eitaa logo
♡•دُختࢪانِ چـٰادُࢪَی♡
2هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
10.3هزار ویدیو
150 فایل
˼ بِسۡـم‌ِرَب‌ِالْحُ‌ـسِی‍ـنۡ...˹🫀 هَمیـن‌چآدرےڪِہ‌برسَـرتُوسـت، دَر‌ڪَربلا،حتّـۍبا‌سَخـت‌گیرےهـٰاے یَزیـد‌،از‌سَـر‌زیـنَـبۜ‌نیوفـتـٰاد 🍃 ⩥ مدیر کانال: @Amamzmanaj ⩥ رزرو تبلیغات‌و‌تبادلات: @Amamzmanaj تولد کانال✨ : ۱۴۰۱/۱/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری مرد جوانی به نزد حکیمی رفت و از عالمان بدگوئی کرد. حکیم انگشتری را از انگشتش بیرون آورده به او داد و گفت: این را به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چقدر است؟ مرد انگشتر را به بازار دست فروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیش از یک سکه نقره برای آن بپردازد. مرد نزد حکیم بازگشت و ماوقع را تعریف کرد. حکیم گفت: حال انگشتری را به بازار جواهر فروشان ببر و مظنه آن را بپرس. در بازار جواهر فروشان انگشتر را به هزار سکه طلا می خریدند. مرد شگفت زده نزد حکیم بازگشت و حکیم به او گفت: علم و معرفت تو از عالمان و طریقت ایشان به اندازه علم دست فروشان از این انگشتریست. قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری...
دلم‌گرفت‌وقتی‌دیدم‌ اونایی‌ک‌کربلا‌رفتن‌ دارن‌از‌خاطراتشون‌ میگن‌و‌منم‌فقط‌باید‌ تصور‌کنم💔! . .
قلـبے هنـا، و ڪل دقــاته هنـاڪ قلبم اینجاست؛ و تمام ضربانش آنجا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
+ میدونی بدترین صحنه چیه؟ - امام زمان(عج) با اشک به پروندت نگاه کنه و بگه : این که قول داده بود . . .🚶🏾‍♂
ما را از رفتن جان مترسان! از جان عزیزتر داشتیم که رفت🙂 🧕
| ببین‌بحث‌،بحث‌خودشیرینی‌نیستا تو‌بزنی‌گوگل‌هم‌میدونه‌آقا‌کیه!))
🔰مراسم بزرگداشت شهید آرمان علی وردی 📍هیئت احرارالحسین علیه السلام 📆 پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۱ از ساعت ۲۰ ---------- 📣 کانال شهید آرمان
به نیت سلامتی و ظهور حضرت آقا صاحب الزمان (عج) اجماعا صلوات❤️ به نیت شهید آرمان علی وردی هم اجماعا صلوات❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. . وضوگرفت‌و‌زیرِ لب‌زمزمہ‌ڪرد: پناه‌برخدا.. لعنت‌برگمانِ‌سیاه! و اللہ‌اڪبر راگفت نمازِمغربش‌راخواند.. در سجده‌شنیدڪہ‌همسرش مے‌گویَد: ڪدوم‌بیمارستان؟! و اشڪ‌هایَش‌سرازیر شد! و قلبش‌فرو‌ریخت! و روح‌از تنش‌پرید... یڪ‌روز ، دو روز ، سہ‌روز .. و.. چندروز است‌ڪہ‌هرچہ‌پیغام مے‌دهد جوابے‌نمے‌آید هرچہ آخرین‌بازدیدِ پسرڪش راچڪ‌مے‌ ڪند خبرے‌نیست! چشمَش‌بہ‌موبایل و نگاهَش‌بہ‌قبراست! مے‌نویسد: تو آغوشِ‌بے‌بے‌زینب"س" آروم‌باشے‌پسرم!💔 و دڪمہ‌ے‌ارسال‌رامے‌زند تیڪ دوم نمے‌خورد .. سر روے‌قبرمے‌گذارد : تڪ‌تڪ وجودت‌فداے‌ ارباب! مے‌بارد ، و زمان مے‌ایستد صداے‌ مداحے‌ پناهے‌بہ گوش مے‌رسد: " غریب گیرآوردنت.." .
سایه‌اش تا به ابد از سر من‌ کم‌‌‌ نشود، گردنم‌ پیش‌ کسی غیرِ رضا‌ خم‌ نشود + دوست داشتنت برکت زندگیِ ماست، امام رئوف و خیرخواهِ ما🧡🌱