eitaa logo
- دچار!
10.4هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
72 فایل
『﷽』 میگمادقت‌ڪردین همونجاڪہ‌قراره‌پروانہ‌بشین[←🦋 شیطون‌میادسراغٺون؟ مأوا ﴿بخـٰوان از شࢪوطؕ﴾ 📝➺ @ma_vaa پناھ‌ حرفاتونہ﴿نٰاشناسۜ بگو﴾ 🐾➺ @pa_nahh آنچہ گذشت﴿مباحث کاناݪ﴾ 📜➺ @anche_gozasht تہش‌ کہ حرمہ﴿کاناݪ‌دیگمونہ﴾ 📿 ➺ @t_haram
مشاهده در ایتا
دانلود
☘✉️ . رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِه ؛ خدایا ! آنچه را که به آن تاب و توان نداریم،بر ما تحمیل نکن .. ٢٨۶📚 . _____❁_____________ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
جاےشهید همت خالی ڪه......😔 🔸همسرش میگفت: همیشه به ابراهیم میگفتم که بدون ما بری بهشت گوشاتو میبرم،وقتی پیکرشو آوردن دیدم اصن سر نداره.....💔 🔹بهش میگفتم ابراهیم چشمات خیلی خوشگله مطمئنم خدا هم خاطر خواه چشمات میشه ،پیکرشو که اوردن دیدم خدا چشماشو با قابش برداشته و برده....💔 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
. لگد بر یزید!😂 . بعد از نوشیدن آب، یکی یکی، لیوان خالی را به سقا می‌دادیم. او اصرار داشت عبارتی بگوئیم که تا حالا کسی نگفته باشد و برای همه هم جالب باشد. یکی می‌گفت: «سلام بر حسین (ع)، لعنت بر یزید»☺️ دیگری می‌گفت: «سلام بر حسین (ع)، لعنت بر صدام» اما از همه بامزه ‌تر عبارت: «سلام بر حسین (ع)، لگد بر یزید» بود که برای همه بسیار جالب بود. ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
🌹 یـہ روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون مےرفتیـم سر یـہ چراغ قرمز ...🚗🚦 پیرمـرد گل فروشـے با یـہ ڪالسڪه ایستاده بود...💐😍 منوچـہر داشت از برنامـہ ها و ڪارایـے ڪـہ داشتیم مےگفت ...😌 ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ... منوچـہر وقتے دید حواسم به حرفاش نیست ...🙃 نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🙂🌺🌹 توے افڪـار خـودم بودم ڪہ احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!!😟 نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ...☺️😳 همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..! بغل ماشین ما ، یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن …🚙 خانومـہ خیلـے بد حجاب بود …😰 بـہ شوهرش گفت : "خـاااااڪـــــ بـر سرتــــــ ... !!!😵 ایـݧ حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ"😎✌️🏻 منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد : "اجازه هسـت ؟" گفتـم : آره داد به اون آقاهـہ و گفت : "اینو بدید به اون خواهرمون ...!"👱🏻‍♀ اولیـݧ ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد ایـن بود که رژ لبشو پـاڪــ ڪـرد💄 و روسریشو ڪـشـید جلو !!!😇 💢 . ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
✨💌 . . ماهے یڪ¹ بار..؛ بچہ‌ هـاے مدرسه‌ جبل عامل رو جمع میڪرد میرفتند و زبالہ ‌هاےِ شهر رو جمـع آورے میڪردند🗑🚶🏻‍♂ میگفت: با این ڪار هم شهر تمیز میشہ و هم غــرورِ بچھ ها میریزه :)🕊 . . . ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
دِلـ💔ـم گیرِ شهادَٺ استــ و پايـــم لَنـگ .... ۅ لنگےِ پایَم دَستَمـ را بستہ ......😔 و چہ نگاهی بهتَرازنگاهِ شَہیـد☝️ که بازکند🔑 قفل🔒ِ یخ زده ی قلبم را...😭😭😢 🕊 ✋ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
چون‌یادِ می‌آرم خود‌هیچ‌نمی‌مانم... ^ ^ ...♡ ❤ ❤ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
Ꮺـــۅلۅژےシ🔗 یعنے: بخیر گذشټ... نزدیڪ بود بمیرد...:)🌱✨ 🤲🏻 ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
خـداونــــــــدا …! تو تکراری ترین  ” حضور ”  زندگی منی …! و من عجیب به آغوش تو … از آن سوی فاصله ها خو گرفته ام ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
❁ ﷽ ❁ ❤️ درشهرِ ڪوچڪـِـ خود گمنام بود... حالا دنیــــ🌏ـــــا او را می‌شناسد آری! با آدمی چنین میڪند هرچـه ، مشهورتـر ♥️ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m
•|آقا مباࢪڪ است رداۍ امامتت اےغایب از نظࢪ بھ فداۍ امامتت|• 😍💐 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❥ JᎧᎥN↬@dochar_m