اڪثرا مے آید و فڪر را درگیر خودش مے ڪند ، و پر و بال مے دهد به ذهن تا در خیالهاے دل ! پرواز ڪند ...

گاه به اوج مے رسد و اڪثرا به سقوط نزدیک مے شود ...

مے آید تا بگوید، حالا به اطراف بنگر، ڪه همه رفته اند و من، همنشین، بے ڪسے هایت شده ام!

و اما مے آید تا آشتے دهد دل ها را با صاحبِ دل ...

تا دستان دلت را بگذارد در دستان سازنده اش، ڪه چهار چڪش به اطرافش بزند تا اندڪے از آن زمین خوردگے ها، نجات یابد و صاف و صادق و ساده شود ...

تنهایے به من فهماند، همه رفتنے اند و ڪسے همراه! نیست، جز آنڪه بود، هست و خواهد بود ...

یا رفیق من لا رفیق له...

تنهایے موجود بدے نیست! بستگے به حال ما دارد ڪه چگونه دعوتش ڪنیم !!! التماس دعا 👨‍💻

حرفے، سخنے ‌... payamenashenas.ir/cheshme_majnun

سلام! وَاذْڪُرِ اسْمَ رَبِّڪَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا...

دل از همه بِڪَن ... دلت را خانه یڪی ڪن ... خانه ے خدا ...

عاشق شوید عاشق خدا ... دل ڪندن از دیگران خیلے سخت است ولے اگر دلبرت خدا باشد ... آسان میشه...