🍁🌈
#تلنگرانه
گـفت:خجـالٺنمیکـشی؟!🙊
پـرسیدم:چـرا؟🖇
گـفت:چـادرسـرتکـردی! ☺️
لبخنـدمحـویزدم:تـوچـی؟!🧐
تـوخجـالتنمیکـشی؟🙂
اخـمکـرد:مـنچـرا؟!🤨
آرومدمگـوششگـفتم:🗣
خجـالتنمیکـشیکـہانـقد راحت😔
اشـکامـامزمـانترو در مـیاری😢😭😭
و چـوبحـراج بـہ قشنگـیات مـیزنی؟😕😕😕😕
-الهیدستتانبشکند-
يكبار در جبهه آقاي «فخر الدين حجازي» آمده بود براي سخنراني و روحيه دادن به رزمندگان. وسطهاي حرفاش به يكباره با صداي بلند گفت: «آي بسيجيها !» همه گوشها تيز شد كه چه ميخواهد بگويد. ادامه داد: «الهي دستتان بشكند» /:
عصباني شديم.
ميدانستيم منظور ديگري دارد اما آخه چرا اين حرف رو زد؟
يك ليوان آب خورد و گفت: «گردن صدام رو»😂😂😂
اينجا بود كه همه زدند زير خنده!
#طنز_جبهه
چرانمیخوایدقبولڪنیدخـداۍفضایمجازےوخدایفضاۍواقعے،یڪیه؟/:
طرفتودنیاۍواقعےهرچیبگۍُداره!
تقواداره،
ادبداره،
حجـابداره،
سربہزیره،
نمازشاولوقتھ،
بانامحرمدرحدِسلامعلیڪصحبٺمیڪنهو ..
اما ڪافیه یڪے تو فضاے مجازے بهش بگه:
#داداش/ #ابجـے :|
ازخودبیخـودمیشهانگاریقنـدتودلـشآبمیشه...
دِنشددیگه!
یانمیخوایبگیریڪهخداحواسشبهتهست
یاداریبخاطرهبندههایخدابندگۍمیڪنے🙂💔🖐🏻!