eitaa logo
دوبیتی های روضه ای
1.4هزار دنبال‌کننده
380 عکس
5 ویدیو
3 فایل
🔹ابیات ناب دهه محرم. فاطمیه. مناسبت ها 🔹منبع دوبیتی های روضه ای! 🔹سبک هایی که تو اوج روضه اجرا شده با متن. 🔹تلفیقی از متن مقاتل مرتبط با دوبیتی ها... ارتباط با ادمین @Amiryhoseynon
مشاهده در ایتا
دانلود
علی تنها مونده میون بی خبرا اومدن پشت در خونه خیره سرا داره حق گم میشه ، تو دودِ آتیش فتنه گرا تازه روضۀ در شده اول دردسرا پَرِ آتیش کوچه رسیده به بال و پرا کسی نیست این دور و برا دود ، آتیش ، تنها ، زهرا غم ، غربت ، مولا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » فاطمه می گیره حق همسرشُ فاطمه تنها نمی ذاره رهبرشُ آتیشم گریونه ، وقتی میسوزونه چادرشُ هدیه به خدا میده غنچۀ پرپرشُ خدا میخره غربت محسن و مادرشُ شهیدای حیدرشُ خون ، گریون ، دریا ، زهرا عشق ، مجنون ، لیلا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » داره می سوزه تو آتیش ناموسِ خدا زیر تیغه گردنه حیدر وا ابتا دل مادر میره تا دم تصویرِ کربُبَلا میشه خیمه و معجر و مقتل و آتیش و دود مث کوچه و چادر و مادر و رویِ کبود عباس مگه اونجا نبود؟.. باز ، سیلی ، دختر ، زهرا رو ، نیزه ، رأس ، شهدا « یا زهرا زهرا زهرا ... » رأس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها .. @dobytyhayroze
دوخت پیراهنی و چشم همه تر گردید؛ تن محسن نشد اما ، تن اصغر گردید.. @dobytyhayroze
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید آتش کشیدن باب شد @dobytyhayroze
کوچه‌اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین خواستم ضربت او کم بشود حیف نشد @dobytyhayroze
آغاز روزهای سیاه از سقیفه شد دنیا که گشت پر ز گناه از سقیفه شد روز غدیر چشم جهان روشنا گرفت روز جهان چه زود سیاه از سقیفه شد می رفت با علی که زمین آسمان شود افسوس این امید، تباه از سقیفه شد هیزم جواب زحمت یک عمر احمد است دنیا اگر سیاه شد آه از سقیفه شد @dobytyhayroze
بیعت نکرد بیتِ علی با خلیفه ای راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست دشمن سه بار حمله بر این خانه کرده است بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست یا صاحب الزمان نظری کن به پشت در این مادر شماست که در بین شعله هاست محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟! قلب امام عصر بر این غصه مبتلاست @dobytyhayroze
👈ایام بازگشت و وصول اهل بیت علیهم السلام به مدینه و همچنین وفات حضرت سکینه سلام الله علیها 👈حضرت سکینه علیها السلام خطاب به قبر مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله عرضه داشت : 🥀يَا جَدَّاهُ! إِلَيكَ المُشتَكَى مِمَّا جَرَى عَلَينَا، فَوَاللهِ مَا رَأَيتُ أَقسَى مِن يَزِيدَ وَ لَا رَأيتُ كَافِرَاً وَ لَا مُشرِكَاً شَرَّاً مِنهُ وَ لَا أَجفَى وَ أَغلَظُ ✋یا جَدَّا! از مصایبى که بر ما گذشت به تو شکایت مى کنم. به خدا سوگند، من سنگ دل تر، جفا کارتر و خشن تر از یزید ندیدم و هیچ کافر و مشرکى را بدتر از او سراغ ندارم! 🥀فَلَقَدْ کانَ یَقْرَعُ ثَغْرَ اَبی بِمِخْصَرَتِهِ وَ هُوَ یَقُولُ : کَیْفَ رَاَیْتَ الْضَّرْبَ یا حُسَیْنُ ؟!! ✋او با چوب خیزران به دندان پدرم مى زد و مى گفت : ضربه ها چگونه است اى حسین ؟! 📚مقتل الحسین،مقرّم، ص۳۷۶ @dobytyhayroze
در مجلس یزید که قلبت کباب بود دیدی میان طشت طلا آفتاب بود نامحرمت به دور و غمت بی حساب بود بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود @dobytyhayroze
👈کاروان اهل بیت در روز ششم ربیع الاول وارد مدینه شدند که ابن نما حلی در این باره نقل می کند : 🥀لَمَّا وَصَلَ زَيْنُ اَلْعَابِدِينَ إِلَى اَلْمَدِينَةِ نَزَلَ وَ ضَرَبَ فُسْطَاطَهُ وَ أَنْزَلَ نِسَاءَهُ وَ أَرْسَلَ بَشِيرَ بْنَ حَذْلَمٍ لِإِشْعَارِ أَهْلِ اَلْمَدِينَةِ بِإِيَابِهِ مَعَ أَهْلِهِ وَ أَصْحَابِهِ ✋هنگامى که کاروان اهل بیت علیهم السلام به [نزدیکی] مدینه رسید، امام سجاد علیه السلام دستور داد که کاروانیان از شترها فرود بیایند و خیمه ها را برپا کنند و در آن جاى بگیرند و حضرت بشیر بن جذلم را به درون مدینه فرستاد تا به آنان اطلاع دهد و آنان را به بیرون مدینه فرا خوانَد. 📚مثیرالاحزان ابن نمای حلی، ج۲، ص۱۱۲ آن حضرت به بشیر بن حذلم فرمود : 🥀يَا بَشِيرُ! رَحِمَ اَللَّهُ أَبَاكَ! لَقَدْ كَانَ شَاعِراً! فَهَلْ تَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ مِنْهُ؟ ✋اى بشیر! خدا پدرت شاعرت را رحمت کند، آیا تو نیز مى توانى شعر بگویى؟ بشیر گفت : 🥀بَلَى يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ! إِنِّي لَشَاعِرٌ! ✋آرى، اى پسر رسول خدا، من نیز شاعرم! امام فرمود : 🥀اُدْخُلِ اَلْمَدِينَةَ وَ اِنْعَ أَبَا عَبْدِاَللَّهِ! ✋پس وارد مدینه شو و خبر شهادت حضرت ابى عبدالله و ورود ما را به مردم ابلاغ کن! بشیر مى گوید : 🥀فَرَكِبْتُ فَرَسِي وَ رَكَضْتُ حَتَّى دَخَلْتُ اَلْمَدِينَةَ فَلَمَّا بَلَغْتُ مَسْجِدَ اَلنَّبِيِّ وَ رَفَعْتُ صَوْتِي بِالْبُكَاءِ وَ أَنْشَأْتُ ✋بر اسبم سوار شدم و با شتاب وارد مدینه شدم و هنگامى که به مسجد النبى رسیدم صدایم را به گریه بلند کردم و آنگاه چنین سرودم : 🥀يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لاَ مُقَامَ لَكُمْ بِهَا، قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ فَأَدْمُعِي مِدْرَارٌ، اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاَءَ مُضَرَّجٌ، وَ اَلرَّأْسُ مِنْهُ عَلَى اَلْقَنَاةِ يُدَارُ ✋اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، زیرا حسین کشته شد که اشک من این گونه سرازیر است. پیکر او در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد. سپس گفت : 🥀هَذَا عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ مَعَ عَمَّاتِهِ وَ أَخَوَاتِهِ قَدْ حَلُّوا بِسَاحَتِكُمْ وَ نَزَلُوا بِفِنَائِكُمْ وَ أَنَا رَسُولُهُ إِلَيْكُمْ أُعَرِّفُكُمْ مَكَانَهُ ✋این على بن الحسین علیه السلام است که با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند و من فرستاده او هستم تا ماجرا را به اطلاع شما برسانم. سپس نقل می کند : با این سخن، 🥀فَمَا بَقِيَتْ فِي اَلْمَدِينَةِ مُخَدَّرَةٌ وَ لاَ مُحَجَّبَةٌ إِلاَّ بَرَزْنَ مِنْ خُدُورِهِنَّ مَكْشُوفَةً شُعُورُهُنَّ مُخَمَّشَةً وُجُوهُهُنَّ ضَارِبَاتٍ خُدُودُهُنَّ يَدْعُونَ بِالْوَيْلِ وَ اَلثُّبُورِ فَلَمْ أَرَ بَاكِياً أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ اَلْيَوْمِ وَ لاَ يَوْماً أَمَرَّ عَلَى اَلْمُسْلِمِينَ مِنْهُ ✋حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر چهره هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند و هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت! بدین ترتیب، مردم مدینه یک پارچه گریان به استقبال کاروان شتافتند. 📚اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۴ @dobytyhayroze
👈قسمتی از خطبه امام سجاد علیه السلام در مدینه 🥀ايُّهَا الْقَوْمُ! إِنَّ اللَّهَ وَ لَهُ الْحَمْدُ ابْتَلَانَا بِمَصَائِبَ جَلِيلَةٍ وَ ثُلْمَةٍ فِي الْإِسْلَامِ عَظِيمَةٍ قُتِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ وَ عِتْرَتُهُ وَ سُبِيَ نِسَاؤُهُ وَ صِبْيَتُهُ وَ دَارُوا بِرَأْسِهِ فِي الْبُلْدَانِ مِنْ فَوْقِ عَامِلِ السِّنَانِ وَ هَذِهِ الرَّزِيَّةُ الَّتِي لَيْسَ مِثْلُهَا رَزِيَّةً! ✋حمد خدای را که ما را با مصیبت‌های بزرگ و حادثه بزرگی که در اسلام واقع شد، آزمود. ای مردم، اباعبدالله و عترت او علیهم السلام کشته شدند و زنانش اسیر، و سر مقدس او را بالای نیزه در شهرها گرداندند، و این مصیبتی است که نظیر و مانندی ندارد. 📚اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۴ @dobytyhayroze