eitaa logo
دیوار طلاب استان سمنان
75 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
430 ویدیو
40 فایل
آیدی مدیر کانال: @vesalentezari لطفا کانال را به دوستان خود معرفی کنید . 👇👇👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️زبان مورچه‌خوار😳 🌺قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ أَ فَلا تَتَفَکرُونَ 🖋به آنان بگو آیا نابینا و بینا یکی است؟ آیا فکر نمی کنید؟ 📖 سوره انعام، آيه ۵٠ 🌸الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : أفضَلُ العِبادَةِ إدمانُ التَّفكُّرِفي اللّه ِ وفي قُدرَتِهِ . 🖋امام صادق عليه السلام : برترين عبادت، انديشيدن مداوم درباره خدا و قدرت اوست. 📚الكافي : ۲/۵۵/۳ - منتخب میزان الحکمة، باب ۱۵٠۲ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 امتحانی سخت شخص پیله وری بود که اجناسی را می‌خرید و برای فروش به جاهای مختلف می‌برد. روزی در هنگام گردش خود به قبیله ای رسید که شخص کوری در آنجا زندگی می کرد. چون به آنجا رسید، فرزندان آن مرد به پیله ور گفتند که بیا با پدر ما مدتی گفتگو کن زیرا غصه او را گرفته است. پیله ور نزد مرد کور رفت و به گفتگو با او نشست و گفت: «ای مرد، شرح حال خود را برای من بگو، شاید عقده دلت گشوده شود. » مرد نابینا قبل از این که شروع کند به صحبت، بغض گلویش را فشرد و اشک از گونه اش جاری شد. سپس گفت: «روزگاری بود که تمام این دشت و کوه، پر از گوسفند و شتر و گاو بود و همه آنها به من تعلق داشت. دهها نفر مأمور نگهداری و جمع آوری دامهای من بودند. روزی نوه‌ام را که بیشتر از همه فرزندانم دوست داشتم، برای گردش به همراه خود بردم، در حالی که سوار بر اسب و مشغول سیاحت بودیم و از میان گله‌های گوسفند و گاو در حال عبور بودیم، به نوه‌ام گفتم، همه این گله‌ها متعلق به پدر بزرگ تو است، و این ثروت برای همیشه نزد من است، اگر هم قرار شود که خداوند این ثروت را از من بگیرد، سالها طول میکشد! مدتی بعد به دامنه کوهی رسیدیم، ناگهان ابر سیاهی از سمت قبله آمد و محوطه را پر کرد، سپس تگرگ شدیدی به اندازه یک گردو شروع به باریدن کرد. با خود گفتم اگر مدتی اینجا بمانیم، حتما تلف خواهیم شد. به ناچار اسب را رها کرده، و به یک غار که در آن نزدیکی بود، پناه بردیم و داخل آن شدیم. پس از ساعتی از غار بیرون آمدم، دیدم تمام مزارع و گله‌ها را سیل برده و هیچ چیز باقی نمانده است. بدین ترتیب به فاصله یک ساعت تمام ثروت خود را از دست دادم و فقیر گردیدم. بر سر و روی خود زدم و ناله سر دادم. با خود گفتم بهتر است در محل بگردم، شاید چیزی از اموالم باقی مانده باشد. نوه‌ام را در گوشه از غار گذاشتم و به راه افتادم، هنوز چند قدم برنداشته بودم، که صدایی توجه مرا به طرف خود جلب کرد. ناگهان سرم را به عقب برگرداندم، گرگی را دیدم که می‌خواهد نوه‌ام را بدَرَد، با تفنگ به طرف او نشانه گرفتم، و یک تیر شلیک کردم، اما تیر به جای آن که به گرگ اصابت کند، بر سینه نوه‌ام نشست و او در خاک و خون غلطید. از ناراحتی تفنگ را بر سرم کوفتم و از هوش رفتم. مدتی بعد مرا به خانه آوردند. اما دیگر چشمانم را از دست داده بودم. » این شخص،ثروتمندی بود که ادعای استقلال برای خودش داشت و متوجه نبود که خودش و همه چیز از آنِ خداست. پس به آزمایشی سخت از سوی خدا مبتلا شد.[۱] ۱- فاتحة الکتاب ص ۴۳ 📚 داستانهای شهید دستغیب (اخلاق و احکام) ، صفحه ۱۴۳ (با اندکی تصرف) ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيْهِمْ ۖ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ 🖋قارون با اینکه از قوم موسی بود، در برابرشان قد عَلم کرد. آن‌قدر ثروتِ انباشته به او داده بودیم که جابه‌جایی صندوق‌هایش حتی برای چند باربر قوی سخت بود! قومش به او گفتند: «اینقدر به مال‌ومنالت نناز. خدا آن‌هایی را که به مال‌ومنالشان می‌نازند، دوست ندارد. ترجمه: علی ملکی 📖 سوره قصص آیه ۷۶ 🔗 تفسیر: https://B2n.ir/f57582 🌸الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : لا تَدومُ النِّعَمُ إلّا بعدَ ثَلاثٍ(إلّا بثَلاثٍ) : مَعرِفَةٌ بما يَلزَمُ للّه ِ سبحانَهُ فيها ، وأداءُ شُكرِها ، والتَّعَبُ فيها . 🖋امام صادق عليه السلام : نعمت ها نپايند مگر بعد از سه كار : شناخت جايگاه شايسته خداوند در نعمت ها، گزاردن شكر آنها، و رنج و زحمت كشيدن براى آنها.[۱] ۱- در نسخه اى «لا يَعيبُ فيها» (در نعمت ها عيب گيرى نكنند) آمده است . 📚تحف العقول : ۳۱۸ - منتخب میزان الحکمة، باب ۱۷۴۴ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 اهل بیت در خرابه در تواریخ آمده است که یزید اهل بیت پیامبر را در خرابه بدون سقفی منزل داد که از سرما و گرما آنان را حفظ نمی کرد. آنقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید. منهال بن عمرو گوید: زین العابدین را دیدم تکیه بر عصا داده و پاهایش مانند دو نی خشک و خون از آنها جاری و رنگ شریفش زرد شده بود. احوالش را پرسیدم: كَيْفَ أَمْسَيْتَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّه؟ [ ای پسر پیغمبر، شب را چگونه گذراندی؟ ] فرمود: همانطور که بنی اسرائیل در حکومت فرعون وقت می‌گذراندند. پسرهاشان را می‌کشتند و دخترها را زنده نگه می‌داشتند. چگونه خواهد بود حال کسی که اسیر دست یزید بن معاویه است؟! زنان ما تا به حال از طعام سیر نشده و سرهاشان پوشیده نگردیده است. هرگاه یزید ما را می‌طلبد گمان می‌کنم قصد کشتن ما را دارد. منهال! عرب بر عجم افتخار می‌کند که محمد صلی الله علیه وآله عرب است. قریش بر سایر قبایل افتخار می‌کند که محمد از ما است ولی ما خاندان رسول خدا مردانمان کشته می‌شوند و زنان و اطفالمان اسیر می گردند. منهال می‌گوید: پرسیدم به کجا می‌روید؟ فرمود: جایی که ما را منزل داده اند سقف ندارد. آفتاب ما را گداخته است. جهت ضعف بدن بیرون آمده‌ام تا قدری استراحت کنم و از جهت ترس بر زنان زود برگردم. در همین حال صدای زنی بلند شد: نور دیده برادرم به کجا می‌روی؟ برگرد که از دشمن بر تو می‌ترسم! پرسیدم: این زن کیست. گفتند زینب دختر علی مرتضی است. زین العابدین مرا گذاشت و به خرابه برگشت. 👌این شاعر عرب چه خوب گفته است: 🔹يُعَظِّمُونَ لَهُ أَعْوَادَ مِنْبَرِهِ وَ تَحْتَ أَرْجُلِهِمْ أَوْلَادَهُ وَضَعُوا 🔹بِأَيِّ حُكْمٍ بَنُوهُ يَتْبَعُونَكُمْ وَ فَخْرُكُمْ أَنَّكُمْ صَحْبٌ لَهُ تَبَعٌ 🔸تعظيم چوب منبر او را کنند لیک اولاد او فتاده ببین زیر پایشان 🔸اولاد او چه سان ز شما پیروی کنند فخر شماست صحبت جد گرامشان [۱] ۱- مقتل مقرم ص ۴۵۳ - بحار ج ۴۵ ص ۱۴۰ - لهوف ص ۱۹۳ - نفس المهموم ص ۴۵۹ - طبقات ج ۵ ص ۱۶۲. 📚حسین علیه السلام نفس مطمئنه ، آیت الله محمدعلی عالمی (ره) ، صفحه ۳۸۰ (همراه با اندکی ویرایش) ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺... قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ 🖋... بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]... 📖 سوره شوری آیه ۲۳ 🔗تفسیر: https://b2n.ir/s44397 ✨ فرازی از دعای ندبه: 🌸عَلَی الْأَطائِبِ مِنْ اهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِما وَ آلِهِما، فَلْیَبْکِ الْباکُونَ، وَایَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ، وَلِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرَفِ الدُّمُوعُ، وَلْیَصْرُخِ الصَّارِخُونَ، وَ یَضِجَّ الضَّآجُّونَ، وَیَعِجَّ الْعآجُّوَن... 🖋گریه کنندگان باید بر پاکان از خاندان محمّد و علی (که درود خدا بر هر دوی ایشان و خاندانشان باد) گریه کنند و شیون کنندگان بر آنان شیون کنند و برای چنین افرادی باید اشکها جاری گردد و فریادزنندگان فریاد زنند و زاری کنندگان شیون کنند و ناله کنندگان فریاد کنند... 📚 کلیات مفاتیح نوین ، صفحه ۱۹۴ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 خورشید و ماهپاره از کامل بهائی نقل شده که اهل بیت حسين در حال اسارت از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود خبر شهادت پدر را پنهان می‌داشتند. دخترکی چهار ساله از حسین علیه السلام شبی از خواب بیدار شد و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم حسين الان در کنارم بود و مرا در آغوش خود گرفته بود به کجا رفت؟ اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شدند یکباره صدای ضجه و ناله شان بلند شد. صدای شیون به خانه یزید رسید از خواب بیدار شد. پرسید در خرابه چه خبر است؟ گفتند طفلی از حسین علیه السلام پدر را در خواب دیده و بهانه پدر گرفته است. گفت: سر پدر را برایش ببرید. سر حسین علیه السلام را در طشتی نهاده و پارچه ای روی آن پوشیدند و به خرابه آوردند و جلو اهل بیت نهادند. رقیه خاتون به تصور اینکه طعام برایش آورده اند صدا زد: عمه جان! از شما طعام نخواستم، من بابایم حسین علیه السلام را می‌خواهم. گفتند: هر چه می‌خواهی در میان طشت است. دختر ابی عبدالله با دستهای کوچکش روپوش را برداشت چشمش به سر بریده پدر افتاد. سر را در آغوش گرفت و با سر پدر درد دل می‌کند که شاعر زبان حال او را چنین به نظم آورده است: پدر بعد از تو محنتها کشیدم بیابانها و صحراها دویدم همی گفتند مان در کوفه و شام که اینان خارجند از دین اسلام مرا بعد از تو ای شاه یگانه پرستاری نَبُد جز تازیانه ز کعب نیزه و از ضرب سیلی تنم چون آسمان گشته است نیلی به آن سر جمله آن جور و ستمها بیابان گردی و درد و المها بیان کرد و بگفت ای شاه محشر تو بر گو، کی بریدت سر زپیکر مرا در خرد سالگی دربدر کرد اسیر و دستگیر و بی پدر کرد همی گفت و سر شاهش در آغوش بناگه گشت از گفتار خاموش اهل بیت حسین علیه السلام دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی بر زمین افتاد او را حرکت دادند دیدند جان به جان آفرین تسلیم کرده است. [۱] ۱- کامل بهائی به نقل نفس المهموم ص ۴۵۶ 📚حسین علیه السلام نفس مطمئنه ، آیت الله محمدعلی عالمی (ره) ، صفحه ۳۸۱ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ ✨ امام مهدی (عج) در زیارت ناحیه مقدسه: 🌸...وَ رُفِـعَ عَلَى الْقَناهِ رَأْسُک َ، وَ سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ، وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ، فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ، تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ، یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ، أَیْدیهِمْ مَغلُولَهٌ إِلَى الاَْعْناقِ، یُطافُ بِهِمْ فِى الاَْسْواقِ... 🖋...و [ای جد بزرگوارم حسین] سر مقدست بر نیزه بالا رفت. اهل و عیالت چون بردگان به اسیرى رفتند و در غل و زنجیر آهنین برفراز جهاز شتران در بند شدند. گرماى نیمروز چهره‌هاشان را مى‌سوزاند. در صحراها و بیابان‌ها کشیده می‌شدند. دستانشان به گردن‌ها زنجیر شده در میان بازارها گردانده می‌شدند... 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠اثر خوش اخلاقی خانواده ای یهودی در همسایگی امام حسن مجتبی علیه السلام در مدینه زندگی می‌کردند. دیوار خانه امام که چسبیده به خانه آنان بود، شکافی برداشته بود و نجاست به دیوار خانه امام سرایت می‌کرد. مرد یهودی از این موضوع خبر نداشت. روزی زن او برای کاری به خانه امام آمده و شکاف دیوار و وضع بد آن را دیده بود. هنگامی که زن به خانه خود رفت، جریان را برای همسرش تعریف کرد. مرد یهودی از اینکه امام در این مورد چیزی نگفته بود، شرمنده شد. نزد امام آمد و از امام پوزش خواست. امام فرمود که اشکالی ندارد و از جدّش، رسول خدا شنیده است که باید به همسایه احترام گذاشت. مرد با دیدن رفتار خوش امام، دست زن و بچه خود را گرفت، نزد امام آمد و همگی مسلمان شدند. [۱] ۱- بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۰۲. 📚 در قلمرو آفتاب ، ابوالفضل هادی منش ، ناشر: مرکز پژوهشهای صدا و سیما، صفحه ۴۸ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺 وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ۖ وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ 🖋[قوم قارون نصیحتش کردند: ...] و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب؛ و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن؛ و همان‌گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن؛ و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد! ... ترجمه: آیت الله مکارم شیرازی 📖 سوره قصص آیه ۷۷ 🔗تفسیر : https://B2n.ir/m44973 🌸امام حسن عليه السلام : إنَّ أَحسَنَ الحَسَنِ الخُلُقُ الحَسَنِ ؛ ( الخصال ، ص ۲۹) 🖋امام حسن عليه السلام :نيكوترين نيكو ، خُلق نيكو است . 🌸الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ عندَ وفاتهِ ـ : اللّه َ اللّه َ في جِيرانِكُم فإنَّهُم وَصيَّةُ نَبيِّكُم ، ما زالَ يُوصي بِهِمْ حتّى ظَنَنّا أنَّهُ سَيُوَرِّثُهُم . (نهج البلاغة، نامه ۴۷) 🖋امام على عليه السلام ـ هنگام شهادت ـ فرمود : خدا را در نظر بگیرید، خدا را در نظر بگیرید درباره همسايگانتان ، كه آنان سفارش شده پيامبر شمايند ، و حضرتش صلى الله عليه و آله چندان درباره همسايگان سفارش كرد كه گمان برديم آنها را ارث بَر قرار دهد. 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 ترور سبط اکبر از توطئه‌های تروریستی معاویه اینکه تصمیم گرفت مخفیانه امام حسن (ع) را به قتل برساند، برای اجرای این تصمیم، چهار نفر تروریست منافق را جداگانه دید و به هر یک از آنها گفت: اگر حسن بن علی (ع) را بکشی، نزد من دویست هزار درهم و مقام فرماندهی یکی از گردانهای ارتش شام را داری، به علاوه یکی از دخترانم را همسر تو می‌گردانم. آن چهار نفر عبارت بودند از: ۱- عمرو بن حریث ۲- اشعث بن قیس ۳- حجر بن الحارث ۴- شیث بن ربعی. آنها برای وصول به آن جوائز کلان، پیشنهاد معاویه را پذیرفتند. معاویه بر هر یک از آنها، جاسوسی گماشت تا مخفیانه عملکرد هر یک از آنها را گزارش دهند. امام حسن (ع) از این توطئه مطلع شد. از آن پس کاملاً مراقب بود تا از شر تروریستهای منافق در امان بماند. زیر لباسهای خود زره می‌پوشید و حتی با همان زره نماز می‌خواند. سرانجام یکی از آن تروریستها آن حضرت را در نماز هدف تیر قرار داد ولی همان زره باعث شد که از نفوذ تیر در بدنش جلوگیری گردید. [۱] از سوی دیگر خوارج، یعنی همان مقدس مآبهای جاهل در کمین آن حضرت بودند که آن حضرت را بکشند. بهانه آنها این بود که چرا با معاویه ترک جنگ کرده است و آن حضرت را (اَلْعَیاذُبِاللهِ) مشرک و مُذِلُّ الْمُؤمنِینْ می‌خواندند. یکی از آنها بنام «جراح بن سنان» در مسیر ساباط (مدائن) سر راه دهنه اسب آن حضرت را گرفت و با شمشیری که در دست داشت چنان به ران آن حضرت زد که گوشت شکافته شد و به استخوان رسید، امام از شدت آن زخم، دست به گردن آن مرد افکند و با هم به زمین افتادند. یکی از شیعیان امام حسن (ع) بنام عبدالله بن خطل برجهید و شمشیر ضارب را از او گرفت و او را کشت. مرد دیگری را نیز که همراه آن جنایتکار بود گرفتند و کشتند. امام حسن (ع) را در مدائن به خانه سعد به مسعود ثقفی والی مدائن بردند و در آنجا به معالجه پرداخت. [۲] ۱- بحار ج۴۴ ص۳۳ ۲- ترجمه ارشاد مفید ج۲ ص۸ 📚سوگنامه آل محمد (ص) ، محمد محمدی اشتهاردی (ره) ، صفحه ۵۷ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺... قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ 🖋... بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]... 📖 سوره شوری آیه ۲۳ 🔗تفسیر: https://b2n.ir/s44397 🌸قال الحسن علیه السلام: مَنِ اتَّكَلَ على حُسنِ الاختِيارِ مِنَ اللّه ، لَم يَتَمَنَّ أ نّهُ في غَيرِ الحالِ التي اختارَها اللّه ُ لَهُ .(بحارالانوار : ۷۸ / ۱۰۶ / ۶) 🖋امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: هركه به حُســن انتخاب خداوند تكيه كند ، جز آن وضعى را كه خدا برايش برگزيده است ، آرزوى داشتن وضعى ديگر نكند . 🌸قال الحسن علیه السلام: يا بنَ آدمَ ، إنّكَ لم تَزَلْ في هَدمِ عُمرِكَ مُنذُ سَقَطتَ مِن بَطنِ اُمِّكَ ، فَخُذْ مِمّا في يَدَيكَ لِما بَينَ يَدَيكَ ؛ فإنّ المؤمنَ يَتَزوَّدُ ، و الكافِرَ يَتَمتَّعُ (بحار الأنوار : ۷۸ / ۱۱۲ /۶) 🖋امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: اى فرزند آدم! تو از همان زمان كه از شكم مادرت افتاده اى، پيوسته در راه ويران كردن [خانه ]عمرت قدم بر مى دارى. پس، از آنچه در دست دارى براى آنچه در پيش دارى بهره برگير؛ زيرا كه مؤمن توشه بر مى دارد و كافر خوش مى گذراند. 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 از آنها باش! سید محمّد مدنی راننده شهید آیةاللَّه مطهری می گوید: یک روز در خیابان فرعی کم عرضی در حال حرکت بودیم تقریباً وسطهای خیابان دیدیم پدری فرزندش را به دوش می‌کشد. آقای مطهری گفتند: آقای مدنی نگه دار. من ایستادم و به نزد آن مرد رفتم و گفتم: آقا! بیایید اینجا. مرد آمد و کنار استاد نشست. از او پرسیدند: پدر! چرا بچه ات را به دوش می‌کشی؟ چه شده است؟ ناراحتی اش چیست؟ مرد گفت: بچه‌ام مریض است و پیش هر دکتری که می‌برم جوابم می‌کند. پول هم ندارم که او را در یک بیمارستان بستری کنم و کسی را هم ندارم. استاد پرسید: منزلت کجاست؟ و اضافه کردند: راضی هستی فردا من بچه ات را در بیمارستان بخوابانم؟ مرد گفت: بله، از خدا می‌خواهم. استاد گفتند: فردا صبح همین آقا (سید محمود مدنی) به منزل شما می‌آید. حالا برویم منزل را نشان بده که فردا بیاید بچه را به بیمارستان ببرد. صبح روز بعد استاد به من گفتند: آقای مدنی! شما اوّل به دنبال مأموریت دیروز برو ، من خودم می‌روم. گفتم اوّل شما را می‌برم و بعد به دنبال مأموریت خود می‌روم. گفتند: نه، من خودم می‌روم. من هم رفتم و آن پدر و پسر را به بیمارستان بردم. وقتی به بیمارستان رسیدم بچه را با سفارشی که استاد به رئیس بیمارستان کرده بود در بیمارستان بستری کردند و پس از ده یا پانزده روز مداوا شد. آنگاه استاد مطهری مقداری پول به من دادند و من هم به بیمارستان پرداختم و مریض را آوردم. [۱] 🌸امام صادق علیه السلام فرمود: همانا خدای عزّوجل گروهی از خلقش را آفرید و آن‌ها را برای برآوردن نیازهای شیعیان فقیر ما انتخاب فرمود تا در برابر آن بهشت را به ایشان پاداش دهد، پس اگر می‌توانی از آن‌ها باش. [۲] ۱- سرگذشت‌های ویژه از زندگی شهید مرتضی مطهری، ج ۲، ص ۱۲۸ و ۱۲۹ ۲- اصول کافی، باب قضاء حاجةالمؤمن 📚قصه های تربیتی ، محمد رضا اکبری ، صفحه ۱۲۲ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 آسان گویی، نه سست گویی به یاد دارم یک جمله را دو شخصیّت مهم به من سفارش کردند: یکی آیة اللَّه حاج آقا مرتضی حائری قدس سره و دیگری آیة اللَّه شهید دکتر بهشتی، آنان فرمودند: قرائتی! نگو من معلّم بچه‌ها هستم تا سست و آبکی صحبت کنی، آسان بگو ولی سست نگو! به شکلی این نسل را بساز و برای آنها سخن بگو که اگر دیگران آمدند، بتوانند بقیه راه را ادامه دهند و آنها را بسازند. 📚خاطرات (جلد ۱ و ۲) از زبان حجت الاسلام محسن قرائتی، صفحه ۵۶ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا(۷٠) يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا(۷۱) 🖋ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و سخن درست و استوار گویید.(۷٠) تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد؛ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است.(۷۱) ترجمه: استاد حسین انصاریان 📖 سوره احزاب آیه ۷٠ و ۷۱ 🔗تفسیر: https://B2n.ir/y30726 🌸قال الصادق علیه السلام: بَادِرُوا اَحدَاثَکُم بِالحَدِیثِ قَبلَ اَن تَسبِقَکُم اِلَیهِم المُرجِئَةُ 🖋 امام صادق علیه السلام به جمیل بن درّاج فرمودند: فرزندانتان را با کلام [ما] آشنا کنید پیش از آن که مرجئه [و دیگر فرقه های منحرف عقیدتی] بر شما سبقت بگیرند [ و آنان را منحرف سازند]. 📚 فروع کافی، ج۲ ، ص۹۴ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 محاسبه مرحوم حاج شیخ عباس قمی، در کتاب «منازل الآخرة » نقل فرموده است که: شخصی به نام «ابن صمد» بیشتر اوقات شب و روز، اعمال خود را محاسبه می‌کرد. روزی به فکر محاسبه اعمال عمر خود افتاد. حساب کرد دید که شصت سال از عمرش گذشته است. پس روزهای این شصت سال را حساب کرد دید که بیست و یک هزار و پانصد روز می‌شود. گفت: «وای بر من! اگر روزی یک گناه، بیشتر نکرده باشم، وقتی خدا را ملاقات می‌کنم، بیست و یک هزار و پانصد گناه انجام داده ام.» این را بگفت و بیهوش افتاد و در همان بیهوشی وفات کرد. روایت شده که: روزگاری حضرت رسول «صلی الله علیه و آله وسلم» در زمین بی گیاهی فرود آمد. به اصحاب خود فرمود: بروید هیزم بیاورید. عرض کردند: ما در زمین بی گیاهیم و هیزم در آن یافت نمی شود. فرمود: هر کس هر چقدر امکان دارد، بیاورد. پس اصحاب هیزم آوردند و در مقابل آن حضرت روی هم ریختند. چون هیزم‌ها جمع شد مانند کوهی به نظر می‌رسید. حضرت فرمود: «گناهان شما نیز همین طور جمع می‌شوند. » معلوم شد که مقصود آن حضرت، از امر به آوردن هیزم، این بود که اصحاب بدانند همین طور که در آن بیابان خالی، هیزمی به نظر نمی آمد، اما وقتی که جستجو کردند و روی هم ریختند، مقدار کثیری هیزم جمع شد و مانند تلی گردید به همین نحو، گناهان ما به نظر نمی آید، اما اگر جستجو و حساب شود، گناهان بسیاری جمع می‌شود. چنانچه «ابن صمد» برای هر روز عمر خود، یک گناه فرض کرد، بیست و یک هزار و پانصد گناه شد. [۱] ۱- گناهان کبیره، جلد ۲،صفحه ۵۸۲ 📚داستانهای شهید دستغیب (معاد و قیامت) ، صفحه ۸۴ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا ۖ وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا ۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَاسِبِينَ 🖋و ما براى روز قيامت، ترازوهاى عدل برپا خواهيم كرد، پس (در آن روز) هيچ ستمى به احدى نخواهد شد و اگر (عملى) همسنگ دانه‌ى خردلى (هم) باشد، ما آن را (براى محاسبه) خواهيم آورد و (همين قدر در دقّت محاسبات) كافى است كه ما حسابرس باشيم. ترجمه: استاد محسن قرائتی 📖 سوره انبیاء آیه ۴۷ 🔗تفسیر: https://B2n.ir/s40729 🌸الإمامُ الكاظمُ عليه السلام : لَيسَ مِنّا مَن لَم يُحاسِبْ نفسَهُ في كُلِّ يَومٍ ، فَإن عَمِلَ حَسَنا استَزادَ اللّه َ ، وإن عَمِلَ سَيِّئا استَغفَرَ اللّه َ مِنهُ وتابَ إلَيهِ . 🖋امام كاظم عليه السلام : از ما نيست كسى كه هر روز به حساب نفس خود رسيدگى نكند . اگر كار خوبى كرده باشد از خداوند فزونتر بخواهد و اگر كار بدى كرده باشد از خداوند آمرزش بخواهد و به درگاه او توبه كند . 📚 الكافي : ۲/۴۵۳/۲ - منتخب میزان الحکمة ، باب ۸۴۱ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 تحول در زندان اسیران عراقی شلوغ کرده بودند. مأموران هر کاری می‌کردند، نمی توانستند آنها را آرام کنند. کفن پوشیده بودند و می‌گفتند ما می‌خواهیم به جبهه برویم. تا خبر به آیت الله سید حسن موسوی شالی (ره) رسید، خود را به زندان رساند. اسیران عراقی را دید که به عربی سخن می‌گفتند. دستشان را مشت کرده بودند و شعار می‌دادند. همه لباس یکدست تنشان بود و حرف هایشان یکی بود. بعضی‌ها هم روی لباسشان پارچه سفیدی به نشانه پرچم گذاشته بودند. همه دور آیت الله موسوی جمع شدند. آیت الله موسوی، دستش را به نشانه آرامش تکان داد، ولی آنها آرام نبودند. فقط حرف خودشان را می‌زدند. آیت الله موسوی همان طور که ایستاده بود، گفت: «با این همه سر و صدا که متوجه حرف هایتان نمی شوم. یکی حرف بزند، ببینم چه می‌گویید». وقتی اسیران دیدند آیت الله موسوی به عربی، روان و فصیح صحبت می‌کند، ساکت شدند. گاهی وقت‌ها برخی روحانیان به دیدن اسیران عراقی می‌رفتند، ولی چون عربی بلد نبودند، مجبور می‌شدند مترجم همراهشان باشد. از این رو، نمی توانستند با اسیران پیوند برقرار کنند، ولی آیت الله موسوی به دلیل زندگی در عراق، به خوبی می‌توانست با اسیران عراقی صحبت کند. یکی از اسیران بلند شد و گفت: «ما می‌خواهیم برویم جبهه. می‌خواهیم با صدام بجنگیم. » دیگری ادامه داد: «بله، ما می‌خواهیم همراه نیروهای شما باشیم. از امام اجازه بگیرید که ما هم برویم جبهه». آیت الله موسوی با دقت حرف‌های آنها را شنید. وقتی آنها سکوت کردند و منتظر جواب ماندند، گفت: «ببینید، ما به شما اعتماد نداریم. از کجا معلوم بروید و علیه ما جنگ نکنید. شما عراقی هستید. هرچه باشد، دشمن ما به شمار می‌آیید. حالا که اسیرید، این گونه حرف‌ها را می‌زنید؟ » سر و صدا شروع شد و شلوغی اسیران به اوج رسید. می‌خواستند درِ زندان را بشکنند و هرطور شده، بروند. آیت الله موسوی با شگرد خودش آنها را به آرامش دعوت کرد. قرآنی را که در دست داشت، باز کرد و آیاتی را برایشان تلاوت کرد. اسیران سکوت کردند و آیت الله موسوی ادامه داد: «جنگ ما فقط با صدام نیست. ما به اندازه کافی نیرو داریم. ان شاء الله بعد از این جنگ باید با اسرائیل بجنگیم. شما را فعلاً نگه داشته ایم تا بعد از جنگ با عراق، سراغ اسرائیل برویم. » زندانی‌ها با شنیدن این حرف، آیت الله موسوی را تشویق کردند و باز آرامش بر زندان حکمفرما شد. یکی از کارهای آیت الله موسوی شالی، دیدار با اسیران عراقی در شهرهای گوناگون ایران بود. با توجه به پیوند اثرگذار و چیرگی ایشان به زبان عربی، می‌کوشید آنها را با واقعیت جنگ، آشنا و رفتار کریمانه ایرانیان با اسیران را گوشزد کند، به گونه ای که اعتماد آنها را به خود و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جلب می‌کرد. 📚آیت الله سید حسن موسوی شالی (ره) (مجموعه حیات نیکان جلد ۹) ، نویسنده: علی باباجانی ، ناشر: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما ، صفحه ۳۴ (با اندکی ویرایش) ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ 🖋آن گاه پروردگارت به کسانی که از روی نادانی کار زشت مرتکب شدند، و بعد از آن توبه کردند و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، [لطف و عنایت دارد] زیرا پروردگارت پس از آن [توبه و اصلاح] بسیار آمرزنده و مهربان است. ترجمه: استاد حسین انصاریان 📖 سوره نحل آیه ۱۱۹ 🔗تفسیر: https://B2n.ir/n39451 🌸الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في وَصفِ التّائبينَ ـ : غَرَسُوا أشْجَارَ ذُنوبِهِم نُصْبَ عُيونِهِم وقُلوبِهِم وسَقَوها بمِياهِ النَّدَمِ، فأثْمَرَتْ لهُمُ السَّلامةَ ، وأعْقَبَتْهُمُ الرِّضا والكَرامَةَ . 🖋امام على عليه السلام ـ در توصيف توبه گران ـ فرمود : درختهاى گناهان خود را در برابر ديدگان و دلهاى خويش نشانده اند و آنها را با آب پشيمانى آبيارى كرده اند. اين درختها براى آنان ميوه سلامت داده و خشنودى و كرامت در پى آورده است. 📚بحار الأنوار : ۷۸/۷۲/۳۸ - منتخب میزان الحکمة، باب ۳٠٠ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 تجربه دیدار جناب شیخ جعفر مجتهدی برای عمل جراحی پروستات در یكی از بیمارستانهای تهران بستری می‌شوند و برای انجام عمل دو پیش شرط می‌گذارند: ۱-عدم بیهوشی ۲-عدم تزریق خون هیأت پزشكی ابتدا از پذیرفتن این دو شرط خودداری می‌كنند و به ایشان می‌گویند انجام عمل جراحی بدون بیهوشی امكان ندارد و به خاطر خونریزی‌های ناشی از جراحی در طول عمل ناگزیر از تزریق خون خواهیم بود، ولی وقتی به آنان گفته می شود كه حساب ایشان از دیگر بیماران جداست و انسان فوق العاده‌ای هستند، با اخذ امضاء از همراهان آقای مجتهدی مبنی بر این كه اگر در حین عمل یا بعد از آن خطری متوجه ایشان شود كادر پزشكی بیمارستان و پزشك جراح مسؤلیتی نخواهند داشت، حاضر می‌شوند كه بدون بیهوشی و تزریق خون این عمل جراحی را انجام دهند. یكی از پزشكان حاضر در اتاق عمل كه آقای مجتهدی را با نام جعفر آقا می‌شناخت اعتقاد چندانی به كرامت مردان خدا نداشت و قبلاً ، از این و آن جریان‌هایی را در مورد آقای مجتهدی شنیده ولی باور نكرده بود. این پزشک مدتها در جستجوی آن ولی خدا بود تا به چشم خود امر خارق‌العاده‌ای را از ایشان ببیند. هنگامی كه تیم پزشكی در اتاق عمل آمادگی خود را برای شروع عمل جراحی اعلام می‌كند آقای مجتهدی همان پزشك را به كنار خود خوانده و دست او را در دست می‌گیرند و با گفتن چند ذكر نادعلی از خود می‌روند و اسباب حیرت آن پزشك و دوستان او می‌شوند. هیأت پزشكی برای حصول اطمینان، محل عمل را با تیغ جراحی خراش مختصری می‌دهند تا عكس العمل آن مرد خدا را ببینند ولی مشاهده می‌كنند كه ایشان اصلاً احساس درد نمی‌كنند و هیچ عكس‌العملی از خود نشان نمی‌دهند! عمل جراحی حدود دو ساعت به طول انجامید بی آن كه به خاطر افت فشار خون ناگزیر از تزریق خون شوند! هنگامی كه آقای مجتهدی پس از انتقال به اتاق چشمان خود را باز می‌كنند، همان دكتر را در كنار تخت خود مشاهده می‌كنند كه سرگرم گرفتن فشار خون می‌باشد و صحنه شگرف اتاق عمل را مرتباً در ذهن خود مرور می‌كند ولی پاسخی برای پرسش‌های خود نمی‌یابد! یكی از همراهان آقای مجتهدی به او می‌گوید: دیدید نیازی به بیهوشی و تزریق خون نبود؟! جعفر آقا انسان خارق‌العاده‌ای است! حساب مردان خدا از مردان عادی جداست! در این هنگام دكتر پی به اشتباه خود می‌برد و از این كه آن روز و به چشم خود در اتاق عمل آن صحنه عجیب عمل جراحی را دیده ولی آقای مجتهدی را نشناخته معذرت‌خواهی می‌كند و می‌گوید: حالا می‌فهمم كه چرا آقای مجتهدی دست مرا در دست خود گرفتند و با گفتن چند ذكر « نادعلی » بدون بیهوشی آماده عمل جراحی شدند و در طول عمل جراحی پروستات با آن كه طبعاً بسیار دردآور است از خود عكس‌العملی نشان ندادند كه هیچ، الآن هم از خوردن دارو و تزریق آمپول برای تسكین درد ناشی از عمل جراحی خودداری می‌كنند! با این كار خواستند پرده‌ای از كرامات وجودی مردان خدا را به من نشان بدهند تا در مورد آنان دچار تردید نشوم! 📜 وبگاه صالحین شیعه 🔗https://b2n.ir/z07401 ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🖋(هدايت شدگان) كسانى هستند كه ايمان آورده ودلهايشان به ياد خدا آرام مى‌گيرد. بدانيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مى‌گيرد. ترجمه: استاد محسن قرائتی 📖 سوره رعد آیه ۲۸ 🔗 تفسیر: https://B2n.ir/x11853 🌸رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ اللّه َ جلّ ثَناؤهُ يقولُ : وعِزَّتي وجَلالي ، ما خَلَقتُ مِن خَلْقي خَلْقا أحَبَّ إلَيَّ مِن عَبديَ المؤمنِ . 🖋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند ، جلّ ثناؤه ،مى فرمايد: به عزّت و جلالم سوگند آفريده اى نيافريده ام كه نزد من محبوبتر از بنده مؤمنم باشد. 📚بحار الأنوار : ۷۱/۱۵۸/۷۵ - منتخب میزان الحکمة، باب ۱۸۸ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 شرط ورود بعد از پیروزی انقلاب، با پیشنهاد علامه شهید مطهری قدس سره و موافقت امام خمینی قدس سره برای اجرای برنامه، به تلویزیون معرفی شدم. روزی که به آن تشکیلات وارد شدم، بیشتر کارکنان نمی دانستند قبله کدام طرف است و... در آن جا با بهانه گیری و وسواس زیاد مرا آزمایش کردند و زمانی که در این جهت موفق یافتند، پیشنهاد کردند که بدون لباس روحانیّت برنامه اجرا کنم و به طور علنی گفتند: ما به جز دو روحانی (حضرت امام و آیة اللّه طالقانی) به دیگران اجازه حضور در این تشکیلات را نمی دهیم. من هم با این پیشنهاد موافقت نکرده و اعلام داشتم: برخورد شما را به اطلاع حضرت امام قدس سره خواهم رساند. بعد از این اخطار، آنان قبول کردند که با لباس روحانی اجرای برنامه کنم. 📚خاطرات (جلد ۱ و ۲) از زبان حجت الاسلام محسن قرائتی ، صفحه ۳۲ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺 أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ 🖋[حضرت هود خطاب به قومش فرمود: ...] پيامهاى پروردگارم را به شما مى رسانم و براى شما خيرخواهى امينم. ترجمه: محمد مهدی فولادوند 📖 سوره اعراف آیه ۶۸ 🔗تفسیر: https://B2n.ir/w67920 🌸 الإمامُ عَليٌّ عليه السلام ـ في ذِكرِ فَضيلَةِ الرَّسولِ الكَريمِ ـ : بَعَثَهُ وَالنّاسُ ضُلّالٌ في حَيرَةٍ ، وَحاطِبونَ في فِتنَةٍ ... فَبالَغَ صلى الله عليه و آله في النَّصيحَةِ ، وَمَضى عَلى الطَّريقَةِ، وَدَعا إلى الحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ. 🖋امام على عليه السلام ـ در بيان فضيلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله ـ : [خداوند] زمانى او را به رسالت برانگيخت كه مردم در سرگردانى، گمراه و در فتنه غرق بودند ... پيامبر صلى الله عليه و آله خيرخواهى را به نهايت رساند و در مسير راست ره پيمود و [مردم را] به حكمت و اندرز نيكو فرا خواند . 📚نهج البلاغة : الخطبة ۹۵ - منتخب میزان الحکمة، باب ۲۵۹/۷ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 نجوای عاشقین دعای کمیل با اتوبوس از شیراز به اصفهان می‌آمدم، چند نفر از جوانان حزب اللهی هم در اتوبوس بودند. یکی از آنها گفت: آقای قرائتی! شب جمعه است دعای کمیل بخوان تا ما هم بخوانیم. گفتم: من حفظ نیستم. جوان دیگر آمد و گفت: من حفظ هستم اجازه گرفت و شروع کرد به خواندن کمیل، من در حالی که عرق خجالت بر پیشانیم نشسته بود همراه او می‌خواندم و پیش خود گفتم: اینها همان بچّه‌هایی هستند که قبل از انقلاب شعرهای عشقی و ترانه‌های آنچنانی حفظ بودند، امّا الآن دعای کمیل را حفظ هستند. 📚خاطرات (جلد ۱ و ۲) از زبان حجت الاسلام محسن قرائتی ، صفحه ۱۱۸ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً «۱۳» وَ رَبَطْنا عَلى‌ قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً «۱۴» 🖋ما داستان آنان (اصحاب كهف) را به درستى براى تو حكايت مى‌كنيم. آنان جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم.«۱۳» و ما به دلهايشان نيرو و استحكام بخشيديم، آنگاه كه آنان بپاخاستند و (برخلاف عموم مردم) گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمان‌ها و زمين است، هرگز جز او (كسى را به) خدايى نخواهيم خواند، چرا كه در اين صورت حرف خطايى گفته‌ايم.«۱۴» ترجمه: استاد محسن قرائتی 📖 سوره کهف آیات ۱۳ و ۱۴ 🔗تفسیر: https://B2n.ir/d26664 🌸 رسول الله صلى الله عليه و آله : إنَّ اللّه َ يُحِبُّ الشابَّ الذي يُفني شَبابَهُ في طاعَةِ اللّه ِ تعالى . 🖋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند جوانى را كه جوانى خويش را در راه طاعت خداوند متعال بگذراند دوست مى دارد . 📚 كنز العمّال : ۴۳٠۶٠ - منتخب میزان الحکمة ، باب ۱٠٠۴ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 مشکل گشای دو عالم جناب آقای دکتر محمّد حسین نصر اصفهانی که فوق تخصص و رئیس پژوهشکده بیوتکنولوژی رویان هستند می‌فرمایند: در سال ۱۳۹۴ با چند نفر از همکاران سه چهار روز به اربعین تصمیم گرفتیم که در این سفر پرفیض شرکت کنیم. نه بلیط بود و ویزا هم دیگر میسر نبود. با توسل و عنایات خودشان معجزه آسا ویزا درست و بلیط هم آماده شد. به نجف مشرف شدیم. ساعاتی در حرم آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودیم و سپس در مسیر پیاده روی از صبح تا شام به چه عزاداری ها و چه رفتارها و چه پذیرایی‌هایی برخورد کردیم که همه آنها جالب و گفتنی است. شب در موکبی جهت استراحت رفتیم. جای مناسبی برای ما نبود. رفتیم به موکب دیگری آن هم جایی نداشت. به موکب دیگری رفتیم آنجا فقط با غذا از زائرین پذیرایی می‌کردند و آن هم تمام شده بود. گفتیم: «ما چهار نفر هستیم. ممکن است اینجا استراحت کنیم؟» قبول کردند. آنها هم چهار نفر بودند که مشغول شستن ظروف و تمیز کردن آن مکان بودند. یک سالن حدود ۳۰ متری بود که ما و خود آن عراقی‌ها در آن استراحت می کردیم. آنها با زبان فارسی به خوبی صحبت می کردند. سر صحبت باز شد سؤال کردیم که چند روز است مشغول هستید؟ گفتند: «۱۵ روز و تا ۵ روز دیگر هم اینجا کار می‌کنیم.» سؤال شد: «شما حقوق از کسی می‌گیرید؟» گفتند: «خیر» یکی از آنها گفت:«من به عشق امام حسین (علیه السلام) این مدت شبانه روز کار می‌کنم.» دیگری گفت: «پدرم ۲ سال است فوت کرده و وصیت کرده اگر می‌خواهید خیرات برایم بفرستید در اربعین به نیابت من خدمت به زائرین امام حسین (علیه السلام) انجام دهید.» دیگری جوانی که حدوداً ۳۰ سال داشت گفت: «امسال سال اول است که من آمده‌ام کار می‌کنم و حدود ۷ سال است ازدواج کرده‌ام و بچه دار نشده‌ام. به دکترهای مربوطه هم زیاد رفته‌ام و هیچ نتیجه ای نگرفته‌ام. گفتند باید به ایران برویم. آنجا به بیمارستانهای مجهز و دکترهایی که تخصص در زوجهای نابارور دارند مراجعه کنید تا نتیجه بگیرید. من هم یک کارگر ساده می‌باشم و به هیچ عنوان این هزینه‌ها و سفر برایم میسر نیست. لذا قبل از اربعین خدمت امام حسین (علیه السلام) عرض کردم: آقا! من این ۲۰ روز را شبانه روز در یک موکب خدمتگزار میهمانان شما می‌شوم شما هم با لطف و بزرگواریتان مشکل من را حل کنید و امیدوارم سال آینده ان شاءالله بچه دار شده باشم و اینجا مشغول کار باشم.» یکی از دوستانم مرا به ایشان معرفی کرد. من از او سؤال کردم: «آیا آزمایشات و نسخه‌ها و آنچه مدارک در این رابطه به دست آوردی موجود است؟» گفت: «بله همه اش در یک پرونده موجود و در منزل دو کیلومتری اینجا می‌باشد.» گفتم: «بروید بیاورید.» آورد. آنها را کاملاً بررسی کردم و همانجا دستورات پزشکی لازم را به ایشان دادم و آدرس محل خودم را در اصفهان و شماره تلفن را به ایشان دادم که اگر از این دستورالعمل نتیجه نگرفتی بیایید اصفهان بدون هیچ گونه هزینه و خرجی میهمان من باشید تا ان شاءالله نتیجه حاصل شود. از سفر برگشتم حدود سه چهار ماه بعد نامه ای از طرف آن جوان به دستم رسید که ضمن تشکر و قدردانی نوشته بود آقا شما را واسطه قرار داد و از عنایات ایشان همسرم باردار است. به دوستان همسفرم گفتم: «این که آن دو جا میسر نشد صلاح این بود که اینجا بیاییم و مشکل این بنده خدا را حل کنیم. حل همه مشکلات به دست گره گشای دو عالم آقا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) روحی فداه می‌باشد.» 📚 قدم قدم به سوی رحمه واسعه ، سید محمّد متین پور، داستان شماره ۱ ، صفحه ۸ (همراه با ویرایش) ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺 ... وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ 🖋... و کسی که (به خواست خودش افزون بر واجبات) کار نیکی (چون طواف و سعی مستحب) انجام دهد، بدون تردید خدا (در برابر عمل او) پاداش دهنده و (به کار و حال او) داناست. ترجمه: استاد حسین انصاریان 📖 سوره بقره آیه ۱۵۸ 🔗 تفسیر: https://B2n.ir/k54086 🌸قال الصادق علیه السلام: مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ ع وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَيْنِ وَ بُغْضَ زِيَارَتِه 🖋امام صادق(علیه السلام): هر کس که خدا خیرخواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او می اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او می اندازد. 📚 وسائل الشیعه ، ج ۱٠ ص ۳۸۸ - بحارالانوار ج ۹۸، ص ۷۶ - وبگاه اهل البیت 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 آن شب مهتابی حاج اكبر آقا شالچي از پدرش كه از شاگردان شيخ جواد انصاري بود و عينك فروشي داشت، نقل كرد : سال پيش از انقلاب با دوستم عازم عتبات بوديم. در گمرك مُنذريّه (مرز خسروي)، يكي از مأموران گمرك كه سُنّي متعصبي بود، وقتي متوجه شد كه ما شيعه هستيم، براي اين كه ما را اذيت كند، اثاثيه ما را در هواي گرم، بارها تفتيش كرد و از صبح تا ظهر ما را معطل كرد. دوستم به مأمور گفت: شكايت تو را به مولايم مي‌كنم، اما او اعتنايي نكرد. وقتي به حرم امام حسين عليه السلام مشرف شديم، دوستم، در حرم دو زانو نشسته بود. در يك لحظه احساس كردم چُرت مي‌زند، ولي ديدم لبخندي زد و گفت: شكايت آن مرد را به آقا كردم و از ايشان خواستم كه وي را گوشمالي دهد. آقا فرمود: نمي توانيم كاري بكنيم. او بر ما حقي دارد! گفتم: ما از شيعيان و محبّان شما هستيم، و او ما را اذيت كرده! آقا فرمود: هفده سال پيش، اين شخص در كربلا شبگرد بود. در شبي مهتابي، چشمش به آب فرات افتاد. با خود گفت: «چه مي‌شد كه به طفل شيرخوار حسين عليه السلام آبي مي‌دادند، زنده مي‌مانْد يا نمي ماند؟! ». چشمش تر شد و حقي بر ما پيدا كرد! در بازگشت از سفر، مجدداً همان مأمور، ما را در گمرك ديد و خطاب به دوستم گفت: شكايت كردي؟ مي‌بيني كه چيزي نشد و من سالمم! دوستم به وي گفت: بيا برويم در كناري بنشين تا بگويم. كنارش نشست و گفت: من شكايت تو را كردم؛ ولي آقا چنين فرمود... آن مرد به محض شنيدن اين سخن حالش منقلب شد و شروع كرد به اشك ريختن و در ادامه گفت: «درست مي‌گويي. آن شب هيچ كس با من نبود و اين ماجرا را جز من و خدا كسي نمي داند. حق با آقاي شماست» و همان جا مذهب خود را تغيير داد و شيعه شد و مسير زندگي او تغيير كرد. [۱] ۱- راوی: آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی (ره) 📚خاطره های آموزنده ، آیت الله محمد محمدی ری شهری (ره) ، صفحه ۳۳۷ دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمنان نظر داری ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ 🖋و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می‌آمرزم! ترجمه: آیت الله مکارم شیرازی 📖 سوره طه آیه ۸۲ 🔗 تفسیر: https://B2n.ir/b32213 🌸قال الباقر عليه السّلام: ما مِنْ رَجُلٍ ذكَرَنا اَوْ ذُكِرْنا عِنْدَهُ يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ ماءٌ ولَوْ مِثْلَ جَناحِ الْبَعوضَةِ اِلاّ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فى الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذلِكَ الدَّمْعَ حِجاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ. 🖋امام باقر عليه السّلام پس از شنيدن سروده هاى كُميت درباره اهل بيت، گريست و سپس فرمود: هيچ كس نيست كه ما را ياد كند، يا نزد او از ما ياد شود و از چشمانش هر چند به اندازه بال پشه اى اشك آيد، مگر آنكه خداوند برايش در بهشت، خانه اى بنا كند و آن اشك را حجاب ميان او و آتش دوزخ قرار دهد. 📚 الغدير، ج ۲، ص ۲۰۲ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 خبر مرگ کسری یکی از زمامدارانی که پیامبر صلی الله علیه وآله به او نامه نوشت «خسرو پرویز» شاه ایران بود. نامه آن حضرت توسط «عبداللَّه بن حذافه» برای او ارسال شد. متن نامه به شرح ذیل است: بسم اللَّه الرحمن الرحیم از محمّد فرستاده خدا به کسری [۱] بزرگ ایران. درود بر کسی که از هدایت تبعیت کند و به خداوند و رسولش ایمان آورد، و شهادت دهد که خدایی جز خدای یگانه نیست و محمّد بنده و فرستاده اوست. تو را به دعوت الهی فرا می‌خوانم. به راستی که من فرستاده خدا بر همه مردم هستم تا آنها را از خشم او بترسانم و حجت را بر کافران تمام کنم. اسلام بیاور تا در امان بمانی و اگر از آوردن اسلام سرباز زدی گناه مجوس بر گردن توست. وقتی خسرو پرویز نامه را از عبداللَّه دریافت کرد و خواند آن را پاره کرد و گفت: این گونه برای من نامه می‌نویسد و نام خود را بر من مقدم می‌دارد! از جواب دادن به نامه خودداری کرد و به عبداللَّه هم توجهی نکرد. وقتی خبر برخورد خسرو پرویز و پاره کردن نامه به پیامبر صلی الله علیه وآله رسید بسیار ناراحت شد و فرمود: خداوند پادشاهی او را نابود گرداند. وقتی عبداللَّه رفت خسرو پرویز نامه ای به «باذان» پادشاه یمن نوشت که شنیده‌ام کسی در حجاز ادعای نبوّت کرده است، دو مرد بفرست تا او را دستگیر کنند و به نزد من آورند. باذان مرد قهرمانی به نام «بابویه» را با فرد دیگری به نام «خرخسک» به سوی رسول خدا صلی الله علیه وآله اعزام کرد و نامه ای برای آن حضرت ارسال کرد که در آن آمده بود با این دو فرستاده به سوی کسرا برود و به مأموران خود گفت: ببین این مرد کیست و چه می‌گوید و خبر آن را برای من بیاور. بابویه و خرخسک به مدینه رفتند تا به محضر رسول خدا رسیدند آن گاه بابویه به پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کرد: شاهنشاه خسرو پرویز به باذان شاه یمن نامه نوشته است که دو نفر را بفرستد تا به سوی تو آیند و باذان ما را انتخاب کرد تا تو را با خود به نزد کسری ببریم اگر با ما بیایی درباره تو چیزی به کسرا می‌نویسم که سودمند باشد و دست از تو بردارد و اگر سرباز زنی خود دانی که او تو و قومت را از بین خواهد برد و شهرهایت را خراب خواهد کرد. وقتی مأموران باذان به محضر رسول خدا صلی الله علیه وآله آمدند حضرت به آنها فرمود: وای بر شما چه کسی به شما دستور داده است ریش خود را بتراشید و سبیل بگذارید؟ گفتند: پروردگار ما «کسرا» به ما دستور داده است. پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: امّا پروردگار من فرموده است شارب را بزنیم و ریش را باقی بگذاریم. آن گاه فرمود: بروید و فردا بیایید. در این فرصت وحی رسید که خدای عزّوجل شیرویه فرزند خسرو پرویز را بر او مسلط کرد و او را در فلان تاریخ و فلان شب چند ساعت از شب رفته به قتل رسانید. آنها هم به باذان خبر دادند و با این خبر غیبیِ رسول خدا صلی الله علیه وآله ، باذان و مردم یمن اسلام آوردند و خسرو پرویز هم به نتیجه برخورد زشت خود رسید. [۲] [۱- لقب پادشاهان ساسانی] ۲- بحارالانوار، ج ۲۰، ص ۳۸۹ و ۳۹۰ 📚عبرتهای ماندگار ، محمد رضا اکبری ، صفحه ۶٠ (با اندکی ویرایش) ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَكُمْ ۚ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا 🖋اى مردم، آن پيامبر [موعود]، حقيقت را از سوى پروردگارتان براى شما آورده است. پس ايمان بياوريد كه براى شما بهتر است. و اگر كافر شويد [بدانيد كه‌] آنچه در آسمانها و زمين است از آنِ خداست، و خدا داناى حكيم است. ترجمه: محمد مهدی فولادوند 📖 سوره نساء آیه ۱۷٠ 🔗 تفسیر: https://B2n.ir/s42580 🌸رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : اقْبَلِ الحَقَّ مِمَّن أتاكَ بهِ ـ صَغيرٌأو كَبيرٌ ـ وإن كانَ بَغيضا ، وارْدُدِ الباطِلَ على مَن جاءَ بهِ مِن صَغيرٍ أو كَبيرٍ وإنْ كانَ حَبيبا . 🖋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : حقّ را از هركس كه برايت آورد ـ كوچك يا بزرگ ـ بپذير هر چند دشمنت باشد و باطل را هر كه آورد كوچك يا بزرگ به خودش برگردان هرچند دوستت باشد . 📚كنز العمّال : ۴۳۱۵۲ - منتخب میزان الحکمة ، باب ۵۵۲ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
👨‍👧‍👦 💠 تعصب بیجا بین سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ ش آیت الله سیّد احمد فقیه امامی [۱] در منزل حاج مسعود شهشهانی منبر می‌رفتند. چند شبی هم درباره دکتر علی شریعتی و انحرافات عقیدتی او بحث می‌کردند. تعدادی از دانشجویانِ طرفدار دکتر شریعتی در مجلس حاضر بودند و با صدای بلند به بحث ایشان اعتراض می‌کردند و ایشان هم با کمال آرامش بحث را ادامه می‌دادند تا اینکه یک شب آنها چراغ‌های مجلس را خاموش کردند و در تاریکی منبر را برگرداندند که حضرت آقا از منبر سرنگون شده و دیگر بحث را ادامه ندهند اما ایشان دوباره بر منبر مستقر شده و فرمودند: وظیفه دارم به شما آگاهی ببخشم. یکی از همان دانشجویان که مسئول تکثیر نوارهای دکتر شریعتی در دانشگاه اصفهان بود شبی با دیدن جمال نورانی آیت الله امامی در مسجد با خودش گفت: خدایا ! اگر حق با این آقا است و کارهایی که درباره او انجام دادیم مورد رضایت تو نبوده به هر نحو که صلاح می‌دانی مرا آگاه کن. شب بعد ، آن دانشجو با این حقیر (علیرضا مهرپرور) تماس گرفت و گفت: دیشب خوابی دیده‌ام که حقانیت آیت الله امامی را به من فهماندند و از تعصب بیجای خود در مورد دکتر شریعتی آگاه شدم. او ادامه داد که ما به خاطر ارادت زیاد به دکتر شریعتی آن قدر حساسیت نسبت به آیت الله امامی داشتیم که با شنیدن خبر سکته قلبی ایشان مجلس جشن برگزار کردیم و... چون خجالت می‌کشم حضوری یا حتی تلفنی عذرخواهی کنم از شما خواهش می‌کنم برای رضای خدا از طرف من از ایشان حلالیت بطلبید. اتفاقاً همان روز در جلسه ای که تعدادی از علمای اصفهان و قم حضور داشتند فرصت را غنیمت دانسته و خدمت ایشان پیام حلالیت و عذرخواهی آن دانشجو را عرض کردم. ایشان بلافاصله با همان عطوفت همیشگی فرمودند: اشکالی ندارد، مهم نیست. به او بگویید حلال کردم. با شنیدن این کلام، حضار مطلع از قضیه صداشان به گریه بلند شد. روز بعد آن دانشجو تماس گرفت که ببیند چه شده؟ وقتی کلام و عکس العمل آیت الله امامی را برایش گفتم منقلب شد و گفت: بی جهت نیست که ایشان به این مقامات معنوی نائل شده اند و باز مقداری از خواب خود را درباره آیت الله امامی توضیح داد. [۱- آیت الله سیّد‌ احمد فقیه امامی (۱۳۱۲ - ۱۳۷۲ ش) عالم فرهیخته و استاد عالی‌مقام حوزه، که خدمات ارزشمندی را جهت تاسیس و ترمیم حوزه های علمیه اصفهان انجام داد. 🔗دانشنامه اسلامی: B2n.ir/q44924] 📚خاطراتی آموزنده و ماندگار ، علی رضا مهرپرور ، صفحه ۳۷ (همراه با ویرایش و تلخیص) ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا 🖋[یاد کن] هنگامی را که کافران [پس از قرارداد صلح حدیبیه] دل هایشان را از تعصّب و خشم شدید جاهلی آکنده کردند، پس خدا هم آرامشش را بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد و روح تقوا را [که حقیقت و جان توحید است] ملازم آنان نمود، و آنان به [روح تقوا] سزاوارتر و شایسته آن بودند؛ و خدا همواره به هر چیز داناست. ترجمه: استاد حسین انصاریان 📖 سوره فتح آیه ۲۶ 🔗 تفسیر: https://B2n.ir/n69481 🌸رسول اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن تَعَصَّبَ أو تُعُصِّبَ لَهُ فقَد خَلَعَ رِبْقَ الإيمانِ مِن عُنُقِهِ . (الكافي : ۲/۳٠۸/۲) وفي نَقلٍ : فقَد خَلَعَ رِبقَةَ الإسلامِ مِن عُنُقِهِ . (ثواب الأعمال : ۲۶۳/۱) 🖋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : كسى كه تعصّب بورزد يا برايش تعصّب ورزيده شود، حلقه ايمان را از گردن خويش باز كرده است. در حديثى ديگر آمده است: حلقه اسلام را از گردن خويش باز كرده است. 🌸رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : منَ كانَ في قَلبِهِ حَبَّةٌ مِن خَردَلٍ مِن عَصَبِيَّةٍ بَعَثَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ مَعَ أعرابِ الجاهِلِيَّةِ . (الكافي : ۲/۳٠۸/۳) 🖋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس در دلش به اندازه دانه خردلى عصبيّت باشد، خداوند در روز قيامت او را با اعراب جاهليت برانگيزد. 📚 منتخب میزان الحکمة ، باب ۱۳٠۷ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
🔰قابل توجه طلاب گرامی به اطلاع عزیزانی که قصد دارند از ابتدای مهرماه در مدارس سطح شهر مشغول به اقامه نماز گردند، می‌رساند اداره کل آموزش و پرورش طی تفاهمی با ستاد اقامه نماز اقدام به برگزاری دوره یک روزه توانمندسازی ائمه جماعت مدارس نموده است. ❗️طبق اعلام عزیزان، اولاً شرط حضور در مدارس جهت امامت جماعت شرکت در دوره مزبور بوده، ثانیاً با تفاهم صورت پذیرفته، مرکز خدمات نیز متعهد گردیده است برای طلابی که جهت اقامه نماز مدارس اعزام می گردند، به شکل روزانه حق الزحمه ای درنظر گرفته و با قید فوریّت پرداخت نماید. ⏰ دوره نیمه دوّم شهریور ماه خواهد بود. دوستانی که قصد دارند در دوره مزبور حضور داشته باشند از طریق لینک زیر عضو گروه شوند. https://eitaa.com/joinchat/2828665738Ce85caeefa8
لینک کانال اطلاع رسانی دوره توانمند سازی ائمه جماعات مدارس سمنان https://eitaa.com/joinchat/2828665738Ce85caeefa8
👨‍👧‍👦 💠 آن شب به یاد ماندنی قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود. شب جمعه برادران درخواست کردند که برای خواندن دعای پر فیض کمیل در مسجد پادگان جمع شویم. یکی از دوستان، نابینا بود و جایی را نمی دید. قبل از اعزام، هر چه تلاش کردند تا مانع از آمدنش به جبهه شوند موفق نشدند. می گفت: «می توانم لااقل آب برای رزمندگان بریزم». آن شب در اواسط دعا بلند شد. مدام صدا می زد: «یابن الحسن(عج)، مهدی جان کجا می روی؟ من نابینا هستم. من نابینای چشم بسته را از این گرفتاری و فلاکت نجات بده». در حال گریه به راه افتاد و ۲٠ متری جلو رفت و فریاد زد: «خدا را شکر، خدا را شکر، چشمانش باز شد، بچه ها دورش حلقه زدند و او را غرق بوسه کردند. آن شب همگی خدا را شکر کردیم که امام زمان(عج) به مجلس مان عنایت نمودند.»[۱] 💠 اشک شوق در منطقه دربندی خان مجروح شدم. سه ماه و نیم نمی توانستم راه بروم. شبی خیلی گریه کردم، دیگر خسته شده بودم. امام زمان (عج) را به مادرش قسم دادم. دلم برای جبهه پر می زد. صبح زود همین که از خواب برخاستم، سراغ عصا رفتم و شروع کردم با اعتماد راه رفتن. پاهایم سالم بود و من از شوق تا دو روز اشک می ریختم و گریه می کردم. ۱- ماهنامه سبز سرخ ، راوی: جلال فلاحتی ۲- کتاب امدادهای غیبی ، راوی: شهید محمد کمالیان 📚 مجله معارف ، شماره ۸۷ ، کرامات جبهه 🔗 پایگاه اطلاع رسانی حوزه https://noo.rs/iNKY8 ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 🖋ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و دست آویز و وسیله ای [از ایمان، عمل صالح و آبروی مقرّبان درگاهش] برای تقرّب به سوی او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید تا رستگار شوید. ترجمه: استاد حسین انصاریان 📖 سوره مائده آیه ۳۵ 🔗تفسیر آیه: https://B2n.ir/n30445 🌸عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِینِ اللَّهِ سِرّاً 🖋امام زین العابدین علیه السّلام فرمودند: مردم زمان غیبت حضرت مهدی (عج) که معتقد به امامت وى می باشند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند، زیرا خداوند عقل و فهمى به آنها داده که غیبت در نزد آنها حکم مشاهده را دارد! خداوند آنها را در آن زمان مثل کسانى می داند که با شمشیر در پیش روى پیغمبر -علیه دشمنان دین- پیکار کرده اند، آنها مخلصان حقیقى و شیعیان راستگوى ما هستند که مردم را به طور آشکار و نهان به دین خدا می خوانند. 📚بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️کاری که با مسئولین کرد! ✍خدا رحمتش کند، خیلی‌ها میخواهند اداشو دربیارند، اما نمی‌توانند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای فرزندان خود زیاد دعا کنید خیلی زیاد ...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
👨‍👧‍👦 💠 عشق به پیامبر (ص) وقتی پیامبر (ص) و مسلمانان مسجد النبی را می‌ساختند، پیامبر اکرم (ص) فرمود: هر کسی خِشتی بیاورد از اجری چنین و چنان برخوردار است. هر یک از صحابه می‌رفتند و یک خشت می‌آوردند، امّا عمّار می‌رفت و دو خشت می‌آورد. پیامبر (ص) از او پرسید: چرا دو خشت با خود می‌آوری که تو را به رنج و زحمت اندازد؟ عمّار عرض کرد: یا رسول اللَّه! یکی را برای شما می‌آورم و یکی را برای خود، زیرا منزلت شما بیش از آن است که بخواهی خشت بیاوری و از طرفی من نمی خواهم از اجر آوردن خشت بی بهره مانی از این رو یکی را به نیت شما و دیگری را برای خود می‌آورم. پیامبر اکرم (ص) او را دعا کرد و فرمود: خداوند به تو جزای خیر دهد. [۱] 🌸پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: اَلْعَبْدُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ. 🖋بنده با کسی است که او را دوست دارد. [۲] ۱- تفسیر ابوالفتوح رازی، ج ۷، ص ۱۴۹ و ۱۵۰. ۲- کنزالعمّال، خ ۲۴۶۶۸ 📚قصه های تربیتی ، محمد رضا اکبری ، صفحه ۹۶ (با مقداری تغییر) 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 @masjed_semnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا