eitaa logo
- دچار!
10.8هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
72 فایل
『﷽』 میگمادقت‌ڪردین همونجاڪہ‌قراره‌پروانہ‌بشین[←🦋 شیطون‌میادسراغٺون؟ مأوا ﴿بخـٰوان از شࢪوطؕ﴾ 📝➺ @ma_vaa پناھ‌ حرفاتونہ﴿نٰاشناسۜ بگو﴾ 🐾➺ @pa_nahh آنچہ گذشت﴿مباحث کاناݪ﴾ 📜➺ @anche_gozasht تہش‌ کہ حرمہ﴿کاناݪ‌دیگمونہ﴾ 📿 ➺ @t_haram
مشاهده در ایتا
دانلود
[ ❄️☔️ ] +لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ (آل عمران۹۲)✨ در مسیـر عشـق از خیلـی چیـزهـا بـایـد گـذشـت ...♥️ 💔 😔 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
🚧🎈 میگمادقت‌ڪردین همونجاڪہ‌قراره‌پروانہ‌بشین[←🦋 شیطون‌میادسراغٺون؟ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
دِلـَم یه رِفیـق میخواد از اون خُدایـے‌ها...✨ ڪه ڪِنارش نَه قیافه و تیپِت مُهِم باشه نه پولتُ مَدرڪټ...📑 فَقط حَواسـش به دِلت باشه ڪه یه‌وَقٺ بوےِ غیرِخُدا نَگیره ڪه آخَرِش شَهید شه دَستتُ بِگیره...🌸 🌹یڪی مثل حاج ابراهیم🌹 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
💚🍃 كفش‌هاےِ شهید در این دنیا مےشود خوب پوشید ، خوب خورد👌🏻 سفر رفت خوش گُذروند، كاملاً آزادے كہ دوست دارے رو انتخاب كنے√ امّـا بعید میدانم راھِ خدمت و جهآد با آسایش و تجملات و تن پرورے تناسُب داشتہ باشہ..🤍🎈 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
😅📿 💥😍 نصفہ شب ڪوفته از راه رسيد ديد توی چادر جا نيست بخوابہ.😪 شروع ڪرد سر و صدا، مگہ اينجا جای خوابه؟ پاشيد نماز شب بخونيد، دعا بخونيد.🤨 ما هم تحت تاثير حرفاش بلند شديم و اجبارا مشغول عبادت شديم، خودش راحت گرفت خوابيد😴😐😂 🕊🌷 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
گُفتم: آخہ مَن غیر تو کیو دارم؟ گُفت: «اَلیسَ اللّٰہُ بکآفِ عَبده» مگہ من براےِ تو کافے نیستم؟! ﴿زمر،³⁶﴾☘ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
. |💛| +گفتم: تقوا یعنی چه؟ -گفت: تقوا یعنی اگر یک هفته مخفیانه از همه‌ی کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته‌ی گذشته‌ات در تلویزیون پخش شده،ناراحت نشویم ♥️🌱♥️ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
🌿 . . 🦋 تا حالا دنبالت کرده ؟😐 نکرده؟ خب خداروشکر که تجربشو نداری... اما بزار برات بگم... وقتی سگ دنبالت میکنه... مخصوصا اگه باشه... خیلیا میگن نباید فرار کنی ازش ... اما نمیشه... یه ترسی ورت میداره ک فقط باید بدویی...😨 امـا... خدا واست نیاره اگه پات درد کنه... یا یه جا گیر کنی...😰 یا... بود... وقتی منافقین لعنتی عملیاتو لو دادن... مجبور شدیم عقب نشینی کنیم... نتونستیم زخمیا رو بیاریم...😔 بچه های زخمیه تو نیزارهای جاموندن... چون نه زمان داشتیم و نه شرایط ها نمیذاشت برشونگردونیم... هنوز خیلی دور نشده بودیم از نیزارا که یهو صدای ناله ی زخمیا بلند و بلند تر شد... آخ ... نمیدونم چنتا بودن... ... ریخته بودن تو نیزار... بعثیا به سگ های شکاریشون یه چیزی تزریق کرده بودن که سگا رو هار کرده بود ... هنوز صدای های بچه ها تو گوشمه...😭 زنده زنده رفیقامو که دیگه پای فرار کردن نداشتن رو... داشتن تیکـ ....💔💔💔 کاری از دست ما بر نمیومد ...😩 شنیدی ؟ 😔😭 دیگه باید چیکار میکردن واسه ما؟ تا منه مدعی بچه مذهبی چادری هر کاری دلم بخواد بکنم؟ یا تویه آقا پسر ...😒 بگذریم ... حرفای تکراریه... بزار از کارامون تو فضای مجازی حرفی نزنم... اما ! اگه دین هم نداریم ... بیا مرد باشیم... انقد راحت پا روی خونشون نزاریم...😔 ...💔 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
✨🌙✨ 🍃 کاش اونقدری که عکس پروفایل و آیدی و بیومون و از شهـدآ کپی میکـنیم..! 🍃 مرام‌شون و تو زندگی‌مون کنترل all کنیم :) ..؟!!؟ ✨🌙✨ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
گاهے... آرزوے 🙂❤️ کردنِ مــن عرشیان را به خنده وا مےدارد ... !☺️ مـن... آرے غرقِ دنیا شده را ...😞💔 ☺️😊 · ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
+اگه قاطی بشی... رفیق بشی... دوست بشی... با خودمونی بشی... بی خورده شیشه بشی... پشت رودخانه چه کنم چه کنم که قفل کردی! رشته دلت دست باشه! عبورت میده...☺️ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
✨ "الله‌يـَغفرويغـفرلَنـاويَغفرلنـا " میدونے‌ هیچکَسے‌ غِیـر از تُ برام، بخـُدا، خدا نِـمیشہ..:)💔 . ══════°✦ ❃ ✦°══════ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
••⚜•• گفتم : نگرانتیم ... اینقدر موقع اذان توے جاده نزن‌ڪنار چند دقیقہ دیرتر نماز بخونےچے میشہ؟ افتادے دست کوموله‌ها چۍ؟ خندید! گفت : تمام جنگ ما بخاطر همین تمام ارزش نمازم توے اول‌وقت خوندنشه! 🕊💌 ••⚜•• ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
میگفت میدونی تنها کوچہ‌ای که بن‌بست نداره کوچہ‌‌ی خداست ... تو برو در خونہ‌ خدا رو بزن اگه گفت درو باز نمیکنم گردن من ! گرفتی‌چی‌میگم‌رفیق؟ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
『🖤‌🌿』 +حاج‌آقاپناهیان‌میگفت: آقا ‌ صبح بہ‌عشق‌شما‌چشم‌باز‌میڪنہ این‌عشق‌فهمیدنے‌نیسٺ...! بعدماصبح‌ڪه‌چشم‌باز‌میڪنیم بجایِ‌عرض‌ارادت‌بہ‌محضر‌آقا گوشیامونُ‌چڪ‌میکنیم! ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
♥️🍃 به عزیزی گفتم : روزبخیر.. درپاسخم گفت : عاقبتت بخیر به وجدآمدم ازپاسخش! چه دعایی.! من برای اوخیری خواستم به کوتاهی یک روز... و او خیری برای من خواست به بلندای یک سرنوشت...😍 ...🌹 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
😂😂😂🌸 🔹⇐ماموریت ما تمام شد، همه آمده بودند جز «بخشی»، بچه خیلی بود، همه پکر بودیم، اگر بود همه مان را الان می خنداند.😔 🔸 دیدیم دو نفر یه دست گرفته و دارن میان، یک روی برانکارد آه و ناله میکرد، شک نکردیم که خودش است. تا به ما رسیدند، بخشی سرِ داد زد: «نگه دار!» 🔹⇐بعد جلوی بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت:«قربون دستتون! چقدر میشه؟!!» و زد زیر و دوید بین بچه ها گم شد.😂 به زحمت،امدادگرها رو کردیم که بروند!!😂 میخواستند بزننش... 😁 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
۱‌ نفر تا ۲۰۰تایی‌ شدنمون‌ معرفی‌ کنید☺️🙏
☘✉️ . رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِه ؛ خدایا ! آنچه را که به آن تاب و توان نداریم،بر ما تحمیل نکن .. ٢٨۶📚 . _____❁_____________ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
جاےشهید همت خالی ڪه......😔 🔸همسرش میگفت: همیشه به ابراهیم میگفتم که بدون ما بری بهشت گوشاتو میبرم،وقتی پیکرشو آوردن دیدم اصن سر نداره.....💔 🔹بهش میگفتم ابراهیم چشمات خیلی خوشگله مطمئنم خدا هم خاطر خواه چشمات میشه ،پیکرشو که اوردن دیدم خدا چشماشو با قابش برداشته و برده....💔 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
. لگد بر یزید!😂 . بعد از نوشیدن آب، یکی یکی، لیوان خالی را به سقا می‌دادیم. او اصرار داشت عبارتی بگوئیم که تا حالا کسی نگفته باشد و برای همه هم جالب باشد. یکی می‌گفت: «سلام بر حسین (ع)، لعنت بر یزید»☺️ دیگری می‌گفت: «سلام بر حسین (ع)، لعنت بر صدام» اما از همه بامزه ‌تر عبارت: «سلام بر حسین (ع)، لگد بر یزید» بود که برای همه بسیار جالب بود. ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
🌹 یـہ روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون مےرفتیـم سر یـہ چراغ قرمز ...🚗🚦 پیرمـرد گل فروشـے با یـہ ڪالسڪه ایستاده بود...💐😍 منوچـہر داشت از برنامـہ ها و ڪارایـے ڪـہ داشتیم مےگفت ...😌 ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ... منوچـہر وقتے دید حواسم به حرفاش نیست ...🙃 نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🙂🌺🌹 توے افڪـار خـودم بودم ڪہ احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!!😟 نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ...☺️😳 همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..! بغل ماشین ما ، یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن …🚙 خانومـہ خیلـے بد حجاب بود …😰 بـہ شوهرش گفت : "خـاااااڪـــــ بـر سرتــــــ ... !!!😵 ایـݧ حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ"😎✌️🏻 منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد : "اجازه هسـت ؟" گفتـم : آره داد به اون آقاهـہ و گفت : "اینو بدید به اون خواهرمون ...!"👱🏻‍♀ اولیـݧ ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد ایـن بود که رژ لبشو پـاڪــ ڪـرد💄 و روسریشو ڪـشـید جلو !!!😇 💢 . ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
✨💌 . . ماهے یڪ¹ بار..؛ بچہ‌ هـاے مدرسه‌ جبل عامل رو جمع میڪرد میرفتند و زبالہ ‌هاےِ شهر رو جمـع آورے میڪردند🗑🚶🏻‍♂ میگفت: با این ڪار هم شهر تمیز میشہ و هم غــرورِ بچھ ها میریزه :)🕊 . . . ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
دِلـ💔ـم گیرِ شهادَٺ استــ و پايـــم لَنـگ .... ۅ لنگےِ پایَم دَستَمـ را بستہ ......😔 و چہ نگاهی بهتَرازنگاهِ شَہیـد☝️ که بازکند🔑 قفل🔒ِ یخ زده ی قلبم را...😭😭😢 🕊 ✋ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m