19.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥پویانفر دوباره غوغا کردند
🖍به مناسبت شهادت امام رضا (ع)👇
.......ماهمه امام رضایی هستیم.....
🎥ببینید|نماهنگ «نذر آب» منتشر شد
🎤 باصدای: محمد حسین پویانفر وگروه سرود ابن الرضا (ع)
📝شاعر: مهدی زنگنه
🎶 موسیقی: امیرسهیل سرافرازی
🎥تصویربردار:دانیال رسولی
🔺تهیه شده در آستان قدس رضوی
🔸گروه سرود ابن الرضا استان قزوین
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 هر چیز که در جستن آنی آنی
✍ علامه جعفری(ره) :
میخواهید بدانید انسان چقدر #ارزش دارد
ببینید به چه چیزی علاقه دارد و عشق می ورزد ، کسی کــه عشقش ماشینش اسـت ،
ارزشش به همان میزان است اما کسی که عشقش خداست، ارزشش اندازه خداست.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
آيت الله احمد مجتهدى تهرانى(ره):
💠 آسايش دوستدار آخرت
اين تجربه ى عمر ماست. ما ديده ايم كسانى كه به فكر آخرت هستند. افراد ديگر كار آنها را درست مى كنند .شما در خانه نشسته ايد ،يكى ديگر نان برايتان مى خرد و مى آورد.
شما نان مى خواستيد ،ناگهان مى بينيد در مى زنند،همسايه تان مى گويد :(( آقا ،من دوتا نان اضافه خريدم)) و به شما مى دهد .ما از اين چيزها زياد ديده ايم .اگر انسان به فكر آخرت باشد، خداوند دنيايش را جور مى كند.علت اينكه الان بيشتر مردم ناراحت هستند و مرتب مى گويند :( آقا، گرفتاريم ،به هر درى كه مى زنيم، نمى شود) اين است كه با خدا ارتباط ندارند. تو با خداى خود انداز كار و دل خوش دار / كه رحم اگر نكند مدعى خدا بكند .
با خـــدا باش و پــادشاهى كن، بى خدا باش و هرچه خواهى كن
🌹 @dobare_zendegi 🌹
به برکت صلوات خاصّه، آتش خاموش شد!
از مرحوم حاج سید حمزه موسوی تبریزی نقل شده که ایشان مریض شدند و من به عیادت شان رفتم و یک کتیبه که صلوات حضرت رضا علیه السلام را بر آن نوشته بود برای ایشان به عنوان هدیه بردم. وقتی باز کردند این جریان را نقل نمودند که:
«من معمولا قبل از اذان صبح به حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شدم و وقتی بر می گشتم هنوز آفتاب طلوع نکرده بود و اهل خانه را ا برای نماز بیدار می کردم. روزی خواستم از حرم مطهر بیرون بیایم، به یاد مدفونین در یکی از قبرستان های تبریز افتادم. برگشتم و یک صلوات خاصه حضرت رضا علیه السلام را برای آنان خواندم و به منزل برگشتم. تا اهل خانه را بیدار کردم، همسرم سراسیمه بیدار شد و گفت: کجا بودید، گفتم: حرم مطهر مشرف بودم. گفت: چه کردید؟ جریان را گفتم. گفت: خواب دیدم که وارد آن قبرستان در تبریز شدم و دیدم از قبرها آتش بیرون می آید، شما آمدید و آتش فرو نشست!»
منبع:
ما سمعت ممن رأیت(آنچه شنیدهام از آنان که دیدهام)، سیدمجتبی بحرینی، مشهد: آفتاب عالمتاب ، ۱۳۹۲، ص 624 و 625.
به پیشگاه رئوف ترین امام، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﯽ (ﻉ) ﻫﻤﺮﺍﻩ (ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺧﻮﺩ) ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﺋﯽ ﺭﺳﻴﺪ،
ﺩﻳﺪ ﺍﻫﻞ ﺁﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻭ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﺁﻥ، ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺍﻟﻬﯽ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺗﺪﺭﻳﺞ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯽﺳﭙﺮﺩﻧﺪ.
ﺣﻮﺍﺭﻳﻮﻥ گفتند:
ﺍﯼ ﺭﻭﺡ ﺧﺪﺍ، ﺍﺯ پروردگار ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻦ، ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻋﻠﺖ ﻋﺬﺍﺑﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﻣﺪﻩ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺎ ﺍﺯ ﮐﺮﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺩﻭﺭﯼ ﮐﻨﻴﻢ.
ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﯽ (ﻉ) ﺍﺯ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍوند ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﻨﺪ،
ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ حضرت ﻋﻴﺴﯽ (ﻉ) ﻧﺪﺍ ﺷﺪ ﮐﻪ: آﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ. ﻋﻴﺴﯽ (ﻉ) ﺑﺎﻟﺎﯼ ﺗﭙﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﻦ ﺭﻭستا!
ﻳﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﯽ
ﺍﯼ ﺭﻭﺡ ﻭ ﮐﻠﻤﻪ ﺧﺪ!
حضرت ﻋﻴﺴﯽ فرمود ﻭﺍﯼ به ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ،
عمل شما چه بوده که اینطور مورد عذاب واقع شدید؟
ﻣﺮﺩ گفت : به علت ﭼﻬﺎﺭ ﭼﻴﺰ ﻣﺎ مستحق عذاب شدیم :
1 - پرستش ﻃﺎﻏﻮﺕ
2 - ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ
3 - ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ
4 - ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﻣﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼﻫﺎﯼ ﺩﻧﻴﺎ
ﻋﻴﺴﯽ علیه السلام پرسید ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ به ﭼﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻮﺩ؟
ﻣﺮﺩ جواب داد: ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ؛ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ ﺷﺎﺩ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯽﺷﺪﻳﻢ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﭘﺸﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ، ﮔﺮﻳﻪ ﻣﯽﮐﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻣﯽﺷﺪﻳﻢ.
حضرت ﻋﻴﺴﯽ فرمود: ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭﺗﺎﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻳﺎﻓﺖ؟
او جواب داد: ﺷﺒﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺮﺩﻳﻢ، ﺻﺒﺢ ﺁﻥ ﺩﺭ (ﻫﺎﻭﻳﻪ) ﺍﻓﺘﺎﺩﻳﻢ.
حضرت پرسید: ﻫﺎﻭﻳﻪ ﭼﻴﺴﺖ؟
ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺪﻩ شده گفت : ﻫﺎﻭﻳﻪ ﺳﺠﻴﻦ ﺍﺳﺖ.
ﻋﻴﺴﯽ: ﺳﺠﻴﻦ ﭼﻴﺴﺖ؟
ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ: ﺳﺠﻴﻦ ﮐﻮﻫﻬﺎﯼ ﮔﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﺑﺮ ﻣﺎ ﻣﯽﺍﻓﺮﻭﺯﺩ.
ﻋﻴﺴﯽ: ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻠﺎﮐﺖ ﺭﺳﻴﺪﻳﺪ، ﭼﻪ ﮔﻔﺘﻴﺪ ﻭ ﻣﺄﻣﻮﺭﺍﻥ ﺍﻟﻬﯽ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ: ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ، ﺗﺎ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻧﻴﮏ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﻴﻢ ﻭ ﺯﺍﻫﺪ ﻭ ﭘﺎﺭﺳﺎ ﮔﺮﺩﻳﻢ،
ﺑﻪ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ: ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽﮔﻮﺋﻴﺪ،
ﻋﻴﺴﯽ: ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ شما! ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺷﺨﺺ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﻠﺎﮐﺖ ﺷﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺳﺨﻦ ﻧﮕﻔﺖ.
ﻣﺮﺩ: ﺍﯼ ﺭﻭﺡ ﺧﺪ! ﺩﻫﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺩﻫﻨﻪ ﺁﺗﺸﻴﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺧﺸﻦ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻣﻦ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ، ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩﻡ، (ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ) ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻧﻴﺰ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﺋﯽ ﺩﺭ ﻟﺒﻪ ﭘﺮﺗﮕﺎﻩ ﺩﻭﺯﺥ ﺁﻭﻳﺰﺍﻥ ﻣﯽﺑﺎﺷﻢ، ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭﺯﺥ ﻭﺍﮊﮔﻮﻥ ﻣﯽﺷﻮﻡ، ﻳﺎ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﯽﻳﺎﺑﻢ (ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﺎ ﻋﺬﺍﺏ ﺍین ﺷﺨﺺ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﺮﮎ #ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ).
ﻋﻴﺴﯽ (ﻉ) ﺑﻪ ﺣﻮﺍﺭﻳﻮﻥ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻳﺎ ﺍﻭﻟﻴﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﺍلاکل ﺍﻟﺨﺒﺰ ﺑﺎﻟﻤﻠﺢ ﺍﻟﺠﺮﻳﺶ ﻭ ﺍﻟﻨﻮﻡ ﻋﻠﯽ ﺍﻟﻤﺰﺍﺑﻞ، ﺧﻴﺮ ﮐﺜﻴﺮ ﻣﻊ ﻋﺎﻓﻴﻪ ﺍﻟﺪﻧﻴﺎ ﻭ ﺍﻟﺎﺧﺮﺓ.
ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﺪ! ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﺎﻥ ﺧﺸﮏ ﺑﺎ ﻧﻤﮏ ﺯﺑﺮ ﻭ ﺧﺸﻦ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺧﺎﺷﺎﮐﻬﺎﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻋﺎﻓﻴﺖ ﻭ ﺳﻠﺎﻣﺘﯽ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﺎﺷﺪ.
📚داستان های اصول کافی،ص ۴۹۵
🌹 @dobare_zendegi 🌹
📜داستان درخت📜
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.
عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟» ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی»
📚داستان کوتاه(سایت نمناک)
🌹 @dobare_zendegi 🌹
#حدیث_روز
#حدیث
🔷💠الْمُؤْمِنُ إِذَا قَرَأَ الْقُرْآنَ فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ بَابَ الرَّحْمَةِ وَ خَلَقَ اللَّهُ بِكُلِّ حَرْفٍ يَخْرُجُ مِنْ فَمِهِ مَلَكاً يُسَبِّحُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَإِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ بَعْدَ تَعَلُّمِ الْعِلْمِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ
🔶💠رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرموده اند:
هنگامی که مؤمن قرآن بخواند، خداوند درهای رحمت را به سوی او میگشاید؛ و به ازای هر حرفی که از دهان وی بیرون آید، فرشته ای را خلق میکند که تا روز قیامت برای او تسبیح بگوید؛ چراکه نزد پروردگار چیزی بعدازیادگرفتن علم، دوست داشتنی تر از خواندن قرآن نیست📖
📚مستدرک الوسائل
🌹 @dobare_zendegi 🌹
✨﷽✨
🔴نگران کم بودن اعمال خود نباشید!
✍مفضل بن عمر مي گويد: در محضر حضرت امام صادق (علیه السلام) بوديم، سخن از چگونگي اعمال به ميان آمد، من گفتم: عمل من چه اندازه اندك است...امام علیه السلام فرمودند: آرام باش، از خداوند مهربان طلب آمرزش كن و اين را بدان كه:
عمل اندك همراه پرهيزگاري، بهتر از عمل بسيار بدون پرهيزگاري است.مفضل: عمل بسيار بدون پرهيز، چگونه است؟امام علیه السلام : برای مثال، مثل كسي است كه از غذاي خود به مردم مي خوراند و به همسايگانش مهرباني مي كند و در خانه اش به روي مردم باز است.
ولي در عين حال اگر دري از حرام به سراغش آيد، مرتكب آن مي شود...شخص ديگري نيز هست كه اين كارهاي نيك مثل غذا دادن، مهرباني به همسايه و … را ندارد، ولي اگر دري از حرام به رويش گشوده شود، وارد آن نمي شود...
🌷پس دومي بهتر از اولي است.
📒اصول کافی،باب الطاعة و التقوي،حديث 7، ص 76، ج 2
🌹 @dobare_zendegi 🌹
✨﷽✨
✍آیت الله مظاهری:
کسی كه نماز شب خوانده است، در دنيا در کار خود موفّق میشود و در قيامت، نورانيّت و درخشندگی خيرهكنندهای پيدا میكند. او در صف محشر جلو میرود تا به صف انبياء میرسد و آنجا مقام محمود است، در چنان موقعيّتی اهل محشر به او غبطه میخورند.
نماز شب، نعمتی است از جانب خدای سبحان که عزّت و ابهّت نمازگزار را نزد مردم افزایش میدهد. برخی تصوّر میکنند نعم الهی منحصر در مادّیات است، در صورتی که از نعمتهای اصلی و مهمِّ خداوند که محبوب اولیای الهی است، میتوان به کسب توفیق نماز شب اشاره کرد.
💞 پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دو رکعت نماز در شب پیش من از دنیا و آنچه در آن است محبوتر است.
📚وسائل الشّيعة، ج۸، ص۱۵۶
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔵 آسودگی اموات
✍️ پیامبر اکرم (ص): هر صدقهای که برای میت داده میشود، فرشتهای آن را به مانند طبقی از نور میگیرد و به کنار قبر میآورد و میگوید؛ السلام علیکم یا اهل القبور؛ این هدیه را خانواده شما برای شما فرستادهاند. آنگاه آن میت این هدیه را تحویل میگیرد و وارد قبرش میکند که همین سبب فراخی (آسایش و آسودگی او) میگردد.
📚 مستدرکالوسائل، ج2، ص484
🌹 @dobare_zendegi 🌹