نجاسات، عمده مسائل حول این امر بوده است و گفتهاند نمیتوانیم به اخبار نجاست فتوا بدهیم، اما با عنایت به وجود شهرت در این زمینه، فتوا به طهارت مشکلتر است و به همین دلیل قائل به رعایت احتیاط واجب در این زمینه هستند و البته تا پایان عمر هم رأی خود را تغییر ندادند.
◽️ایشان در انتهای این نشست گفت: بنابراین میتوان گفت زمینه تبدل رای مرحوم حکیم از پیش وجود داشته و نیازی به استدلال به ادله جدید نداشته اند اما به نوعی احتیاط در فتوا داشتند و بالاخره در اواخر عمر این احتیاط را کنار گذاشتند و با قطعیت فتوا دادند.
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
هدایت شده از معاونت آموزش موسسه دین و تمدن
🏴مراسم عزاداری
ظهر شهادت امام صادق علیهالسلام
در مرکز علمی-پژوهشی #دین_و_تمدن
با سخنرانی استاد ارجمند #محمدی_قائنی
و مرثیهسرایی مادحین اهل بیت علیهمالسلام
(ویژه برادران)
▪️ شنبه - ۱۵اردیبهشت
ساعت۱۲:۳۰ الی ۱۳:۳۰
▪️ قم - بلوار شهید صدوقی
ک۳۶ - پ۱۵
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
🏴 مراسم عزاداری ظهر شهادت
امام صادق علیه السلام
در موسسه دین و تمدن
با سخنرانی آیتالله محمدی قائنی
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
چهل و یکمین نشست تخصصی
#همایش_فقه_سیاست_خارجی
با موضوع:
🌱 عملکرد تاریخی فقهاءدر عرصه سیاست خارجی
با حضور #محمدصادق_ابوالحسنی
تاریخ پژوه و نویسنده
□ زمان: دوشنبه - هفدهم اردیبهشت
□ مکان: موسسه دین و تمدن
👈 جهت هماهنگی حضور در جلسه با ادمین مرتبط شوید:
🔹 @DinTamadon
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
🔹لازمهی فهم عمیق عملکرد فقهای معاصر در سیاست خارجی کنار گذاشتن رویکردهای انحرافی به نقش علما در تاریخ معاصر است .🔹
💠حجتالاسلام محمد صادق ابوالحسنی تاریخ پژوه و نویسنده در چهلویکمین نشست تخصصی همایش بینالمللی فقه سیاست خارجی با موضوع عملکرد تاریخی فقها در عرصه سیاست خارجی گفت: نکته اولی که در مورد ضرورت بحث نیاز عنوان شود این هست که وقتی به متون و منابع و آثار مراجعه میکنیم، علیرغم اینکه منابع زیادی موجود است، اما کتاب مستقلی درباره تیزبینیهای سیاسی فقها در عرصه سیاست خارجی نداریم. یا متون و منابع بهصورت خام وجود دارد و یا کتابهایی راجع به اندیشه سیاسی یک عالم نوشته شده که به عنوان مثال مجموعهای را بوستان کتاب منتشر کرده از این دست است. حتی کتابی را که آقای دکتر محمدحسن رجبی دوانی تحت عنوان ادبیات مقاومت علمای شیعه در پنج قرن اخیر تدوین کردهاند، باز هم فقط منابع خام آنهم در موضوع ادبیات مقاومت است و در حیطهی سیاست خارجی نیست.
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
🔹لازمهی فهم عمیق عملکرد فقهای معاصر در سیاست خارجی کنار گذاشتن رویکردهای انحرافی به نقش علما در تاریخ معاصر است.🔹
💠حجتالاسلام محمد صادق ابوالحسنی تاریخ پژوه و نویسنده در چهلویکمین نشست تخصصی همایش بینالمللی فقه سیاست خارجی با موضوع عملکرد تاریخی فقها در عرصه سیاست خارجی گفت: نکته اولی که در مورد ضرورت بحث نیاز عنوان شود این هست که وقتی به متون و منابع و آثار مراجعه میکنیم، علیرغم اینکه منابع زیادی موجود است، اما کتاب مستقلی درباره تیزبینیهای سیاسی فقها در عرصه سیاست خارجی نداریم. یا متون و منابع بهصورت خام وجود دارد و یا کتابهایی راجع به اندیشه سیاسی یک عالم نوشته شده که به عنوان مثال مجموعهای را بوستان کتاب منتشر کرده از این دست است. حتی کتابی را که آقای دکتر محمدحسن رجبی دوانی تحت عنوان ادبیات مقاومت علمای شیعه در پنج قرن اخیر تدوین کردهاند، باز هم فقط منابع خام آنهم در موضوع ادبیات مقاومت است و در حیطهی سیاست خارجی نیست.
◽️وی افزود: از سوی دیگر کسانی که در این راستا وارد شدهاند، عموماً یا فقط دل فقه کار کردهاند و یا اینکه فقط به جنبهی تاریخی مسئله پرداختهاند تلفیق این دو را ما کمتر شاهد بودهایم. لذا کتاب هایی که مربوط به اندیشه سیاسی فقها است یا عملکرد تاریخی ایشان را در عرصه سیاست خارجی بررسی کردهاند و یا بهصورت تئوریک فقط به فقه سیاسی پرداختهاند و در بعد تاریخی محتوایی نداشتهاند.
◽️ابوالحسنی گفت: ما شاهد یک مجموعه قواعد فقه سیاسی هستیم که این قواعد در کنشگری سیاسی علما چه در بعد داخلی و چه در بعد سیاست خارجی مؤثر بوده که با بررسیهای انجام شده تا حدود سی اصل و قاعده فقهی را میتوان در این کنشگری دخیل دانست. بیان این موارد خود جلسهی مستقلی را میطلبد و به همین دلیل مباحث این جلسه به نوعی مقدمات آن بحث محسوب میشود و به این دید باید به آن نگاه شود. در چند محور میتوان دربارهی عملکرد فقها در سیاست خارجی صحبت کرد که این محورها به این ترتیب: منبع شناسی، ضرورت شناسی و رویکردهای تاریخنگاران و تاریخپژوهان است که به دو مورد اول به شکل مختصر پرداختم در ادامه به محور سوم اشاره میکنم.
◽️ایشان گفت: دربارهی رویکرد تاریخنگاران، نگاههای مختلفی دیده میشود که مهمترین آن عبارت است از: خط تاریخنگاری مارکسیستی، تاریخ نگاری لیبرالیستی، تاریخنگاری ناسیونالیستی، شرقشناسان و جریان سیاسی استعماری، جریان ضداستعماری مرموز و آخرین رویکرد مکتبی است که ما از آن به عنوان مکتب بازنگری و بازنگاری تاریخ معاصر ایران یاد میکنیم. بهطور مختصر دربارهی ویژگیهای هر خط تاریخنگاری در نگاه به عملکرد علما مواردی را مطرح میکنم.
◽️پژوهشگر تاریخ معاصر ایران گفت: در خط تاریخنگاری لیبرالیستی و شرقشناسان وابسته ما هم مقامات انگلیسی را میبینیم و هم دیگر عناصر استعماری. افرادی مانند لرد کرزن در کتاب ایران و مسئله ایران، سر دنیس رایت در کتاب انگلیسیها در میان ایرانیان، ادوارد براون در کتاب یک سال در میان ایرانیان، خانم آن لمبتون و سر پرسی سایکس. در آثار این افراد اساساً روحانیت شیعه به عنوان کسانی که جلوی پیشرفت جوامع را میگیرند معرفی شده و استعمارگران را کشورهایی معرفی میکنند که برای رشد تاریخی و تمدنی ایران، هند و کشورهای دیگر به منطقه آمدهاند، زیرا این کشورها از لحاظ ژن، تمدن و موقعیت جغرافیایی امکان رشد ندارند و این انگلستان و کشورهای دیگر هستند که باید دست آنها بگیرند و به قافله تمدن برگردانند. لرد کرزن در جایی از کتاب ایران و مسئله ایران میگوید که، معادنی در این جا هست و پر قیمت است و ابزارآلات و مواد معدنی خوبی دارد. باید انگلیسیها و کشورهای دیگر بیایند و مقداری از آن را به خود ملت گدا گشنهی ایران بدهند(عین تعبیر وی است) و این ملت را رشد بدهند و بقیهاش را هم برای خودشان بردارند. منتها این ملاها مثل مرغ شبکور مانع هستند از اینکه این دسترسی صورت بگیرد.
◽️ایشان افزود: خط دوم تاریخ نگاری مارکسیستی است که از عناصر آن م. س ایوانف در کتاب تاریخ مشروطه، محمد باقر مؤمنی در کتاب ایران در آستانه انقلاب مشروطیت و احسان طبری در کتاب جامعه ایران در دوران رضا شاه است. در این نوع تاریخنگاری، تأکید افراطی بر اندیشه های اقتصادی و اجتماعی طبقاتی، نقش سرمایهداران غربی غیرروسی در نابسامانیها و ایدئولوژی مارکسیستی به شدت دیده میشود. نکتهی مهم در این نگاه، این است که کنشگری علما در عرصه سیاست خارجی در سه گانهی زر و زور و تزویر تصویر میشود. علما مصداق تزویر، استبداد مصداق زور و سرمایهداری مصداق زر تعریف میشود و به این ترتیب روحانیت و اساساً خط حرکت انبیا و اولیا و ائمه در تاریخ را همراه با زورمندان و غارتگران حقوق مردم ترسیم میکنند.
👇👇ادامه گزارش👇👇
◽️ابوالحسنی گفت: رویکرد سوم مکتب تاریخ نگاری ناسیونالیسم هست که البته افرادی که نام میبرم لزوماً تاریخنگار نبودهاند اما تاریخنویسی هم کردهاند. افرادی مثل میرزا آقاخان کرمانی، پور داود، جلال الدین میرزا و عبدالله طهماسبی در کتاب تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضاخان. این خط تاریخنگاری تأکید ویژهای بر عناصر خون، خاک و نژاد دارند و افراد مدنظر خود مانند رضاخان را به عنوان قهرمان معرفی میکنند. همچنین تلاش میکنند تا تاریخ و فرهنگ اسلامی ایران بعد از اسلام را حذف کرده و برگرداندن جامعه به ایران قبل از اسلام را به صورت یک اصل آرمانی معرفی کنند و مشکلات، عقبماندگیها، انحطاط و بلاهایی که بر سر ایران آمد را ناشی از هجوم اعراب و کنشگری سیاسی روحانیت و فقهای شیعه چه در سیاسی داخلی چه در سیاسی خارجی معرفی کنند.
◽️ابوالحسنی افزود: خط بعدی مکتب تاریخنگاری لیبرالیستی است که در این مکتب میتوان به یحیی دولت آبادی در کتاب حیات یحیی، تا حدی تقیزاده در کتاب زمینه انقلاب مشروطیت ایران و مرتضی مدرسی در کتاب اندیشهها و افکار سید جمالالدين اسدآبادی اشاره کرد. بنای اصلی در این مکتب بر این است که تاریخ ایران چقدر ذیل مفاهیم، اندیشهها و هویت غربی بوده و چقدر آزادی به معنای لیبرالیستی در ایران شکل گرفته، قانون به معنای سکولاریستی آن و رویه مدرنیزاسیون چقدر در ایران بوده و هر چقدر بوده، موفق بوده و هر چقدر خلاف این بوده، به دلیل فرهنگ و تمدنی بوده که ایران از قبل داشته است. این عدم موفقیت به دلیل ایستادگی دین و علمای دینی در مقابل حقوق بشر، آزادیها و قوانین مدنی بوده است و لذا ببینید که قیامهای علمایی مثل شهید مدرس و آیت الله آقا نجفی اصفهانی در عصر رضاخان تخطئه میشود. بهطور خلاصه علما متهم هستند که با شاهان زد و بند داشتند و با رشد و پیشرفت، ارتباط کشورهای خارجی و مظاهر تمدنی مثل آزادی مطبوعات و راه آهن مخالفاند و به همین دلیل دچار تنش در عرصه سیاست خارجی با کشورهای دیگر هستند.
◽️نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: خط دیگر، تاریخ نگاری ضد استعماری است که اتفاقاً خیلی دم از مقابله با استعمار و استبداد می زند و بسیار از وطن دوستی میگوید اما بسیار مرموز است. مصداق بارزش آقای اسماعیل رائین است که کاملا ضد استعماری، ضد فراماسونری و ضد انگلیسی است اما وقتی که به علمای شیعه میرسد، میگوید دست علما با انگلیسیها و روسها در یک کاسه است و آنها حقوق بگیران انگلیس در ایران هستند. مرموز بودن این خط تاریخنگاری از به همین دلیل است. مثلاً رائین اشاره میکند که امام خمینی در واقع به نحوی حقوقبگیر انگلیس بوده یا مثلا در قتل امیرکبیر، علما زمینهسازی کردند و انگلیس هر دو در قتل امیرکبیر نقش داشتند. در این رویکرد علما همیشه دنبال استثمار ایران بودهاند و همراه با کشورهای خارجی و انگلیسیها در این خط حرکت میکردند. حال آنکه بعد از انقلاب اسنادی منتشر شد که نشان میداد رائین رسماً عضو ساواک بوده، بابت کتابهایی که مینوشته، از ساواک پول میگرفته و حتی مأموریتهایی از جانب ساواک به او محول میشده مانند جاسوسی از روسها.
◽️ابوالحسنی گفت: اما مکتب جدیدی در دهه اخیر به وجود آمده به نام مکتب بازنگری و بازنگاری تاریخ معاصر ایران که درصدد است بدون دخیل کردن ایدئولوژی مارکسیست، لیبرالیستی یا ناسیونالیستی آنچه که از عملکرد فقها و متون ایشان هست را استخراج و بررسی کند. مسئله این است که لازمهی فهم کنشگری فقها، آشنایی با متون کلاسیک فقه شیعه مثل رسائل و مکاسب و شناخت قواعد فقه سیاسی شیعه در کنشگری سیاست خارجی است. در همین خط تاریخنگاری ما میتوانیم تیزبینی های تاریخی علمای شیعه را در چهار پنج قرن اخیر پیدا کنیم که حتی بعضی از شرقشناسان و برخی از اعضای مکاتب تاریخ نگاری دیگر به این اعتراف کردهاند. محورهای تیزبینی تاریخی علمای شیعه در عرصه سیاست خارجی را در هفت محور میتوان دستهبندی کرد؛ ۱. هوشمندی سیاسی، شناخت و نقد پدیدههای روز و افشای تهدیدهای سیاست خارجی ۲. تنشزدایی از عرصه سیاست خارجی، دفاع از امنیت ملی و تمامیت ارضی و حل و فصل اختلافات در سیاست خارجی ۳. تقویت بنیه سیاسی جهان اسلام و دفاع از سایر کشورهای اسلامی. یعنی عمل فقها وارد شدن اصلا یک سایه شوم جنگی رو از سر کشورهای دیگه کنار زده یا نه وارد شدن و دفاع کردن از کشورهای همسایه یا کشورهای جهان اسلام. ۵. مسدود سازی راه نفوذ بیگانگان در مذاکرات سیاسی. که خود بحث مذاکره اصلا مذاکره بین علما و مقامات کشورهای خارجی. ۶. ارائه درس دیپلماسی و فنون سیاست خارجی. به نظرم اوج قله بحث فقه سیاست خارجی این میتواند باشد.
👇👇ادامه گزارش👇👇
◽️ایشان تأکید کرد: اولین نکتهای که از این محورها حاصل میشود این است که آن رهیافت مارکسیستی، لیبرالیستی، ناسیونالیستی و... عمیق نبوده و ما باید متون و منابع را وسط بگذاریم و با بازنگری و بازنگاری تاریخی به آن فهم عمیق از عملکرد فقهای شیعه در سیاست خارجی برسیم. به عنوان مثال در محور اول یعنی هوشمندی سیاسی، شناخت و نقد پدیدههای روز و افشای تهدیدهای سیاست خارجی، میتوان به منشور آیت الله سید صدرالدین صدر با موضوع اصول سیاست استعماری انگلستان اشاره کرد. ایشان این رساله را در سی سالگی، در سال ۱۳۲۹ قمری(۱۲۸۹ شمسی) یعنی در بحبوحه مشروطهی دوم نوشته است. شناخت و اشراف یک عالم و مجتهد جوان شیعه از وجوه سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی یک ابرقدرت به نام انگلیس بهگونهای است که یک اصول ده گانه را به عنوان اصول سیاست استعماری انگلیس معرفی میکند و این رسانه را برای حفظ اتحاد و بصیرت مسلمین و جلوگیری از نفوذ و سیطرهی قدرتهای خارجی، در نجف مینویسد و بعد در اختیار روزنامهی فارسی زبان شمس چاپ اسلامبول قرار میدهد تا سراسر جهان اسلام از آن استفاده کنند. یک مصداق دیگر بیانیهی هیئت علمی تهران دربارهی تکاپوهای صهیونیستی است. خیلی جالب است بدانید که قدیمیترین سند مکتوب مخالفت با تشکیل دولت اسرائیل متعلق به علما و فقهای شیعه تهران است. این بیانیه پنجم مهرماه سال ۱۳۰۱ یعنی بیست شش سال قبل از تأسیس رژیم صهیونیستی، با امضای بیست و پنج عالم و فقیه تهرانی نوشته شده است. دلیل نوشتن این بیانیه توسط فقها و آنهم در آن ایام این است که به فاصله کوتاهی از کودتای رضاخان، ناگهان تعداد بسیار زیادی، حدود هشتاد دفتر، به عنوان دفاتر مهاجرت یهودیان از ایران به سمت فلسطین راه میافتد و این باعث میشود که عملاً ایران تبدیل به خط ترانزیت یهودیان منطقه به فلسطین شود. در این برهه شاهدیم که یک نشریه به نام ححییم منتشر میشود که اولین نشریه چاپ رنگی در ایران است. این نشریه در واقع مخصوص تئوریزه کردن ملت یهود و ارسال آنها به فلسطین بوده است. اما فقهای تهران در واکنش به مطالب این نشریه بیانیهای را خطاب به دولت و عدلیه مینویسند و به کمکاری آنها در مقابله با چنین مطالبی که در ایران منتشر شده است، اعتراض میکنند. اساس اعتراض آنها هم این است که درحالیکه یهودیان درحال تصرف قبلهی اول مسلمانان هستند و اعتراض مردم فلسطین هم به این رویه اعلام شده است، در کشور شیعهی ایران چنین مطالبی در تقویت و ترغیب فرستادن یهودیان به فلسطین منتشر شده است. ببینید دغدغهی این فقها نسبت به مسائل خارج از مرزهای کشور چگونه بوده است! کسی این بیانیه را بخواند، باور نمیکند که مربوط به بیست و شش سال قبل از تأسیس رژیم صهیونیستی است و فکر میکند مربوط به چند سال قبل از انقلاب است.
◽️ابوالحسنی در پایان گفت: بازهم تأکید میکنم که برای فهم عمیق عملکرد فقهای معاصر در سیاست خارجی، لازم است که یک بازنگری و بازنگاری تاریخی نسبت به منابع و متون خام موجود داشته باشیم تا بتوانیم با آنچه از رفتار فقها در سیاست خارجی اتفاق افتاده است را بدون دخیل کردن ایدئولوژیهای انحرافی بشناسیم.
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
چهل و دومین نشست تخصصی
#همایش_فقه_سیاست_خارجی
با موضوع:
🌱 مولفههای مفهوم فقهی کفر
با حضور سرکار خانم #طاهره_حیاتی
استاد حوزه و دانشگاه
□ زمان: چهارشنبه - نوزدهم اردیبهشت
□ مکان: موسسه دین و تمدن
👈 جهت هماهنگی حضور در جلسه با ادمین مرتبط شوید:
🔹 @DinTamadon
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
📌 پیرامون فقه روابط بینالملل رسالهها و نگاشتههای گوناگونی نوشته شده...
#استاد_کاشفالغطاء
#همایش_فقه_سیاست_خارجی
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
چهل و سومین نشست تخصصی
#همایش_فقه_سیاست_خارجی
با موضوع:
🌱 قلمرو موضوع فقه سیاست خارجی و نقش آن در فرایند استنباط
با حضور #استاد_رضائیان
استاد حوزه و دانشگاه
□ زمان: شنبه - ۲۹ اردیبهشت
□ مکان: موسسه دین و تمدن
👈 جهت هماهنگی حضور در جلسه با ادمین مرتبط شوید:
🔹 @DinTamadon
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر محترم نمایندگان مجلس شورای اسلامی - دام تاییداتهم
با اهداء سلام، موفقیت همگان را از خداوند متعال خواهانم.
تصدیع میدهد؛ تعطیلی روزشنبه که در مجلس به تصویب رسید از لحاظ داخلی و خارجی قابل ملاحظه است.
از لحاظ خارجی:
در چنین روزهایی که دشمن صهیونیست فزون از هفت ماه، به نسل کشی پرداخته و هزاران شهروند غزه را به خاک و خون کشیده است آیا صلاح است در چنین شرایط روز تعطیلی دشمن که شنبه است، در جمهوری اسلامی ایران نیز به رسمیت شناخته شود. دنیای خارج که چشمانشان به ایران اسلامی باز است در این مورد چگونه داوری میکنند و آیا این نشانه غلبه فرهنگ غربی نیست؟
از نظر داخلی:
1. استدلال آقایان بر تعطیلی روز شنبه با منطق آنان همخوان نیست میگویند: «اقتصاد ایران با اقتصاد جهان پیوند ناگسستنی دارد باید کاری کرد که بیشترین روزهای هفته، این پیوند بر قرار باشد» این سخن بسیار منطقی است ولی دلیل بر تعطیلی روز شنبه نمیشود، چون در چنین روزی دنیای خارج نیز تعطیل است. این منطق ایجاب میکند که روزهای پنجشنبه که روز کاری بوده، بیشترین فعالیت را داشته باشد که دنیای خارج نیز فعال است؛ آقایان به جای اصلاح علت سراغ معلول رفتهاند و سبب آن این است که میخواهند تعطیلی هفته از یک روز به دو روز افزایش یابد. و مسئله ارتباط با خارج در درجه دوم است.
2. در خمیره هر ایرانی روز شنبه روز کاری است، مصوبه مجلس بر تعطیلی شنبه، به حکم شنا بر خلاف مسیر آب است و اگر هم اقلیتی تعطیل کنند اکثریت از آن پیروی نمیکنند و این سبب میشود که در جامعه دو دستگی پدید آید که ضرر آن کمتر نیست.
3. سالهاست که بر اثر یک رشته تبلیغات، روز پنجشنبه حالت تعطیلی به خود گرفته و با تصویب تعطیلی روز شنبه، شمار تعطیلی هفته به سه روز خواهد رسید و با بحران تولید که کشور با آن روبروست کاملاً در تضاد است.
4. در دراصل 17 قانون اساسی، تکلیفِ تعطیلی هفته روشن شده است : «تعطیلی رسمی هفتگی روز جمعه است».
باز در این مورد ملاحظاتی است، به همین مقدار بسنده شد امید است تجدید نظر شود.
قم ، جعفر سبحانی
28 اردیبهشت1403
#تعطیلی_شنبه
🌐 وب سایت | اینستاگرام| تلگرام |
31.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مدیریت باورها در پیشبرداهداف دیپلماسی
👈 گوشهای از نشستهای علمی_تخصصی
#همایش_فقه_سیاست_خارجی
با ارائه آقای #مظاهری_سیف
رئیس پژوهشکده مطالعات معنوی
#کلیپهای_همایش_فقهسیاستخارجی
➖➖➖➖➖➖
➕ فهرست موضوعات همایش:
🔗 eitaa.com/dinvatamadon/638
➕ شیوهنامه مقالهنویسی:
🔗 eitaa.com/dinvatamadon/702
➕ نخستین ویژهنامه همایش بینالمللی فقه سیاست خارجی
🔗 bayanbox.ir/view/6661608341748170321/140210.pdf
👈 جهت ارتباط با ادمین:
➕ @DinTamadon
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
🔹با تبدیل فقه مسئله محور به فقه موضوع محور میتوان پاسخگوی مسائل جدید در فقه بود.🔹
💠حجتالاسلام و المسلمین علی رضاییان، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم در چهل و سومین نشست تخصصی همایش بین المللی فقه سیاست خارجی با موضوع قلمرو موضوع فقه سیاست خارجی و نقش آن در فرایند استنباط، گفت: موضوعی که در نظر گرفته شده است، میتواند از جهت رتبی مقدم بر بقیه مباحث باشد. به این بیان که ما اساسا با دو جهت به اهمیت این موضوع میتوانیم نگاه کنیم؛ یکی قلمرو موضوع فقه سیاست خارجی یا روابط بین الملل و در ادامه نقش آن در فرآیند استنباط. جهت اول در واقع در فرایند تکون فقه در ساختار سنتی خود، یعنی مسئله محوری پیش رفته است. یعنی در عصر معصومین و بعد فقهای عظام، مردم به خاطر اینکه رفتار خود را با آنچه که خداوند اراده کرده و مطلوب است، بسنجند، مسائل خود را در قالب سؤال به امام یا فقها عرضه می کردند و فقها با رجوع به منابع پاسخ سؤالات را میدادند. این همان تکون فقه است که ما به شکل اجوبۀ المسائل یا استفتائات داریم و هنوز هم که هنوز است این عنوان کتابها را از فقهای عظام میبینیم. اکنون سؤال این است که در عصری که علوم متکثر شدهاند، آیا فقه با همان روند پیشین خود که نسبت به حیثیتهای بسیط سابق داشت، میتواند با حیثیتهای مختلف ناشی از تکثر علوم روبهرو شود؟
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
🔹با تبدیل فقه مسئله محور به فقه موضوع محور میتوان پاسخگوی مسائل جدید در فقه بود.🔹
💠حجتالاسلام و المسلمین علی رضاییان، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم در چهل و سومین نشست تخصصی همایش بین المللی فقه سیاست خارجی با موضوع قلمرو و موضوع فقه سیاست خارجی و نقش آن در فرایند استنباط، گفت: موضوعی که در نظر گرفته شده است، میتواند از جهت رتبی مقدم بر بقیه مباحث باشد. به این بیان که ما اساسا با دو جهت به اهمیت این موضوع میتوانیم نگاه کنیم؛ یکی قلمرو موضوع فقه سیاست خارجی یا روابط بین الملل و در ادامه نقش آن در فرآیند استنباط. جهت اول در واقع در فرایند تکون فقه در ساختار سنتی خود، یعنی مسئله محوری پیش رفته است. یعنی در عصر معصومین و بعد فقهای عظام، مردم به خاطر اینکه رفتار خود را با آنچه که خداوند اراده کرده و مطلوب است، بسنجند، مسائل خود را در قالب سؤال به امام یا فقها عرضه می کردند و فقها با رجوع به منابع پاسخ سؤالات را میدادند. این همان تکون فقه است که ما به شکل اجوبۀ المسائل یا استفتائات داریم و هنوز هم که هنوز است این عنوان کتابها را از فقهای عظام میبینیم. اکنون سؤال این است که در عصری که علوم متکثر شدهاند، آیا فقه با همان روند پیشین خود که نسبت به حیثیتهای بسیط سابق داشت، میتواند با حیثیتهای مختلف ناشی از تکثر علوم روبهرو شود؟ دقت کنیم که فقه با همان فرایند سابق، یعنی شکلگیری ابواب فقهی براساس ارائهی سؤالات در عرصههای خاص تبویب شده است و بیتوجهی به این امر مانع از رسیدن به آنچه میخواهیم، که اینجا فقه سیاست خارجی یا روابط بینالملل است، از فرایند فقه است و ممکن است فرایندی را طی کنیم که چه بسا ما را از نتیجه دور کند.
◽️وی افزود: به تبع این تبویب، خیلی از روایاتی که فقیه برای مسائل مطرح شده به آن مراجعه میکرده، به صورت دسته بندی شکل گرفته و وقتی فقیه بعد از این تکون، به قصد فتوا دادن به دسته خاصی از روایات رجوع میکرده، عملا دیگر فرصت رجوع به همه روایتها را نداشت. درحالیکه چه بسا خیلی از روایات ناظر به حیثیتهای دیگری بودند که مورد سؤال واقع نشده بود و با این فرایند دیگر فقیه سراغ این روایات نرفته است. درنهایت الان نیز فقیه به همان روایات از قبل دسته بندی شده دسترسی دارد و با همان هم میخواهد پاسخ دهد. با دقت در دو سویهای که کنار هم طی کردیم، یعنی شکلی که مکلف در سیر تاریخی خود جلو رفته و شکلی که فی الجمله فقاهت همپای آن جلو رفته، میبینیم که امروز مکلف دیگر با آن حیث سابق برایش سؤال ایجاد نمیشود. چون حیثیتهایی که دارد همگی تبدیل به حیثیت جمعی شده است. یعنی تا پیش از این مکلف میگفت من چه کنم و خدا به چه راضی است؟ الان میگوید ما چه کنیم؟ تبدیل شده به یه رفتار جمعی که حیثیتهایش هم دیگر بسیط نیست و ترکیبی شده. لذا الان دیگر نمیتوان هر آنچه به ذهن رسید را مثل سابق گفت. زیرا رفتار من دارای آثاری شده که محاسبهی آن به شکل سابق نیست.
یک پله جلوتر بیاییم و به جای مای به عنوان مجتمع انسانی، به ما به عنوان یک نظام سیاسی نگاه کنیم و بپرسیم، چه کار کنیم؟ تازه سؤال پیش میآید که آیا این نظام سیاسی هویتی دارد یا ندارد؟ من در این نظام سیاسی چه جایگاهی و چه تکلیفی دارم؟ و تکلیف او بر اساس آثار بسامد رفتار او باید محاسبه شود. دقت میکنید که این سؤال اساسا سابق بر این پیشینهای نداشته است. بله، ما تحول موضوعی داریم و این تحول موضوعی به شکل اسمی پیشینه دارد، اما به شکل ماهیتی پیشینه ندارد و ماهیتش جدید است. این ماهیت جدید نیاز دارد که موضوع را واکاوی کنیم، ببینیم اصلا موضوع چیست؟ ما چه کنیم؟ نظام چه کند؟ هویت این نظام چیست؟ و... به فرض نظام سیاسی مستقر در ایران را درنظر بگیریم. سؤال این است که آیا رفتارهایی که ما در این نظام سیاسی انجام میدهیم، باید اثراتش با نظامی که ما به عنوان نظام امت میشناسیم، سنجیده شود تا حکمش مشخص شود یا نه؟ از یک طرف میگویید ولی امر مسلمین جهان، از طرف دیگر ایشان را رهبر جمهوری اسلامی خطاب می کنید. آیا یک رهبر میتواند دو حکم متعارض داشته باشد و مثلا یعنی حکم برای مسلمین جهان، به عنوان یک نظام بدهد و یک حکم برای نظام سیاسی مستقر،جمهوری اسلامی، بدهد. یعنی مثلا پاسخ سؤالات، وظیفه امت اسلام در قضیه غزه چیست؟ با این سؤال که، وظیفه نظام سیاسی ایران در قضیه غزه چیست؟ و اینکه، وظیفهی من، به عنوان مکلف، در مورد غزه چیست؟ و نیز وطیفهی اهالی شیعه در این مورد چیست؟ چهار پاسخ مختلف دارد، چون اساسا موضوع این چهار سؤال فرق میکند.
👇👇ادامه گزارش👇👇
◽️رضاییان گفت: بخشهایی از این روند به این شکل، پیشینه نداشته و بخشهای دیگری، در قسمت فردی پیشینه داشته است. ممکن است کسی بگوید که، چرا نظام امت و نظام سیاسی در پیشینه داشتهایم. اما آیا الان تعامل نظام های مستقر در دنیا با یکدیگر مانند قبل است؟ قبلا پیامبر به عنوان یک دولت مستقر اسلامی ارتباط و کنش و واکنشی با سایر نظامهای مستقر داشته است. اما امروز به خاطر درهم تنیدگی روابط بین الملل، این کنش و واکنش مانند آن دوره نیست و این درهم تندیگی به گونهای است که نظام ها به یک تیم یا مجموعه تبدیل کرده که به هر کدام تلنگری بزنید، اثری متناسب با آن در جای دیگر، از دولت دیگر میبینید. یعنی دیگر با حیثیت سابق نمیتوانید سراغ حکم بروید. زیرا حیثیتها متعدد شده است و باید برای هر حیثیت، جوابی داشته باشید.
◽️این استاد حوزه گفت: یک مثال روشن در این بحث قاعدهی نفی سبیل است. قاعدهای که مربوط به الان نیست و از گذشته وجود داشته است و ادلهای نیز از قبل برای آن ذکر شده است. اما آیا در ادلهی آن چیزی در مورد اینکه طمع و حرص به عنوان دو گزارهی اخلاقی، یا حتی حسن ظن و سوء ظن، در قاعدهی نفی سبیل نقش دارد، مشاهده میشود؟ اساسا جا دارد که فقیه موقع بررسی حکم نفی سبیل به احکام یا روایات اخلاقی رجوع کند؟ اگر جا دارد، چرا کسی به آن استناد نکرده است؟ به فرض تأثیر، چرا باید این مورد بررسی شود؟ موضوع در نفی سبیل چیست؟ این است که خداوند راه تکوینی، در رتبه و راه تشریعی تسلط کافر بر مسلمانان را قرار نداده است و شما نباید این راه را قرار دهید. خب حرص و سوء ظن چه ربطی به این سلطه دارد و چرا قبلا مطرح نبوده است؟ چرا فقها از آن موقع تا الان مطرح نکردهاند؟ در جامعه مدینه مثلا اتفاق می افتاد و طمعی بین افراد بود که ممکن قضیه احتکار پیش بیاید. اما وقتی این حالت مجتمع از حالت بسیط تبدیل شد به یک اقتصاد مشترک بین افراد که وقتی کسی کاری انجام میدهد و مثلا قیمت طلا و... بالا میرود، به تبع تمام لوازم اقتصادی یک جامعه تغییر میکند. این قبلا دیده نمیشد. این کی اتفاق افتاده؟ موقعی که روابط اقتصادی درون جامعه به هم گره خورده باشد. این سابقه نداره. یا مثلا اینجا خبری را پخش می کنند و بر اساس آن، عده زیادی به خاطر طمع اجناس بازار را خیلی بیش از آنچه که نیاز دارند، تهیه می کنن و ناگهان کمر یک نظام اقتصادی میشکند. خب این طمع الان یک ابزار است که طرف مقابل میتواند با بالا و پایین کردن آستانه طمع جامعه، نبض اقتصاد بازار آن را در دست بگیرد. سبیل تسلط بالاتر از این؟ در مورد سوء ظن هم همینگونه است. طرف مقابل با ایجاد سوءظن به کل نظام سیاسی، کاری میکند که من مطلقا حتی یک خبر آن نظام سیاسی را هم مسموع ندانم، چه برسد به اینکه بخواهم به آن واکنش نشان دهم. یا با یک خبر حالتی روانی ایجاد می کنندکه کل جامعه تا چند ماه مختل است. از این بالاتر، نفوذ و سبیل من نمی شناسم که شما فرمان بگیرید.
◽️ایشان افزود: حتی همین الان هم که این را مطرح کردم و خیلی هم روشن است، اما درغالب احکام ما چنین دقتهایی ملاحظه نمیشود. درحالیکه همه با آن درگیر هستیم. پس چطور این اتفاق نمیافتد؟ به خاطر همان نکته که در بخش اول عرض کردم، در اثر سؤالات مکلفین و مراجعهی فقیه برای یافتن پاسخ، روایات دستهبندی میشد و بعدها هم فقیه به همان کلیات و روایات دستهبندی شده مراجعه میکرد. درحالیکه حیثیتهای دیگری هم وجود دارد که بایدلحاظ شود.
👇👇ادامه گزارش👇👇
◽️رضاییان ادامه داد: الان اگر کسی فقه روابط بین الملل و فقه سیاست خارجی را ذیل فقه نظام طراحی، تعریف و فهم نکند، به حکم خدا نرسیده است. چون خیلی مهم است که موضوعات مسائل ذیل موضوع علم تعریف شود. من وقتی دنبال حکم یک مسئله باشدم، اولین سوال که میپرسم این است که، این مسئله ذیل کدام موضوع علم مطرح میشود؟ اگه گفتم ذیل فقه نظام است، یک حکم پیدا میکند. اگه گفتم برای افراد است، حکم دیگری پیدا میکند. لذا این گام اول قلمرو موضوع فقه سیاست خارجی است. قلمرواش کجاست؟ این قلمرو ذیل فقه نظام است. بعد در فرایند استنباط چه نقشی دارد؟ در فرایند استنباط اگر بخواهیم حکم آن را پیدا کنیم، اگر ذیل این موضوع باشد، فقط دو حیثیتش را فهم کردهایم. اگر ذیل یک موضوع دیگر باشد، خودش ده حیثیت دارد.
◽️وی گفت: ما فقه مسئله محور را باید به فقه موضوع محور، آن هم موضوع علم، تبدیل کنیم. یعنی من علمی دارم به عنوان فقه نظام، که ذیل علم فقه نظام یکی از موضوعاتش فقه روابط بین الملل است که این حیثیتش را با نظام تنظیم میکند. والا فقیه در روابط اجتماعی نظری میدهد که گویا نظام را نادیده گرفته است. چون تکون او طوری بوده و الان هم همانگونه نظر میدهد. لذا این گام در این جهت خیلی مهم است. از سوی دیگر اینکه موضوع را کل ببینیم یا کلی موضوع فقه سیاست خارجی و روابط بین الملل را، فرق میکند. ذیل فقه نظام آیا فقه روابط بین الملل و سیاست خارجی یک جزء از آن است یا نه یک فرد از آن است؟ این بستگی به تعریف ما در فرقه نظام دارد و نتیجه و حدود وثغور آن هم فرق میکند، چون تمام حکم بر موضوع بار میشود.
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
چهل و چهارمین نشست تخصصی
#همایش_فقه_سیاست_خارجی
با موضوع:
🌱 چگونگی یافتن منابع فقهی در زمینه سیاست خارجی
با حضور #استاد_براتی
استاد حوزه و دانشگاه
□ زمان: دوشنبه - ۳۱ اردیبهشت
□ مکان: موسسه دین و تمدن
👈 جهت هماهنگی حضور در جلسه با ادمین مرتبط شوید:
🔹 @DinTamadon
💠 موسسه دین و تمدن
➕ @DinVaTamadon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
🏴 رئیس جمهور و یاران شهیدش آسمانی شدند
🔹روح بلند رئیس جمهور مجاهد و خستگی ناپذیرمان شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی، هشتمین رئیس جمهور ایران و همراهان انقلابی ایشان به ملکوت اعلی پیوست.
#شهید_جمهور