eitaa logo
- دچار!
10.9هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
72 فایل
『﷽』 میگمادقت‌ڪردین همونجاڪہ‌قراره‌پروانہ‌بشین[←🦋 شیطون‌میادسراغٺون؟ مأوا ﴿بخـٰوان از شࢪوطؕ﴾ 📝➺ @ma_vaa پناھ‌ حرفاتونہ﴿نٰاشناسۜ بگو﴾ 🐾➺ @pa_nahh آنچہ گذشت﴿مباحث کاناݪ﴾ 📜➺ @anche_gozasht تہش‌ کہ حرمہ﴿کاناݪ‌دیگمونہ﴾ 📿 ➺ @t_haram
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 • گفت: توبه کردم، منو میبخشه؟! جواب داد: توبه کردی با پای خودت اومدی،‌ دنبال فرار کرده ها فرستاده! • ♡ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
🕊💌 درعشق اگر چه منزل آخر شهادت است تکلیف اول است شهیدانه زیستن😇... ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
*❁ ﷽ ❁ :🌸 [هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه میشِه...!❣ یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ بَغَلِت کَردَند...!💕 ما بِه چِشم اینارُو اَز این مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن اَز رَسمِه دَست بِذار رُو خاکِ قَبر بِگو: " ! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]😔💔 •|💚|• •|💛|• 👌 «اللهم عجل لولیک الفرج» ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
💚 تو جبهه یِ جنگ هم ڪمربندِ داخل ماشین رو میبست. ازش پرسیدن دیگه تو این اوضاع چرا؟ گفت آخه نمیخوام الڪے بمیرم :) من میخوام شهید شم!🕊 +شھیدمحمودرضابیضائے💓 مرگ از ڪرونا الڪے تر اخه؟ 😷 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
محافظ امام خامنه ای تعریف میکرد: میگفت رفته بودیم مناطق جنگی برای بازدید. توی مسیر خلوت آقا گفتن اگه امکان داره کمی هم من رانندگی کنم.میگفت بعدچندکیلومتر رسیدیم‌به یک دژبانی که یک سرباز انجا بود تا آقا رو دید هول شد. زنگ ‌زد مرکزشون‌ گفت‌که یه‌شخصیت اومده اینجا.. از مرکز گفتن که کدوم شخصیت؟!! گفت نمیدونم کیه ولی‌گویاکه آدم خیلی‌مهمیه که آقای خامنه_ای رانندشه!!😄😂 ✍🏻این‌لطیفه روحضرت آقاتوجمعی بیان کردند وگفتند که ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین‌شود. 📚برگرفته از خاطرات رهبری ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
🕊✨ جدی‌گرفتہ‌ایم‌زندگےِ‌دنیایے‌را وشوخے‌گرفتیم‌ قیامت‌را... کاش‌قبل‌ازاینکہ‌بیدارمان‌کنند بیدارشویم...(:💔! ◍شهیدحسین‌معزغلامے ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
••• 👇 پای ‌آدم ‌جایی ‌میره‌کـه‌ دلش ‌رفته! دلها رو مواظب ‌باشیم🙌 تـا پاها جای بدی نره... ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
حالش گرفته بود؛ گفتم: «چته؟» گفت: «چند وقتھ از ته دل آرزویِ شهادت نکردم؛ نکنه دلم دنیایے شده..💔» 🌱 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
یا من لا یُرجی الّا هو [جز تو به کی میشه امید بست آخه؟]
+ رفیق‌،🤔 به‌امام زمانت‌صبح‌بخیر‌گفتی‌؟! _ نه هنوز😢 + پس بیا باهم یه سلام بدیم به اقا افرین دستتو بزار رو سینه ات🙂✋🏻 یه لبخند از اون خوشگلاش بزن حالا بلند یه سلام بده به مهدی فاطمه(عج💚 بگو السلام علیڪ یا اباصالح المهدی عج الله ... ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
[ ❄️☔️ ] +لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ (آل عمران۹۲)✨ در مسیـر عشـق از خیلـی چیـزهـا بـایـد گـذشـت ...♥️ 💔 😔 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
🚧🎈 میگمادقت‌ڪردین همونجاڪہ‌قراره‌پروانہ‌بشین[←🦋 شیطون‌میادسراغٺون؟ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
دِلـَم یه رِفیـق میخواد از اون خُدایـے‌ها...✨ ڪه ڪِنارش نَه قیافه و تیپِت مُهِم باشه نه پولتُ مَدرڪټ...📑 فَقط حَواسـش به دِلت باشه ڪه یه‌وَقٺ بوےِ غیرِخُدا نَگیره ڪه آخَرِش شَهید شه دَستتُ بِگیره...🌸 🌹یڪی مثل حاج ابراهیم🌹 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
💚🍃 كفش‌هاےِ شهید در این دنیا مےشود خوب پوشید ، خوب خورد👌🏻 سفر رفت خوش گُذروند، كاملاً آزادے كہ دوست دارے رو انتخاب كنے√ امّـا بعید میدانم راھِ خدمت و جهآد با آسایش و تجملات و تن پرورے تناسُب داشتہ باشہ..🤍🎈 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
😅📿 💥😍 نصفہ شب ڪوفته از راه رسيد ديد توی چادر جا نيست بخوابہ.😪 شروع ڪرد سر و صدا، مگہ اينجا جای خوابه؟ پاشيد نماز شب بخونيد، دعا بخونيد.🤨 ما هم تحت تاثير حرفاش بلند شديم و اجبارا مشغول عبادت شديم، خودش راحت گرفت خوابيد😴😐😂 🕊🌷 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
گُفتم: آخہ مَن غیر تو کیو دارم؟ گُفت: «اَلیسَ اللّٰہُ بکآفِ عَبده» مگہ من براےِ تو کافے نیستم؟! ﴿زمر،³⁶﴾☘ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
. |💛| +گفتم: تقوا یعنی چه؟ -گفت: تقوا یعنی اگر یک هفته مخفیانه از همه‌ی کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته‌ی گذشته‌ات در تلویزیون پخش شده،ناراحت نشویم ♥️🌱♥️ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
🌿 . . 🦋 تا حالا دنبالت کرده ؟😐 نکرده؟ خب خداروشکر که تجربشو نداری... اما بزار برات بگم... وقتی سگ دنبالت میکنه... مخصوصا اگه باشه... خیلیا میگن نباید فرار کنی ازش ... اما نمیشه... یه ترسی ورت میداره ک فقط باید بدویی...😨 امـا... خدا واست نیاره اگه پات درد کنه... یا یه جا گیر کنی...😰 یا... بود... وقتی منافقین لعنتی عملیاتو لو دادن... مجبور شدیم عقب نشینی کنیم... نتونستیم زخمیا رو بیاریم...😔 بچه های زخمیه تو نیزارهای جاموندن... چون نه زمان داشتیم و نه شرایط ها نمیذاشت برشونگردونیم... هنوز خیلی دور نشده بودیم از نیزارا که یهو صدای ناله ی زخمیا بلند و بلند تر شد... آخ ... نمیدونم چنتا بودن... ... ریخته بودن تو نیزار... بعثیا به سگ های شکاریشون یه چیزی تزریق کرده بودن که سگا رو هار کرده بود ... هنوز صدای های بچه ها تو گوشمه...😭 زنده زنده رفیقامو که دیگه پای فرار کردن نداشتن رو... داشتن تیکـ ....💔💔💔 کاری از دست ما بر نمیومد ...😩 شنیدی ؟ 😔😭 دیگه باید چیکار میکردن واسه ما؟ تا منه مدعی بچه مذهبی چادری هر کاری دلم بخواد بکنم؟ یا تویه آقا پسر ...😒 بگذریم ... حرفای تکراریه... بزار از کارامون تو فضای مجازی حرفی نزنم... اما ! اگه دین هم نداریم ... بیا مرد باشیم... انقد راحت پا روی خونشون نزاریم...😔 ...💔 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
✨🌙✨ 🍃 کاش اونقدری که عکس پروفایل و آیدی و بیومون و از شهـدآ کپی میکـنیم..! 🍃 مرام‌شون و تو زندگی‌مون کنترل all کنیم :) ..؟!!؟ ✨🌙✨ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
گاهے... آرزوے 🙂❤️ کردنِ مــن عرشیان را به خنده وا مےدارد ... !☺️ مـن... آرے غرقِ دنیا شده را ...😞💔 ☺️😊 · ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
+اگه قاطی بشی... رفیق بشی... دوست بشی... با خودمونی بشی... بی خورده شیشه بشی... پشت رودخانه چه کنم چه کنم که قفل کردی! رشته دلت دست باشه! عبورت میده...☺️ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
✨ "الله‌يـَغفرويغـفرلَنـاويَغفرلنـا " میدونے‌ هیچکَسے‌ غِیـر از تُ برام، بخـُدا، خدا نِـمیشہ..:)💔 . ══════°✦ ❃ ✦°══════ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
••⚜•• گفتم : نگرانتیم ... اینقدر موقع اذان توے جاده نزن‌ڪنار چند دقیقہ دیرتر نماز بخونےچے میشہ؟ افتادے دست کوموله‌ها چۍ؟ خندید! گفت : تمام جنگ ما بخاطر همین تمام ارزش نمازم توے اول‌وقت خوندنشه! 🕊💌 ••⚜•• ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
میگفت میدونی تنها کوچہ‌ای که بن‌بست نداره کوچہ‌‌ی خداست ... تو برو در خونہ‌ خدا رو بزن اگه گفت درو باز نمیکنم گردن من ! گرفتی‌چی‌میگم‌رفیق؟ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
『🖤‌🌿』 +حاج‌آقاپناهیان‌میگفت: آقا ‌ صبح بہ‌عشق‌شما‌چشم‌باز‌میڪنہ این‌عشق‌فهمیدنے‌نیسٺ...! بعدماصبح‌ڪه‌چشم‌باز‌میڪنیم بجایِ‌عرض‌ارادت‌بہ‌محضر‌آقا گوشیامونُ‌چڪ‌میکنیم! ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
♥️🍃 به عزیزی گفتم : روزبخیر.. درپاسخم گفت : عاقبتت بخیر به وجدآمدم ازپاسخش! چه دعایی.! من برای اوخیری خواستم به کوتاهی یک روز... و او خیری برای من خواست به بلندای یک سرنوشت...😍 ...🌹 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
😂😂😂🌸 🔹⇐ماموریت ما تمام شد، همه آمده بودند جز «بخشی»، بچه خیلی بود، همه پکر بودیم، اگر بود همه مان را الان می خنداند.😔 🔸 دیدیم دو نفر یه دست گرفته و دارن میان، یک روی برانکارد آه و ناله میکرد، شک نکردیم که خودش است. تا به ما رسیدند، بخشی سرِ داد زد: «نگه دار!» 🔹⇐بعد جلوی بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت:«قربون دستتون! چقدر میشه؟!!» و زد زیر و دوید بین بچه ها گم شد.😂 به زحمت،امدادگرها رو کردیم که بروند!!😂 میخواستند بزننش... 😁 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
۱‌ نفر تا ۲۰۰تایی‌ شدنمون‌ معرفی‌ کنید☺️🙏