.
به خیمه رفت و نیامد پس از شهادتشان
نخواست تا که ببیند شکسته شاهش را
دو ماه پاره به دست حسین بود و شنید
بگو به خواهر من تن کند سیاهش را
#طفلان_زینب
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
نوهی فاطـمه را از سـر کینه کشتنـــد
به همان شیوهی مرسوم مدینه کشتند
#محرم #حضرت_قاسم
👉 @Do_KhatRoze 📜
دست و پا میزنی و من جگرم میسوزد
خیلی امروز شبیه علی اکبر شدهای...
#محرم #حضرت_قاسم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
با سر انگشت دو تا دست بیا حلقه بساز،
تازه این مے شود اندازه ے دور ڪمرش
تنگ ڪن حلقه ے دستان خودت را حالا،
این شود گردن او،آخ چه آمد به سرش
#محرم | #شب_هفتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
رد پايي كه چنين دور خودش چرخيده
حال روز پدرے هست كه حيران شده است
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
51.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخواب عزیزدلم...
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
ای گل چه زود دست خزان کرد پرپرت
رفتی و رفت خنده ز لبهای خواهرت
هر کس که دید رأس تو بر روی نیزههاست
آهی کشید و گفت که بیچاره مادرت
تا بیشتر به گریهی من خنده سر دهند
آوردهاند محمل من را برابرت
از دوش نیزهدار تو فهمید کاروان
خون میچکد هنوز ز رگهای حنجرت
یک تیر بوسهات زد و شد روز من سیاه
حالا چه کرد بین سفر نیزه با سرت
هرگز نمیرود ز خیال من این سه داغ
رنگ پدر، گلوی تو، لبخند آخرت...
حسن لطفی
#محرم | #حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
پیکرش درگیر شد با عقده هایِ آتشین
شد علي اکبر(ع) اسیرِ کینه هایِ غاصبین
بر تنش میخورْد هر سرنیزه با ذکرِ علی(ع)
بلکه با ذکرِ اذان، بی شک و شبهه، با یقین
بر زمین افتاد لب-تشنه! به قران هیچکس
غرقِ خون شهزاده ای هرگز ندیده اینچنین
بوسه میزد پشتِ هم بر صورتش گرد و غبار
رفت و آمد بود و شد با خاک، موهایش عجین
رو به شمرِ پست(لع)شاید گفته باشد حرمله(لع)
تا صدایش دَرنیاید تیرِ بهتر برگزین
شد گلویش تیرباران! سینه اش را خون گرفت
کار دستش داد آخر آن صدایِ خوش طنین
شد عمیق و باز شد در ازدحام ِ دور و بر
زخم ِ شمشیری که افتاده ست بر رویِ جبین
از گلویش لحظه لحظه آه می آمد به گوش
در نفس هایِ سراسر خون و سختِ آخرین
منتظر شد گرمی ِ آغوش بابا را فقط
آمد اما قد خمیده حضرتِ حصنِ حصین
زار میزد در کنارِ پیکرش هر آن؛ حسين(ع)
بی رمق شد پایش و بد خورد با زانو زمین
وای از آن ساعت که با گریه عبا را پهن کرد
تکه تکه جمع کرد از خاک؛ جانش را حزین!
#شب_هشتم_محرم
#مرضیه_عاطفی
👉 @Do_KhatRoze 📜
◼️ خیز از جا، آبرویم را بخر...
عمّه را از بین نامحرم ببر...
حمید بن مسلم گوید:
فَكَأَنِّي أنظُرُ إلىٰ امْرَأَةٍ خَرَجَتْ مُسرِعَةً تُنادِي بِالْوَيلِ و الثَّبورِ، و تَقولُ:
▪️ وقتیکه علی اکبر علیهالسلام به خاک افتاد، گویا یک زنی را میدیدم که با سرعت از خیمهها به سمت معرکه میآمد و ناله و فریاد سر میداد که:
يا حَبيباهُ! يا ثَمَرَةَ فُؤاداهُ! يا نُورَ عَيْناهُ! يا أخياهُ! و ابنِ أخياهُ
لَيتَنِي كُنتُ قَبلَ هٰذا الْيَومِ عُمْيا، لَيتَنِي وَسَّدَتِ الثَّرَىٰ.لَیتَ الْمَوتُ اَعدَمَنی الْحَیاةُ و لَا اَراکَ قَتیلاً
▪️ای کاش قبل از امروز، کور بودم...
ای کاش که خاک را، بالشت سرم میکردم...
ای کاش مرگ، زندگیام را میگرفت و تو را اینجور کشته نمیدیدم...
جَاءَتْ و انْكَبَّتْ عَلَيهِ، فَجَاءَ الْحسينُ عليهالسَّلامُ، فَأَخَذَ بِيَدِها و سَتَرَ وَجْهَهَا بِعَبائِهِ، و ألْقَىٰ عَباءَتَهُ عَلَيها، فَرَدَّها إلىٰ الْفُسطاطِ،
▪️آن زن جلو آمد و خود را به روی نعش علی اکبر علیه السلام انداخت.
سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام، دست زینب کبری را گرفت و عبایش را به روی او انداخت و صورتش را پوشاند و او را به خیمهها بازگرداند.
و أَقْبَلَ عليه السّلامُ بِفِتْيانِهِ، و قالَ: اِحْمِلوا أخاكُم
▪️ و رو جوانان بنی هاشم کرد و فریاد برآورد:
بیایید برادرتان را به خیمه ها ببرید...
📚معالی السبطین ج١ص۴٠٩
📚طوفان البکاء(خطی) ص۵١٠
📚اعیان الشیعه ج١ص۶٠٧
📚مقتل الحسين، بحرالعلوم ص٣٣٧
📚مقتل ابومخنف ص٨٣
#مقتل
#شب_هشتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
این شکافی که زده نیزه به پهلوت علی
صحنهی مـادر و مسمار مجسم کـرده...
قاسم نعمتی
#محرم | #شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
👉 @Do_KhatRoze 📜
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
ڪانال دُوخَط رُوضِہ | زمینہ - @Do_KhatRoze .mp3
3.5M
بہ ڪنار بدنش خشڪ شدہ این بدنم
از علے اڪبر من یڪ علے اصغر مانده...
#سید_پوریا_هاشمی
#یا_علی_اڪبر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
تمام عرش با هفت آسمان افتاده بر پایش
شبانه روز می چرخد زمین دورِ قدمهایش
نگاهش نافذ و گیراست مخصوصا دم ِ پیکار
صلابت پرور است و مردِ میدان! مثلِ بابایش
أباالفضل(ع) است و زانو میزند پیشَش فضیلت ها
به میدانِ جوانمردی و غیرت نیست همتایش
همینکه راه می آید فراری میشود دشمن
أشِدٌاءُ علَیَ الکفّار یعنی قدّ و بالایش
مبادا لحظه ای وقتِ غضب شمشیر بردارد
که عزرائیل می آید به همراهِ بلایایش
دخیلِ دستهایش بود اهل عالمی اما
علمدارِ همه عالم؛ رقیه(س) بود دنیایش
برای دردمندان یک نخی از چادر زینب(س)
به دورِ نسخه می پیچد؛ فدایِ این مداوایش
شنیدم از حسین بن علی(ع) دل برده هر لحظه
تبرّی و توَلّایش ، تولّی و تبرّایش
بنا شد در مصافِ کربلا؛ باشد فقط سقّا
به رویِ هر دو چشمش بود دستوراتِ آقایش
همین شد که نخورد آب و به جایش تیرِ بی وجدان
اصابت کرد بر آن چشم ِ از عصیان مُبرّایش
برایش نیزه ها را کاملا با زهر آغشتند
زدند و کِل کشیدند و مهیّا شد تماشایش
دو دستش شد قلم در علقمه باب الحوائج شد
به دستِ حضرتِ زهرا(س) محوّل شد تسلّایش!
#محرم | #شب_نهم_محرم
#حضرت_ابوالفضل_العباس
👉 @Do_KhatRoze 📜