جوانان انقلابی
😍قسمت سیزدهم رمان شهید حججی😍 ١٦ تهیه این اتکت خواسته خودش بود یا شما؟ چندماه پیش با هم رفته بودیم
قسمت چهاردهم💙👌رمان شهید حججی
١٧
محسن جان این کار را براي من خیلی راحت کردهاند و من از این بابت هیچ نگرانی ندارم.
چطور؟
آقا محسن یک نامه اي براي پسرشان علی نوشتهاند که اگر این نامه را بخواند خودش به تنهایی میتواند مسیر زندگیاش را به طـور کامـل پیـدا کنـد و
نیازي به راهنمایی من مطمئنا نخواهد بود.
اگر از شما پرسید، چه میگویید؟
ابعاد شخصیتی آقا محسن آنقدر وسیع است که گفتن در موردش سخت است؛ اما با این حال سعی میکنم نکات مثبتی که از زندگی با پدرش دیـدم را
به او منتقل کنم. از مرد بودن و مردانگی پدرش تا بیتابی در راه رسیدن به شهادت.
خبر اسارت آقا محسن براي شما سختتر بود یا خبر شهادتشان؟
در مورد شهادت که مطمئن بود آقا محسن شهید میشود؛ ولی با اسارت کمیزمان برد تا کنار آمدم. دعا میکردم شهید بشود ولی اسیر نه!
لحظهاي که با تصویر به اسارت درآمدن همسرتان روبه رو شدید، چه کردید؟
دقیقا وقتی عکس را دیدم گوشه دلم لرزید، حس کردم قلبم تکه تکه شد؛ ولی مدت زمان زیادي نگذشت که احساس کردم محسن آمد کنارم. دستش
را گذاشت روي قلبم و در گوشم گفت: «زهرا؛ سختیاش زیاد است ولی قشنگیهایش زیادتر...» همان موقع بود که خدا را شکر کردم و آرامتر شدم.
چقدر منتظر بازگشت آقا محسن هستید؟
من همسرم را به حضرت زینب(س) هدیه کردم. آدم وقتی هدیهاي را به کسی میدهـد، پسـش نمـی گیـرد چـه برسـد بـه اینکـه آن طـرف خـواهر امـام
حسین(ع) باشد. با این حال راضیام به هرچه خدا بخواهد و هرچه صلاح کارمان باشد به خصوص براي تسلی دل پدر و مادرش...
در نبود آقامحسن، خودتان را چطور آرام میکنید؟
به این فکر میکنم که وقتی شهیدي گمنام شود، پسر حضرت زهرا(س) میشود و خانم هر روز او را ملاقات میکند. از ته دل میخواهم پسـر حضـ رت
زهرا(س) بماند چون آرزویش را داشت و عاشق گمنامیبود.
نگاه شما به نوع متفاوت شهادت آقا محسن و اسطوره شدن ایشان چیست؟
آقا محسن همیشه میگفت دوست دارم شهید بشوم؛ ولی شهیدي باشم که مؤثر باشد. از نوع متفاوت شهادت آقا محسن و بازتابهایی که منعکس شد،
فهمیدم که خداراشکر او به شهادتی رسید که آرزویش را داشت. او حالا شهیدي مؤثر و جریانساز شده است و از این بابت خیلی خیلی خوشحالم.
اخیراً دوفایل صوتی از آقا محسن منتشر شده که وصیت ایشان به شما و فرزندشان علی است. آماده کردن این دوفایل صـوتی
فکر خودشان بود و کی به دست شما رسید؟
دفعه آخري که میخواست به سوریه برود به محسن گفتم من مطمئنم شما این بار که میروید به شهادت میرسید. گفت: «هنوز بـراي شـهادتم مطمـئن
نیستم؛ ولی دعا کن روسفید بشوم.» من که اما هنوز مصر بر شهادتش بودم از او خواستم که هرحرف ناگفتهاي مانده به من بزند. که نتیجهاش شد ایـن دوفایـل
صوتی.
چقدر وقت قبل از رفتنشان بود؟
چیزي به پروازشان نمانده بود. در فرودگاه تهران بودند که این دوصوت را آماده و همان موقع براي من ارسال کردند.
فکر کنید درحال حاضر آقامحسن قرار است چند دقیقهاي مهمانتان بشود. اولین درخواستی که از او دارید، چیست؟
از او درخواست میکنم برایم از لحظه شهادتش و آن چیزي که در آن لحظه دید و یا بهتر بگویم آن چیزي که آن لحظه نشانش دادند، بگوید.
این مدت خواب آقا محسن را ندیدهاید؟
(با خنده میگوید) نه! فعلا سر آقا محسن شلوغ است. بهش گفتهام هر وقت سرت خلوت شد و رسیدي، یک سر هم به من بزن!
بزرگترین آرزو: اللهم عجل لولیک الفرج
و بزرگترین آرزوي شما در حال حاضر....؟
اللهم عجل لولیک الفرج...
❤️
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
روی کمدش این جمله از امام خامنه ای را با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود: در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفته اید، همان جا را مرکز دنیا بدانید
و آگاه باشید که همه ی کارها به شما متوجه است.
#شهيد_محمودرضا_بيضائی
☘☘☘☘
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
4_5915611761343464651.mp3
10.38M
#دلتنگی
✅شهید بابک نوری❤️
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
خواندنی👌👇👇
امام جماعت یکی از مساجد لندن تعریف میکرد
به یکی از مساجد داخل شهر لندن
منتقل شدم که کمی از محل زندگی ام
دور بود.هر روز با اتوبوس از مسجدم
به خانه برمی گشتم.
هفته ای می پشد که این مسیر را با
اتوبوس طی می کردم که یک روز
حادثه ی نه چندان مهمی برایم رخ داد…
سوار اتوبوس شدم و پول کرایه را به
راننده دادم و او هم بقیه اش را بهم
پس داد. وقتی روی صندلی ام نشستم
متوجه شدم راننده 20 پنی بیشتر بهم پس داد.
با خودم گفتم باید این مبلغ را به راننده پس بدهم. اما از یک طرف این مقدار مبلغ را چندان مهم نمی دانستم و با خودم می گفتم این چندان مبلغی نیست که لازم باشد پسش بدهم! ⁉️
همین طور داشتم با خودم یکی به دو
می کردم تا اینکه تصمیم گرفتم بقیه
آن پول را پس بدهم چون بالاخره
حق، حق است…
هنگام پیاده شدن مبلغ اضافی را به
راننده دادم و گفتم: ببخشید شما این
20 پنی را اشتباهی اضافی دادید.
راننده تبسمی کرد و گفت:
ببخشید شما همان امام جماعت جدیدی نیستید که تازه به این منطقه آمدید؟ من مدتی است که دارم درباره اسلام فکر میکنم.این مبلغ را هم عمدا به شما اضافی دادم تا ببینم رفتار یک مسلمان در چنین موقعیتی چگونه خواهد بود؟!
آن امام جماعت مسجد می گوید:
وقتی از اتوبوس پیاده شدم حس کردم
پاهایم توانایی نگه داشتن من را ندارند.
به نزدیکترین تیر چراغ آن خیابان تکیه دادم…
اشکهایم بی اراده سرازیر بودند
نگاهی به آسمان انداختم و گفتم:
خدایا! نزدیک بود دینم را به 20 پنی بفروشم!!!
چنان زندگی کن .
کسانی که تو را میشناسند، اما خدا
را نمیشناسند،به واسطه آشنایی
با تو با خدا آشنا شوند
هشدار،هشدار،هشدار
مواظب باشیم در هر لحظه که خداوند تبارک و تعالی ما را می آزماید ، مردم هم با اعمالمان ما را مورد سنجش قرار میدهند مواظب باشم رفوزه نشویم
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
چهارمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم شهید جهاد مغنیه ....
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🌹
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
☝️☝️☝️💜💚
قسمت آخر رمان شهید حججی(التماس دعا)😔😭😭💔
١٨
وصیتنامه شهید حججی
همزمان با مراسم تششیع و خاکسپاري پیکر مطهر شهید مدافع حرم محسن حججی، متن وصیت نامه او منتشر شد. متن این وصیت نامه را ادامه میخوانید:
براي بانوي صبر
السلام اي بانوي سلطان عشق
السلام اي بانوي صبر دمشق
زیبنبِ دنیا و عقبیِ علی
شرح مدح لافتی الا علی
در مسیر شام غوغا کردهاي
شهر را آشوب برپا کردهاي
خطبه خواندي از غریبی حسین
زنده کردي کربلا در عالمیین
گر نبودي کربلایی هم نبود
گریه و شور و نوایی هم نبود
رنج هایی ست فراوان دیده ایی
خیمه ها، غارت، سواران دیده ایی
دیده بودي، حلق و چشم و حرمله
گریه کردي پا به پاي قافله
بسم االله النور...
صلی االله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا«سلام علیک»
ولاتَحسبن الذینَ قُتلوا فی سبیل االله اَمواتا، بل احیاء عند ربِهم یرَزقون
هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما...
چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود... نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را
بیان کنم... نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خداي منان را به جاي بیاورم...بـه حسـب وظیفـه چنـد خطـی را بـه ع نـوان
وصیت با زبان قلم می نویسم...
نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد...
بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهاي دیگر در آن اثر داشته است...
عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ي بندگی میرسم...
خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمیدانم که چقدر توانسته ام موفق باشم...
چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهلبیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ي بد پرخطا نظري از سر رحمت بنمایند...
که اگر این چنین شد؛ الحمداالله رب العالمین...
اگر روزي خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید...
اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاري میکند...
همسر عزیزم زهرا جانم
اگر روزي خبر شهادتم را شنیدي بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت فداي حضرت زینب
شد...
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
١٩
مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان... حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید.
پدر عزیزم
همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزي خبر شهادتم را دیدي، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسـین بـن
علی در کنار جگر گوشه اش علی اکبر حاضر شد...
داغ تو بیشتر از داغ اباعبداالله نیست... پس صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود...
مادر عزیزم
ام البنین علیهاالسلام 4 جوان خود را فداي حسین و زینب کرد و خم به ابرو نیاورد.
حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از حسین سراغ گرفت؛ پس اگر روزي خبر شهادتم را شـنیدي، همچـون ام البنـین صـبورانه و بـا
افتخار فریاد بزن که مرا فداي حسین و حضرت زینب کرده اي و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید...
برادر عزیزم
اگر روزي مرا در لباس شهادت دیدي آن لحظه اي را به یاد بیاور که اباعبداالله بر بالین عباس ابن علی حاضر شد و داغ برادر کمرش را خم کرد...
مبادا ناسپاسی کنی، مبادا به هدیه ایی که تقدیم اسلام کرده اید شک بیاورید...
خواهران خوبم
لحظه ي وداع با شما و مادرم و پدرم مرا به یاد آن لحظه ایی انداخت که اهل حرم حضرت علی اکبر را راهی میدان جنگ می کردند؛ پس اگر من هـم
رو سفید شدم غم و غصه و اشک و ناله خود را فداي علی اکبر کنید و مبادا داغ خود را از داغ دل اهل حرم بیشتر بدانید...
پسر عزیزم، علی جان...
ببخشید اگر قد کشیدنت را ندیدم و مرد شدنت را نظاره نکردم... سعی کن راه مرا ادامه بدهی... سعی کن کاري کنی که سرانجام آن بـه شـهادت خـتم
شود...
پدر و مادر همسر عزیزم...
همیشه شما را همچون پدر و مادر واقعی خودم می دانستم و خوشحال ام که سرنوشتم با حضور در خانواده شما رقم خورد...
به شما هم جز صبر و تحمل چیز دیگري سفارش نمی کنم، همیشه یاد داشته باشید علی اکبر حسین هم تازه داماد کربلا بود...
از همه میخوام این رو سیاه را حلال کنید، اگر حقی از کسی ضایع کردم، اگر غیبتی پشت سر کسی کردم، اگر دلی را رنجاندم، اگر گناهی از مـن سـر
زد؛ حلالم کنید...
اگر شهید شدم تا جایی که اجازه داشته باشم؛ شفیعتان خواهم بود.
اما چند وصیت کلی:
از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه اي نائب بر حق امامزمان است.
از همه ي خواهران عزیزم و از همه ي زنان امت رسول االله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به
خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید...
همیشه الگوي خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید آن زمانی که حضـرت رقیـه سـلام االله خطـاب بـه
پدرش فرمودند:
غصه ي حجاب من را نخوري بابا جان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...
از همه ي مردان امت رسول االله می خواهم فریب فرهنگ و مدهاي غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشواي خود قرار
دهید و از شهداء درس بگیرید...
خودتان را براي ظهورامام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.
همیشه براي خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ي شما به خیر ختم می شود...
مقداري حقالناس به گردن دارم که عاجزانه می خواهم برایم ادا کنید...
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
٢٠
- یک میلیون تومان به مادر بزرگ پدري بدهکارم
- مقداري بدهی به برادر محسن همتیها بابت محصولات فرهنگی و کار هاي دیگر بدهکارم
- 32هزارتومان به اضافه مقداري سربند به پایگاه شهداي بنیاد امیرآباد بدهکارم
که اگر خدایی ناکرده گهگاهی از روي خطا نمازي قضا کـردم و یـا روزه ایـی از 1 - اگر برایتان مقدور بود به مقدار یک ماه نماز و روزه برایم ادا کنید
دست دادم جبران شود...
اللهم عجل لولیک الفرج
اللَّهم اجعلْنی منْ أَنْصارِه و أَعوانه و الذَّابینَ عنْه و الْمسارِعینَ إِلَیه فی قَضَاء حوائجِه و الْمحامینَ عنْه و السابِقینَ إِلَى إِرادته و الْمستَشْهدینَ بینَ یدیه
آمین
1396/4/27
محسن حججی
2
- پس از نشر بخشی از وصیتنامه شهید حججی مبنی بر اداي نماز وروزه؛ تعداد 60نفراز خادمین و زائرین مسجدمقدس جمکران و حرم حضرت معصومه س فردا را روزه گرفتـه و 1
یک روزنماز قضا نیزبه نیابت از شهید میخوانند...(کانال رسمی مدافع حرم شهید حججی)
- تسنیم، به نقل از: پایگاه خبري تحلیلی صراط، تاریخ انتشار: 06 مهر 1396 .2
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
اتمام رمان شهید حججی😍😍😊☺️
انشاءالله که بعد از خواندن این رمان تاثیرگذار به مرحله ی بهره برداری هم رسیده باشیم از همه ی اعضای عزیز کانال التماس دعا دارم❤️
رمان های جدید در راه هستند😍😍😍
لحظه پرکشیدن فرا رسید.
صدای انفجاری آمد و بچه ها داد میزدند یوسف شهید شد.
😔 آمدند و دیدند که یوسف در سنگرش مجروح شده است. هیچ داد و بیدادی، هیچ ضجه ای از یوسف بلند نمی شد. خیلی آرام گردنش را به سمت چپ خم کرده بود و به شدت خونریزی داشت.
◾️ پودر انعقاد خون هم خونش را بند نیاورد و یوسف لبخند زنان با ذکر #یا_زهرا (س) آسمانی شد....
او را به بیمارستان صحرایی منتقل کردند اما کار از کار گذشته بود.
🕊 #مادران_شهدا
🍃🌺 #شهید_یوسف_فدایی_نژاد
#شهید_امنیت یگان #صابرین
#تاریخ_ولادت : ۶۲/۱۰/۲۹
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
💧باز باران..
💧با ترانه
💧دارد از مادر نشانه..💧
💧بوی باران..
💧بوی اشک مادرانه💧
💧 پر ز ناله💧
💧کودکی با مادری پهلو شکسته💧
💧سمت خانه..💧
💧کوچه ها و تازیانه💧
💧گریه های کودکانه💧
💧حمله ی نامرد پَستی وحشیانه
💧تازیانه تازیانه. .💧
💧پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه..💧
💧باز باران.💧
💧دانه دانه ،حیـدرانه💧
💧بی صدا و مخفیانه💧
💧آه ، از غسل شبانه💧
💧زینبــانه 💧
💧لرزه افتاده به شانه💧
💧پشت تابوتی روانه💧
💧بـــــاز بـــاران 💧
💧باز . . .
ایام فاطمیه شهادت جانسوز بانوی دوعالم،خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها برامام زمان عج وهمه مسلمانان جهان تسليت باد💦💧
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
زنان رجعت کننده در زمان ظهور
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤⛅️🌤🌤🌤
افتخار رجعت به هنگام ظهور امام زمان ( علیه السلام) نصیب عده ای از زنان مؤمنه و فداکار خواهد شد .
«صیانه ماشطه » در زمان حضرت موسی ( علیه السلام) می زیسته است . او همسر حزقیل پسر عموی فرعون و آرایشگر دختر فرعون بوده است که ایمان خود به حضرت موسی ( علیه السلام) را پنهان می کردند . وقتی فرعون از ایمان او آگاه شد او و فرزندانش را در تنور سوزاند . خداوند در اثر صبر و فداکاری آن زن، او را در دولت مهدی زنده می گرداند تا هم به آن حضرت خدمت نماید و هم انتقام خویش را بازستاند .
«زبیده » ، همسر هارون الرشید و از شیعیان بود . هنگامی که هارون از عقیده او آگاه گشت سوگند یاد کرد او را طلاق دهد، و او صد کنیز داشت که همگی حافظ قرآن بودند . او خدمات بسیار زیادی برای شیعه انجام داد .
«سمیه مادر عمار یاسر» ، هفتمین نفری بود که به اسلام گروید، و شکنجه های فراوانی را تحمل کرد . پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره خاندان یاسر فرمود: ای خاندان یاسر صبر کنید که وعدگاه شما بهشت است . او اولین زن شهید در اسلام است .
«ام ایمن » ، از زنان پرهیزگار و خدمتگزار پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود . او در کنار زنان مجاهد در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می پرداخت و در ماجرای فدک، حضرت زهرا ( علیه السلام) او را به عنوان شاهد معرفی کرد .
«حبابه والبیه » ، از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک نموده است . در دو نوبت به وسیله امام زین العابدین و امام رضا ( علیه السلام) جوانی به او بازگشت، و اوست که هشت امام معصوم ( علیه السلام) بر سنگی که به همراه داشت، با خاتم خود، نقش بستند
بانوان دیگر نیز همه جزو مجاهدان راه خدا بودند . ایشان دل سوختگانی بودند که با رشادت های فراوان، ثابت کردند که می توانند گوشه ای از بار سنگین حکومت جهانی مهدی (عج) را بر دوش گیرند . آنان، به آن درجه از اخلاص و ایمان رسیده اند که افتخار رجعت و یاریگری امام عصر (عج) را پیدا کرده اند و این افتخاری است بس بزرگ .
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
4_5834874648285675534.mp3
2.34M
⚜به یاد لرزهای پیکره تو...
🍃 روضه حضرت زهرا (س)
🎤 حاج محمود کریمی_سید مجید بنی فاطمه
#مداحی
#فاطمیه
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
بر زانوی تنهایی ام دارم سرت را
با گریه می بینم غروب آخرت را
من التماس لحظه های درد هستم
آیا نگاهی می کنی دور و برت را؟
دست مرا بستند و پشتم را شکستند
می بینی آیا حال و روز حیدرت را؟
حالا که روی پای من از حال رفتی
فهمیده ام اوضاع و احوال سرت را!
پروانه حرف عشق را هرگز نمی زد
می دید اگر یک مشت از خاکسترت را
افتاده ام پشت درِ قفل نگاهت
واکن دوباره چشمهای نوبرت را
بر زانوی تنهایی خود سر گذارم
وقتی ندارم بر سر زانو سرت را
شهادت حضرت فاطمه زهرا تسلیت
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
آشوب جهان و جنـــــگ
دنیــــا بہ کنار
بحران ندیدن تـــــو را
مـــن چہ کنم!؟😔
#محمود_رضا
#رفیق
#دلتنگتم
😭😭😭😭
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
#مادرم_زهراست
#فاطمیه
#زندگی_به_سبک_شهدا
#فتح_المبین😔
تأهل همچون نقش است!😢
و متأهل همچون نقاش!😊
و زیبایی یا زشتی تأهل؛😊
به نقاشی #تو بسته است..
#این_روایت_واقعیست!👌
سال 92 بود؛
ایام #فاطمیه...😍
خادم یادمان #شلمچه بودیم..😍.
یکی از خادمین اهل #تهران بود که با همسرشون اومده بودن خادمی شهدا...😍
برامون می گفت:
#ماه_عسل اومدیم خادمی شهدا...😍
بعد اتمام خادمی هم بدون #جشن و بی سر و صدا میریم سر خونه زندگیمون!😍
برامون عجیب بود!!😳
گفتیم خانومت چطور قبول کرد از جشن #عروسی و این مراسمات بگذره!😞
و راضی بشه به خادمی تو #شلمچه...😞
می گفت: اون از من تو این مسائل پایه تره...😊
پیشنهاد اون بود...😊
می گفت:
وضع #مالی ما بد نیست!
اما دوست داریم سادگی رو...
خوشبختی به جشن بزرگ و مراسماتی که الان باب شده نیست!😊
مهم #آرامش ست که به لطف اهل بیت علیهم السلام و کمک شهدا داریم...😊😍
و اینطور #زندگی ها رنگ #شهدا میگیره...😍
👈🏻 حرف دل:زندگی مشترکی زیبا میشه که قطره ای از عشق مولا علی❤️و مادر زهرا (علیهم السلام) توش باشه و زندگی بهشت میشه...🌹
#نشر_مطالب_با_لینک_کانال_مجاز ✋🏻
✅کانال(جوانان انقلابی)✊🏻
🆔 ❤👌🏻👌🏻https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
یکی میگفت ❤
_بچه ها!نگید #حضرت_زهرا حرم نداره...
یه یا زهرایی یا فاطمه ای بنویسید بزنید به اتاقتون،به خونتون!
بگید #مادر من میخوام ازاین به بعد اینجا #حرمت باشه..
اونوقت هرکاری میکنین نیت کنید ...ظرفم می شورید به نیت ظرفای حرمش،هیئتش بشورید...
+یادمه!رفتیم مهستان یه نوشته "فاطمه"خریدیم،گذاشتیم تو اتاق...
اینجاشد حرم مادرمون زهرا...
ازون وقت مراقب بودیم...مبادا تو حرم هر #حرفی ... #گناهی...!
#حرم_بسازید_شما_هم ❤
#ام_ابیها #أم_أبیها
#اینجا_دارالإرشاد_است
https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei