eitaa logo
دعا واذکار الهی
33.9هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
31 فایل
«وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» و در تمام‌ کارها‌ خود را به‌ خدا‌ واگذار کن، که‌ او کاملا بر احوالِ بندگان بیناس کانون تبلیغاتی پر بازده "اعتماد" در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/3574071380Ca1a252b0f9 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
* 🔻برای ما خیلی ابهام هست که چه به سرمان می آید. بعد از مرگ، کجا می رویم؟ چه کار می کنیم؟ 🔸لذا می ترسیم؛ چون نمی دانیم آن طرف چه خبر است. اگر کوچک‌ترین لطمه به ما بخورد، آن را ضرر می پنداریم. در حالی که همیشه اینطور نیست. 🔹گاهی یک فردی که ضرر مالی یا ضرری در زندگی به او وارد می‌شود، این ضرر باعث می‌شود که او در یک کار خیر وارد شود؛ مثلا حفظ قرآن را شروع می‌کند و بعد از چند سال، حافظ قرآن می‌شود. بعد از چند سال که نگاه می کند، می‌بیند فلان اتفاق، باعث شد که حافظ قرآن شود؛ لذا هیچ وقت به این اتفاق به دید یک ضرر نگاه نمی کند؛ چون بزرگ‌تر از آن نصیبش شده است که آن را نفع می‌بیند. 🔸اگر انسان در محدوده وظایف خود، این حس را پیدا کرد و این‌گونه رشد کرد، آن وقت مانند جریان حضرت زینب علیهاالسلام می شود که فرمود: ما رأیت الا جمیلا؛ ندیدم مگر زیبایی... 🔹اتفاق هرقدر هم بزرگ باشد چون او رشد کرده، در این قضیه خسارت ندیده است، رضای خدا و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ را به دست آورده است، وفاداری خود را ثابت کرده است. همه این‌ها امتیاز است و در این وقت است که دنیا در نظر انسان، زیبا می‌شود. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج 🕋
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 افزایش رزق وثروت 💟چند دستور العمل از آیت اللّه کشمیری برای افزایش رزق: ۱-خواندن سوره توحید هنگام ورود به خانه ۲-زیاد خواندن سوره ذاریات ۳-خواندن آیه ۳۵سوره نور به عدد ۲۵۶مرتبه ۴-هر شب،۱۱۵مرتبه بگوید(یا علیُّ یا کافی) ۴-ذکر(یا قویّ یا غنیّ یا ولیّ یا وفی)به تعداد ۱۳۹۸مرتبه
༻﷽༺ بازهم روضه‌ زینب، همه جا ریخت بهم حال و روز همه‌ اهل سما ریخت بهم بازهم پیرهنی را به سر و روش کشید گریه‌هایش همه‌ مرثیه را ریخت بهم ✨سالروز شهادت حضرت زینب سلام الله تسلیت باد✨ ┄┅┅❁💚❁┅┅┄
*از دزدی بادمجان تا ازدواج💍* ومن یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لا یحتسب🌸 *شیخ علی طنطاوی ادیب دمشق درخاطراتش نوشته : یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام *مسجد جامع توبهمشهور است.* علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا محل منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد. یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود. دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست. بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری. این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد. وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد. این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد ، یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. باخودش گفت : پناه بر خدا. من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟ از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت. صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟ جوان گفت نه شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند. شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟ شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است. اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود. عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر. دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد. وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت. جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟ گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد. زن گفت : *این نتیجه امانت داری و تقوای توست.* *از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید.* *کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید* *خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند.* *توبه تولدی دوباره*
✴️ چهارشنبه 👈21 اسفند 1398 👈16 رجب 1441👈11 مارس 2020 🕋مناسبت های دینی اسلامی. 🕋خروج فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از کعبه (10 هجری) 🎆امور اسلامی و دینی. 📛تقارن نحسین و در استانه قمر در عقرب. 📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند ان شاءالله. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد حالش خوب است. 🚘مسافرت مکروه و اگر ضروری باشد با صدقه همراه باشد. 🔭احکام و اختیارات نجومی. ✳️برای صلح دادن بین افراد. ✳️و انجام معالجات نیک است. 💑احکام مباشرت و انعقاد نطفه. مباشرت مستحب و فرزند حاصل از آن یا حاکم شود یا عالم.ان شاءالله 💉💉حجامت خون دادن فصد خوب و باعث فرح و نشاط است. 💇‍♂💇اصلاح سر و صورت سبب اندوه است. 😴🙄 تعبیر خواب. خوابی که شب پنجشنبه دیده شود تعبیرش از قران ایه 17 سوره مبارکه اسراء است. و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح و کفی بربک بذنوب عباده خبیرا بصیرا.. و مفهوم ان این است که کاری باعث ازردگی وی شود ولی عاقبت بخیر گردد باید صدقات و خیرات بدهد.ان شاءالله و شما مطلب خود را در هر باب قیاس کنید. ✂️ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
.❀ ﴾﷽﴿ ❀ صبحم عسل و ترانه و چایی شد روزم چقدر بکر و تماشایی شد هر‌ روز که با نام تو کردم آغاز سرتاسر روز غرق زیبایی شد سلام 🌸🍃 صبحتون بخیر، دلتون شاد، لبتون خندون عليه السلام: سه چيز، نشانگر درستىِ انديشه است: خوشْ برخوردى، خوبْ گوش دادن[به سخن] و خوبْ پاسخ دادن 🗓 چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶ رجب ۱۴۴۱ ۱۱ مارس ۲۰۲۰ ‌ ⌛
☄️☄️ 🔰امام محمد باقر‏ ؏ فرمودند: هنگامى كه صبح كردى بگو: 〖أَللَّهُمَّ اجْعَلْ لي سَهْماً وافِراً في كُلِّ حَسَنَةٍ أَنْزَلْتَها مِنَ السَّمآءِ إِلَى ‏الْأَرْضِ في هذَا الْيَوْمِ، وَاصْرِفْ عَنّي كُلَّ مُصيبَةٍ أَنْزَلْتَها مِنَ السَّمآءِ إِلَى ‏الْأَرْضِ في هذَا الْيَوْمِ، وَعافِني مِنْ طَلَبِ ما لَمْ تُقَدِّرْ لي مِنْ رِزْقٍ، وَما قَدَّرْتَ لي مِنْ رِزْقٍ فَسُقْهُ إِلَيَّ في يُسْرٍ مِنْكَ وَعافِيَةٍ〗 «امينَ» سه مرتبه 📚 جامع أحاديث الشيعة: ۱۹/۵۲۷
این روزها، اگه فقط سی‌میلیون ایرانی در طول روز، ده بار، دستشون رو بیست ثانیه با آب صابون بشورن و هنگام شستن، شیر آب رو نبندن، هر بار تقریبا سه لیتر آب، هدر میره؛ اگه رعایت کنیم، روزی نهصد میلیون لیتر، آب کمتری مصرف کردیم. یعنی هر هفته‌‌‌، یک "دریاچه چیتگر تهران" صرفه‌جویی کردیم.. 🕋
❗️ ✅ از امام باقر علیه‌السلام روایت شده است: ✴️ خداى عزوجل از میان بندگان مؤمنش آن بندۀ بسیار دعاکننده را دوست دارد؛ پس بر شما باد دعا از هنگام سحر تا طلوع آفتاب؛ زیرا این فاصله، هنگامى است که درهاى آسمان در آن باز شده، و روزی‌ها در آن تقسیم می‌شود، و حاجت‌هاى بزرگ برآورده می‌گردد. 📚 بهجت‌الدعاء، ص۴۴ 🕋
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 💯✍🏻از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است:ڪه مردے از ڪمی فرزند به امام شڪوه نمود. امام به ایشان فرمود: سه روز بعد از نماز عشا و صبح این ڪارها را انجام دهد: ✨70 مرتبه سبحان الله، ✨70 مرتبه استغفرالله، ✨✍🏻و این اذڪاررا ختم ڪند به آیات 12-10 سوره نوح. و در شب سوم با همسرت تماس برقرار ڪن خداوند به تو فرزندےعنایت خواهد ڪرد فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا ﴿١٠﴾ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا ﴿١١﴾ وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا ﴿١٢﴾ 📚طب الائمه، ص 130
✨🌸✨ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ، وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا أَشْهَدُ أَنَّكَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ، وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ، وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، حَتَّى دَعَاكَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ، فَقَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ، وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ سلام بر تو ای امین خدا بر روی زمینش، و حجّت او بر بندگانش، سلام بر تو ای علی بن موسی الرضا شهادت می دهم که تو در راه خدا آن چنان که باید جهاد کردی، و به کتابش عمل نمودی، و روش های پیامبرش (درود خدا بر او خاندانش) را پیروی کردی، تا خدا تو را به جوارش خواند، و با اختیاراتش تو را به جانب خود قبض روح نمود، و دشمنانت را ملزم به حجّت کرد، با آنچه تو راست از حجّت های رسا بر همه مخلوقاتش 【السلام علیک یا امام رضا(ع)】
🔺 خانواده و امید به بهشت 🔅 (ص) : 🔸 « يُؤتى بِالرَّجُلِ مِن اُمَّتي يَومَ القِيامَةِ وما لَهُ مِن حَسَنَةٍ تُرجى لَهُ الجَنَّةُ، فَيَقولُ الرَّبُّ تَعالى : أدخِلوهُ الجَنَّةَ، فَإِنَّهُ كانَ يَرحَمُ عِيالَهُ .» 🔹«در روز رستاخيز ، مردى از امّت مرا مى آورند ، در حالى كه هيچ كار نيكى كه به سبب آن ، برايش اميد بهشت برود ، ندارد ؛ امّا خداوند متعال مى فرمايد : «او را به بهشت ببريد ؛ چرا كه به خانواده اش مهر مى ورزيد.» 📚 تاريخ بغداد : ج ٢ ص ٣٣٠ 🕋