eitaa logo
جوانان انقلابی
148 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
283 ویدیو
77 فایل
بسم رب الشهدا 🌷 و آدمی تا بوده،شتابزده بوده است. این کانال شامل👈نوحه🎧تصاویر ومطالب شهدایی*✏📷وعاشقانه به شکل خدایی😍😍
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گل‌آرایی حرم حضرت زینب(س) در سوریه_دیروز ما... عزم سفر کردیم تا در ! همراه با مردمان مهربان و خادمان حرم امام رضا... آمدیم تا بلاگردان و صدقه‌سری دختر علی و زهرا(سلام‌الله‌علیها) باشیم! ما... ۴۰هزار شاخه هستیم که در سوریه و دمشق... روی ضریح نصب شدیم! و از طرف شما... از طرف همه‌ی عاشقان... این روزها را تبریک بگوییم! میلاد خاتون خانه‌ی علوی و فاطمی مبارک! https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
🔸رفته بود #سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست‌ها بایستند 💥اما رد خشونت جایی وسط همین #پایتخت امن غرب آسیا سربرآورد؛ ⇜تهران #خیابان_پاسداران، گلستان هفتم، مقابل منزل نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی. 🔹منزل جدید #محمدحسین تا خانه پدری‌اش فاصله چندانی ندارد. حالا او در حیاط امامزاده علی‌اکبر(علیه‌السلام) چیذر آرمیده است. 🔸همانجایی که سال‌ها توفیق #خادمی‌اش را داشت و اینک خود زیارتگاه عاشقانـ❤️ و دلسوختگان شده است. #شهید_محمدحسین_حدادیان #سالروز_شهادت #شهادتت_مبارک_دلاور https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
☆★در آرزوی شهـادتـــــ★☆: 9⃣0⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰فرزندم تلاش بسیاری انجام داد تا راضی شویم به برود. وی می‌گفت، «مگر (ع) با تصمیم حضرت علی اکبر (ع) برای نبرد مخالفت کرد⁉️» با شنیدن این جمله، کردم. 🔰هنگام به علی اکبر(ع) امام حسین (ع) تاسی کردم. لحظات سختی بود😭 تا آن روز فقط پدر و پسر💕 را شنیده بودم، اما آن لحظه شنیده‌ها را کردم. 🔰۲۳ بهمن ۱۳۹۴ بود. را بوسیدم. قدو بالایش را نگریستم😍 او و من نگاهش می‌کردم. پس از شهادت🌷 دوستانش می‌گفتند، محمدرضا گفته است، «من می‌دانستم پدر من را نظاره می‌کند 💥اما برگردم و با یک نگاه، عاطفه 💞 من را از مسیرم دور کند.» هیچ‌گاه آن لحظه را فراموش نمی‌کنم❌ 🔰آن‌ها به کمین می‌خورند. با تعداد کمی از ، تعداد بسیاری از تکفیری‌ها👹 را نابود می‌کنند، اما به دلیل اتمام ، به رگبار گلوله💥 بسته می‌شوند و پیکر مطهرشان⚰ زیر آفتاب☀️ می‌ماند. 🔰در نهایت نیز آن منطقه در دست باقی مانده و پیکر پسرم در آن‌جا به یادگار می‌ماند و به آرزوی خود که 🌷 همچون مادرمان حضرت زهرا(س)❤️ بود، می‌رسد. 🔰چند روز پیش از از یک‌دیگر می‌خواهند که در حق هم‌دیگر دعا کنند🙏 و سپس از خود بگویند. نوبت محمدرضا که می‌شود، می‌گوید، دعا می‌کنم خدا من را کند تا همچون مادرم حضرت زهرا (س) گمنام بشوم🌷» پسرم به خواسته خود می‌رسد. 🔰آخرین مرتبه که محمدرضا به امام حسین (ع)🕌 رفته بود، هنگام بازگشت از آن حضرت به دوست خود می‌گوید، «من مزد خود را از (ع) گرفتم😍 و امسال به خواسته خود می‌رسم👌» راوی:پدر شهید 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی کمتر دیده شده از یک ساعت قبل از اینکه محسن اعزام بشود، مادرم با من تماس گرفت و گفت که محسن دارد به می رود، همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم. تا با محسن خداحافظی کنم، ما خیلی گریه و زاری می‌کردیم؛ اما محسن واقعاً صبور بود و عاشقانه به‌سوی رفت. نقل: مریم حججی(خواهر شهید) https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
همسر حمید_سیاهکلی_مرادی تعریف می کرد: همسرم پسر عمه ام بود. آبان ۹۱ کردیم و ۱ ماه بعد‌ همزمان با عروسی برگزار شد. واقعی اونه که چیزی رو بپسندی که محبوبت رو راضی میکنه. از علاقه و شوقش برای رفتن به و آگاه بودم و بهمین دلیل برای رفتنش رضایت داشتم. شب آخر به همسرم گفتم : نمیدونم زمان عملیات چه شبیِ، اما بشین برات حنا ببندم. رو مبل کنار بوفه نشست و موها،محاسن و پاهاش رو حنا بستم. مسواکش رو که دیگه لازم نداشت، بیرون انداخت و مسواک دیگه ای برداشت. اما من مسواک قبلیش رو برداشتم و گفتم میخوام یادگاری بمونه. گاهی انگار برخی احساسات خبر از وقوع اتفاقات مهمی میدن. اونشب تا صبح خوابم نمیبرد وبه همسرم که خوابیده بود، نگاه می کردم تا ببینم نفس میکشه. ساعت۴صبحانه آماده کردم و وقت رفتن۳بار توکوچه به پشت سرش نگاه کرد.چهره خندانش رو هیچو‌قت فراموش نمی کنم . موقع خداحافظی گفت : «دلم رو لرزوندی اما ایمانم رو نمیتونی بلرزونی» بعد از شبی که در بود، ازش خواستم برای لرزوندن دلش منو ببخشه و حلالم کنه همسرم همیشه پاییز رو دوست داشت و بهترین اتفاقات زندگی‌ اش در رقم خورد. رفتن . صبحی که میرفتن. گفتم کاش شکمش درد بگیره، پاش درد بگیره نره. دوباره ته دلم می گفتم نه، بخدا راضی نیستم درد بکشه 💑 و 💑 رو راحت بیان میکردن. قبل رفتن گفتن : فرزانه من پشت تلفن نمیتونم جلوی دوستام بگم 💖💖 چیکار کنم؟ گفتم : تو بگو یادت باشه،من یادم می افته. موقع پایین رفتن از پله ها می گفت : یادت باشه، یادت باشه. منم میگفتم : یادم هست،یادم هست . دست زدم دیدم خیلی سرد بود. وقتی دستاش سرد بود میگفت : فرزانه با دستات گرمش کن. تو اون ۱۵ دقیقه نمی دونستم چی بگم. فقط بغلش می کردم می گفتم: 💖💖💖 همه لحظات حسش میکنم.خاکُ می بوسیدم ومی ریختم روش. می گفتم تا ابد همسر منو ‌ببوس. گفتم: تو چقدر از من خوشبخت تری که میتونی تا قیامت همسر منو در آغوش بگیری. کفشاشو می پوشم.حس می کنم پاهام به پاهاش می خوره همیشه وقتی ماموریت🌹 گل 🌹 میخرید. بهش گفتم عزیزم از این به بعد من باید برات🌹 گل 🌹 بیارم. پیام خوشیِ اما زجر آوره برای اونایی که میمونن. در مدتی که به سوریه رفته بود، چند بار تماس گرفت. آخرین بار بسیار خوشحال بود و از زیارت حرم حضرت زینب (س) تعریف میکرد.۱۲ ساعت بعد به شهادت رسید،آنطور که هم رزمانش تعریف میکنند. خمپاره‌ای به نزدیکی همسرم و چهار نفر از همرزمان برخورد می کند که شهید سیاهکالی از همه نزدیکتر بوده و پای راستش به ‌شدت مجروح می شود، پای چپ نیز می شکند و سر و صورتش نیز آسیب می بیند. در لحظات آخر چند ثانیه دستش را بر پیشانی قرار می دهد و نام امام زمان (عج) و سید الشهدا (ع) را می برد تا به شهادت می رسد. https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
🔸 #پاسدار رشید اسلام حمید سیاهکالی مرادی دومین شهید🌷 سرفراز مدافع حرم عقیله بنی هاشم از استان #قزوین می باشد. 🔹شهید حمید سیاهکالی مرادی به 📆تاریخ ۴ #اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ در قزوین ولادت یافته اند. و در 5 آذر ماه سال 94 در راه دفاع از حرم #حضرت_زینب (س) در نبرد با تروریست‌های تکفیری داعش در #سوریه به شهادت رسید🕊🌷 #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #سالروز_ولادت https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
#شهیدان_مدافع_حرم #شهید_علی_امرایی #شهید_محمد_حمیدی #شهید_حسن_غفاری . . بهشت زهرا(س)قطعه ۲۶ . این عزیزان با هم در #سوریه بر اثر انفجار #مین به #شهادت رسیدند #سالگرد_شهادت https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei