امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
هركه براى دنيا غمگين گردد، بر قضاى خداوندى خشم گرفته است و هر كه از مصيبتى كه به او رسيده شكايت كند، از پروردگارش شكايت كرده و هر كه نزد توانگرى رود و به سبب مالش فروتنى كند، دو ثلث دينش از دستش رفته است و هر كه قرآن خواند و مرد و به جهنم رفت، آيات خدا را استهزا مىكرده است و هر كه دلش شيفته دنياست، سه چيز بر قلبش چيرگى دارد:
1️⃣ اندوهى كه از او دست بر ندارد
2️⃣ حرصى كه رهايش نكند
3️⃣ و آرزويى كه به او نرسد
📚 نهجالبلاغه، حکمت ۲۲۸
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🌼امام محمد باقر (ع):
🌴 هر که نمازش را با حضور قلب بخواند، رکوع (و سجودش) را درست انجام بدهد، عجله نکند،
خداوند وحشت قبر را از او بردارد.
📚 بحار الانوار
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴چکار مي توان کرد که از ترس و وحشت شب اول #قبر کاسته شود ؟
در روايتي پيامبر(ص) فرمود: سخت ترين ساعات شب اول قبر است . فرمود بر اموات خود رحم کنيد اولاً با صدقه دادن در آن هنگام و بعد اگر نتوانستيد دو رکعت نماز هديه کنيد .
اين دورکعت نماز به غير از آن دو رکعت نماز ليلة الدفن است . دو رکعت نماز به کيفيت نماز صبح است که آن را هديه مي کنيم.
پيامبر(ص) در روايتي فرمود: اين دو رکعت نماز که شما کوچک مي شماريد، نمي دانيد براي او چکار مي کند...
📚حجت الاسلام عالی
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت هفدهم
🍀عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را میشناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش می کردند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمی توانستند...
⛔️ اتفاقات زیادی را در همان لحظات دیدم و متوجه آنها شدم، اتفاقاتی که هنوز در دنیا رخ نداده بود.
♨️ خیلی ها را دیدم که به شدت گرفتار هستند حق الناس میلیونها انسان به گردن داشتند و از همه کمک می خواستند اما هیچ کس به آنها توجهی نمیکرد.
♻️مسئولینی که روزگاری برای خودشان کبکبه و دبدبه ای داشتن و غرق رفاه و راحتی در دنیا بودند حالا با التماس غرق در گرفتاری بودند...
🔆سوالاتی را از جوان پشت میز پرسیدم و جواب داد.
✅مثلاً در مورد امام عصر و زمان ظهور پرسیدم ایشان گفت:
باید مردم از خدا بخواهند تا ظهور مولایشان زودتر اتفاق بیفتد تا گرفتاری دنیا و آخرتشان برطرف شود.
🚫 اما بیشتر مردم با وجود مشکلات امام زمان را نمی خواهند...اگر هم بخواهند برای حل گرفتاری دنیایی به ایشان مراجعه میکنند...
بعد مثال زد و گفت: مدتی پیش مسابقه فوتبال بود، بسیاری از مردم در مکان های مقدس امام زمان را برای نتیجه این بازی قسم می دادند...
✅از نشانه های ظهور سوال کردم،از اینکه اسرائیل و آمریکا مشغول دسیسه چینی در کشورهای اسلامی هستند و برخی کشورهای به ظاهر اسلامی با آنها همکاری میکنند...
🌺 جوان پشت میز لبخندی زد و گفت: نگران نباش اینها کفی برآب هستند و نیست و نابود می شوند، شما نباید سست شوید باید ایمان خود را از دست ندهید.
🌴نکته دیگری که آنجا شاهد بودم انبوه کسانی بود که زندگی دنیای خود را تباه کرده بودند آنها فقط به خاطر دوری از انجام دستورات خداوند...
🌸جوان گفت: آنچه حضرت حق از طریق معصومین برای شما فرستاده است در درجه اول زندگی دنیای شما را آباد می کند و بعد آخرت را می سازد.
🌾 به من گفتند اگر آن رابطه پیامکی را ادامه میدادیم گناه بزرگی در نامه عمل از ثبت میشد و زندگی دنیایی تو را تحت شعاع قرار می داد.
🌼 در همین حین متوجه شدم که یک خانم با شخصیت و نورانی پشت سر من البته کمی با فاصله ایستادهاند.
🍀 از احترامی که بقیه به ایشان گذاشتن متوجه شدم که مادر ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند .
🍁وقتی صفحات آخر کتاب اعمال من بررسی میشد و خطا و اشتباهی در آن مشاهده می شد خانم روی خودش را برمی گرداند، اما وقتی به عمل خوبی می رسیدیم با لبخند رضایت ایشان همراه بود.
🌹 اما توجه من به مادرم حضرت زهرا بود،در دنیا ارادت ویژه به بانوی دو عالم داشتم و در ایام فاطمیه روضه خوانی داشته و سعی میکردم که همواره به یاد ایشان باشم.
💥ناگفته نماند که جد مادری ما از علما و سادات بوده و ما نیز از اولاد حضرت زهرا به حساب میآمدیم.
حالا ایشان در کنار من حضور داشت و شاهد اعمال من بود.
💐کم کم تمام معصومین را در آنجا مشاهده کردم...برای شیعه خیلی سخت است که در زمان بررسی اعمال امامان معصوم در کنارش باشند و شاهد اشتباهات و گناهانش...
🥀از اینکه برخی اعمال من معصومین علیه السلام را ناراحت می کردم می خواستم از خجالت آب شوم خیلی ناراحت بودم...
🍁 بسیاری از اعمال خوب من از بین رفته بود چیز زیادی در کتاب اعوالم نمانده بود...
🍀از طرفی به صدها نفر در موضوع حق الناس بدهکار بودم که هنوز نیامده بودند.
💠برای یک لحظه نگاهم افتاد به دنیا و به همسرم که ماه چهارم بارداری را میگذراند و بر سر سجاده نشسته بود و با چشمان گریان خدا را به حق حضرت زهرا قسم میداد که من بمانم.
💠نگاهم به سمت دیگری رفت داخل یک خانه در محله ماه دو کودک یتیم خدا را قسم می دادند که من برگردم.
♻️آنها می گفتند:خدایا ما نمیخواهیم دوباره یتیم شویم.. این را بگویم که خدا توفیق داد که هزینههای این دو کودک یتیم را می دادم و سعی میکردم برای آنها پدری کنم.
🌻 آنها از ماجرای عمل خبر داشتند و با گریه از خدا می خواستند که من زنده بمانم...
ادامه دارد...
🌹 @dobare_zendegi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با زبانت جهنم نرو
حجتالاسلام و المسلمین #کافی رحمتاللهعلیه
🌹 @dobare_zendegi 🌹
28.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝داستان شب اول قبر یک جوان...
🎙استاد #دارستانی
🌹 @dobare_zendegi 🌹
هدایت شده از ابرفقه